مقاله کاربرد خط و خوشنویسی در معماری فایل ورد (word) دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کاربرد خط و خوشنویسی در معماری فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کاربرد خط و خوشنویسی در معماری فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله کاربرد خط و خوشنویسی در معماری فایل ورد (word) :
کاربرد خط و خوشنویسی در معماری
نویسنده : محمد ابراهیمی
سال 1383
مقدمه :
افسانه پیدایش خط:
تا کنون درباره ابداء یا شروع آغازین خط روایات و افسانه های بسیار نقل شده است. همانطوریکه راجع به مبداء یا ابداء زبان افسانه های زیادی بیان شده است. روایتی موجود است که نخستین مبتکر خط « کادموس »؛ شاهزاده فینقی و بنیانگزار شهر « تَبِس » بوده که برای نخستین بار الفبا را تدوین کرده است و سپس به یونان آورده است. بنا بر روایت یک افسانه چینی مخترع خط یک الهه اژدهای چهار چشم بوده. در افسانه دیگر چینی نقل شده است که ابتدا، خط به صورت خطوط و
نشانه هایی بر روی لاک یک لاکپشت به انسان رسید. نیز طبق یک افسانه ی ایرلندی « اُدین » مختر ع خط رمزی یا « رونیک » بوده. در افسانه های بابلی و مصری خدای « نِبو » و خدای « ثوْث » ودیعه دهنده ی خط به انسان بوده بوده اند. و بلاخره، بنا به نقل یکی از علمای « تالمود » به نام « رابی اِکیبا » الفبا قبل از خلقت
1 – آغاز و مراحل تطور خط
الف ) خطوط تصویری: ;;.. ( یک ضرب المثل چینی می گوید: یک تصویر مظهر بیش از هزار کلمه است. ) در لاتین به معنای نقاشی است. این نام اصطلاحا در علم زبانشناسی و شناخت و تطور خط به کهن ترین مرحله آغاز خط اطلاق می شود. در این مرحله تصاویر سمبل و ارزش مفاهیم انسانی را دارا می باشند و می توانند قدیمی ترین مدارک مستند ثبت شده توسط انسان منظور
گردند. البته قبل از این مرحله ی طبقه بندی شده در تطور خط، انسان آثار قدیمی تری در اشاعه منظور و نظر ابتدایی خویش دانسته است که آن ها را در اصطلاحا نقوش پیش از تاریخ همچون نقوش ثبت شده در بعضی ارتفاعات و درون غار ها مشاهده می کنیم مانند؛ ارتفاعات هجیران مهاباد، کوه دشت لرستان، غار میرملاس، دوشه، همیان، منطقه قوجستان جمهوری آذربایجان و نماد هایی در جنوب فرانسه از جمله غار معروف « اسکو ».
ب ) خط هیروکلیف: مرحله ی دیگر خط، هیروکلیف می باشد که در آن تبدیل تصویر به صوت یا آوا است. یعنی تصاویر به عنوان آوا استفاده می شود. در این مرحله می تواند استفاده از اشکال ساده جهت انتقال معنای ساده آن ها باشد که بعد ها به صورت واژه نگاره ها در این نظام نوشتاری ایفای نقش می کنند.
ج ) استفاده از شناسه ها: مرحله ی دیگر استفاده از شناسه ها است. برای مثال در زبان مصری jb به معنای بز است و jbi به معنای تشنه بودن، حال با توجه به این که در نظام تصویری خط هیروکلیف نشانی برای مصوت ها وجود ندارد لذا از این تصاویر وقتی منظور بز است، شکلی از بز به آن اضافه می کنند و چناچه منظور تشنه بودن باشد تصویر انسان دست به دهان را به آن اظافه می کنند. به تصاویر بز و انسان در این عبارات شناسه گفته می شود.
د ) تبدیل تصویر به هجا: مرحله ی بسیار مهم دیگر در تطور خط، مرحله ی تبدیل و تحول خط از تصویر به هجای میخی و الفبا است. این تحول یعنی تبدیل تصویر به هجاهای خط میخی و الفبایی البته برای هجاهای خط میخی یعنی حدود دو هزار سال قبل از تبدیل تصویر به الفبا صورت گرفته است. زیرا قدیمی ترین کتیبه ها ی نوشته شده به خط الفبایی فینقی مربوط به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره ی اول قبل از میلاد است، در صورتی که کتیبه های میخی از حدود سه هزار سال قبل از میلاد به بعد به بعد نوشته و ثبت شده اند.
2 – کتیبه ها:
الف ) کتبه های غیر منقول مستقل؛ کتیبه هایی هستند که به مناسبت ها و مراسم خاص در صخره ها به همراه نقش برجسته کنده شده باشد. مانند رزم اردشیر بابکان با اردوان در فیروز آباد.
ب ) کتیبه های غیر منقول وابسته به اثر ( معماری ): کتیبه هایی هستند که روی آثار و بناهای تاریخی حک شده باشند. مانند کتیبه های فارسی باستان در پاسارگاد.
ج ) کتیبه های منقول مستقل: به کتیبه هایی گفته می شود که منحصرا به منظور نوشتن خط روی آن ها ساخته شده باشد. مانند الواح گنجینه ی تخت جمشید.
د ) کتیبه های منقول وابسته به شیء: به کتیبه هایی اطلاق می شود که به دلایل مختلف روی اشیاء می آیند. مانند کتیبه های منقوش روی ظروف و ادوات جنگی.
خوشنویسی در هنر ، معماری اسلامی و مساجد
آیا تا به حال شده است کتیبه ای را در مسجد یا حسینیه با دقت بخوانیم؟ آیا تا به حال به نقش آن در زیبایی مسجد فکر کرده ایم؟ به راستی چرا این قدر مساجد ما از کاشی کاری هایی که منقش به آیات قرآنی است پر شده است؟ آیا امروزه مسجدی را می توان در نظر گرفت که آیه ای، حدیثی یا مطلبی با خط زیبا به دیواره های آن، چشم هر بیننده ای را به خود جلب نکند؟ یکسری امور در انسان به عنوان فطریات شمرده می شود مثل حقیقت جویی، گرایش به خیر و فضیلت،
هنر، خلاقیت و عشق و پرستش. در کتاب فطرت اثر استاد شهید مرتضی مطهری آمده است: “اموری که از قدیم صنایع مستضرفه نامیده شده اند، مثل خط که یک هنر خیلی قدیمی است [خلق نوعی زیبایی است.] خط بسیار زیبا برای انسان ارزش فوق العاده ای دارد و انسان آن را حفظ می کند. قرآنی که با خط بسیار زیبا نوشته شده باشد، ده بار هم اگر انسان آن را دیده باشد دفعه یازدهم باز می خواهد ببیند، بلکه صدبارهم دیده باشد، دفعه صدو یکم باز می خواهد تماشا کند” شهید مطهری این مباحث را ذیل بحث فطرت آورده اند که ام المسائل معارف اسلامی
دانند. این سخنرانی در سال 1355 توسط ایشان ایراد شده بود که در ادامه با تعریف کردن خاطره ای از پدر مرحومشان ادامه می دهند: “مرحوم ابوی ما (رضوان الله علیه) که خط خودشان هم خوب بوده است، به خط مخصوصا علاقه خاص داشته اند. ایشان می گفتند اگر قرآن خیلی خوش خط دست من باشد دیگر نمی توانم بخوانم، چون آن قدر خیره می شوم به خطش و به زیبایی اش که از خواندن آن باز می مانم. نمونه خط زیبا کتبیه بایسنقر است در جلوی ایوان مقصوره [در حرم امام رضا علیه السلام.] در آن کتیبه بزرگ که جلوی پیشانی ایوان است و بایسنقر که پسر گوهرشاد
بوده، خودش در آخر کتیبه نوشته است: “کتیبه بایسنقر بن شاهرخ بن امیرتیمور گورکان” گوهرشاد زن شاهرخ بوده و بایسنقر پسر او. در خط ثلث دیگر نظیری برای بایسنقر نیامده است، نه قبل از او کسی چنین نوشته است و نه بعد از او کسی توانسته بنویسد. با اینکه علیرضا عباسی که در زمان شاه عباس می زیسته، فوق العاده خطاط خوبی است و نمونه های خطش که اکنون در اصفهان یا در قم در مقبره شاه عباس هست، فوق العاده زیباست ولی [به پای بایسنقر نمی رسد(]1)“ در فطریات در بعضی امور دو سه مقوله باهم توام می شوند. مثلاکسی که شعر زیبایی می سراید هم خلق و ابداع داشته است، هم زیبایی که گرایشی فطری است را پاسخ گفتند.
در مورد خط زیبایی که بر روی کاشی کاری ها، در مساجد و حسینیه ها و ; نیز وجود دارد، می توان گفت چندین حس فطری درگیر است: اول که نوعی ابتکار و خلق است: *گرچه هرنوع خطی، اصولی دارد مثلااصول خط نسخ با ثلث و نستعلیق و شکسته نستعلیق و هما و ; فرق می کند و از آن طرف هم، هیچ دو خطی را نمی توان پیدا کرد که 2 خطاط و یا حتی 1 خطاط نوشته باشند و این 2 مکتوب عین هم باشند. پس در هر خطی، نوعی ابتکار و خلاقیت موجود است. دوم: حس
زیبایی است. انسان از آنجا که مخلوق خدا است، و باید خودش را خدایی کند، در مقابل خدای جمیل، وظیفه زیبا شدن را دارد. این زیبا شدن در همه امور مطرح است و زیبایی هم فقط به معنی مادی و محسوس آن نیست. چه اینکه ما احسان را هم جزء مقوله زیبایی می شمریم. ولی سپاسگزاری و نیکی پاسخ دادن به نیکی دیگران را مثل شیء و چیزی نیست که بگوییم شی زیبایی است. در واقع وقتی “ان الله جمیل و یحب الجمال” ماهم باید زیبایی را دوست داشته
باشیم. و البته در فطرت و خلقت ما، این گرایش نهفته و موجود است. از مواردی که زیبایی به آن تعلق می گیرد اعمال انسان است. آن چنانچه ما باید در گفتار خود که محصول اندیشه و زبان است، باید رعایت زیبایی را بکنیم و از کلمات زشت در کلام پرهیز کنیم، در نوشتار هم باید، زیبا بنگاریم. حضرت علی می فرمایند: الخط لسان الید(1/86[ )ص 49] و نیز چنانچه کلام زیبایی نافذتر از تیر باشد، خط زیبایی هم چنین تاثیری را بگذارد. رب کلام انفذ من سهام(4/69()2) البته صرف زیبایی خط در نوشته ای مهم نیست، بلکه مضمون سخنی که می خواهد بگوید اگر زیبا نوشته
شود، تاثیر فزاینده ای دارد. لذا حضرت علی می فرماید: رسول الرجل ترجمان عقله و کتابه ابلغ من نطفه:(3) فرستاده آدمی، ترجمان عقل اوست و نوشته و کتابش گویاتر از سخنش است. سوم: مورد دیگری که باعث جذابیت و ماندگاری خط در معماری اسلامی شده است بحث حقیقت جویی و پرستش است که باهم مرتبط می باشد. بدین معنی که: انسان که فطرتا حقیقت جو ا ست و
علم را علاوه بر وسیله، به عنوان هدف ذاتی هم آن را یاد می گیرد، از مصادیق علم و علم کامل و حقیقت کامل که در قرآن است با مسئله پرستش باهم جمع شده است. یعنی وقتی فردی به آیه ای از قرآن که بر روی دیوار مسجد است نگاه می کند، از طرفی ابتکار و خلاقیت و خط زیبای خطاط را تحسین می گوید و از طرفی هم در مضمون این نوشته که آیه قرآن است هم به عنوان مطلبی یادگرفتن از قرآن، این آیه را می خواند و هم از طرفی با خدای خویش رابطه برقرار کرده و او را پرستش کرده است، چون در آن لحظه حداقل به آیه (فاقرووا ما تیسر من القرآن) عمل نموده است.
و این است راز و رمز اهمیت و جایگاه خطاطی در معماری اسلامی و در مساجد ما.
پیامبر در مورد خوش خطی می فرمایند: الخط الحسن یزید الحق و ضحا(4:) یعنی خط نیکو، وضوح حق را افزون می کند.
در مورد مباحث فقهی نگارش آیه یا ذکر خدا روی دیوار مسجد یا محراب، احادیثی وجود دارد از جمله: از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در مورد مسجدی که در قبله آن، قرآن یا چیزی از ذکر خدا نوشته شود، پرسیده شد: فرمودند: طوری نیست(5) البته سزاوار است در نوشتن آیات و احادیث بر روی دیوار مساجد، در کنار رعایت زیبایی، کیفیت نوشتن هم طوری باشد که مومنین اگر در غیر نماز بخواهند، آن را بخوانند، بتوانند؛ چرا که هدف اصلی همانا خواندن آیات الهی است و
متذکر شدن.(6) اینجا لازم است متذکر شویم که بعضا در کتیبه ها، محراب و دیوارهای مساجد، خط های بسیار آ شفته و درهم به کار می رود. که ظاهرا مناسبتی ندارد چون وقتی فردی نتواند، آیات یا احادیث را بخواند، آن متن، صرف نوشته هنری محسوب می شود و نه قرآن یا حدیثی که به خط زیبا و خوانا نگاشته شده است. آیت الله سید مرتضی نجومی می گوید: “هنری که با تعهد
مکتب و اسلام، به وجود بیاید، به جاودانگی اسلام، جاودانه و به مقبولیت او، مقبول می افتد ; اسیر شخص و زمان نیست، هر ببیند و بفهمد، لذت می برد در هر زمان و مکان که باشد یا حتی مسلمان هم نباشد”(7) ایشان در ادامه می گوید: البته اسلام نسبت به بعضی از هنرها، علاقه ای نشان نداده بلکه نفی هم کرده است(8) اما نسبت به بعضی دیگر، رغبت و تمایل نشان داده، بلکه اشتغال به آن را خود عبادتی دانسته که ثواب اخروی هم دارد. در هیچ دینی چون اسلام به هنر خط اهتمام نشده است. مثلادر آیات متعددی: از اولین آیات نازل شده بر پیامبر(اقرا بسم ربک الذی ;) که سخن از خواندن است شروع می شود تا حتی قسم به قلم: ن و القلم و ما یسطرون و نیز تا آنجا که حتی خدا در مقام معرفی خود می فرماید: اقرا ربک الاکرم الذی علم بالقلم.
پیامبر اکرم هم می فرمایند: هرکه (بسم الله الرحمن الرحیم) را به خطی خوش بنویسد، به بهشت داخل شود. “بی شک و بدون اغراق خط اسلامی در زیبایی و جمال، سلامت و معنویت، در میان هنرهای اسلامی سرآمد و پیشرو در رتبه اول است، هیچ گاه به خدمت طاغوت در نیامده که طاغوت را هم به خدمت در آورده است. آیت الله نجومی در ادامه خاطره ای از علامه محمدتقی جعفری نقل می کنند که وقتی علامه به منزل ایشان تشریف آوردند، حدیثی را که با خط زرین
نوشته بودند که: (زخارف الدنیا تفسیر العقول الضعیفه) زینت ها و زخارف دنیا، عقل های ضعیف و ناتوان را فاسد می کند. به صورتی که علامه محو آن شدندوآرزو می کردند که ای کاش در دو سخنرانی قبلی شان که (حیات معقول و فلسفه هنر از نظر اسلام) بود، این حدیث را مورد استناد و استفاده قرار می د ادند. قابلیتی که خط دارد این است که می توان آن را، به شیوه دلخواه تنظیم کرد و نوشت و چه زیباست جملاتی مثل (اشهد ان لااله لله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ;) که به صورت انسانی در حال تشهد نگاشته شود تا تطابق کامل بین ظاهر و معنی بوده باشد یا مثلاحدیث معروف سفینه را به صورت سفینه شناور در اقیانوس، نوشته شود
که پیامبر فرمودند: مثل اهل بیتی کمثل سفینه نوح، من زکی ها نجی و من تخلف عنها غرق.
به تعبیر آقای غلامرضا طاهریان نکاتی در خط کوفی است که به زیبایی آن افزوده است و البته این اصول در مورد دیگر خطوط اسلامی مثل نستعلیق، نسخ و ثلث و معلی هم به نحوی موجود است: اصل دور و چرخش که بیانگر نوعی طواف و تسبیح است و نیز نوعی ازلیت و ابدیت را می سازند، اصل تمرکز و محوریت که ارتباطی با توحید دارد. اصل مساوات و اینکه حروف، بایستی در بین 2
فاصله خطی مشخصی نوشته شوند، اصل تکرار و تداوم، اصل تشابه، اصل تقارن، که چه در مورد خود کلمه مطرح است یعنی کلمه را چه از راست بخوانیم و چه از چپ، یکی است و در مورد جمله نیز اگر به صورت چلیپا نوشته شود، این تقارن، و تناسب نمودار است و نیز اصل گره خوردگی که نشانه محبت و وحدت است و نیز اصل ترکیب یا اکمپوزیسیون.(9).
ابداع خط یکی از بزرگترین دست آوردهای انسان و مهم ترین گام به سوی مدنیت بوده است.
ابداع خط انسان را قادر ساخت تا افکار خودراثبت کند و تاریخ مدنیت خویش را جاودانه سازد.خط درابتدا به صورت امروزی نبوده ، بلکه به تدریج و بامرور ایام ودوره ها به صورت رایج و متداول امروزی به دست ما رسیده است.
زبان شناسان مراحل تکامل خط راازآغاز تا امروز چنین بیان کرده اند:
1-خط تصویری
2-خط مفهوم نگار
3-خط هجایی
4-خط الفبایی
الف: خط تصویری
دراین خط ازعلامتی مجزا برای نشان دادن شی ء مورد نظر استفاده می شود.
ب:خط مفهوم نگا
ر
این خط نیز نوعی خط تصویری است .درمفهوم نگاشتها نیز از علائم و نشانه ها ی قراردادی استفاده می شود، که شکل پیشرفته تری از خط تصویری می باشد.
پ:خط هجایی
این خط مرحله گذر از خط مفهوم نگاشت به خط الفبایی است، وبا تقطیع کلمات آغاز می شود.
رمز صوتی عامل مرتبط کننده ودرواقع مقدمه ای برای شروع دوره الفبایی خط است.
ت: خط الفبایی
خطی است که درآن ازعلامات قراردادی استفاده می شود، و فرض براین است که هر علامت ازالفبا برابر یک واحد صوتی باشد.
مردم بین النهرین خوزستان (شوش) و مصر نخستین اشکال خط و نگارش را ابداع کردند.
امروزه خط مردم بین النهرین به خط میخی شهرت یافته وعلت آن شباهت علامتها ی این خط به میخ است.
دردوره بابلیها و آشوریها هجاها خلاصه و کمترشدندوتعدادآنها به 100تا150 علامت تقلیل یافت.
خط هیروگلیف را مردم مصر درآغاز هزاره سوم ابداع کردند.این خط جزو خطوط تصویری محسوب می شود.
خط الفبایی درسرزمین سوریه و فلسطین توسط مردم سامی نژاد پدیدآمد.خط فنیقی نیز در سرزمین سوریه و فلسطین به وجود آمد.فنیقیها مردمی سامی نژادبودند ودرنیمه دوم قبل ازمیلادولت شهرهای فعالی درسوریه و لبنان و فلسطین برپا کردند.آنها بازرگانان قابلی بودند ودرجابجا یی کالا و مواد بین مصر-بین النهرین و دیگر نقاط شرکت داشتند.
عده ای خط فنیقی را مادرهمه خطوط جهان می دانند و معتقدند که خط یونانی وخط آرامی ازخط فنیقی اقتباس شده.
آرامی ها نیز مردمی تاجرپیشه بودند.کتابت آنها درطی قرنهای 8و9 قبل ازمیلادرواج فراوان یافت. خط درزبان آرامی نقش مهمی درسده های پیش ازمیلاددرجهان باستان ایفا کرد، به گونه ای که اکثرخطوط آسیای غربی چون :خط پهلوی ، اوستایی ، عربی ، ارمنی ، عبری و سانسکریت از این خط اقتباس شده اند.
از جمله خطوط جهان باستان می توان به خط فارسی باستان نیز اشاره کرد، این خط درروزگار هخامنشیان رواج داشت وبراساس خط بابلی و ایلامی به وجود آمده بود.
خط کوفی
خطی زاویه داروشکسته .به شهرکوفه منسوب است وانواع آن شامل:
1 خط کوفی تحریری
2 کوفی بنایی
3 کوفی تزئینی
الف:خط کوفی تحریری
برای نوشتن کتابها و قرآن ها به کار می رفت.
ب: کوفی بنایی یا معلقی
بیشتر در معماری استفاده می شده و حروف آن به شکل مربع و مستطیل است.
پ: کوفی تزئینی
این خط بیشتر درمعماری خصوصاً در دوره سلجوقی رایج بود .دراین خط انتها و فواصل حروف و بین کلما ت با انواع اشکال گیاهی و هندسی تزئین می شود ، و حسب نوع تزئین اسامی مختلف دارد
خطوط شش گانه:
1 :خط محقق
خطی شکوهمند، درشت اندام ، بافواصل منظم و بدون تداخل و تواتر.یکدست ، خالص و یکنواخت.دراین خط هیچ حرفی با حروف دیگر اشتباه نمی شود.
2: خط ریحان
این خط مانند محقق است. اما از آن ظریف تر و لطیف تر. از نظر ظرافت و زیبایی آن را به ریحان تشبیه کرده اند.
3:خط ثلث
این خط به مادر خطوط نیز شهرت دارد.حروف وکلمات درشت اندام درعین حال جمع و جورتراز خط محقق است . حلقه ها وگره ها بازودربعضی موارد بسته می گردد.
4:خط نسخ
خطی کامل ، معتدل و منظم ، روشن و واضح ، که هیچگونه آمیختگی در حروف وکلمات دیده نمی شود.کاملترین خط اسلامی است که قرآن مجید را اکثراً به این خط می نویسند.
5: توقیع
این خط از مشتقات خط ثلث است ، با این تفاوت که حروف آن گودتر وگردتر از خط ثلث می باشد.
6:رقاع
رقاع قلمی است که در رقعه ها، مکاتبات لطیف و حکایات بکار می رفت.حروف آن ریزتر و لطیف تر از حروف توقیع است.
خطوط ایرانی
الف: خط تعلیق
بیشتر برای نوشتن کتابها ونامه ها استفاده می شد.این خط مأخوذ توقیع ورقاع است.
ب: خط نستعلیق
این خط از ترکیب تعلیق و نسخ به وجود آمده ، واز ابتکارات خوشنویسان ایرانی است. به عروس خط ها شهرت دارد.
پ:شکسته نستعلیق یا خط شکسته
تحت تأثیر شکسته تعلیق بوده . حروف و کلمات نستعلیق مختصر، کوتاه، نازک و باریک شده است.
خطوط تفننی
الف: خط طغرا
نوعی خط که معمولاً نام یا القاب پادشاهان را با آن می نوشتند .قدیمی ترین نمونه بدست آمده ازآن به غازان خان مغول و سلطان احمد جلایراست.
ب: مثنی
نوعی خط تزئینی است. که علامات و عبارات در دوجفت و داخل هم نوشته می شوند.
پ: خط معما
نوعی خط که خواندن آن محتاج به دقت باشد.
ت:سیاه مشق:
نوعی تمرین خط است . در آن کلمات به صورت درشت و ریز است.
«خوشنویسی»؛ عنصری هویتبخش در معماری سرزمینهای اسلامی
گروه هنر: خوشنویسی از عناصر اساسی و هویتبخش در معماری کشورهای اسلامی است تا جایی که گاه شناسنامه این نوع معماری محسوب میشود.
در نشستی که با موضوع «چگونگی استفاده از اصول معماری اسلامی در شهرسازی امروز» در خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) برگزار شد، «نصراله افجهای» خوشنویس و «حمیدرضا شایان» معمار، حضور به هم رساندند.
در این جلسه کوشش شد مباحث مربوط به معماری اسلامی با توجه به شهرسازی امروز و بهروز شدن آن و مشکلات و راههای برونرفت آن بررسی شود و در این راستا به دلیل همبستربودن هنر خوشنویسی و معماری، نقش هنر خوشنویسی، تذهیب و اسلیمیها در کاشیکاریها و روبنای ابنیه مذهبی و تاریخی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
در قسمت نخست این نشست که از نظر میگذرانید به نگرشهای متفاوت به معماری اسلامی و اصول و وجوه آن توجه شده است در حالی که در قسمت پایانی به بررسی پیوند معماری اسلامی و شهرسازی و توجه به خانههای مسکونی خواهیم پرداخت.
دیدگاه مرسوم در دنیا راجع به معماری اسلامی
«حمیدرضا شایان» دانشجوی دکترای معماری دانشگاه تهران در ابتدای جلسه در گفتوگو با خبرنگار ما درباره اظهارنظر راجع به عنوان «معماری اسلامی» گفت: داشتن عقیده شخصی راجع به این سوال شاید به دور از مطالعه باشد. البته چند دیدگاه مرسوم در دنیا راجع به این مساله وجود دارد: الف- دیدگاه تاریخی ب- دیدگاه جغرافیایی ج- دیدگاه نگرشی یا دیدگاه مبتنی بر باورها و عقاید.
وی افزود: دیدگاه تاریخی، معماری اسلامی را معماری پس از ظهور اسلام میداند که به وسیله مسلمانها پیریزی شده است. دیدگاه جغرافیایی، دیدگاه مستشرقین است که معماری اسلامی را معماری کشورهای اسلامی یا حوزه جغرافیایی جهان اسلام تلقی میکنند که یکسری انحرافاتی را هم در این دیدگاه میبینیم از این جهت که این نگرش، معماری اسلامی را معماری کشورهای عربی میداند.
عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه صنعتی جندیشاپور در ادامه بیان داشت: دیدگاه نگرشی، معماری اسلامی را ملهم از تعلیمات و باورهایی که تحت تاثیر دین اسلام است، میداند و اگر ما معماری اسلامی را از این دیدگاه مورد بررسی قرار دهیم، این مساله که معماری اسلامی در کدام منطقه از حوزه جغرافیایی کشورهای مسلمان بررسی شود، تفاوتی نخواهدکرد.
نقش هنر خوشنویسی در معماری برخاسته از فرهنگ اسلام
«نصرالله افجهای» خوشنویس و مهمان دیگر نشست نیز بحث خود را با مبحث نقش خوشنویسی در معماری اسلامی آغاز کرد و گفت: معماری مذهبی در کشورهای مختلف بر اساس ملیت و عقاید سرزمینی به صور مختلفی بررسی میشود اما اگر در کشورهای اسلامی این مساله را
بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که در طرح معماری محور اصلی یکی است، یعنی معماری عربی با معماری ایرانی تفاوت پیدا میکند ولی محور اصلی هر دو یکی است، بدین معنی که طرح معماری در هر منطقهای یکی است ولی شکل آن به دلیل وجود منطقه جغرافیایی متفاوت است.
وی که تاکنون بیش از 100 نمایشگاه انفرادی و گروهی داخل و خارج کشور داشته، افزود: در ایران بهدلیل این که آجر، سنگ و خشت بسیار است و به تعبیری میتوان گفت ایران سرزمین خاک و خشت است، بنابراین معماری ایرانی آجر و سفال را میطلبد و گرایش معماری به سمت استفاده از این مصالح سوق داده میشود.
افجهای که دارای مدرک درجه یک هنری است، ادامه داد: در ایران و در تمام کشورهای اسلامی خطاطی همیشه هویتدهنده به معماری بوده است. معماری اسلامی بدون استفاده از خط، فاقد هویت است اما همینکه خط بر معماری مینشیند، آن معماری دارای شناسنامه میشود. خوشنویسی جنبه آرایش دارد و هیچ اجباری وجود ندارد که در درون بنا و گنبدها خطوط استفاده شده بهگونهای باشد که بتوان آنها را خواند چون این خطوط جنبه گرافیکی و نمایشی دارند. درهم تنیدگی از ویژگیهای خطوط استفاده شده در معماری است.
علت احتراز متفکران کشور از به کاربردن عنوان معماری اسلامی
شایان در ادامه علت احتراز متفکران کشورمان را از به کاربردن عنوان معماری اسلامی چنین توضیح داد: متفکران ما عنوان معماری اسلامی را تفکری سیاسی میدانند که توسط مستشرقین وضع شده است. هنگامی که این مساله طرح شود، بخاطر اصولی که شرقشناسان مطرح کردند، مانع بهروزشدن معماری اسلامی میشود و دست و پای معمار را میبندد.
وی در پاسخ به خبرنگار ما مبنی بر چیستی اصولی که مستشرقین برای معماری اسلامی برشمردند که خود مانعی برای بهروزشدن معماری اسلامی است، گفت: شرقشناسان به نوعی بیان کالبدی و نگاهی فقهی به معماری اسلامی توجه کرده و سعی کردند از متون اسلام نتیجه کالبدی بگیرند. یعنی نوعی پیراستگی، درونگرایی و استفاده از نمادهای خاص را ویژگیهای معماری اسلامی عنوان کردند. امروزه در کشورهای اسلامی واژه اسلامی را با احتیاط به کار میبرند و نمیخواهند آن تضادی که بین اسلام و مدرنیته، اسلام و آزادی و اسلام و لیبرالیسم وجود دارد، داخل در هنر معماری شود.
شایان که مدیر گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز است، افزود: اسلام مثل یک فیلتر شفاف است که روی هر رنگی که قرار بگیرد رنگ جدیدی که ترکیبی از رنگ اسلام و محیط است به وجود میآورد. اصول اسلامی مستشرقین، اصول منطقهای هستند. به عنوان نمونه در معماری چینی و معماری مساجد عثمانی متریالها و تزئیناتی را میبینیم که به واسطه تجربه و عامل جغرافیا به وجود آمده است. تفکیک فرهنگ، محیط و باورها از یکدیگر غیرممکن است. نمیتوان گفت کدام بخش از معماری با توجه به فرهنگ و کدام بخش با توجه به باورها و محیط بهوجود آمده است.
علت مشکلبودن تفکیک عرصه فرهنگ، باورها و محیط در معماری اسلامی
طراح فاز یک مسجد و مجموعه فرهنگی دهلی علت مشکلبودن تفکیک عرصه فرهنگ و باورها و محیط را در معماری اسلامی چنین عنوان کرد: اطلاق واژه اسلامی به معماری منطقی نیست. اسلام در یک موقعیتی وارد ایران میشود که این نگرش با نگرشهای موجود پیوسته میشود. شرایط امروز با گذشته فرق میکند. سود اقتصادی، کار برای خدا، توجه به رفاه همگی آیتمهایی هستند که در معماری بسیار مهم هستند. این آیتمها اصولی ایرانی اسلامی است. این توجه به وحدانیت و تعالیم مذهبی از جمله فقه، روابط و فضاها را در معماری ایرانی اسلامی موجب میشوند.
شایان که مولف مقاله «هویت معماری معاصر ایران» در مجله معمار است، در پاسخ به خبرنگار ما درباره این مطلب که نقش اعتقادات دینی در معماری برخاسته از فرهنگ اسلامی چیست، گفت:
برای وارد شدن به مسجد باید سلسله مراتبی را طی کرد. یعنی باید هفت قدم راه رفته و سپس وارد مسجد شد و به این دلیل معمار برای مسجد صحن حیاط را تعبیه میکند. بر این اساس، معماری اسلامی را هم با توجه به کشورهای مسلمان و هم با نگرشی که اسلام نسبت به زندگی انسانی دارد، تعریف میکنیم. معماری اسلامی معماری است که از زندگی اسلامی برمیخیزد.
کاربرد خطوط مختلف در جایگاه خاص خود در هنر خوشنویسی و معماری
افجهای هنرمند خوشنویس که شاگرد استادانی چون کاوه و میرخانی بوده در ادامه جلسه به کاربرد خطوط مختلف در جایگاه خاص خود در هنر خوشنویسی و معماری اشاره کرد و توضیح داد: در معماری اسلامی خط آبراههای خودش را در طول زمان پیدا کرده است. قبل از ظهور خطوط نسخ، ثلث و نستعلیق از خط کوفی و یا حتی قبل از آن از خط میخی در کتیبهها استفاده میشده ولی بعد از ظهور ابنمقله خطوط دیگر وضع میشود و هر خطی با توجه به ویژگیهای خودش کاربرد خاصی پیدا میکند.
وی که در عرصه هنر نقاشیخط بسیار تتبع کرده، در ادامه افزود: خط ثلث با الفهای بلند حالت استغاثه را تداعی میکند و برای کتیبهها استفاده میشود. خط نسخ به دلیل اعرابپذیریاش در کتابت قرآن کاربرد دارد و از آنجایی که متن عربی باید اعراب داشته باشد بنابراین جایگزینی خط نستعلیق به جای خط نسخ که امروزه کم کم رایج میشود، اشتباه است به دلیل این که اعراب آیات غلط خوانده میشود. بسیاری از هنرمندان قرآن را به خط نستعلیق خطاطی میکنند البته این کار اشتباه نیست بلکه نوعی هنرنمایی است ولی به کار کتابت قرآن نمیآید.
عضو هیئت داوران سومین جشنواره هنر جوان تصریح کرد: خط نستعلیق نیز برای ترجمه آیات در روبنای ساختمانها استفاده میشود. معماری بدون خطنوشته و کتیبهنویسی بیهویت است و این مساله در معماری تمام کشورهای دنیا مصداق دارد.
وجوه اشتراک معماری که در بستر فرهنگ اسلام پدید آمده با سایر معماریها
در ادامه جلسه، «شایان» میهمان معمار ایکنا وجوه اشتراک معماری که در بستر فرهنگ اسلام پدید آمده را در سه مقوله بررسی کرد: الف- تزئینات ب- استفاده سمبولیک از فرمها ج- هندسه و سلسله مراتب که پیامد آن درونگرایی است که به اقلیم و فرهنگ ربط پیدا میکند. بحث درونگرایی را هم مستشرقان مطرح کردهاند که مقوله صحیحی نیست چرا که درونگرایی خاص معماری مرکز ایران است در حالی که معماری شمال ایران بسیار برونگراست
.
مولف کتاب «بررسی تطبیقی تجارب مرمت شهری ایران و جهان» مطرح کرد: آن چیزی که به عنوان وجه اشتراک این نوع معماری در کل دنیا میبینیم داشتن یکسری اصول زیربنایی است که بستگی به شرایط زندگی و اندیشههای معمار دارد. یکی از آیتمهای مشترک هندسه است و دلیلش این است که انسان مسلمان ذهنش دارای سلسله مراتبی است برای رعایت آداب و نوع منشش به عنوان یک مسلمان.
علت استفاده از هندسه در معماری برخاسته از فرهنگ اسلام
وی در پاسخ به خبرنگار ما با این مضمون که علت استفاده از هندسه در معماری برخاسته از فرهنگ اسلام چیست، گفت: علت استفاده از نقوش هندسی در معماری اسلامی این است که علم هندسه علم داشتن سلسله مراتب در معماری است. حرکتی گام به گام است نه حرکتی دفعی. سلسله مراتب و جداسازی فضاهای مختلف به خاطر عرصههای موجود در این معماری
است. بحث نگارگری و استفاده از شمایل را به علت منع آن توسط شرع در معماری حوزه کشورهای اسلامی نداریم ولی در شرق دور بحث تزئینات را داریم.
شایان که مجری طرح «آمادهسازی پرونده ثبت میراث جهانی بافت تاریخی شهر یزد» است، تاکید کرد: بحث فرمها به واسطه تجربیات بشر به وجود آمده مثل فرم گنبد که گوشههای سقف را از چهار گوشه به هشت گوشه و از هشت گوشه به شانزده گوشه افزایش دادهاند که در نهایت به صورت گنبد یا قوس درآمده است که بعد تبدیل به فرمی آرمانی شد که اسلام نیز آن را پذیرفت.
وی افزود: دیدگاهی وجود دارد که با دیدگاه فرمال که از نمادهای خاصی استفاده میکند، مبارزه میکند ولی مردم عادی به واسطه نگاه کردن به آن نمادها به یاد معماری اسلامی میافتند بنابراین این یک چالش بزرگی است که اخیراً به وجود آمده است. دورهای بحث ساختارشکنی به وجود آمد که بحث عدم استفاده از سمبولها را مطرح کرد.
مسجد امیر در امیرآباد و مسجد الغدیر در میرداماد نمونه خوب مسجد ایرانی اسلامی
این معمار که طراحی فاز یک و دو و نظارت معماری مجموعه مسکونی جوکار اهواز را برعهده داشته، افزود: مسجد امیر در امیرآباد که به واسطه حاکمیت نگرش فرمالیستی تخریب شد نمونه خوبی از مسجد ایرانی اسلامی بود. مسجد الغدیر در میرداماد که جهانگیر مظلوم معمار آن بوده علیرغم نداشتن گنبد با نگرش خلاقانه فرم گنبد را تداعی میکند.
شایان در پاسخ به خبرنگار ایکنا مبنی بر اینکه چگونه میشود معماری ا
سلامی را در شهرسازی امروز کاربردی کرد، توضیح داد: بعضی مواقع پیوند بین فرهنگ منطقهای و اصول دینی به قدری درهم عجین است که تفکیک آن دشوار است. قاعدهای در اسلام است به نام «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» که قاعدهای انسانی است که در بسیاری از فرهنگها آن را میبینیم. معماری اسلامی زمانی میتواند در شهرسازی امروز هم کاربرد داشته باشد که بر اساس قاعدههای انسانی بنا شود.
افجهای مهمان خوشنویس ایکنا که جوایز متعددی در زمینه خوشنویسی و نقاشیخط کسب کرده، نیز در ادامه نظر خود را راجع به نقش تکنولوژی در معماری چنین بیان داشت: در مقاطع مختلف تاریخی پدیدههای جدید به وجود میآید. در طول چند دهه گذشته مکاتب مختلفی ابداع شد از جمله مکتب کوبیسم، سورئالیسم و ;. این نوع رویکردها را نمیشود رد کرد. نمیتوان به مسائل مطرح در دنیا بیتوجه بود. در عین این که نباید گذشته را خراب کرد ولی باید طبق تکنولوژی روز، هنر را بهروز کرد.
این هنرمند که برنده بیینال اول و دوم نقاشی بوده، افزود: یک هنرمند در طول عمر هنری خود سبکهای مختلفی را کار میکند ولی این سبکها حکم نیستند. در عرصه معماری در سالهای مختلف مساجد مختلفی طراحی شد. گنبد مسجد اعظم در قلهک را هشت ستون نگه میدارد که مزاحم دید کسانی است که داخل مسجد هستند در حالی که امروزه استادیومهای سرپوشیده بدون ستون میسازند. بناهایی از نوع مسجد اعظم قلهک مخالف تکنولوژی روز است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]