سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، بنده پُر خوابِ بیکار رادشمن می دارد . [امام کاظم علیه السلام]
 
یکشنبه 95 شهریور 28 , ساعت 4:26 عصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله تأثیر تنوع سازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به محصولات صنعتی بر روند بلندمدت رابطه مبادله در ایران فایل ورد (word) دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تأثیر تنوع سازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به محصولات صنعتی بر روند بلندمدت رابطه مبادله در ایران فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله تأثیر تنوع سازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به محصولات صنعتی بر روند بلندمدت رابطه مبادله در ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تأثیر تنوع سازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به محصولات صنعتی بر روند بلندمدت رابطه مبادله در ایران فایل ورد (word) :

مقدمه

از جمله موضوعاتی که در اقتصاد بینالملل مورد مطالعه قرار می گیرد بررسی روند نرخ مبادله تجاری میان کشورها است. به عبارت دیگر نسبت قیمت صادرات به قیمت واردات برای هر کشور از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. زیرا کاهش نرخ مبادله تجاری یک کشور (به شرط ثابت بودن سایر شرایط) ممکن است از طریق انتقال درآمد از آن کشور به کشورهای دیگر باعث کاهش رفاه مردم کشور موردنظر گردد. یکی از مباحثی که همگام با گسترش روابط تجاری بینالمللی بین کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه مطرح شده، تغییرات نرخ مبادله بین این دو گروه از کشورها است. بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که نرخ مبادله تجاری کشورهای در حال توسعه در مقابل کشورهای توسعهیافته، کاهش پیدا کرده است. بنابراین برای جلوگیری از این مسئله تنوع بخشیدن به صادرات را به عنوان یک راه حل عنوان کردهاند.

مسئله تنوع بخشیدن به صادرات به منظور بهبود رابطه مبادله و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه به طور عمده پس از جنگ جهانی دوم مطرح گردیده است.

پربیش1 (1950) و سینگر2 (1950) طی مطالعاتی نشان دادند که رابطه مبادله مواد اولیه نسبت به کالاهای صنعتی و یا به طور کلی رابطه مبادله کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته طی چند دهه اخیر کاهشی بوده است. اگر رابطه مبادله به ضرر مواد اولیه و به نفع کالاهای صنعتی باشد، کشورهای در حال توسعه برای واردات کالاهای صنعتی کشورهای پیشرفته بایستی مقدار بیشتری تولیدات کشاورزی و مواد اولیه صادر کنند. این پدیده باعث میشود درآمد حقیقی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته منتقل شود. بنابراین شکاف درآمدی بین این دو گروه از کشورها بیشتر میگردد. این دیدگاه پایه تئوری پربیش و سینگر را تشکیل میدهد. پربیش(1950) مطرح میکند که کشورهای در حال توسعه برای جلوگیری از بدتر شدن رابطه مبادله تجاری شان باید ترکیب کالاهای صادراتی خود را از مواد اولیه به کالاهای صنعتی تغییر دهند و با

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 Prebisch (1950) 2. Singer (1950)

681 پژوهشنامه بازرگانی

متنوع سازی صادرات صنعتی خود آن را بهبود بخشند. بنابراین پربیش (1950) متنوعسازی را به مفهوم تغییر صادرات یک کشور از کالاهای اولیه به کالاهای صنعتی و افزایش تعداد و سهم آن در کل صادرات تعریف کرده است.1

در کشور ما، سهم عمده صادرات متعلق بـه صـادرات نفتـی اسـت و صـادرات غیرنفتـی سهم کمتری در کل صادرات کشـور دارد. اگـر صـادرات غیرنفتـی را بـه دو گـروه عمـده

“صــادرات مــواد اولیــه، کالاهــای ســنتی و محصــولات کشــاورزی” و “صــادرات کالاهــای صنعتی” تقسیمبندی کنیم، این دو گروه از صادرات در طـول زمـان سـهمهـای متفـاوتی از کل صادرات غیرنفتی را تشکیل دادهاند. از شروع برنامه چهارم عمرانی کشـور (511347)

تا پایان برنامه پنجم (561352) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی بـین سـال هـای 1348 تا 1357، سیاست متنوعسازی صادرات اتخاذ و بر صنعتیشدن کشور تأکید گردیـد. همـان طور که ملاحظه می شود در این دوره صادرات صنعتی از رشد قابل ملاحظـه ای برخـوردار بوده است. بنابراین از سـال 1348 تـا سـال 1357 سـهم صـادرات کالاهـای صـنعتی در کـل صادرات غیرنفتی رو به افزایش بوده، به طـوری کـه سـهم آن از کـل صـادرات غیرنفتـی از مقدار 3/11 درصد در سال 1347 بـه 2/25 و 30 درصـد بـه ترتیـب در سـالهـای 1351 و 1357 رسیده است.

با وقوع انقلاب اسلامی و جنـگ تحمیلـی، صـادرات غیرنفتـی کـاهش یافتـه و تـا سـال 1364 روند نزولی داشته اسـت. در دهـه اول انقـلاب سـهم صـادرات صـنعتی کـاهش قابـل ملاحظهای یافته به طوری که سهم آن در صـادرات غیرنفتـی در سـالهای 1358 و 1365 بـه ترتیب برابر با 8 و 12 درصد بوده اسـت. از جملـه دلایـل ایـن کـاهش را مـیتـوان تعطیلـی بنگاههای تولیدی وابسته، تحریم اقتصادی، تخریب کارخانهها و برخی بنادر مهـم صـادراتی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

.1 گاه متنوعسازی را به مفهوم تنوع در انواع کالاهای صادراتی گرفتهاند. بنابراین منظور از آن متنوع نمودن ترکیب صادرات کشور در کلیه بخشها است. البتّه در مقاله حاضر منظور ما از تنوعسازی همان است که در متن اصلی ذکر شده است یعنی حرکت از صادرات مواد اولیه و کالاهای کشاورزی به صادرات کالاهای صنعتی.

تاثیر تنوعسازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به ; 187

کشور در زمان جنگ و کمبود ارز خارجی برای تـأمین نیازهـای مؤسسـات صـنعتی عنـوان کرد.

پــس از پایــان جنــگ و بــا شــروع برنامــه اول توســعه در ســال 1369 بــا توجــه بــه سرمایهگذاریهای کلان و اعمال سیاستهای تشویق صادرات، سهم صادرات صنعتی رشد چشمگیری داشته به طوری که ارزش آن از 5/241 میلیـون دلار در سـال 1369 بـه 8/1579 میلیون دلار در سال 1376 افزایش یافته و سهم آن از کل صادرات غیرنفتی از 7/11 درصـد در سال 1368 به 60 درصد در سال 1379 رسیده است. بنـابراین بـر اسـاس آمارهـا از آغـاز برنامه اول توسعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سهم صادرات صنعتی رو به افـزایش بـوده که ایـن افـزایش سـهم عمـدتاً ناشـی از متنـوعشـدن و رشـد تولیـدات گروههـای کالاهـای صادرات صنعتی از جمله صادرات”مـواد شـیمیایی و پتروشـیمی”، “چـدن، آهـن و فـولاد”، “شمش مس، ورق و مفتول آن” و ” لوازم خانه و بهداشتی داخل ساختمان” بوده است.1

هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر تنوع بخشیدن به صادرات بر خالص رابطه مبادله و رابطه مبادله درآمدی در ایران میباشد. برای این منظور مقاله حاضر با استفاده از الگوهای خودتوضیح با وقفه های توزیعی (ARDL) روند بلندمدت سریهای زمانی خالص رابطه مبادله پایاپا و رابطه مبادله درآمدی را در رابطه با چهار گروه کالاهای صنعتی صادراتی، کالاهای سنتی و کشاورزی صادراتی، صادرات غیرنفتی و کل صادرات برآورد مینماید.

برآورد هر روند با استفاده از روش پیشنهادی بلینی و گرینوی (1993) و آتوکورالا (2000)

صورت گرفته تا از بروز رگرسیون کاذب جلوگیری شود. بررسی تأثیر تنوعسازی بر روابط مبادله در ایران با استفاده از روش فوق تاکنون در ایران انجام نشده است. بنابراین هدف این مقاله پر کردن این شکاف در ادبیات مربوط به اقتصاد ایران میباشد.

این مقاله شامل پنج قسمت است. به دنبال مقدمه در قسمت اول به تحقیقات انجام شده و نظریات ارائه شده در خصوص رابطه میان تنوع بخشیدن به صادرات و تغییرات نرخ مبادله پرداخته می شود. قسمت دوم به ساختار الگو و روش برآورد اختصاص دارد. در قسمت سوم، الگوها برآورد شده و روند بلندمدت خالص رابطه مبادله و رابطه مبادله

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

.1 مأخذ آمارها: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، گزارش اقتصادی و ترازنامه، سالهای مختلف.

881 پژوهشنامه بازرگانی

درآمدی محاسبه و نتایج تحلیل میگردد. قسمت آخر نیز به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص دارد.

1. تحقیقات انجام شده

از سال1950 میلادی تاکنون تحقیقـات فراوانـی در زمینـه تعیـین رونـد رابطـه مبادلـه در بلندمدت در کشورهای در حال توسعه و کشـورهای توسـعه یافتـه انجـام شـده اسـت. اکثـر تحقیقات حاکی از کاهشی بودن خالص رابطه مبادله برای این کشورها میباشد. در اینجا بـا توجه به موضوع این مقاله به برخی از آنها اشاره میگردد. پربیش1 (1950) بـرای نخسـتین بار فرضیه بدتر شدن رابطه مبادله کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافتـه را مطــرح کــرد. پــربیش بــا اســتفاده از دادههــای ســری زمــانی واردات محصــولات اولیــه و صادرات صنعتی کشور انگلیس طـی دوره 19381876 ایـن فرضـیه را مـورد آزمـون قـرار داده و نتیجــه گرفتــه اســت کــه قیمــت محصــولات کشــاورزی و کالاهــای اولیــه نســبت بــه کالاهای صنعتی حدود یک سوم کاهش یافته اسـت. پـربیش یکـی از راهکارهـای حمـایتی توسط کشورهای در حال توسعه برای ممانعت از کاهش بلندمـدت رابطـه مبادلـه در مقابـل کشورهای صنعتی را متنوعسازی صادرات صنعتی به مفهوم افزایش تعداد و سـهم صـادرات کالاهای صنعتی در کل صادرات کشورهای در حال توسعه عنوان کرده است.

سینگر2 (1950) عدم افزایش خودکار تقاضا و پایینبودن کشش قیمتی تقاضـا بـرای هـر دو گروه مواد خام و محصولات کشاورزی را از دیگـر عوامـل کـاهش قیمـت آنهـا دانسـته است. وی همچنین عنوان میکند کـه تفـاوتهـای سـاختاری کشـورها و بازارهـا و قـدرت انحصاری تولیدکنندگان صنایع باعث مـیشـود کـه قیمـت مـواد اولیـه نسـبت بـه کالاهـای صنعتی تمایل به کاهش داشته و منافع تجاری بین کشـورهای در حـال توسـعه و کشـورهای توسعهیافته به صورت نابرابر توزیع شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 Prebisch (1950) 2. Singer (1950)

تاثیر تنوعسازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به ; 189

کیندلبرگر1 (1955) با مطالعه و بررسی رابطه مبادله کشورهای اروپای غربی و رابطه مبادله کشورهای کمتر توسعهیافته در دوره 521913 دریافته که خالص رابطه مبادله کشورهای اروپای غربی نسبت به کشورهای در حال توسعه غیر اروپایی50% بهبود یافته است. اسپراوس2 (1980) تغییر در کیفیت کالاهای ساخته شده را از عوامل مؤثر در رفتار متفاوت قیمت کالاهای ساخته شده و مواد اولیه در طول زمان دانسته است.

نگوین3 (1981) معتقد است که بهبود کیفیت کالاهای صنعتی در فرضیه پـربیش نادیـده گرفته شده است. همچنین هزینههای حمل و نقل مورد توجه قرار نگرفته است؛ به این علـت که قیمت واردات هزینههای بیمه و حملونقل4 (CIF) را شامل میشود، در حالی که قیمـت صادرات، هزینههای بیمه و حملونقل5 (FOB) را دربر نمیگیرد.

ساپسفورد6 (1985) نشان میدهد که خالص رابطه مبادلـه پایاپـای مـواد اولیـه نسـبت بـه کالاهای صنعتی کاهش یافته است. گریلی و یانـگ7 (1988) رفتـار قیمـت سـه زیـر گـروه محصولات اولیه شامل موادغذایی، مواد خام کشاورزی غیرخوراکی و فلـزات را نسـبت بـه شاخص قیمت کشورهای صنعتی آزمون کرده و نتیجه گرفتهاند که رفتـار بلندمـدت قیمـت آنها نسبت به ارزش واحد صادرات صنعتی کشورهای صنعتی در طول زمان کاهشی بـوده و فرضیه پربیش ـ سینگر را تأیید مینمایند. به طور کلی آنها نتیجه گرفتـهانـد کـه رونـد رابطـه مبادله کشورهای در حال توسعه غیرنفتی کاهشی است.

پاول8 (1991) رابطه هم تجمعی بین متغیرهای رابطه مبادله کالایی محصولات اولیه غیرنفتی و رابطه مبادله کشورهای در حال توسعه غیرنفتی را با درنظر گرفتن متغیر قیمت نفت بررسی نموده و نشان داده که کشورهای در حال توسعه غیرنفتی دارای یک رابطه مبادله نسبتاً ایستا و با ثباتی هستند. وی پیروی از راهبرد متنوع سازی برای کشورهای در حال توسعه را مهم دانسته است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 Kindleberger (1955), p. 263. 2. Spraos (1980) 3. Nguyen (1981)

4 Cost Insurance and Freight 5. Free on Board 6. Sapsford (1985) 7. Grilli & Yang (1988) 8. Powell (1991)

091 پژوهشنامه بازرگانی

سارکار و سینگر 1 (1991) با بررسی رابطه مبادلـه بـا اسـتفاده از دادههـای 29 کشـور در حال توسعه نتیجه گرفتهاند که خـالص رابطـه مبادلـه صـادرات صـنعتی کشـورهای در حـال توسعه نزولی است. اما نرخ آن کمتر از نصف نرخ کاهشی خالص رابطـه مبادلـه مـواد اولیـه برای این کشورها میباشد. آنها نشان دادهاند کـه رابطـه مبادلـه درآمـدی کالاهـای صـنعتی برای این کشورها در طول زمان افزایش یافته است. سـارکار و سـینگر تأکیـد مـیکننـد کـه هرچند این کشـورها درصـدد رشـد صـادرات صـنعتی خـود برآمـدهانـد امـا نتوانسـتهانـد از نابرابری رابطه مبادله در مقابل کشورهای صنعتی فرار کنند.

لوک2 (1993) با بررسی تأثیر سطح توسعه یافتگی اقتصادی کشورها بر تغییرات خالص رابطه مبادله آنها برای دوره (871967) نتیجه گرفته تغییرات خالص رابطه مبادله برای کشورهای با درآمد بالاتر به نسبت مناسبتر بوده است. وی متنوعسازی در صادرات برای کشورهای در حال توسعه، همراه با تلاش مداوم بر تشکیل سرمایه انسانی را عامل مؤثر در بهبود رابطه مبادله ذکر کرده است.

بلینی و گرینوی3 (1993) با بررسی تأثیر قیمت واقعی نفت بر رابطه مبادله برای دوره 891955 پرداخته و نتیجه گرفتهاند که خالص رابطه مبادله صادرات غیرنفتی کشورهای درحال توسعه با قیمت واقعی نفت رابطه معکوس دارد. بلاش و ساپسفورد4 (1997) به بررسی تغییرات قیمت محصولات اولیه نسبت به کالاهای صنعتی و تأثیر متغیرهای گوناگون بر روی رابطه مبادله تولیدکنندگان محصولات اولیه می پردازند. بر اساس این تحقیق نرخ افزایش قیمت کالاهای صنعتی در دوره مورد مطالعه بیشتر از نرخ افزایش قیمت مواد اولیه بوده و فرضیه پربیش ـ سینگر تأیید گردیده است.

اپلیارد و فیلد5 (1997) نشان دادهاند که خالص رابطه مبادله کشورهای توسـعهیافتـه طـی دو دهه 80 و90 به طور متوسط 6/0 درصد کاهش یافته اسـت. لـوتز6 (1999) بـا اسـتفاده از

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 Sarkar & Singer (1991) 2. Lucke (1993) 3. Bleaney & Greenaway (1993)

4 Bloch & Sapsford (1997) 5. Appleyard & Field, 1997, p. 112, 121, 387 6. Lutz (1999)

تاثیر تنوعسازی صادرات از کالاهای اولیه و کشاورزی به ; 191

یک مدل تصحیح خطای برداری (VECM) 1 نشان میدهد که نـرخ رونـد بلنـدمـدت بـرای شاخصهای کل قیمت کالاها، قیمت محصـولات کشـاورزی غـذایی، قیمـت مـواد خـام و محصولات کشاورزی غیرغذایی و قیمت فلزات نسبت به شاخص قیمـت کالاهـای صـنعتی همواره منفی بوده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ