مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام فایل ورد (word) دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله حضرت ابوالفضل علیه السلام فایل ورد (word) :
حضرت ابوالفضل علیه السلام
شناسنامه حضرت ابوالفضل علیه السلام
عباس بن علی ( علیه السلام) پدرش امیرالمؤمنین ( علیه السلام)، مادرش فاطمه ام البنین و کنیه اش ابوالفضل و ملقب به قمر بنی هاشم و سقای کربلا است . حضرت ابوالفضل در چهارم شعبان سال 26 هجری متولد شد. «عباس» جوانی دلاور، زیبا و بلند بالا بود . وقتیکه سوار اسب می شد، پاهایش به زمین می رسید . او علاوه بر مزایای جسمی، از نظر ملکات روحی و کمالات نفسانی نیز بعد از برادرش امام حسین ( علیه السلام) در میان همه جوانان و رجال اهلبیت ( علیه السلام) نظیر نداشت. در جنگهای صفین و نهروان در رکاب پدر بزرگوارش مشارکت داشت.
به خاطر سیمای جذاب و نورایش، او را «قمر بنی هاشم» می خواندند و به خاطر آوردن آب به خیمه ها، «سقا» لقب یافت .
امام سجاد ( علیه السلام) میفرماید: «خدا رحمت کند عمویم را که جان خویش را در راه برادرش فدا کرد تا آنکه دست هایش قطع شد . خداوند دو بال به او داده است که به وسیله آن با فرشتگان در بهشت پرواز میکند . چنانکه خداوند برای جعفر بن ابیطالب قرار داده است .» حضرت ابوالفضل در کربلا سی و چهار ساله بود . (1)
کودکی و نوجوانی ابوالفضل (ع)
مادری ستوده خصال
از مطالبی که روانشناسان در خصوص دوران رشد کودکِ شیر خوار مورد تأکید قرار دادهاند، این است که طفل تنها از شیر مادر استفاده نمیکند و خصوصیات شخصیتی وی همراه با محبتها، عواطف و نوازشهای او به فرزندش انتقال مییابد و به رشد روانی او کمک میکند. امام علی علیهالسلام قرنها قبل، این ویژگی را مورد توجه قرارداده و فرمودهاند:
این مادر است که به تو از عصاره قلبش غذا داد؛ قوتی که دیگری از دادن آن امتناع میکند. این مادر است که که با تمامی اعضاء و جوارحش با نهایت شادمانی و خوشرویی تو را از جمیع حوادث و رخدادها محافظت نمود.1
حضرت علی علیهالسلام در سیره عملی و زندگانی فردی خویش، این موضوع را مورد توجه قرار داد و چون به سوگ شهادت پاره تن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نشست، برادرش عقیل را که از آگاهان به انساب عرب بود و طوایف و قبایل شبه جزیره عربستان و نقاط مجاور را به خوبی میشناخت، فراخواند و از او خواست برای وی همسری بیابد که زاده دلاوران باشد تا فرزندی شجاع به دنیا آورد؛ چرا که به طور مسلّم سرشت و خصائص اجداد در فرزند تأثیر
یافته و به او منتقل میشود. عقیل پس از تحقیق، فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعه ـ از نوادگان عامر و منسوب به طایفه هوازن ـ را به برادرش معرفی نمود و خاطر نشان کرد: پدران و داییهای این زن از دلاوران عرب در قبل و بعد از اسلام بوده و مورّخان از آنان در هنگام نبرد، شجاعت و دلیری و رادمردیها نقل کردهاند؛ آن چنان که حاکمان زمان آنان در برابرشان سرتسلیم فرود میآوردهاند. در میان عرب شجاعتر و قهرمانتر از پدرانش یافت نشود. و مقصود امیرمؤمنان علیهالسلام نیز چنین همسری بود؛ چرا که در میان تیره فاطمه که به «امّالبنین» هم موسوم است، شخصی وجود دارد به نام عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب ـ جدّ ثمامه، مادر این زن ـ که به سبب قه
رمانسالاری و شجاعتش، او را بازیگیرنده سرنیزهها (نیزه باز) لقب دادهاند.
حزام پدر امّالبنین از استوانههای شرافت در میان عرب به شمار میرفت و در بخشش، دلاوری و حماسه آفرینی شهرت داشت. خاندانش از طوایف و قبایل ریشهداری بودند که علاوه بر رشادت و شجاعت در میادین نبرد، به دستگیری از مستمندان، میهماننوازی و یاری رسانیدن به درماندگان نیز اشتهار داشتند. برخی از برجستگان این خاندان متّصف به صفات والا وگرایشهای عالی انسانی بودند که به حکم قانون وراثت، ویژگیهای اخلاقی خود را از طریق امّالبنین به فرزندان بزرگوارش انتقال دادند.2
علی علیهالسلام وقتی از گزارش برادرش درباره خاندان همسر آیندهاش مطلع گردید، به وی فرمود تا برای خواستگاری از امّالبنین به نزد بستگانش مراجعه کند. عقیل پذیرفت و به دیدن حزام بن خالد رفت و موضوع را با او مطرح کرد. وقتی حزام از مقصودش باخبرگردید، بدون لحظهای درنگ، موافقت خود را با این وصلت اعلام داشت و برای این که دخترش را در شادمانی خود شریک نماید، این خبر مهم را به اطلاع او رساند. چون دختر حزام به هویت خواستگار با فضیلت خویش پیبرد، در
حالی که عرق شرم و حیا بر پیشانیاش نشسته بود، نتوانست از ابراز سرور و شعف خودداری کند؛ زیرا این وصلت مبارک برای او و خانوادهاش افتخاری بزرگ و سعادتی فوق العاده محسوب میگردید. عقیل به وکالت از سوی برادرش مولا علی علیهالسلام خطبه عقد را جاری کرد و بدین ترتیب، فاطمه دختر حزام رهسپار خانه امیرمؤمنان علیهالسلام شد.3
بانویی پارسا و مهربان
امّالبنین پیش از آن که پای در خانه نخستین فروغ امامت نهد، «فاطمه» نام داشت. او که از خصال نیکو و ایمانی استوار برخوردار بود، در همان نخستین روزهای زندگی مشترکش با حضرت علی علیهالسلام ، از ایشان خواست تا نام او را تغییر دهد. امیرمؤمنان علیهالسلام با شگفتی علت آن را جویا شدند. امّالبنین با نهایت بصیرت و تیزهوشی، گفت: هرگاه مرا فاطمه صدا میزنی، حسن و حسین علیهماالسلام به یاد مادرشان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام میافتند و خاطره غمبار جدایی از او و رنج بیمادری، در ذهنشان تداعی میگردد و من راضی نیستم که آنان از این بابت آزرده شوند. پس نام آن بانوی گرامی به «امّالبنین» تغییر یافت.4 چون حضرت علی علیهالسلام در همسرش خردمندی و صفات نیکو مشاهده کرد، در تکریم و احترامش از صمیم قلب کوشید.
گروهی از مورّخان در پیاثبات این نکته بودهاند که امیرمؤمنان علیهالسلام پس از شهادت فاطمه علیهاالسلام با دختر حزام عامریه ازدواج کرد.5 و دستهای دیگر میگویند: این وصلت بعد از ازدواج آن حضرت با بانویی به نام «امامه» بوده است.6 اما به طور مسلّم، این پیمان مبارک بعد از رحلت حضرت صدیقه کبرا علیهاالسلام میباشد؛ زیرا تا فاطمه علیهاالسلام در قید حیات بود، اختیار همسر دیگری برای امام علی علیهالسلام روا نبود.7
امّالبنین از بانوان ارجمند و با معرفت نسبت به جایگاه اهلبیت علیهمالسلام و دارای اخلاص و صفا در ولایت و محبت به این خاندان، بود همانطور که نزد اهلبیت علیهمالسلام از شأن و مقامی بس والا بهره داشت و زینب کبری علیهاالسلام همانگونه که در ایام عید به دیدارش میآمد، پس از واقعه کربلا و ورود به مدینه؛ به دیدارش رفت و شهادت فرزندانش را به وی تسلیت گفت.8
از عظمت مقام و موقعیت اهلبیت علیهمالسلام نزد او چنین نقل کردهاند که وقتی به عقد ازدواج حضرت علی علیهالسلام درآمد، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بیمار بودند و او همچون مادری دلسوز و پرستاری مهربان به مراقبت و دلنوازی از آنان مبادرت نمود، و چنین امری از همسر سرور اهل ایمان که از انوار معارفش بهرهها گرفته، در بوستان علوی پرورش یافته و به اخلاق و آداب مولای متقیان مؤدّب و متخلّق شده، امری شگفت نمیباشد.9
امّ البنین بر آن بود تا در حدّ توان جای مادر را برای نوادگان پیامبر و سروران جوانان بهشت پرکند؛ مادری که در اوج جوانی پژمرده شد. فرزندان رسول خدا در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را میدیدند و از فقدان مادر کمتر رنج میبردند. امّالبنین فرزندان دختر پیامبر را بر کودکان خود مقدم میداشت و عمده محبت و عاطفه خود را نثار آن نمونههای والای کمال مینمود. تاریخ، مانند چنین بانوی بزرگواری که فرزندان زن دیگری را بر کودکان خویش برتری دهد، کمتر به خود دیده است. او این توجه و رجحان را نه تنها وظیفهای عاطفی، بلکه فریضهای دینی میشمرد و این حقیقت قرآنی را در نظر داشت که خداوند متعال اجر رسالت پیامبر خویش را محبت به خاندان او قرارداده و آنان عزیزترین اهلبیت آخرین فرستاده الهی بودند. و وی با درک چنین عظمتی، کمر به خدمتشان بست و حقشان را در حدّ توان ادا کرد.
امّالبنین نزد مسلمانان به دلیل این گونه محبتها و پرورش انسان هایی شجاع و فداکار، جایگاهی ویژه دارد و بسیاری معتقدند او به دلیل پارسایی، در پیشگاه خداوند منزلتی والا دارد و اگر دردمندی، او را واسطه خود نزد حضرت باری تعالی قرار دهد، لطف خداوند شامل حالش گردیده و حزن و اندوهش برطرف میشود. از این جهت به هنگام سختیها و درماندگیها، این مادر فداکار را شفیع خود قرار میدهند.10
امّالبنین همان زنی بود که حضرت علی علیهالسلام میخواست؛ بانویی که قادر گردید فرزندانی حماسهآفرین به جامعه اسلامی تحویل دهد که از همان سنین طفولیت از خصم نهراسند و در مقابل شمشیرها و نیزهها مقاومت کنند و بیمی به دل راه ندهند. او برای شوهر گران قدرش، چه در زمان حیات و چه بعد از شهادت آن امام همام، زنی باوفا، فداکار و پاکدامن بود.
نقل کردهاند: پس از این که حضرت علی علیهالسلام توسط یکی از شقاوت پیشگان نهروان در محراب عبادت به فوز عظیم شهادت نائل گردید، مغیره بن نوفل و پس از او، ابوهیاج بن سفیان از «امامه» خواستگاری کردند و او در این باره با امّالبنین مشورت کرد. آن زن وفادار در جوابش گفت: سزاوار نیست بعد از مولای پرهیزگاران، بدن ما با مرد دیگری تماس پیدا کند. این پاسخ سنجیده آنچنان اثر ژرفی در روح و روان امامه و دیگر زنان حضرت علی علیهالسلام از جمله لیلا و اسماء برجای نهاد که از آن پس، هیچ یک ازدواج نکردند و این زنان فداکار پس از شهادت همسرشان در حال تجرّد باقی ماندند تا آن که به داربقا شتافتند و به شوهر ارجمندشان ملحق گشتند.
فاطمهامّالبنین دومین یا سومین زنی است که به حباله نکاح علی علیهالسلام در آمد و چهار پسر به دنیا آورد که در واقعه کربلا و در رکاب برادر بزرگوارشان، امام سوم، پس از پیکاری عزّت آفرین با دشمنان، جام شهادت نوشیدند.
گفتهاند: چون اهلبیتِ امام حسین علیهالسلام به مدینه آمدند، امّالبنین برکنار مرقد مطهّر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم با زینب کبری علیهاالسلام ملاقات نمود و به وی عرض کرد: ای دختر امیرمؤمنان! از پسرانم چه خبر دارید؟ آن بانوی بزرگ فرمود: همه کشته شدند. امّالبنین با استواری و بدون آن که تغییری در روحیهاش پدید آید، عرض کرد: جان همه به فدای حسین علیهالسلام ! از او چه خبر دارید؟ خواهرش با ناگواری گفت: او را با لب تشنه کشتند. تا این سخن را شنید،
دستهای خویش را به سر و سینه کوبید و با صدای بلند و به حالت گریان گفت: واحسیناه! زینب کبری علیهاالسلام فرمود: از فرزندت عباس یک یادگار آوردهام و آن، سپری خونین است. با مشاهده آن سپر، امّالبنین طاقت نیاورد و بیهوش شد. چون به هوش آمد به دلیل شهادت آن جانبازان راه حقیقت و مجاهدان طریق انسانیّت به گریستن و نوحهسرایی ادامه داد و در چنین حالتی به اطرافیان گفت: به من امّالبنین نگویید؛ زیرا دیگر پسری ندارم که مادرشان باشم. و از آن پس، گوشه عزلت گزید و یار و همدمش غصه و اشک بود تا آن که در مدینه دعوت حق را لبیک گفت و در گورستان بقیع دفن گردید که آرامگاهش هم اکنون زیارتگاه شیعیان و اهل ایمان میباشد.11
چهار روز از ماه شعبان سال 26 هجری میگذشت؛ ماهی که برای اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و پیروان آنان با برکت، رحمت و وارستگی توأم است. در این روز در شهر مدینه ستارهای پرفروغ در آسمان فضیلت هویدا گردید که درخشش آن، خاندان عترت و اصحاب ائمه را در موجی از شادی و شعف فرو برد. این مولود شکوهمند در خانهای دیده به جهان گشود که ایمان و تقوا در آن حضور داشت و اهلش به نور معنویت آراسته بودند.12
با تولد این کودک که «عبّاس» نامیده شد، مدینه به گُل نشست و موجی از سرور، خاندان علوی را فراگرفت. وقتی مژده ولادت این طفل به امیرمؤمنان علیهالسلام داده شد، به خانه شتافت و او را در برگرفت. گونهاش را بوسهباران کرد و مراسم شرعی را دربارهاش اجرا نمود؛ یعنی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. نخستین کلمات، بانگ روح بخش توحید بود که توسط پیشاهنگ پارسایی و پرهیزگاری بر صفحه ذهن و دلش نشست و سرود جاویدان یکتا پرستی، جانش را نوازش داد و در اعماق وجودش جوانه زد و به درختی بارور از باورها و ایمان و تقوا مبدّل گردید تا آن جا که در راه حفظ آن، جان باخت و خونش را به پای آن ریخت.
در هفتمین روز تولد، بنا به سنّتی اسلامی که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن را بنیان نهاده بود، حضرت علی صلیاللهعلیهوآلهوسلم سرفرزندش را تراشید و هم سنگ موهایش طلا یا نقره به فقیران و مستمندان داد و همان گونه که نسبت به حسنین علیهماالسلام عمل کرده بود، گوسفندی به عنوان عقیقه برای این نوزاد ذبح کرد. پدر تمامی آرمانهای خدا پسندانه را در سیمای نورانی این کودک خواند و در پس پردههای غیب؛ جنگاوری، دلیری و فداکاری این فرزند را در عرصه پیکار با پلیدیها دریافت و به همین جهت، او را عباس (شیر بیشه) نامید؛ چرا که این طفل به همه ثابت کرد که هرگز به اهل باطل روی خوش نشان نمیدهد و در برابر جویندگان حقیقت و پویندگان این مسیر، خندان و شاداب است.13
روزی امّالبنین امیرمؤمنان صلیاللهعلیهوآلهوسلم را مشاهده کرد که عباس را در آغوش گرفته و بردستانش بوسه میزند و میگرید. چون آن بانوی با فضیلت این گونه دید، دچار نگرانی و ناگواری شد؛ زیرا سابقه نداشت که فرزندی چنین نیک منظر و صاحب شمائل علوی، برای پدرش اضطراب و پریشانی به همراه آورد و برحسب ظاهر، عاملی که موجب آشفتگی شود دروی دیده نمیشد. پس امّالبنین سبب را از حضرت پرسید. حضرت علی علیهالسلام او را نسبت به حقیقتی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، آگاه کرد و فرمود دستان فرزندش در راه مدد رسانی به امام حسین علیهالسلام قطع میشود. با شنیدن این خبر غیبی، صدای فریاد و شیون آن مادر دلسوخته از خانه علی علیهالسلام بلند شد و اهل منزل نیز به نوحهگری پرداختند. حضرت افزود: ای امّالبنین! نور دیدهات نزد خداوند منزلتی بزرگ دارد و پروردگار در عوضِ دو دست بریدهاش، دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با ملائکه در بهشت به پرواز در میآید، همان گونه که از قبل، این لطف را به جعفر بن ابیطالب عنایت نموده است. امّالبنین با شنیدن این بشارت ابدی و سعادت جاودانه، مسرور گردید.14
از جمله آداب و سنتهای مربوط به کودکان در صدر اسلام و در میان خاندان عترت، این بود که برای فرزندان خود، کُنیه تعیین میکردند. مزیت این ویژگی آن بود که از همان دوران کودکی شخصیت فرزند مورد توجه قرار میگرفت و در اجتماع از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار بود. همچنین وقتی طفلی را با کنیه صدا میکنند، مورد محبت واقع شده و آرامش مییابد و یاد میگیرد که بزرگان را چگونه مورد خطاب قرار دهد. امام باقر علیهالسلام فرمودهاند: ما برای فرزندانمان در دوران خردسالی کنیه مشخص میکنیم تا در سنین بالاتر به لقبهای ناگوار مبتلا نشوند.15
حضرت عباس علیهالسلام نیز به کنیهها و لقبهایی اشتهار یافت؛ کنیه مشهور آن حضرت «ابوالفضل» میباشد؛ زیرا که از جهتی، فرزندی به نام «فضل» داشته و از طرف دیگر، به دلیل مکارم اخلاقی و فضیلتهای انسانی، شایسته چنین کنیهای میباشد واگر فضل و سیادت را بنیانی رفیع تصوّر کنیم، عباس علیهالسلام از پایههای مهم آن است.
القاب آن حضرت نیز معرف شخصیت و ارزش معنوی وی میباشد. از آنجا که سیمایی نیکو و با صلابت داشت و چون بدر میدرخشید و از آیات کمال و جمال به شمار میرفت، او را «قمر بنیهاشم» لقب دادند.
در آن هنگامهای که جنایت پیشگان آب را بر امام حسین علیهالسلام و یارانش بستند، حضرت عباس علیهالسلام بارها صفوف دشمن را شکافت و خود را به فرات رسانید و تشنگان اهل بیت و اصحاب امام را سیراب ساخت و به همین دلیل، از بزرگترین و بهترین القابش «سقّا» میباشد.
آن حضرت در کنار رودخانهای که «علقمه» نام داشت، به شهادت رسید؛ لذا وی را قهرمان «علقمه» لقب دادند.
«باب الحوائج»، «سپهسالار»، «کبش الکتیبه» و «پرچمدار» یا «علمدار» کربلا از دیگر القاب آن حضرت است.16
حضرت علی علیهالسلام ضمن رعایت اصول تربیت دینی، نظارت دقیق و مداومی در مورد فرزند خود داشت و سعی وافرش براین بود تا وی را به عنوان شخصی اهل دیانت، دارای تعهد و مسئولیت و برخوردار از کرامتهای انسانی پرورش دهد. امام با عباس همچون دیگر فرزندانش دوست و رفیق بود و با نهایت عطوفت و محبت با او رفتار مینمود. یار و یاورش بود و در مشکلات و دشواریها دستش را میگرفت. هرگز اجازه نمیداد کودکش در مسیر تربیت تحقیر گردد و میکوشید زمینه هایی فراهم کند تا او احساس شخصیت کند و دوران کودکی و نوجوانی را با اصلاح و تعدیل غرائز و احساسات پشت سر بگذارد؛ چرا که وقتی فردی گرامی داشته شود و از او به عنوان انسانی صاحب هویت مستقل و کرامت نفسانی سخن گفته شود و با چنین نگرشی به سوی رشد و شکوفایی گام بردارد، برای تکمیل حالات ملکوتی در وجود خویش به فضایل و خصال نیکو روی میآورد و در میدان معرفت و در عرصه مبارزه با نفس امّاره پیروز و سر بلند میگردد و از ورطههای گناه اجتناب مینماید و تمایلش به بوستان معارف و گلستان معنویت افزونتر میشود.
امام علی علیهالسلام عباس علیهالسلام را بخصوص در سنین کودکی و دوران رشد، نصیحت و امر به معروف مینمود و بر این امر، اصرار داشت. در هر فرصتی ذهن پاک فرزندش را با حکمتها و مطالب سازنده و عمیق بارور میکرد. و همچون لقمان حکیم، جان کودک خود را با مواعظ و حکمتهای ژرف مینواخت، و این توصیههای اخلاقی، یا نوازشهای عاطفی با لحنی صمیمانه توأم بود. بر همین اساس این جوان هاشمی، انسانی برازنده، پرهیزگار، دانشور، مبارز، شجاع و اهل سخاوت بارآمد و آیینه تمام نمای جمال و کمال پدر پاک خود گردید.
در محیط پرورشی عباس علیهالسلام چشمه توحید جاری بود و او با دلی لبریز ازعشق الهی و مهر ملکوتی تربیت میگردید. دوران کودکی او مملوّ از عنایت و لطف ابراز محبت پدر و برادرانی بود که لحظهای از پرورش وی به عنوان انسانی والا و صاحب کرامتهای اخلاقی، غافل نبودند.
روزی حضرت علی علیهالسلام در منزل خویش نشسته و حضرت عباس و حضرت زینب علیهماالسلام در طرف راست و چپ امام بودند. پدر، پسر را مورد خطاب قرار داد و به وی فرمود: بگو یک! گفت: یک. امام فرمود: بگو دو! عرض کرد: حیا میکنم با زبانی که یک گفتهام، دو بگویم.
این نکته اشاره به یک لطیفه توحیدی است؛ یعنی انسان یکتا پرست هرگز به شرک و دوگانهپرستی روی نمیآورد. حضرت علی علیهالسلام به منظور تشویق و تحسین این کودک و به پاس پاسخ جالب و بجای او، چشمان فرزند خویش را بوسید.17 زیرا امام متوجه این حقیقت بود که اگر او به طور شایسته مورد تمجید قرار نگیرد و این گونه جواب نغز و زیبایش با بیاعتنایی والدین توأم باشد، امکان دارد، دچار کمرویی و خجالت شود. به علاوه تحسین به موقع، از بهترین وسایل مسرور کردن کودکان است. به همین دلیل علی علیهالسلام نسبت به عباس علیهالسلام مهر و محبت افزونتری مبذول نمود و در واقع، فزونی عطوفت خود را پاداش او قرار داد.
ابوالفضل علیهالسلام از بالندگی شایستهای برخوردار بود؛ چرا که در پرتو پدری پارسا، که حجّت خدا بر روی زمین بود، رشد کرد و از گرایشهای والا جرعههای جانبخش و جاودانی نوشید تا در آینده نمونه کاملی از فضایل و مکارم باشد. مادرش نیز در تربیت فرزندش اهتمامی شایسته داشت و بذر همه صفات پسندیده را در مزرعه وجود عباس علیهالسلام افشانید. حضرت ابوالفضل علیهالسلام ملازم دو نوه گرامی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یعنی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام سروران جوانان بهشت بود و در کلاس درس آن دو امام بزرگوار اصول فضیلت و آداب والا را آموخت. بخصوص هماره با سید شهیدان همراه بود و در سفر و حضر، از وی جدا نمیشد و از اخلاق و رفتارش تأثیر میپذیرفت و الگوهای رفتاری او را در جان خویش استوار میساخت تا آنجا که
پرتوی از برادر در خصوصیات و دیدگاههایش گردید. امام حسین علیهالسلام نیز که ارادت بیشائبه و جانبازی برادرش عباس علیهالسلام را نیک دریافته بود، او را بر تمامی اهلبیت خود مقدم میداشت و خالصانه، نسبت به او محبت میورزید. اسوههای تربیتی ابوالفضل علیهالسلام او را به سطح مصلحان بزرگ بشریت ارتقاء داد؛ آن بزرگانی که با فداکاریهای والا و تلاشهای مستمر برای نجات
جامعه انسانی از ذلّت و احیای آرمانهای بلند انسانی مسیر تاریخ را دگرگون ساختند. این کودک از همان روزهای آغازین رشد و شکوفایی، آموخت که در راه اعتلای کلمه حق و اهتزاز پرچم توحید، جانبازی کند و چنین باوری در اعماق جانش ریشه دوانید و با هستی او عجین کشت. و عجیب نبود او چنین مسیر سازنده و پویایی را طی کند؛ زیرا پدرش امیرمؤمنان و برادرانش حسن و حسین علیهماالسلام و نیز مادر نیکو خصالش، نهال ارزشها را در کشتزار روح و روانش غرس کرده بودند.
سیمای با صلابت عباس علیهالسلام
از عنایات الهی در خصوص حضرت عباس علیهالسلام این بود که علاوه بر بزرگواری، کرم، نیک خویی و عطوفت، دارای سیمایی جذّاب و چهرهای شکفته و با حُسن و جمال بود و در واقع، نور ایمان از پیشانی وی میدرخشید ولوای مَجد و شکوه پدرش را بردوش میکشید و رخساری زیبا و اندامی متناسب و نیرومند داشت که آثار دلیری و شجاعت در آن نمایان بود. راویان و مورّخان، او را خوبرو و پرجاذبه وصف کردهاند. رشادت اندام و قامت ایشان در حدی بود که براسب نیرومند و بزرگی مینشست؛ لکن در همان حال پاهایش بر زمین کشیده میشد.18
مقاله در مورد مهدویت در ادیان متفاوت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد مهدویت در ادیان متفاوت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد مهدویت در ادیان متفاوت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد مهدویت در ادیان متفاوت فایل ورد (word) :
مهدویت در ادیان متفاوت
مقدمه:
اندیشه نجات و اشاره به موعودی که در پایان جهان خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی خواهد ساخت ، بطور کلی ادیان وجود دارد. اما این که ویژگیهای این موعود چیست ،کی ، کجا ظهور خواهد کرد ،در همه اینها یکسان نیست . آن چه در این اندیشه مشترک است این است که نجات دهنده آخرالزمان از خاندان نبوت است و این نجات بخش پسندیده ، تقوا ، دانش و همه
صفات نیکو آراسته و از بدیها و زشتیها مبر است . به طور کلی وصف جهان انتظار در ادیان مختلف الگوی واحدی دارد ، جمله ای است که در زمینه های فردی ، اجتماعی ، سیاسی اقتصادی ، علمی و فرهنگی به ابتذال کشیده شده است و خرابی و تباهی در آن روز به روز بالا میگیرد تا به اوج خویش برسد و آن گاه است که فرج نزدیک میشود .
مهدی موعود در دین درمسیحیت (عهد دین) :
امید بستن به جهان روشن و نورانی که در آن آدمی بر همه خواسته های خود کامیاب شود و از گناهان پاک و از همه بستگیهای مادی و جلوه های ناخوب آن رهایی یابد و ایمان به وجود نجات دهنده ای که برآورنده این آرزو ها و نیاز هاباشد در کتاب عهد دین آشکارا دیده میشود . جهان مطلوبی که همه خواستار آن هستند و برای رسیدن به آن در تلاش
هستند با همت و کوشش والای نجات بخشان راستین نظام میگیرد و تحقق میپذیرد.
نجات دهنده واقعی خدای مقتدر دانا و آگاه بر همه چیز است که به بندگان خود نیروی نجات روحانی میبخشد و خدا و نجات بخشی وجود ندارد. زیرا من خدای تو و قدوس اسرائیل نجات دهنده تو هستم.
هر چند نجات دهنده واقعی خداست و پس ، اما آنان که او بر کشد و به درجه ای از نیروو قدرت برساند که کامیابی و نجات قومشان را سبب شوند. نیز نجات دهنده ای هستند. نجات دهنده پایانی بر مبنای معتقدات یهودیان است که جهان درخشان و با شکوه آینده را میسارد و اعتقاد بیشتر دانشمندان یهود بر این است که ظهور مسیح و فعالیت ار برای بهبود وضع جهان و تامین
خواستها و نیز های مردمان بخشی از نقشه های خداوند در آغاز آفرینش بوده است و لزوم وجود نجات بخشی که کسی جز مسیح نیست پیش از آفرینش کائنات به ذهن خداوند خطور کرده است .مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای بر خرد میکنیم آن جا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو میکند ظاهرا به وجود خویش در آغازآفرینش اشاره میکند .یهودیان به مسیح گفتند : هنوز 50سال نداری و ابراهیم را دیده ای ؟
. عیسی به آنها گفت : آمین ، آمین به شما میگویم که پیش از آن که ابراهیم پیدا شود ، من هستم. به اعتقاد یهودیان او که نجات دهنده بشریت است همانند دیگران انسانی است ، اما برخوردار از جلوه و جبروت خدایی که جهان را با نور خویش روشن خواهد کرد.
و بار دیگر آفتاب در روز نور تو خواهد بود و ماه با درخشندگی برای تو نخواهد تابید زیرا که یهوه نور جاودانی تو خواهد بود. (اشعیاء60)
برخی از یهودیان ما شیح یعنی نجات دهنده آخرین را همان داوود میشمارد. گرچه در این زمینه آراء متفاوتی اظهار شده است که , گاه یکدیگر را نقض میکند اما آنچه روشن است این است که مسیح از خاندان داوود است که در پایان جهان برای نو ساختن جهان و نجات آن ظهور خواهد کرد.
در تورات در مورد مهدی موعود آمده : نهالی از تنه شیئی بیرون آمده ، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت. مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد. گرگ با بره سکونت خواهد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید گوساله شیر پرواری با هم طفل کوچک آنها را خواهد راند. در تمامی کوه مقدس من ، ضرر و فسادی نخوهاد کرد. زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود.
در عهد جدید نجات دهندگی به عیسی (ع) نسبت داده شده است ، زیرا او مامور شده است که امت خویش را از گناه نجات دهد. برای ظهور مسیح و قیام او تاریخ مشخص وجود ندارد. اشارات ماخذ مختلف گاه کلی است و زمانی به سالهای غیر دقیق اشاره میکند.
در جایی از آمده است :
به خاطر ذات خود، این را میکنم زیرا که اسم من چرا باید بی حرمت شود و جلال خویش را به دیگری نخواهد داد و این بدان معنی است که دیگر عوامل نیکو کاری یافت نمی شود تا به خاطر او این کار را انجام دهد.
گروه دوم که معتقدند وقتی مردم بی گناه باشند ، عیسی ظهور میکند به این آیه استناد
میکنند : و جمیع قوم تو عادل خواهد بود و زمین را تا ابد متصرف خواهند شد. هر چند برای ظهور روز مشخصی یاد نشده و قیام مسیح ناگهانی دانسته شده است ، اما نشانه هایی مبهم و غیر مشهود نیز در متون آمده است.
نشانه های عمده ای که برای ظهور مسیح یاد شده است میتوان تحت چند عنوان خلاصه کرد:
1- ظهور مسیح با ذلت قوم یهود بستگی دارد هر وقت او آشکار شود ذلت یهود پایان پذیرد.
2- ظهور هنگام رقابت دولتها و جنگ آنها با یکد یگرخواهد بود .
3- در عهد جدید به ظهور مسیح دروغین (=رجال) نیز اشاره شده است و رجال کسی است که
عیسی محسیح را انکار میکندو روحی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و این است روح رجال که شنیده اید که او میآید و الان هم در جهان است.
4- پیدا شدن نشانه های مشخصی در آفتاب و ماه و ستارگان به جزای او در تسلیم و بروز تنگی , و حیرت برای انتها نیز از علایم ظهور است.
مسیح پیروان خود را بر نکاتی که پیش از ظهور مجددش رخ خواهد داد ، آگاه میسازد. در این گفته ها دور نمای جهان بیثبات و آشوب و ناامنی و هرج و مرج را میتوان دید. بر مبنای برخی اشارات تورات ، جهان پیشاز ظهور درست همان حالت و موقعیت را خواهد داشت که پیش از مقام ابراهیم داشت. بنا به برخی از روایتها طی دوران هفت ساله پیش از ظهور مسیح جهان وضع خاصی خواهد داشت. نخستین سال از هفت سال پیش از ظهور مفهوم «بر یک شهر باریدنم و بر شهر دیگر نباریدنم ». مصداق خواهد یافت. در سال دوم و سوم قحطی شدید حکمفرما خواهد شد و مردان وزنان و کودکان و ؟ خواهند مرد و آموزندگان تورات آن را فراموش خواهند کرد. در سال چهارم نعمت خواهد آمد اما نه بطور کامل و نه چنان مردم خرسند شوند و راضی باشند. در سال پنجم فراوانی خواهد بود و تورات به سوی آموزندگانش باز خواهد گشت. در سال ششم نداهایی از آسمان به گوش خواهد رسید و بالاخره در سال هفتم جنگها در خواهد گرفت و در پایان این دوره مسیح قیام خواهد کرد.
برمبنای گواهیهای مختلف ، در مسیحیت ، مردم قبل از ظهور منجی آزمند و خود پرست و بی مهر و بد دل و دور از صفات انسانی و متنفر از نیکی وحریص بر خیانت و دروغ و بی دین و خوشگذران و ریاکارو دورو و ناراحت و بی خرد خواهند شد و فریب شیطان را خواهند خورد و بر راه او خواهند رفت و از راه حق و دین درست منحرف خواهند گشت . منع ازدواج و احتراز از خوردن خوراکهای مجاز رواج خواهد یافت . ولی جهان پس از ظهور مسیح ، به طور کلی با جهان پیشین تفاوت دارد ، دنیایی
است با قانونهای نو جهانی که در آن آسایش همگان فراهم شده و نیروی رشد و بالندگی جامعه به اوج خویشتن رسیده است . مثلا جنگ و خونریزی از جهان رفت بر خواهد بست و قومی ر قوم دیگر تیغ نخواهد کشید . با از میان رفتن جنگ ، گریه و شیون نیزنابود خواهد شد وشادمانی و خرمی دلها را تسخیر خواهد کرد . مرگ برای ابد نابود خواهد شد و اشکی در ماتم کسی ریخته نخواهد شد و ;
در انجیل متی فصل 25 : اما چون پسر انسان در جلال خود با مسیح ملائکه مقدس خوش آید ، آنگاه برکسی جلال خود خواهد نشست .
جمیع امتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا میکند ، طوری که شبان میشها را از بزها جدا میکند . آنگاه پادشاه به اصحاب خود گوید . بیایید ای برکت یافتگان از پدر من و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شد ، به میراث گیرید .
آنگاه علامت پسرانسان در آسمان پدیدار گرددو در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم میآید و فرشتگان خود را با صوربلند آواز فرستاده و برگزیدگان او را از بادهای اربعه از کران تا کران فلک فراهم خواهد آورد . پس از درخت انجیر مثاش را فرا گیرید که جون شاخه اش نازک شده برگهامی آورد و میفهمیدندکه تابستان نزدیک است . اما آن روز و ساعت برای هیچ کس معلوم نیست خبر بر پدر من.
مهدی موعود در دین مبین اسلام
به اعتقاد مسلمانان ، جهان پر از ستم و کینه ، قحط و تهیدستی و تبهکاری را آزاد مردی سامان میدهد که ظهور ش مسلم و قیامش قطعی است حتی اگر همر دنیا یک روز مانده باشد و خدای تبارک و تعالی خلیفه ای دارد که در آخر الزمان ظهور میکند ، در حالی که زمین را از عدل پرمیکند . این موعود که مهدی نامیده میشود ،آخرین امام از امامان دوازده گانه و فرزند بلافصل امام حسن عسگری (ع) است و از این طریق نسبتش به دختر پیامبر اکرم (ص) میرسد و بدین ترتیب تردیدی نمی نماید که مهدی (ع) از خاندان نبوت است. نامش محمد ، کنیه اش ابوالقاسم یا بقولی
ابوصالح است و برای او لقب های فراوانی یاد شده است که از جمله آن مهدی ،منتظر، منصور، قائم ، قائم بامرالله ، حجه الله ، خلیقه الله ، ولی الله ، صاحب الامر، صاحب الزمان ، موعود، بقیه الله ، امام غایب ، امام منتظر و;. مشهورترند .
او پس از در گذشت پدر با عامه مردم در ارتباط نبود و نوعی زندگی مخفی داشت و این زندگی مخفی (غیبت صغری) 69 سال و چند ماه طول کشیدئ بعد از این مدت غیبت کبری آغاز میگردد که دوران انتظارنیزهست در طول دوران انتظار امام قیام هایی رخ میدهد که تنها به ذکر نام آنها
بسنده میکنیم. قیام یمانی ، قیام خراسانی ، نفس زکیه و خروج دجال.
آنها معتقد بودند که قیام وقتی واقع میشود که مردم پذیرفتن حقیقت و خواستار قیام مصلح و منجی باشند و این عطش آن گاه به اوح خود میرسد که حکومت های ناحق جامعه را به ورطه نابودی کشانیده باشند. زمانی که جنگ های خانمان سوز ناشی از تضادهای اجتماعی مردم را به تنگ آورده باشد . زمانیکه ظلم فراگیر شود و گمراهی به اوج خود برسد، آن گاه که تازیانه های ستمرا بیدار کند و آنها هوشیار شدند . شیعیان معتقد هستند که مهدی نهضت خود را از کنارخانه خدا آغاز میکند . جبرئیل نخستین کسی است که با او بیعت میکند وفرا رسیدن امر الهی را اعدام میکند و این سر فصل انقلاب جهانی مهدی وروز خروج و قیام است . حکومتش حکومتی
است که با ظهورش حق آمده است و باطل از میان رفته و مستضعفان وارثان زمین گشته اند و در زیر پرجم عدل و داد او گرد آورنده اند که مصداق واقعی صابرین و متفین هستند و عصر او عصر پیروزی حق و عدل ثبات اصول و معانی اساسی است . اوابتدا با نادرستی ها و دغل کاری ها به ستیز بر میخیزد ، بدعت های رایج را نابود میکند و دروغ را ریشه کن میسازد و شرک را از میا
ن برمی دارد و از ویژگیهای دیگر حکومت مهدی رعایت عدل در همه ابعاد آن است و نیز وحدت است که هم صورتی است و هم معنوی .
مهدی موعود در آیات قرآن :
1- وعدا;الذین آمنو منکم و عملو الصالحلت لیستخلفهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیکن لهم دینهم الذین ارتضی لهم ولیبو لنهم من بعد خوفکم امنا یعبدوننی لا یشرکون لی شیاء :
ترجمه آیه :
خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده و اعمال صالح پیش گرفته وعده داده است که آنها را در زمین نماینده خود گرداند. چنانکه افراد پیش از آنها را نماینده خود گردانیدو دینی را که برای آنها برگزید برای اینان باقی داشته و ترس آنها را تبدیل به امن کند تا مرا پرستش کنند و هیچ به من شرک نورزند. در کتاب غیبت شیخ طوسی از امام چهارم روایت میکند که فرمود : این آیه درباره مهدی نازل شده است و نیز امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرموده اند که در خصوص مهدی و یارانش نازل گردیده است.
د ستم واقع گشتند و آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم و در زمین جایگزین گردانیم و باز هم شیخ طوسی در غیبت از امام علی (ع) روایت کرده است :«اینان که در زمین مورد ستم واقع شدند ، خاندان پیامبر هستند که خداوند بعد از سختی که میبینند مهدی آنها را بر میانگیزد تا آنها را عزیز داشته و دشمنان شان را ذلیل گرداند.
مقایسه استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه ها فایل ورد (word) دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقایسه استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه ها فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
چکیده:
هدف اصلی این مطالعه مقایسه استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه ازاد اسلامی واحد ابهر تشکیل می دادند. تعداد افراد مورد مطالهه در این تحقیق60 نفر که به طور تصادفی انتخاب شده اند.
با اجرای پرسشنامه ای که حاوی 23 سوال است میزان استرس آزمودنیها سنجیده شد. مسئله مورد پژوهش عبارت بود از اینکه آیا بین میزان استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
برای تجزیه و تحلیل داده از آزمونt مستقل برای گروهها استفاده شد. نتایج نشان دا که تفاوت دو گروه در میزان استرس معنی دار بود.
تعریف عملیاتی مفاهیم و اصطلاحات:
در پژوهش حاضر میزان استرس آن چیزی است که آزمون استرس در دانشجویان بومی و غیر بومی انجام می شود.
مقدمه :
بحث در مورد استرس یا فشار روانی در طی قرون گذشته دچار تحولات و فراز و نشیبهای گوناگون شده است. اولین بار واژه استرس برای رسانیدن مفهوم فشار فیزیکی بکار برده شده و فیزیکدانان طبق فرمول ثابت کرده اند که هر چه نیروی وارد بر سطح بیشتر باشد فشار حاصله بیشتر خواهد بود و به این نتیجه رسیدند که هر چه نیرو افزایش یابد در صورتیکه سطح ثابت باشد فشار به همان نسبت افزایش می یابد با توجه به این مسئله بود که کلودبرنارد فیزیولوژیست قرن 19 خاطر نشان ساخت که قسمتهای مختلف بدن موجودات زنده بوسیله محیطی مایع مانند احاطه شده است که برای ادامه زندگی باید ثبات داشته باشد و به نظر او تمام ساختارهای فیزیولوژیک او هدفشان تنها حفظ این ثبات است. بعد او دسته کانون نظرات کلودبرنارد را گسترش داد و برای اولین بار اصطلاح فیزیکی فشار را در فیزیولوژی بکار برد بدنبال کارهای کانون، هانس سلیه(1930) تعریفی نوین و کاملا متفاوت برای فشار ارائه داد. سلیه با تاکید بر سیستم اندوکرینی معتقد است که تحت تاثیر هر عامل یا محرکی تغییرات حفاظتی سازگارکننده ایی در ارگانیسم روی می دهد به نظر هر محرک فشار زا اگر فشار کافی داشته باشد ممکن است منجر به ایجاد واکنش شود که او آنرا ((سندرم سازگاری عمومی)) نامیده است و معتقد است استرس یا فشار رواین عبارت است از مجموعه واکنش غیر اختصاصی که تحت تاثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد می شود بعدا نظرگاه دیگری ارائه گردید و برای تعریف استرس سه مدل طراحی شده ارائه نمود. در اولین مدل استرس به عنوان یک محرک یا حادثه محیطی تعریف شده که فشار زیاد و بیش از حد بر ارگانیسم بوجود می آورد. در دومین مدل استرس به عنوان یک پاسخ فیزیکی و بدنی نسبت به حوادثی که تعادل را بر هم می زند تعریف شده و در سومین مدل استرس به عنوان ارزیابی شناختی تعریف شده است که منجر به درک این موضوع می شود که تقاضاها و توقعات محیطی بیشتر از توانایی ها برای مواجه با آن است. فروید معتقد است تا زمانیکه خصلت محیط تغییز نکرده است قدرتهای انطباقی می تواند تعادل بین ارگانیسم و محیط را بوجود آورند و الگوئی معمول رفتار ادامه یابد. وقتی از ضربه یا فشار صحبت می کنیم منظورمان این است که بعضی از خصوصیتهای محیط تغییر کرده است. این تغییرات باعث می شود که روش سازگاری قبلی برای انطباق با محیط جدید کافی نباشد به دنبال این تغییرات اعتماد به نفس از بین می رود و در علاقه و انگیزه برای فعالیت حاصل می شود و فرد دچار اختلال می شود.
فهرست منابع:
1- اخوت- ولی الله- (1362)- تشخیص اختلالات روانی – انتشارات رز.
2- بلورچی –پروین-(1367)- فشار روانی و ماهیت پیشگیری و سازگاری – انتشارات پازنگ.
3- حاتمی- حمید رضا- (1377)- بررسی تاثیر استرس بر جنبه های عاطفی و هیجانی و شخصیت در بیماران روانی شهر تهران- کارشناسی ارشد رشته روانشناسی عمومی.
4- فلسفی- فاطمه- (1375)- ماهنامه پرورشی تربیت.
5- گنجی- حمزه- (1379)- بهداشت روانی- انتشارات ارسباران- چاپ سوم- فصل چهار.
6- یزدی- سیروس-(1365)- استرس های ناگهانی و پیامدهای آن.
7- پرسشنامه کودرون.
بررسی و شناخت آلکالوئیدها فایل ورد (word) دارای 89 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی و شناخت آلکالوئیدها فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
بخشی از فهرست پروژه بررسی و شناخت آلکالوئیدها فایل ورد (word)
پیشگفتار( آلکالوئیدها)
آلکالوئیدهای گروه پیریدین و پی پریدین
آلکالوئید های گروه تروپان
آلکالوئیدهای گروه لینولین
آلکالوئیدهای گروه ایزوکینولین
آلکالوئیدهای گروه اندول
گروه استروئید آلکالوئید ها
آلکالوئیدهای گروه لوپی نان
آلکالوئید های گروه آلگامین( آلکالوئید های آمین)
آلکالوئیدهای گروه پورین
برخی گیاهان آلکالوئید دارو و خواص آنها
پیشگفتار پروژه بررسی و شناخت آلکالوئیدها فایل ورد (word)
از نظر بیولوژیکی و شیمیایی ترکیبات همگنی نیستند ازت دار هستند و اکثراً در گیاهان وجود دارد در تعدادی از حیوانات هم دیده می شود و قبلاً آلکالوئید ها را در آزمایشگاه بطور مصنوعی تهیه کرده اند و آلکالوئیدها عامل آمین را دارند به همین دلیل اغلب خاصیت بازی دارند. بخصوص آلکالوئید هایی که در داروسازی و پزشکی استفاد می شوند و دارای اثرات فیزیولوژیکی هستند.
در بین گیاهان:
1- نهاندانگان Angiosperm
2- لگومینوزهاleguminuosae
3- پاپاوراسی papaveraceas
4-Ranunculaceas
5- روبیاسن Rubiaceae
6-سولاناسه Solanaceae
7- ببریداسی Berberidaceae
از نظر تولید آلکالوبید بیار جالب می باشد
گیاهان خانواده لابیه وروزاسه فاقد آلکالوئید هستند.
گیاهان بازدانه Gymnosperm به ندرت دارای آلکالوئید می باشند.
گفته شده که گیاهان تک ر تولید آلکالوئید نمی کنند. ولی تحقیقات نشان داده که گیاهان خانواده آماریلید Amarylidaceae و لیلیاسه Liliaceae از همزین خانواده های گیاهی هستند که تولید آلکالوئید می کنند.
آلکالوئید ممکن است در اندامهای مختلف گیاه وجود داشته باشد.
منابع پروژه بررسی و شناخت آلکالوئیدها فایل ورد (word) :
1) مفردات پزشکی و گیاهان دارویی ایران
مألف : دکتر یعقوب آئینه چی استاد دانشگاه تهران
2) گیاهان معجزه گر
پروژه راه سازی فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه راه سازی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه راه سازی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه راه سازی فایل ورد (word) :
بخشی از فهرست پروژه راه سازی فایل ورد (word)
مقدمه ..................................................................................................................................................................................................... 1
فصل اول:
طراحی پلان مسیر ............................................................................................................................................................................................. 2
فصل دوم:
برداشت اطلاعات ارتفاعی مسیر ............................................................................................................................................. 6
فصل سوم:
پروفیلهای طولی .............................................................................................................................................................................................. 10
فصل چهارم:
طراحی روسازی راه ................................................................................................................................................................................ 16
فصل پنجم:
طرح هیدرولیکی.............................................................................................................................................................................................. 17
فصل ششم:
مقاطع عرضی ..................................................................................................................................................................................................... 19
فصل هفتم:
محاسبه احجام عملیات خاکی .................................................................................................................................................... 21
فصل هشتم:
متره و برآورد پروژه ........................................................................................................................................................................... 27
در زمانهای گذشته برای تعیین مسیر از یک رشته روابط کلی استفاده می شده است و عواملی مانند نزدیکترین راه بین آبادانی و شهرها و راههای مال رو ملاک تعیین مسیر نهایی قرار میگرفت . ولی امروز به علت فراوانی وسایط نقلیه ، نه تنها عوامل ایمنی در پیچ و شیب و سرعت و راحتی عبور از راهها ملاک قرار می گیرد بلکه عوامل دیگری از قبیل تاثیر راه در صنایع و کشاورزی منطقه ، تجارت و افزایش قیمت زمین های مسکونی باید مورد توجه قرار گیرد .
راههای اولیه بشر از ناهمواریهای زمین پیروی میکرد .اولین پدیده بشر در گسترش راهسازی و در زمینه ترابری،ساخت چرخ بود . پس از چرخ بشر درشکه ، گاری و کجاوه را ساخت . برای این ابزار جابجایی ، راه ها به صورت سنگفرش ساخته شد .
همزمان با گسترش صنایع خودروسازی ، جاده سنگفرش پاسخگوی نیاز آنروز نبود . مهندسین آسفالت را روی جاده ها ریختند که بهترین سطح تماس با لاستیک چرخ خودرو بود و تا به امروز جایگزینی دیگر یافته نشده است .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]