سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستِ انسان، نشانه عقل اوست . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 3:1 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان فایل ورد (word) دارای 107 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان فایل ورد (word)

فصل اول

مقدمه

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر

رشد ملاک‌های اخلاقی

بیان موضوع

هدف پژوهش

ضرورت و اهمیت پژوهش

تاریخچه مختصر در جهان و ایران

مفهوم اخلاق با چه مفاهیم دیگری در ارتباط است؟

فصل دوم

پیشینه پژوهش;

ماهیت اخلاق

مفهوم رشد اخلاقی در نوجوانی و جوانی

زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی رشد

تعریف واژه‌ها

نکاتی درباره چگونگی تحول اخلاقی

دیدگاههای روان شناختی درباره اخلاق

دیدگاه بد سرشت بودن ذاتی انسان

رشد اخلاق در کودک

روش آموزش اخلاق

تعریف اخلاق

شاخص اخلاق

رشد اخلاق

رشد شناختی

شناخت

تحول شناختی از دیدگاه پیاژه

رشد اخلاقی از دیدگاه پیاژه

رشد اخلاقی از دیدگاه کهلبرگ;

الف- سطح اخلاق قبل قراردادی

محدوده سنی در رشد قضاوت اخلاقی

مفاهیم مهم در نظریه کهلبرگ;

مقایسه نظام‌های اخلاقی پیاژه و کهلبرگ;

ج- دیدگاه نه بد و نه خوب بودن ذاتی انسان

پیشینه مطالعاتی در جهان و ایران

فصل سوم

روش شناسی

موضوع پژوهش

سؤال‌های پژوهش

فرضیه‌های پژوهش

تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش

روش پژوهش

نوع پژوهش

ابزار پژوهش;

شیوه نمره گذاری

جمعیت پژوهش;

نمونه پژوهش

روش انتخاب آزمودنی

تجزیه و تحلیل آماری

تجزیه و تحلیل کیفی

روش‌های جدید در سنجش قضاوتهای اخلاقی

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل نتایج

توصیف اطلاعات

فصل پنجم

تبیین فرضیه

تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش;

محدودیت‌ها

پیشنهادها

فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی رابطه بین سن و تحول قضاوت اخلاقی دانشجویان فایل ورد (word)

1- ریتا دیکسن – نلسون/ آلن سی ایزرائیل، ترجمه؛ منشی طوسی، محمد تقی، اختلال‌های رفتاری کودکان، انتشارات آستان قدس، 1378

2- مور، جورج ادوارد، ترجمه؛ سعادت، اسماعیل، اخلاق، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1366

3- راسل، برتراند، ترجمه؛ حیدریان، اخلاق و سیاست در جامعه، انتشارات بابک، 1349

4- محمودیان، محمد رفیع، اخلاق و عدالت، انتشارات طرح نو، چاپ اول، 1380

5-‌هاپتیان، الیزابت، بررسی اخلاق فاعلی در کودکان ایرانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، تهران، 1364

6- محمدی، نوراله، بررسی تحول اخلاقی و دیگر دوستی در نوجوانان سرآمد و عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد عمومی، تهران، 1373

7- مکتبی غلامحسین، بررسی تحول اخلاقی و نوعدوستی در دانشجویان تیزهوش و مستعد واقع در دانشگاه‌های شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، 1375

8- رمضانی، پریوش، بررسی رشد قضاوت‌‌های اخلاقی کودکان و نوجوانان، پایان نامه درجه کارشناسی، قزوین، 1378

9- قایمی، علی، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، انتشارات پژمان، چاپ سوم، 1364

10- فدایی، فرید، پیشگامان روان شناسی رشد، انتشارات اطلاعات، 1367

11- پیاژه، ژان، ترجمه: منصور، محمود و دادستان، پریرخ، تربیت به کجا ره می‌سپرد؟ انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1369

12- وارد، استفن، ترجمه: پویان، حسن، درآمدی تاریخی به اخلاق، نشر مرکز، چاپ اول، 1374

13- منصور، محمود و دادستان، پریرخ، دیدگاه پیاژه در گستره تحول روانی و آزمون‌های عملیاتی، انتشارات ژرف، چاپ اول،‌ تهران، 1367

14- لطف آبادی، حسین، رشد اخلاقی، ارزشی و دینی در نوجوانی و جوانی، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380

15- ماسن – پاول هنری، ترجمه یاسایی، مهشید، رشد شخصیت کودک، نشر مرکز، تهران، 1370

16- فلاول، جان اچ، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، رشد شناختی، انتشارات رشد، چاپ اول، 1377

17- کریمی، یوسف، روان شناسی اجتماعی (نظریه‌ها، مفاهیم و کاربردها)، نشر ارسباران، چاپ ششم، 1378

18- کدیور، پروین، روان شناسی اخلاق، انتشارات آگاه، چاپ اول، تهران، 1378

19- رابرت. ال. سولسو، ترجمه؛ ماهر، فرهاد، روان شناسی شناختی، انتشارات رشد، چاپ اول، 1371

20- سیف، سوسن، کدیور، پروین – کرمی نوری، رضا – لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد (1)، انتشارات سمت، چاپ دهم، تهران، 1379

21- لطف آبادی، حسین، روان شناسی رشد (2)، انتشارات سمت، چاپ دوم، 1379

22- منصور، محمود، روان شناسی ژنتیک (تحول روانی از تولد تا پیری)، انتشارات سمت، تهران، 1379

23- منصور، محمود، روان شناسی ژنتیک (2)، انتشارات ژرف، چاپ اول، تهران، 1369

24- عظیمی، سیروس، روان شناسی کودک، انتشارات معرفت، چاپ اول، تهران، 1369

25- لطف آبادی، حسین، زمینه‌های اجتماعی – فرهنگی رشد نوجوانان و جوانان، انتشارات نسل سوم، چاپ اول، تهران، 1380

26- نیک گهر، غلامحسین، مبانی جامعه شناسی، انتشارات رایزن، چاپ سوم، تهران، 1371

27- اکرمی، مقایسه تحول قضاوت اخلاقی در کودکان و نوجوانان بزهکار و بهنجار و بررسی تأثیر شرایط خانوادگی، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی بالینی، 1371

مقدمه: جایگاه اخلاق در جهان معاصر

در عصری زندگی می‌کنیم که تنظیم روابط اجتماعی بر اساس اصول اخلاقی اهمیتی فوق‌العاده پیدا کرده است. زندگی، آسایش و حرمت شخصی هر یک از ما، بیش از پیش، در گرو آن قرار دارد که اصول اخلاقی تا چه حد به طور عمومی مورد رعایت قرار می‌گیرند. در بسیاری از عرصه‌های نوین کار و زندگی اگر انسان‌ها نخواهند به احکام اخلاقی وفادار بمانند هیچ نیرویی برای بازداری آنها از تجاوز به حقوق یکدیگر وجود ندارد. همبستگی جماعتی و قومی و قوام زندگی اجتماعی نیز ضعیف‌تر از آن است که افراد را به یکدیگر مرتبط سازد و انسان‌ها بیش از پیش به صورت افراد مجزا، مستقل و بی اعتنا نسبت به یکدیگر درآمده‌اند

دولتهای ملی، به دنبال جهانی شدن اقتصاد و عروج نهادهای سیاسی بین المللی، قدرت و اعتبار خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ بحرانهای اقتصادی و سیاسی و انقراض باورهای سخت گیرانه سنتی تضعیف دستگاههای امنیتی را به همراه آورده است؛ و نهادهای گوناگون جامعه، محکوم به انشقاق و از هم پاشیدگی، توان نظارت بر اعمال اعضای خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، حوزه‌هایی از زندگی اجتماعی که بر آنها هرج و مرج و اغتشاش حاکم است به طور مداوم در حال تکثیر و گسترش هستند. در این شرایط تنها اخلاق است که به علت موقعیت استعلایی خود می‌تواند، انسان‌ها را به جدی گرفتن مسئولیت خود در قبال یکدیگر فرا خواند

اما امروزه آموزه‌های اخلاقی نیز در وضعیتی بحرانی قرار دارند. بنیادها، مراجع و تکیه گاههای سنتی احکام اخلاقی، تا حد معینی مشروعیت خود را از دست داده‌اند و هیچ گونه الگوی رفتاری معینی – حداقل برای نسل جوان – وجود ندارد

هنجارهای اجتماعی، باورهای مذهبی و آموزشهای فلسفی، سه بنیاد اصلی ترویج آموزه‌های اخلاقی، هر یک به نوعی، دیگر از اعتبار و نفوذ دیرینه خود برخوردار نیستند

هنجارهای اجتماعی، از یک سو، حالتی آن چنان مجرد و عام پیدا کرده‌اند که هیچ تکلیف مشخصی را برای کسی تعیین نمی‌کنند و از سوی دیگر، دلیل انشقاق جامعه و تضعیف نهادهای اجتماعی اقتدار و نفوذ خود را بر اذهان مردم از دست داده‌اند. در سطح کلی زندگی اجتماعی، مشروعیت هنجارهای اجتماعی چندان ضربه نخورده است، اما این هنجارها آن قدر از اقتدار برخوردار نیستند که فرد را از تک‌روی و بی‌توجهی به منافع جمع باز دارند

به علاوه فرد نیز دیگر از آن توان، شهامت و امکانات برخوردار نیست که بتواند به صورت خودانگیخته و خودجوش از سر اقتدار و بزرگواری، اخلاقی عمل کند

قدرت عظیم نهادهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و حاکمیت شرایط بغرنج و پیچیده جهانی بر فراز و نشیب زندگی اجتماعی انسان‌ها را به موجوداتی خرد و حقیر تبدیل نموده است. فرد در چنبره زنجیر منطق سرمایه، عقلانیت نظم اداری و پیامدهای تصمیم‌های خیل کنشگران قدرتمند گرفتار آمده است. در چنین شرایطی انسان دیگر سرنوشت را به مبارزه نمی‌طلبد، خود را وارد ماجراهای پیچیده برای تغییر شرایط کلی جهان نمی‌سازد و نگران از عواقب اعمال خود، خویش را چندان درگیر مشکلات دیگران نمی‌کند. او بیشتر سعی می‌کند تا از فرصتهای ممکن بهره جسته و امکانات لازم برای بهره مندی از یک زندگی بی دردسر را برای خود فراهم آورد. فداکاری و احساس مسئولیت نسبت به وجود و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد. بیهوده نیست که ما امروزه با خیل افرادی روبرو هستیم که درصدد بازگردانیدن مشروعیت و اقتدار سابق به بنیادها و مراجع احکام اخلاقی هستند. در زمینه درک مذهبی، اجتماعی و فلسفی از امور رد پای این تلاش را می‌توان مشاهده کرد. این گونه تلاشها در برخی از مناطق جهان و حوزه‌های زندگی اجتماعی با موفقیت روبرو شده‌اند. اینجا و آنجا، مذهب، نهادهای سنتی جامعه و تعقل و استدلال وجهه‌ای نو پیدا کرده‌اند و افراد و گروههای بسیاری راغب شده‌اند که ادعای از نو طرح شده این نهادها و مراجع را مورد ملاحظه جدی قرار دهند

معهذا فریب ظاهر قضیه را نباید خورد. بنیادها و مراجع سنتی هر قدر که نوسازی شده باشند باز توان ارایه چنان احکام جهان‌شمولی را ندارند که انسان، جدا از موقعیت اجتماعی و اندیشه و طرز نگرشش به جهان، آنها را معتبر بشمارد. موقعیت قدرتمند این بنیادها و مراجع بیشتر اوقات محدود به یک زمان معین و وضعیت خاص است. مذهب به طور عمده مؤمنین، هنجارهای اجتماعی افراد میان‌سال و کمابیش موفق و استدلال و تعقل روشنفکران را مخاطب قرار می‌دهد

به علاوه، آنها نمی‌توانند همان گروه مخاطب خود را به صورت جمع و کلیتی واحد تثبیت نمایند. مذهب خود متشکل از مذاهب مختلف است و هر مذهب احکام اخلاقی خاص خود را دارد. اعتقاد و ایمان به یک مذهب به طور معمول انسان را از مؤمنین به مذاهب دیگر دور و حتی گاه منزجر می‌سازد. از این لحاظ، حس عطوفت و اخوت نشأت گرفته از درک مذهب به طور معمول محدود به انسانهای خاص است. هنجارهای اجتماعی نیز به طور مداوم در حال تغییر هستند. هنجارهای حاکم بر نهادهای سنتی اجتماعی نیز هر چند در عرصه‌های خرد زندگی اجتماعی به کار می‌آیند، در عرصه‌های کلان و وسیع زندگی اجتماعی نقشی سرکوبگرایانه پیدا می‌کنند. هر چند صلابت و اقتدار این هنجارها ممکن است زمینه امن کار و کوشش را برای برخی فراهم آورد ولی این امنیت به بهای نقض آزادی عمل برخی دیگر از افراد به دست می‌آید. شکست این پروژه‌ها در عین حال شکست تلاش برای بنیان گذاری و فراافکندن هر نوع مرجع فرا-فردی برای اصول اخلاقی است

در عصری که انسان تنها و تنها خویشتن را به عنوان جولانگاه اندیشه و تأملات خود در اختیار دارد، در عصری که همبستگی‌های اجتماعی ضعیف و شکننده هستند، در عصری که روابط اجتماعی هر چه بیشتر بر پایه ضابطه‌های حقوقی تعریف می‌شوند و بالاخره در عصری که زندگی به تجریبات شخصی و درد محدود شده است. براستی، چگونه می‌توان برای انسانها مرجعی در ورای فردیت آنها، برای تنظیم روابط اجتماعیشان، فرا افکند. برای چنین انسانی تنها آنچه از درون او می‌جوشد و می‌شکوفد مشروعیت دارد. معیار اصلی تمیز امور برای او ارزشهای فردی و شیوه داوری شخصی خود او هستند، نه احکامی که از پیش بر حق و درست فرض شده‌اند

در این وضعیت جدید دیگر از خودگذشتگی، توجه به منافع و حقوق دیگری و کنش اخلاقی اموری نیستند که به خودی خود به ذهن فرد خطور کنند و یا اگر خطور کنند در اعمال و رفتار او انعکاس یابند. گرفتار در وجود شخصی خویش، او انگیزه و شور دست زدن به کنشی را ندارد که هدف آن تضمین منافع دیگری باشد

در این میان، یک عامل و تنها یک عامل می‌تواند موقعیت فرد را تا حدی ثبات بخشد و او را به سمت اتخاذ موضعی اخلاقی نسبت به امور سوق دهد. این عامل همانا وجود دیگری به صورت یک شخص معین با احساسات و تمایلات مختص به خود است. وجود دیگری همیشه به صورت حضور زنده و فعال دیگری در عرصه‌های مختلف زندگی برای فرد مطرح است. او مجبور است در مقابل برخوردهای دم به دم متفاوت دیگران عکس العمل نشان دهد. اگر به برخورد‌های مستقل و پویا با حس مسئولیت فردی نسبت به استقلال دیگری ، ترکیب شود، فرد از حد معینی از استقلال و اقتدار برخوردار خواهد شد. در متن احساس مسئولیت نسبت به وجود و تضمین استقلال و پویایی دیگری، در متن معمولی نسبت به استقلال او، فرد می‌تواند احساس کند که هستی و حضور خاصی در جهان دارد. بدین شکل دیگری میدانی می‌شود که فرد در آن وسعت حضور و اقتدار خود را باز می‌یابد. در این روند او بر ضعفها و سرگشتگیهای خویش فایق می‌شود. از این رو می‌توان گفت نه خودمحوری و احساس توانمندی بلکه ضعف و فقر وجودی، فرد را بر می‌انگیزد تا با رویکردی اخلاقی تأمین آزادی و بهروزی دیگری را غایت اعمال خود گرداند (محمودیان، 1380)

 رشد ملاک‌های اخلاقی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ