سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه دانش انسان افزون شود، بر ادبش افزوده و بیم وی از پرودگارش، دو چندان شود . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:3 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word) دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله مهارت زندگی فایل ورد (word)

پیشگفتار  
مفهوم مهارت‏  
تعریف مهارت‏هاى زندگى‏  
ضرورت و اهمیت آموزش مهارت‏هاى زندگى‏  
اهداف مهارت‏هاى زندگى‏  
مهارت موفقیت‏  
موفقیت در لغت‏  
موفقیت در اصطلاح‏  
عوامل موفقیت از منظر قرآن‏  
عوامل عمومى موفقیت‏  
هدفمندى در زندگى‏  
تعریف هدف‏  
زمینه ‏ها و ریشه‏ هاى سؤال از «هدف زندگى»!!  
انواع هدف‏  
عوامل مؤثر در هدف زندگى‏  
شاخصه‏هاى عزت نفس‏  
راه کسب همت‏  
عوامل کوتاه همتى‏  
مهارت عبور از بحران‏  
مدیریت بحران‏  
آثار بحران در انسان‏  
مهارت‏هاى عبور از بحران‏  
پیامدهاى بى‏نظمى‏  
چگونه برنامه‏ریزى کنیم؟  
روش‏هاى ارتباط کلامى براى آرامش‏  
مهارت ایجاد آرامش در زندگى‏  
مهارت ایجاد شادى و نشاط  
تعریف شادى‏  
تعریف نشاط  
راه‏ها و عوامل ایجاد نشاط و شادى‏  
آثار فردى شادى و نشاط  
شادى‏هاى ممنوع!!  
چند توصیه براى شاد بودن‏  

 مفهوم مهارت‏

 مهارت در فرهنگ دهخدا به معنى زیرکى و رسایى در کار و استادى و زبردستى است. مهارت یک قابلیت یادگیرى است یا به زبانى دیگر استعداد انجام یا پیش‏بینى نتایج با حداقل صرف زمان و انرژى است

 مهارت‏ها اغلب به دو دسته تقسیم مى‏شوند

 الف. مهارت‏هاى عمومى، ب. مهارت‏هاى تخصصى

 تعریف مهارت‏هاى زندگى‏

 سازمان جهانى بهداشت مهارت‏هاى زندگى را چنین تعریف نموده است

 توانایى انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه‏اى که فرد بتواند با چالش‏ها و ضروریات زندگى روزمره خود کنار بیاید. )who 4991(

 به طور کلى مهارت‏هاى زندگى عبارتند از توانایى‏هایى‏که منجر به ارتقاى بهداشت روانى افراد جامعه، غناى روابط انسانى، افزایش سلامت و رفتارهاى سالم در سطح جامعه مى‏گردند. مهارت‏هاى زندگى هم به صورت یک راهکار ارتقاى سلامت روانى و هم به صورت ابزارى در پیشگیرى از آسیب‏هاى روانى – اجتماعى‏اى که جامعه به آن مبتلا شده (نظیر اعتیاد، خشونت‏هاى خانگى و اجتماعى، آزار کودکان، خودکشى، و موارد مشابه) قابل استفاده است

 بعضى مهارت را هنر تبدیل «علم» به «عمل» دانسته‏اند

 مهارت از سه مولفه «فهم، سرعت و دقت» تشکیل مى‏گردد و مهارت در زندگى، به معنى به کاربردن معلومات در صحنه‏ى واقعى زندگى مى‏باشد. مهارت در زندگى به دو بخش عمده تقسیم مى‏شود

 الف. راه‏هاى مقابله با مشکلات و بحران به بهترین وجه؛

 ب. استفاده بهینه از موقعیت موجود

 به عبارت دیگر مهارت زندگى به معناى جلب منافع و دفع ضرر در زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى مى‏باشد

 ضرورت و اهمیت آموزش مهارت‏هاى زندگى‏

 داشتن یک زندگى منطقى، سالم، هدفمند و انعطاف‏پذیر براى مواجهه با مشکلات و فراز و نشیب‏هاى آن، خواسته ى هر انسان خردمندى است، اما چرا دست‏یابى به این هدف ارزشمند دست‏کم براى بسیارى از ما میسر نیست، سؤالى است که با طرح موضوعى به نام «مهارت‏هاى زندگى» امکان پاسخ‏گویى مى‏یابد

 اهداف مهارت‏هاى زندگى‏

 بخشى از اهداف مهارت‏هاى زندگى عبارت است از

 - تقویت اعتماد به نفس؛

 - تقویت روحیه‏ى مشارکت و همکارى؛

 - رشد و تقویت عواطف انسانى؛

 - ایجاد روحیه‏ى مقاومت در برابر تبلیغات مسموم؛

 - کمک به شناسایى و بیان احساسات؛

 - تأمین سلامت جسمى و بهداشت روانى؛

 - تقویت مهارت‏هاى ارتباطى؛

 - تقویت روحیه‏ى کار و تلاش؛

 - ارتقاء سازگارى فرد با خودش، با دیگران و محیط اطرافش

 مهارت موفقیت‏

 اصطلاح موفقیت از جمله اصطلاحاتى است که متأسفانه خیلى‏ها متناسب با معلومات و نگرش خود آن را تعریف کرده‏اند

 یکى از دلایل عمده تعدد تعاریف موفقیت، برداشت‏هاى گوناگونى بوده که از این مفهوم شده است. چه بسا افرادى که به دلیل دستیابى به خواسته‏هایشان، خود را موفق و کامیاب مى‏پندارند، امّا این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتبارى ندارد. و یا افرادى هستند که احساس مى‏کنند، موفق شده‏اند اما در حقیقت چنین نیست.(2)

 موفقیت در لغت‏

 از مادّه «وفق» و «وفاق» و به معناى سازگارى، انطباق و همراهى است

 موفقیت در اصطلاح‏

 انسانى را موفق مى‏گویند که توانسته باشد بین تلاش‏ها و اهدافش سازگارى و انطباق ایجاد کند و سعى و کوشش خود را قرین و همراه اهداف خویش قرار دهد

 به عبارت دیگر، انسان به هدف رسیده را انسان موفّق مى‏گویند. اهداف انسان، متنوع و از سطوح و مراتب متعددى برخوردار است. بنابراین، موفقیت یک تعریف ندارد؛ بلکه هر فرد، بسته به این که هدف او چه باشد، تعریف خاصى از آن به دست مى‏آورد

 عوامل موفقیت از منظر قرآن‏

 موضوع موفقیت به صورت مختلف در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته لیکن چگونه موفق شدن و رمز و راز موفقیت و یا عوامل و موانع موفقیت چیست؟ در آیات مختلف و هر یک در جاى خود مورد اشاره قرار گرفته که به بعضى از آنها مى‏پردازیم

 یک. اصلاح نفس‏

 ما باید کارى انجام بدهیم که هم از درون مشکلى پیدا نکنیم، هم از بیرون. اگر چنانچه از درون مشکلى پیدا نکردیم، از بیرون مشکلى نخواهیم داشت؛ یعنى آن دشمن درونى را از بین بردیم؛ وقتى دشمن درونى از بین برود، دشمن برونى کارى نخواهد کرد

 یک وقت انسان از بیگانه مى‏ترسد، براى اینکه وابسته به آب و خاک است. امّا اگر وابسته به خاک آفرین و آب آفرین باشد، وابسته به شمس و قمر آفرین باشد؛ او هراسى ندارد! بالأخره اگر ماه خوب است، شمس خوب است، زمین خوب است، آسمان خوب است؛ آنکه شمس آفرید و قمر آفرید از همه بهتر است. گفتند

 اى یار، قمر بهتر یا آنکه قمر آرد

اى یار، شکر بهتر یا آنکه شکر آرد

 اگر شکر شیرین است، شکر آفرین شیرین‏تر است. و اگر شمس و قمر زیبا هستند، قمر و شمس آفرین زیباتر است; اینکه ذات أقدس بارى تعالى به ما فرمود

 «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»(3)

 «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَهَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»(4)

 تو دریایى. اگر انسان دریاست، گوهرى دارد؛ و اگر سلسله جبال است، معدنى دارد. باید بکوشیم این معدن‏هایمان معدن خوبى باشد

 اینکه گفته شد

 فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا مى‏کرد

 لازم نیست که حتماً انسان مثل عیساى مسیح مرده را زنده کند! در این بخش مثل عیساى مسیح است. وجود مبارک عیساى مسیح فرمود: خدا توفیقى به من داد که من هر جا باشم، منشأ برکتم; پس بیاییم ما هم مثل انسان‏هاى موفق عالم منشأ برکت باشیم.(5)

 دو. اندیشه و عقلانیت‏

 واژه «أُولُوا الْأَلْبابِ» 16 مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با یک کمال و وصفى بیان شده است. از جمله

 1 راز احکام را مى‏فهمند. «وَ لَکُمْ فِى الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(6)

 2 آینده‏نگر هستند. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِى الْأَلْبابِ»(7)

 3 دنیا را محل عبور و گذر مى‏دانند نه توقف‏گاه و مقصد. «لِأُولِى الْأَلْبابِ الَّذِینَ; یَتَفَکَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا»(8)

 4 از تاریخ، درس عبرت مى‏گیرند. «لَقَدْ کانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِى الْأَلْبابِ»(9)

 5 بهترین و برترین منطق را مى‏پذیرند. «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ; وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»(10)

 6 اهل تهجّد و عبادت مى‏باشند. «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ; إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»(11).(12)

  سه. صبر

 قرآن مى‏فرماید: «سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا(ى جاویدان)».(13)

  چهار. خود را در محضر خدا دیدن‏

 میزان موفقیت انسان بستگى به میزان آرامش اوست به هر اندازه که آرامش داشته باشد به همان میزان عقل و استعدادهاى او توانمند هستند این آرامش زمانى درست و واقعى است که انسان خود را در محضر خدا ببیند با اطمینان باید گفت به هر اندازه که به یاد خدا بودن و خود را در محضر خدا دیدن تقویت کند به همان میزان آرامش واقعى دست پیدا مى‏کند

 خداوند متعال در قرآن کریم مى‏فرماید

 «آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏اند، و دل‏هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‏ها آرامش مى‏یابد!»(14)

  پنج. عمل صالح‏

 زندگى با رضایت از اعمال ورفتار درست است که زندگى را شیرین کند

 خداوند مى‏فرماید

 «آنها که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، پاکیزه‏ترین (زندگى) نصیبشان است و بهترین سرانجام‏ها!».(15)

 عوامل عمومى موفقیت‏

 در یک تقسیم بندى کلى، عوامل موفقیت را مى‏توان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل درونى و بیرونى

 مهم‏ترین نقش را عوامل درونى بر عهده دارند و عوامل بیرونى و محیطى (مثل خانواده، دوستان و فرهنگ عمومى جامعه، وضعیت اجتماعى، اقتصادى و سیاسى) بیشتر نقش ابزارى را به عهده دارند

 براى رسیدن به یک زندگى موفق، باید به افزایش توان روحى پرداخت و آن را بر پایه‏اى محکم و استوار بنا کرد. تنها با پرورش قدرت روانى افراد است که مى‏توان کمال فردى آنها را آشکار ساخت. منظور از کمال فردى، رسیدن به احساس تعادل، آرامش و رضایت خاطر و داشتن ارتباطاتى مثبت با محیط و دیگران است

  یک. مسئولیت پذیرى‏

 واژه مسئولیت، مفهوم قدرتِ انتخاب پاسخ را در خود دارد و انسان‏هاى اثرگذار، انسان‏هایى مسئول‏اند. آنها شرایط و محیط را سرزنش نمى‏کنند. رفتار و اعمال آنها ناشى از انتخاب آزادانه و آگاهانه خود آنهاست. بر اساس ارزش‏ها، احساساتشان را شکل مى‏دهند و با اراده، تقدیر خود را مى‏سازند

 البته این بدان معنا نیست که آنان با محیطشان رابطه ندارند و محیط بر آنها اثر نمى‏گذارد؛ بلکه در رابطه متقابل انسان با محیط، هم اوست که دست بالا را دارد و به محیط شکل مى‏بخشد. بر این اساس، این سخن حکیمانه مشهور شده است که: «هیچ‏کس نمى‏تواند شما را آزرده سازد، مگر آن که شما خود چنین اجازه‏اى را به او داده باشید». بنابراین، باید ابتکار عمل را به دست گرفت

 مسئولیت‏پذیرى و اثرگذارى در مفاهیم اسلامى موضوعى با اهمیت و جارى مى‏باشد که به اختصار به نمونه‏هایى از آن اشاره مى‏شود

 1 مسئولیت پذیرى در برابر خود

 «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(16)؛ «تنها به اعمالتان جزا داده مى‏شوید»

 «کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَت رَهِینهٌ»(17)؛ «هر کس در گرو اعمال خویش است!»

 2 مسئولیت پذیرى در خانواده‏

 «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً»(18)؛ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید»

 «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»(19)؛ «و به پدر و مادر [خود] احسان کنید»

 3 مسئولیت‏پذیرى در برابر بستگان و اطرافیان‏

 قرآن کریم به صورت مختلف انسان را تذکر به رعایت رابطه با خویشاوندان داده است یک نمونه این کریمه است که مى‏فرماید

 «وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَ الارْحامَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً»(20)؛

 از خدایى بپرهیزید که (همگى به عظمت او معترفید و) هنگامى که چیزى از یکدیگر مى‏خواهید، نام او را مى‏برید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست

 «خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید زیرا خداوند، کسى را که متکبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق دیگران سرباز مى‏زند،) دوست نمى‏دارد».(21)

  دو. عاقبت‏اندیشى‏

 عاقبت‏اندیشى و تدبیر، در حقیقت فعال کردن مجموعه عوامل درونى خود در رسیدن به هدف مورد نظر است. اگر ما تصویرى درست از آخر زندگى و عاقبت کارهایمان داشته باشیم، مى‏توانیم با بررسى هر رفتارى از خود و آینده آن رفتار. مشخص کنیم که چه چیز براى ما بیشترین اهمیت را دارد

 مردى از پیامبرصلى الله علیه وآله تقاضاى اندرز نمود. پیامبر، سه بار فرمود: در صورتى که اندرز به تو بدهم اندرزپذیر هستى؟ پاسخ داد بله. پیامبر فرمودند: «إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ یَکُ خَیْراً أَوْ رُشْداً اتَّبَعْتَهُ وَ إِنْ یَکُ شَرّاً أَوْ غَیّاً تَرَکْتَهُ»(22)؛ «هرگاه خواستى در امرى وارد شوى عاقبت آن را خوب بسنج، اگر در آن خیر و سعادت باشد به آن رسیده‏اى و اگر در آن شر و فساد باشد آن را ترک گفته‏اى». لذا نباید توقع داشت بدون عاقبت اندیشى به موفقیتى مناسب رسید

 امیرمؤمنان على‏علیه السلام در ضمن تأکید بر عمل صالح و توجه به عاقبت کار و استقامت و پرهیزکارى، به ذکر سخن پیامبرصلى الله علیه وآله پرداخته که فرمود: «ان لکم نهایه فانتهوا الى نهایتکم»(23)؛ «قطعاً براى شما عاقبت و پایانى هست، خود را به آنجا برسانید». (عاقبت اندیش باشید و براى رسیدن به عاقبت نیک هم اکنون آماده گردید)

  سه. اولویت شناسى‏

 در آیات وروایات اسلامى به اولویت دهى در امور توجه خاص شده است. براى نمونه به چند مورد اشاره مى‏کنیم

 1 اولویت دادن خوب‏ها و خوبى‏ها

 «أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجّارِ»(24)؛ «آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمین قرار مى‏دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران»

 2 اولویت دادن به نیاز آینده‏

 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ‏علیه السلام: «أولى الاشیاء أن یتعلمها الاحداث الاشیاء التى إذا صاروا رجالا احتاجوا إلیها»(25)؛ «بهترین مطالبى که شایسته است جوانان یاد گیرند چیزهایى است که در بزرگسالى مورد نیازشان باشد و بتوانند در زندگى اجتماعى از آموخته‏هاى دوران جوانى خود استفاده نمایند»

 قال على‏علیه السلام: «العلم اکثر من ان یحاط به فخذوا من کلّ علم احسنه»(26)؛ «علم و دانش بیش از مقدارى است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمى‏تواند بر همه آنها واقف گردد پس از هر علمى بهتر و شایسته‏ترش را فرا گیرید»

 براى رسیدن به بهترین و موثر ترین روش اولویت بندى، به موارد ذیل توجه نمایید

 - کارها را بر اساس اصول و مبنا اولویت بندى کنید؛

 - بر اساس فوریت هر کارى تصمیم نگیرید؛

 - کارهاى درست و مشخص را در ابتدا انجام دهید؛

 - به وقت کافى براى انجام آن کار توجه داشته باشید

  چهار. رعایت عدالت‏

 رعایت عدالت موجب مى‏شود تعامل بین انسان‏ها را براى هم سودمند و راضى کننده کند و همه طرف‏ها، احساس خوشایندى در مورد تصمیم گرفته شده و توافق به عمل آمده، داشته باشند و خود را نسبت به اجراى طرح و برنامه عملى حاصل از عدالت متعهد مى‏دانند. این چارچوب، زندگى را نه یک صحنه رقابت، بلکه به صحنه همکارى تبدیل مى‏کند. بر اساس این تعریف، براى همه به اندازه کافى امکانات هست و موفقیت هر فرد، به قیمت از دست رفتن موفقیت دیگران به دست نمى‏آید؛ بلکه مى‏توان طورى عمل کرد که همه موفق باشند، گو این که موفقیت براى هرکس معناى خاص خودش را دارد

  پنج. همدلى و همفکرى‏

 همدلى داراى آثار زیادى است که به اختصار به بعضى از آنها مى‏پردازیم

 - از بسیارى از رفتارهاى ناخوشایند پیشگیرى مى‏کند

 - در طرفین احساس خوشایندى به وجود مى‏آورد

 - موجب اخذ تصمیم‏هاى صحیح‏تر مى‏شود

 - از بسیارى تعارض‏ها و سوء تفاهم‏ها جلوگیرى مى‏کند

 - موجب تعدیل و اصلاح شناخت و رفتار مى‏شود

 - احساس آرامش افزایش مى‏دهد

 - موجب اعتماد به نفس مى‏شود

 - زمینه شناخت واقعى از اطرافیان را به وجود مى‏آورد

 - روابط خانوادگى و اجتماعى را شیرین مى‏کند

 - امنیت روانى را تقویت مى‏کند

 - میل به همکارى و همراهى را تقویت مى‏کند

 - بیان احساس‏هاى خود و دیگران را آسان‏تر مى‏کند

 راهکارهاى تقویت همدلى‏

 شنونده خوب بودن‏

 در ارتباط با دیگران خصوصاً اعضاى خانواده شنونده خوبى باشید و به آن‏ها فرصت دهید تا احساس‏هاى خود را به‏راحتى بیان کنند، در واقع اصل مهم همدلى شنونده خوب بودن است

 به تعبیر زیباى امیرمؤمنان‏علیه السلام: «گوش دادن» یک ضرورت است و «خوب گوش کردن» یک هنر، زیرا بیشترین بهره‏ها را از خوب شنیدن مى‏توان به دست آورد و اغلب خسارت‏ها نیز به دلیل خوب گوش نکردن و بهره نبردن از شنیده‏ها است

 حضرت امیرعلیه السلام چنین مى‏فرماید: «عود اذنک حسن الاستماع»(27)؛ «گوش خود را به «خوب شنیدن» عادت بده!»

 ابراز احساسات‏

 احساس‏هاى خود را با اعضاى خانواده در میان بگذارید. هنگام همدلى، احساس‏هاى خود را شمرده بیان کنید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشترى بنماید. این‏گونه ابراز محبت در سیره و کلام معصومین‏علیهم السلام نیز به وفور یافت مى‏شود

 از رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله روایت شده است که فرمودند: «لیس منَّا مَن لم یرحم صغیرنا و لم یوقِّر کبیرنا»(28)؛ «از ما نیست کسى که با کودکان مهربان نباشد، و به بزرگان احترام نگذارد»

 بنا بر آنچه گفته شد؛ از نظر قرآن، موفقیت واقعى در این است که انسان در زندگى، جایگاه و وظیفه خود را بشناسد و از برنامه زندگى‏اى که خدا براى او

     هدفمندى در زندگى‏

  «هدف» از لوازم اصلى زندگى سعادتمندانه و معنادار است. انسان زمانى آرامش دارد که افق روشنى براى آینده خود ترسیم کند. بدترین حالت براى بشر، وقتى است که احساس سرگردانى کند و بلاتکلیف بماند

 هم‏چنان که همه مخلوقات، بر پایه هدفى خلق شده‏اند، انسان هم – که اعجوبه خلقت است – در این هستى بدون هدف خلق نشده

 به فرمایش حضرت على‏علیه السلام: «فما خلق امرؤ عبثا»(1)؛ «کسى بدون هدف [و بیهوده آفریده نشده است»

 انسانى که بدون هدف خلق نشده، همه اعمالش باید بر پایه هدفى صورت بگیرد. در این عمر کوتاه زندگى، نباید به اهداف متفاوت در یک زمان پرداخت، بنابراین باید هدفى را که ارزشمندتر است انتخاب نمود. اگر اهداف متفاوت و متعددى دنبال شود و در راستاى یکدیگر نباشد، ممکن است به سرانجام نرسد

 امام على‏ علیه السلام مى‏فرماید: «من اوما الى متفاوت خذلته الحیل»(2)؛ «کسى که به کارهاى مختلف بپردازد، نقشه‏ها [و پیش‏بینى‏هایش‏] به جایى نمى‏رسد»

 و اگر به جایى هم رسید مسائل مهم‏تر را ضایع خواهد کرد، چنان که حضرت على‏علیه السلام فرمودند: «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم»(3)؛ «کسى که به امور غیرمهم بپردازد، مسائل مهم‏تر را ضایع مى‏سازد»

 کسى که دنبال موفقیت در کارهاست باید در ابتداى امر، هدف خود را مشخص کند و بعد از اینکه مهمترین هدف را شناسایى کرد، با تمام توان جهت رسیدن به آن تلاش نماید، چرا که موفقیت انسان در کارهایى است که فکر و اندیشه را در همان کار به کار مى‏گیرد

 امام على‏ علیه السلام فرمودند: «ان رایک لا یتسع لکل شى‏ء ففرغه للمهم»(4)؛ «فکر تو وسعتى که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را براى امور مهم فارغ بگذار»

 تعریف هدف‏

 لغت شناسان براى واژه هدف چند معنا ذکر کرده‏اند

 - هر چیز بلند و برافراشته‏

 - نشانه تیر

 - آن چه آدمى براى رسیدن به آن بکوشد از قبیل: مقام و مال و;

 - مقصود و غایت.(5)

 زمینه ‏ها و ریشه‏ هاى سؤال از «هدف زندگى»!!

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ