تحقیق نحوه سازگاری با همسران ناسازگار فایل ورد (word) دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق نحوه سازگاری با همسران ناسازگار فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق نحوه سازگاری با همسران ناسازگار فایل ورد (word)
مقدمه
فصل اول:کلیات
تعریف وتبیین موضوع
ضرورت و اهمیت تحقیق
فواید و اهداف تحقیق
پیشینه تحقیق;
سؤال های اصلی و فرعی
فرضیه
روش تحقیق;
ساختار تحقیق;
اصطلاحات و کلید واژه های تحقیق
مشکلات و موانع و محدودیت ها
فصل دوم:شناخت زوجین از هم
خواستگاری;
معیار شناخت
فصل سوم:عوامل سازگاری و ناسازگاری
شوهرداری
همسرداری;
هدف های ناپایدار در ازدواج
زیان هدف های ناپایدار
معیارهای صحیح انتخاب همسر;;
از چه شرایطی باید بپرهیزیم
انعطاف مرد در مقابل حق;
اختصاص وقت معین به همسر
رعایت حقوق و وظایف
اصول تأثیرگذار برخلق و خو
جایگاه عشق در ازدواج
نگاهی گذرا به فرمایشات امام علی(ع);
نتیجه
پیشنهادات;
خلاصه
فهرست منابع;
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق نحوه سازگاری با همسران ناسازگار فایل ورد (word)
1- قرآن کریم*
2- ابن الرضا،انسیه سادات،راه صمیمیت با همسر و موقعیت زن،چاپ اول،قم،انتشارات وثوق،
3- امینی،ابراهیم،آشنائی با وظایف و حقوق زن،چاپ دوم،قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،
4- امینی،ابراهیم،همسرداری،چاپ هجدهم،قم،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،
5- حسینی دشتی،سید مصطفی،معارف و معاریف،چاپ اول،تهران،انتشارات مؤسسه فرهنگی آرایه،
6- خوداکوف،ن.م،آنچه باید همسران جوان بدانند،ترجمه میمتا،چاپ ششم،تهران،
7- دشتی،محمد،ترجمه نهج البلاغه،چاپ شانزدهم،قم،انتشارات مشهور،
8- دهنوی،حسین،گلبرگ زندگی،چاپ هفتم،قم،انتشارات خادم الرضا،
9- سیاح،احمد،فرهنگ بزرگ جامع نوین،عربی فارسی،جلد3و4،چاپ نهم
10- عمید،حسن،فرهنگ فارسی عمید،چاپ بیستم،تهران،انتشارات امیرکبیر،
11- فقیهی،علی نقی،تربیت جنسی،قم،انتشارات دارالحدیث،
12- قائمی،علی،تشکیل خانواده در اسلام،چاپ هشتم،انتشارات امیری،زمستان
13- معین،محمد،فرهنگ فارسی معین،چاپ دوم،تهران،انتشارات راه رشد،
14- موانع و عوامل رشد در خانواده،انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،مهر
خواستگاری
خواستگاری یکی از دوره هایی است که شخص می تواند در آن به شناخت نسبی از آینده اش بپردازد و در این مرحله شخص می تواند با استفاده از سوال و جوابهای بجا،ریشه بسیاری از ناسازگاری ها را برطرف نماید
لذا در هنگام خواستگاری توجه به نکاتی ضروری است
1)وقتی که خصوصیات و خواسته ها و برنامه های زندگیشان را می خواهند به یکدیگر بگویند،کاملا توجه داشته باشند آنچه را فعلا هستند(بودن) با آنچه را که می خواهند باشند(شدن) به دقت تفکیک نمایند،زیرا بعضی در هنگام صحبت(عموما هم بی غرض)طوری خود را معرفی می کنند که گوئی تمام آن خصوصیات را الآن دارا هستند.در نتیجه هر یک از طرفین در موقع شروع زندگانی انتظارشان از همدیگر همان می شود که خود را آنگونه معرفی کردند.اما متاسفانه چند روزی از آغاز زندگی مشترک نگذشته چیز دیگری می بینند و از همین جا سوء تفاهم،بد بینی و بی اعتمادی پایه ریزی می گردد
2)شاید ضرورت نداشته باشد هر چیزی را بگویند ولی آنچه را که لازم به گفتن است در کمال صداقت و خلوص بگویند
3)سعی شود به هیچ وجه ازدواجشان از راه ترحم و دلسوزی نسبت به هم نباشد که در این صورت فرد شاید بزرگ ترین خیانت را به همسرش می نماید.زیرا معمولا عواقب بسیار بدی خواهد داشت و حداقلش آن است که بعدها همان عامل را چماقی کرده و بر سر هم می کوبانند
باید بر اساس ملاک ها و ارزش ها و خواسته هائی که دارند یکدیگر را انتخاب نموده و بپذیرند
4)دقت روی خصوصیات خانوادگی هر یک بسیار مهم است و به نظر نگارنده شاید از خود فرد هم مهمتر باشد. زیرا عموما ارزش های رفتاری افراد از رفتار خانواده شان تاثیر پذیر می باشد و معمولا رفتار دیرتر از عقاید تغییر می یابد
رسول اکرم(ص) در حدیثی فرمود:« ایاکم و خضراء الدمن.بپرهیزید از سبزه روئیده از مزبله ها.قیل:یا رسول الله و ما خضراء الدمن.قال:المراه الحسناء فی منیت سوء.به حضرت عرض شد یا رسول الله خضراء دمن چیست. فرمود:زن زیبائی که از خاندان بد و پلید بوجود آمده باشد.»
حضرت علی(ع)می فرماید:«حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق . ملکات پسندیده و اخلاق خوب دلیل وراثت های پسندیده انسان است.»
5)سعی شود بیشتر از هر چیز عفت و پاکی یکدیگر را ملاک قرار دهند که در این صورت در چشم های هر یک جمال هم دیده می شود.بعد کاردانی یکدیگر را در نظر بگیرند.زیرا یکی از بدترین مسائلی که زن برای خود ننگ می داند آن است که مردش از نظر مخارج زندگی نتواند روی پای خود بایستد و متکی به غیر مثلا خانواده اش باشد.همان گونه که برای مرد رنج آور است که زنش در خانه داری ضعیف باشد
هم کفو بودن را بیشتر از همه در تقوا و پاکی فرد جستجو کنند.فردی نزد امام حسن(ع)آمد تا درباره ازدواج دخترش مشورت نماید.حضرت فرمودند:«او را به مرد با تقوائی شوهر بده که اگر دوستش بدارد نوازشش خواهد کرد و اگر دوستش ندارد دشمنیش نخواهد کرد.»
6)اگر شراب خواری خواستگاری کند به او دختر ندهید.اسلام علاوه بر اینکه خرید و فروش و تهیه و توزیع و نوشیدن مشروب را از نظر قانونی بر مسلمین تحریم کرده است به علت اینکه میخواری پدر و مادر روی نطفه تاثیر مستقیم دارد در بحث زناشوئی با کمال صراحت پیروان خود را از پیوند ازدواج با مردم الکلی منع کرده است
امام صادق(ع)فرمود:«من زوج کریمته من شارب خمر فقد قطع رحمها.کسی که دختر خود را به شراب خواری تزویج کند با این عمل قطع رحم کرده است.»
رسول اکرم(ص)فرمودند:«شارب الخمر لا یزوج اذا خطب.اگر شراب خواری خواستگاری کند به او دختر ندهید.»
7)یکی از صفات خطرناکی که از راه وراثت به فرزندان منتقل می شود جنون است.در وسائل از امام باقر(ع)نقل است:از حضرت سوال کردند که مرد مسلمانی را زیبائی زن دیوانه ای واله و مجذوب کرده است.آیا او را به همسری خود انتخاب نماید.حضرت فرمود:نه.»
8)مردان و زنانی که دچار ضعف عقل و حماقت هستند عموما بچه های ضعیف العقل می آورند.احمق در تمام طول زندگی اسیر محرومیت های گوناگون است و جامعه نیز از نارسائی فکر او در زحمت است.لذا باید از گزیدن همسر احمق اجتناب ورزید
9)قرار های لازم را بدون رودربایستی مطرح نمایند تا بعد دچار اشکال نشوند.بعضی از آن ها عبارتند از
الف.کار کردن یا نکردن زن در بیرون از خانه و یا میزان ادامه تحصیلاتش
ب.نوع زندگی از نظر اقتصادی
ج.محل سکونت.زیرا عموما خانم ها وابستگی بیشتری به خانواده شان دارند از این رو می خواهند در شهری که والدینشان زندگی می کنند زندگی کنند
همچنین یکی از بیشترین اختلافات یک جا زندگی کردن با خانواده ها می باشد.[1]
معیار شناخت
برای شناخت فرد مقابل در ازدواج،حتما باید اول خودتان را بشناسید. باید ویژگی های خود،نقاط قوت و ضعف و تیپ شخصیتی خویشتن یعنی درون گرائی و برون گرائی را بشناسید و تا زمانی که این اتفاق نیفتد،برای انتخاب،سردرگم خواهید بود
انتخاب های ما به طور معمول در هر زمینه ای(خودرو،منزل،لباس،کفش و ;)با توجه به سلیقه و نیاز ماست.در ازدواج به سبب اهمیت آن،افزون بر توجه به سلیقه،به مسائل پیش گفته باید توجه کرد. یادمان باشد که لازمه دیگرشناسی و انتخاب درست،خودشناسی است.[2]
فصل سوم:
عوامل سازگاری و ناسازگاری
شوهرداری
شوهرداری یعنی مواظبت و نگهداری از شوهر.شوهرداری کار آسانی نیست که از هر زن بی لیاقت و نادانی ساخته باشد،بلکه نیازمند کاردانی،ذوق و سلیقه و زیرکی مخصوصی است.زنی که بخواهد شوهرداری کند باید دل او را بدست آورد،اسباب رضایت خاطرش را فراهم سازد،مواظب اخلاق و رفتارش باشد،به کارهای نیک تشویقش کند،او را از کارهای بد منع کند،مراقب بهداشت،سلامتی و تغذیه او باشد و سعی کند از او انسانی آبرومند،محبوب و مهربان بسازد تا برای خانواده اش بهترین سرپرست و برای فرزندانش بهترین پدر و مربی باشد
خداوند حکیم به زن قدرت فوق العاده ای عطا فرموده است.سعادت و خوشبختی خانواده در دست اوست، بدبختی خانواده نیز در دست اوست.زن می تواند خانه را به محیطی بهشت گونه بدل سازد و نیز می تواند آن را به صورت جهنمی سوزان درآورد
او می تواند شوهرش را به اوج ترقی برساند و نیز می تواند به خاک سیاهش بنشاند.زن اگر با هنر شوهرداری آشنا باشد و وظایفی را که خدا برای او مقرر فرموده،انجام دهد،می تواند از یک مرد عادی،بلکه از یک مرد بی لیاقت،شوهری لایق و آبرومند بسازد
یکی از دانشمندان می نویسد:«زن قدرت عجیبی دارد،مثل قضا و قدر است،هرچه بخواهد همان است.»
اسمایلز می گوید:«اگر زن باتقوا و خوش خلق و کدبانوئی در خانه ای محقر و فقیر باشد،آن خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختی می سازد.»
ناپلئون می گوید:«اگر می خواهید اندازه تمدن و پیشرفت ملتی را بدانید به زنان آن ملت بنگرید.»
بالزاک می گوید:«خانه بی زن عفیف،قبرستان است.»
شوهرداری به قدری در نظر اسلام اهمیت داشته که آن را هم ردیف جهاد در راه خدا دانسته است
حضرت علی(ع)می فرماید:«جهاد زن به این است که خوب شوهرداری کند.»
با توجه به اینکه جهاد در راه خدا برای ترقی و گسترش اسلام،دفاع از کشورهای اسلامی و اجرای عدالت اجتماعی،بزرگ ترین عبادت است،ارزش شوهرداری معلوم می شود
همسرداری
چنان که شوهرداری بزرگ ترین وظیفه یک بانوی خانه دار است و اهمیت آن در شریعت اسلام در ردیف جهاد قرار گرفته است،همچنین همسرداری نیز بزرگ ترین و ارزنده ترین عمل یک مرد همسردار بوده و راز سعادتمندی خانواده می باشد
همسرداری کار آسانی نیست بلکه رموزی دارد که هر کس اگر کاملا به آن ها آشنائی داشته باشد می تواند همسرش را مطابق دلخواه،به صورت یک بانوی ایده آل بلکه فرشته رحمت درآورد
مردی که بخواهد واقعا همسرداری کند باید اخلاق و روحیات همسرش را کاملا بدست آورد،از خواسته های درونی و تمایلات نفسانی او آگاه شود و بر طبق آن ها برنامه زندگی را مرتب سازد.بوسیله اخلاق و رفتار خویش چنان در او نفوذ کند و دلش را بدست آورد که به خانه و زندگی دلگرم شود و از روی عشق و علاقه خانه داری کند.[3]
هدف های ناپایدار در ازدواج
شک نیست که هر ازدواجی دارای هدف یا اهدافی است.ولی برخی از هدف ها کم ارج،نا پایدار و بی اصالت است و نمی تواند برای همیشه یا مدتی دراز خوشبختی زوجین را تضمین کند.بدین نظر ازدواج تنها به خاطر آن اهداف نباید صورت بگیرد.برخی از آن اهداف به قرار زیرند
1)کامجوئی جنسی
زندگی مشترک از تمایل جنسی منشا می گیرد و گروهی تنها به این علت ازدواج می کنند که مسائل و مشکلات جنسی را سر و صورت داده و غریزه را اشباع کنند.وجود این هدف در بین دیگر اهداف ازدواج بد نیست ولی این امر تنها هدف نباید باشد.در انتخاب همسر باید خاطر جمع باشید که عشق در زندگیتان وجود دارد و این عشق تنها از غریزه جنسی منشا نگرفته است بلکه عقلانی و اندیشیده است
2)نجات از تنهائی
گاهی ازدواج تنها وسیله برای رهائی از تنهائی است.افراد در رنج و مشقت از تجردند.همدمی و هم سخنی می خواهند تا در کنار او باشند و غم و تنهائی خود را با او بزدایند.این هدف می تواند یکی از هدف های ازدواج باشد ولی به تنهائی دارای ارزش و اصالت نیست و نمی تواند زمینه را برای عشق و مودت فراهم سازد.هدف نهائی مهمتر از این مسئله است
3)فراغ از رنج خدمات
زمانی برخی از افراد ازدواج می کنند که از شر آشپزی،نظافت خانه،شستشوی لباس و ظروف و کارهائی از این قبیل راحت شوند.زندگیشان سر و سامانی داشته،غذایشان به موقع آماده و لباسشان شسته و اتو کرده باشد
ممکن است زندگی زناشوئی به چنین سرانجامی منتهی شود ولی این امر نمی تواند هدف ازدواج را تشکیل دهد. از آن بابت که هیچ شوهری حق ندارد چنین وظایفی را بر همسر تحمیل کند.اگر زن مایل بود در این برنامه ها شرکت و مداخله می نماید،اگر هم بدان رغبتی نداشت نباید مجبورش کرد
4)رسیدن به مال و مقام
ازدوج به خاطر سرمایه و دارائی همسر،تنها برای رتبه و مقام او نیز امری خطاست.زیرا درست است که همسر دارائی و ثروت دارد،مقام و رتبه ای دارد،ولی اگر در آن ازدواج عشق و علاقه نباشد،محبت و مودت خالصانه و با صفا نباشد از این مال و مقام او را چه بهره ای تواند بود،چه افتخاری به داشتن چنین همسر است،زندگی در آن صورت دامی خطرناک و کشنده می شود و زن و شوهر نقش کلفتی را در برابر یکدیگر باید ایفا کنند
5)ترحم و لطف
بعضی از ازدواج ها به خاطر دستگیری از یک فرد ناتوان،زیر بازو گرفتن یک مفلوک و در جمع دلسوزی و ترحم صورت می گیرد.مسئله دلسوزی نسبت به غیر یک عمل انسانی است ولی نمی تواند تنها هدف ازدواج باشد.زیرا اول ترحم نمی تواند برای مدت یک عمر ادامه یابد.آدمی پس از مدتی از آن خسته شده و ترکش می گوید.دوم زندگی خانوادگی یک بده بستان است و در این داد و ستد باید موازنه و تعادل باشد.اگر بنا شود ترحم به صورت طلب درآید و یک طرفه باشد موجب دلسردی و رهائی است.سوم گاهی دلسوزی آنچنان نفرت انگیز می شود که آدمی اگر از آن سر درآورد فریادش بلند می گردد و این خود عاملی برای برهم خوردگی کانون و نظام خانوادگی است
زیان هدف های ناپایدار
وجود چنین غرض هائی در ازدواج به عنوان ضمیمه اهداف بد نیست.ازدواج تنها بر چنین اهداف نمی تواند متوقف باشد و اگر هم متوقف شود سرانجام خوبی ندارد.در امر ازدواج و زناشوئی افراد ناخودآگاه به دنبال نوعی همبستگی عمیق روحی و عاطفی هستند و نیاز به چنین همبستگی است که افراد را وادار به تن در دادن به این پیمان می کند.اما ناپایداری زندگی در سایه این اهداف بدان نظر است که هرگاه برای یکی از دو طرف ازدواج زمینه بهتری برای رفع و جبران نیازها پدید آید،عقلا باید ترک خانواده گفته و بدان سو رهسپار گردد.در چنان صورت،کانون زندگی سرد آشیانه سکون و آرامش ویران و بهانه جوئی ها برای رهائی از هم آغاز و خلاصه زندگی جهنمی آغاز خواهد شد.[4]
معیارهای صحیح انتخاب همسر
از جمله آموزش هایی که در جهت تربیت جوان باید به وی داده شود آگاه سازی از معیارهای گزینش همسر است.با آموزش این معیارها چه بسا زندگی ها پردوام تر و مستحکم تر شود.بسیاری از پسران و دختران جوان بدون آگاهی از معیارهای اساسی،معیار های واهی برای خود در نظر می گیرند و پس از ازدواج متوجه می شوند که این معیارها ملاک خوشبختی نیستند،اما متاسفانه خیلی دیر شده و اکنون باید از خواسته خود صرف نظر کنندو طوری خود را تطبیق دهند که آسیب نبینند،یا اینکه باید بسوزند و بسازند و یا باید از یکدیگر جدا شوند و تازه فردی را با ویژگی های مطلوب انتخاب کنند
در احادیث معصومان(ع)معیارهای زیادی برای انتخاب همسر بیان شده است
1)زیبائی جاذب
زیبا دانستن همسر(بویژه برای پسران)از معیارهای تفاهم و تداوم زندگی مشترک محسوب می شود و برای بعضی افراد،زیبائی چهره همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از این رو در احادیث به مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد اجازه داده شده که به چهره و موهای او نگاه کند و زیبائی وی را کشف نماید
امام صادق(ع)می فرماید: «لا باس ان ینظر الرجل الی وجهها و معصمها اذا اراد ان یتزوجها.اشکال ندارد که مرد به صورت و مچ دست های زنی که قصد دارد با او ازدواج کند،نگاه کند.»
همچنین از ایشان پرسیدند:آیا مرد می تواند به موها و محاسن زنی که می خواهد با او ازدواج کند،نگاه کند؟امام(ع)فرمود:«لا باس بذلک اذا لم تکن متلذذا.اگر همراه با لذت شهوت رانی نباشد،اشکال ندارد.»
انسان فطرتا میل به زیبائی دارد و از زشتی روی گردان است.هر چیز زیبا او را به خود جلب می کند و هر چیز نازیبائی او را دور می سازد.لذا برای شروع ارتباط پسر و دختر یک زیبائی نسبی لازم است تا قلب طرف مقابل را به سمت وی متمایل کند.البته اگر فرد زیبا نیست حداقل سعی کند که آراسته و تمیز و خوشبو باشد تا از این طریق،نازیبائی جسمانیش را جبران کند وگرنه باعث ایجاد تنفر در فرد می شود.این مسئله وقتی اهمیت پیدا می کند که یکی از زوجین،نسبت به دیگری از زیبائی بیشتری برخوردار باشد و احساس زیان و خسران کند. علاوه بر این ممکن است که اطرافیان مرتب این تفاوت را به آنها گوشزد کنند و ناخواسته ایجاد کدورت بین آنها شوند.لذا در روایات از زیبائی به عنوان یکی از معیارهای انتخاب همسر یاد شده است
امام سجاد(ع) می فرماید:«اذا اراد احدکم ان یتزوج فلیسئل عن شعرها کما یسئل عن وجهها.فان الشعر احد الجمالین.هنگامی که می خواهید ازدواج کنید از موی زنی که به خواستگاری او رفته اید سوال کنید،زیرا مو یکی از دو زیبائی است.»
البته در احادیث از اینکه فردی صرفا بدلیل چهره دختر اقدام به ازدواج نماید و زیبائی سیرت و اخلاق و تدین او را نادیده بگیرد،نهی شده است
اما صادق(ع)فرمود:«اذا تزوج الرجل المراه لمالها او جمالها لم یرزق ذلک فان تزوجها لدینها،رزقه الله-عزوجل-مالها و جمالها.اگر مردی به خاطر زیبائی یا ثروت زنی با وی ازدواج کند،نه از زیبائی او بهره ای خواهد برد نه از ثروت او.اما اگر او را به خاطر دینداریش انتخاب کند،خداوند ثروت و زیبائی او را نصیب وی خواهد کرد.»
این بدان معناست که اگر ملاک فقط زیبائی و ثروت باشد و فرد به دیگر معیارها توجه نکند زندگی آن قدر برایش سخت می شود که نه آن ثروت به درد او می خورد و نه آن زیبائی به چشم او می آید.اگر زن مومن واقعی باشد به راستی شوهر خود را با عشق و محبت جذب می کند.حتی اگر زشت و فقیر باشد،در نظر مرد،زیبا و ثروتمند جلوه می کند و از طرفی برکت را به خانه مرد می آورد و روزی او فراخ می شود
لازم به توجه است که زیبائی مرد بیشتر در عقل و منطق اوست و زنان نیز بیشتر جذب قدرت عقلی آنها می شوند تا زیبائی چهره شان.برعکس مردان که بیشتر جذب چهره زیبا و جذابیت جسمی زن می شوند و کمتر به عقل و درایت آنها توجه می کنند
اما علی(ع)در این باره می فرماید:«صوره المراه فی وجههاو صوره الرجل فی منطقه.صورت زن در چهره اوست و صورت مرد در منطق و سخن اوست.»
ولی به هر حال زن نیز از ازدواج با فردی که زشت روست احساس انزجار می کند مگر اینکه باطن و سیرت او آنقدر زیبا باشد که زشتی صورت او را بپوشاند و زن مجذوب جهان باطن او شود.البته این مسئله در مورد مردان نیز صدق می کند.[5]
2)توجه به خانواده
مسئله خانواده و سابقه خانوادگی همسر در امر تشکیل کانون زندگی فوق العاده مهم است.تا خانواده همسر شناخته شده و خوب نباشد امکان برقرار کردن رابطه صحیح با او کمتر امکان پذیر است
توصیه های اسلامی در این زمینه آن است که تا حد امکان خانواده همسر پاک و عفیف باشد.زیرا اخلاق و رفتار خانواده،اصالت آن،جنبه های عقلی آن از لحاظ هوشمندی و کودنی،زمینه های اعتقادی آن،عیوب و اعتیادات آن در نحوه زندگی جدید و در نسل اثر می گذارد; .[6]
3)توجه به جنبه ایمان و تقوا
[1] موانع و عوامل رشد در خانواده،ص
[2] حسین دهنوی،گلبرگ زندگی،ص
[3] ابراهیم امینی،همسرداری،ص
[4] علی قائمی،تشکیل خانواده در اسلام،ص
[5] علی نقی فقیهی،تربیت جنسی،ص
[6] علی قائمی،تشکیل خانواده در اسلام،ص
مقاله قاعده اسقاط فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله قاعده اسقاط فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله قاعده اسقاط فایل ورد (word)
قاعده اسقاط
تعریف حق
اقسام حق
تعریف حکم
ویژگی های حکم
نحوه تشخیص حق از حکم
ماهیت اسقاط
اقسام اسقاط
صلح بر اسقاط
اسقاط حقی که هنوز ایجاد نشده
بخش اول: تعریف و ارکان اسقاط حق
الف. حق موجودی است اعتباری
ب. تعریف اسقاط حق و ارکان آن
ج. حدود آزادی اراده در اسقاط حق
بخش دوم: اسقاط مالم یجب در فقه اسلامی
الف. فایده بحث
ب. طرح موضوع
ج. دلایل پیروان بطلان اسقاط مالم یجب
د. ارزیابی این دلایل
الف. ادله جواز اسقاط مالم یجب در حقوق کنونی
ب. دلایل بطلان اسقاط مالم یجب و ارزیابی آنها
نتیجه گیری
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله قاعده اسقاط فایل ورد (word)
1ـ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : منیه الطالب (تقریرات درس آیت الله نایینی)، ج 1، ص 42 و طباطبایی یزدی، محمد کاظم، حاشیه بر مکاسب، ص
2ـ منیه الطالب (تقریرات درس آیت الله نایینی)، ج 1، ص 42، و طباطبایی حکیم، محسن، نهج الفقاهه، ص
3ـ طباطبایی یزدی، محمد کاظم، حاشیه بر مکاسب، ص
4ـ مکاسب ، ص
5ـ شرایع الاسلام، ج 3، ص
6ـ ناصر کاتوزیان، اعمال حقوقی (قرارداد ـ ایقاع) ج 3، تهران، شرکت انتشار 1374، ش
7ـ ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها ج 2 (تهران : بهنشر 1372) ج 1 ص 208 و بعد
8ـ ناصر کاتوزیان، وصیت در حقوق مدنی ایران، ج 2 (تهران : کانون وکلای دادگستری 1369) ش
9ـ ناصر کاتوزیان، اعمال حقوقی ، ش
10ـ طباطبایی یزدی، همان، ج 2، ص 60ـ55، ذوالمجدین، همان ، ص
11ـ سید ابوالحسن موسوی اصفهانی، وسیله النجاه ، ج 1 (قم: مطبعه مهر استوار، 1393 ه.ق) ج 2، ص 79 (حاشیه)
12ـ ابی جعفر محمد بن الحسن بن علی (شیخ طوسی)، خلاف ، چسنگی (تهران : مطبعه اسلامیه) ، ج 1 ، ص
13ـ شیخ مرتضی انصاری، مکاسب، دوره سه جلدی، ج 2(قم : دهاقانی، 1374) ج 2، ص 231،طباطبایی یزدی، همان ج2ص
14ـ ذوالمجدین، فقه و تجارت، ص 120 که می گوید : بلی، ظاهر تحقق اجماء است در صورتی قبل از عقد اسقاط نماید، و نیز خوانساری، جامع المدارک، ج 3 که در مورد اسقاط حق قبل از ایجاد سبب می گوید : فقد یفع الشک فی اعتباره ;.و بهوقوع اجماع اشاره ای نکرده است
15ـ محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوقی، ج 1 (تهران: گنج دانش، 1378)، ج 1 ش
16ـ روح اله موسوی خمینی، تحریر الوسیله (بیروت : 1987) ج 2، ص 510، مسأله 6 ، الظاهر برائه الطبیب و نحوه فیالطیار و الختان بالابراء قبل العلاج;
17ـ کاتوزیان، وصیت در حقوق مدنی ایران،ش 225(پاورقی) ،کاتوزیان نظریه عمومی تعهدات (تهران: نشر یلدا، 1374) ش
18ـ احمد متین دفتری، آئین دادرسی مدنی و بازرگانی، ج 2، تهران، ج 3، ش 393
19ـ ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ج 5، ش
20ـ یوسف نوبخت، اندیشه های قضایی، ج 5، تهران، کیهان، 1376، ش
21ـ برای دیدن اسامی تعدادی از این فقیهان ر.ک : محمدعلی انصار، الموسوعه الفقیهه المسیره، ج 1، (قم : مجمع الفکر الاسلامی، 1415) ج 1، ص 160
22ـ سید حسن امامی، حقوق مدنی، انتشارات اسلامیه، ج 1 ص 538ـ334، کاتوزیان، نظریه عمدی تعهدات، ش
23ـ جعفری لنگرودی ، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت ج 1 ص
24ـ جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوقی، ج 1، ص
قاعده اسقاط
اسقاط به معنی صرف نظر کردن و چشم پوشیدن از حق توسط صاحب حق است و بیشتر در مقابل انتقال حق به کار می رود. از آنجا که اسقاط در مورد حق استعمال می شود لازم است پیش از هر چیز برای روسن شدن معنی دقیق اسقاط به تعریف حق و حکم و اقسام هر یک و توضیح تفاوت آنها بپردازیم
تعریف حق
حق در معنی عام خود عبارت است از ((سلطه ای که برای شخص بر شخص دیگر یا مال یا شیئی جعل و اعتبار می شود)). به عبارت دیگر حق توانایی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به شخص یا چیزی اعتبار شده و به مقتضای این توانایی, صاحب حق می تواند در متعلق آن تصرف کند یا از آن بهره برگیرد. پس حق نوعی سلطنت و استیلا برای انسان بر چیزی دیگر است, برای نمونه در عقد اجاره با انعقاد عقد به نحو صحیح, برای مستأجر بر عین مستأجره حق ایجاد می شود و موجر مکلف است برای استیفای آن حق, عین مستأجره را در اختیار مستأجر قرار دهد. به عبارت دیگر, مستأجر در این مورد, هم نسبت به شخص(موجر) و هر بر مالی خاص (عین مستأجره) صاحب حق می شود. در این معنی عام حق شامل ملک هم می شود و به موجب این تعریف حق و ملک یک حقیقت واحدند, با این تفاوت که حق مرتبه پایین آن حق است
اما حق به معنای خاص عبارت است از توانایی خاص برای انجام دادن عملی که گاهی به عین و گاهی به عقد و گاهی به شخص تعلق می گیرد. مانند حق تحجیر حق خیار و حق قصاص
به موجب این تعریف هر چند موضوع حق در موارد مختلف یکی از سه چیز است, ولی متعلق حق در تمام موارد, عملی است که به یکی از آنها تعلق گرفته است و به این علت, با ملک فرق واضحی دارد زیرا ملک احاطه و سلطه ای است که به خود عین یا منفعت تعلق می گیرد. برای نمونه صاحب حق تحجیر حق دارد زمین تحجیر شده را احیا کند و یا صاحب خیار حق دارد عقد خیاری را فسخ کند, در حالی که شخص مالک بر روی ملک سلطه کامل و مطلق دارد
اقسام حق
در میان تقسیمات مختلفی که از حق شده است به نظر می رسد تقسیم مرحوم محقق نائینی از همه جامع تر است. به نظر این بزرگوار تمام اقسام حق قابل اسقاط است و آنچه محل بحث است قابلیت نقل و انتقال آن به غیر است. از دیدگاه ایشان اقسام حقوق به شرح زیر است
حقوقی که فقط قابل اسقاط هستند, مثل حق قذف
حقوق قابل اسقاط و نقل بلاعزل مانند حق قسم
حقوق قابل اسقاط و نقل اعم از تبرعی و معوض مثل حق تحجیر
حقوق قابل اسقاط و انتقال قهری و در عین حال غیر قابل نقل ارادی مانند حق خیار که به وارث منتقل می شود, ولی به عقیده برخی فقها نقل آن به دیگری صحیح نیست[1]
بعضی از حقوق مثل ابوت پدر ولایت حاکم و حق استمتاع زوج از زوجه که نه قابل اسقاطند و نه قابل نقل و انتقال با توجه به تعریفی که از حق به عمل آمد, حق محسوب نمی شوند و در زمره احکامند
تعریف حکم
حکم در لغت به معنی دستور و امر آمر است و در اصطلاح به صورتهای مختلفی مورد تعریف قرار گرفته است. از آن جمله گفته شده: ((خطاب الشرع المتعلق بالفعال المکلفین)) یعنی حکم آن است که شارع مقدس حکمی تکلیفی یا وضعی درباره فعلی از افعال انسان جعل و اعتبار کند, به این معنی که آدمی را از ارتکاب فعلی ممنوع کند یا به انجام دادن آن وادار کند یا در انجام دادنو ترک آن اجازه و رخصت دهد, و یا بر فعل انسان اثری مترتب کند. نوع اول را حکم تکلیفی و قسم دوم را که صرف ترتب اثری بر فعل انسان است, حکم وضعی می گویند
ویژگی های حکم
ویژگیهایی که مبین ماهیت و حقیقت حکمند عبارتند از
عدم قابلیت اسقاط آن از ناحیه اشخاص
عدم امکان نقل و انتقال آن به اسباب انتقال قهری و ارادی
عدم امکان تعهد علیه آن
همان طور که پیش از این درباره اقسام و خصوصیات حق گفته شد, حق بر خلاف حکم از سوی صاحب حق علاوه بر آنکه قابلیت اسقاط دارد و می تواند به صورت تبرعی یا معوض اسقاط شود, ممکن است به یکی از اسباب نقل و انتقال به دیگری منتقل شود. همچنین امکان تعهد علیه نیز وجود دارد, به این معنی که صاحب حق می تواند در قبال دریافت ما به ازاء یا به صورت تبرعی و مجانی متعهد شود که از حق خود استفاده نکند, ولی ویژگیهای حکم درست برخلاف حق است, نه قابلیت اسقاط دارد و نه امکان نقل و انتقال به اسباب انتقال قهری و نه می توان علیه آن تعهد کرد
منظور از بیان ویژگی سوم حکم این است که در مورد حق می توان علیه حق تعهد کرد, بدین معنی که شخص تعهد کند فلان حق خود را اعمال نکند, ولی نمی توان علیه حکم تعهد کرد. برای مثال شخص نمی تواند متعهد شود که از انجام دادن فلان حکم در مقابل متعهدله خودداری کند. به عبارت دیگر سلب جزئی حق تمتع یا حق اجرای حقوق مدنی از صاحب حق امکان پذیر است, ولی تعهد علیه حکم امکان ندارد. به همین دلیل است که قانونگذار در ماده 959 قانون مدنی ایران مقرر داشته : ((هیچ کس نمی تواند به طور کلی حق تمتع و یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند)) زیرا حق تمتع و حق اجرای حقوق مدنی به طور کلی عبارت است از اهلیت تمتع و استیفاء که حلم است و سلب حکم از خود, امکان پذیر نیست. اهلیت تمتع و استیفا لازمه شخصیت حقوقی و از لوازم ذاتی حیات انسانی فرد است و سلب این حقوق به طور کلی به معنی سلب حیات انسان است
علت وجود خصوصیتهای مذکور در حکم این است که اختیار و زمام حکم در دست حاکم است و محکوم علیه یا مکلف در این باره فاقد اختیار است. حاکم است که به فرض به مکلف رخصت داده که در مورد مباحات فعلی را انجام دهد یا آن را ترک کند و نهایت اینکه اگر حکمی بر موضوعی معلق باشد و شخص مکلف داخل در محدوده آن موضوع باشد حق دارد که خود را از حیطه آن موضوع خارج کند و با انتفای موضوع, حکم هم منتفی می شود که این امر در صورت حفظ موضوع با اسقاط حکم متفاوت است
نحوه تشخیص حق از حکم
در بسیاری موارد تشخیص حق از حکم کار آسانی نیست, از جمله مواردی که مفاد حکم رخصت است و مدلول آن این است که انسان می تواند فلان عمل را انجام دهد. مثل آنکه انسان می تواند زوجه خود را طلاق دهد که در این صورت برای فقیه این سوال مطرح می شود که این توانایی حق است یا حکم؟ اگر حق است, زوج می تواند به طریقی بر عدم انجام دادن طلاق متعهد شود و یا این حق خود را اسقاط کند و اگر حکم است چنین نخواهد بود. همچنین هر جا که شرع و قانون به منظور تنظیم روابط اجتماعی, افرادی را در برابر دیگران به انجام دادن اموری مکلف کند, این تکلیف سبب می شود که دسته دوم برای خود حقی احساس کنند و بتوانند اجرای تکلیف مزبور را از ایشان مطالبه کنند
برخی عقیده دارند که برای تشخیص حق از حکم باید به آثار توجه کرد چنانچه این آثار قابل نقل و انتقال و اسقاط باشد, این سلطه و توانایی حق است و در غیر این صورت از مصادیق حکم خواهد بود[2]. به موجب این نظریه توانایی صاحب حق این است که او بتواند از امتیاز خود صرف نظر کند و امتیازی که نتوان از بین برد, در زمره تکالیف است. یعنی امری است که از سوی شرع صادر شده و حقی برای شخص به وجود نمی آورد
به این نظریه ایراداتی وارد است. اولاً این نحوه تشخیص مستلزم دور است زیرا قابلیت نقل و انتقال متوقف بر این است که حق بودن سلطه و توانایی محرز باشد و احراز این امر نیز خود متوقف بر قابلیت نقل و انتقال و اسقاط است, ثانیاً این درست است که حکم چیزی است که قابل نقل و انتقال باشد, زیرا همان طور که در بیان اقسام حق گفتیم همه اقسام حق این ویژگی را ندارند و پاره ای از آنها فاقد این قابلیت هستند و به سخن دیگر هر چند آنچه قابل اسقاط و انتقال باشد حق است این طور نیست که هر چه قابل انتقال و اسقاط نباشد حکم باشد[3]. پس این ضابطه برای تشخیص حق از حکم کافی نیست و باید گفت بریا تشخیص درست علاوه بر توجه به ضابطه مذکور باید به امر دیگری که همان مفاد ادله باشد نیز توجه شود. توضیح اینکه حق و حکم هر دو نتیجه ادله شرعی و قانونی است. گاهی ادله مزبور بیانگر این معناست که اراده شخص در نتیجه حاصل از آنها تأثیری ندارد, در این صورت این نتیجه حکم است و در غیر این صورت نتیجه مزبور حق خواهد بود. به هر حال به نظر می رسد فقیه باید با دقت در ادله شرعی موارد را از یکدیگر تشخیص دهد
ماهیت اسقاط
اسقاط یکی از ایقاعات بوده عبارت است از انصراف و چشم پوشی از حقی توسط صاحب آن. توضیح اینکه حقوق مفاهیمی هستند که برای تحقق خود نیاز به متعلق دارند و به اصطلاح از امور ((ذات التعلق)) هستند و به طبع به امور زیر وابسته اند
طرف نسبت و اضافه یعنی طرفی که حق به او اسناد داده می شود و به اصطلاح طرفی که حق برای او و به نفع او جعل و اعتبار شده که به آن ((ذی الحق)) و ((صاحب سلطنت)) گفته می شود
طرف تعلق که از آن به متعلق (مسلط علیه) تعبیر می شود. بدین ترتیب می توان گفت ((اسقاط قطع طرف تعلق از متعلق آن است)) یعنی با اعمال اسقاط رابطه ای که به سببی میان انسان (ذی الحق) و چیزی (متعلق حق) وجود دارد بریده و منقطع می شود. به عبارت دیگر اسقاط یک عمل حقوقی یک جانبه است که به موجب آن صاحب حق به طور ارادی و با قصد و انشای یک طرفه حقی را که نسبت به چیزی داراست ساقط می کند و از آن چشم می پوشد. برای مثال کسی که در عقدی صاحب حق خیاری شده, می تواند یک طرفه و به اراده خود آن را ساقط کند. بدین ترتیب اسقاط در مقابل انتقال حق به کار می رود, چنانچه گفته می شود اصل این است که حقوق قابل انتقال و اسقاطند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. خلاصه آنکه اسقاط, صرف نظر کردن ارادی و یک جانبه صاحب حق از حق است و به این علت عقد نیست و از جمله ایقاعات محسوب می شود
اسقاط از آثار سلطنت ناشی از حق مالکیت شخص بر اموال و حقوق است. از آنجا که موضوع اسقاط می تواند هم شامل حقوقی باشد که متعلق آن عین معین است و هم حقوقی که متعلق آن ذمه دیگری است و موضوع ابراء فقط حقوقی است که متعلق آن ذمه است می توان گفت میان ابراء و اسقاط از نسبتهای چهارگانه منطقی رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است زیرا هر جا ابراء است, اسقاط نیز هست ولی ممکن است اسقاط باشد, بی آنکه ابراء موجود باشد چنانکه به چشم پوشی از حق شفعه و حق سکنی اسقاط اطلاق می شود, ولی ابراء گفته نمی شود. البته در مورد اسقاط حق عینی واژه ((اعراض)) به کار می رود
اقسام اسقاط
اسقاط به چند طریق ممکن است تحقق پیدا کند که عبارتند از
اسقاط صریح. آن است که صاحب حق با بیان صریح, جمله ای بگوید که به طور مطابقی بر اغماض و طرف نظر کردن او از حق خود دلالت داشته باشد. مثل اینکه بگوید حق خیار خود را ساقط کردم, یا از حق رجوع خود صرف نظر کردم
اسقاط ضمنی. آن است که ذوالحق به انجام دادن عملی مبادرت کند به دلالت التزامی بر انصراف و چشم پوشی او از حقش دلالت کند. مثل اینکه کسی که در عقد بیعی دارای حق خیار فسخ است, مبیع را به دیگری انتقال دهد[4]
قانون مدنی ایران در ماده 245 در مورد حقوق حاصل از شروط گفته است: ((اسقاط حق حاصل از شرط ممکن است به لفظ باشد یا به فعل یعنی عملی که دلالت بر اسقاط شرط نماید)) و نیز در ماده 403 درباره اسقاط حق خیار آمده است: ((اگر بایع به محوی از انحا مطالبه ثمن نماید و به قرائن معلوم گردد که مقصود التزام به بیع بوده است, خیار او ساقط خواهد شد
صلح بر اسقاط
گفتیم تصرف در مورد حق که به دلالت التزامی بر اسقاط حق از ناحیه ذوالحق دلالت کند, از طرق اسقاط ضمنی حق است. فرض کنیم بیعی نسبت به عین غیر منقول مشترک بین دو شریک واقع شده و برای شفیع حق شفعه ایجاد شده است. حال اگر شفیع با مشتری بر سقوط حق شفعه به صورت معوض یا غیر معوض مصالحه کند, آیا مصالحه صحیح است و می تواند دلیل سقوط حق شفعه باشد یا خیر؟
ابوحنیفه به دلیل آنکه شفعه حقی است که فقط برای شفیع قابل استیفاست معاوضه بر آن صحیح نیست, صلح را باطل می داند و معتقد است با این عمل شفعه نیز ساقط می شود, اما فقیهان حنبلی صلح را باطل و حق شفعه را باقی می دانند, زیرا به عقیده آنان رضایت و اغماض شفیع از حقش منوط به معاوضه یوده و چون معاوضه باطل است, شفعه باقی خواهد بود. علمای شافعی قائل به تفصیلند مصالحه به عوض را صحیح ندانسته و در مقابل مصالحه غیر معوض را صحیح می دانند
مشهور فقهای امامیه معتقدند در این فرض صلح صحیح است و حق شفعه ساقط می شود. مرحوم محقق در توجیه این نظریه می گوید: ((اذا صالح الشفیع علی ترک الشفعه صح و بطلت شفعته لانه حق مالی فینفذ فیه الصلح))[5]. قانون مدنی ایران نیز از همین نظریه در ماده 822 پیروی کرده و مقرر داشته است: ((حق شفعه قابل اسقاط است و اسقاط آن به هر چیزی که دلالت بر صرف نظر کردن از حق مزبور نماید واقع شود.))
دعوی اسقاط
گفته شده که اسقاط یک عمل حقوقی یک جانبه است و تحقق آن مبتنی بر قصد انشاء و ابراز اراده است. بنابراین چنانچه میان طرفین در مورد اسقاط حقی دعوایی واقع شود مدعی اسقاط باید ابراز اراده نسبت به اسقاط را به اثبات رساند. برای مثال چنانچه عینی میان دو نفر معامله شود و مشتری برای خود شش ماه حق خیار قرار دهد و قبل از انقضای مدت عین تلف شود و بایع مدعی شود مشتری قبل از تلف حق خود را اسقاط کرده است و در نتیجه تلف در زمان خیار صورت نگرفته تا از مال او باشد (ذیل ماده 453 قانون مدنی ایران) و مشتری نیز منکر اسقاط باشد, بایع باید مدعای خود را به اثبات برساند
اسقاط حقی که هنوز ایجاد نشده
[1] برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : منیه الطالب (تقریرات درس آیت الله نایینی)، ج 1، ص 42 و طباطبایی یزدی، محمد کاظم، حاشیه بر مکاسب، ص
[2] منیه الطالب (تقریرات درس آیت الله نایینی)، ج 1، ص 42، و طباطبایی حکیم، محسن، نهج الفقاهه، ص
[3] طباطبایی یزدی، محمد کاظم، حاشیه بر مکاسب، ص
[4] مکاسب ، ص
[5] شرایع الاسلام، ج 3، ص
پایان نامه سبک زندگی با محوریت تفریحات سالم از دیدگاه قرآن و روایات فایل ورد (word) دارای 138 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه سبک زندگی با محوریت تفریحات سالم از دیدگاه قرآن و روایات فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه سبک زندگی با محوریت تفریحات سالم از دیدگاه قرآن و روایات فایل ورد (word)
چکیده
پیشگفتار
1-تعریف و تبیین موضوع
2-اهمیت و ضرورت پژوهش
3-اهداف پژوهش
4-پیشینه موضوع
5-سؤالات پژوهش
5-1- سؤال اصلی
5-2- سؤالات فرعی
-6فرضیههای پژوهش
6-1- فرضیه اصلی
6-2- فرضیههای فرعی
1-روش پژوهش
2-ساختار پژوهش
-3واژگان کلیدی
4-محدودیّتها، موانع و مشکلات پژوهش
-1-1تفریح در لغت
1-2تفریح در اصطلاح
3-1 واژههای مترادف تفریح
4-1اهمیت و ضرورت تفریح در اسلام
-5-1 تفریح در منظر قرآن
-6-1 تفریح در منظر روایات
2-1- هدفدار بودن خلقت
2-1-1- سیر و سفر
2-1-2- انس با طبیعت
2-3- دوری از لهو و لعب
2-4- بازی
2-4-1- بازی و اسباب بازی
2-4-2- بازی رایانهای
3-1تقویت کننده بُعد جسمانی
3-1-1ورزش
الف: اسب دوانی
ب: تیراندازی
ج: شنا و قایقرانی
د: کشتی گیری
ه: شمشیربازی
و: پیادهروی و کوهنوردی و دو
3-1تقویت کننده بعد اجتماعی
-3-1-1صله رحم
مزاح
3-2-1-تقویت کننده رشد فکری(جامعه متشکّل از افراد)
3-3-1تقویت کننده و شکوفا کننده استعدادهای هنری
2-4- کاهش دهنده مفاسد
4-1- غفلت
4-1-1- موسیقی(مبتذل) و یا غنا
4-1-2- قمار
4-2- معصیت
4-3- آزار و زیان رساندن به خود و دیگران
4-4- افراط و زیادهروی
4-4-1- تأثیر استفاده بیش از حد از رسانههای دیجیتالی
4-5- راهکارها
پیشنهادات
نتیجه
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه سبک زندگی با محوریت تفریحات سالم از دیدگاه قرآن و روایات فایل ورد (word)
*قرآن کریم
*نهجالبلاغه
الف: کتابهای فارسی
1 ارکایل، مایکل، روانشناسی شادی، ترجمه مهرداد کلانتری، چاپ اوّل، بیجا: جهاد دانشگاهی، بیتا
2 اردستانی، احمدصادق، نیازهای جوان، بیجا: خرم، 1379
3 الهی قمشه ای، مهدی، ترجمه صحیفه سجادیه، چاپ اول، بیجا: انوار الزهراء، 1381، دعای20
4 انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج3، چاپ دوّم، بیجا: چاپخانه مهارت، 1382
5 بندرریگی، محمّد، المنجد، ج1، تهران: ایران، 1380
6 ، فرهنگ المعجم الوسیط(عربی به فارسی)، ج2، چاپ اوّل، قم: اسلامی، 1384
7 بروجردی، آقا حسین، جامع احادیث شیعه، چاپ اول، بیجا: فرهنگ سبز، 1386
8 به سفارش شبکه ملی تبلیغ مدارس، آموزه سطح1، چاپ اول، بیجا: خاکیان، 1391
9 توحیدی اقدم، محمدحسین، درآمدی بر ورزش در اسلام، قم: دارالثقلین، 1378
10 تورکیلدسن، جورج، اوقات فراغت و نیازهای مردم، ترجمه عباس اردکانیان، عباس حسنی، چاپ اوّل، بیجا: نوربخش، 1382
11 حسینی، جواد، تفریح سالم، قم: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره297، 1385
12 حسینیزاده، سید علی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت:(تربیت فرزند)، زیر نظر آیت الله اعرافی، ج1، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، بیتا
13 حکیمی، محمّدرضا، حکیمی، محمّد و علی، الحیاه، ترجمه احمد آرام، چاپ پنجم، قم: دلیل ما، 1386
14 خدایی، زبیده، خدایا چگونه شاد باشم؟، چاپ اول، بیجا: نگاران نور، 1388
15 خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج8، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1370
16 دشتی، محمد، امام علی7 و تفریحات سالم، چاپ سوم، قم: امیرالمؤمنین7، 1386
17 دشتی، محمّد، ترجمه نهج البلاغه، چاپ نهم، قم: مؤسّسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین7، 1389
18 دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج9، چاپ دوّم، تهران: دانشگاه تهران، 1377
19 رحمتی شهررضا، محمد، چه بگوییم، ج1، چاپ اول، بیجا: جوانان موفق، 1390
20 رضوانفر، احمد، فرهنگ اخلاقی معصومین:، چاپ اول، بیجا: تهیه مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1384
21 سماک امانی، محمّدرضا، شادی در اسلام، چاپ اول، بیجا: آموزش کشاورزی، 1385
22 شجاعی، محمدصادق، بازی دراسلام، چاپ چهارم، بیجا: تهیه مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1389
23 شیرمحمدی، محسن، ترجمه نهج الفصاحه، ج1، چاپ اول، قزوین: سایه گستر، 1386
24 صبوری، حسین، ورزش در اسلام، چاپ دوّم، بیجا: دفتر تبلیغات اسلامی، 1376
25 فرحزاد، حبیب الله، سیر پیامبر اکرم6 نشاط و شادی، چاپ اول، بیجا: طوبای محبت ، 1392
26 قدوسی زاده، حسن، هرگز از خدا غافل نشوید، مجله پرسمان، شماره123، 1392
27 محمدی ریشهری، محمد، حکم النبی، قم: دارالحدیث، بیتا
28 ، حکمت نامه پیامبر اعظم6، قم: دارالحدیث، 1386
29 مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، چاپ چهل و پنجم، تهران: صدرا، 1384
30 معین، محمّد، فرهنگ فارسی معین، ج1، تهران: امیرکبیر، 1388
31 مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1386
32 وفا، جعفر، دین و تفریحات، قم: مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 1389
33 ناروند، رضا، بشر صنعتی و تفریحات سالم، قم: مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 1392
34 هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، نیاز به تفریح، قم: مؤسسه در راه حق، بیتا
ب: کتابهای عربی
35
36 ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله، شرح نهجالبلاغه لابن ابی الحدید، ج20، چاپ اول، قم: مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، 1404ق
37 ابن بابویه قمی، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین، 1403 ق
38 ، عیون اخبار رضا7، چاپ اول، تهران: جهان، 1378
39 ، مصادقه الإخوان، قم: لیتوگرافی کرمانی، 1402ق
40 ، معانی الأخبار، تصحیح علی اکبر غفاری، قم: اسلامی، 1361
41 ، من لایحضره الفقیه، چاپ دوم، قم: اسلامی، 1413ق
42 امام علی بن موسی الرضا7، فقه الرضا، تحقیق مؤسسه آل البیت، چاپ اول، مشهد: کنگره امام رضا7، بیتا
43 برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، چاپ دوم، قم: دارالکتب الاسلامیه، 1371ق
44 تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات، 1366
45 تیمی، نعمان بن محمّد، دعائم الاسلام، ج2، چاپ دوم، مصر: دارالمعارف، 1385
46 جزایری، نعمت الله، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج1، چاپ اول، قم: دارالکتاب، 1408ق
47 حرانی، حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول من آل الرسول، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین، 1404ق
48 حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج15، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت:، 1409ق
49 حلوانی، حسین بن محمد بن حسن بن نظر، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، چاپ اول، قم: مدرسه امام مهدی7، 1408ق
50 حلی، ابن فهد، التحصین فی صفات العارفین، چاپ دوم، قم: مدرسه امام مهدی7، 1406ق
51 راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل، مفردات راغب اصفهانی، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، ج3، تهران: مرتضوی، 1383
52 راوندی، سعیدبن عبد الله، الدعوات(سلوه العزین)، تحقیق سید محمدباقر موحد ابطحی، چاپ اول، قم: مؤسسه امام مهدی7، 1407ق
53 راوندی، قطب الدین، فقه القرآن فی شرح الآیات الاحکام، تحقیق سیداحمد حسینی، ج3، چاپ دوم، قم: مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، 1405ق
54 سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر، ج1، چاپ اول، بیروت: دار الفکر، 1401ق
55 طباطبایی، سیّدمحمّدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیّدمحمّدباقر موسوی همدانی، ج11، قم: انتشارات وابسته به جامعه مدرسین قم، 1388
56 طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، چاپ چهارم، قم: بینا، 1412ق
57 ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمّدجواد بلاغی، چاپ سوم، تهران: ناصرخسرو، 1372
58 عاملی، زیدالدین بن علی، منیه المرید فی ادب المفید و المستفیذ، تحقیق رضا مختاری، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1368
59 فتال نیشابوری، محمّد بن حسن، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، تحقیق سید محمّدمهدی خراسانی، قم: شریف رضی، بیتا
60 فیض کاشانی، ملامحسن، وافی، ج5، اصفهان: مکتبه الامام علی7، 1365
61 کلینی، محمّد بن یعقوب، کافی، ج5، چاپ اول، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1356
62 لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، چاپ اول، قم: دارالحدیث،1376
63 متقی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال فی سنن القوال و الافعال، تحقیق و تصحیح صفوه سقا و بکره حیانی، ج1، بیروت: مؤسسه الرساله، 1409ق
64 مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ چهارم، تهران: دارالکتاب الاسلامیه، 1362
65 محمّدی ری شهری، محمّد، میزان الحکمه، چاپ دوّم، بیروت: دارالحدیث، 1419ق
66 مصری، محمّدبن مکرم، لسان العرب، ج2، بیروت: دار صار، بیتا
67 نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج8، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت:، 1408 ق
68 هاشمی، سیّدعلی اکبر، قاموس قرآن، ج5، تهران: دارالکتب الاسلامیه، بیتا
69 هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح النهج البلاغه، ج6، چاپ چهارم، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1358
ج: مقالات
70 خاکزاد شاهاندشتی، غلامحسن، بازیهای رایانهای، مجله پرسمان، شماره110، 1390
چکیده
اسلام به عنوان یک دین اکمل دستوراتی را برای رسیدن انسانها به سعادت آورده است. این دستورات متناسب با نیازهای فطری است. به این معنی هم جنبه دنیوی و هم جنبه معنوی مورد توجه انسان بوده، که از جمله جنبههای به ظاهر دنیوی تفریح است. حتی تأکید شده اگر بخواهی از انجام عبادات لذت ببری به مسائل تفریح توجه داشته باش. همچنین در برخی از روایات توصیه شده که انسان، برخی از اوقات زندگیش را به تفریح اختصاص دهد
اهمیت تفریح به حدّی است که در منابع(اصلی) اسلام به آن اشاره شده است به گونهای که در قرآن در مورد تفریح آیاتی به عنوان بازی و گردش وجود دارد
در روایات بسیاری نیز به تفریح علاوه بر معنای بازی و گردش به معنای نشاط هم پرداخته شده است
در این تحقیق به هدفدار بودن خلقت و دوری از لهو و لعب از نظر قرآن و تقویت کننده بُعد جسمانی و اجتماعی و رشد و شکوفایی استعداد و از نظر روایات به عنوان معیارها برای تفریحات سالم در نظر گرفته شده است
غفلت و معصیت و افراط و زیادهروی و آزار رساندن به خود و دیگران از آفتهای تفریح است که در این تحقیق به راهکارهایی برای از بین بردن این آفتها اشاره شده است
کلیدواژهها: سبک زندگی، تفریح سالم، آفت تفریح، فرح، فراغت، تفرج
پیشگفتار
در آیین اسلام همچنان که برای خودسازی، تربیت و سیر تکاملی نفس، پایگاههای عرفانی عظیم همانند نماز، روزه، اعتکاف وجود دارد، برای رفع خستگی و توانبخشی روح، ایستگاههای متنوّع تفریحی پیشبینی شده است تا نشان دهد که اسلام مکتبی است جامع و در تمام شئون زندگی برنامه دارد و برای گذراندن اوقات فراغت و تعطیلات کوتاه مدّت و بلند مدّت پیروان خود، برنامهریزی کرده است
انسان ذاتاً تنوّع طلب و نوگراست؛ از یکنواختی بیزاری میجوید و پیوسته میکوشد تفکّرات، احساسات و خواستههای خود را در قالبهای متنوّع و با شیوههای نوپدید، منعکس نماید، همچنین روح آدمی چون جسم او ملالانگیز و خستگیپذیر است، به فراغت، تفریح و استراحت نیاز دارد؛ تا توان خود را بازیابد و تجدید قوا نماید
پس تفریح و شادکامی یک امر فطری و همزاد انسان است و اثبات آن به استدلال و بحث و برهان نیازی ندارد. آنچه به تحقیق و تکاپو نیاز دارد نگاه قرآن و روایات به چگونگی انجام آن است. نکتهای که باید در نظر داشته باشیم این است که با توجّه به ویژگیهای تفریح اسلامی ،اسلام ما را در تفریحات محدود نمیکند، امّا باید در هر تفریحی اوّل دقّت کنیم و ببینیم که آیا با معیار اسلامی سازگار است؛ هر آنچه به عنوان تفریح، انسان را از مسیر بندگی، کمال دور سازد به تعبیر امام علی7 آخرش به هلاکت ختم میشود
انقلاب اسلامی ایران با استقرار حکومت اسلامی که براساس اسلام راستین است؛ ارائه دهنده الگو سالمِ تفریح، برای جوامع بشری است. در بین شاخصهایی که برای داشتن یک الگوی رفتاری اسلامی مدّنظر است داشتن سبک زندگی اسلامی به معنای «مجموعهای نظاممند کُنشهای مرجّح» است. به عبارت دیگر به شیوهها، الگوها و معیارهایی ترجیح داده شدهای که یک فرد و جامعه برای اعمال، رفتار و گفتار خود(در رابطه با زندگی شخصی، محیط و جهان پیرامونشان) به کار میبرده سبک زندگی گویند
تفریحات سالم به عنوان یکی از مؤلفههای سبک زندگی اسلامی، معیارها و ملاکهای را دارد که از تفریحات ناسالم به راحتی شناخته میشود
تأکید بر معرفی معیارها و مصادیق تفریح سالم و تبیین آفتهای تفریح برهیچ کس پوشیده نیست؛ چرا که تفریح در جوامع بشری در حال رشد است
1-تعریف و تبیین موضوع
سبک زندگی شیوهای است که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال میکند یعنی راهی است برای رسیدن به اهداف
تفریح به معنی شادمانی و خوشی است و گفته میشود که با واژههای فرح و تفرّج و سرگرمی و اوقات فراغت مقارن است. نشاطی که انسان پس از تلاش و فعالیّتهای سنگین جسمی و روحی برمیگزیند تا رنج و اندوه و هم غم خود را از خود دور کند
سالم بودن نیز به معنای بیعیب و درست و صحیح بودن است که به تفریحات سالم، تفریحاتی گفته میشود که از نظرفقهی، اخلاقی و اجتماعی زیانآور نباشد
از آنجایی که خداوند برای هر نیازی پاسخی قرار داده است برای نیاز انسان به تفریح نیز مصادیقی قرار داده که در این پژوهش به دنبال آن هستیم که آیا از دید قرآن و روایات هر نوع تفریحی پسندیده است؟ در جامعه امروز تفریح شامل گردش و بازی میشود یا فراتراز این موارد است؟ آیا در روایات، کار، مطالعه کردن، کسب و آموزش و فراگیری هنر، تفریح محسوب میشود؟ معیارهای تفریح از دید منابع اصلی اسلام چیست؟ مصادیقها کدامند؟
در این پژوهش سعی شده معیارها و مصادیق تفریحات از دیدگاه قرآن و روایات مورد بررسی قرار بگیرد و اینکه بیان شود که تفریح اگر ظاهراً دنیوی است ولی نتیجهی اخروی و رضای پروردگار در آن شرط است و در ضمن برشمردن آفت تفریح، راهکارهایی را برای آن ارائه دهد
2-اهمیت و ضرورت پژوهش
برای دستیابی به نشاط و شادابی آدمی نیازمند تفریح است روح و جسم در سیر و تلاش روزانهی خود دچار خستگی و ملامت میشوند و نیاز به تنوع، تفریح و استراحت دارند تا با نشاطی که با تفریح به دست میآورند، با نیرویی دوچندان به کار و فعالیت خود ادامه دهند. امیرالمؤمنین علی7 فرمودند: «إِنَّ لِکُلِّ عُضْوٍ مِنَ الْبَدَنِ اسْتِرَاحَهً؛[1] برای هر یک از اعضای بدن استراحتی است».
در حقیقت با برنامهای نشاطانگیز، گشایش خاطری برای انسان حاصل میشود که باید آن را غنیمت شمرد و آن را بستری برای رشد و تعالی خود قرار داد هنگامی که روح انسان کسل است و جسم به ضعف گراییده است امید و پیشرفت و موفقیت رو به کاستی است
وقتی انسان سرحال و بانشاط و مسرور نباشد روح و روانش آمادگی برای فعالیت و اندیشه و رشد معنوی را از دست میدهد. بنابراین همانگونه که جسم نیازمند تغذیه و خواب و استراحت است روح نیز نیازمند تفریح و شادمانی است امیرالمؤمنین7 فرمودند: «السُّرُورُ یَبْسُطُ النَّفْسَ وَ یُثِیرُ النَّشَاط؛[2] شادی موجب انبساط خاطر و نشاطانگیز است»
از این رو اوقات تفریح و شادی را باید غنیمت شمرد که مددکار و یاور انسان در رشد و پیشرفت است و برای انسان ضروری میباشد و امیرالمؤمنین7 آن را یک فرصت و غنیمت برشمرده میفرمایند: «الاوقات السرور خلسه؛[3] فرصتهای شادمانی ربودنی است»
آنچه به انسان توان پیشرفت میدهد و او را برای رشد و تعالی آماده میسازد نشاطی است که از تفریح سالم برای انسان پدید میآید و ضرورت تفریح به عنوان یک نیاز فطری بارز و مشخص میشود
3-اهداف پژوهش
در بین موضوعات فطری و اجتماعی از جمله مباحث بسیار ضروری و مطرح، بحث تفریحات سالم در زندگی است. همهی ما دوست داریم در زندگی انسان موفّقی در تمام عرصههای زندگی باشیم، که این مهم با تأمین خواستهها و نیازهای درونی و استفادهی درست از اوقات زندگی میسّر است. مولای متّقیان امیرالمؤمنین7 میفرمایند
«لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثَ سَاعَاتٍ فَسَاعَهٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَهٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَهٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ بَیْنَ لَذَّاتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یَجْمُل؛[4] مرد باایمان اوقات شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم میکند، قسمتی برای مناجات با پروردگار؛ قسمتی برای تأمین معاش و سر و صورت دادن به وضع زندگی؛ و قسمتی هم برای لذّات حلال و سالم قرار میدهد».
حتّی در پارهای از کلمات پیشوایان بزرگ اسلام به این حقیقت نیز اشاره شده که قسمت سوّم(تفریح حلال و سالم) نیرو و نشاط انسان را برای انجام دو قسمت اوّل و دوّم تأمین میکند و از این رو انسان را در انجام آن دو وظیفه حسّاس یاری مینهد
از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که «تفریح» هرگز نمیتواند هدف اصلی زندگی باشد بلکه وسیلهای برای تجدید نشاط و نیرو برای فعّالیّتهای دیگر زندگی است. و این یک اصل اساسی است که باید در انتخاب نوع تفریح و سرگرمی و کمیّت و کیفیت آن مورد توجّه خاص باشد
لذا این تحقیق دو هدف را دنبال میکند
1- هدف کاربردی: با توجّه به اینکه جامعه به سمت استفاده از مدهای غربی گرایش دارد و الگوهای سنّتی در حال فراموش شدن است، باید الگوی مناسب و سالم برای تفریح و اوقات فراغت را بازگو کنیم. استفاده از این پژوهش برای تمام خانوادهها، آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی و اجرایی و; میتواند مفید باشد و با به کار بستن نکات آموزندهی مذکور در این پژوهش اثرات تفریح سالم را در زندگی فردی و اجتماعی خود شاهد باشند
2- با تحقیقاتی که صورت گرفت هیچ کتابی با این عنوان نیافتم و با توجّه به گستردگی موضوع در معیارها و ملاکهای تفریح به بیان معیار و مصادیق تفریح سالم و آفتها و راهکارها پرداختم، لذا میطلبد پژوهشگران به پژوهش در ابعاد دیگر تفریح بپردازند
4-پیشینه موضوع
در مورد پیشینهی این تحقیق باید گفت با بررسیهایی که در این رابطه انجام شد به این نتیجه رسیدیم که تحقیقی در رابطه با موضوع «سبک زندگی با محوریت تفریحات سالم از دیدگاه قرآن و روایات» به صورت مستقل انجام نشده است. و اکثر منابع همچون مقالات، پایاننامهها و کتابهایی که در زمینه تفریحات سالم نوشته شده است، با این عنوان تألیف نشده است؛ البته مطالب به صورت پراکنده در کتابهای اخلاقی و اجتماعی و; مورد بررسی قرار گرفته است
از میان منابعی که با موضوع تحقیق مرتبط است به چند نمونه اشاره میشود
1- فرحزاد، حبیب الله، نشاط و شادی، قم: طوبای محبّت، 1392
نویسندهی محترم، در گفتار هفتم به بحث تفریح، آفات تفریح و ابعاد و گونههای تفریح پرداخته است. ایشان روایاتی که در زمینهی این موضوعات، در سخنان معصومین: آمده را بیان کرده است، امّا به صورت مدوّن به بررسی اصولی تفریح سالم و معیارها و شاخصهای آن نپرداخته است. ولی در مجموع منبع خوبی است
2- جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاه، چاپ نوزدهم، قم: اسراء، 1391
این کتاب در فصل دوازدهم خود در مورد تفریحات سالم و ورزش، اهمیت تفریحات سالم، آثار و مصادیقی از تفریحات سالم پرداخته است. منتها در این کتاب همه جانبه و در سطح گسترده به این موضوع نپرداخته است، ولی آیات و روایات بسیار مفید با منابع دست اوّل در اختیار خوانندگان خود قرار داده است
3- دشتی، محمّد، امامعلی7 و تفریحات سالم، چاپ اوّل، قم: مؤسّسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین7، 1379
در این کتاب در دو بخش ضرورت و تفریحات سالم، و تجمّل و زیبایی به مسئلهی تفریحات سالم پرداخته است. که در بخش اوّل-ضرورت و تفریحات سالم- برخی از روایات موجود دربارهی تفریح و در بخش دوّم-تجمّل و زیبایی- به نمونههایی از تفریحات امامعلی7 اشاره کرده است
5-سؤالات پژوهش
5-1- سؤال اصلی
تفریحات سالم از دیدگاه آیات و روایات چگونه است؟
5-2- سؤالات فرعی
1- از نگاه قرآن تفریح سالم شامل چه معیارها و مصادیقی میباشد؟
2- از نگاه روایات تفریح سالم شامل چه معیارها و مصادیقی میباشد؟
3- آفتهای تفریح چیست؟
4- چه راهکارهایی برای از بین بردن آفات تفریح وجود دارد؟
-6فرضیههای پژوهش
6-1- فرضیه اصلی
تفریح با رعایت تمام شئون اسلامی مورد تأئید و تأکید خداوند و ائمه اطهار بوده تا حدی که خداوند این نیاز فطری را در آیاتی از قرآن بیان کرده و همچنین امامان معصوم نیز در زندگی فردی و اجتماعی خویش آن را به کار میبستند
6-2- فرضیههای فرعی
1- برخی از معیارها و مصادیق تفریح سالم از دیدگاه قرآن را میتوان هدفدار بودن جهان خلقت با مصداق سیر و گردش در زمین و لهو و لعب نبودن آن با مصداق بازی و; را بیان کرد
2- بعضی از معیارها و مصادیق تفریح سالم از دیدگاه پیشوایان الهی را میتوان تقویت بُعد جسمانی با مصداق ورزش و تقویت بُعد اجتماعی با مصداق صلهرحم و رشد استعدادهای فردی با مصداق کارهای هنری و; را ذکر کرد
3- غفلت، معصیت، آزار رساندن به خود و دیگران و افراط و زیادهروی در کارها و; به عنوان آفتهای تفریح اشاره کرد
4- آموزش به خانوادهها و تشویق افراد به داشتن برنامههای جامع، کنترل و نظارت بیشتر مسئولین اجرایی ذیربط و فراهم کردن امکانات تفریحی و سرگرمی برای افراد جامعه از جمله راهکارهایی است که میتوان برای رفع زیان تفریح ذکر کرد
1-روش پژوهش
روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده «توصیفی-تحلیل» و گردآوری مطالب به روش «کتابخانهای» است
2-ساختار پژوهش
پژوهش حاضر از مقدمه، چهار فصل و نتیجهگیری تشکیل شده است
در فصل اوّل با عنوان «تعاریف و کلیات» به تعریف واژگان کلیدی و معنای اصطلاحی تفریح و همچنین اهمیت و ارزش آن از منظر قرآن و روایات پرداختیم
در فصل دوّم معیارها و مصادیق تفریحات سالم را در قرآن را بیان کردیم
در فصل سوّم معیارها و مصادیق تفریحات سالم را در روایات را بیان کردیم
و در فصل چهارم مصادیق و آفتهای تفریح و راهکارهای موجود را ذکر کردیم
و در پایان به این نتیجه دست یافتیم که اهمیت تفریح تا حدّی است که خداوند در آیات خویش دستور به انجام آن را داده و تفریح به عنوان یک نیاز اساسی انسان، مورد توجّه ائمّه اطهار نیز بوده است؛ و خود این بزرگواران در اوقات زندگی خویش آن را رعایت میکردند
مسلمان میبایست این موضوع را در زندگی خود مورد توجّه قرار داده و به درستی از این امامان-علیهم السلام- الگوگیری کنند تا به آفات تفریح گرفتار نشوند
-3واژگان کلیدی
سبک زندگی، تفریح سالم، آفت تفریح، فرح، فراغت، تفرج
4-محدودیّتها، موانع و مشکلات پژوهش
انجام این پژوهش با مشکلات و محدودیّتهایی روبهرو بوده است از جمله
1- عدم دسترسی به همه منابعی که به شکلی به این موضوع مرتبط بوده است؛
2- کمبود زمان کافی؛
3- گستردگی موضوع و عدم امکان بررسی تفریحات سالم در همهی ابعاد
[1]. حسین بن محمد بن حسن بن نظر، حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، چاپ اول، قم: مدرسه امام مهدی(عج)، 1408ق، ص63
[2]. علی بن محمد، لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، چاپ اول، قم: دارالحدیث،1376، ص62
[3]. عبدالواحد بن محمد، تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات، 1366، ص319
[4]. محمّد، دشتی، ترجمه نهج البلاغه، چاپ نهم، قم: مؤسّسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین7، 1389، حکمت39، ص519
پایان نامه بررسی اشتغال زنان و تأثیر آن بر ساخت خانواده فایل ورد (word) دارای 206 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پایان نامه بررسی اشتغال زنان و تأثیر آن بر ساخت خانواده فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پایان نامه بررسی اشتغال زنان و تأثیر آن بر ساخت خانواده فایل ورد (word)
فصل اول:
طرح تحقیق
مقدمه:
بیان مسئله
اهمیت موضوع:
هدف های تحقیق:
سئوالات تحقیق:
تعاریف نظری :
تعاریف عملیاتی :
مفاهیم :
فصل دوم:
پیشینه تحقیق
مروری بر برخی از مطالعات پیشین تحقیق در ایران:
عوامل پیدایش اشتغال زنان :
دگرگونی در نقشهای زن
علل رشد اشتغال زنان :
آثار و نتایج مثبت اشتغال زنان :
آثار و نتایج منفی اشتغال زنان :
فصل سوم:
بخش 1: نظریه های تحقیق
بخش 2: اشتغال، زن، ایران
نظریهها و دیدگاههای جامعهشناسی :
نظریه فونکسیونالیستی :
امیل دورکیم :
نظریه نقشهای اجتماعی :
نظریههای اقتصادی مربوط به اشتغال زنان
نظـریـه برابـری (عـدالـت )
نظـریههای نئـوکلاسیـک:
نظریههای جنسیتی :
نظریهها و دیدگاههای روانشناسی .
نتایج مطالعات روانشناسی اجتماعی :
دیدگاه مثبت نسبت به اشتغال زنان
دیدگاه منفی به اشتغال زنان :
وضعیت اشتغال زنان در ایران و جهان :
الگوی تقسیم وظایف و نقشها در درون خانواده و تاثیر آن بر کیفیت مناسبات خانوادگی:
تاثیر اشتغال زن به مناسبات زناشویی و خانواده:
تحولات اشتغال زنان و اثر آن بر زندگی خانوادگی :
کیفیت زناشویی :
تاثیر اشتغال زن بر سلامت روانی همسر
وظایف مادری و اشتغال : چارچوب کلی :
نقش مادری و اشتغال :
تاثیر اشتغال زنان بر زندگی خانوادگی و فرزندان :
مؤلفههای اجتماعی اشتغال زنان :
تلقی زنان از اشتغال :
اسلام و اشتغال زنان :
حدود ، موانع و محدودیتهای اشتغال زنان : (از دیدگاه حقوقی)
موانع اقتصادی مشارکت زنان را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
محدودیت های پژوهش:
فصل چهارم:
روش شناسی تحقیق
1 روش تحقیق :
2 جامعه آماری
3روش نمونه گیری :
4ابزار پژوهش :
5روش آماری پژوهش :
فصل چهارم:
روش شناسی تحقیق
مقدمه :
فصل ششم:
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های پژوهش:
پیشنهادات :
منــابــع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه پایان نامه بررسی اشتغال زنان و تأثیر آن بر ساخت خانواده فایل ورد (word)
- اعزازی ، شهلا ـ جامعهشناسی خانواده با تاکید بر نقش ، ساختار ، کارکرد خانواده . نشر تهران ـ 1376
- باقریان ، میترا ـ بررسی ویژگیهای اشتغال زنان در ایران ـ سازمان برنامه و بودجه ـ
- ساروخانی ، باقر ـ اشتغال زن و خانواده ـ نشر دانشگاه تهران ـ 1375
- ساروخانی ، باقر ـ مقدمهای بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی
- ساروخانی ، باقر ـ جامعه شناسی خانواده ـ نشر سروش ـ
- سفیری ، خدیجه ـ جامعهشناسی اشتغال زنان ـ نشر تبیان
- سازمان زنان ایران ـ «اشتغال زنان در موضعهای تصمیمگیری در بخشهای خصوصی و دولتی ـ
- علویون ، سید محمدرضا ـ کارزنان ایران و حقوق بینالمللی کار ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ـ
- کوئین ، بروس ـ درآمدی به جامعهشناسی ـ ترجه محسن ثلاثی ـ فرهنگ معاصر ـ
- گود ، ویلیام ، جی ـ خانواده و جامعه ـ ترجمه ویدا ناصحی ـ بنگاه ترجمه و نشر کتاب ـ
- گیدنز ، آنتونی ـ جامعه شناسی ـ ترجمه منوچهر صبوری ـ نشر نی ـ
- محسنی ، منوچهر ـ جامعه شناسی عمومی ـ کتابخانه مطهری ـ
- میشل آندره ـ جامعهشناسی خانواده و ازدواج ـ ترجمه : فرنگیس اردلان ـ تهران ـ
-Anato , Paul, R : Both, Alan. Chang in Gender Role. Attitudes and percived Marial Quallity. In American social Reviwe, vo . 60. 0 Fed
- Barron, R D , Norris. G M: sexual Divisios and the Dual labaumarket, Dependence and Expoitation in work and Marriage , ed. Diana, L. Barker , long mana. New Yourk
- Bernads, John: family stedents : an Inroduetion, london, new yourk , Routlidge
- FarmerK mary : the familly har bw, long mans
- Finch, Janet : Respan sibility and quality of relationship in families. (parsuit of quality of life. Ed . Avener offer 1996)
- Joshi , heather, combing Employment and child reaning, pursuit of quality of life. Ed Avner offer,
- pittman, joe F Blan chard, David : The effects of work history and timming of marriage on The Division of Houshold habor. Alife cours Perpectives in Journal of marriage and the familly , vol . 58 . No
- Sharlin, shilromo, A: The Impact of Demographic, social support and Marital context variables on qualitly of Adolescent marriage in intrrnational joirnal of comparative sosialoyy , No
- Sharpe, sue. Just like a Girel. Gender diffrence Homemaking and Roal work. Ed . Antony Giddins. Polity press
- taylor, Debbie. Work and Domestic Responsibitity Human socidties. Ed. Antong Giddens. Politly press
عوامل پیدایش اشتغال زنان
ابعاد اشتغال زن ویا مادر از عواملی نشات می گیرد که خود درهر جامعه وبا توجه به ارزشهای حاکم برآن شبکه ای متمایز تشکیلی می دهد .بررسی هایی که درجوامع صنعتی دراین مورد صورت گرفته است
حکایت از تنوع عوامل و مخصوصاً پیدایی عوامل روانی و خواستی در برابر نیازهای مادی مینماید
این عوامل در کشور فرانسه بطور کلی از این قرارند : بهبود وضع اقتصادی خانواده 95% ، امکان تحصیل برای فرزندان 94/66% ، علاقه 40%
توزیع انگیزهها در مواردی ، مظهر نوعی رمانتیسم اشتغال برای زن است که گریز از خانه را تسریع میکند. بدون آنکه هدفهای زن یا مادر را در خارج خانه، روشن در نظرش مجسم سازد
بطور کلی زنان به دلایلی چند اشتیاق بیشتری به کارکردن نشان دادهاند. عوامل اقتصادی معمولاً مهمترین است. زنان برای جبران کمبود درآمد خانواده و بالا بردن قدرت خرید خانواده، برای کسب نوعی آزادی فردی و استقلال و یا بعنوان ایمنی برای آینده خود یا خانوادهشان کار میکنند (سفیری ـ جامعه شناسی اشتغال زنان ، ص 44)
عوامل دیگری نیز مؤثرند : کارکردن بجای در خانه بودن ، وسیلهای برای استقلال یافتن ، علاقه به کار و یا برآورد خواستهای شخصی. (سازمان زنان ایران ـ ص 46)
بنظر میرسد انگیزه زنان از اشتغال بین دو بخش انگیزههای مادی و غیرمادی بر حسب اهداف جامعه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی زن تعیین میگردد. هر قدر اهداف جامعه متعالی باشد، انگیزههای غیرمادی قویتر بوده و بر انگیزههای مادی غلبه مییاید
رابرت مرتون : جامعهشناس آمریکایی ، در ارتباط با اهداف فرهنگی یک جامعه با وسایل و ابزار نهادی شده از شیوههای انطباق فردی ، سخن میگوید
میتوان در جامعه ایران نیز از اهداف فرهنگی سخن گفت که وسایلی نیز جهت رسیدن به آن اهداف نهادی شده وجود دارد. از اهداف فرهنگ جامعه ما در مورد زنان یک مادر خوب بودن ، همسر خوب بودن است. بعد از انقلاب اسلامی ، فعالیت اجتماعی زنان بیشتر شده است و در کنار فعالیتهای مربوط به خانه زنان به دنبال تحصیلات بیشتر هستند
ناگفته نماند که گرایش به رفاه بیشتر، داشتن خانهای با تجملات و ماشین نیز جزو اهداف فرهنگی و ابزارهای نهادی در اینجا ضرورتی نداشته است ولی اشاره به این نکته لازم است که اهداف فرهنگی از سوی جامعه و از طریق خانواده و مدرسه و وسایل ارتباط جمعی در فرد جای میگیرد و در او نهادی و درونی میشود
شاید نظر مازلو هم در این بخش صدق کند که در جامعهای در زمانهای مختلف یکی از نیازها در صدر بقیه نیازها قرار میگیرد. و برای زنان ما در حال حاضر به نظر میرسد نیاز اقتصادی از اهمیت بیشتری در احراز شغل برخوردار است و در درجه بعدی ، پرستیژ اجتماعی و موقعیت اجتماعی بهتر ، مطرح میگردد. این نیاز بر اساس این نظریه پارسونز بر اساس ارتباط نظام ارگانیسم و نظام شخصیت با نظام اجتماعی حاصل میشود
دگرگونی در نقشهای زن
عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر اشتغال زنان
هنگامیکه تقسیم نقشها نامشخص و مبهم میشوند، روابط درون خانواده نیز پیچیدهتر میگردد. از میان تغییراتی که طی چند دهه اخیر رخ داده است، مشارکت رو به افزایش زنان شوهردار در اشتغال خارج از خانه توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. (p.81 1997 Bernads ؛ R74 . 1995 Wilson)
نتایج تحقیقات نشان میدهد که اشتغال و وضع مالی زنان در فرآیند شکلگیری خانواده نقش مؤثری دارد. این امر بویژه در خانوادههایی که زن نقش تعیینکننده در درآمد خانواده دارد محسوستر است. در واقع، اشتغال زنان شوهردار، به دلیل آثاری که بعنوان یک پدیده اجتماعی معاصر داشته و با تحقیقات متعددی که درباره آن انجام گرفته، به مقولهای جامعهشناختی تبدیل شده است
نقش بسیاری از زنان دیگر صرفاً خانهداری یا کسب درآمد نیست بلکه هر دوی آنهاست. از میان عوامل متعددی که بر میزان رواج اشتغال زنان شوهردار در خارج از خانه اثر میگذارد، برخی دارای منشاء اجتماعاند و برخی دارای منشاء فردی و بین این دو همبستگی وجود دارد. خود عوامل فردی نیز، در هر زمانی ، تحت تاثیر فضای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی قرار دارد. مثلاً در دورههای بحران اقتصادی ، حضور زنان شوهردار در عرصه رقابت برای کسب مشاغل با استقبال چندانی روبهرو نمیشود
یکی از عوامل اجتماعی که در آمادگی زنان برای اشتغال در خارج از خانه مؤثر است افزایش اوقات فراغتی است که بر اثر پیشرفت فناوری پدید آمده است. ابزار و وسایل مدرن خانگی میزان خستگی ناشی از وظایف روزمره در خانه و همچنین مدت زمانی را که برای اجرای این وظایف لازم است کاهش میدهد. البته، نگرش زن نسبت به پذیرش شغل ، تحت تأثیر زمینه تحصیلی و طبقاتی هم قرار دارد
در مورد زنان شوهرداری که از سطح تحصیلی یا مهارتهای شغلی بالایی برخوردارند ، احتمال بیشتری وجود دارد که پس از ازدواج نیز کار کنند و موقعیت تحصیلی و شغلی خود را ارتقاء بخشند. در میان زنان شوهردار، معلمان و پزشکان ، بیشترین سهم را از حیث اشتغال دارند و علاقه درونی آنها نسبت به شغلشان محسوس است. در جوامع مدرن ، استقلال مالی زن منزلت او را بطور روزافزونی ارتقاء میدهد. معمولاً هنگامی احترام میبینند که ، از نظر اقتصادی ، مستقل و مفید و کارآمد باشند. عوامل فردی ، جدای از فشارهای اجتماعی که بر تمایل زنان شوهر دار به پذیرش شغل تاثیر میگذارد، شامل دسترسی به خدمات مهدکودکی است. تصمیم زن برای کار در خارج از خانه، بطور قابل ملاحظهای ، تحت تأثیر فراهم بودن وسیله نگهداری و مراقبت از فرزندان است. تغییر الگوی سکونت موجب محدودیت دسترسی به مادربزرگهایی شده است که برانگیزه عواطف شخصی ، آمادهاند مراقبت از نوه خردسال خود را بر عهده گیرند. اما امروزه، مادربزرگهای کمسنتر غالباً خودشان شاغلاند و یا احتمالاً فاصله مکانی زیاد برای برخورداری از کمک ایشان مشکل ایجاد میکند. با این همه، فشارهای شدید اقتصادی در جذب زنان شوهردار به بازار اشتغال ، بدون در نظر گرفتن سن فرزندانشان ، نقش اساسی ایفا میکند. انگیزه مادی ، در همه سطوح اجتماعی ، در کسب اشتغال نقش دارد. و با رشد فرزندان و بهبود وضع مادی شوهر ، عواملی دیگر در بیش از پیش ، در اشتغال زنان متأهل دخیل میگردند
عواملی چون تمایل به کسب مسئولیت اجتماعی که در زنان تحصیلکرده بیش از کسب درآمد مؤثر نشان داده شده است، ملالآور بودن کارهای روزمره خانه ، علاقه کسانی که از مهارتهای خاصی برخوردارند به استفاده از آنها. اما، همه این انگیزهها غالباً در مقایسه با انگیزه مادی، جنبه فرعی دارد
یکی دیگر از عوامل موثر در اشتغال زنان ، تغییر نگرش مردان نسبت به اشتغال زنان است. پذیرش و تشویق همسری که دارای روحیه همکاری با زن شاغل خود است در همآهنگ ساختن کارخانه و شغل بیرون از خانه زن تأثیر بسزایی دارد. در عوض، بیعلاقگی و همکاری نداشتن شوهر، یکی از قویترین عوامل بازدارنده اشتغال زن در هر سطح اجتماعی است . (Farmmer 1973. p61-66)
محققانی چون گولر[1] و لیگ [2] برای اشتغال زنان شوهردار در خارج از خانه، پنج دلیل عمده ذکر کردهاند. اولین دلیل ساده آن نیاز مالی است. بسیاری از خانوادهها، بدون درآمد اضافی که زن به خانه میآورد قادر به تامین معیشت نیستند. خانوادههایی دیگر با استفاده از این درآمد اضافی ، میتوانند از امکانات رفاهی بیشتری برخوردار شوند. دومین عامل، برخورداری زن شاغل از روابط اجتماعی وسیعتر و متنوعتر است، چون از طریق اشتغال، طیف وسیعتری از روابط دوستانه، در مقایسه با دامنه ارتباط زنان خانهدار ایجاد میشود. بسیاری از زنان از اشتغال به این دلیل استقبال میکنند که عرصه دوستی و مصاحبت را وسعت میبخشد. این عامل به سومین انگیزه یعنی نیاز به رهایی از تنهایی و یکنواختی کارخانه مربوط میشود
گاورون [3] ، با بررسی وضع 96 نفر از مادران در شمال لندن ، به این نتیجه رسید که بسیاری از زنان این احساس را پیدا کردهاند که ، پش از ازدواج ، به خصوص با تولد فرزندان آزادی خود را از دست دادهاند و اشتغال را ، علاوه بر وسیله کسب درآمد بیشتر برای خانواده ، یکی از راههای ایجاد برقراری روابط اجتماعی شمردهاند
گولر و لیگ علاوه بر این ، اشتغال را یکی از راههایی میدانند که به زنان امکان میدهد هویت شخصی خود را با ایفای نقشهای ورای همسری و مادری پرورش دهند. زن ، ضمن برقراری ارتباط با همکاران خود، بر اساس شخصیت و مهارتهای خویش ، از نظر هویّتی شئون دیگری کسب میکند که مکمل هویت خانوادگی اوست. سرانجام ، بسیاری از زنان به اشتغال رو میآورند تا مهارتی را به کار ببندند که برای آنها مهم بنظر میرسد. از آنجا که ساعات کار مهد کودکها و مدارس ابتدایی با کار تمام وقت مادران متناسب نیست و اداره کودک در تعطیلی مدارس همواره ، در هر سطح اجتماعی ، موجب نگرانی است ، عجب نیست که همه مادران ، کار نیمهوقت را ترجیح دهند. اما مشاغل نیمهوقت اندک است، بویژه برای کسانی که ساعات کار مقررّی دارند مانند معلمی. یکی دیگر از دلایل علاقه زنان شوهردار و دارای فرزند به مشاغل نیمهوقت اینست که بتوانند، در ساعات فراغت ، کم و بیش به خرید و رسیدگی به امر منزل بپردازند. به ندرت اتفاق میافتد که مادران نیازهای شغلی خود را بر نیاز فرزند بیمار شدن مقدم بدارند و این یکی از دلایل تغییر شغلی پیاپی مادران و بینظمی آنان در کار است
اما زنان مسّن که فرزندانشان خانه را ترک کردهاند یا در سنین خودکفایاند، نشان دادهاند که کارمندان کارآمد، صادق و پابرجاتری هستند و این واقعیت هم در بخش صنعت و هم در سایر بخشها مشاهده شده است. (Farmer 1973.p67)
علل رشد اشتغال زنان
1- تا زمانیکه اجتماع و خانواده در حالت سنتی و به دور از صنعت و زندگی پرهیاهوی ماشینی به زندگی خود ادامه میدهد، مسئله اشتغال زنان به اینصورت مطرح نبود و اشتغال زنان بیشتر بر پایه کشاورزی ، دامپروری و کارهای تولیدی بود ، در واقع خانواده ، هم واحد تولیدی و هم نهاد اجتماعی محسوب میشد که البته امروز این نوع اشتغال صرفاً مدنظر نیست
2- کاهش و از بین رفتن خانوادههای گسترده و رشد خانوادههای هستهای مرکب از دو رکن اصلی خانواده یعنی زن و شوهر و فرزندان ، وجود خانوادههای هستهای و رشد روحیه استقلال طلبی زمینه اقبال زنان را به اشتغال بیشتر کرده است
3- رابطه بین تحصیلات و اشتغال از اهمیت خاص برخوردار است. در سالهای اخیر زمینه و فضای امنی برای زنان بوجود آمد که به تحصیل بپردازند و نیز تشویق و ترغیب خانوادههایی که در گذشته از حضور دختران خود در مراکز دانشگاهی جلوگیری میکردند و نیز احساس مسئولیت دختران و زنان در علماندوزی جهت انجام رسالتهای هر چه بهتر خانوادگی و اجتماعی و اعمال سیاستهای آموزشی نظام در گسترش مراکز آموزشی و دانشگاهی، نزدیک به نیمی از رشتههای دانشگاهی را زنان بخود اختصاص دادهاند، و زنان به دلیل برخورداری از این موهبت میخواهند در سنگرهای علمی ـ فرهنگی بیشتری برای اجتماع خود مثمرثمر باشند
4- فقدان امنیت اجتماعی و کاری در زمان گذشته باعث شده بود مسئله تحصیل و در مجموعه پروسه اجتماعی شدن زنان بعنوان یک گروه عظیم در هالهای از ابهام فرورود، در حالیکه امروزه با تغییرات اساسی که در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی بوجود آمده است، با اصلاح تدریجی نگرشهای فرهنگی نسبت به زنان ، زنان تمایل دارند بعنوان عضوی فعال در صحنههای مختلف اجتماعی فعالیت داشته باشند، و از سوی دیگر موقعیت خود را در اجتماع تثبیت نمایند
5- مسئله دیگر نیازهای جامعه اسلامی میباشد. با توجه به رشد و توسعه روزافزون جامعه و افزایش جمعیت انتظار میرود که زنان خصوصاً در بعضی مشاغل نظیر معلمی ، پرستاری ، پزشکی ، هنری تحصیل نمایند و به اینگونه کارها بپردازند و به خودکفایی جامعه زنان یاری رسانند. اینگونه مشاغل برای راهانداختن چرخهای اجتماعی و حاکمیت فرهنگ والای اسلامی و انسانی ضرورت حضور را برای زنان مطرح میکند
6- در شرایط کنونی بالا رفتن هزینه زندگی و بالارفتن سطح توقعات موجب گردیده تا صرفاً تلاش و کار مردان علیالخصوص قشر کارمند تکافوی نیاز مادی خانواده را ننماید. در اینگونه موارد زنان با انگیزه کمک به اقتصاد خانواده وارد بازار کار میشوند تا از این طریق زندگی بهتری را برای خانواده خود فراهم آورند
آثار و نتایج مثبت اشتغال زنان
هنگامیکه زن در کسب درآمد برای خانواده مشارکتی واقعی دارد. همسرش فشار کمتری را از بابت کارفزاینده احساس میکند. اشتغال زن کمک به جبران بخشی از هزینههای زندگی و تاثیر آن بر ارتقاء سطح بهداشت ، آموزش و ; خانواده و استحکام یافتن خانواده از طریق تامین نیازهای ضروری میباشد
وقتی خانواده یک منبع درآمد دارد، مرد ناچار به پذیرش بسیاری از فشارهای کاری ناخوشایند است. مردی که همسرش شغلی تمام وقت دارد، در مقایسه با مردی که همسرش کدبانوی تماموقت است
الف ) تمایل دارد که ساعات متوسط کار سالیانهاش کمتر باشد
ب ) به تعطیلات طولانیتر میرود و یا دفعات استفاده از تعطیلاتش بیشتر است
ج ) شغلی با ساعات کاری کوتاهتر را برمیگزیند
د ) مشاغلش را بسیار آسانتر تغییر میدهد، اگر که انجام دادن چنین کاری او را خرسند کرد
در واقع پولی که زنان بطور مشخص بدست میآورند ضامن سلامت و طول عمر همسرانشان است یعنی پول بیشتر ، فشار روحی کمتر را به دنبال خواهد داشت. پول زن ، علاوه بر فرونشاندن فشار آتی صورتحسابها ، با افزون خاصیت ارتجاعی به درآمد خانواده ، به همسرانشان امکان استراحت را ارزانی میدارد. البته باید عنوان کنم که اختلاف عقیده در رابطه با خرج کردن این درآمد وجود ندارد چون در هر صورت این درآمد صرف امور خانواده میشود
اشتغال زن یا درآمدها حاصله او بر متغیر عزتنفساش مؤثر واقع میشود و عزت نفس به خودی خود بر سلامت روانی تاثیر مثبت میگذارد
همچنین درخودباوری و بیشتر شدن استقلال او تاثیر دارد. یعنی حضور مؤثر زنان در عرصه مشارکت اقتصادی و کاریابی فرصتی برای تکمیل آموزههای اجتماعی و کسب تجارت جدید بهمراه برخورداری از استقلال اقتصادی آنهاست
از آنجا که استقلال مالی زن به تغییراتی در روابط زن و مرد منجر و نظام جدیدی مبتنی به مشارکت در تصمیمگیری حاکم میشود. فرزندان با مشاهده رفتار جدید و همانندسازی، خود را برای ایجاد رابطهای دموکراتیک در زندگی مشارکتی آینده آماده میسازند و فرهنگ جدیدی در خانوادههای نسل آینده ایجاد میگردد
اشتغال زن در متعادل کردن درآمدها و رفع مشکلات و شکاف درآمدی و غیره بسیار مؤثر است
کاهش نرخ جمعیت به لحاظ آگاهی های فردی و اجتماعی زنان و محدود شدن تعداد افراد خانواده که منجر به افزایش سطح خدمات آموزشی ، اقتصادی و تربیتی خانواده به فرزندان خواهد شد
افزایش آگاهی و بینش اجتماعی و نهایتاً روحیه اعتماد به نفس و استدلال فکری و روحی در زنان
شکوفایی استعداد و ابزار وجود بصورت مثبت، داشتن خودپنداری مثبت، رشد و پرورش شخصیت و رفع نیازهای روانی
افزایش سطح سواد اجتماعی ، زیرا در پی اشتغال زن ارتباطات او وسیع میشود و میتواند با بسیاری از پیچ و خمهای زندگی آشنا شود. که این مسئله در محیط خانواده به ویژه در تربیت فرزندان تأثیر بسزایی دارد
10 ارتقاء پایگاه حقوقی و حفظ منزلت زن به نحو قابل توجه
11 تقویت روحیه قناعت و پرهیز از تجملگرایی ، پوچگرایی و اعمال فرهنگ قناعت و صرفهجویی
12 ارتقاء آگاهی نسبت به مسایل و مشکلات اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی جامعه و ایجاد روحیه مشارکت جدی در رفع آنها در سطح خانواده و اجتماع
13 آشنایی بیشتر با روشهای ارتقاء بهرهوری از امکانات مادی و معنوی خانواده و جامعه و نیز تلاش در جهت افزایش بهرهوری
14 ارتقاء توان مدیریت و ایجاد زمینه جهت اعمال آن در خانواده در تصمیمگیری اساسی
15 کمک به رشد و توسعه فرهنگی ـ اجتماعی کشور از طریق تخصص و مهارتهای خود
16 استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیبپذیری اجتماعی
17 تأمین اجتماعی زنان در مواقع بروز بحرانهای مختلف در سنین پیری ، بیماری و از کارافتادگی
18 زنان شاغل بهتر برای خود و زندگیشان برنامهریزی میکنند
19 افزایش توان روحی و شادابی و نشاط در خانواده
20 وفاق و همدلی اجتماعی زوجین
21 افزایش روحیه انعطافپذیری و درک بیشتر زوجین
22 ایجاد احساس نوعی هماوردی با مردم در اداره امور خانواده
23 زنان شاغل از کفایت و خودپنداریهای مثبتی برخوردارند، لذا به شکل مؤثری قادرند به مدیریت زمان بپردازند و با برنامهریزی بهتر میتوانند از زمان خود استفاده بیشتری ببرند
24 در تحقیقی که توسط متخصصان مرکز ملی آمار سلامت در دانشگاه میشیگان انجام دادند به این موضوع دست یافتند که زنان شاغل در همه سنین از نظر جسمی از زنان خانهدار صرف سالمترند، در زندگی زنان شاغل ساعات کمتحرکی ناشی از بیماری کمتری وجود دارد، بنابراین اوقات کمتری را در بستر بیماری سپری میکنند، با مشکلات به فرض کمتری مواجه هستند و معمولاً احساس سلامت بیشتری دارند. بنابراین ، برای فرزندان و شوهران زندگی با اینگونه بعنوان همسر و مادری شاغل بهتر است . در حالیکه زنان خانهدار تماموقت اغلب بیشتر از زنان شاغل در بستر بیماری میافتند، مشکلات مزمن مربوط به سلامت آنان بیشتر است و کمتر در خود احساس سلامت میکنند و فرزندانشان نیز در بازگشت به خانه غالباً مادر را افسرده ، بیمار و فرسوده مییابند
25 کار زن علاقه فرزندان را نسبت به پدر افزونتر مینماید. در گذشته که زنان کار نمیکردند اغلب اکثر تصمیمگیریها ، فعالیتها و مسائل عاطفی مربوط به بچهها را بر عهده میگرفتند و آنگاه پدر به بیگانهای بدل میشود و این مسئله به دلیل آن بود که سخت مشغول تامین مخارج خانواده بود ولی کار زن باعث شد که از فشار کاری مرد کم شود و در نتیجه ارتباط مردان با فرزندانشان افزایش پیدا کند
26 تاثیر مثبت بر جامعهپذیری کودک
27 تحقیقات نشان میدهد زنانی که از کارکردن خود در بیرون از منزل احساس رضایت میکنند و در انجام وظایف مادری خود سعه صدر بیشتری دارند و در تجزیه و تحلیل مسائل و انتقال مفاهیم اجتماعی و تربیتی به فرزندان بهتر عمل میکنند
28 فرزندان زنان شاغل از بهره هوشی و موفقیت تحصیلی بالاتری نسبت به فرزندان زنان غیرشاغل برخوردارند
29 هافمن در تحقیقی دریافت که مادران شاغل در مقایسه با مادران خانهدار وقت کمتری را به مراقبت از کودکان خود و بچهداری اختصاص میدهند. مادران شاغل وقت کمتری را به تماشای تلویزیون گذرانده یا میخوابند، مدت زمانی که مادران شاغل صرف مراقبت از فرزندان و بچهداری میکنند از نظر کیفی فعالانهتر، هدفدارتر و جدیتر از زمانی است که مادران غیرشاغل به این کار میپردازند
30 کودکان مادران شاغل در مقایسه با کودکان مادران خانهدار، غالباً سازگاری شخصیتی و اجتماعی بهتری در مدرسه دارند، در مورد مفهوم جنسیت عقاید معقولتری دارند و در مورد فعالیتهای زن و مرد عقاید قالبی کمتری دارند
31 مادران شاغل در مقایسه با مادران خانهدار، نوجوانی دارای احساس خود ارزشمندی، سازگاری اجتماعی ـ احساس تعلق و حمایت ـ اجتماعی بیشتری تربیت میکنند
32 بچههایی که دارای مادر شاغل هستند، از حس اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند. همچنین مسئولیتپذیرترند
33 کار زن در خارج از خانه نه تنها به تسهیل در امر ازدواج منتهی گردیده است بلکه موفقیتهای گزینش همسر را وسیعتر ساخته است و سنتهای متحجر و دیرپا را در این مورد ناپذیر ساخته است. ( به عقیده ژان داریک ، کار زن جانشین جهاز وی گردیده است و معیارهای تازه و بسیار مهم در گرایش همسر فراهم ساخته است )
34 استرینگر (1986) چهار عامل را در موفقیت رابطه زن و شوهر شاغل دخیل میداند
الف : زوجهایی که نسبت به مشاغل خود احساس تعهد میکنند رضایتمندی بیشتری را تجربه میکند
ب : این روجها انعطافپذیر هستند و تصمیماتی میگیرند که مورد رضایت هر دو است برای مثال آنان با یکدیگر در ارتباط هستند. علائق و فعالیتها و اوقات فراغت مشترک دارند و زمینه خودشکوفایی را در یکدیگر فراهم میسازند
ج : آنها وقت بیشتری را با یکدیگر میگذرانند
د : درباره محدودیتهای خود واقعبین هستند و انتظار ندارند صاحب همه چیز باشد
آثار و نتایج منفی اشتغال زنان
تحقیق هوش معنوی و بهزیستی فاعلی فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق هوش معنوی و بهزیستی فاعلی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق هوش معنوی و بهزیستی فاعلی فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
روش
یافتهها
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق هوش معنوی و بهزیستی فاعلی فایل ورد (word)
آذربایجانی، مسعود، تهیه و ساخت آزمون جهتگیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382
آقابابائی، ناصر و دیگران، «بررسی ویژگیهای سنجشی در، کوتاه پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی»، مجله علوم روانشناختی، ش 34، تابستان 1389، ص 180-169
ـــــ، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، علوم روانشناختی، ش 31، پاییز 1388، ص 372-360
آقابابائی، ناصر و حجتاله فراهانی، «جنسیت و معنویت»، جنسیت از منظر دین و روانشناسی (مجموعه مقالات)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، پاییز 1390، ص 160-145
ـــــ، «نقش رگه قدردانی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و فاعلی»، روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، ش 29، پاییز 1390، زیرچاپ
بیانی، علی اصغر و دیگران، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی»، روان شناسان ایرانی، ش 11، بهار 1386، ص 265-259
معلمی، صدیقه و دیگران، «مقایسه هوش معنوی و سلامت روان در افراد معتاد و غیرمعتاد»، مجله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی-درمانی شهید صدوقی یزد، ش 18 (3)، 1389، ص 242-235
Bagheri, F. et al., “The relationship between nurses’ spiritual intelligence and happiness in Iran”,Procedia Social and Behavioral Sciences, v 5, 2010, p 1556-
Bryant, A. N., “Gender differences in spiritual development during the college years”, Sex Roles, v 56, 2007, p 835-
Burr, V., Gender and Social Psychology, New York, Routledge,
Byrd, K. R. et al., “Intrinsic motivation and subjective well-being: The unique contribution of intrinsic religious motivation”, The International Journal for the Psychology of Religion, v 17(2), 2007, p 141-
Denton, M. et al., “Gender differences in health: A Canadian study of the psychosocial, structural and behavioural determinants of health”, Social Science & Medicine, v 58, 2004, p 2585-
Diener, E. et al., “Subjective well-being: The science of happiness and life satisfaction”, In C. R. Snyder & S. J. Lopez (eds), Handbook of Positive Psychology, New York, Oxford University Press, 2000, p 63-
Diener, E., “Subjective well-being: The science of happiness and a proposal for a national index”,American Psychologist, v 55(1) , January 2000, p 34-
Diener, E. et al., “Happiness”, In M. R. Leary & R. H. Hoyle (eds), Handbook of Individual Differences in Social Behavior, New York, the Guilford Press,
Diener, E. et al., “The Satisfaction with Life Scale”, Journal of Personality Assessment, v 49(1), 1985, p 71-
Ferriss, A. L., “Religion and the quality of life”, Journal of Happiness Studies, v 3, 2002, p 199-
Francis, L. J., “The psychology of gender differences in religion: A review of empirical research”,Religion, v 27, 1997, p 81-
Francis, L. J. et al., “The relationship between religion and happiness among German students”,Pastoral Psychology, v 51(4), 2003, p 191-
Gardner, H., “A case against spiritual intelligence”, International Journal for the Psychology of Religion, v 10(1), 2000, p 27-
Gauthier, K. J. et al., “Religiosity, religious doubt, and the need for cognition: Their interactive relationship with life satisfaction”, Journal of Happiness Studies, v 7, 2006, p 139-
Genia, V. & B. A. Cooke, “Women at midlife: Spiritual maturity and life satisfaction”, Journal of Religion and Health, v 37(2), 1998, p 115-
Holder, M. D. et al., “Spirituality, religiousness, and happiness in children aged 8–12 years”, Journal of Happiness Studies, v 11, 2010, p 131-
Joshanloo, M. & S. Afshari, “Big Five personality traits and self-esteem as predictors of life satisfaction in Iranian Muslim university students”, Journal of Happiness Studies, v 12, 2011, p 105-
Kashdan, T. B., “The assessment of subjective well-being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire)”, Personality and Individual Differences, v 36, 2004, p 1225-
King, D. B. & T. L. DeCicco, “A viable model and self-report measure of spiritual intelligence”, The International Journal of Transpersonal Studies, v 28, 2009, p 68-
King, D. B., Rethinking Claims of Spiritual Intelligence: A Definition, Mode, and Measure, Thesis, Trent University,
Koenig, H. G., Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, USA, Templeton Foundation Press,
Lewis, C. A. et al., “Religious orientation, religious coping and happiness among UK adults”,Personality and Individual Differences, v 38, 2005, p 1193-
Lewis, C. A., “Church attendance and happiness among Northern Irish undergraduate students: No association”, Pastoral Psychology, v 50(3), 2002, p 191-
Lucas, R. E. & M. B. Donnellan, “How stable is happiness Using the STARTS model to estimate the stability of life satisfaction”, Journal of Research in Personality, v 41, 2007, p 1091-
Maselko, J. & L. D. Kubzansky, “Gender differences in religious practices, spiritual experiences and health: Results from the US General Social Survey”, Social Science & Medicine, v 62, 2006, p 2848-
McKnight, D., An investigation into the relationship between spirituality and life satisfaction, Dissertation, California, California State University,
Salsman, J. M. et al., “The link between religion and spirituality and psychological adjustment: The mediating role of optimism and social support”, Personality and Social Psychology Bulletin, v 31, 2005, p 522-
Scott, K. M., & S. C. D. Collings, “Gender and the association between mental disorders and disability”,Journal of Affective Disorders, v 125, 2010, p 207-
Snoep, L., “Religiousness and happiness in three nations: A research note”, Journal of Happiness Studies, v 9, 2008, p 207-
Spilka, B. et al., The Psychology of Religion: An Empirical Approach, New York, Guilford,
Sternberg, R. J. et al., Applied Intelligence, Cambridge, Cambridge University Press,
Warner, A. S., Exploration of psychological and spiritual well-being of women with breast cancer participating in the Art of Living Program, Dissertation, California, Institute of Transpersonal Psychology,
WHOQOL SRPB Group, “A cross-cultural study of spirituality, religion, and personal beliefs as components of quality of life”, Social Science & Medicine, v 62, 2006, p 1486-
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با بهزیستی فاعلی انجام شده است. بدین منظور، 377 دانشجو و طلبه به پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی، مقیاس شادی فاعلی، و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادهاند. برای تحلیل دادهها از شاخصها و روشهای آماری شامل میانگین، انحراف معیار، آزمون t، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که هوش معنوی با هر دو بعد بهزیستی فاعلی (شادی و رضایت از زندگی) رابطه مثبت دارد. تولید معنای شخصی قویترین همبسته و بهترین پیشبینی کننده بهزیستی فاعلی بوده است. سطح رضایت از زندگی زنان بالاتر از مردان، و هوش معنوی طلاب بالاتر از دانشجویان گزارش شده است. این یافتهها نشان میدهد که تواناییهای ذهنی مرتبط با دینداری و معنویت، به ویژه توانایی تولید معنای شخصی، نقش مثبتی در بهزیستی فاعلی دارند. تفاوتهای زنان و مردان، و دانشجویان و طلاب در هوش معنوی و بهزیستی فاعلی بحث شده است.
کلیدواژهها: هوش معنوی، دینداری، معنویت، شادی، رضایت از زندگی و بهزیستی فاعلی.
مقدمه
قرنهاست که چیستی زندگی خوب، اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. آنها بر ملاکهایی، چون دوست داشتن دیگران و لذت به عنوان ویژگیهای یک زندگی خوب متمرکز شدهاند. اندیشه دیگری که در باره زندگی خوب وجود دارد، عبارت است از اینکه افراد خودشان احساس کنند که زندگی خوبی دارند. این تعریف فاعلی (ذهنی) از کیفیت زندگی، این حق را به هر فرد میدهد که تصمیم بگیرد زندگیاش ارزنده است یا نه. این رویکرد به تعریف زندگیِ خوب، چیزی است که «بهزیستی فاعلی»1 و گاهی در اصطلاح محاورهای «شادی»2 نامیده شده است. بهزیستی فاعلی اشاره دارد به ارزیابی افراد از زندگی شان؛ ارزیابیهایی که هم عاطفی، هم شناختیاند. افراد هنگامی سطح بالایی از بهزیستی فاعلی را تجربه میکنند که هیجانهای مثبت زیاد و هیجانهای منفی کمی را تجربه کنند، هنگامی که درگیر فعالیتهای جالب شوند، هنگامی که لذتهای زیاد و رنج اندکی را تجربه کنند و هنگامی که از زندگیشان راضی باشند. براین اساس، بهزیستی فاعلی مفهوم گستردهای است که شامل تجربهکردن هیجانهای دلپذیر، سطح پایین خلق منفی، و رضایت زندگی بالاست. البته سلامت روانی و زندگی ارزشمند، ویژگیهای دیگری نیز دارند، اما حوزه بهزیستی فاعلی بر ارزیابی خود افراد از زندگیشان تمرکز میکند
به طور خلاصه، بهزیستی فاعلی، دو مؤلفه عاطفی (هیجانی) و شناختی دارد. مؤلفه عاطفی یا هیجانی عبارت است از تعادل عاطفه مثبت و عاطفه منفی. مؤلفه شناختی نیز عبارت است از ارزیابی فرد در مورد رضایت از زندگی.4 مردم همه فرهنگها، بهزیستی فاعلی را مهمترین عنصر زندگیشان گزارش میکنند و از همین روست که روانشناسان میکوشند تا عاملهای پرورش سطوح بالاتر بهزیستی را شناسایی کنند5 افزایش بهزیستی فاعلی از این جهت مهم است که افراد شاد، ویژگیهای پسندیده دیگری را نیز نشان میدهند. از آن رو که حوزه بهزیستی فاعلی در پژوهشهای زمینهیابی ریشه دارد، تاکنون کوششهای مداخلهای اندکی در مورد آن انجام شده است.6 معنویت و دینداری، از جمله متغیرهایی است که پژوهشگران رشتههای مختلف به رابطه آن با سلامت روانی و به طور خاص بهزیستی توجه نشان دادهاند
رابطه بهزیستی با دامنه گستردهای از متغیرهای مربوط به دین و معنویت، مانند نگرش به دین،7 حضور در تشریفات و مراسم مذهبی8، فعالیتهای دینی9، باورهای دینی10، جهتگیری دینی11، مقابله مذهبی12، تردید دینی13، معنویت14، رسش معنوی15، و تجربه معنوی16 بررسی شده است. غالب پژوهشها رابطه مثبت معناداری بین اشتغال دینی بالا با رضایت از زندگی و شادی بیشتر، خلق بهتر، و روحیه بالاتر به دست دادهاند. ممکن است جلوههای متفاوت تدین (مانند حضور در مراسم دینی، نیایش و انگیزش دینی درونی) به شیوه مشابهی به بهزیستی و سلامت روانی مرتبط نباشند یا ممکن است به جنبههای متفاوتی از بهزیستی و سلامت مرتبط باشند. به همین علت، پژوهشهایی که از مقیاسهای مختلف استفاده میکنند، نتایج متفاوتی به دست میدهند.17 از سوی دیگر، آنگونه که کاشدان18 توضیح داده است برای سنجش بهزیستی فاعلی، پرسشنامه شادی آکسفورد که در برخی از این پژوهشها به کار رفته است، مقیاس مناسبی نیست، چرا که نسبتاً طولانی است، سازههای زائد دارد و فاقد توجیه نظری برای محتوای پراکندهای است که میسنجد. در عوض، آزمونهایی مانند مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی، از مناسبترین مقیاسها میباشند، چرا که کوتاه و فارغ از فشار زمانی هستند، مبتنی بر نظریهاند و ویژگیهای روان سنجی خوبی دارند. برای مثال، در دانمارک، هلند و ایالات متحده، هنگامی که رضایت از زندگی با یک گویه سنجیده شد، رابطه آن با دینداری بسیار کم بود،19 در حالی که پژوهشها در ایران20 و ایالات متحده21 با استفاده از مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی نشان دادهاند که جهتگیری دینی درونی میتواند شادی و رضایت از زندگی را به خوبی پیشبینی کند
در سالهای اخیر با تولد مفاهیم و سازههای نو در دامن روانشناسی دین، پژوهشگران به آزمون نظریهها و یافتههای پیشین با این سازهها علاقه نشان دادهاند. هوش معنوی در جرگه این مفاهیم نو جای دارد که برگ جدیدی از ساحت معنوی انسان به روی ما میگشاید. آغاز علاقه پژوهشگران به معنویت به عنوان نوعی هوش به دو دهه پیش میرسد؛ هنگامی که گاردنر هوش معنوی را پیشنهاد داد22 گاردنر خود، این مفهوم را پی نگرفت،23 اما پژوهشگران متعدد بدان پرداخته و مقیاسهای متعددی برای سنجش آن ساختند24 هوش معنوی در روانشناسی دو حیثیت دارد: از سویی، با معنویت پیوند دارد و میتوان آن را با دیگر سازهها در روانشناسی دین مقایسه کرد. از سوی دیگر، همتای سازههایی چون قدردانی، گذشت، و هوش هیجانی است و میتوان آن را در رواق روانشناسی مثبت گذارد که امروزه رو به رونق است
هوش معنوی مجموعهای از قابلیتهای سازش روانی مبتنی بر جنبههای غیر مادی و متعالی است، به ویژه آنهایی که با ماهیت هستی فرد، معنای شخصی، تعالی، و سطوح بالای هشیاری مرتبطاند. هنگامی که این قابلیتها به کار بسته شوند، توانایی منحصر به فرد مسئله گشایی، تفکر انتزاعی و کنار آمدن25 را تسهیل میکنند. طبق مفهومسازی کینگ، چهار استعداد یا توانایی هستهای هوش معنوی عبارتاند از
1 تفکر انتقادی وجودی که عبارت است از استعداد تفکر انتقادی در باره گوهر وجود، واقعیت، گیتی، مکان، زمان و موضوعهای وجودی و متافیزیک و توانایی تفکر در باره موضوعهای غیر وجودیِ مرتبط با وجود فرد،
2 تولید معنای شخصی که عبارت است از توانایی استنتاج مفهوم و معنای شخصی از همه تجارب جسمی و ذهنی، از جمله توانایی ایجاد هدف زندگی،
3 آگاهی متعالی که عبارت است از استعداد تشخیص ابعاد و چارچوبهای متعالی خود، دیگران و دنیای مادی در خلال حالتهای طبیعی هشیاری، همراه با استعداد تشخیص ارتباط آنها با خودِ26 فرد و با دنیای مادی،
4 بسط حالت هشیاری که عبارت است از توانایی داخل و خارج شدن از حالتهای بالای هشیاری، مانند مدیتیشن، دعا و امثال آن
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]