
مقاله در مورد عاملهای جامعه شناسانهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال تحت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد عاملهای جامعه شناسانهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد عاملهای جامعه شناسانهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد عاملهای جامعه شناسانهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال تحت فایل ورد (word) :
عاملهای جامعهشناسانهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال
بنابراین، الگوی نظری مذکور مبتنی براین اصل موضوعه است که نهادهای اجتماعی برحسب کارکردهای ضروریشان قابل فهم هستند. در این دیدگاه، برخلاف کارکردگرایی که نقش پدیدههای نهادی و اجتماعی را در ارتباط با نیازهای فردی انسان مورد توجه قرار می دهد، نهادها براساس نقش و سهمشان در ارتباط با سایر بخشها یا جنبههای یک سیستم تبیین میشوند. براساس
دیدگاه کارکردگرایی ساختی، نیروی محرکهی موجود در کلیهی جنبههای زندگی اجتماعی، تمایل هر سیستم اجتماعی به حفظ خود در وضعیتی متعادل است، به گونهای که امکان استمرار عملکرد مؤثر آن را ممکن میسازد. این تعادل در راستای گسترش و شکلگیری وفاق، ارزشهای مشترک و عملکرد هماهنگ در عرصههای اصلی زندگی اجتماعی (مانند خانواده، اقتصاد، دین، آموزش و پرورش، سیاست و…) به طور ”طبیعی“ به دست میآید (کاکلی، 1998: 32).
اگرچه مشخصترین کارکردهای اجتماعی نهاد ورزش تفریح، سرگرمی و کسب هیجان ذکر شده است، اما افزون بر این، کارکردگرایان ساختی کارکردهای دیگری مانند افزایش سازگاری روانی و اجتماعی افراد، جامعهپذیری با نقشهای اجتماعی، همبستگی اعضای جامعه از طریق علایق و فعالیتهای مشترک ورزشی، ایجاد هویت ملی و اجتماعی، و فراهم ساختن عرصهای مناسب برای افزایش تحرک اجتماعی را نیز جزو کارکردهای مهم نهاد ورزش برمیشمارند (نیکسون و فری، 9:1996). با توجه به اصول موضوعهی کارکردگرایی ساختی، ورزش چهار نقش اجتماعی داد:
کمک به حفظ انگارهها و مدیریت تنشها20: ورزش و فعالیتهای ملازم آن امکان تخلیهی تنشها را با شیوههایی بیخطر فراهم میسازد و تجربههای ارزشمندی را در اختیار کودکان، نوجوانان و جوانان قرار میدهد تا با موفقیت به فراگیری نقشهای اجتماعی مبادرت ورزند.
کمک به انسجام و همبستگی اجتماعی: ورزش با ایجاد وجوه مشترک بین افراد بیگانه و ناآشنا با یکدیگر به تقویت روابط افراد جامعه کمک میکند.
کمک در هدفیابی21: بسیاری از مردم در جریان انجام فعالیت ورزشی به این برداشت دست پیدا میکنند که چنین فعالیتهایی مانند اهدافی هستند که باید برای دستیابی به آنها تلاش کرد. افزون براین، ورزش از طریق آداب و قواعد رایج خود آموزش و فراگیری جهتگیریهای موفقیتآمیز را تقویت میکند.
سازگاری با ارزشها22: ورزش به عنوان فعالیتی در نظر گرفته میشود که تندرستی و سلامت جسمانی را تضمین میکند و سبب افزایش توان اقتصادی و نظامیافراد یک جامعه میگردد (شیفر و لام، 1992؛ نیکسون و فری، 1996؛ و کاکلی، 1998).
جامعهشناسان متأخر دیدگاه کارکردگرایی ساختی استدلال میکنند که نمایش اجتماعی ورزش تماشاگران، بینندگان، و ورزشکاران را در هر سن و موقعیت اجتماعی، تشویق به پذیرش ارزشهای فرهنگی رایج میکند. برخی از این اندیشمندان با تاکید بر ورزشهای جمعی و گروهی که بین جوانان انجام میشود، نتیجه میگیرند که مشارکت در چنین ورزشهایی، تجربهها و درسهای ارزشمندی
در مورد زندگی به جوانان میآموزد. همچنین، فعالیتهای ورزشی از طریق ”بازنماییهای جمعی“23 اعضای یک جامعه را با یکدیگر پیوند میدهند. همچنین، فعالیتهای ورزشی در جوامع صنعتی ساز و کاری است که افراد جامعه را از ”با هم بودن“ آگاه میسازد و به این ترتیب عاملی برای برقراری ارتباط اجتماعی بین آنها میگردد. در جوامع پیشرفته صنعتی، ورزش یکی از عرصههای محدودی است که افراد کماکان میتوانند به تقویت مهارتهای فیزیکی خویش و بهبود سلامت و تندرستیشان بپردازند (جارویه و مگوایر، 10:1994).
جامعهشناسانی که با استفاده از دیدگاه کارکردگرایی ساختی به تحقیق و مطالعه درباره مسائل اجتماعی ورزش میپردازند، توجه خود را معطوف به این موضوع میکنند که ورزش با چه کارکردهایی و از چه طریق به تحقق نیازهای سیستمی– همنوایی، انسجام و همبستگی، هدف یابی، و مدیریت تنشها و حفظ الگوها – کمک میکند. به این ترتیب، میتوان اذعان نمود که در تئوری کارکردگرایی ساختی ارتباط بین مشارکت ورزشی و شکل گیری شخصیت اجتماعی مناسب
یکی از محورهای مهم و مطالعه پژوهش به شمار میآید. در این گروه از مطالعات به بررسی این موضوع پرداخته میشود که آیا فعالیتهای ورزشی میتوانند تجربههایی از جامعهپذیری ارائه کنند که از طریق آنها مردم ارزشها و هنجارهای اجتماعی را فرا گیرند، و آیا فعالیتهای ورزشی میتوانند محیطهایی را ایجاد کنند تا مردم این امکان را بیابند با استفاده از شیوههای سودمند مبادرت به رهایی از تنشها و ناکامیهای خویش نمایند، به گونهای که نظم و ثبات جامعه نیز حفظ شود؟
تئوری کارکردگرایی ساختی در مطالعهی ورزش محور توجه خود را معطوف به این موضوع میکند که ورزش و فعالیتهای ورزشی به چه صورت و با چه شیوههایی نیازهای سیستم اجتماعی را برآورده میسازند. در چارچوب مذکور اغلب به مطالعه چگونگی عملکرد و کارکرد ورزش در رشد افراد و حفظ نظم اجتماعی در کلیه سطوح سازمان، ساختار و نهادهای اجتماعی پرداخته میشود. بنابراین، در مطالعهی پدیدههای اجتماعی و ورزشی از چشمانداز دیدگاه مذکور ضرورت دارد تا به ساختارها، سازمانها، و نهادهای ورزشی توجه شود. در این میان، کارکردگرایان ساختی و به ویژه تالکوت پارسونز به نوعی ربطهی سیبرنیتیکی میان سطوح واقعیت اجتماعی قائل هستند. به نظر آنان در
هر سیسیتم دو شیوه برای ترکیب سطوح مختلف واقعیت اجتماعی وجود دارد. نخست آن که، هر یک از سطوح پایینتر شرایط و انرژی مورد نیاز را برای سطوح بالاتر فراهم میکند، دوم اینکه، سطوح بالاتر سطوح زیرین خود را در رابطهای سلسلهمراتبی تحت نظارت دارند. پایینترین سطح نظام کنش محیط ارگانیک است و در بالاترین سطح واقعیت غایی قرار دارد. نمودار شماتیک زیر رابطهی مذکور را نشان میدهد(ریتزر، 1374: 132-133).
محیط کنش: واقعیت غایی اطلاعات سطح بالا(نظارتها)
نظام فرهنگی
نظام اجتماعی سلسلهمراتب عوامل مشروطکننده
نظام شخصیتی
ارگانیسم رفتاری
محیط کنش: محیط ارگانیک و جسمانی انرژی بالا(شرایط)
به عبارت دیگر، در سطوح بالای هر نظام کنشی مؤلفههای فرهنگی و فکری تولید میشود که این مؤلفهها در قالب اطلاعات در نظامی سلسلهمراتبی نهایتاً در محیط کنش به رفتار بدل میشوند.
رویکرد کارکردگرایی ساختی به پدیدهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران رویدادهای ورزشی از دو منظر زیر قابل تأمل است:
الف) فعالیتهای ورزشی و عرصههای برگزاری آنها حیطهی مناسبی برای تخلیه سودمند انرژی پرخاشجویانه و خشونتآمیزی است که احتمالاً در سایر عرصههای زندگی اجتماعی متراکم شدهاند.
ب) خشونت و پرخاشگری در صورتی که خارج از ضوابط و مقررات حاکم بر میادین ورزشی صورت پذیرد، به عنوان ”رفتاری کجروانه“ و دارای کارکرد نامناسب تلقی میشود که بر ساختار نهاد ورزش و سیستم عملکردی آن پیامدهای سوء و منفی میگذارند. از این منظر، میتوان خشونت و پرخاشگری را به عنوان رفتاری کجروانه که نتیجهی کاستی در ترکیب اجزای مختلف تشکیل دهندهی رفتار است مورد مطالعه قرار داد.
ورزش بخشی از یک سیستم ساختاری و کلان اجتماعی است که به همراهِ، و در کنار سایر نهادهای اجتماعی کارکرد و نقش موثر و سودمندی در حفظ نظم و ثبات اجتماعی دارا میباشد. اما، با توجه به نظر مرتن و نگرش میانبُرد به پدیدهی مورد مطالعه، ورزش فوتبال و رفتار تماشاگران آن به خودی خود یک سیستم ساختاری در نظر گرفته شده است که دارای اجزایی است و عملکرد اجزاء به اتفاق سبب برقراری نظم و ثبات در درون این سیستم میگردد. به عبارت دیگر، رفتار
تماشاگران فوتبال بخشی از یک خرده سیستم ورزشی- اجتماعی است که برخی مؤلفههای آن درونی و متاثر از عملکرد دیگر اجزاء این خرده سیستم است، و برخی دیگر از مؤلفههای آن بیرونی و ملهم از عملکرد سایر سیستمها و خرده سیستمهای اجتماعی است. در همین راستا، خشونت و پرخاشگری، هم در ساختار فعالیتهای ورزشی و هم در عرصهی سایر فعالیتهای اجتماعی که در دیگر حیطهها انجام میشوند، میتواند عاملی در نظر گرفته شود که دارای ”کارکرد نامناسب“ است.
به نظر مرتن، الگوی رفتار اجتماعی براساس سازگاری بین اهداف فرهنگی جامعه با ابزارهای نهادی موجود در جامعه برای تحقق آن اهداف تنظیم میشود. در صورتی که بین اهداف فرهنگی جامعه و ابزارهای نهادی تحقق آنها شکاف ایجاد شود، ثبات اجتماعی دچار اختلال میشود. این اختلال یا
ناهمنوایی به چهار شکل خود را نشان میدهد؛ نوآوری24، که در آن اهداف فرهنگی و اجتماعی پذیرفته میشوند، اما برای تحقق آنها از وسایلی غیر از وسایل مجاز اجتماعی استفاده میشود؛ مناسک گرایی25، که بی توجه به اهداف فرهنگ و اجتماعی به شکلی افراطی به ابزارها و وسای
ل تحقق آنها تمسک میشود؛ گوشهگیری26، که نه ابزارها و نه اهداف هیچکدام پذیرفته نمیشوند و فرد خود را به طور کامل از جریان حاکم بر جامعه کنار میکشد؛ و طغیان27، که به عدم پذیرش کامل اهداف فرهنگی موجود و ابزارهای تحقق آنها اشاره دارد، با این تفاوت نسبت به گوشهگیری که در این حالت اهداف و ابزارهای جدیدی جایگزین گزینههای موجود میشوند.
به این ترتیب، هنگام استفاده از این مدل در مورد خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال، همنوایی تماشاگران با اهداف و وسایل مجاز رفتار و فعالیت آنها محور سازگاری و موارد دیگر، که به طور عمده شامل نوع دوم و سوم یعنی نوآوری و مناسکگرایی است، مصادیق ناهمنوایی در نظر گرفته میشود.
چارچوب نظری مقالهی حاضر با الهام از رویکرد کارکردگرایی ساختی به تفسیر و تبیین پدیدهی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال میپردازد. امّا، با توجه به تجربههای کاربردی این رویکرد نظری، که در سطح کلان احتمالاً به سردرگمی و اغتشاش در مطالعه منجر میگردد، با استناد به رویکرد تئوری برد متوسط28، برای ورزش به عنوان یک نهاد اجتماعی نقشی سودمند در حفظ نظم و ثبات اجتماعی درنظر گرفته شده است. افزون بر الهام پذیری از دیدگاه کارکردگرایی ساختی،
الگوی نظری مقالهی حاضر از مدل علّی – توصیفی”آر. کلارک“ در مورد سببشناسی وندالیسم و شناخت عاملهای مؤثر در بروز آن نیز بهره جسته است. ”کلارک“ با استفاده از مجموعهای از متغیّرهای متعامل و در چارچوب یک رویکرد روانشناسانهی اجتماعی مبادرت به تبیین متغیّرهای مستقل تأثیرگذار بر رفتار بزهکارانه نموده است (کلارک، 1991). وی در الگوی خود از هشت گروه متغیّرهای مستقل و در عین حال به هم مرتبط استفاده کرده است (محسنی تبریزی، 1379: 5-202). برای تنظیم الگوی مطالعهی حاضر و آسیبشناسی اجتماعی رفتار تماشاگران مسابقات فوتبال، سه گروه از متغیّرهای الگوی کلارک که عمدتاً مبتنی برجنبههای زیستشناسانه بودند کنار گذاشته شده و پنج گروه دیگر با رویکردی کارکردی- ساختی مورد استفاده قرار گرفتند. این گروهها تحت عنوان متغیرهای موثر بر جامعهپذیری اولیه و ثانویه، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، بحرانه
1_متغیرهایی که تحت عنوان تجربههای نخستین دوران کودکی، محیط اولیه و شرایط نخستین رشد و تربیت مورد توجه قرار دارند و میتوان آنها را به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر جامعه پذیری نامگذاری کرد.
2_عاملهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مانند سن، جنس، وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی که برای هر تحلیل جامعهشناسانه از کجروی به طور عام، و خشونت و پرخاشگری به طور خاص ضروری مینماید. این گروه از عاملها، درعین حال به عنوان عاملهایی مطرح گردیدهاند که به طور گسترده فرصتهای رسیدن افراد به موفقیت و رضایتمندی از زندگی را تعیین میکنند. افزون براین، عاملهای
مذکور در استفادهی بهینه افراد و گروههای اجتماعی از فرصتها و وسایل نهادینه شده جهت نیل به اهداف فرهنگی و انطباق با قواعد رفتار اجتماعی مورد انتظار، و بالعکس در عدم متابعت آنان از معیارها و موازین وضع شده و هنجارهای اجتماعی و بدل شدن به یک بزهکار اجتماعی و ارتکاب خشونت و پرخاشگری نقش دارند.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]