سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ یک از نیازهای کوچک خود را حقیرمشمارید ؛ زیرا محبوب ترین مؤمنان نزد خداوند متعال ، کسی است که بیشتر از همه از او درخواست می کند . [امام باقر علیه السلام]
 
پنج شنبه 95 مهر 29 , ساعت 4:49 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله در مورد محمدرضا شجریان تحت فایل ورد (word) دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد محمدرضا شجریان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد محمدرضا شجریان تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد محمدرضا شجریان تحت فایل ورد (word) :

محمدرضا شجریان

زندگینامه

محمدرضا شجریان
تولدم روز اول مهر ماه سال یکهزارو سیصد و نوزده خورشیدی در مشهد است، در خانواده ای که پدر بزرگم (علی اکبر) صدای بسیار رسایی داشته و به زیبایی آواز می خوانده است. او از مالکین بزرگ مشهد بود و از خواندن در جمع پرهیز داشته ، گاه برای دوستان سرشناسی که به دیدارش می آمده اند می خوانده است. پدرم مهدی از صدای پر طنین و رسا برخوردار بود و در جوانی آواز

خواندن را شروع می کند ولی خیلی زود در محیط بسته و سنتی به قرائت قرآن رو آورده و تا آخر عمر بر همان عقیده باقی ماند و آواز را رها کرد و در قرائت قرآن جایگاه خاصی در مشهد پیدا نمود و شاگردان زیادی برای تلاوت قرآن قرآن تربیت کردکه از جمله خود اینجانب است. تمام وقت من از شش سالگی به خواندن قرآن با صدای خوش می گذشت . در دوازده سالگی شهره ی خاص و عام بودم و در مجامع بزرگ مذهبی و یا سیاسی آن موقع تلاوت اول برنامه با من بود. به علت

توانایی در تلاوت قرآن با صدای خوش، چشم و چراغ همه اعضاء و دانش آموزان مدرسه و مردم بودم. در سال چهارم دبیرستان بر خلاف خواسته ام به دانشسرای مقدماتی رفتم و راه معلمی پیش گرفتم و از بیست سالگی به معلمی در دهات خراسان پرداختم. یک سال بعد ازدواج کردم با دختری که او هم معلم دبستان بود. همسرم خیلی با من همراه بود و با کمک او بر مشکلات مالی یک زندگی بسیار محقر پیروز شدیم.

از نوجوانی برای فراگیری گوشه های آوازی به هر دری می زدم و از هر کسی که شمه ای اطلاع داشت سئوال می کردم. به ندرت دسترسی به رادیو پیدا می کردم تا موسیقی دلخواهم را بشنوم آن هم زمانش کوتاه بود و حاصلی نداشت ، تا اینکه در محیط شبانه روزی دانشسرا میسر شد

“برنامه گلها” و برنامه “ساز تنها” را بشنوم و تمریناتم را شروع کنم . کمی بعد دبیر موسیقی مان آقای جوان نیز راهنمایی و کمک کردند. بیشترین تمرینات سازنده در دوران معلمی در خارج شهر بود که فراغتی داشتم و اغلب به کوه و صحرا می دم و تکنیک و متد را با سلیقه ی خودم تجربه و تمرین می کردم و صداهای گوناگون و تحریرها و چهچه ها را دستور کار خود قرار داده بودم.دوستم همکلاسیم (ابولحسن کریمی) از ابتدای کار معلمی سنتوری با خود آورده بود که بنوازد ، ترغیب

شده مضراب دستم بگیرم و ببینم می شود زد ، بعد دیدم عجب کار مشکلی است تا دمدمه های صبح نشستم و ان قدر تمرین کردم تا توانستم آهنگی را دست و پا شکسته اجرا کنم و از آن به بعد سنتور شد یار غار من.
چندی بعد صدای سنتور جلال اخباری را از رادیو مشهد شنیدم و خوشم امد ، پیدایش کردم و با هم دوست شدیم . سازی می زد و من هم می خواندم و تمرینات آواز با ساز و فراگیری نت و نواختن صحیح سنتور را با ایشان شروع کردم. همان ابتدای کار هم صدای سنتور مشقی ام بسیار بد بود به فکر افتادم که سنتوری بسازم. کمی نجاری می دانستم با زیر رو رو کردن تمامی

کاروانسراها و چوب فروشی ها و با دادن یک انعام 5 توانی الوار پهن از چوب توت بیست ساله را پیدا کردمآن را مطابق اندازه ها بریدم . در ان زمان کسی در مشهد گوشی سنتور نمی فروخت ، مجبور شدم صد عدد میخ نمره شش بخرم و آن ها را با سوهان دستی کوچک کنم. این سنتور که دوازده خرکه بود ساخته شد و من با یک دلبستگی عجیب به این ساز ، تمرینات سنتورم را بیشتر کردم. با اینکه برای اولین بار بود چنین کاری کرده بودم و در مورد پل گذاری سنتور تجربه و اطلاعی

نداشتم ولی سنتور صدای دلنشینی داشت. غیر از آن سنتور سنتورهای دیگری ساخته یا در حال ساخت داشتم که کا پل گذاری را برای موزون تر کردن صداها تا به حال ادامه داده ام و خوشبختانه به نتایج قابل توجهی هم رسیده ام . در نظر دارم در آینده کتاب یا جزوه ای درباره ی تجارب کار پل گذاری های گوناگون که روی سنتورها کرده ام همراه با نتایج آن ها منتشر کنم تا در این زمینه کار مفیدی انجام داده باشمدر سالهای بعد از چهل با هنرمندان رادیو خراسان آشنا شده بودم ولی حاضر به ضبط برنامه موسیقی نبودم . در رادیو خراسان گاه اشعار عرفانی و مذهبی و گاهی تلاوت قرآن داشتم.

سال 1345 خورشیدی به اصرار دوستم ابوالحسن کریمی برای شرکت در امتحان شورای موسیقی به اتفاق او به تهران رفتم. راهی برای نام نویسی و شرکت در امتحان پیدا کردیم. در اتاق شورا میز کنفرانس بزرگی بود و حدود 12 تا 13 نفر اعضا شورا نشسته بود ، آقای مشیر همایون شهردار

رییس شورا و آقایان حسنعلی ملاح ، علی تجویدی و مختاری و دیگران بودند. گفتند بیات ترک بخوان ! من هم از مایه بلند دو سه بیتی خواندم و در مایه ی بم فرود امدم . ضربی با یک شعر هم به درخواست آقای ملاح خواندم.بعد اقای تجویدی پرسیدند تصنیف هم می خوانی ؟ چون تصنیف خواندن را دوست نداشتم و دون شان آواز خوان می دانستم ، بسیار جدی گفتم ابدا.جوابی که بعد از یکماه از نتیجه امتحان به ما دادند این بود که فعلا رادیو بودجه ندارد که خواننده استخدام کند و فعلا رادیو نیاز به خواننده ندارد.

سال بعد به وسیله آقای دکتر شریف نژاد (که معاون رادیو خراسان بود و بسیار به من لطف داشت) قرار گذاشتیم در تابستان که ایشان در تهران هستند من هم به تهران بروم . باایشان شبی به منزل آقای حسین محبی (که اپراتور با سابقه رادیو و برنامه ی گل ها بود) رفتیم و او که دوستی نزدیکی با دکتر داشت فردای آنروز مرا همراه با یک نوار که در ” سه گاه ” خوانده بودم به اقای داود پیرنیا (مسئول و تهیه کننده ان زمان برنامه گلها ) معرفی کرد که همان معرفی راهگشای من به رادیو ایران و و برنامه ی گلها که منظور اصلی ام بود گردید.

با سپاس از دلسوزی های ابولحسن کریمی و محبت های دکتر شریف نژاد و یادی خوش از زنده یاد حسین محبی .

تولد اول مهر ماه در مشهد
اغاز خوانندگی های کودکانه در خلوت
ورود به سال اول پانزدهم بهمن در مشهد
اموختن تلاوت قران در نزد پدر
شرکت در مجمع تلاوت قران در نه سالگی
اغاز تلاوتهای قران در میتینگها و اجتماعات سیاسی ان سالهاگذراندن سال چهارم مدرسه در دبستان فرخی

تلاوت قران برای اولین بار در رادیو خراسان به دعوت رییسرادیو
قبولی در امتحانات شم ابتدایی با عنوان شاگرد ممتاز در بیندانش اموزان مشهد.اغاز تحصیل در دبیرستان شاه رضا
شرکت در مسابقات فوتبال دبیرستانهایمشهد
ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد.اشنایی با اقای جوان اولینمعلم موسیقی شجریان ( معلم سرود و موسیقی دردوران تحصیل در دانشسرای مقدماتی درمشهد
اغاز همکاری با رادیو خراسان و اجرای اوازهای بدون ساز وقراعت قران برای رادیو به طور افتخاری

دریافت دیپلم دانشسرای مقدماتی و استخدامدر اموزش و پرورش وانتقال به بخش رادکان و تدریس در دبستان خواجه نظام الملک و اشنایی باسنتور
اشنایی با نت و فراگیری سنتور نزد اقای جلال اخباری و شروعسنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور . جشن عقد کنان در 21 مهر ماه بادوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان

جشن عروسی در مشهد (در 20 مرداد ماه) و اغاز یک زندگیخانوادگی سی ساله با ایشان که حاصل ان سه دختر و یک پسر است
انتقال از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیردبستان شاه اباد. تولد راحله فرزند اول در 2 مهر ماه در مشهد. ساختن اولین سنتورخود با چوب توت
تولد دختر دوم افسانه در 28 اردیبهشت ماه در مشهد.(افسانهبعدها با پرویز مشکاتیان ازدواج میکند).انتقال از شاه اباد به شهر مشهد و تدریس درکلاس ششم دبستان پهلوی از مهر ماه.شرکت در مسابقات والیبال معلمامشهد

انتقال از دبستان پهلوی به دبستان عبداللهیان مشهد و نظامت ومعاونت دبتان مذکور
تدریس در دبستان های مشهد و انتقال در 25 اذر از مشهد بهتهران.تدریس در دبیرستان صفوی . اغاز فعالیت با برنامه های رادیو ایران. اشنایی بااستاد احمد عبادی. راه یابی به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمنخوشنویسان نزد استاد بوذری.اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همینسال. اجرا و ضبط اولین برنامه ی در رادیو ایران که با عنوان ((برگ سبز شماره ی 216در شب جمعه 15 اذر ماه پخش شد.کار در رادیو با نام مستعار ((سیاوش بیدکانی)) تاسال 1350 خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش. اشنایی با اسماعیل مهرتاشدر کلاس اواز ایشان

انتقال از اموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی . راه یابی بهکلاس خط استاد حسن میرخانی
تولد دختر سوم مژگان در 27 هردیبهشت ماه در تهران. تاسیس وشروع رادیو اف-ام به طریقه ی استریو فونیک و اجرای برنامه ی ((سه گاه)) به همراهیسه تار عبادی و تار مجد برای اولین بار به طریقه ی استریو . شرکت در جشن هنرشیرازبرای اولین بار. قبولی در امتحان خط (مرحله ی عالی) . راه یابی به کلاس خطاستاد حسین میرخانی

اغاز همکاری با برنامه های تلویزیون ملی ایران در برنامه یهفت شهر عشق)) غیره. قبولی در امتحان خط (مرحله ی ممتازی) انجمن خوشنویسان وزارتفرهنگ و هر . سفر به برغان با استاد حسین میر خانی (خطاط) ابراهیم بوذری (استاد خطشجریان) خسرو زعیمی ( مدیر عامل انجمن خوشنویسان)فرامرز پیل ارام(نقاش و استادنقاشیخط شجریان
اشنای با استاد فرامرز پایور و مشق سنتور نزد ایشان و اموزشردیف اوازی صبا نزد فرامرز پایور . اشنایی ئ همکاری با هوشنگ ابتهاج((ه . الفسایه)در برنامه های (گل های تازه))رادیو
شروع تهیه ی برنامه های گلهای تازه توسط هوشنگ ابتهاج دررادیو و همکاری با او. اغاز فراگیری ردیف های اوازی و تصانیف قدیمی نزد استادعبدالله دوامی.برگذاری کنسرتی در شمال ایران با منصور صهرمی و هنرمندان دیگر.دیدارو اشنایی با اقای دوامی به وسیله ی فرامرز پایور
اشنایی با استاد نور علی برومند و فراگیری شیوه ی اوازی سیدحسن طاهر زاده نزد ایشان در مرکز خط ئ اشاعه ی موسیقی و اشنایی با هنر جویان مرکزمحمد رضا لطفیو ناصر فرهنگفرو حسین علیزاده و جلال ذوالفنون و گنجه ای و مقدسی وحدادی و دیگران

سفر برای کنسرت های هندو پاکستان و افغانستان با استاد احمدعبادی . سفر به چین و ژاپنن با احمد احرار و کریم فکور و حسین ملکو پرویز قاضی سعیدبه عنوان میهمانان ویژه برای گشایش پروازهایی به این دو کشور

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ