سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، دنیا را به کسی که دوست داردو کسی که دوست ندارد، می دهد؛ امّا دین را جز به کسی که دوست دارد، نمی دهد . پس خداوند به هرکه دین داده، دوستش داشته است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله وصایای امام فایل ورد (word) دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله وصایای امام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله وصایای امام فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله وصایای امام فایل ورد (word) :

و بعد، اینجانب مناسب می‌دانم که شمه ای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی ومعنوی وعرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه‌ای که عرفان آن برتمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و ازآنجا تا لاهوت و آنچه درفهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بربشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و«ثقل کبیر» که از هرچیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است براین دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره‌ای گذرا و بسیار کوتاه ازآنچه براین دو ثقل گذشته است بنمایم. شاید جمله لَنْ یَفْتَرِقا حتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحوَض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ هرچه بر یکی از این دو گذشته است بردیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.
و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر بین جمیع مسلمین است و ] در[ کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و‌آله وسلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است برجمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگرعذری برای جاهلان بی‌خبر باشد برای علمای مذاهب نیستاکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسف‌انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانه‌های مختلف وتوطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان راعقب زده و با قرآن، ‌در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و برحکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله پایداری در حیاط مرکزی خانه های سنتی و خلا آن درخانه های معاصر فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله پایداری در حیاط مرکزی خانه های سنتی و خلا آن درخانه های معاصر فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله پایداری در حیاط مرکزی خانه های سنتی و خلا آن درخانه های معاصر فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله پایداری در حیاط مرکزی خانه های سنتی و خلا آن درخانه های معاصر فایل ورد (word) :

چکیده

در پژوهش پیش رو به بررسی حیاط مرکزی و جایگاه آن در خانه های سنتی ایرانی پرداخته است. نفوذپذیری بالا، نفوذپذیری بصری، حرکتی، تناسبات بصری، غنای حسی و رنگ تعلق از کیفیات فضایی حیاط مرکزی تلقی می شود. با توجه به نحوه تعامل انسان بومی با محیط در می یابیم که تفکر پایدار محور، رویکردی نوین و بی سابقه نیست. معماری این مناطق به گونه ای شگفت انگیز با اصول پایداری همگرا هستند. در این مقاله اهمیت حیاط مرکزی در معماری ایران و اهمیت و توجه به اقلیمی ساخته شدن و پایداری معماری را بیان می کند. و با بررسی معماری بومی ایران به این نتیجه رسیده که تابع قوانین طبیعت می باشد و آن را نقص نکرده و در طول زمان ارزش خود را حفظ کرده است. نیاز به ارتباط با طبیعت، آن چنان در درون انسان قوی است که تنها جبر محیط و فشارهای اقتصادی است که می تواند ما را مجبور به چشم پوشی از این فضا و زندگی آپارتمانی بنماید. الگوی حیاط مرکزی با ویژگی های ارزنده خود نه تنها ضایعه و تخریبی را به محیط تحمیل نمی کند بلکه به گونه ای شگفت انگیز با آن سازگاری دارد. حذف بی دلیل حیاط مرکزی و جایگزینی الگوهای وارداتی صدمات و ضایعات آشکار و پنهان بی شماری بر پیکره جامعه معماری امروز وارد کرده است. معماری مدرن بدون توجه به اقلیم و در تقابل پایداری فرهنگی و محیطی و اجتماعی شکل گرفته و رشد بی رویه خود را ادامه می دهد. پژوهش با مطالعه کیفی صورت گرفته و ابزار گردآوری داده ها، مشاهدات عینی و مطالعات منابع مکتوب می باشد. روش تحقیق توصیفی تاریخی با مطالعه کیفی است.

کلید واژه ها: معماری پایدار، حیاط مرکزی، درونگرایی، معماری معاصر

1

ٌ -مقدمه

معماری به عنوان یکی از مهم ترین و کهن ترین فنون و هنرهای تمدن بشری با معماری مسکونی آغاز شده است. خانه های سنتی نیز بیش ترین تاثیر را از طبیعت، ساکنان( وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) و محل ساخت خود پذیرفته اند(قاسمی،

ٌَََ، صٌّّ). که حکایت از دانش بشری هوشمند در زمانی با محدودیت های تکنیکی ساخت و حس احترام به طبیعت می نماید. در معماری سنتی ایران رابطه تنگاتنگی بین انسان، محیط طبیعی و محیط مصنوع وجود داشته است. وابستگی به طبیعت یکی از اصول پویا در معماری سنتی ایران محسوب می شود. فضای باز در خانه ایرانی و نحوه ساماندهی آن، پاسخی کارآمد به نیاز انسان به ارتباط با مظاهر مختلف حیات طبیعی مانند شب، روز، تابستان، زمستان، عناصر اربعه، فضاهای سبز و ; و همینطور فرهنگ زندگی ایرانی و آیین های انسانی بوده است. با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر شیوه زندگی انسان، تکنولوژی در جهت ضدیت با طبیعت عمل کرد و به بلای محیط زیست بدل شد. عدم توجه به فضاهای باز را یکی از عوامل اساسی در دوری معماری معاصر از ملاحظات زیست محیطی و حلقه گمشده در ایجاد معماری پایدار یافته است.

متاسفانه معماری معاصر امروز در توهم طراحی فضاهای باز به سر می برد. شهرهای امروز دچار آشفتگی، سردرگمی و فراموشی شده اند. بناها پیوستگی و مسئولیت خود را نسبت به زمین، آسمان و هم جواری ها از دست داده اند. فضاها از میان آنها همچون آب به بیرون نشست کرده اند و فضاهای باز به صورت رها شده مطرح شده اند( حائری، ٌَََ). معماری امروز ایران به دلیل نادیده گرفتن فضای باز با مشکل روبرو است.لوکوبوزیه در سال ٌٍَُ نوشت: مسئله خانه مسئله عصر است و تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد.

ٍ-زندگی

هستی آدمی از طریق یگانگی جدایی ناپذیر زندگی و مکان بر انسان، شایسته گردیده است. زندگی بیانگر پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض است. در حال حاضر فضا و زندگی به شکل مشخصی به یکدیگر مربوط اند. پرداختن به فضا بدون توجه به بستر اجتماعی آن و یا پرداختن به جامعه بدون توجه به ظرف فضایی آن بسیار مشکل خواهد بود. این رابطه ای است دو سویه(عبداله زاده طرف، ثقفی اصل،ًٌَُ) عنصر لاینفک در رابطه با انسان طبیعت است. طبیعت قانون حاکم بر زندگی انسان است. تفکری که به شدت در معماری سنتی ایران تجلی یافته است. روحیه انسان ایرانی جمع طلب است و در معماری هم آن را رعایت می کرده است و فضاها را بنابر کارهای جمعی طراحی می کرده, اما هم اکنون به دلیل تغییر الگوه، افراد به فردیت روی آورده اند که این مسئله در معماری هم تاثیر بسزایی داشته است(کبیر،؟).

َ-خانه

بارزترین جلوه معمارانه بشر، خانه و خانه سازی می باشد. خانه باید محل آرامش باشد و در این خصوص در قرآن خانه مترادف است همسر و شب برای آرامش انسان مطرح شده است. و در نقطه مقابل و مکمل آن، روز و زمین و یا طبیعت معرفی شده

2

است. یعنی شب مکمل روز و خانه مکمل طبیعت برای انسان پیش بینی(خلق شده است) و ایجاد فضای آرامش و سکون وامنیت مناسب در مقابل سایر فضاهای شهری که به طور طبیعی شلوغ و پرازدحام و مزاحم است(نقره کار، ٌََُ: ص ََُ).

در خانه های معاصر فقدان فضاهای باز، بویژه حیاط و محدود شدن چشم انداز و یکنواخت بودن فضاها به نحو محسوسی از کیفیت حضور در خانه کاسته است. ساکنان خانه های معاصر بسیار خواهان ارتباط با گل و گیاه هستند لیکن امکانات زندگی آپارتمانی این رابطه را بسیار محدود کرده است و آنها که حیاط دارند در موقعیت ارتباطی بهتری هستند.

َ-ٌ- درونگرایی

در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان و بویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر بگونه ای معماری ایران را درونگرا ساخته است. معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می داد. خانه های درونگرا در اقلیم گرم و خشک، همچون بهشتی در دل کویر هستند، فضای درونگرا مانند آغوش گرم بسته است و از هر سو رو به درون دارد(پیرنیا، ٌََْ: صَِ). الگوی روابط خویشاوندی این جامعه ی سنتی، با تاکید فراوان بر واحد خانواده، سازمان مرکز گرای فضا و استفاده از فضا را از لحاظ جامعه شناختی به طور برجسته ای تقویت می کند. در مفهوم مکان فضای مرکزی با محصور شدن در میان دیوارها پدید می آید.

درونگرایی توام با ابهام، شکل گیری فضا براساس تنوع های هندسی غنی و محکم، با سلسله مراتب زمانی و مکانی، زیبایی و تناسبات عالی در خدمت ایجاد مقیاس انسانی، همدلی موزون با طبیعت، کثرت عناصر پراکنده در به وجود آوردن وحدت. براساس تفکر ایرانی و در سرزمینهای اسلامی، جوهر فضا در باطن است و حیات درونی، به وجود آورنده اساس فضا است(دیبا، ٌََْ، صَُ).

خانه های سنتی با در نظر گرفتن اقلیم و حداکثر تطابق با آن(خانه های تاریخی نمونه های معماری هوشمند و پایدار) در جهت گیری، شکل گیری جبهه ها، عناصر خاص، سازماندهی فضایی هستند(قاسمی، ٌَََ: صٌّْ).

حضور چشم گیرطبیعت در معماری خانه های سنتی( آب، گیاهان، درختان، موجودات زنده(پروانه، پرندگان)) همچنین در حیاط از عناصر طبیعی به صورت نمادین در تزیین فضاهای خانه استفاده شده است. برای مثال تزیین گل و مرغ یادآور بهشت هستند، همچنین فضای کالبدی بسیار تحت تاثیر طبیعت و احتران به آن شکل گرفته است(قاسمی، ٌََْ: صٌَّ).

سازماندهی فضاهای داخلی خانه با عنصر هندسی منظم حیاط( غالبا مستطیل شکل) که نقش سازمان دهنده به بقیه ی فضاها را برعهده داشت و جایگاه گیاهان، نور، آب و; در خانه بود و بقیه ی فضاها نام و هویت خود را در ارتباط با حیاط داشتند( سه در با سه در رو به حیاط، پنج دری با پنج در رو به حیاط و;) حیاط تامین کننده نور و تهویه ی اصلی بود و نماهای اصلی بنا رو به حیاط قرار داشتند(قاسمی، ٌَََ: ص ٌّْ).

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق قوه قضاییه در یک نگاه فایل ورد (word) دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق قوه قضاییه در یک نگاه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق قوه قضاییه در یک نگاه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق قوه قضاییه در یک نگاه فایل ورد (word) :

قوه قضاییه در یک نگاه
مطالعه‏ی مقررات مربوط به قوه‏ی‏قضائیه درقانون اساسی
اجرای عدالت یکی از آرمان‏ها و آرزوهای دیرین جامعه‏ی بشری است . منظور از اجرای عدالت ، یعنی حل اختلافات و منازعات افراد با یکدیگر یا افراد با دولت بر طبق قوانین مصوب . این وظیفه‏ی خطیر برعهده‏ی قوه‏ی‏قضائیه گذاشته شده است که قوه‏ای مستقل و پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخسیدن به عدالت و عهده‏دار و ظایف زیر است :
مبحث اول : وظایف قوه‏ی قضائیه


به موجب اصل یکصد‏وپنجاه‏وششم وظایف قوه‏قضائیه عبارت است از :
1. رسیدگی وصدور حکم درموردتظلمات ، تعدیات ، شکایات ، حل‏وفصل دعاوی ورفع خصومات واخذتصمیم واقدام لازم درآن قسمت از امور حسبیه ، که قانون معین می‏کند .
این وظیفه عمدتاً برعهده‏ی تشکیلاتی از دستگاه قضاء است که به نام « دادگستری » خوانده می‏شود. وشامل دوتشکیلات عمده « دادسرا یا پارکه » و و « محاکم یا دادگاه‏ها » می‏شد. اصل‏یکصدوپنجاه‏ونهم مقرر می‏دارد : « مرجع رسمی تظلمات‏وشکایات ، دادگستری‏است.» تشکیل دادگاه‏ها و تعیین صلاحیت آن‏ها منوط به حکم قانون است ، بنابراین وظیفه‏ی اصدارحکم برعهده‏ی محاکم می‏باشد.
2. احیای حقوق عامه و گسترش عدل آزادی‏های مشروع :
3. نظارت برحسن اجرای قوانین : تنها اجرای قوانین هدف عمده‏ی دستگاه‏ها نمی‏باشدبلکه باید علاوه برآن حسن جرای قوانین نیز تأمین گردد. نظارت برحسن اجرای قوانین در محاکم برعهده‏ی دیوان‏عالی کشور است ونظارت برحسن اجرای قوانین درادارات برعهده‏ی سازمان بازرسی کل‏کشور است. ( اصل‏یکصدوشصت‏ویک ویکصدوهفتادوچهارم‏قانون‏اساسی )
4. کشف جرم وتعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزائی اسلام. وظیفه‏ی مزبور را عمدتاً تشکیلاتی به نام « دادسرا » برعهده دارند .
5. اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم واصلاح مجرمین .
دستگاه قضاء نباید منتظر بنشیند تا جرمی به‏وقوع بپیوندد وسپس وظیفه‏ی او شروع شود ومجرم یا مجرمین را تعقیب ودستگیر کند وبه مجازات قانونی برساند. بلکه عمده وظیفه‏ی این قوه آن است که تمهیدات مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم را به‏کار بندد.

مبحث دوم :سازمان وتشکیلات قوه قضائیه
بند 1 : رئیس‏قوه‏قضائیه


حضرت آیت‏ا... هاشمی شاهرودی ریاست‏قوه قضائیه

در رأس سازمان و تشکیلات این قوه شخصی به عنوان «رئیس‏قوه‏قضائیه» قرار دارد که عالی‏ترین مقام این قوه است . که اینک نحوه‏ی انتصاب وشرایط و وظایفش را درزیر مطالعه می‏کنیم :
نحوه‏ی تعیین رئیس‏قوه‏قضائیه
ازجمله وظایف و اختیارات مقام رهبری عزل‏ونصب و قبول استعفای رئیس قوه‏‏ی‏قضائیه است ( بند 6 اصل یکصدودهم قانون‏اساسی ) که به موجب اصل یکصدوپنجاه‏وهفتم‏قانون‏اساسی برای مدت پنج سال و به‏منظور انجام دادن مسئولیت‏های قوه‏ی‏قضائیه درکلیه‏ی امورقضائی واداری و اجرایی تعیین می‏شود.
شرایط ریاست قوه‏قضائیه
فردی که به عنوان ریاست این قوه تعیین می‏شود وعالی‏ترین مقام قوه‏ی قضائیه تلقی می‏گردد،براساس اصل یکصدوپنجاه‏وهفتم‏قانون‏اساسی ، باید واجد شرایط ذیل باشد
1. مجتهد عادل باشد
2. آگاه به امورقضائی باشد
3. مدیرومدبر باشد
وظایف رئیس‏قوه‏قضائیه
به موجب اصل یکصدوپنجاهوهشتم قانون‏اساسی ، وظایف رئیس‏قوه‏قضائیه به شرح زیر است :
1. ایجاد تشکیلات لازم دردادگستری به تناسب مسئولیت‏های اصل یکصدوپنجاه‏وششم.
2. تهیه‏ی لوایح قضائی مناسب با جمهوری‏اسلامی
3. استخدام قضات عادل وشایسته و عزل ونصب آن‏ها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل وترفیع آنان و مانند این‏ها از اموراداری ، طبق قانون . وبه موجب اصل یکصدوشصت‏وچهارم محل خدمت یا سمت قاضی را بدون رضای او نمی‏توان تغییر داد ، مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس‏قوه‏قضائیه پس از مشورت با رئیس‏دیوان‏عالی‏کشور و دادستان کل .

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله در مورد محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی در ایران فایل ورد (word) دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی در ایران فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی در ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی در ایران فایل ورد (word) :

محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی در ایران

چکیده:
یکی از موارد مهم قابل بحث در جامعه امروزی ارتباط تحصیلات با درآمد است که اقتصاددانان از آن بـه عـنوان بُعد خـرد سرمایه انسانی یاد می‌کنند ( بُعد کلان آن نقش تحصیلات در رشد اقتصادی‌ است) . براین اساس از ابزار متداول و مرسوم برای تخمین چنین رابطه‌ای یعنی توابع درآمدی استفاده شد. این توابع که اولین بار توسط مینسر مورد توجه قرار گرفت اثر تحصیلات و تجربه کاری را بر درآمد شاغلین نشان می دهد. این مقاله نیز که حاصل یک کار پژوهشی تحت همین نام می باشد به برآورد تأثیر چند متغیر که همگی نشاندهنده سرمایه انسانی هستند بر روی درآمد

پرداخته است. علاوه بر نتایج جزیی (شامل جنس، مکان زندگی، محل اشتغال و …) که در مقاله آورده شده‌اند، نتیجه کلی این بود که تأثیر تحصیلات و تجربه بر درآمد افرادِ با تحصیلات و تجربه بالا نسبت به افراد با تحصیلات و تجربه کمتر، بصورت فزاینده می باشد. یعنی رابطه عکس بین تحصیلات و تجربه ( که به نوعی تعیین کننده سرمایه انسانی هستند) با درآمد وجود ندارد.
لغات کلیدی: سرمایه انسانی، توابع درآمدی، نرخ بازده آموزش، توابع درآمدی سرمایه انسانی.

Key Words: Human Capital, Earning Functions, Education Rate of Return, Human Capital Earning Functions (HCEF)

مقدمــه:
سؤالاتی که امروزه برای افراد جامعه بویژه جوانان درسن کار وبخصوص جویای کار مطرح است اینست که آیا دنبال آموزش بیشترباشند و یا سعی کنند جذب بازارکار شوند. ویا اینکه تلاش کنند جذب بخش خصوصی شوند و یا دولتی و ……. .
درحقیقت آنها بدنبال کسب درآمد بیشتردرطول دوره کاری خود می‌باشند وبنابراین باید بررسی شود که چه عواملی براین درآمدها مؤثراست و یا اینکه ساختار درآمدهای کاری (دستمزدها) چگونه است؟
برای تحلیل عوامل مؤثر بردرآمدهای کاری از ابزار مرسوم ومتداول و درعین حال مهم «توابع درآمدی» (Earning Function) استفاده می‌شود. دراین توابع عوامل مهم مؤثر بردرآمدها موردبحث و تجزیه وتحلیل قرارخواهند گرفت وازآن جمله است آموزش و تجربه که درادبیات امروزی رشد اقتصادی و توابع درآمدی ازآنها به‌عنوان سرمایه انسانی یاد می‌شود.
ازآنجا که یکی ازعوامل بسیارتأثیرگذار درتحلیلهای سرمایه‌گذاری آموزشی، سرمایه انسانی می‌باشد لذا اندک صحبتی ازسرمایه انسانی نیز ضروری به‌نظر می‌رسد.

سرمایه انسانی که عبارتست از نهادینه شدن دانش درانسان و هم‌چنین ابعاد مختلفی نظیر آموزش، بهداشت، تجربه و… را دربرمی‌گیرد از دو بُعد قابل بررسی است. نقش سرمایه انسانی دررشد اقتصادی بُعد کلان آن می‌باشد. دربازده خصوصی آموزش (بُعدخرد)، جنبه درآمدی مورد بحث قرار می‌گیرد و دراین موارد از توابع درآمدی که ابزار متداول این بررسی می‌باشد، استفاده می‌کنند. درحقیقت توابع درآمدی یک ابزار ساده و درعین حال انعطاف‌پذیر برای تحلیل سرمایه‌گذاری در آموزش می‌باشد.
برخلاف کارهای انجام شده توسط شولتز، دنیسون و گریلیچز که تئوری سرمایه انسانی را در بهره‌وری و رشد اقتصادی بکار بردند (بُعد کلان)، افرادی نظیر ژاکوب مینسر، گری بکر و پیروانش یک تئوری عمومی ارائه دادند که تمرکزش برارتباط بین سرمایه انسانی و درآمد نیروی کاربود (بُعد خرد).
مینسر و بکر طی بیست سال هزینه های قابل ملاحظه سرمایه‌گذاری برفرد را معلوم کردند (شامل هزینه زمان)، سرمایه‌گذاری‌های مدرسه ای و بعدازمدرسه ای را تحلیل کردند، قوانین بهینه یابی انتخاب اینچنین سرمایه‌گذاری را فرمولبندی کرده و نهایتاً ارتباط بین دستمزدها و شقوق متفاوت سن، شغل (حرفه) و آموزش را تخمین زدند که درحقیقت جنبه مهم مورد بحث این مقاله نیز انجام این تخمین وتحلیل آن می‌باشد.

توابع درآمدی:
ارتباط بین آموزش و دستمزد یکی ازمهمترین مطالعات دراقتصاد کار می‌باشد. محققین از دهه 1970 بین دستیابی به آموزش و دستمزد ارتباط مثبت ومحکمی درکشورهای متفاوت پیدا کردند. نقطه شروع بیشتراین تحقیقات به فرمول‌بندی مینسر (Mincer 1974) برمی‌گردد که درآن سرمایه انسانی نقش اصلی را بازی می‌کند توابع درآمدی ابزار اصلی این تحلیل می‌باشد.
ازآنجائیکه هردو سرمایه انسانی و فیزیکی درگیرهزینه‌ها و درآمدهای محتمل آینده می‌شود، ممکن است یک تقارن و تناسبی بین این دومفهوم بوجود آید. درحقیقت سرمایه انسانی تخمینی از توانایی یک شخص درایجاد درآمد کاری است.

تخمینهای سرمایه انسانی دراقتصاد برای تعیین پویایی درآمدهای ناشی از اشتغال (توابع درآمدی)، تحلیل توزیع درآمد، بررسی رشد اقتصادی و اندازه‌گیری هزینه‌های اجتماعی مهاجرت بکار برده می‌شوند. اما علیرغم تعریف گسترده و مشخص، دربیشترمطالعات تجربی سرمایه انسانی منحصراً بوسیله سطح آموزش تخمین زده می‌شود. مشکل اساسی دراین بحثها اندازه‌گیری سرمایه انسانی و اجزاء متشکلّه آن است. موارد مهم و قابل استفاده از توابع درآمدی یکی از تحلیل نرخ بازده تحصیلات و دیگری در تحلیل توزیع درآمد می‌باشد، و چون با بحث اصلی مقاله ارتباط چندانی ندارد از توضیح آنها خودداری می‌کنیم.

عوامل مؤثر دردرآمدهای فردی:
چه عواملی درتعیین درآمدهای شخصی مؤثراست؟ آیا توانایی‌های ذاتی بیشتراست یا تحصیلات بالاتر نیز به درآمدهای بیشتر می‌انجامد. جواب سؤالاتی ازاین قبیل درچارچوب «توابع درآمدی» تجلی پیدا می‌کند. و این توابع قصد دارند تا ارتباط تنگاتنگی را که بین سطح درآمد افراد و متغیرهایی نظیر تحصیلات، تجربه، توانایی فردی، موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی وجود دارد را نشان دهند.
ازتوابع درآمدی برای توضیح تفاوت دردرآمدها استفاده می‌کنیم.
براساس نظریه سرمایه انسانی، درآمدها، مستقیماً ازتفاوت ویژگیهای شخصی افراد ناشی می‌شود. مهمترین این ویژگیها عبارتند از:
سالهای تحصیلی، کیفیت تحصیلی، میزان تجربه کاری، توانایی‌های ذاتی، پشتوانه خانوادگی و یا موقعیت اجتماعی اقتصادی والدین و… .

yt : درآمد
S : سالهای تحصیل
Sq : کیفیت تحصیل
T : مدت آموزش ضمن خدمت
A : توانایی‌های شخصی
F : موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی

U : سایرمتغیرها

ـ نارسایی های عمده توابع درآمدی:
توابع درآمدی برای توضیح نابرابری درآمدها، هنوز درمراحل اولیه توسعه خود می‌باشد. این توابع فقط طرف عرضه ویژگیهای شخصی افراد را دربازارکار مطالعه می‌کنند و با چگونگی تقاضای نیروی کار ارتباطی ندارند.
ازطرفی اطلاعات اکثرمتغیرهای مهم دردسترس نیست و بنابراین از شاخصهای نماینده استفاده می‌شود اما اینکه کدامیک از شاخصها از قابلیت اعتماد بیشتری برخوردارند، معلوم نیست. مثلاً پیش‌بینیهای نظری به مقایسه جریانهای درآمدی درطول عمر می‌پردازند اما چون اطلاعات معمولاً کم است، به مقایسه درآمد افراد، با کیفیت های‌ متفاوت و بصورت مقطعی پرداخته می‌شود.
بهرحال اساسی‌ترین مشکل این است که عوامل تعیین کننده درآمدها بقدری بهم وابسته و دره

م پیچیده می‌باشند که کمترتحلیل آماری توانسته سهم دقیق هریک ازمتغیرها را تخمین بزند.
1ـ برخی ازمتغیرهای ساختاری، مدل معادلات همزمان را چنان ساده می‌گیرد که اهمیت تأثیراین

متغیرها درتوضیح تفاوت درآمدها زیرسؤال می‌رود. مثل نادیده گرفتن ویا کم انگاشتن توانایی فردی.
2ـ شاخصهای نماینده مورداستفاده دراین توابع بعنوان متغیرهای مدل بسیارکم هستند.
3ـ اتکاء بیش ازحد به آمارهای مقطعی. درحالیکه روند تغییرات متغیرها را می‌توان با سری زمانی بهتر توضیح داد.
اما بهرحال باوجود نقاط ضعف توابع درآمدی، این توابع توانسته‌اند بعنوان یک ابزارمهم در تجزیه وتحلیل ارتباط بین درآمد و میزان تحصیلات، به پیشرفتهای قابل ملاحظه‌ای نائل شوند.

ـ روشهای محاسبه بازده خصوصی سرمایه انسانی:
1ـ روش هزینه ـ فایده :
دراین روش ابتدا ارزش حال درآمدهای آتی حاصل ازآموزش را با ارزش حال هزینه‌های انجام

شده برای آموزش مقایسه می‌کنند. اگرارزش حال درآمدها بیشتراز ارزش حال هزینه‌ها شد فرد اقدام به هزینه جهت آموزش بیشترمی‌کند.
مجموع درآمدها ازفرمول زیربدست می‌آید:

و مجموع هزینه ها نیز بشکل زیر:
دراین فرمولها r نرخ بازدهی (پولی) خصوصی آموزش، Ytدرآمدخالص حاصل شده درزمان t و Ct هزینه در زمان t می باشد.

2ـ روش توابع درآمدی (نرخ بازدهی آموزش):

این روش که ابتدا توسط مینسراستفاده شد به این صورت است که فرض می‌شود درآمد انتظاری فرد تابعی ازسرمایه‌گذاری درآموزش است. اگردرآمد فرد تابع تولید شخصی او باشد، تولید شخصی تابعی از تحصیلات کسب شده، تجربه کاری و سایرمتغیرهای مرتبط با درآمد است.
مینسر تابعی تشکیل داد که به آن تابع درآمدی گفته می‌شود و درواقع توابع درآمدی یک ابزار ساده وانعطاف‌پذیر برای تحلیل سرمایه‌گذاری درآموزش است.
شولتز، دنیسون و گریلیچز تئوری سرمایه انسانی را دربهره‌وری و رشد اقتصادی بکار بردند. ژاکوب مینسر وگری بکر و پیروانش یک تئوری عمومی ساختند و برارتباط بین سرمایه انسانی و درآمد نیروی کار تمرکز کردند.
مینسر و بکرطی بیست سال، هزینه های قابل ملاحظه سرمایه‌گذاری برفرد را معلوم کردند، سرمایه‌گذاری مدرسه‌ای و بعدازمدرسه‌ای را تحلیل کردند و قوانین بهینه یابی انتخاب اینچنین سرمایه‌گذاری را فرمولبندی کرده وارتباط بین دستمزد و شقوق متفاوت سن، شغل و آموزش را

تخمین زدند.
دردهه 1970، افزایش توجه محققان واقتصاددانان به تحلیل ارتباط بین توزیع درآمد و سـرمایه انـسانی کارهـای با ارزشـی بـوجـود آورد که ازجمله آنان: گریلیچز و ماسون (1972)، ولـچ (1975)، بلاگ (1976) و روزن (1977) می‌باشـند. این تئـوری بوسیله مدرسه شیکاگو ( Chicago. School) ( توسعه یافت که متفاوت ازتئوریهای کلاسیک است. درواقع شرط اصلی (لازمه) رفتارمنطقی افراد، این تئوری است. سرمایه‌گذاری برروی انسان برطبق اینچنین فرضیاتی شکل می‌گیرد. نتیجه انتخاب عقلایی که بوسیله فرد و یا خانواده‌اش انجام می‌گیرد با بهینه کردن درآمدهای آینده نهایی می‌شود.

این انتخاب (سرمایه‌گذاری برای آموزش) برپایه ارزشهای واقعی درآمدهای محتمل درآینده که با یک نرخ تنزیل شده است، انجام می‌گیرد.
روزن (1977) نشان داد که تئوری سرمایه انسانی جدید، توجه را ازحقوق به چرخه درآمدهای زندگی کاری انتقال می‌دهد. درواقع قلب تئوری درآمد دائمی، سرمایه انسانی است.
تحقیقات چهل سال گذشته برهزینه‌هایی تمرکز داشته است که می‌توانسته بربهره‌وری فرد درآینده و نتیجتاً توانایی تولید (درآمد) تأثیرگذار باشد. این عوامل شامل: مهاجرت، بهداشت، مدرسه، جستجوی شغل، ارزیابی اطلاعات، سرمایه‌گذاری درپیش دبستانی، خانواده وجمعیت است.
بهرحال اکثرمقالات ونوشته‌های منتشرشده براین مسئله تأکید دارد که آموزش کلید اصلی تعبیر و تفسیرسایراشکال اثرات سرمایه‌گذاری است. بلاگ (1976) اظهار داشت که نقطه اصلی تئوری سرمایه انسانی آموزش است، و علیرغم سایرموارد بیان شده، وابستگی‌اش غیرقابل تکذیب است. تحصیلات وتشکیل سرمایه انسانی ابزارسیاسی کنترل شده هستند و به همین دلیل قابل ملاحظه می‌باشند.
به این دلایل، اغلب و بطورناصحیح وغلط، تئوری سرمایه انسانی بعنوان مترادف سرمایه‌گذاری درآموزش مورداستفاده قرارگرفته است.
بیشترکارهای اخیربرتخمین تابع درآمدی تمرکزیافته‌اند که به شکل زیرمی‌باشد:

دراینجا Y می‌تواند نرخ های دستمزد و یا درآمد باشد.
S : تحصیلات (معمولاً سالهای تحصیلی کامل شده)
A : متغیری است درارتباط با توانایی فرد که معمولاً غیرقابل مشاهده است
Z : مجموعه‌ای ازمتغیرهایی که فرض می‌شود بردرآمد اثردارند و برای هرفرد متفاوت است
Ui: جزء اخلال یعنی عواملی که بردرآمد اثردارند اما مستقل از Z توزیع شده‌اند.
i : نماینده برای یک فرد مشخص درنمونه
قبل از1960 درمیان اقتصاددانان تصور براین بود که تقاضا برای آموزش اجباری مانند تقاضا برای یک کالای مصرفی است، و به همین دلیل به ذوق و سلیقه ودرآمد خانوار و قیمت تحصیل (هزینه شهریه) بستگی دارد.
مطالعات بکر (1962)، هانوک (1967) و هانسن (1963) با این تحلیل شروع شد که تحصیلات یک

نوع سرمایه‌گذاری است و توابع درآمدی بصورت آماری وکاربردی بعنوان تخمینی ازنرخ بازدهی آموزش توسط روزن (1977) بکارگرفته شد.

ـ توابع درآمدی سرمایه انسانی:
«توابع درآمدی سرمایه انسانی» (HCEF) یک ابزاراساسی درتحقیقات، برای دستمزدها و درآمدها دراقتصادهای توسعه یافته ودرحال توسعه بوده است. و به دفعات درسیاستگذاری آموزشی بکاربرده شده برپایه تخمین‌های نرخ بازدهی تحصیلات بکاربرده شده (بعنوان مثال نگاه کنید به : ساخاراپولوس وماتسون، 1996)
خصوصیت اساسی HCEF اینست که لگاریتم طبیعی درآمدها را به سرمایه‌گذاری درسرمایه انسانی ارتباط می‌دهد، از قبیل سالهای تحصیلات و سالهای تجربه کاری. تابع درآمدی سرمایه انسانی چندین خصوصیت قابل ملاحظه دارد ازجمله :
1ـ HCEF یک شخصیت وهویت ویژه نیست و از یک شخصیت و هویت مشتق شده است. بعنوان نتیجه، ضرایب معادله دارای یک تفسیراقتصادی است.

2ـ بدلیل وجود چولگی (Skewness) مثبت درآمدها و افزایش نابرابری در درآمدها همچنانکه سطح تحصیلات افزایش می‌یابد، با استفاده ازلگاریتم طبیعی درآمدها، واریانس باقیمانده‌ها درHCEF کمترازواریانس ناهمسانی بوده وتوزیع باقیمانده‌ها به توزیع نرمال نزدیک‌تر می‌شود.
3ـ HCEF یک استفاده کننده کارآ از داده‌هاست. یعنی اگرچه داده‌های درآمدی، سالهای تحصیل و سالهای ترک تحصیل به آسانی دردسترس است، اما داده‌های مربوط به هزینه های تحصیل فردی به آسانی دردسترس نبوده اما HCEF کارآترین استفاده را از داده‌های موجود خواهد داشت. توابع درآمدی به گونه‌ای عمل می‌کند که ارتباط بین درآمد و سرمایه‌گذاری درسرمایه انسانی را ازیک طرف با ارتباط بین لگاریتم طبیعی درآمدها و سالهای سرمایه‌گذاری درتحصیلات ازطرف دیگرهمراه می‌کند.

4ـ توابع درآمدی سرمایه انسانی قابل انعطاف هستند، بطوریکه به متغیرهای اضافی اجازه می‌دهد درمدل وارد شوند.
5ـ و بالاخره، ضرایب توابع درآمدی سرمایه انسانی دربررسی‌های مختلف قابل استفاده وتفسیرمی‌باشند مثلاً بصورت مقطعی (بررسی کشورها درکنارهم) و یا بصورت سری زمانی (برای دهه‌های مختلف).
یک ویژگی توابع درآمدی سرمایه انسانی، استفاده متعددش درتخمین نرخ بازدهی آموزش از تحصیلات است. ضریب متغیرتحصیلات اغلب بعنوان نرخ بازدهی تحصیلات تفسیرمی‌شود (بعنوان مثال ساخاراپولوس و ماتسون 1996، رام 1996، روزن 1987 وویلیز 1986). دربعضی شرایط این تفسیرممکن است صحیح باشد و دربرخی شرایط خیر.

ـ تابع درآمدی مینسر:
دریک اقتصاد که شاغلان آن فقط درسالهای تحصیل (S) ، سن (t) و تجربه کاری (X) تفاوت دارند (سالهای تجربه بصورت فرمول x=t-s-b تعریف می‌شود که عبارتست ازسن شروع مدرسه که معمولاً عدد شش را برمی‌گزیند)، تابع درآمدی که درقبل توضیح داده شد یعنی (S,A,Z) Y=f می‌تواند بصورت زیر بازنویسی شود

دراینجا u یک باقیمانده است با میانگین صفر و یک شکل تبعی است.
ویلیز (1986) اشاره داشت که اگرنرخ رشد y درهرسطح مشخصی ازتحصیلات (S)، مستقل ازسطح تجربه کاری است پس معادله فوق می‌تواند بشکل مجزای زیردرآید:
وبرطبق ارزش حال درآمدهای دوره زندگی، معادله بصورت زیر فرض می‌شود:
شکل اولیه این فرمول بصورت بوده است که درآن V(s) ارزش تنزیل شده درآمدهای آینده برای هرسطح مشخص ازتحصیلات S و نرخ بهره r می‌باشد. متغیرهای r,A و Z برونزا فرض می‌شوند. بنابراین دراین مدل ساده تنها متغیرتأثیرگذار برارزش سرمایه انسانی S یا تحصیلات می‌باشد.

نرخ نهایی بازدهی آموزش تخمین زده شده (f (s)) با فرمول زیر تشریح می‌شود:

مینسر در1974، ازاین مدل استفاده کرد بعنوان نقطه شروع مدل تحصیلات به شکل زیر:

ومقدمتاً سرمایه‌گذاریهای بعدازمدرسه توسعه یافت و به صورت یک فرم تبعی ویژه برای معادله (1) به شکل زیرتخمین زده شد که نفوذ کارهای مینسر اغلب به «تابع درآمدی سرمایه انسانی»برمی‌گردد:
که دراینجاyx درآمد خالص پس از x سال تجربه است، ضریب 1B تخمینی ازنرخ بازدهی آموزشی است، و ضریب 2 B نیز سالهای تجربه را تفسیر می‌کند. ازآنجا که مشاهده می‌شود درآمدها درطول دوره کاری بصورت مقعر است لذا متغیرسالهای تجربه را بصورت درجه 2 یعنی2 x آورده‌ایم.
لازم به تذکراست که این معادله را بشکل تعمیم یافته در قسمت برآورد بازده خصوصی سرمایه انسانی آورده و ضرائب آن را تعیین، تخمین وتفسیر خواهیم کرد.

ـ توصیف داده‌ها:

دراین تحقیق ازداده‌های هزینه ـ درآمد خانوارها درسال 1380 که توسط مرکزآمارایران منتشر می‌شود استفاده شده است. تعداد نمونه 26961 خانوار است، اما ازآنجا که می‌خواهیم رابطه درآمد فرد را با سایرمتغیرها بسنجیم، لذا ازمتغیر«تعداد شاغلین هرخانوار» فقط آنهایی که یک نفر شاغل داشته‌اند را آورده‌ایم با این فرض که همان فرد شاغل سرپرست خانوار باشد چرا که سایرمتغیرها درارتباط با سرپرست خانوار آورده شده است.
برای توصیف داده‌ها توضیحات و جداول ذیل را آورده وتشریح می‌کنیم:
تعداد کل افراد موردمطالعه دراین قسمت 14396 نفر بوده که ازاین تعداد 6915 نفر (معادل 48 درصد) را روستائیان و 7481 نفر (معادل 52 درصد) را افراد شهری تشکیل داده‌اند. هم‌چنین 1038 نفر زن (2/7 درصد) و 13358 نفر (8/92 درصد) مرد بوده‌اند.
هم چنین ازمیان 14398 نفر افراد نمونه 1/73 درصد باسواد و 9/26 درصد را بیسوادان تشکی

ل می‌دهند و احتمالاً این درصد بالای بی‌سواد بخاطر وجود درصد بالای افراد روستایی است و همانطور که گفته شد 48 درصد افراد این نمونه روستایی بودند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 شهریور 31 , ساعت 3:12 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار فایل ورد (word) :

تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار

ابوالفضل رشید الدین میبدی
صاحب کتاب«کشف الاسرار و عده الابرار» از خاندان اهل علم در میبد در اواخر قرن پنجم دیده به جهان گشود . به جهت رواج فضل و فضیلت در خاندانش مقدمات علوم دینی را فرا خواند . ذوق اموختن او را به هرات، که در آن روزگار از رونق علمی و دینی بهره مند بود کشاندو از محضر خواجه عبدا ; انصاری بهره مند گشت .
میبدى و تفسیر کشف الاسرار
ابو الفضل رشید الدین میبدى

براى شناخت ابوالفضل رشید الدین میبدى مؤلف تفسیر کشف‏الاسرار و عده الابرار به کتابهاى متعدد و متنوعى مانند طبقات المفسرین سیوطى، طبقات الشافعیه سبکى، طرائق القائق معصوم علیشاه، ریحانه الادب مدرس شذرات الذهب ابن عماد حنبلى، البدایه والنهایه ابن کثیر، العبر ذهبى، روضات الجنات میرزا محمدباقر موسوى، الکنى و الالقاب قمى(ره)، الکامل فى التاریخ ابن اثیر، سیر اعلام النبلاء ذهبى، معجم البلدان و معجم الادباء یاقوت و الانساب سمعانى مراجعه شد، ولى متاسفانه شرح حالى از وى به دست نیامد.

تتبع انجام گرفته، حکایت از آن دارد که ابوالفضل میبدى شخصى است گمنام، که در نزد اکثر قریب به اتفاق ارباب تراجم و شارحان احوال علما و مؤلفان و مفسران و عرفا، شناخته شده نبوده است; زیرا در هیچ یک از کتابهایى که تا قرن یازدهم در شرح حال علما و مؤلفان و مفسران، فقها و محدثان، مشاهیر و بزرگان، ادیبان و عارفان و صوفیان نگاشته شده است

از او ذکرى به میان نیامده است، و حتى در کتابهایى مثل معجم البلدان و الانساب با اینکه بعضى از علمایى را که داراى لقب میبدى بوده‏اند ذکر کرده‏اند، از ایشان سخنى به میان نیاورده‏اند. کتابهایى مانند طبقات المفسرین، طرائق الحقائق، العبر، روضات الجنات، الکامل فى التاریخ و البدایه والنهایه با اینکه در شرح حال خواجه عبدالله انصارى مطالبى را یادآور شده‏اند، حتى نام ابوالفضل میبدى را هم ذکر نکرده‏اند.

اولین کسى که نام او را در زمره مؤلفان آورده حاجى خلیفه است که از طریق تحفه الصلاه ملاحسین کاشفى سبزوارى معروف به واعظ از تالیف وى با اطلاع شده است. این کتابشناس معروف اهل تسنن در کتاب کشف الظنون مى‏نویسد: «کشف الاسرار للامام رشید الدین ابى الفضل احمد بن ابى سعید المیبدى ذکره الواعظ فى تحفه الصلاه‏».

کسانى که پس از حاجى خلیفه درباره معرفى میبدى و اثر وى سخنى گفته‏اند، منبع اطلاعشان همان کلام حاجى خلیفه و تفسیر کشف الاسرار و دیباچه و مقدمات آن است. پس شناخت ما از میبدى از طریق غیر کشف الاسرار بسیار اندک و در حد کلام حاجى خلیفه است، و نه تنها میزان دانش و طرز تفکر و بینش او نامعلوم است، بلکه تاریخ تولد و وفات و محل دفن او هم مجهول است و حتى در نام و نسب او هم اختلاف است. راه دیگرى که براى کسب اطلاعات بیشتر سبت‏به میبدى وجود دارد، مطالعه و تتبع در تفسیر کشف الاسرار و مقدمات آن است، زیرا تالیف هر دانشمندى تا حد زیادى معرف شخصیت وى مى‏باشد.
براساس ما در اینجا پس از معرفى تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار و اثبات اینکه مؤلف آن میبدى است، شناسایى او را از طریق اثر مهم او پى مى‏گیریم.

تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار
تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار تفسیر نسبتا مفصلى است‏به زبان فارسى آمیخته به عربى که تا سالهاى اخیر به صورت اجزائى پراکنده با نسخه‏هاى گوناگون در حالت گمنامى به سر مى‏برد. بنابر آنچه آقاى محمد محیط طباطبایى و آقاى على اصغر حکمت اظهار کرده‏اند، قسمتهایى از آن در تهران در کتابخانه شهید مطهرى ره، (سپهسالار سابق) کتابخانه ملى و کتابخانه شخصى مرحوم محیط طباطبایى بوده و قسمتهایى از آن در کتابخانه آستان قدس رضوى، و دو قسمت آن در کابل و نسخه کاملى از آن در استانبول وجود داشته است.

ملاحسین کاشفى سبزوارى مؤلف تفسیر مواهب علیه متوفاى (910 ه) در موارد بسیارى از تفسیر خویش قسمتهاى متعددى از این تفسیر را با اسم و لفظ نقل کرده است و در تفسیر روح البیان تالیف اسماعیل حقى بروسوى، متوفاى (1137 ه) نیز بعضى از عبارات این تفسیر دیده مى‏شود و از این نقلها معلوم مى‏شود که همه یا قسمتى از این تفسیر در نزد آنان هم بوده و مورد استفاده آنان قرار گرفته است.

به هر حال این تفسیر همچنان در گمنامى به سر مى‏برد، تا آنکه در دهه چهارم قرن چهاردهم (1331 – 1339) به سعى و اهتمام آقاى على اصغر حکمت اجزاى پراکنده و نسخ گوناگون آن جمع‏آورى و در ده مجلد به زیور طبع آراسته گردید.
تفسیر یاد شده به خاطر لطافت نثر و ارزش ادبى‏اش مورد توجه دانشگاهیان و دانشمندان فارسى زبان قرار گرفت و تحقیقات متعدد و مختلفى پیرامون آن انجام گرفت که به آن اشاره مى‏شود:

1 – آقاى محمد مهدى رکنى، در سال 1340 هجرى شمسى تحقیق درباره این تفسیر را موضوع پایان نامه خودقرار داده و حاصل پنج‏سال متناوب مطالعه وپژوهش‏خود در مورد آن تفسیر را در کتابى با عنوان لطائفى از قرآن کریم، منتشر نموده است. در دفتر دوم این کتاب 105 قطعه برگزیده از النوبه الثالثه این تفسیر که از نظر ایشان در زیبایى انشا و قدرت بیان برجسته‏ترین قسمتهاى این تفسیر به شمار مى‏آید، نقل کرده و در آخر آن نوشتار، واژه‏نامه‏اى در شرح لغات و اصطلاحات این تفسیر عرضه شده که براى مطالعه‏کنندگان این تفسیر سودمند است.
2 – آقاى حبیب‏الله آموزگار در طول سالهاى 1344 تا 1349 به مطالعه این تفسیر پرداخته و آن را در دو مجلد تلخیص نموده و با نام «تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید» اثر خواجه عبدالله انصارى، تالیف احمد میبدى معرفى کرده است.

3 – بار دیگر آقاى رکنى آن دسته از روایات این تفسیر را که در فضائل حضرت على علیه‏السلام است، همراه با روایاتى که از ائمه اطهار علیهم السلام در معنى آیات نقل شده، جمع‏آورى نموده و در ده بخش دسته‏بندى کرده ودر مقاله‏اى با عنوان جلوه‏هاى تشیع در تفسیر کشف الاسرار در ضمن یادنامه علامه امینى(ره) در سال 1352 در معرض استفاده شیفتگان ولایت قرار داده است. 

4 – آقاى محمد جواد شریعت از سال 1350 ه . ش. براى سهولت استفاده از این تفسیر به تهیه فهرستى همت گماشت و حاصل زحماتش را در سال 1363 در اختیار علاقه مندان به این تفسیر قرار داد.

5 – آقاى رضا انزابى‏نژاد از بخش سوم این تفسیر مجموعه‏اى را برگزیده و در هفده فصل دسته‏بندى کرده وهمراه با اشاره‏اى به جهات صرفى و نحوى، سبک سخن و واژگان این کتاب در نوشته‏اى به نام گزیده تفسیر کشف الاسرار در سال 1363 هجرى شمسى به بازار علم و دانش عرضه نموده است.
6 – آقاى بهروز ثروتیان روایات فارسى آن تفسیر را (که 581 روایت است)، در مجموعه‏اى به نام «روایات گهربار گزیده از تفسیر کشف الاسرار» گردآورده ومشکلات لغوى و کلامى آن را در ذیل صفحات توضیح داده و اعلامى را که در آن روایات به کار رفته، در پایان آن نوشتار با شرحى مختصر شناسانده است.

7 – قرآنى با ترجمه نوبت اول از کشف الاسرار با پیشگفتار مرحوم سید حسن سادات ناصرى در سال 1384ه . ق. توسط انتشارات ابن سینا منتشر گردیده است.
مؤلف کشف الاسرار
پیش از آنکه اجزاى پراکنده تفسیر کشف الاسرار توسط آقاى حکمت، جمع‏آورى و به صورت یک دوره کامل ده‏جلدى عرضه گردد، درباره مؤلف این تفسیر، ابهامهایى وجود داشت.

آقاى محیط طباطبایى، در مورد قسمتى از این تفسیر که در کتابخانه‏اش بوده، مى‏گوید: «نشانى از نویسنده و نام کتاب در دست نبود، تا آنکه ضمن جستجو در فهرست کتابخانه آستان رضوى، به قسمت دیگرى از این تفسیر به نام تفسیر خواجه عبدالله انصارى برخوردم، و در مشهد ضمن تفتیش نسخ تفسیر فارسى قدیمى، با قسمت دیگرى از این تفسیر آشنا شدم که مربوط به اول کتاب و مشتمل بر مقدمه و نام کتاب دیگرى از این تفسیر و سال تالیف آن بود. ولى چون حاجى خلیفه در کشف الظنون، تفسیرى فارسى به همین نام را به سعد الدین تفتازانى نسبت داده، نویسنده فهرست کتابخانه آستان‏قدس،نام‏مؤلف‏این‏تفسیر را که در مقدمه آن صریحا کشف‏الاسراروعده‏الابرار،خوانده‏شده، سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانى متوفاى 791 هجرى، نوشته است‏».

مرحوم معین هم در مقاله‏اى، آن را با نام تفسیر فارسى انصارى معرفى کرده است; و محمد سرور مولایى در مقدمه طبقات الصوفیه، در سه نوبت، تفسیر کشف‏الاسرار را به خواجه نسبت داده و بعد مى‏گوید:
«ممکن است تنظیم کتاب به صورتى که اکنون در دست است، تلاش مرید و شاگرد او، ابوالفضل رشید الدین میبدى باشد» و آقاى عبدالحى حبیبى نیز در مقدمه‏اى که براى طبقات الصوفیه نگاشته است، کشف الاسرار را از تالیفات خواجه به شمار آورده است. در پاورقى تفسیر مواهب علیه نیز یک جا به مناسبت ذکر عبارتى از تفسیر کشف الاسرار آمده است: «این کشف الاسرار از سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانى است‏»; و در جاى دیگر، تفسیر کشف‏الاسرار را به خواجه عبدالله انصارى نسبت داده است.

در فهرست کتب خطى آستان قدس رضوى (1304) ذیل حرف «تاء» چنین آمده است: «تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار، اثر تفتازانى است و کشف الظنون، آن را اشتباها به رشیدالدین میبدى نسبت داده است.» در قسمت مخزن کتب خطى کتابخانه مذکور، دو نسخه از این تفسیر وجود دارد، در صفحه اول یکى از آنها که کتاب خطى نسبتا قطورى است، چنین نوشته است:
اسم کتاب: کشف‏الاسرار وعده‏الابرار فارسى از آیه اول بقره تا 192 آن – اثر: میبدى، تالیف: سعدالدین تفتازانى و در صفحه اول دیگرى چنین آمده است:
اسم کتاب: کشف الاسرار وعده الابرار فارسى، اثر: خواجه عبدالله انصارى، تالیف: میبدى .

ولى پس از جمع‏آورى و چاپ اجزاى آن، دیگر آن ابهامها برطرف شده و اکنون این تفسیر از تالیفات ابوالفضل رشیدالدین میبدى شناخته شده است.
لیکن مقتضاى تحقیق آن است که در مورد دلیل این استناد دقت‏شود، چرا با اینکه این تفسیر به تفسیر خواجه عبدالله انصارى معروف است، از تالیفات او به شمار نمى‏آید; و چرا با اینکه حاجى خلیفه در کتاب «کشف الظنون‏» تفسیرى را به همین نام به سعدالدین تفتازانى نسبت داده، این تفسیر از تالیفات او نباشد؟ براى اثبات اینکه مؤلف این کتاب شخصى غیر از تفتازانى و خواجه انصارى است، سه دلیل مى‏توان ذکر کرد:

1 – مؤلف همه جا در نوبت ثالثه با عنوان پیر طریقت‏یا شیخ الاسلام انصارى و گاهى هم با قید رحمت‏بر او باد، از خواجه یاد مى‏کند و این خود دلیل آن است که این تفسیر پس از او نوشته شده و مؤلف آن، غیر از خواجه است.
2 – از دو مورد در این کتاب، استفاده مى‏شود که در قرن ششم نوشته شده و در دیباچه کتاب نیز تصریح شده است که آغاز تالیف کتاب 520 هجرى قمرى بوده است. از سوى دیگر خواجه عبدالله انصارى در سال 481 وفات کرده است و تفتازانى نیز متوفاى 791 هجرى است. بنابراین، نمى‏توان این کتاب را از تالیفات تفتازانى یا خواجه عبدالله انصارى دانست.

3 – مؤلف تفسیر در دیباچه، صریحا مى‏نویسد: «من کتاب شیخ الاسلام عبدالله بن محمد انصارى را در تفسیر قرآن مطالعه نمودم و چون در غایت ایجاز بود، تصمیم گرفتم که بال سخن را در آن باز نموده، عنان زبان را در شرح آن رها سازم‏». این عبارت به خوبى نشان مى‏دهد که این تفسیر، شرح بر تفسیر خواجه است نه خود آن. البته این تفسیر شرح متن کتاب خواجه نیست، بلکه مطالب خواجه همان نکته‏هایى است که در نوبت ثالثه با عنوان پیر طریقت، شیخ‏الاسلام انصارى و امثال آن، نقل مى‏شود و چه بسا علت نسبت این کتاب به خواجه هم ناشى از سوء برداشت از همین عبارت دیباچه باشد.
میبدى در آینه کشف الاسرار
یکى از بهترین راههاى شناسایى مؤلف تفسیر کشف الاسرار خود تفسیر اوست و ما پس از ذکر مقدمه جویاى شناسایى میبدى از طریق تفسیر او مى‏شویم.
الف) دوران زندگى او
هرچند زمان تولد و وفات او را نمى‏توان از این تفسیر به دست آورد، ولى دیباچه و قسمتى از مندرجات آن گویاى این است که میبدى در قرن ششم هجرى مى‏زیسته است و این تفسیر را از سال 520 به بعد به رشته تحریر در آورده است. ایشان در دیباچه مى‏گوید: «وشرعت‏بعون الله فى تحریر ما هممت فى اوائل سنه عشرین و خمسماه وترجمت الکتاب بکشف الاسرار و عده الابرار».
در ذیل آیه کریمه «واذ واعدنا موسى اربعین لیله‏» نوشته است: «موسى از امت‏خویش چهل روز بیرون شد، امت وى گوساله پرست‏شدند و اینک امت محمد(ص) پانصد و اند سال گذشت تا مصطفى(ع) از میان ایشان بیرون شده، و دین و شریعت او هر روزه تازه‏تر و مؤمنان بر راه راست و سنت او هر روز پاینده‏تر بنگر. پس از پانصد سال رکن دولت‏شرع او عامر، عود ناضر، شاخ مثمر، شرف مستعلى، حکم مستولى‏».
در ذیل آیه کریمه «;والربانیون والاحبار بما استحفظوا من کتاب الله;» در نوبت ثالثه مى‏نویسد: لاجرم پانصد سال گذشت تا این قرآن در زمین، میان خلق است‏با چندان خصمان دین که در هر عصرى بودند، هرگز کس زهره آن را نداشت و قوت نیافت و راه نبرد به حرفى از آن بگردانیدن یا به وجهى تغییر و تبدیل در آن آوردن‏».
در بیان رموز و اشارات «حم عسق‏» مى‏گوید: «هر حرفى از این حروف، اشارت به علو مرتبت و کمال کرامت مصطفى است -صلوات‏الله و سلامه علیه- که در خزائن غیب اوست که جواهر دولت دارد، و در دست روزگار اوست که حقوق جلالت دارد. پس از پانصد و اند سال، تباشیر صبح روز دولت‏شریعت او تابنده و شمع شمایل شرف سنت او فروزنده‏».
عبارات فوق به روشنى دلالت‏بر آن دارد که کتاب در قرن ششم تالیف شده است، ولى این مطلب با زمان مطرح شده در موارد زیر سازگار نیست.
در ذیل آیه کریمه «وبالحق انزلناه وبالحق نزل‏» نوشته است: «موسى را معجزه‏اى دادم که دست دشمنان به وى رسید، مصطفى عربى(ص) را معجزه‏اى دادم که دست هیچ دشمنى هرگز به وى نرسید، ششصد و اند سال گذشت تا هزاران دشمنان ازین زندیقان و خصمان دین کوشیدند تا در قرآن طعنى زنند و نقصى آرند نتوانستند، همه رفتند و قرآن بى‏عیب و نقصان بماند، خود مى‏گوید جل جلاله وتقدست اسمائه: «وبالحق انزلناه وبالحق نزل‏».
در نسخه توپ قاپوسراى در ذیل آیه کریمه «وواعدنا موسى اربعین لیله‏» چنین آمده است: «بنگر پس از هشتصد سال رکن دولت‏شرع او عامر، عود ناضر;».
آقاى محیط طباطبایى در بیان خصوصیات نسخه‏اى از این تفسیر که در کتابخانه ملى ملک وجود دارد مى‏نویسد: «و در خاتمه تفسیر به آیه 172 از همان سوره (بقره) به اضافه این عبارت ختم مى‏شود: «تم الربع الاول من کتاب کشف الاسرار و عده الابرار فى تفسیر کلام الله الغفور القهار فى الثانى و العشرین من شهر ذى قعده سنه ثلث و العشرین وثمانماه‏»
در رفع این ناسازگارى مى‏توان گفت‏با توجه به تعدد و هماهنگى عباراتى که دلالت‏بر تالیف کتاب در قرن ششم داشت، باید سه عبارت دیگر را که با یکدیگر نیز ناسازگارند معلول اشتباه کاتبان و نسخه‏برداران دانست; بویژه آنکه نسخه توپ قاپوسراى با عبارت صدر آن جمله تاریخ تالیف را پانصد و اندى مى‏داند ناسازگار است و عبارت سوم که زمان تالیف را قرن نهم مى‏داند مى‏تواند زمان نسخه‏بردارى از کتاب پس از فوت میبدى را مد نظر داشته باشد.
سخن آقاى دانش‏پژوه‏که حسین‏بن‏على‏گویا (719 ه.) نسخه کتاب فصول را از روى خط میبدى نوشته است و ما در آینده آن را نقل خواهیم کرد، بر فرض ثبوت، گواه دیگرى است‏بر عدم صحت عبارت نسخه توپ قاپوسراى و نسخه کتابخانه ملى ملک; زیرا این سخن حاکى از آن است که میبدى قبل از سنه 719 ه . مى‏زیسته است.
ارتباط وى با خواجه انصارى
عبدالحى حبیبى و محمد سرور مولایى، میبدى را از تلامیذ و معاصران خواجه عبدالله انصارى معرفى کرده‏اند و رضا انزابى‏نژاد احتمال داده است که وى محضر درس خواجه را درک کرده باشد. محمد مهدى رکنى آورده: «احتمال اینکه میبدى از معاصران و تلامیذ خواجه عبدالله انصارى باشد بعید به نظر مى‏رسد، زیرا از او به عنوان شخصى در نام مى‏برد و به دعاهایى چون «قدس الله روحه‏» و «رحمه الله‏» از مقتداى خود یاد مى‏کند و اشاره هم به درک حضورش نمى‏نماید».
ما براى تحقیق در این مطلب به سراغ تفسیر کشف الاسرار مى‏رویم تا ببنیم از آن چه استفاده مى‏شود، ولى قبل از آن چند جمله‏اى در معرفى خواجه انصارى تقدیم مى‏داریم:
خواجه عبدالله انصارى از رجال بزرگ بزرگ تصوف و داراى تالیفات متعددى در این موضوع است. در سال 396ه . در هرات متولد شده و پس از فراگیرى حدیث وتفسیر و فقه نزد استادان شافعى در سال 417 ه . براى تکمیل معارف به نیشابور رفته و براى استفاده از خلال بغدادى به بغداد سفر نمود و پس از طى مراحل و جمع وضبط احادیث‏به زادگاه خویش برگشت و به تربیت مریدان پرداخت و با علم کلام به مخالفت‏برخاست و به تالیف کتابى بر ضد کلام همت گماشت و به این جهت‏به دستور خواجه نظام الملک از آن سامان تبعید شد. وى در شهر هرات مریدان زیادى داشت و به شیخ الاسلام شهرت یافت و سرانجام در سال 481 ه. در هشتاد و پنج‏سالگى وفات نمود.
میبدى در دیباچه تفسیر کشف الاسرار او را چنین توصیف مى‏نماید: «کتاب فرید عصر و وحید دهر شیخ الاسلام ابو اسماعیل عبدالله بن محمد بن على انصارى قدس الله روحه را در تفسیر قرآن و کشف معانى آن مطالعه کردم‏»; و در اکثر موارد از نوبت ثالثه این تفسیر، او را با عناوینى از قبیل پیر طریقت، عالم طریقت، شیخ الاسلام انصارى، پیر صوفیان، پیر بزرگ، پیر طریقت و جمال اهل طریقت، عالم طریقت و پیشواى اهل حقیقت‏شیخ‏الاسلام انصارى، الامام شیخ الاسلام عبدالله انصارى، پیر طریقت‏شیخ الاسلام انصارى عالم طریقت عبدالله انصارى، و شیخ‏الاسلام عبدالله انصارى یاد نموده و مطالبى شیوا با نثرى جذاب و زیبا از او نقل شده است و در مواردى با کلمات قدس الله روحه و رحمه‏الله او را دعا نموده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ