مقاله سعادت مطلوب فطری انسان فایل ورد (word) دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سعادت مطلوب فطری انسان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سعادت مطلوب فطری انسان فایل ورد (word)
«سعادت»; مطلوب فطرى انسان;
برخوردارى مؤمنان از نعمتهاى ویژه الهى در دنیا و آخرت;
سعادتمند واقعى کیست؟
تفاوت بهره افراد از «سعادت»
«استقامت»; شرط دستیابى به سعادت;
هماهنگى مصلحت الهى با بهرهمندى مؤمنان از نعمتهاى دنیا
منابع
«سعادت»; مطلوب فطرى انسان
همه مردم طالب سعادت و فطرتا دنبال خوشبختىاند، از گرفتارىها به تنگ مىآیند و در صدد نجات از آنها برمىآیند. اما در چند زمینه با همدیگر اختلافنظر دارند; یکى از آنها تعیین مصداق «سعادت» – همان گمشده فطریشان – است. همه مىخواهند خوشبختباشند و هیچ وقت دچار گرفتارى و بدبختى نشوند، اما بسیارى از آنها نمىدانند که خوشبختى واقعى کدام است
بسیارى از مردم تصور مىکنند مطلوبفطرىآنهاهمین لذتهاى زودگذر دنیوى است. بنابراین، همه توان خود را صرف رسیدن به آن مىکنند و دنبال چیز دیگرى نمىروند. اینها تلاش نمىکنند تا دریابند سعادت واقعى کدام است
دستهاى دیگر از مردم اجمالا مىدانند که لذتهاى زودگذر لیاقت دلبستگى را ندارد، مىبینند که هر روز مردم به یک چیز دل مىبندند و توجهشان را صرف به دست آوردن آن مىکنند ولى هر قدر هم نسبتبه چیزى علاقهمند بوده و از رسیدن به آن خرسند شده باشند، برایشان باقى نمىماند و از بین مىرود، مىبینند که آنچه مردمزندگیشان را صرف به دست آوردن آن کرده بودند پایدار نمىماند و به اصطلاح، «آنچه را نپاید دلبستگى را نشاید»، در مىیابند که آنها لیاقت دلبستن ندارند، اما نمىدانند آنچه را باید دنبال کنند چیست. این قبیل افراد دو دستهاند
یک دسته کسانىاند که به کمک عقل و راهنمایىهاى افرادى که از سوى خداوند آمدهاند هدف اصلىشان را مىشناسند و مىفهمند سعادت واقعى چیست; همان که در اصطلاح، از آن به «قرب خداوند» تعبیر مىکنیم. «فمنهم شقى و سعید فاما الذین سعدوا ففى الجنه خالدین فیها ما دامت السماوات و الارض.» (هود:107) پس سعادت واقعى این است که انسان نزد خداوند از خوشبختى ابدى و بىنهایتبهرهمند باشد
اما دسته دیگر وقت صرف مىکنند، فکر مىکنند، بحث مىکنند، اما در شرایطى قرار مىگیرند که موفق نمىشوند بفهمند، دچار شک و شبهههاى واهى و وسوسههاى شیطانى مىشوند; نه خدا را درست مىشناسند و نه قیامت را رستباور دارند; کوتاهى نمىکنند، اما تشخیص هم نمىدهند
کسانى که سعى مىکنند و راه درست را مىشناسند و مىفهمند که سعادت واقعى در قرب خدا و جوار رحمت اوستباید در صدد برآیند که راه صحیح را بشناسند. اما برخى از این افراد در این زمینه، وقت کافى نمىگذارند، به قدر کافى تحقیق نمىکنند; متوجه مىشوند که سعادت حقیقى در ایمان به خدا و روز جزاست، در این است که انسان نزد خداوند معزز و مقرب باشد، اما سعى نمىکنند که بفهمند راه آن کدام است. به حرف هر کس یا هر شرایطى که در جامعه حکمفرماست، هرچند درست نباشد، اعتماد مىکنند و به قدر کافى به تحقیق نمىپردازند. کسانى هم که در اطراف آنها هستند، نمىتوانند راه صحیح را به آنها نشان دهند. البته نشناختن این دسته مراتبى دارد; برخى در مسائل فردى به شناخت کافى نمىرسند و برخى در مسائل اجتماعى یا سیاسى یا غیر آن
اما در هر صورت، برخى افراد موفق مىشوند به شناخت کافى برسند. ولى پس از این، نوبت «عمل» مىرسد; یعنى رسیدن چنین اشخاصى به سعادت مطلوبشان در گرو اینست که چه قدر در این راه پاىمردى نمایند، از راه صحیح منحرف نشوند و افراط و تفریط نکنند
برخوردارى مؤمنان از نعمتهاى ویژه الهى در دنیا و آخرت
اما در دنیا، خیرات و نعمتها کمابیش با یکدیگر تزاحم دارد. نعمتها هرچند حلال و مشروع هم باشد، انسان به قدر محدودمىتوانداز آنها استفاده کند، چه در خوردنىها باشد، چه در نوشیدنىها، چه در پوشیدنىها یا دیگر نعمتها. دنیا همه چیزش محدود است و به قدر محدود باید از آنها استفاده کرد. اگر از حد خودش بگذرد نتیجه معکوس مىدهد; مثلا، اگر انسان پرخورى کند، مریض مىشود. خداوند هم وقتى مىخواهد در این دنیا به کسى چیزى بدهد به مقدار محدود مىدهد، وقتى هم نعمتهاى مادى و معنوى او با یکدیگر تزاحم پیدا مىکند، نعمتى را که برایشان اصل استبه آنها مىدهد
به همین دلیل است که گاهى بندگان شایسته در این دنیا مبتلا به گرفتارىهایى مىشوند. این طبیعت دنیاست که به دلیل این تزاحمات، گرفتارىها ایجاد مىشود. اصلا زندگى دنیا بدون سختى ممکن نیست. اما قرار بر این است که بندگان شایسته خدا هر چه خواستند، خداوند در این دنیا هم به آنها بدهد، مگر مصلحتى قوىتر در کار باشد و نعمتى با دیگرى تزاحم پیدا کند. بندگان خدا چیزهایى را مىخواهند، اما این خواست گاهى موجب محرومیت آنها از چیزهاى دیگر مىشود. در چنین مواقعى، خداوند به آنها چیزى مىدهد که به صلاحشان باشد. البته بندگان شایسته خدا هم کارشان را به خدا واگذار مىکنند و معمولا مطابق خواسته دلشان از خدا چیزى نمىخواهند، مىگویند: خدایا، هر چه را براى ما بهتر است نصیبمان کن. خداوند هم چنین اراده مىکند که به عنوان مثال، براى محفوظ ماندن آنها از گرما، ابرى بفرستد تا بر سرشان سایه بیندازد یا اگر از باران روز ناراحت مىشوند، شب برایشان باران بفرستد. ولى واستخداوند چنین است که اگر این نعمتها با یکدیگر تزاحم پیدا کرد، آن را که برایشان بهتر است عطا کند; حتى گاهى از دنیایشان کم مىگذارد و بر نعمتهاى اخرویشان مىافزاید و درجاتشان را بالا مىبرد
پس با دلایل عقلى و برهانى، مىتوان اثبات کرد که اگر کسانى راه صحیح را بشناسند و آن را درستبپیمایند، هر چه را برایشان خیر باشد خدا به آنها مىدهد، حتى اگر به این صورت باشد که در روز گرم تابستان، ابرى بر سرشان سایه بیندازد یا اگر مریض شدند شفا پیدا کنند، مگر اینکه خداوند خیرشان را در غیر از این دیده باشد. در هر صورت، قرار بر این است که هیچ ناراحتى نبینند
سعادتمند واقعى کیست؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]