سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 95 خرداد 16 , ساعت 10:1 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  تحقیق آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد؟ فایل ورد (word) دارای 102 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد؟ فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد؟ فایل ورد (word)

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش;

اهداف پژوهش;

تعریف مفاهیم

فصل دوم

تاریخچه  سلامت روانی

تعریف سلامت  روانی

اهداف سلامت روانی

دید گاهها و نظریه ها در سلامت روانی

شاخصهای سلامت روانی

ویژگی  افراد سالم از لحاظ روانی

سلامت روان از دیدگاه آدلر

سلامت روان از دید گاه اریکسون

سلامت روان از دیدگاه  اریک فروم

نگاهی به مفهوم شخصیت

نظریه های  شخصیت

نظریه فروید

الف :  نیاز رفتن به سوی مردم ( شخصیت مطیع )

ب)  نیاز به دور شدن از مردم  ( شخصیت جدا )

ج .  نیاز  علیه بر مردم ( شخصیت پر خاشگر )

طبقه  بندی  شخصیت  در قالب گونه های  بدنی

نظریه کرچمه

نظریه یونگ راجع به شخصیت

علائم شخصیتی که در تفکر و گرایش درونگرا  و برونگرا  معمولا  دیده می شود

روش های اساسی سنجش شخصیت

علایم تجربی متمایز کننده برون گرایان و درون گرایان بر حسب آیزینگ;

نظریه مورد قبول اینجانب درباره تیپ شخصیتی درونگرا – برونگرا

نظریه مورد قبول اینجانب  درباره سلامت روانی

تحقیقات انجام شده مشابه  پژوهش حاضر و مشابه موضوع پژوهش;

فصل سوم

مقدمه

جامعه آماری

روش نمونه گیری

حجم نمونه

ابزار پژوهش;

1-پرسشنامه شخصیت آیزینگ 

2- تست Scl-

روش اجرا

روشهای تجزیه و تحلیل آماری

فصل چهارم

مقدمه

جدول  شماره 1 = نمرات سلامت  روانی

جدول شماره 2 = نمرات تیپ شخصی

جدول  شماره 3 = رتبه بندی نمرات

محاسبات

تفسیر نتایج

فصل پنجم

خلاصه پژوهش;

محدودیتهای پژوهش;

پیشنهادات پژوهش;

فهرست منابع

پیوست ها

پاسخنامه آزمون شخصیت آیزینگ;

کلید آزمون شخصیت آیزینگ;

کلید آزمون شخصیتی آیزینگ;

کلید آزمون شخصیت آیزینگ;

آزمون scl-

پاسخنامه آزمون SCL-

بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق آیا بین سلامت روانی افراد درونگرا با سلامت روانی افراد برونگرا تفاوت وجود دارد؟ فایل ورد (word)

1- دکتر پارسا /  محمد 1366 زمینه روانشناسی تهران انتشارات پیوند

2- لارنس / 1994 روانشناسی شخصیت  ترجمه جوادی جعفر / خدمات فرهنگی سیاسی

3- شاملو / سعید / 1374 مکتبهای نظریه های در روانشناسی شخصیت – تهران / رشد

4- شعاری نژاد / 1371 درآمدی بر روانشناسی انسان

5-نجی حمز / روانشناسی عمومی

6- ساپینگتون / اند روای (  1377 )/ حسین شاهی براواتی / بهداشت روانی

7- گنجی ، حمزه /بهداشت روانی / انتشارات ارسباران ،

8- میلانی فر ، بهروز / بهداشت روانی / شهر قومس ،

9-دلاور ، علی / روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی /

10- پارسا ، محمد /بنیاد های روانشناسی/انتشارات سخنی ،

11-ادیب چی ، فاضله /  رابطه بهداشت روانی و گرایش مذهبی در دانشجویان دانشگاه  و حوزه دانشگاه آزاد – واحد تهران مرکز 

12- بنی جمالی شکوه سادات ، احدی حسن / بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی/  نشر  نی 

13-شهیدی ، شهریار / حمیده مصطفی / اصول و مبانی  بهداشت روانی / انتشارات  سمت

14- هومن ، عباس / هنجار یابی پرسشنامه سلامت عمومی بر روی دانشجویان دوره کارشناسی

15- دانشگاه تربیت معلم / دانشگاه تربیت معلم / موسسه تحقیقاتی تربیتی ،

16- نجات ، حمید ، آزاد  ، حسین ( 1378)  سلامت روان از دیدگاه آلیس . فصلنامه اصول بهداشت روانی سال اول شماره

17- گنجی ، حمزه ( 1382 ) بهداشت روانی  انتشارات ارسباران

18- سهرابی ، حمید رضا ( 1380) سلامت روانی تهران

19- دارابی ، جعفر ، مجله فرهنگ و پژوهش  سه شنبه 24 آذر / شماره

20- محمودی ، مینا / بررسی و مقایسه بهداشت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز مجتمع ولیعصر/ 85-

21- سلیمانی روز بهانی  ، سارا / بررسی  تیپ های شخصیتی  درونگرا و برونگرا – / 84-

22- همیتان ، فاطمه /  بررسی میزان اضطراب در تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا – / 84-

23- کرمی ، یوسف / آمار غیر پارامتری برای علوم رفتاری

تاریخچه  سلامت روانی

 با توجه به بیماریها ی روانی  از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصا زندگی اجتماعی  را شروع کرده همواره بوده است در حقیقت روان پزشکی را می توان  قدیمی ترین  حرفه و تازه ترین  علم  به شمار آورده قدیمی ترین ،چون بیماران  روانی  را مانند  بیماران جسمی باید  درمان  کرد علل سر شتی و فرضیه مزاجها از همان  بقراط و جالینوس وجود داشته و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم  ، برای آنکه  تقریبا از سال 1930 بعد از تشکیل اولین  کنگره بین المللی  ( CONGRESS INTERNATIONAL )  بهداشت روانی  کار خود را شروع کرده از اسناد و مدارک موجود  چنین  استنباط  می شود  که تا اواخر  قرن 18 و هم زمان با انقلاب  کبیر فرانسه از تاریخچه  سلامت روانی اطلاعات  کافی در دست نیست اما در اوایل قرن 13  و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی  واکنش  آنها مورد بحث قرار گرفت و بعلاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و کشور های  دیگر کشاند و این زمینه جدید برای بیماریهای  روان تنی  شد

 اولین روانپزشک به نام جان[1]  ویر که در سال 1515 در دهکده ای که در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود  پس از اتمام دوران رشد در سال 1563 کتابی در سوئیس  نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشکی دارد و نهضت روانکاری که توسط فروید به اوج قدرت رسید  از اوائل قرن 20  از ابتدا توسط ژوزف[2] بروئر اتریشی که علائم هیستریک ، یک زن جوان را معالجه کرد شروع شده  در قرن بیستم  تئوری های  مختلف روانکاری  روانپزشکی – دینامیک – ژنتیک – بیولوژی- ارتباط جسم  و روان – تئوریهای سرشتی – معالجه  درباره اثرات الکترو  شوک و  عمل  جراحی مغز در بعضی  از بیماریهای  روانی ، گشایش مراکز  اورژانس روانپزشکی  بعلت بروز  جنگ جهانی  دوم  و مطالعات  اپیدولوژیک کودکان که از خانواده هایشان  جدا و به  سایر کشورها  مخصوصا  سوئیس  پناه آورده شده بودند شد

در سال 1930 اولین کنگره بین المللی سلامت روانی با شرکت نمایندگان  پنجاه کشور  در واشنگتن  تشکیل شده و مسائل روشن کشورها از قبیل  : تأسیس بیمارستانها ، مراکز کودکان  عقب مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار  گرفت

 در سال  1984 فدراسیون جهانی سلامت  روانی  بنیان گذار شد  و در همان  سال این فدراسیون به عضویت رسمی  سازمان یونسکو [3] سازمان سلامت [4] روانی  در آمد و سازمان جهانی  بهداشت در ژنو نقش رهبری  رسمی  فدراسیون جهانی بهداشت را بر عهده گرفت

از آن تاریخ به بعد هر سال  یک جلسه بین المللی و هر چهار سال یکبار کنگره  جهانی  تشکیل شده و می شود  و در نتیجه تلاش و کوششهای  پیگیر روز  18  فروردین مطابق با هفتم آوریل روز جهانی  بهداشت اعلام شد و در سراسر  جهان مسائل بهداشتی کشور ها مورد بررسی  قرار گرفت و از مسئو لین  بهداشتی کشور های  مختلف خواسته شده تا برنامه  های سلامت  روانی را جزء  بر نامه های عمومی  قرار  دهند .  ( میلانی  فر ،  1374 )

 تعریف سلامت  روانی

 برای سلامت روانی  تعاریف  زیادی  از سوی متخصصین مربوطه ارائه شده است  با توجه  به پیچیدگی های روان انسان و دشواری شناخت انسان  به طور کلی ، هر یک  از تعاریف به جنبه هایی از روان انسان توجه کرده و بنابراین نمیتوان  تعریف جامع  و  مانعی برای سلامت روانی عرضه کرده اما  به برخی از آنها اشاره می کنیم

    1 – علم و هنر نگهداری و به حداکثر رساندن سلامت  روانی و پیشگیری از بیماری های روانی . (شاملو،1360)

    2-فراهم آوردن  اوضاع و احوال  محیطی ، نظرات  هیجانی و عادتهای تفکر که از نا سازگاری شخصی جلوگیری می کنند

   3- مطالعه اصول .و  روشهای گسترش سلامت عقلی و جبران  نا بسامانی های روانی . ( شعاری نژاد ، 1362)

    4- سلامت روانی عبارت است از اینکه رفتار ها و عادات و طرز تلقی ها  و افکار و ارزشهای  فرد را به گونه ای سازمان دهیم که منجر به رشد  همه  جنبه های  ضروری  و سعادت اجتماعی  بشود . ( لطف آبادی  ، 1366)

سلامت روانی علمی است در خدمت بهزیستی  و رفاه اجتماعی که هدف آن شناسایی علل و عوامل موثر  در ایجاد بیماریهای روانی ، سعی  در پیشگیری آنها  و شناخت عواملی است که منجر به یک زندگی شاد ، سالم و بهنجار می شود

 واژه  بهداشت  از دو کلمه « به  »  به معنی  نیکو  و پسندیده و « داشت »  به معنی  نگاه  داشتن و حفظ کردن تشکیل شده است که معنی  ساده آن  حفظ و نگهداری چیزی به نحو  نیکو  و مطلوب است پس  بهداشت در واقع  یک فرآیند است  که از طریق  آن و با استفاده از راهکار های  مناسب به حفظ و نگهداری آنچه با ارزش  است می پردازیم


اهداف سلامت روانی

 در اکثر  کتب درسی اهداف  و مقاصد سلامت  روانی همان  اهداف  و مقاصدی است که بهداشت عمومی  سعی در عمل کردن به آنها دارد ،  با این تفاوت که سلامت روانی با حفظ سلامت روان و بهبود وضع روانی سرو کار دارد در حالی که محور  اصلی بهداشت عمومی  سلامت جسمی افراد جامعه است . ما اهداف سلامت روانی را در اینجا ذکر  می کنیم . و اکثر متخصصین درباره اهداف  با هم   توافق دارند . که این  اهداف عبارتند از

1- ایجاد سلامت به وسیله  پیشگیری از بروز  بیماریهای  روانی

2- کنترل  عوامل موثر در بروز  بیماری روانی و تشخیص زود رس بیماری های روانی

3- پیشگیری از عوامل ناشی از بازگشت  بیماریهای  روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری  روابط  صحیح انسانی

4- درمان به موقع بیماری روانی

5- ایجاد  سیستم های  حمایتی اجتماعی  و روانی

6-  شناخت علل و نحوه  شیوع بیماریهای روانی[5]

سازمان بهداشت  جهانی  این اهداف را در سه بخش کلی  یعنی   پیشگیری ، درمان و باز توانی  یا توانبخشی تقسیم  کرده و بنا به توصیه این سازمان  سلامت  روانی باید از طریق چهار کانال  اصلی عملی گردد

1- ارائه خدمات بهداشتی برای پیشگیری  از ابتلا به بیماری روانی  ،  بیماریابی و درمان سریع بیماران

2- آموزش متخصصین مثل :  روانپزشکان  ، روانشناسان ، دانشجویان ، پرستاران و کسانی که با سلامت  روانی سرو کار  دارند

3- با انجام پژوهش درباره علل و نحوه  به وجود  آوردن  بیماری روشی و چگونگی  درمان  و پیشگیری

4- طرح و بر نامه ریزی بهداشتی  و گسترش مراکز روانپزشکی و درمانی، ایجاد هماهنگی بین بر نامه های خدماتی آموزشی و پژوهشی ( سازمان  جهانی  بهداشت ، 1966 )

برخی از متخصصین مسأله بالا بردن سطح بهداشت  و سلامتی  را مطرح  کرده اند (  سازمان  جهانی  بهداشت ، 1991 ) و هدف کلی  سلامت روانی را چنین مطرح کرده اند « افزایش مثبت جوانب مختلف سلامت جسمانی  ، روانی و اجتماعی  همراه با پیشگیری از نا بهنجاری های جسمانی ، روانی و اجتماعی طبق این تعریف ارتقاء  سطح سلامتی  از سه راه  قابل  اجرا است 

1- آموزش

2- پیشگیری

3- حمایت یا محافظت

در مورد آموزش ، اسمیت ،([6]1979) چنین  نظر می دهد : « آموزش در بهداشت  یعنی  ایجاد ارتباط با افراد و گرو ه های  جامعه  با هدف پیشبرد مثبت سلامتی و از میان  بردن  بیماری از طریق  تحت تاثیر قرار دادن طرز فکر  و اعتقادات و رفتار  مسئو لین  و عموم مردم .  هدف اصلی آموزش ارائه مشکلات  و اطلاعات لازم و کمک  به مردم برای  کسب مهارتهای  اجتماعی است ، به طوری که افراد  جامعه احساس کنند که کنترل شخصی  و قدرت تصمیم  گیری دارند

پس محور اصلی  آموزش تاکید بر روشهای  بهتر  زیستن و سالم زیستن است  و به جای جلوگیری  از بیماری به پیشبرد  سلامتی و بهزیستی  تا کید می شود .  هدف اصلی پیشگیری کاهش خطر بروز بیماری و مشکلات  و اختلالات است

روانشناس انگلیسی روبرت داونی [7] و همکارانش (1990 )  اهداف پیشگیری را به صورت زیر طبقه بندی کرده اند

1- پیشگیری از علائم اولیه فرآیند بیماری از راه کاهش دادن خطر بروز  بیماری .  برای مثال : الف )  تزریق واکسن سرخجه برای کاهش خطر نا هنجاری های جنسی  ب) اضافه کردن کلروفلوراید  به آب  آشامیدنی

2- پیشگیری  از پیشرفت بیماری  از راه شناخت  زود رس علائم بیماری در صورتی که این شناخت  باعث درمان  موفقیت آمیز  شود برای مثال الف ) شناخت زود رس نا هنجاریهای  جنینی با استفاده از روشهای  متداول در علم طب مثل جنین شناسی  ب) شناخت زود رس غده های سرطانی  و معاینه مداوم افراد برای جلوگیری از سرطان سینه و رحم

3-پیشگیری  از اختلالات  اجتناب پذیر در بیماریهای صعب العلاج یا لا علاج . برای مثال : پیشگیری  از عفونت مجرای ادرار  در افراد  مبتلا به بیماری سفتی و تحلیل عضلات

4- پیشگیری  از وقوع  دوباره بیماری  برای مثال : الف )  تلاش  برای پیشگیری  از دومین سکته  قلبی ، ب) تلاش برای پیشگیری  از اقدام  به خود کشی  مجدد در مورد  کسانی که یکبار اقدام به خود کشی کرده اند

در مورد حمایت و محافظت در بهداشت  متخصصین اعتقاد  دارند که این  بعد شامل  کنترلهای قانونی و قضایی یعنی ، مقررات  و خط مشیها و سیاستهایی است  که برای تامین  سلامتی  و جلو گیری  از بیماریها و آسیبهای گوناگون در جامعه موجود و به مرحله اجرا در می آیند. برای مثال  ، می توان  از قوانین موجود درباره بستن کمر بند ایمنی  هنگام رانندگی ، کنترل بیماریهای مسری ، کنترل و جلو گیری از خرید و فروش مواد مخدر نام برد

پس در واقع اهداف اساسی  سلامت روانی  به دو بخش  عمده  یعنی پیشگیری از  بیماریهای  روانی و ارتقا  سطح  سلامتی  روانی تقسیم می شوند .  سلامت  روانی  در عملی  کردن این  اهداف  با مشکلات زیادی روبروست از جمله می توان از مشکلات در تعریف بیماری و سلامت روانی  تشخیص بیماری شناخت علل و نحوه شیوع بیماری روانی و عدم امکانات  برای برنامه ریزی پژوهشهای بهداشتی  نام برد

دید گاهها و نظریه ها در سلامت روانی

از نظر تاریخی  کلیه دید گاه ها  و نظریه های  ارائه شده در مورد سلامت روانی  را می توان  در سه گروه کلی جای داد . نخست دید گاههایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر مدل پزشکی قرار داشته و  دارند .  این دسته از نظریات را می توان  تحت عنوان  کلی « دید گاه گروهی »  مطرح کرد .  دوم ، نظریاتی که تحت تاثیر رویکرد انسان گرایی مطرحح شده اند و اصولا بر فردیت انسان  تاکید می ورزند

این دسته از نظریه هایی که کلا جامعه و معضلات اجتماعی را مورد  بررسی قرار داده اند و تحت عنوان  کلی « دیدگاه اجتماعی »  قابل تجزیه و تحلیل هستند

 دیدگاه  گروهی شامل هسته اصلی نظریات  مطرح در روانشناسی و روانپزشکی سنتی می شود

نظریه  پرداز های سنتی درباره  شخصیت ، روان تحلیل گیری و روشهای سنجش ، در این  گروه قرار می گیرند . برخی از پیش فرضهای عمده دید گاه گروهی را می توان  در چند مورد  خلاصه کرد

1- اینکه فرد بیمار ناتوان  است و درمان  بدون مداخله مستقیم وی امکانپذیر است

2- اینکه بیمار های روانی  و به طور کلی اکثر  خصوصیات رفتاری و روانشناختی  انسان  مشخصاً قابل طبقه بندی است  و در نتیجه بیماریها و افراد مبتلا به بیماری را می توان  در گروههای  مشخصی قرار داده

3- چون که افراد را می توان  در طبقات و دسته های  مشترکی قرار داد پس  روشهایی که برای  درمان یک بیماری خاص کاربرد دارد ، برای افراد مبتلا به  آن  بیماری  نیز  مشترک است

4- هر چند ابعاد وجودی انسان به چند بعد جسمانی و روانی و اجتماعی تقسیم می شود  ولی تاکید انسانی بر بعد جسمانی است

دیدگاه فردی در اصل به مخالفت دیدگاه گروهی بر خاسته  است  دانشمندانی چون مازلو و راجرز در پنجاه سال گذشته بر فردیت انسان  و نقشی که خصوصیات منحصر به فرد انسان در شکل گیری معنای بیماری روانی ایفا می کند تاکید  ورزیده اند این  محققین اصرار دارند که اولاً :  انسان موجود ناتوانی  نیست و قدرت تصمیم  گیری و حق انتخاب در وی وجود دارد  و اختلالات روانی به دلیل وجود ناتوانی یا  ضعف در فرد نیست ، بلکه به دلیل نیاز های  ارضا نشده به وجود  می آیند

ثانیا :  پیروان دیدگاه فردی   انسان را موجودی  پویا  و زندگی را هدفمند  می بینند و اعتقاد دارند بیماری روانی واکنش فرد در مقابل باز داشته شدن  از روند طبیعی رشد روانی و معنوی  است  این در حالی  است که تجربیات هر انسانی منحصر به فرد است و طبقه بندی  افراد  بر حسب نوع بیماری ساده انگاری و نا دیده  گرفتن پیچیدگی ماهیت بشر محسوب  می شود  . در نتیجه  باید تاکید بر تجربیات  منحصر به فرد  انسان باشد و با توجه به نیاز های  فردی بر نامه ریزی  شود

 دیدگاه گروهی درباره  تشخیص و درمان بیماری نمونه ای از فلسفه تاثیر  بیولوژیک است . فلسفه ای که کاهش گرایی و در نتیجه مدل پزشکی از مشخصات و ویژگی های آن هستند . معتقدین این دید گاه عوامل فیزیکی و بیولوژیکی  را پایه هستی بشر می دانند   و معتقدند که کلیه حالات  ذهنی  و فکری بشر زیر بنای ملکولی و سلولی دارد .  پیروان دیدگاه اجتماعی  مانند لینگ [8] تحت تاثیر نهضتهای  ضد روانپزشکی [9] با دیدگاه گروهی  چنان شدید به مخالفت بر خاسته اند که اصلا بیماری روانی را یک نا بهنجاری قلمداد نمی کنند  و جامعه را بیمار و نابهنجاری می بینند .  این محققین بیشتر طرفدار فلسفه  تاثیر  فرهنگی  هستند . فلسفه ای علمی یا سیاسی  که تفکر تاثیرات فیزیکی در بیماری روانی را رد  می کند و بیماری را تنها بعنوان یک بر چسب اجتماعی قبول دارد . فوکالت برای مثال ، اسکیزو فرنی را یک بیماری با ماهیت مستقل در  فرد نمی انگارد بلکه آن را یک تعریف اجتماعی فرهنگی یا حتی سیاسی قلمداد می کند . لینگ  روانپزشک  اسکاتلندی  در کتاب  خویشتن از هم گسیخته نیز اسکیزوفرنی  را مجموعه ای از واکنشهای طبیعی انسان نسبت به جامعه ای  متعارض و بیمار می پندارد

شاخصهای سلامت روانی

شاخصهای سلامت روانی  ، سلامت روان قدرت ، آرام زیستن با خود  و دیگران است . آگاهی  از درون  و احساسات خویش ، قدرت تصمیم  گیری در بهرانها و مقابله  با رفتارهای  روانی  ، شخص سالم از کار و زندگی  احساس رضایت می کند و از دقت خود استفاده مفید  می کند ، با دیگران تفاهم دارد و برای احساسات و عواطف مردم اهمیت  قائل است آنها را محترم می شمارد ، چنین فردی  می تواند  دوست بدارد و محبت بپذیرد

ویژگی  افراد سالم از لحاظ روانی

1-کار آمدی در ادرا ک

2- خود شناسی

3- توانایی در کنترل اختیار  رفتار

4- عزت نفس و پذیرش

5- توانایی در بر قراری روابط محبت آمیز

6- باروری


 سلامت روان از دیدگاه آدلر

اکثر روانشناسان معتقدند که آدلر اولین روانکاوی است که بر ماهیت اجتماعی انسان  تاکید نموده است  و رفتار را تا حدودی  زائیده نگرشها  و تفکراتش می داند و به اصالت وجود خود معتقد است و نسبت به انسان دید گاهی کل نگر  دارد ، به طوری که مزلو تحت  تاثیر او قرار گرفته است ، به اعتقاد آدلر  اصول زندگی روانی ،  غیر قابل تغییر و در سراسر  زندگی  ثابت و بدون خدشه است .  از دید گاه آدلر  فرد دارای  سلامت روان ، دارای  توان و شهامت یا جراحت عمل کردن و رسیدن به هدفهایش است و همچنین روابط خانوادگی  صمیمی ، پایدار و مطلوب دارد  . ( شریفی ، 1381 )

سلامت روان از دید گاه اریکسون [10]

به عقیده اریکسون ، سلامت روان هر فرد ، به همان اندازه  ایست که توانسته  توانایی مناسب با هر کدام از مراحل زندگی  را کسب کرده باشد و در نهایت ، در مورد فر آیند زندگی اش  نظریه معنوی  روشن  و قابل درکی داشته باشد


سلامت روان از دیدگاه  اریک[11] فروم

به اعتقاد فروم ، شخص سالم از نظر روانی کسی است که بهره و ربوده و از خود بیگانه نباشد  پیوندش با جهان از راه  عشق باشد . دارای هویت مشخص ، فردی مستقل و منحصر به فرد باشد

نگاهی به مفهوم شخصیت

شخصیت  یکی از طریق به تصویر کشیدن پیچیدگی  انسان است شخصیت معمولا به تعدادی ویژگی  و یا ممیز های نسبتا  ثابت رفتاری اطلاق می شود  ، یعنی ما افراد را بر اساس نوع رفتارشان طبقه بندی می کنیم ، این امر  ، ما را به توصیف افراد بعنوان دلپذیر  یا کریح ، برون گرا یا  درون گرا  سخت یا معتدل ، فعال یا منفعل و غیره هدایت می کند ( کیولی لرد ، 1991 )

در تعریف دیگر چنین آمده است  : مجموعه ای سازمان  یافته و واحدی متشکل  از خصوصیات نسبتا ثابت و مداوم که بر روی  هم یک فرد  را از  فرد  دیگر  متمایز می نماید ( شاملو  ، 1368 )

در کتاب بلوغ شخصیت  1994 آلپورت[12] روان  شناس معاصر شخصیت را سازمانی  با تحرک  روان و تن آدمی که موجب  ساز گاری با محیط اوست  می داند

 از نظر میلی [13]شخصیت را مجموعه فعالیتهای روانی متشکل از وحدت و هویت می داند  . ( پروا ، 1370 )

سالوا تورآماری[14] اظهار می دارد که : شخصیت فرد ، مجموعه ای نسبتا پایدار از مشخصات ، تمایلات و خلق و خوی که بطور قابل توجهی بوسیله وراثت و عوامل محیطی و فر هنگی و اجتماعی تشکل می یابد  ،  این مجموعه  عوامل تعیین کننده تشابهات و تفاوت های رفتاری  است

در روان شناسی  از اصطلاح   شخصیت  کل وجود  (چه بدنی  ، چه روانی  )  آدمی مراد می شود

 تعریف شلدون[15]  روان شناس آمریکایی ، که تعریف کلی  و جامع و مانع به نظر  می رسد این است : شخصیت سازمان پویا  ( زنده ) جنبه های  ادراکی  و افعال ارادی و بدنی ( شکل و بدن و اعمال  حیات  بدن )  فرد آدمی است . ( سیاسی  ، 1354 )

 لغت شخصیت که در زبان لاتین و زبان انگلو ساکسون خوانده می شود  ، ریشه در کلمه  لاتین  « پرسونا[16]»  دارد این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود  که بازیگران  تئاتر در  یونان قدیم به صورت خود می زدند . می بینیم که مفهوم اصلی و اولیه  شخصیت تصویری صوری و اجتماعی  است که بر اساس  نقشی که  فرد  در جامعه  بازی می کند  ترسیم می گردد یعنی در واقع شخصیت اجتماعی را فرد  به جامعه  خود ارائه  می دهد و یا جامعه بر اساس آن او را ارزیابی  می کند . ( شاملو ، 1363(

پروین  1989 معتقد است  که شخصیت ، مجموعه کامل احساس فردی از خود  است

شخصیت عبارت  است از نیروی سازمان داده شده  ای که برای بیان الگوی مشخصات و رفتارهای  فردی و بنابراین شخصیت ، تحت تاثیر مجموعه ای  از تجارب و عوامل  ژنتیکی قرار دادی و بدین دلیل شخصیت برساخته ای پویاست که تحت تأثیر عوامل زندگی قرار  میگیرد . ( لارنس ، 1994 )

در حال حاضر شخصیت ، نظریه های مختلف ، وجود  تشابه دیگری  نیز دارند که عبارتند از

1- شخصیت نوعی پدیده ای  انتزاعی است  که آن را بر اساس  تفسیر رفتار  بیرونی   فرد می توان  شناخت

2- بیشتر تعاریف اعتقاد  دارند که شخصیت  را باید  از دید گاه  تاریخچه تکامل فردی  ارزیابی نموده شخصیت در واقع پدیده ای متکامل و تدریجی است که تحت تاثیر بسیاری از عوامل درونی و بیرونی، منجمله وراثت، خصوصیات جسمانی  و شرایط اجتماعی  قرار میگیرد و تکامل  می یابد . ( شاملو ، 1374)

به طور کلی فرضیه های اساسی درباره شخصیت در قلمرو علم شامل کرانه های مشروحه زیر جای میگیرد

1- آزادی جبر

2- منطقی بودن ، غیر منطقی بودن

3- کل گرای ، جزیی گرایی

4- ساخت گرای ، محیط گرای

5- تغییر پذیری ، ثبات یا تغییر ناپذیری

6-ذهنیت -  عینیت

7- تعادل – تکامل و رشد و خود شکوفایی

8- درون کنشی – برون کنشی

9- شناخت پذیری در برابر  شناخت  نا پذیری است

 بنابراین  از مجموعه  تعاریف ( در مورد شخصیت )  می توان نتیجه گرفت که اصول  اساسی زیر در تعیین  شخصیت  میان روانشناسان مورد قبول است

1- شخصیت یک کل سازمان  داده شده  و فرد هیچ  معنی  خاصی ندارد

2-  شخصیت به صورت الگوی  قابل مشاهده  و اندازه گیری سازمان داده شده است

3- شخصیت دارای  جنبه  روبنا و سطحی مانند طرز نگرش و جنبه های زیر بنایی و عمیق مانند، ارزشهاست

4- شخصیت مجموعه ای  از  مشخصات مشترک  و همچنین منحصر به فرد است هر فردی  در بعضی از مشخصات با دیگران مشترک و در جنبه های دیگر متفاوت است

 پس می توان نتیجه گرفت که : اولا شخصیت بر اساس  گذشته و حال فرد شکل می یابد چرا که شخصیت از طریق فرآیند ادراک و یاد گیری تحت تاثیر قرار میگیرد

ثانیا  شخصیت رشد و توسعه می یابد  و دگرگون می شود

ثالثا هر کدام  از افراد بشری  بر اساس  تواناییها یشان  هدف گذاری می کنند

رابعا شخصیت یک فرآیند پویا است که بوسیله تعا دل  رفتاری  عوامل  درونی  مشخص  میگردد

نظریه های  شخصیت

نظریه فروید

زیگموندفروید  ( 1856-1939)  موسس مکتب روان کاوی است . فروید  شخصیت یا روان  انسان را به  مثابه یک  تکه  یخی قطبی بسیار بزرگ می دانست که فقط قسمت کوچکی  از آن  آشکار است . این  قسمت  سطح آگاهی ما را تشکیل می دهد

بخش عمده دیگر آن  نیز آب است  که نا خودآگاه  است . در حقیقت تعیین کننده اصل رفتارهای  بشری همین عوامل نا خود آگاه  است که از 3 قسمت عمده تشکیل می شود

 نهاد[17] :  که می توان  آن را منبع  تمام نیروهای  روانی دانست این منبع برای بکار انداختن 2 قسمت دیگر دستگاه روانی مورد استفاده قرار می گیرد که از اصل لذت تبعیت می کند

خود[18] : به انسان کمک می کند تا از تنش درونی بکاهد و نیاز  را بر اساس واقعیت و در ارتباط با آن   و با استفاده از امکانات  واقعی بر آورده  سازند

فراخود[19]: نقطه مقابل نهاد است . فراخود نماینده ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی  است  که توسط خانواده به کودک  داده می شود  .  و جایگزین و  پایداری  آن از  طریق  پاداش و تنبیه انجام می شود .  فراخود  بخش اخلاقی شخصیت انسان  است  و نقش باز دارنده دارد

فروید اضطراب را زیر بنای  تمام نا بهنجاری های روانی می دانست به نظر او هر گاه  خطری ارگانیسم  را تهدید کند ، خود با ایجاد احساس نگرانی ، شخصی را آگاه   می کند .  با این تعریف اضطراب در اصل  انسان را برای مقابله  با خطر تجهیز می کند . به نظر فروید هر فرد برای دفاع از خود  در مقابل بروز  تمایلات نهاد و فشار های فرا خود دست به بعضی اعمال  نا خود آگاه می زند که به آن مکانیسم دفاعی می گوییم 

نظریه کارن هورنای : وی در نظریه  خود انگیزه  اصلی رفتار انسان را احساس امنیت  می داند

اگر فرد در رابطه با اجتماع و بخصوص کودک در رابطه با خانواده  احساس امنیت  خود را از دست بدهد دچار اضطراب اساسی می شود. اضطراب اساسی  عبارت است از منزوی شدن، بیچارگی و بی پناهی  در دنیایی که بالقوه خطرناک  و ترسناک  است . به نظر وی نیاز های روانی افراد را می توان به سه دسته تقسیم  کرد

الف :  نیاز رفتن به سوی مردم

ب) نیاز به دور شدن مردم

ج:  نیاز علیه بر مردم

 هر کدام از این الگوها جهت  بینش و عمل فرد نسبت  به خود و دیگران را تعیین می کند عدم تعادل و اختلال روانی در این سه نوع نیاز ، نا بهنجاریها را به وجود می آورد . ( سالواتور ، 1989)

الف :  نیاز رفتن به سوی مردم ( شخصیت مطیع )

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ