سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بشنو تا بدانی و ساکت شو تا سالم بمانی . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 95 تیر 31 , ساعت 4:42 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله انصار و امیرمومنان علیه ‏السلام فایل ورد (word) دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله انصار و امیرمومنان علیه ‏السلام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله انصار و امیرمومنان علیه ‏السلام فایل ورد (word)

چکیده    
مقدمه    
1 انصار در سقیفه    
2 انگیزه اجتماع انصار در سقیفه    
3 رابطه انصار با امیر مونان علیه‏السلام    
4 رابطه امیر مونان علیه‏السلام با انصار    
نتیجه    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله انصار و امیرمومنان علیه ‏السلام فایل ورد (word)

1 قرآن کریم

2 نهج البلاغه

3 ابن ابى‏الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم: بیروت، دار الاحیاء التراث العربى، 1385 ق

4 ابن اثیر جزرى، ابى الحسن على بن محمد، الکامل فى التاریخ، بیروت، دارالفکر، 1398ق

5 ، اسدالغابه فى معرفه الصحابه، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1423 ق

6 ابن اعثم، ابى‏محمد، الفتوح، چاپ اول: بیروت، دارالندوه الجدید، [بى‏تا]

7 ابن حجر عسقلانى، حافظ احمد بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423 ق

8 ابن خلدون، عبدالرحمن، العبر و دیوان المبتدأ و الخبر، دارالکتاب اللبنانى و مکتبه المدرسه، 1986 م

9 ابن سعد محمد، الطبقات الکبرى، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1424 ق

10 ابن طاووس حسنى، على بن موسى بن جعفر، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف، منشورات الحسنیه، 1370 ق

11 اسکافى، محمد بن عبداللّه، المعیار والموازنه، تحقیق محمدباقر محمودى، چاپ اول: بیروت، 1402 ق

12 امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، چاپ پنجم: بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418 ق

13 امینى، عبدالحسین، الغدیر، چاپ اول: قم، مرکز الغدیر للدرسات الاسلامیه، 1416 ق

14 بلاذرى، احمد بن یحیى بن جابر، انساب الاشراف، چاپ دوم: بیروت، دارالفکر، 1424ق

15 ثقفى، تحقیق: محمدباقر محمودى، چاپ اول: تهران، موسه الطباعه والنشر، 1408 ق

16 ثقفى کوفى، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق سیدجلال‏الدین المحدث، چاپ دوم: تهران، انتشارات انجمن آثار ملى، 1395ق

17 جرج جرداق، الامام على صوت العداله الانسانیه، چاپ اول: بحرین، مکتبه صعصعه، 1423ق

18 حاکم نیشابورى، محمد بن عبداللّه‏، المستدرک على الصحیحین، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، 1411 ق

19 حموى، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، داراحیاء التراث العربى، چاپ جدید

20 خویى، میرزا حبیب‏اللّه‏، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، چاپ دوم: بیروت، موسه الوفاء، 1403ق

21 دیار بکرى، شیخ محمدحسین، تاریخ الخمیس، بیروت، دار صادر، [بى‏تا]

22 دینورى، ابن قتیبه، ابى‏محمد عبداللّه‏ بن مسلم، الامامه والسیاسه، چاپ اول: بیروت، دارالمنتظر، 1405 ق

23 دینورى، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبارالطوال، چاپ دوم: قم، مکتبه الحیدریه، 1379 ق

24 زبیر بکار، اخبار الموفقیّات، تحقیق سامى مکى عانى، بغداد، احیاء التراث الاسلامى، مطبعه العانى، 1392 ق / 1972 م

25 سلیم بن قیس هلالى، اسرار آل محمد، تحقیق محمدباقر انصارى، چاپ اول: قم، منشورات دلیل ما، 1422 ق

26 سیوطى، جلال‏الدین، تاریخ الخلفاء، چاپ اول: مصر، مطبعه السعاده، 1371 ق

27 سیوطى، عبدالرحمن بن ابى‏بکر، التوشیح على الجامع الصحیح (صحیح بخارى)، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420ق

28 شرف‏الدین، سیدعبدالحسین، الفصول المهمه، چاپ دوم: ایران، اداره نشر مطبوعات، 1423 ق

29 طبرسى، احمدبن على بن ابى‏طالب، الاحتجاج، نجف، مطبعه النعمان، 1386 ق

30 طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبرى، بیروت موسه الاعلمى للمطبوعات، 1409 ق

31 کاندهلوى، محمدیوسف، حیاه الصحابه، بیروت، دارالفکر، 1423 ق

32 مبرد، ابى‏العباس محمد بن یزید، الکامل فى الأدب، دمشق، منشورات دارالحکمه، [بى‏تا]

33 مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم: بیروت، موسه الوفاء، 1403ق

34 مسعودى، على بن الحسین، مروج الذهب، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1422ق

35 مفید، محمد بن نعمان، الجمل، چاپ دوم: قم، مکتبه الاسلامى، 1416 ق

36 ، الاختصاص، قم، منشورات جامعه مدرسین حوزه

37 یعقوبى، احمد بن واضح، تاریخ الیعقوبى، قم، مکتبه الحیدریه، 1425 ق

1 عبدالرحمن بن ابى‏بکر سیوطى، التوشیح على الجامع الصحیح، ج 3، ص 452

2 توبه9، آیه 100

3 یاقوت حموى، معجم البلدان، ج 5، ص 52

4 محمد بن جریر طبرى، تاریخ الأمم و الملوک، ج 2، ص 446؛ ابن‏اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 222؛ احمد بن على بن ابى‏طالب طبرسى، الاحتجاج، ج 1، ص 91 و ابن ابى‏الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 37 ـ 38

5 ابن اعثم، الفتوح، ج 1، ص 3

6 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 222

7 ابن اعثم، همان، ج1، ص4

8 طبرسى، همان، ج 1، ص 91؛ ابن قتیبه دینورى، الامامه و السیاسه، ج 1، ص 16

9 ابن اعثم، همان، ج1، ص 4 ـ 5

10 ابن ابى‏الحدید، همان، ج6، ص19

11 ابن اعثم، همان، ص 3ـ5

12 محمد بن جریر طبرى، همان، ج2، ص446؛ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 221

13 محمد بن جریر طبرى، همان؛ ابن اثیر جزرى، همان؛ ابن ابى‏الحدید، همان، ج 2، ص24

14 یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج 2، ص123

15 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 223

16 ابن قتیبه دینورى، همان، ج 1، ص 15؛ میرزا حبیب‏اللّه‏ خویى، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 5

17 ابن اثیر جزرى، همان

18 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 2، ص 38ـ39

19 همان، ص 39

20 همان

21 طبرسى، همان، ص 93

22 ابن قتیبه دینورى، همان، ج 1، ص 16

23 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 2، ص 39؛ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 224

24 همان و ابن قتیبه دینورى، همان، ج 1، ص 16

25 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 224؛ طبرى، همان، ج 2، ص 443

26 یعقوبى، همان، ج 2،ص 124

27 طبرى، همان، ج 2، ص 447

28 طبرسى، همان، ص 93؛ حبیب‏اللّه‏ خویى، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 6 و محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 28، ص 182

29 طبرسى، همان، ص 93؛ ابن قتیبه دینورى، همان، ص 17

30 ابن قتیبه دینورى، همان، ص 16ـ17

31 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 224

32 یعقوبى، همان، ج 2، ص 124

33 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 6، ص 21

34 همان، ص 46

35 همان، ج 1، ص 51؛ محمد بن جریر طبرى، همان، ج 3، ص 289

36 عده‏اى از قریش در سایه کعبه تعهد کردند که اگر پیامبر بمیرد یا کشته شود، امر خلافت را از اهل‏بیت علیهم‏السلام و امام على علیه‏السلام بگیرند سلیم بن قیس هلالى، اسرار آل محمد، ص 155 و محمدباقر مجلسى، همان، ج 28، ص 101ـ103

37 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 3، ص 217

38 سلیم بن قیس هلالى، همان، ص 138ـ139؛ ابن ابى‏الحدید، همان، ج 1، ص 219

39 ابن اعثم، الفتوح، ج 1، ص 4 ـ 5؛ ابن ابى‏الحدید، همان، ج 5، ص 19

40 زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، ص 587

41 ابن طاووس حسنى، کشف المحجه لثمره المهجه، ص 176

42 همان، ص 177

43 بلاذرى، انساب الاشراف، ص 260؛ ابن ابى‏الحدید، همان، ج 2، ص 38

44 یعقوبى، همان، ج 2، ص 124؛ ابن ابى‏الحدید، همان، ج 5، ص 21

45 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 6، ص 23

46 ابن قتیبه دینورى، همان، ج 1، ص 19

47 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 6، ص 13

48 شیخ مفید، الاختصاص، ص 184 ولى ابن سعد مى‏گوید: معاذ بن جبل در جریان سقیفه و زمانى که ابوبکر به خلافت رسید در یمن بود. شاید وى بعد از جریان سقیفه به مدینه بازگشته باشد محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، ج 2، ص 450

49 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 6، ص 44

50 عبدالرحمن بن ابى‏بکر سیوطى، التوشح على الجامع، ج 3، ص 454

51 محمد یوسف کاندهلوى، حیاه الصحابه، ج 1، ص 358

52 حشر59، آیه 9

53 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 6، ص 33ـ34

54 همان، ص 36

55 ثقفى کوفى، الغارات، ص 297

56 ابن ابى‏الحدید، همان، ص 33

57 ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 220

58 میرزا حبیب‏اللّه‏ خویى، همان، ج 3، ص 10؛ طبرسى، همان، ج 1، ص 102ـ103

59 طبرسى، همان

60 یعقوبى، همان، ج 2، ص 126

61 همان

62 همان

63 شیخ مفید، الجمل، ص 129

64 ابن ابى‏الحدید، همان، ج 4، ص 8؛ ج 7، ص 36

65 ابن اعثم، همان، ج 2، ص 245

66 همان، ص 244

67 اسکافى، المعیار والموازنه، ص 50

68 محمد بن جریر طبرى، همان، ج 3، ص 456

69 شیخ مفید، الجمل، ص 128

چکیده

انصار از یاران مخلص پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و عموماً طرف‏دار اهل‏بیت علیهم‏السلام و امام على علیه‏السلامبودند و در میان اصحاب رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهاکثریت یاران اهل‏بیت و امیر مؤمنان علیه‏السلام را تشکیل مى‏دادند. آنان اگرچه به علت وجود رقیب قدرت‏مندى چون قریش و وجود منافقان طرف‏دار قریش، نتوانستند در جریان سقیفه آن‏گونه که لازم بود نقش خود را در دفاع آشکار از امیر مؤمنان و اهل‏بیت علیهم‏السلام به درستى ایفا کنند، ولى آنان همواره به اهل‏بیت و امام على علیهم‏السلام علاقه‏مند بوده و با آنان دشمنى نداشتند. آنان به منظور جلوگیرى از تسلط قریش که قصد محروم کردن اهل‏بیت را داشتند، در ماجراى سقیفه وارد شدند. در این تحقیق رابطه انصار با امیر مؤمنان علیه‏السلام بررسى شده است

واژگان کلیدى: امیر مؤمنان، سقیفه، انصار، اصحاب و تعامل انصار با امیر مؤمنان علیه‏ السلام.

 

 

مقدمه

انصار، نامى است که پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آن را براى اوس و خزرج برگزید!1 آنان یمانى‏الاصل بودند و نسبشان به قبایل عرب قحطانى مى‏رسید. آن‏ها بعد از هجرت رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهبه مدینه، آن حضرت را در مقابل دشمنانش یارى کردند، و به همین دلیل انصار نام گرفتند. خداوند متعال هم آنان را در قرآن بدین نام خوانده و فرموده است

وَ السَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَان رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّات تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدَاً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛

و پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانى که به نیکوکارى از ایشان پیروى کرده‏اند، خداوند از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند. و براى آنان بوستان‏هایى آماده کرده است که جویباران از فرودست آن جارى است و همواره جاودانه در آنند؛ این رستگارى بزرگ است

آنچه از دیرباز پیوسته مورد سؤال بوده این است که انصار در برابر خلافت امیر مؤمنان چه دیدگاهى داشتند و چرا آنان که از یاران مخلص و فداکار پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهبودند، امام على علیه‏السلام را در دست‏یابى به حقش یارى نکردند؟ چرا بعضى از آن‏ها با جانب‏دارى از مهاجران، نقش مهمى را در غائله سقیفه (که منجر به روى کار آمدن ابوبکر شد) ایفا نمودند؟

با نگرشى سطحى گفته شده است که حرکت آنان از جمله عوامل محرومیت خاندان پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از حقشان بوده، این در حالى است که در احادیث چنین چیزى به چشم نمى‏خورد و معصومان علیهم‏السلام آنان را عامل اصلى محرومیت خاندان خویش معرفى نمى‏کنند. از این رو تحقیق و بررسى در این مورد لازم و ضرورى به نظر مى‏رسد

1 انصار در سقیفه

سقیفه در ناحیه شمال (غربى) مسجدالنبى و با فاصله‏اى کمتر از یک کیلومتر از خانه پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله قرار داشت و سایبانى بود که جمعاً کمتر از یک‏صد نفر را در خود جا مى‏داد. آن‏جا محل اجتماع مردم مدینه، از جمله انصار و قبیله اوس و خزرج بود

انصار پس از مشاهده اقدامات مشکوک چند نفر از مهاجران صحابى که در آخرین سال و روزهاى حیات رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهدرصدد گرفتن خلافت بودند، نگران آینده خود و سرنوشت خلافت پس از رحلت پیامبر شدند. از این رو پس از رحلت رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در سقیفه گرد آمده و تصمیم گرفتند تا سعد بن عباده را به عنوان خلیفه برگزینند و به همین دلیل، او را در حال بیمارى به سقیفه آوردند.4 خزیمه بن ثابت ذوشهادتین یکى از سران انصار که نخستین سخنران انصار در سقیفه بود، گفت

اى انصار! شما اگر قریش را مقدم بدارید آنان تا قیامت بر شما مقدم خواهند بود، در کتاب خداى عزوجل شما انصار خوانده شده‏اید و هجرت رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به سوى شما بود و قبر پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز در میان شماست. بنابراین، حکومت را به مردى بسپارید که قریش از او بترسد یا مورد احترام قریش باشد و انصار نیز از او در امان باشد

انصار گفته او را تأیید کردند و رضایت خود را از خلافت سعد بن عباده انصارى اعلام داشتند

آن روز سعد بن عباده به علت بیمارى نمى‏توانست با صداى بلند سخن گوید، از این رو فرزند یا یکى از پسرعموهایش با صداى بلند سخنان او را براى حاضران تکرار مى‏کرد. سعد گفت

اى انصار! هیچ کدام از قبایل عرب همانند شما در دین و برترى سابقه‏اى در اسلام ندارند. در حالى که رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهبیش از ده سال در میان قریش بود و آنان را به عبادت خداوند رحمان و ترک شرک و بت‏پرستى دعوت مى‏کرد، اما تنها در این میان، عده اندکى به او ایمان آوردند. آنان در این مدت نتوانستند او را یارى کنند و به آیینش عزت بخشند و ظلم را از خود دور کنند، تا اینکه خداوند این فضیلت و کرامت را نصیب شما انصار کرد و این نعمت را به شما اختصاص داد; شما بیش از همه بر دشمنان رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله سخت گرفتید تا اینکه آنان تسلیم امر خداوند شدند و رهبرى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را با خوارى پذیرفتند و خداوند به وسیله شما بسیارى از دشمنان رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهرا کشت. بنابراین، عرب با شمشیرهاى شما به اسلام نزدیک شد. خداوند در حالى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را قبض روح کرد که او از شما راضى بود و شما اى انصار نور چشم رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بودید، پس خلافت را در دست خود بگیرید

همه انصار گفتند

رأى درستى آوردى و سخنى درست گفتى، ما هرگز رأى تو را رها نمى‏کنیم و حکومت را به تو مى‏سپاریم، چراکه مورد رضایت ما و صالح المونین هستى

بنا به گزارش ابن اعثم پیش از آمدن مهاجران به سقیفه، انصار بحث و گفت‏وگوى فراوانى با خود داشتند، کسانى سعد بن عباده را پیشنهاد کردند، اما به دلیل وجود رقابت میان انصار، اسید بن حضیر اوسى گفت

اى انصار! خداوند نعمت بزرگى به شما عنایت کرده، زیرا شما را انصار نامیده و هجرت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را به سوى شما قرار داده است. او پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را در میان شما قبض روح کرد. پس امر حکومت را براى خدا قرار دهید، این امر براى قریش است نه شما، بنابراین، آنان هر کس را مقدم داشتند، شما نیز او را مقدم دارید و هرکه را پس انداختند شما نیز پس اندازید. در این هنگام عده‏اى از انصار او را با سخنان تند خاموش کردند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

لیست کل یادداشت های این وبلاگ