مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word) دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word)
پیشگفتار
مفهوم مهارت
تعریف مهارتهاى زندگى
ضرورت و اهمیت آموزش مهارتهاى زندگى
اهداف مهارتهاى زندگى
مهارت موفقیت
موفقیت در لغت
موفقیت در اصطلاح
عوامل موفقیت از منظر قرآن
عوامل عمومى موفقیت
هدفمندى در زندگى
تعریف هدف
زمینه ها و ریشه هاى سؤال از «هدف زندگى»!!
انواع هدف
عوامل مؤثر در هدف زندگى
شاخصههاى عزت نفس
راه کسب همت
عوامل کوتاه همتى
مهارت عبور از بحران
مدیریت بحران
آثار بحران در انسان
مهارتهاى عبور از بحران
پیامدهاى بىنظمى
چگونه برنامهریزى کنیم؟
روشهاى ارتباط کلامى براى آرامش
مهارت ایجاد آرامش در زندگى
مهارت ایجاد شادى و نشاط
تعریف شادى
تعریف نشاط
راهها و عوامل ایجاد نشاط و شادى
آثار فردى شادى و نشاط
شادىهاى ممنوع!!
چند توصیه براى شاد بودن
مفهوم مهارت
مهارت در فرهنگ دهخدا به معنى زیرکى و رسایى در کار و استادى و زبردستى است. مهارت یک قابلیت یادگیرى است یا به زبانى دیگر استعداد انجام یا پیشبینى نتایج با حداقل صرف زمان و انرژى است
مهارتها اغلب به دو دسته تقسیم مىشوند
الف. مهارتهاى عمومى، ب. مهارتهاى تخصصى
تعریف مهارتهاى زندگى
سازمان جهانى بهداشت مهارتهاى زندگى را چنین تعریف نموده است
توانایى انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهاى که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگى روزمره خود کنار بیاید. )who 4991(
به طور کلى مهارتهاى زندگى عبارتند از توانایىهایىکه منجر به ارتقاى بهداشت روانى افراد جامعه، غناى روابط انسانى، افزایش سلامت و رفتارهاى سالم در سطح جامعه مىگردند. مهارتهاى زندگى هم به صورت یک راهکار ارتقاى سلامت روانى و هم به صورت ابزارى در پیشگیرى از آسیبهاى روانى – اجتماعىاى که جامعه به آن مبتلا شده (نظیر اعتیاد، خشونتهاى خانگى و اجتماعى، آزار کودکان، خودکشى، و موارد مشابه) قابل استفاده است
بعضى مهارت را هنر تبدیل «علم» به «عمل» دانستهاند
مهارت از سه مولفه «فهم، سرعت و دقت» تشکیل مىگردد و مهارت در زندگى، به معنى به کاربردن معلومات در صحنهى واقعى زندگى مىباشد. مهارت در زندگى به دو بخش عمده تقسیم مىشود
الف. راههاى مقابله با مشکلات و بحران به بهترین وجه؛
ب. استفاده بهینه از موقعیت موجود
به عبارت دیگر مهارت زندگى به معناى جلب منافع و دفع ضرر در زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى مىباشد
ضرورت و اهمیت آموزش مهارتهاى زندگى
داشتن یک زندگى منطقى، سالم، هدفمند و انعطافپذیر براى مواجهه با مشکلات و فراز و نشیبهاى آن، خواسته ى هر انسان خردمندى است، اما چرا دستیابى به این هدف ارزشمند دستکم براى بسیارى از ما میسر نیست، سؤالى است که با طرح موضوعى به نام «مهارتهاى زندگى» امکان پاسخگویى مىیابد
اهداف مهارتهاى زندگى
بخشى از اهداف مهارتهاى زندگى عبارت است از
- تقویت اعتماد به نفس؛
- تقویت روحیهى مشارکت و همکارى؛
- رشد و تقویت عواطف انسانى؛
- ایجاد روحیهى مقاومت در برابر تبلیغات مسموم؛
- کمک به شناسایى و بیان احساسات؛
- تأمین سلامت جسمى و بهداشت روانى؛
- تقویت مهارتهاى ارتباطى؛
- تقویت روحیهى کار و تلاش؛
- ارتقاء سازگارى فرد با خودش، با دیگران و محیط اطرافش
مهارت موفقیت
اصطلاح موفقیت از جمله اصطلاحاتى است که متأسفانه خیلىها متناسب با معلومات و نگرش خود آن را تعریف کردهاند
یکى از دلایل عمده تعدد تعاریف موفقیت، برداشتهاى گوناگونى بوده که از این مفهوم شده است. چه بسا افرادى که به دلیل دستیابى به خواستههایشان، خود را موفق و کامیاب مىپندارند، امّا این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتبارى ندارد. و یا افرادى هستند که احساس مىکنند، موفق شدهاند اما در حقیقت چنین نیست.(2)
موفقیت در لغت
از مادّه «وفق» و «وفاق» و به معناى سازگارى، انطباق و همراهى است
موفقیت در اصطلاح
انسانى را موفق مىگویند که توانسته باشد بین تلاشها و اهدافش سازگارى و انطباق ایجاد کند و سعى و کوشش خود را قرین و همراه اهداف خویش قرار دهد
به عبارت دیگر، انسان به هدف رسیده را انسان موفّق مىگویند. اهداف انسان، متنوع و از سطوح و مراتب متعددى برخوردار است. بنابراین، موفقیت یک تعریف ندارد؛ بلکه هر فرد، بسته به این که هدف او چه باشد، تعریف خاصى از آن به دست مىآورد
عوامل موفقیت از منظر قرآن
موضوع موفقیت به صورت مختلف در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته لیکن چگونه موفق شدن و رمز و راز موفقیت و یا عوامل و موانع موفقیت چیست؟ در آیات مختلف و هر یک در جاى خود مورد اشاره قرار گرفته که به بعضى از آنها مىپردازیم
یک. اصلاح نفس
ما باید کارى انجام بدهیم که هم از درون مشکلى پیدا نکنیم، هم از بیرون. اگر چنانچه از درون مشکلى پیدا نکردیم، از بیرون مشکلى نخواهیم داشت؛ یعنى آن دشمن درونى را از بین بردیم؛ وقتى دشمن درونى از بین برود، دشمن برونى کارى نخواهد کرد
یک وقت انسان از بیگانه مىترسد، براى اینکه وابسته به آب و خاک است. امّا اگر وابسته به خاک آفرین و آب آفرین باشد، وابسته به شمس و قمر آفرین باشد؛ او هراسى ندارد! بالأخره اگر ماه خوب است، شمس خوب است، زمین خوب است، آسمان خوب است؛ آنکه شمس آفرید و قمر آفرید از همه بهتر است. گفتند
اى یار، قمر بهتر یا آنکه قمر آرد
اى یار، شکر بهتر یا آنکه شکر آرد
اگر شکر شیرین است، شکر آفرین شیرینتر است. و اگر شمس و قمر زیبا هستند، قمر و شمس آفرین زیباتر است; اینکه ذات أقدس بارى تعالى به ما فرمود
«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»(3)
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»(4)
تو دریایى. اگر انسان دریاست، گوهرى دارد؛ و اگر سلسله جبال است، معدنى دارد. باید بکوشیم این معدنهایمان معدن خوبى باشد
اینکه گفته شد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا مىکرد
لازم نیست که حتماً انسان مثل عیساى مسیح مرده را زنده کند! در این بخش مثل عیساى مسیح است. وجود مبارک عیساى مسیح فرمود: خدا توفیقى به من داد که من هر جا باشم، منشأ برکتم; پس بیاییم ما هم مثل انسانهاى موفق عالم منشأ برکت باشیم.(5)
دو. اندیشه و عقلانیت
واژه «أُولُوا الْأَلْبابِ» 16 مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با یک کمال و وصفى بیان شده است. از جمله
1 راز احکام را مىفهمند. «وَ لَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(6)
2 آیندهنگر هستند. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(7)
3 دنیا را محل عبور و گذر مىدانند نه توقفگاه و مقصد. «لِأُولِى الْأَلْبابِ الَّذِینَ; یَتَفَکَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»(8)
4 از تاریخ، درس عبرت مىگیرند. «لَقَدْ کانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِى الْأَلْبابِ»(9)
5 بهترین و برترین منطق را مىپذیرند. «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ; وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(10)
6 اهل تهجّد و عبادت مىباشند. «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ; إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»(11).(12)
سه. صبر
قرآن مىفرماید: «سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا(ى جاویدان)».(13)
چهار. خود را در محضر خدا دیدن
میزان موفقیت انسان بستگى به میزان آرامش اوست به هر اندازه که آرامش داشته باشد به همان میزان عقل و استعدادهاى او توانمند هستند این آرامش زمانى درست و واقعى است که انسان خود را در محضر خدا ببیند با اطمینان باید گفت به هر اندازه که به یاد خدا بودن و خود را در محضر خدا دیدن تقویت کند به همان میزان آرامش واقعى دست پیدا مىکند
خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید
«آنها کسانى هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد!»(14)
پنج. عمل صالح
زندگى با رضایت از اعمال ورفتار درست است که زندگى را شیرین کند
خداوند مىفرماید
«آنها که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پاکیزهترین (زندگى) نصیبشان است و بهترین سرانجامها!».(15)
عوامل عمومى موفقیت
در یک تقسیم بندى کلى، عوامل موفقیت را مىتوان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل درونى و بیرونى
مهمترین نقش را عوامل درونى بر عهده دارند و عوامل بیرونى و محیطى (مثل خانواده، دوستان و فرهنگ عمومى جامعه، وضعیت اجتماعى، اقتصادى و سیاسى) بیشتر نقش ابزارى را به عهده دارند
براى رسیدن به یک زندگى موفق، باید به افزایش توان روحى پرداخت و آن را بر پایهاى محکم و استوار بنا کرد. تنها با پرورش قدرت روانى افراد است که مىتوان کمال فردى آنها را آشکار ساخت. منظور از کمال فردى، رسیدن به احساس تعادل، آرامش و رضایت خاطر و داشتن ارتباطاتى مثبت با محیط و دیگران است
یک. مسئولیت پذیرى
واژه مسئولیت، مفهوم قدرتِ انتخاب پاسخ را در خود دارد و انسانهاى اثرگذار، انسانهایى مسئولاند. آنها شرایط و محیط را سرزنش نمىکنند. رفتار و اعمال آنها ناشى از انتخاب آزادانه و آگاهانه خود آنهاست. بر اساس ارزشها، احساساتشان را شکل مىدهند و با اراده، تقدیر خود را مىسازند
البته این بدان معنا نیست که آنان با محیطشان رابطه ندارند و محیط بر آنها اثر نمىگذارد؛ بلکه در رابطه متقابل انسان با محیط، هم اوست که دست بالا را دارد و به محیط شکل مىبخشد. بر این اساس، این سخن حکیمانه مشهور شده است که: «هیچکس نمىتواند شما را آزرده سازد، مگر آن که شما خود چنین اجازهاى را به او داده باشید». بنابراین، باید ابتکار عمل را به دست گرفت
مسئولیتپذیرى و اثرگذارى در مفاهیم اسلامى موضوعى با اهمیت و جارى مىباشد که به اختصار به نمونههایى از آن اشاره مىشود
1 مسئولیت پذیرى در برابر خود
«إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(16)؛ «تنها به اعمالتان جزا داده مىشوید»
«کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَت رَهِینهٌ»(17)؛ «هر کس در گرو اعمال خویش است!»
2 مسئولیت پذیرى در خانواده
«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»(18)؛ «اى کسانى که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید»
«وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»(19)؛ «و به پدر و مادر [خود] احسان کنید»
3 مسئولیتپذیرى در برابر بستگان و اطرافیان
قرآن کریم به صورت مختلف انسان را تذکر به رعایت رابطه با خویشاوندان داده است یک نمونه این کریمه است که مىفرماید
«وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَ الارْحامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً»(20)؛
از خدایى بپرهیزید که (همگى به عظمت او معترفید و) هنگامى که چیزى از یکدیگر مىخواهید، نام او را مىبرید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست
«خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید زیرا خداوند، کسى را که متکبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق دیگران سرباز مىزند،) دوست نمىدارد».(21)
دو. عاقبتاندیشى
عاقبتاندیشى و تدبیر، در حقیقت فعال کردن مجموعه عوامل درونى خود در رسیدن به هدف مورد نظر است. اگر ما تصویرى درست از آخر زندگى و عاقبت کارهایمان داشته باشیم، مىتوانیم با بررسى هر رفتارى از خود و آینده آن رفتار. مشخص کنیم که چه چیز براى ما بیشترین اهمیت را دارد
مردى از پیامبرصلى الله علیه وآله تقاضاى اندرز نمود. پیامبر، سه بار فرمود: در صورتى که اندرز به تو بدهم اندرزپذیر هستى؟ پاسخ داد بله. پیامبر فرمودند: «إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ یَکُ خَیْراً أَوْ رُشْداً اتَّبَعْتَهُ وَ إِنْ یَکُ شَرّاً أَوْ غَیّاً تَرَکْتَهُ»(22)؛ «هرگاه خواستى در امرى وارد شوى عاقبت آن را خوب بسنج، اگر در آن خیر و سعادت باشد به آن رسیدهاى و اگر در آن شر و فساد باشد آن را ترک گفتهاى». لذا نباید توقع داشت بدون عاقبت اندیشى به موفقیتى مناسب رسید
امیرمؤمنان علىعلیه السلام در ضمن تأکید بر عمل صالح و توجه به عاقبت کار و استقامت و پرهیزکارى، به ذکر سخن پیامبرصلى الله علیه وآله پرداخته که فرمود: «ان لکم نهایه فانتهوا الى نهایتکم»(23)؛ «قطعاً براى شما عاقبت و پایانى هست، خود را به آنجا برسانید». (عاقبت اندیش باشید و براى رسیدن به عاقبت نیک هم اکنون آماده گردید)
سه. اولویت شناسى
در آیات وروایات اسلامى به اولویت دهى در امور توجه خاص شده است. براى نمونه به چند مورد اشاره مىکنیم
1 اولویت دادن خوبها و خوبىها
«أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجّارِ»(24)؛ «آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمین قرار مىدهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران»
2 اولویت دادن به نیاز آینده
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَعلیه السلام: «أولى الاشیاء أن یتعلمها الاحداث الاشیاء التى إذا صاروا رجالا احتاجوا إلیها»(25)؛ «بهترین مطالبى که شایسته است جوانان یاد گیرند چیزهایى است که در بزرگسالى مورد نیازشان باشد و بتوانند در زندگى اجتماعى از آموختههاى دوران جوانى خود استفاده نمایند»
قال علىعلیه السلام: «العلم اکثر من ان یحاط به فخذوا من کلّ علم احسنه»(26)؛ «علم و دانش بیش از مقدارى است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمىتواند بر همه آنها واقف گردد پس از هر علمى بهتر و شایستهترش را فرا گیرید»
براى رسیدن به بهترین و موثر ترین روش اولویت بندى، به موارد ذیل توجه نمایید
- کارها را بر اساس اصول و مبنا اولویت بندى کنید؛
- بر اساس فوریت هر کارى تصمیم نگیرید؛
- کارهاى درست و مشخص را در ابتدا انجام دهید؛
- به وقت کافى براى انجام آن کار توجه داشته باشید
چهار. رعایت عدالت
رعایت عدالت موجب مىشود تعامل بین انسانها را براى هم سودمند و راضى کننده کند و همه طرفها، احساس خوشایندى در مورد تصمیم گرفته شده و توافق به عمل آمده، داشته باشند و خود را نسبت به اجراى طرح و برنامه عملى حاصل از عدالت متعهد مىدانند. این چارچوب، زندگى را نه یک صحنه رقابت، بلکه به صحنه همکارى تبدیل مىکند. بر اساس این تعریف، براى همه به اندازه کافى امکانات هست و موفقیت هر فرد، به قیمت از دست رفتن موفقیت دیگران به دست نمىآید؛ بلکه مىتوان طورى عمل کرد که همه موفق باشند، گو این که موفقیت براى هرکس معناى خاص خودش را دارد
پنج. همدلى و همفکرى
همدلى داراى آثار زیادى است که به اختصار به بعضى از آنها مىپردازیم
- از بسیارى از رفتارهاى ناخوشایند پیشگیرى مىکند
- در طرفین احساس خوشایندى به وجود مىآورد
- موجب اخذ تصمیمهاى صحیحتر مىشود
- از بسیارى تعارضها و سوء تفاهمها جلوگیرى مىکند
- موجب تعدیل و اصلاح شناخت و رفتار مىشود
- احساس آرامش افزایش مىدهد
- موجب اعتماد به نفس مىشود
- زمینه شناخت واقعى از اطرافیان را به وجود مىآورد
- روابط خانوادگى و اجتماعى را شیرین مىکند
- امنیت روانى را تقویت مىکند
- میل به همکارى و همراهى را تقویت مىکند
- بیان احساسهاى خود و دیگران را آسانتر مىکند
راهکارهاى تقویت همدلى
شنونده خوب بودن
در ارتباط با دیگران خصوصاً اعضاى خانواده شنونده خوبى باشید و به آنها فرصت دهید تا احساسهاى خود را بهراحتى بیان کنند، در واقع اصل مهم همدلى شنونده خوب بودن است
به تعبیر زیباى امیرمؤمنانعلیه السلام: «گوش دادن» یک ضرورت است و «خوب گوش کردن» یک هنر، زیرا بیشترین بهرهها را از خوب شنیدن مىتوان به دست آورد و اغلب خسارتها نیز به دلیل خوب گوش نکردن و بهره نبردن از شنیدهها است
حضرت امیرعلیه السلام چنین مىفرماید: «عود اذنک حسن الاستماع»(27)؛ «گوش خود را به «خوب شنیدن» عادت بده!»
ابراز احساسات
احساسهاى خود را با اعضاى خانواده در میان بگذارید. هنگام همدلى، احساسهاى خود را شمرده بیان کنید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشترى بنماید. اینگونه ابراز محبت در سیره و کلام معصومینعلیهم السلام نیز به وفور یافت مىشود
از رسول اکرمصلى الله علیه وآله روایت شده است که فرمودند: «لیس منَّا مَن لم یرحم صغیرنا و لم یوقِّر کبیرنا»(28)؛ «از ما نیست کسى که با کودکان مهربان نباشد، و به بزرگان احترام نگذارد»
بنا بر آنچه گفته شد؛ از نظر قرآن، موفقیت واقعى در این است که انسان در زندگى، جایگاه و وظیفه خود را بشناسد و از برنامه زندگىاى که خدا براى او
هدفمندى در زندگى
«هدف» از لوازم اصلى زندگى سعادتمندانه و معنادار است. انسان زمانى آرامش دارد که افق روشنى براى آینده خود ترسیم کند. بدترین حالت براى بشر، وقتى است که احساس سرگردانى کند و بلاتکلیف بماند
همچنان که همه مخلوقات، بر پایه هدفى خلق شدهاند، انسان هم – که اعجوبه خلقت است – در این هستى بدون هدف خلق نشده
به فرمایش حضرت علىعلیه السلام: «فما خلق امرؤ عبثا»(1)؛ «کسى بدون هدف [و بیهوده آفریده نشده است»
انسانى که بدون هدف خلق نشده، همه اعمالش باید بر پایه هدفى صورت بگیرد. در این عمر کوتاه زندگى، نباید به اهداف متفاوت در یک زمان پرداخت، بنابراین باید هدفى را که ارزشمندتر است انتخاب نمود. اگر اهداف متفاوت و متعددى دنبال شود و در راستاى یکدیگر نباشد، ممکن است به سرانجام نرسد
امام على علیه السلام مىفرماید: «من اوما الى متفاوت خذلته الحیل»(2)؛ «کسى که به کارهاى مختلف بپردازد، نقشهها [و پیشبینىهایش] به جایى نمىرسد»
و اگر به جایى هم رسید مسائل مهمتر را ضایع خواهد کرد، چنان که حضرت علىعلیه السلام فرمودند: «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم»(3)؛ «کسى که به امور غیرمهم بپردازد، مسائل مهمتر را ضایع مىسازد»
کسى که دنبال موفقیت در کارهاست باید در ابتداى امر، هدف خود را مشخص کند و بعد از اینکه مهمترین هدف را شناسایى کرد، با تمام توان جهت رسیدن به آن تلاش نماید، چرا که موفقیت انسان در کارهایى است که فکر و اندیشه را در همان کار به کار مىگیرد
امام على علیه السلام فرمودند: «ان رایک لا یتسع لکل شىء ففرغه للمهم»(4)؛ «فکر تو وسعتى که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را براى امور مهم فارغ بگذار»
تعریف هدف
لغت شناسان براى واژه هدف چند معنا ذکر کردهاند
- هر چیز بلند و برافراشته
- نشانه تیر
- آن چه آدمى براى رسیدن به آن بکوشد از قبیل: مقام و مال و;
- مقصود و غایت.(5)
زمینه ها و ریشه هاى سؤال از «هدف زندگى»!!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]