سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی تا آن که جز تو را دوست نداشتند ...آن که تو را از دست داد، چه به دست آورد ؟ و آن که تو را یافت، چه از دست داد ؟ آن که جز تو را به عنوان عوض پذیرفت، زیان کرد . [امام حسین علیه السلام ـ در دعایش ـ]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 3:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بسیج و نقش آن در تربیت دینی فایل ورد (word) دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بسیج و نقش آن در تربیت دینی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بسیج و نقش آن در تربیت دینی فایل ورد (word)

بسیجی کیست  
تبادل فرهنگی یا تهاجم فرهنگی  
مفهوم تبادل فرهنگی   
مفهوم تهاجم فرهنگی   
ویژگی ها وتفاوت ها ی تبادل فرهنگی وتهاجم فرهنگی   
ریشه های تاریخی تهاجم فرهنگی   
روشهای مقابله باتهاجم فرهنگی   
تعلیم وتربیت دینی ومعرفی رویکرد بصیرت گرا   
رد تربیت دینی   
تنزل تربیت دینی به یک ماده درسی    
تربیت دینی برای زندگی   
راهبردهایی درتعلیم وتربیت دینی بصیرت گرا   
پست مدرنیسم وپیامدهای آن در نظام آموزشی  
پیامدهای تربیتی   
صهیونیسم ورؤیای حکومت بر جهان   
دنیا  بازیچه دست سیاست یهود   
حکومت اقتصادی صهیونیسم بر آمریکا و دنیا  
صهیونیسم : طلایه دار تهاجم فرهنگی در جهان  
یک فرهنگی بسیجی   
حفظ حیثیت علم   
به کار گرفتن علم  
درباره روش ها  
پلورالیسم دینی  
پلورالیسم دینی دربعد نظری  
حقانیت ادیان از دیدگاه برون دینی   
حقانیت ادیان از دیدگاه درون دینی  
پلورالیسم دینی در بعد عملی  
جایگاه بحث پلورالیسم دینی  
مبانی پلورالیسم دینی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بسیج و نقش آن در تربیت دینی فایل ورد (word)

 1مباحث پلورالیسم دینی جان هیک ، ترجمه عبدالکریم گواهی

2اسلام و کثرت گرایی دین ، محمد لگن ها هاوزن ، ترجمه نرجس جواندل

3دین شناسی ، عبدالله جوادی آملی

4پلورالیسم دینی یا کثرت گرایی ، جعفر سبحانی

5تحلیل و نقد پلورالیسم دینی ، علی ربانی گلپایگانی

6کندوکاوی در سویه های پلورالیسم ، محمد حسن قدردان قراملکی

7اندیشه سیاسی آشنایی با احزاب و گروه های سیاسی

بسیجی کیست ؟

هسته مرکزی این روحیه همانا نگرش به پدیده های مادی از دریچه نیازبه عنولن وسیله و نه اصالت دادن ته آنها ستواز سوی دیگر تمامی امور در راستای دین و انقلاب و حفظ آرمان آن مفهوم می یابند . از این رو از خود گذشتگی و فدا شدن برای دیندار ماندن توده ها یکی از وجوه برجسته روحیه بسیجیان بود

آنها وظیفه خود را در شکستن خط های پیاپی ای می دانستند تا راه برای ضعیفان و عقب نگه داشته شده ها باز گردد . آنها می سوختند و فدا می شدند تا دیگران نیز با خدایشان رابطه برقرار کنند . در یک کلام ؛ آنها با در دسب گرفتن جانشان و نیز با حمل طناب  های دار بر گردن خود ؛ نوک پیکان حوادث انقلاب و سپر امام و اسلام بودند

از دیگر خصوصیات روحیه بسیجی پر کار بودن و کم خرج بودن است. آنها شب وروز نمی شناختند و فقط هنگامی که کاری نبود ویا از فرط خستگی بدون اختیار خوابشان می برد ؛ از کار باز می ایستادند آنها با همه تلاش و نقش آفرینی در جنگ و حفظ نظام بسیار کم هزینه و بی توقع بودند زیرا خودشان را دائماَ بدهکار می دانستند و همیشه در پی آنبودند که برای انقلاب اسلامی کاری کنند

دیگر آنکه سنگر های آنها که به منزله خانه هایشان بود . خیلی ساده و بی آلایش و تواُم با صفا و معنویت ساخته شده بود . به همین خاطر بسیار سبکبال بودند ، در هر لحظه ای که فرمان حرکت یا حمله صادر می شد خیلی راحت جابجا می شدند و با جمع کردن اثاثیه شان در یک کوله پشتی عازم میدان نبرد شده و به انتظار شهادت می جنگیدند ، به همین خاطر بسیاری شان شهید شدند و ما بقی همچنان در طلب شهادتند

ویژگی دیگر روحیه بسیجی متعبد بودن تواًم با معرفت دینی است . این روحیه بلند را حتی نمی توان توصیف کرد . مگر نه آن که وصف آن روحیات و نماز شب ها قابل بیان نیست

نماز جماعت اول وقت ، مقید بودن به دعای روزها ، زیارت عاشورا ، دعای کمیل ، عرفه ، شعبانیه و جوشن کبیر و سینه زنی و عزاداری عاشورا جلوه های از این روحیه است

شاید همین است که حضرت امام خمینی (ره) با توجه به چنین ویژگی هایی از تفکر و روحیه بسیجی می فرمایند : ((اگر به کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خوتهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.))

تبادل فرهنگی یا تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی برخلاف ظاهرساده آن مفهومی  عمیق وپیچیده دارد وهدف نهایی آن ازبین بردن خلوص یک آیین وتمدن ووارد کردن عناصربیگانه وانحراف در آن است .    تهاجم فرهنگی بنابر نگرش عمیق وفرمایش دقیق مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی نیست بلکه شبیخون فرهنگی است که دشمن به رهبری آمریکا سعی میکند بااستفاده از آن از مردم وانقلاب اسلامی ایران سلب ماهیت کرده و مردم را از ارزشهای والای اسلامی ، انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی دور سازد وانقلاب اسلامی ونظام جمهوری اسلامی ایران را به زانو درآورد

مفهوم تبادل فرهنگی

 هیچ ملتی از فراگیری واستفاده از معارف سایر ملت ها و ملیت ها در تمام زمینه ها از جمله فرهنگ و مسائلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می شود بی نیاز نیست و به همین وسیله تبادل فرهنگی امری لازم و ضروری به شمار می رود ، ملت ایران در طول تاریخ از ملت های دیگر چیزهای بسیار آموخته و به همین ترتیب فرهنگ بومی خود را نیز در کنار یادگیری از دیگران به آنها آموخته است  ، این امربرای ماندن معارف و حیات فرهنگی در سرتا سر جهان روندی ضروری و مستمرمحسوب می شود

مفهوم تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی عبارت است از هجوم یک مزرعه سیاسی یا اقتصادی به بنیادهای فرهنگی یک ملت به منظور بی هویت کردن و سپس اسیر کردن آن ملت و اجرای مقاصد خام  و موردنظر خویش از طریق یک  برنامه مشخص و از پیش تعین شده در محیط هایی که یک فرهنگ ملی و مدافع  حیثیت خود وجود دارد ، درتهاجم فرهنگی استعمارگران خصوصیات خوب و پسندیده ی خود را به سایر کشورها  و ملت ها  صادر نمی کنند ،  بلکه به صدور خصوصیاتی می پردازند که با ایجاد غفلت در آنها از طریق دور شدن از فرهنگ ملی و بومی زمینه غارت و چپاول  منابع این کشورها را فراهم آورند ،تاریخ ایران خود گواه این مدعاست ، هنگامی که اروپایی ها  تهاجم فرهنگی را به کشور ما آغاز کردند صفات و روحیات پسندیده ی آنها چون وقت شناسی و شجاعت و خطر کردن و کاوش و کنجکاوی  در مسائل و موضوعات علمی و نظم و دقت به کشور ما وارد نشد بلکه تنها بی بند وباری اخلاقی و جنسی را وارد کشور ما کردند تا از طریق آنها به چپاول  وغارت  منابع فراوان ایران بپردازند ،

ویژگی ها و تفاوت های تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

برخی از ویژگی ها وتفاوت های تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی به قرار زیر  است :   1، در تبادل فرهنگی هدف باور کردن و کامل کردن فرهنگ ملی وبومی است ، ولی در تهاجم فرهنگی هدف متفرق کردن و ریشه کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی می باشد ،

 2، در تبادل فرهنگی  ملت گیرنده فرهنگ و امور مطبوع و خوب مورد علاقه را می گیرد ولی در تهاجم فرهنگی دشمن  نقطه ای از فرهنگ خود را به ملت مقابل و گیرنده می دهد که از طریق آن به هدف خود دست یابد ،

 3 تبادل فرهنگی دو طرفه و با علا قمندی است ، در حالی که تهاجم فرهنگی از طرف دشمن انجام می شود تا فرهنگ مقابل را ریشه کن کند ،

4، تبادل فرهنگی در هنگام قوت و توانایی یک ملت ولی تهاجم فرهنگی در روزگار ضعف یک ملت صورت می گیرد ،

5، تبادل فرهنگی در کمال اختیار صورت می گیرد در حالی که تهاجم فرهنگی با زورگویی همراه است ،

6، تبادل فرهنگی در فضای صفا و صدق و دوستی است ولی تهاجم فرهنگی در فضای ریا و کینه توزی و دشمنی است ،

7، تهاجم فرهنگی همانند تبادل فرهنگی یک کار آرام و بی سر و صدا است  به عبارت دیگر کار فرهنگی اعم از تبادل فرهنگی یا تهاجم فرهنگی کاری بی سر و صدا بودهونیازی به هوشیاری جدی دارد

ریشه های تاریخی تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی غربی علیه ملت و کشور ایران به طور مشخص از دوران رضاخان  آغاز شد ، البته قبل از آن مقدمات تهاجم فراهم شده و در کنار کارهای فراوان  روشنفکران وابسته را به داخل کشور گسیل کرده بودند

زمانی که غرب مسلط و پیشرفته در علم و تکنولوژی  می خواست پایگاه نفوذ سلطه خود را در ایران  مستحکم نماید ابتدا از طریق  روشنفکری وعناصر خود فروخته وارد شده و اقدام کرد .  رضا خان پس از رسیدن به قدرت بزرگترین  قدم را به نفع فرهنگ غرب ودرحقیقت سلطه  غرب و استعمار انگلیس در ایران برداشت . وی به دستور اربابان خود با اقداماتی  از قبیل تغییر دادن لباس مردم کشوروکشف حجاب و ممنوعیت دین و شعائر دینی  و عزاداری و تغییر سنت های مردمی بومی بزرگترین  خیانت را به کشور و مردم ایران و مهمترین  خدمت را به کشور های غربی ودر راس آنها انگلستان  انجام داد وبه چهره ی محبوب غرب البته نه محبوب آحاد مردم  و افکار عمومی بلکه محبوب سلطه گران و سیاستداران غربی تبدیل شد .l

بدین ترتیب تهاجم فرهنگی غرب علیه اسلام و ملت ایران  که از زمان رضاخان به صورت جدی آغاز شد شکلهای گوناگونی را یافته و تجربه کرده است

این تهاجم در دوران محمدرضاخان به خصوص در20 سال آخرحکومت وی شکل خطرناک تری پیدا کرد

روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی

1 اصلاح و تجدید نظر در ساختار نظام فرهنگی

2 اصلاح و تجدید نظر در ساختار نظام آموزشی

3 توجه به اسلام به عنوان دین حیاتبخش و انسان ساز

4 توجه به ارزشهای انقلاب اسلامی

5 گرامی داشتن و حمایت از عناصر مؤمن خودی

6 نظارت قانونمند به محصولات فرهنگی

7 اهتمام جدی به اجرای سیاست های فرهنگی نظام

8 تکیه بر فرهنگ بومی در ایران

9 افزایش بینش و آگاهی مردم و آشنا ساختن آنها با فرهنگ غنی و میراث مفاخر فرهنگی اسلامی ایران

10 فراهم ساختن زمینه رشد استعدادها و ظرفیت های جوانان و پرورش آنها و حمایت از نیرو های خلاق و متعهد در زمینه های فرهنگی و هنری

11 برنامه ریزی برای استفاده بهینه نوجوانان و جوانان از اوقات فراقت

12 بسط و گسترش کانون ها و مؤسسات فرهنگی و هنری و ورزشی

13 استفاده از تکنو لوژیها پیشرفته ی ارتباطی و تبلیغی در معرفی فرهنگ اسلامی

تعلیم و تربیت دینی و معرفی رویکرد بصیرت گرا

تعلیم تربیت یعنی بزرگترین مسئله ای که به تعبیر کانت آدمی می تواند خود را وقف آن کند هم با دنیای اندیشه ها و هم با دنیای فعالیت های عملی و هم با دنیای هنر سر و کار دارد . آدمی اغلب موجودی ابزار ساز نیست بلکه موجودی است تربیت آفرین . تعلیم و تربیت همراه به عنوان راهی برای ادامه زندگی بهتر تلقی می شده است . بنابراین تعلیم و تربیت نیز همانند بسیاری از موضوعات مهم دیگر مورد توجه و بحث اندیشمندان قرار داشته است و از این رهگذر است که ما اکنون با دیدگاه ها و نظریه های فراوانیدر این حوزه مواجه هستیم

رد تربیت دینی

یکی از نظریه های غالب در دنیای امروز این است که اساسا تربیت دینی معنا و مفهومی ندارد . چرا که دین مربوط به حوزه عقاید است و مدارس حق ندارند جز در حوزه واقعیات به دانش آموزان آموزش هایی بدهند . این نظریه در کشور ما تقریبا جایی ندارد و به عکس تقریبا تمامی دست اندرکاران و متخصصان امر تربیت در کشور ما به ضرورت آموزشهای دینی اذعان دارند . ما در نظام تربیتی خود معتقدیم که تربیت دینی نه تنها معنا دار و ممکن بلکه امری لازم و ضروری است چرا که اساسا وظیفه دین تربیت و هدایت آدمی است و هدایت واقعی و مقرون به سعادت تنها از ناحیه دین و تعالیم آن قابل حصول است

تنزل تربیت دینی به یک ماده درسی

یکی از دیگر نظریه های تربیتی مطرح در دنیای امروز این استکه تربیت دینی به عنوان یک نظام تربیتی نا ممکن بوده و صرفا به گونه ای دنیوی شده و جزیی قابل ارائه است . این دیدگاه که مبتنی بر آموزه های فلسفه تحلیلی و بدنبال تنزل فرایند تربیت دینی در حد یک ماده درسی و جداسازی آن از حوزه زندگی انسان است

تربیت دینی برای زندگی

هدف اصلی تعلیم وتربیت باید یاری دادن شاگردان برای زندگی بهتر باشد بنابراین باید توجه خود را به واقعیت فرد انسان معطوف دارد نسبت به دنیای واقعی زندگی افراد آگاه باشد و با انسان به عنوان موجودی منحصر به فرد در جهان-نه تنها خالق افکار بلکه یک موجود زنده حساس برخورد کند . چرا که هر تجربه جدید به حوزه تجربیات ما می افزاید و صحنه را برای امکانات و قابلیت های حال و آینده ما آماده می کند .با این مقدمه در مخالفت با آموزه های سکولاریستی و به عنوان یک موضع صریح تربیتی بر خاسته از متن دین باید خاطر نشان کرد که دین نوعی زندگی است و تربیت دینی فرایندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات مهیا  می سازد . این نحوه زندگی بر مبنای اصول قواعد و راهبردهای از پیش تعیین شده ای شکل می گیرد که توسط دین و در قالب عقاید و شریعت به آدمی عرضه گردیده است . بدین معنا دین برنامه ای برای زندگی است و آموزه های آن با تمامی ابعاد حیات آدمی  در این دنیا پیوند دارد و مهمترین نقش تربیت دینی تقویت این پیوندو به روز نمودن آن است

تعلیم و تربیت دینی علاوه بر پرورش و به فعالیت در آوردن استعدادهای درونی انسان تابع و پیرو فطرت آدمی و به دنبال آن است که با تکیه بر این استعدادها انسان را به تکامل حقیقی و مقام شایسته و درخور او برساند .  به گونه ای که ویژگی های انسانی و الهی افراد بشر تحت این فرایند در آنها به ظهور برسد .  بنابراین تنها راه سعادتمند شدن انسان بهره مندی او از تعلیم و تربیت دینی است

راهبردهایی در تعلیم وتربیت دینی بصیرت گرا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ