چگونه از اهل دانش باشد کسی که در مسیرآخرت رو به دنیا دارد و چیزی را که به وی زیان می رساند، از آنچه به وی سود می بخشد بیشتر دوست دارد . [عیسی علیه السلام]
 
یکشنبه 95 شهریور 28 , ساعت 5:16 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله نگاهی تاملی به فمینیسم حقوقی در ایران فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله نگاهی تاملی به فمینیسم حقوقی در ایران فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نگاهی تاملی به فمینیسم حقوقی در ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله نگاهی تاملی به فمینیسم حقوقی در ایران فایل ورد (word) :

چکیده

سخن گفتن از حقوق انسان در قالب جدید و مدون، از مهم ترین ویژگیهای تفکر در دوران معاصر است، و در آن میان حقوق زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد . رفع تبعیضهای حقوقی ناشی از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگی حقوقی بشر، با تاکید بر حقوق زنان، محور اصلی همه معاهدات و اعلامیه های بین المللی و منطقه ای مربوط به حقوق زنان را تشکیل می دهد.

فمینیسم حقوقی به معنای واقعی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 پدید آمد و تقویت شد. این تفکر بسان فرایندی رو به جلو به حقوق اجتماعی، سیاسی و مدنی زنان می پردازد و یک جریان کاملا مدرن می باشد، که به دنبال حقوق مدنی و حقوق شهروندی زنان می باشد. اکثر جریانهای فمینیستی داخل ایران حقوقی می باشد و به ساختار وجودی زن چندان توجهی ندارد و صرفا به دنبال آن است که زن و مرد را به برابری برساند. یعنی زن را به مرد تشبیه می کند، که از اشکالات وارده بر این نوع فمنیسم آن است که سخن مذکور ضد فمینیستی می باشد؛ چرا که مرد را اصل قرار می دهد و به دنبال آن است که زن را با مرد برابر کند و مرد را الگو قرار دهد. از این رو تاکید فمینیسم حقوقی بر تشابه و برابری مرد و زن می باشد، که فمینیسم حقوقی را چونان جریانی مدرنیستی ملحوظ می دارد، و آن را بر فمینیسم فلسفی مبتنی می دارد . این مفاله در صدد است ضمن باز پردازی به معنای آغازین فیمنیسم، گذری واژه نگرانه و تحلیلگرایانه به این مقوله در نظام های فلسفی ، دینی و اجتماعی داشته باشد.

کلید واژگان: نظام حقوقی ایران، فمینیسم حقوقی، اسلام، فمینیسم اسلامی، خانواده

1 . استادیار گروه فلسفه ی دانشگاه یاسوج 2 . دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه یاسوج

پیشینهی فمینیسم

»فمینیسم« اندیشهای نوبنیاد است و زمان، عنصر لازم و ضروری برای شناخت هرچه بیش تر ماهیت این اندیشههویّت. و

ماهیت اندیشهها هنگامی به خوبی شناسایی میشوند و گستره و دامنهشان برای اندیشمندان روشن میگردند که در بستر زمان به دقت مورد بررسی قرار گرفته، توصیفها، تحلیلها و موشکافیهای عمیقی توسط اندیشمندان و متفکران از آن صورت پذیرفته باشد. این در حالی است که فمینیسم با همه فراز و نشیب هایش هنوز در ابتدای راه است و شناسایی دقیق آن نیازمند زمان می-

باشد.

در نگاه اولیه میشود از دو منظر؛ یکی حقوقی و دیگری فلسفی فمینیسم را مورد مداقه و بررسی قرار داد؛ فمینیسم حقوقی یک جریان مدرن می باشد و به دنبال حقوق مدنی و حقوق شهروندی زنان است. اکثر جریانهای فمینیستی داخل ایران حقوقی میباشد نه فلسفی. فمینیسم حقوقی به ساختار وجودی زن توجهی ندارد و صرفا به دنبال آن است که زن و مرد را به برابری برساند. یعنی زن را به مرد تشبیه میکند.

یکی از اشکالات فمینیسم فلسفی به فمینیسم حقوقی این است که سخن مذکور ضد فمینیستی میباشد. چرا که مرد را اصل قرار میدهد و به دنبال آن است که زن را با مرد برابر کند. بنابراین مرد را الگو قرار میدهد. فمینیست های فلسفی معتقدند که الگوی زن باید مجزای از الگوی مرد باشد. لذا این دو نوع فمینیسم در این مبنای اساسی با هم اختلاف دارند. تاکید فمینیسم حقوقی بر تشابه و برابری مرد و زن میباشد؛ در حالی که تاکید فمینیسم فلسفی بر تفاوت زن و مرد است.

فمینیسم فلسفی، یک جریان پست مدرن میباشد. در حالی که فمینیسم حقوقی یک جریان مدرنیستی میباشد. در واقع در فمینیسم فلسفی به خاطر تاکید بر تفاوتها ممکن است حقوق متفاوتی برای زن و مرد تعریف شود. لذا این دو جریان هم سو نیستند. هر چند میتوان از فمینیسم فلسفی به فمینیسم حقوقی راه یافت. یعنی میتوان فمینیسم حقوقی مبتنی بر فمینیسم فلسفی داشت.

فمینیسم حقوقی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 پدید آمد و تقویت شد. این جریان به حقوق اجتماعی و مدنی زنان می-

پردازد. البته الگوی آن مردانه میباشد. در هیچ یک از روایتهای فمینیسم حقوقی زن به عنوان الگو و اصل لحاظ نشده است. لذا زنها را به صورت مردها درآوردهاند. بنابراین این نوع فمینیسم مبنای حقوقی دارد نه مبنای عقلانی و فلسفی. لذا میکوشد حقوق مردانه را فی الجمله برای زنان نیز اثبات کند.

فمینیسم فلسفی از تفاوت آغاز میکند. تفاوت در پست مدرنیسم حتی بر تمایزهایی که وجود ندارد نیز اطلاق میشود. این جریان بر این باور است که زن و مرد از بنیاد دو موجود کاملا متفاوت هستند. جسم و عقل و روان و نوع استدلال کردن، نوع عاطفه، عالمی که در آن زندگی میکنند، نوع زیست روحی و; در زن و مرد متفاوت میباشد(خاتمی، .(219 :1385

حال اگر بخواهیم از مطالعات انجام شده تا به امروز به تعریف جامعی از فمینیسم حقوقی برسیم، بهتر است بگوییم؛ »فمینیسم مجموعهای از حرکات و ایدئولوژیها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش و اشتغال است.( Goldstein, 1982:92 )«

وقتی سیری تاریخی در این موضوع داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که شامل سه موج کلی میباشد:

موج اول؛ فمنیسم بهعنوان یک نهضت سیاسی، در سال 1848 با نام نهضت (سینکافالز) در آمریکا مطرح شده و در همین سال، اولین منشور دفاع از حقوق زنان در آمریکا اعلام گردید. از آن پس، دانشمندانی چون آگوست کنت (1875) و استوارت میل

(1869)، نظریه برابری زن و مرد را در چارچوب حقوق فردی و اومانیستی مطرح کردند(توحیدی،162 :1381و.(163

این موج اول فمنیسم که از اوایل قرن نوزدهم آغاز شده بود، تا سال 1920 که در آمریکا به زنان حق رأی اعطا شد، ادامه یافت جنبش فمنیسم تا دهه هفتم قرن بیستم در بسیاری از کشورهای غربی رو به افول گذاشت و تا پس از جنگ جهانی دوم تحرک قابل توجهی صورت نگرفت(بیات،.(427 :1381

موج دوم؛ موج دوم فمنیسم از 1960 در واپسین سالهای حاکمیت صورتبندی اقتصادی، اجتماعی و سیاسیای که از آن به

“سرمایهداری سازمانیافته” یاد میشود، آغاز شد. این دوره، دوره بازسازی و موفقیت سریع جریانهای فمنیستی بود و تا اوایل دهه هشتاد ادامه یافت.

آن چه موج دوم فمینیسم را از موج اول متمایز میسازد، تأکید بر نقد فرهنگی و نظریههای فرهنگی است. در این مورد، تمام جنبههای شناختی و نمادین، از جمله زبان، برداشتها و آگاهیهای عمومی، فلسفه، هنر، علم، رفتارهای اجتماعی و حتی نوع پوشش، نقادی شد و تمامی این حوزهها عرصه مبارزهی فمینیستی قلمداد شد(مشیرزاده،.(309 :1382

موج سوم؛ از نیمه دههی (1990 -1970) زمینههای ظهور موج سوم فمینیسم شکل گرفت که بیش از هرچیز مرهون تحولات نظام سرمایهداری، مطرح شدن دیدگاه پست مدرن و عکسالعملهای ناشی از تندروی و یک جانبهنگری موج دومیها بود.

چند ویژگی مهم، موج سوم را از موج دوم متمایز میکند که مهمترین آن تأکید بر تفاوتهاست، به گونهای که برخی، تلاش برای پاسخ به معضل تفاوت را ویژگی اصلی موج سوم دانستهاند، حرکت به سمت تولیدات نظری و نقد شاخههای مختلف علوم، از ویژگیهای دیگر موج سوم میباشد(زیبایینژاد،18 :1382و.(19

فمینیسم حقوقی

گاهی برای پی بردن به حق واقعی و تعیین حدود یک حق، لازم است که به تاریخ مراجعه شود. تاریخ تمدن بشریت ترازویی است که میتواند معیار رعایت حق در گذشته و حال را وزن نماید. هرگاه رعایت حق انسانها در بستر تاریخ مطالعه گردد، حقوق

زن در بستر تاریخ بشریت از جایگاه نا متوازن برخوردار بوده است. زنان در طول قرون و اعصار متمادی، رنجها و ستمهای فراوانی دیدهاند که حقیقتا بسیار درد آور و سنگین است.

دانشوران حقوق و سیاست، صاحبان قدرت و معلمان اخلاق و فضیلت همگی با مبانی و انگیزههای متفاوت، در باب چرائی و چگونگی حقوق انسانها سخن میگویند. در میان انبوه گفت و شنودهایی که از این محافل به گوش میرسد، برخی گفتمانها، پر رونقتر و حیاتیتر مینماید. از آن جمله میتوان به حلقه گفتگو از حقوق سیاسی انسان و حوزه گفت و شنود از »حقوق زن « اشاره کرد. رفع تبعیضهای حقوقی ناشی از جنسیت، در ابعاد مختلف زندگی حقوقی بشر، با تاکید بر حقوق زن، محور اصلی همه معاهدات و اعلامیههای بین المللی و منطقهای مربوط به حقوق زنان را تشکیل میدهد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ