مقاله اصول بهداشت فردی فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اصول بهداشت فردی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله اصول بهداشت فردی فایل ورد (word)
بهداشت فردی
بهداشت پوست
وظایف پوست
نظافت پوست
شستن دستها
مراقبت از پاها
بهداشت مو
بهداشت چشم
بهداشت گوش
بهداشت قلب
بهداشت تنفس
بهداشت لباس
بهداشت دهان و دندان
مسواک کردن دندانها
انتخاب یک مسواک خوب
انتخاب خمیر دندان
روش صحیح مسواک کردن
ورزش
فواید ورزش
بهداشت خواب
بهداشت فردی
منظور از بهداشت فردی تمیز نگهداشتن و مراقبت از بدن و حفظ سلامت جسم و روان است که این مسئولیت بر عهده خود فرد خواهد بود بهداشت فردی شامل مراقبت از اعضای مختلف بدن مثل: پوست، مو، چشم، گوش، قلب،; و استفاده مناسب و بجا از عواملی نظیر هوای سالم، ورزش و خواب می باشد
بهداشت پوست
پوست یکی از اعضای مهم و وسیع بدن است. پوست دارای مو، اعصاب، غدد و رگهای خونی فراوانی می باشد
وظایف پوست
محافظت از ورود میکروبها به داخل بدن
تنظیم حرارت بدن و دفع مواد زائد از آن
حس لامسه(لمس کردن)
به طوری که در بالا گفته شد از اعمال و وظایف اصلی پوست تنظیم حرارت بدن و دفع مواد زائد می باشد، با عرق کردن بدن انسان خنک گردیده و حرارت آن به طور طبیعی حدود 37 درجه سانتیگراد ثابت می ماند، عرق کردن عمل طبیعی بدن است و چیزی را که باید از آن جلوگیری نمود بوی نامطبوع عرق بدن می باشد نه خود عرق کردن
عرق عبارتست از مواد زائد بدن که در آب حل شده و به وسیله غده های مخصوص عرق از سوراخهای پوست بدن خارج می شود و خارج شدن این مواد زائد از پوست به کنترل درجه حرارت بدن کمک می کند
وقتی انسان گرمش می شود عرق می کند عرق در واقع وقتی به سطح پوست می رسد بدون بو است ولی میکروبهای موجود در سطح پوست باعث بدبو شدن عرق می شود که به بوی بدن معروف است. ولی بعضی از بوهای بدن انسان مربوط به عرق کردن نیست مثلاً بعد از خوردن بعضی از غذاهای مثل سیر، دهان انسان برای مدتی بوی سیر می دهد و یا کسی که چرک در گلو و یا دندان خراب شده ای دارد ممکن است بوی بد دهان داشته باشد. البته بعضی افراد بوی خاصی زیر بغل دارند که تا حدی طبیعی بوده و مربوط به خصوصیات بدنی شخص می باشد، همانطور مقدار عرق کردن از شخص تا شخص دیگر فرق دارد
فعالیت غدد عرق زا در سنین بلوغ فوق العاده زیاد بوده و با ورزش، گرمی هوا، پوشیدن لباسهای ضخیم، خستگی، عصبانیت، نگرانی، هیجان و حتی خجالت ارتباط دارد. لازم به یادآوری است که بعضی افراد بوی عرق بدن خود را احساس نکرده و یا به آن عادت می کنند در حالی که دیگران از آن به سختی رنج می برند
با توجه به اینکه در نتیجه فعالیت غدد عرق زا و رعایت نکردن نظافت شخصی و استحمام نکردن به موقع، علاوه بر زیادتر شدن بوی ناراحت کننده بدن، شرایط مناسبی برای فعالیت میکروبهای بیماریزای مختلف آماده می گردد لذا اهمیت استحمام و نظافت و بهداشت پوست از این طریق روشن می شود
نظافت پوست
چرک پوست بدن، شامل مواد باقیمانده از ترشحات عادی غدد چربی پوست و عرق کردن است که این مواد بر روی پوست باقی می ماند و منافذ(سوراخهای) پوست را مسدود می کند شستشوی بدن با آب و صابون پوست را از وجود این مواد پاک می کند زیرا صابون با مواد چربی ترکیب شده و بعد از شسته شدن با آب، چربی ها را از پوست جدا می کند، شستشوی بدن با آب گرم (حدود 38 درجه) نیز موجب می شود که چرک پوست از بدن جدا شود و پوست نرمی و لطافت خود را باز یابد
استحمام با آب گرم سبب بازتر شدن رگهای خونی پوست می شود و خون را از اندامهای داخلی و مغز متوجه پوست می کند به همین خاطر است که پس از خوردن غذا استحمام صحیح نیست زیرا خون از معده و دیگر اندامهای داخلی متوجه پوست بدن گشته و هضم غذا را دچار اشکال می نماید
استحمام قبل از خوابیدن مفید است زیرا خون از مغز متوجه پوست می گردد و این مسئله باعث آرامش فکر و بدن می شود، خستگی عضلات را نیز می توان به وسیله شستشوی بدن با آب گرم از بین برد زیرا با این عمل گردش خون سریعتر می شود و مواد زائد خون با سرعت بیشتری از بدن خارج می گردد
هر فرد باید بدن خود را در صورت امکان همه روزه و یا حداقل هفته ای دو بار با آب و صابون بشوید. لازم به یادآوری است برای مشاغلی که با مواد غذایی سر و کار دارند استحمام روزانه توصیه می شود
برای جلوگیری از بوی عرق بدن چهار روش ساده را باید مراعات کرد
استحمام روزانه
از بین بردن موهای زائد بدن
عوض کردن مرتب لباسهای زیر
استفاده از ضد بوها(مثلاً می توانید مقداری آبلیمو را در کف دست ریخته و به زیر بغل بمالید)
هر فرد بایستی وسایل استحمام شخصی داشته باشد. زیرا استفاده از وسایلی ماندد حوله و شانه افراد دیگر می تواند باعث انتقال آلودگی های مختلف بین افراد شود باید توجه داشت که این گونه وسائل بلافاصله پس از استفاده، در جریان هوا و در معرض نود خورشید قرار گیرند
توصیه می شود پس از استحمام در محلهای کسب، حوله را در معرض هوا قرار دهند تا مرطوب باقی نماند چون آلوده به عوامل بیماریزای قارچی می شود
شستن دستها
دستها باید همیشه تمیز و عاری از آلودگی باشند. تعدادی از بیماریها از طریق دست و ناخن آلوده به افراد منتقل می شود رعایت اصول بهداشت فردی از طریق شستن صحیح دستها و کوتاه کردن ناخنها می تواند از ابتلاء به این عفونتها جلوگیری نماید
در موارد زیر لازم است که قبلاً دستها به خوبی شسته و تمیز شوند
در موقع تهیه غذا، آماده کردن ظروف و وسائل سفره و خوردن غذا، پاک کردن چشمها، نگهداری کودکان به خصوص نوزادان، پس از اجابت مزاج، بعد از دست زدن به حیوانات و نظافت آنها، بعد از باغبانی و زراعت، پس از ملاقات و تماس با بیماران به خصوص بیماران مبتلا به بیماریهای واگیردار باید دستها به خوبی شسته و تمیز شوند و برای خشک کردن دستها هر فرد باید حوله و یا دستمال تمیز و مخصوص به خود داشته باشد. پوست دست بعضی از افراد به بعضی از مواد پاک کننده یا شوینده حساسیت دارد سفارش می شود که این افراد از دو دستکش(یک دستکش نخی و یک دستکش پلاستیکی) با هم استفاده نمایند یا از دستکش لاستیکی که لایه داخلی آن نخی است، استفاده کنند
مراقبت از پاها
مقاله سازمان ملل متحد و حل بحران هاى بین المللی فایل ورد (word) دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سازمان ملل متحد و حل بحران هاى بین المللی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سازمان ملل متحد و حل بحران هاى بین المللی فایل ورد (word)
سازمان ملل متحد و حل بحرانهاى بین المللى
مقدمه: سیستم امنیت جمعى
اقتدارات قهرى پیش بینى شده در منشور ملل متحد
الف: صلاحیت احراز
1 – متن منشور
2 – گسترش و کاهش صلاحیت احراز در عمل
ب: فصل اقدام
1 – متن منشور
2 – رویه بى ثبات
تدابیر پیش بینى کننده کاربرد زور
سیستم حفظ صلح مبتنى بر رضایت دولتها
الف: سیستم قطعنامه دین آچسن (قطعنامه 377)
1- بن بست جنگ کره
2- قدرت نهادینه مجمع عمومى
3- مشروعیت قطعنامه 377
ب: سیستم غیر قهرى حفظ صلح
1 – استمرار قطعنامه دین آچسن
2- ویژگیهاى عملیات(هاى) حفظ صلح
3- ماموریتهاى عملیات حفظ صلح
تحول سیستم حفظ صلح
الف: اختلاط گسترده
ب: ویژگیهاى جدید عملیات(هاى) سازمان ملل متحد
1- تحول در جهتحرکتبه سوى اقدامهاى قهرى:
2- افزایش عملیات(ها) و ماموریتها
3- تحول در رهبرى عملیات(ها)
4- مساله بغرنج هزینه عملیات(ها)
نتیجه گیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سازمان ملل متحد و حل بحران هاى بین المللی فایل ورد (word)
1- مرکز اطلاعات دبیرخانه سازمان ملل متحد در گزارش مورخ سپتامبر 1993خود صحبت از نسل سوم عملیات حفظ صلح مىکند
نمونه بسیار بارز از نسل سوم عملیات حفظ صلح عملیات در سومالى، ( ONUSOM II) مىباشد
2- رجوع شود به: Smouts marie – claude: l| ONU et la guerre: La diplomatie en kaki, paris, ed complex, 1994,p
3- Pierre – Marie Dupuy
4- ماده 39 منشور اشعار مىدارد: «شوراى امنیت وجود هر گونه تهدید بر ضد صلح، نقض صلح یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایى مىنماید یاتصمیم مىگیرد که براى حفظ یا اعاده صلح و امنیتبینالمللى چه اقداماتى بر طبق مواد 41 و 42 انجام خواهد شد
5- ماده 48 اشعار مى دارد، 1- «براى اجراى تصمیمات شوراى امنیت جهتحفظ صلح و امنیتبینالمللى کلیه یا بعضى از اعضاى ملل متحد به تشخیص شوراى امنیت تدابیر ضرورى را اتخاذ مىکنند»
سازمان ملل متحد و حل بحرانهاى بینالمللى
بیش از نیم قرن از عمر سازمان ملل متحد مىگذرد
در این مدت ساختار و فعالیتهاى سازمان با گسترش و تحولات چشم گیرى روبرو بوده است
اگر در 1945 فقط 51 دولتبه عنوان اعضاى مؤسس، در سازمان ملل متحد حضور داشتهاند امروزه تعداد اعضاى آن متجاوز از 185 دولت مىباشد
در کنار افزایش اعضاء مىتوان تحول فعالیتهاى سازمان را نیز مشاهده نمود
از مهمترین فعالیتهاى سازمان ملل متحد که دچار تحول شده است فعالیت در قلمرو صلح و امنیت جهانى است که اصلىترین هدف سازمان هم مىباشد
این تحول در واقع گسترش مفهوم صلح را به ارمغان آورده است
اگر روزى فقط بروز مخاصمات مسلحانه تهدیدى بر ضد صلح یا نقض صلح به شمار مىرفته است، امروزه نقض حقوق بشر، نقض حقوق بشر دوستانه، کشتار جمعى، پاکسازى قومى، تروریسم، عدم وجود نظام دموکراتیک در کشورها و;
نیز صلح و امنیت جهانى را تهدید مىکند
لذا شوراى امنیت، در هیات قانونگذار بین المللى، عصر جدیدى را در حیات خود آغاز کرده است
مصوبات فراوان شوراى امنیتبر اساس فصل هفتم منشور از آغاز دهه 90 (در پى پایان یافتن جنگ سرد) خود مؤید این ادعا است
از آنجا که سیستم امنیت جمعى پیش بینى شده در منشور، از همان بدو تاسیس سازمان نتوانست تحقق عینى پیدا کند، لذا سازمان در عمل از نیروهایى که دولتها بطور داوطلبانه در اختیارش قرار مىدهند (نیروهاى حافظ صلح) استفاده مىنماید
افزایش فعالیتهاى شوراى امنیت که خود ناشى از تفسیر موسع از مفهوم صلح استسبب شده تا نیروهاى حافظ صلح سازمان (کلاه آبىها) فعالیتهاى بسیار متنوعى را انجام دهند
این نیروها علاوه بر اینکه وظیفه کلاسیک خود یعنى حایل شدن میان نیروهاى درگیر را انجام مىدهند، فعالیتهاى دیگرى از جمله; انجام عملیات نظامى، نظارت بر انتخابات داخلى، ارائه نقش پلیس و غیره;
را نیز عهده دار مىشوند
بطورى که تعیین دقیق قلمرو فعالیت آنها هر روز مشکلتر و پیچیده تر مىشود
همین امر سبب شده است که برخى صحبت از نسل دوم و حتى نسل سوم عملیات حفظ صلح مىکنند (1)
عدهاى هم حتى عملیات حفظ صلح را به دلیل داشتن ابعاد مختلف از جمله نظامى، بشر دوستانه، مداخله گرانه ;
غیر قابل تعریف و توصیف مىدانند (2)
تحول در فعالیتهاى نیروهاى حافظ صلح این سؤال اساسى را مطرح مىکند که: آیا این نیروها خلاء ناشى از عدم اجراى مفاد فصل هفتم منشور بخصوص مواد 42 و 43 را پر نمىکند؟
پروفسور ژان مارک سورل، استاد دانشکده حقوق دانشگاه رن فرانسه که بنا به دعوت دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتى در سال 1376 به ایران سفر کرد، سعى مىکند در یکى از کنفرانسهاى خود در دارالعلم مفید تحت عنوان
”LONU et le regalement des crises internationales”
پاسخى به این سؤال ارائه دهد
لازم به ذکر است که متن سخنرانى به زبان اصلى در نزد مترجم موجود است که در صورت نیاز تقدیم مىگردد ضمنا متذکر مى شود که کلیه پاورقیها از آن مترجم مىباشد
مقدمه: سیستم امنیت جمعى
میثاق جامعه ملل و منشور ملل متحد، براى تحکیم اصل عدم توسل به زور، یک سیستم امنیت جمعى پیش بینى کردهاند که امکان رعایت اصل مزبور را فراهم مىکند
امنیت جمعى در نگاه اول یک سیستم بسیار ساده است: هر مخاصمه یا تهدید به مخاصمه بینالمللى (در سطح جهانى، قاره اى، محلى و حتى داخلى) که ممکن است منجر به تهدید بر ضد صلح جهانى یا نقض این صلح شده یا امکان تحقق تجاوزى را فراهم سازد باید، در چارچوب سازمان، با عکس العمل جمعى کلیه اعضا مواجه شود
چنین فرضى مرتبط با دفاع مشروع جمعى در سطح جهانى است
سیستم امنیت جمعى مىتواند در تضاد با دو سیستم بزرگ امنیتى دیگر، که در همزیستى به سر مىبرند قرار گیرد; که یکى سیستم «تعادل» است که در واقع کاملا تجربى بوده و در قالب اتحادیهها به طور مستقیم میان دولتها تحقق مىیابد
این سیستم کاملا بینالدول، پس از دو جنگ جهانى در قرن حاضر اعتبار خود را از دست داده است; زیرا این سیستم هرگز نمىتواند مانع بروز مخاصمه میان این اتحادیهها شود; و دیگرى سیستم جدیدتر «باز دارندگى هسته اى» است که همزمان با سیستم امنیت جمعى، توسط اعضاى دائم شوراى امنیت مورد استفاده قرار مىگیرد که ممکن است نتیجه آن ایجاد عدم تعادل در قبال سایر اعضاى ملل متحد باشد
طبق اصطلاحى که پروفسور پییر – مارى دوپویى (3) به کار مىبرد، امنیت جمعى در منشور، نوعى «قرارداد اجتماعى بین المللى» است که شوراى امنیت نمایندگى آن را به کمک امکاناتى که منشور در اختیارش قرار مىدهد بر عهده دارد
بنابراین منشور سیستم امنیت جمعى را نه تعریف مىنماید و نه حتى به آن اشارهاى مىکند بلکه این سیستم به طور منطقى از آن ناشى مىشود
تدوین کنندگان منشور، در واقع، اختیاراتى را به سازمان ملل متحد تفویض کردهاند که به آن امکان مىدهد تصمیماتى اتخاذ کند و آنها را در قلمرو مهم حفظ صلح و امنیتبینالملل اجرا نماید
مع ذلک، این منطق کامل نبوده و همچنان مبهم است
منشور، همانند میثاق جامعه ملل، صلاحیتها (دفاع مشروع) و ابزار عمل (نیروهاى مسلح) را به دولتها واگذار مىنماید
عکس آن با توجه به وضع گذشته و حال روابط بینالمللى غیر واقعى مىنماید
اما امنیت جمعى، در شکل آرمانى خود، باید با یک خلع سلاح واقعى، کامل شود
اقتدارات قهرى پیش بینى شده در منشور ملل متحد
تدوین کنندگان منشور با توجه به شکستسیستم انعطاف ناپذیر پیش بینى شده در میثاق جامعه ملل، ضمن حفظ اندیشه یک سیستم امنیت جمعى، آن را تکامل بخشیدند
مادهاى که چنین اختیار کلى را به شوراى امنیت مىدهد، ماده 24 منشور ملل متحد است که اشعار مىدارد
«به منظور تامین اقدام سریع و مؤثر از سوى ملل متحد اعضاء آن مسؤولیت اصلى حفظ صلح و امنیتبینالمللى را به شوراى امنیت واگذار مىنماید»
در همین راستا ماده 25 منشور، پیش بینى مىکند که شوراى امنیت مىتواند تصمیمات لازم الاتباع براى دولتهاى عضو اتخاذ نماید که این اختیار کلى تصمیم گیرى شوراى امنیت است
اما فصل هفتم منشور (مواد 39 تا 51) است که، نحوه مداخلات شوراى امنیت را در حالت تهدید بر ضد صلح، نقض صلح یا تجاوز مشخص مىنماید
اینجا، در واقع، اختیار تصمیمگیرى در چارچوب خاص حل غیر مسالمت آمیز اختلافات مطرح مىشود و آن زمانى است که روش حل مسالمتآمیز (که موضوع فصل ششم منشور است) به نتیجه نرسیده یا تهدید به طور ناگهانى رخ داده باشد
شوراى امنیتبر اساس فصل هفتم مىتواند دو صلاحیت مکمل یکدیگر را اعمال کند که یکى صلاحیت احراز و دیگرى صلاحیت اقدام است
الف: صلاحیت احراز
1 – متن منشور
صلاحیت احراز بر اساس دو ماده منشور که آغازگر فصل هفتم آن هستند، یعنى مواد 39و40 اعمال مىشود (4)
این مواد مجوز ضرورى براى اقدام بر طبق فصل هفتم مىباشند
این دو ماده خالى از ابهام نیستند، اما بى شک مبناى عمل شوراى امنیت در صورت احتمال وقوع فورى یک مخاصمه یا وقوع یک مخاصمه مىباشند
این ابهام ناشى از عدم رعایت ترتیب منطقى در قرار گرفتن مواد 39 و 40 در منشور است
در واقع منطقىتر آن بود که ماده 40 قبل از ماده 39 قرار مىگرفت که البته چنین وضعیتى در هنگام کارهاى مقدماتى منشور در اولین پیش نویس وجود داشت
بدین ترتیب که هر دو ماده (40 و 39) در یک ماده گنجانده شده بود که قسمت اول آن همین ماده 40 فعلى منشور بود
به طور کلى مىتوان این گونه اظهار داشت که ماده 40 تجلى تدابیر موقتى است که شوراى امنیت اتخاذ مىکند در حالى که ماده 39 احراز و وضعیت و توصیف آن است در زمانى که این تدابیر بى نتیجه مانده یا بى فایده جلوه نمایند
هدف ماده 40 جلوگیرى از وخیم تر شدن یک وضعیتبه کمک تدابیر است
این ماده به وضوح مشخص مىنماید که شورا مىتواند، قبل از توصیهها یا اتخاذ تصمیماتى «بر طبق ماده 39»، از طرف ذینفع بخواهد که تدابیر موقتى را که به زعم آن رکن ضرورى یا مناسب هستند بپذیرند
این تدابیر به نوعى خنثى ارزیابى مىشوند
یعنى، در آن لحظه، شوراى امنیت هنوز در ماهیت اختلاف، اظهار نظر نکرده است
شورا اغلب از این صلاحیت در مخاصماتى که آغاز شده یا تهدید به شروع آن وجود دارد استفاده مىکند و متن قطعنامه در اغلب اوقات حاوى در خواست آتش بس است
این در خواست، بر خلاف آن چه که اغلب گفته مىشود، نسبتا مؤثر مىافتد و آن در صورتى است که در آن اختلاف ابر قدرتى درگیر نباشد
زیرا دیگر دولتها خواهان رو در رو شدن با شوراى امنیت نیستند(مانند مخاصمات مرزى در آمریکاى لاتین از جمله مخاصمات میان پرو و اکوادر یا شیلى و آرژانتین)
بر خلاف ظاهر «درخواست» شوراى امنیت (از طرفین درگیر) حاوى نوعى تحکیم است و شورا بر طبق ماده 40 عدم قبول یکى از طرفین یا طرفین درگیر مبنى بر تطبیق خود با قطعنامهاش را ملحوظ مىکند
به علاوه، ماده 40 در قسمت آخر خود اشعار مىدارد که: «شوراى امنیت در صورت عدم اجراى تدابیر موقتى آن را دقیقا لحاظ مىکند»
اگر مخاصمه متوقف نشود، شورا مجبور خواهد بود براى اقدام، قدم بعدى را در توصیف حقوقى اختلاف بردارد
این نظم «منطقى» گاهى در عمل دچار دگرگونى مىشود
زیرا گاهى براى شورا پیش مىآید که اختلاف را مستقیما بر طبق ماده 39 توصیف نماید یا هر دو عمل را همزمان با یکدیگر انجام دهد (براى مثال مىتوان از قطعنامه 660 مورخ 2 اوت 1990 در جنگ خلیج فارس نام برد)
شوراى امنیت، قبل از تصویب تدابیر قطعى و پس از توصیه تدابیر موقتى، باید به طور رسمى «وجود تهدید بر ضد صلح، نقض صلح یا عمل تجاوز» را احراز نماید
پس از این مرحله است که، شورا توصیههایى کرده یا تصمیم مىگیرد که چه تدابیرى بر طبق مواد 41 و 42 براى حفظ یا اعاده صلح و امنیت جهانى اتخاذ کند
بنابراین سه حالت، قابل تصور است و شورا مىتواند آنها را در قطعنامه جداگانه اى بگنجاند، یا در همان قطعنامه اى که براى اجراى ماده 40 صادر شده بیاورد یا حتى توام با تدابیر قطعى (مواد 41 و 42)، که قصد اتخاذ آنها را دارد، همراه نماید
آزادى عمل شورا بسیار وسیع است و تنها چیزى که غیر قابل تغییر مىنماید الزام به توصیف اختلاف، بر طبق یکى از سه امکان پیش گفته، مىباشد و آن براى این است که بتواند اقدامات خود را بر اساس فصل هفتم ادامه دهد
2 – گسترش و کاهش صلاحیت احراز در عمل
مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی فایل ورد (word)
عرفان علامه طباطبایی
چکیده
عرفان
منابع:
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله عرفان و اخلاق علامه طباطبایی فایل ورد (word)
1- فرهنگ معین
2- ارزش میراث صوفته ص 9 و
3- التوحید و النبوه و الولایه، شیخ محمود قیصری ص 7
4- کشکول دفتر پنجم ص 515
5- الرسائل التوحیدیه ص 20 و 21 و 22
6- در مسائل التوحیدیه ص 23
7- مصباح الهدایه عزالدین محمود کاشانی فصل توحید
8- اصول و فلسفه و روش رئالیسم، تالیف حضرت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، جلد 1 و
9- گزاره های اخلاقی از سقراط تا علامه طباطبائی، تالیف مصطفی اسکندری
چکیده
در این مقاله عرفان در سیر تحولی و تطوری علامه، از ابتدا تا قرن نهم قمری بحث و بررسی، و بر معنای «معنویتگرایی» و «وجهه الاهی» عرفان که منظور نظر صائب و ثاقب مرحوم علا مه طباطبایی؛ در آثار و اثمار وجودیاش بود، تکیه و تأکید شده است که اولاً این معنا در فطرت آدمیان و همه ادیان و مذاهب و ملل و نحل موجود است و ثانیاً حقیقت معنویتخواهی و راه و روش نیل به آن و شریعت کاملی که موصل و مؤدی انسانِ سالک به اوج معنا و قله بلند کمال و قرب الهی است، در اسلام ناب متجلی شده است
از طرف دیگر، «توحید» که غایت قصوی و مقصد اَسنی در عرفان اصیل اسلامی و فوق نگرش کلامی و فلسفی است و به «توحید» حالی، شهودی و ; میرسد، در حقیقت، باطن همه ساحتهای سهگانه معارف اسلامی یعنی عقیدتی، اخلاقی و عرفانی، و فقهی و شرعی است و «انسان کامل»، همانا انسان موحد ناب است و توحید، فنا در ذات الهی، فنای ذاتی، صفاتی و افعالی خواهد بود که مرحوم علا مه در رساله التوحید به نحو احسن و اکمل، وحدت حقه حقیقیه را تبیین، آنگاه اسما و مراتب اسمای حسنای الهی را نیز در رساله الاسمأ ترسیم و تصویر کرده است
به هر حال، نویسنده، کاربرد چهارم یعنی «معنویت مداری» و وجهه الهی عرفان را عمق اندیشههای عرفانی علا مه و «توحید ناب» را اوج تکامل عرفانی و خلاصه و عصاره عمیق و شگرف و شگفت اسلام ناب برمیشمارد که مختص فرهنگ و شریعت و معارف اسلام ناب است و دیگر هیچ
عرفان
«عرفان» که معنای لغوی آن، «شناختن» یا باز شناختن و ; است، در «عرف خاص» و کاربرد اصطلاحی خود، سرگذشت پر ماجرایی داشته و دستخوش دگرگونیهای فراوانی شده است که مهمترین آنها عبارتند از
1 این مقوله در نخستین کاربرد اصطلاحی خود، همراه با کلمه «تصوف» به معنای شاخهای از معرفت بشری است که در تعریف آن گفتهاند: طریقه معرفت نزد آن دسته از صاحبنظران است که بر خلاف اهل برهان، در کشف حقیقت بر ذوق و اشراق، بیشتر اعتماد دارند تا بر عقل و استدلال.3 ; عرفان، معرفتی مبتنی بر حالت روحانی و وصف ناپذیر است که در آن حالت، این احساس برای انسان پیش میآید که ارتباطی مستقیم و بیواسطه با وجود مطلق یافته، و این احساس، البته حالتی روحانی ورای وصف و حد وصفناپذیر است که طی آن، ذات مطلق را نه با برهان، که با ذوق و وجدان درک میکند
در این تعریف، «عرفان»، قسیم انواع دیگر معرفت، یعنی «علم»، «فلسفه» و «هنر» میشود و همان طور که در تعریف علم آن را دریافت متکی به حس و تجربه و در وصف فلسفه، آن را دریافت متکی به عقل و استدلال و درباره هنر، آن را دریافت متکی به احساس و عاطفه دانستهاند، عرفان را نیز درک و دریافتی متکی به قلب و از راه کشف و شهود و ذوق و وجدان شمردهاند و بدیهی است که چنین معرفتی، به عالم اسلام اختصاص نداشته و امری عام بین همه اقوام جهان است
2 ورود این مقوله به دنیای اسلام و وصف آن به «اسلامی»، مفهوم این کلمه را به کلی از تعریف نخست جدا کرده و به آن معنای جدیدی بخشیده است که باید آن را در کاربرد اصطلاحی آن دانست و شاید کوتاهترین تعریفی که برای آن کردهاند، این است
هوالعلم با سبحانه من حیث اسمائه و صفاته و مظاهره و احوالالمبدأ والمعاد ; . و معرفه طریقالسلوک و المجاهده
شیخ بهایی در کشکول، همین تعریف را پسندیده و با دیگران همراه است که عرفان، علم به مبدأ اعلا از راه اسما و صفات الهی و شناخت ویژگیهای مبدأ و معاد و راه و رسم سیر و سلوک به سوی او است
3 معنای دیگر «عرفان»، جنبه فرهنگی و وجهه نظری و علمی «تصوف» است به این معنا که پس از ظهور نحله و فرقهای به نام صوفیه در عالم اسلام و رسمیت یافتن آن، این مشرب به بخش «نظری» و «عملی» یا «علم اصول» و «علم وصول» تقسیم شد که البته در طول تاریخ و تقریباً تا قرن نهم هجری، هر دو بخش با هم به کار خود ادامه میدادند؛ اما پس از آن، به آن بخش از این نوع معرفت که به بررسی مبادی و مسائل نظری این مشرب میپرداخت، «عرفان» گفتند و وجهه رسمی و اجتماعی آن که با طرح سلسلهها و سابقههای عملی آن کار داشت، «تصوف» نام گرفت و به جانبداران آن نیز صوفیه و متصوفه گفتند
4 کاربرد چهارم و مهم «عرفان»، مقولهای معادل «معنویت» و «وجهه الاهی» است که این مقوله در این استعمال، در حوزه عرفان و تصوف رسمی خلاصه نمیشود، و محدود نمیماند و حتی قسیم دیگر انواع و شاخههای معرفت بشری هم نیست؛ بلکه مفهومی گسترده و فراگیر دارد که همه ساحتهای دانش و بینش را شامل میشود؛ یعنی آنگاه که بخواهیم به موضوع و بحثی از جنبه الهی و معنوی آن نگاه کنیم و وجهه و صبغه ربانی آن را لحاظ کنیم، مقوله «عرفان» را به کار میگیریم و روشن است که چنین کاربردی در حوزه همه دانشها و بینشها میتواند مورد داشته باشد؛ برای مثال اگر در عالم فقاهت به جنبههای باطنی احکام شرع بپردازیم و راز و رمز و اسرار ملکوتی نماز و روزه و حج و جهاد را چنانکه سنت بسیاری از بزرگان بوده است، باز بشناسیم، به «عرفان احکام» پرداختهایم و «عارف» در این معنای فراگیر، دیگر به هیچ نحله و مشربی متعلق نیست؛ بلکه معنایی معادل و برابر با «عالِم ربانی» دارد که همه ساحتهای معرفت را با نگاه خدابینانه خود به یکدیگر گره میزند و در هر چه مینگرد، سیمای خدا را میبیند
آن چه ما میخواهیم درباره علامه طباطبایی بگوییم، عرفانی از این دست است و نه از این بابت که وی چهرهای از چهرههای شناخته شده از شاخهای از شاخههای معارف اسلامی یعنی تصوف و عرفان است. علامه، شخصیتی چون بایزید بسطامی یا ابوالحسن خرقانی و یا حتی محییالدین بن عربی نیست که به مکتب و مشربی خاص وابسته باشد. و اگرچه بزرگانی چون ابن عربی و سید حیدر آملی، در دیگر حوزههای معارف گوناگون دینی و اسلامی، تجربه و تبحر داشته و گه گاه حتی در جایگاه فقیه و مفتی، فتوا و حکمی صادر کردهاند؛ اما به هر حال، نام آنان در طول تاریخ در جدول عارفان صاحبِ مکتب ثبت و ضبط شده است و در عمل، از جرگه و جریان عالمان دین و مجتهدان متشرع جدا شدهاند و باهمه کوششی که در پیوند دادن شریعت و طریقت و حقیقت داشتهاند، سرانجام جدول نام و راه و رسم آنان، از راه عالمان، فقیهان و حکیمان جدا شده است؛ ولی ما بزرگانی از اهل معرفت داریم که حضور فعال و کارساز آنها در همه زمینهها و صحنههای علمی و عملی چنان است که با همه تبحر و تسلطی که در هر فنی دارند، به هیچ جمعیت و جامعه خاص علمی محدود نماندهاند و علامه یکی از همین بزرگمردانی است که اگر چه هم فقیه، هم مفسر، هم فیلسوف و هم عارف است و در همه این ساحتها جایگاه دارد، اما او را به هیچ یک از این جوامع به این معنا نمیتوان وابسته دانست که حضور او را در دیگر حوزهها و ساحتها کمرنگ کند و شاید یکی از لطایف کاربرد کلمه «علا مه» برای این اشخاص همین باشد و به همین دلیل، دیگر در روزگار ما که دوران تخصصهای خاص و دقیق علمی است، نتوان برای چنین شخصیتهایی که پرورده و ساخته و پرداخته زمانه و روزگار مجموعه معارف دینی بودهاند، جانشین و جایگزینی یافت و این تعبیر را برای آنها به کار برد. بههرحال، از ابعاد مهم جامعیت علامه، همین بُعد معنوی و وجهه الهی او است که آزمودگی و آموزندگی این ساحت از شخصیت او را در مجموعه اقوال، اعمال، احوال، افکار و در سیر و سلوک و راه و رسم زندگیاش میتوان حس کرد
پیش از آن که وارد ساحتهای تخصصی «علم اصول» و «وصول» عرفانی حضرت علامه شویم، نشانههای روشن این گرایش به «عرفان ناب اسلامی» را در مجموعه احوال، آثار، استادان، شاگردان و گفتهها یا نوشتههای وی از همان روزهای نخستین زندگی علمیاش میبینیم که با باوری تردیدناپذیر به توصیه و تأکید در پذیرش و گرایش به این بُعد معنوی میپردازد؛ از همان سالهای اولی که دست به قلم میبرد و به ارائه مقالاتی میپردازد و بعدها این مقالات به وسیله دیگران فراهم میآید و به نام فرازهایی از اسلام و معنویت تشیع و; به چاپ میرسد. مقالاتی چون درسی از قرآن، عالم غیب، معنویت تشیع و نظایر آن، سرشار از همین آموزهها و ارزشهای عرفانی است که به زبان ساده و بیپیرایه برای استفاده عموم مردم نگارش یافته، همچنان به سیر تکاملی خود ادامه میدهد تا به آرا و انظار قیم و محکم و تخصصی عرفان میرسد که نمونههای اعلای آن را در تفسیر کم نظیر المیزان و در ذیل آیات شریفه قرآن میتوان دید که چون ما در اندیشه تألیفی بزرگ با همین عنوان (عرفان حضرت علامه)هستیم، بحث مستوفای
این جریان تکاملی را به آن کتاب وامیگذاریم و در این مقاله، به مبانی آرای علا مه در مقوله اصلی عرفان که معرکه آرای صاحبنظران این مشرب و شالوده اساسی همه بحثهای نظری عرفان اسلامی است، میپردازیم و رأی و نظر این عارف الهی را در بحث توحید رقم میزنیم و گوشهای از لطایف و حقایقی را که در کتاب مستطاب الرسائل التوحیدیه بیان فرمودهاست، باز میگوییم
مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word) دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word)
نظریه امامت در ترازوی نقد
ارکان اصلی نظریه
فلسفه نبوت
دلیل اول (مقتضای حکمت الهی)
دلیل دوم (قاعده لطف)
جمعبندی بحث ضرورت نبوت
امامت (تبیین نظریه رایج)
اما شأن اصلی امام چیست؟
دلیل اول: ادله عقلی ضرورت امامت
دلیل دوم
نظریه امامت در ترازوی نقد
ارکان اصلی نظریه
نظریه امامت، از ابتدای تکون تاکنون فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر نهاده و عالمان و متکلمان شیعه در طول تاریخ، قرائتهای مختلفی از آن داشتهاند. لکن یک قرائت خاص همواره رواج و شهرت بیشتری داشته و خصوصاً در عصر حاضر سطره خود را بر تلقیهای دیگر گسترانده و شکل تفسیر رسمی را پیدا کرده است. ارکان این تلقی خاص به شرح زیر است
الف) وجود امامان معصوم پس از پیامبر (ص) ضرورت دارد و بر خداوند واجب است برای رهبری و هدایت امت و حفظ شریعت، امامان معصومی را به عنوان جانشینان پیامبر اسلام نصب کند، (اصل وجوب و ضرورت امامت)
ب) خداوند برای دوران پس از پیامبر (ص) دوازده امام معصوم را- که اولین آنها امام علیبنابیطالب و آخرینشان حضرت مهدی (ع) میباشد- به امامت امت نصب نموده است. (نصب الهی امامان دوازدهگانه)
ج) امامان معصوم، به دلیل نصب الهی، عصمت و علم مصون از خطا و اشتباه، بر کلیه امور دینی و دنیوی امت، ریاست دارند و سخن آنها حجت قاطع است. لکن شأن اصلی آنها تفسیر دین و حفظ شریعت است و اگر به دلیل شرایط خاص جامعه، بر مسند قدرت و حکومت نباشند، مقام مرجعیت دین آنها همچنان باقی است
د) دوازدهمین امام، به دلیل بیلیاقتی مردم و تهدید دستگاه حکومتی و خوف شهادت، به فرمان الهی و تا مدتی نامعلوم، غایب شده است و در آخر الزمان ظهور میکند تا همه دنیا را از ظلم و فقر و فساد و گمراهی نجات دهد
در این نوشتار میکوشیم تا نشان دهیم که اولاً ادله ارائه شده برای اثبات نظریه امامت ناتمام است، ثانیاً ناسازگاری درونی، این نظریه را رنج میدهد و ثالثاً شواهد و قرائنی وجود دارد که این نظریه را نقض میکند. از آنجا که متکلمان شیعه، امامت را استمرار نبوت میدانند، مجبور میشویم بحث خود را از فلسفه نبوت آغاز کنیم
فلسفه نبوت
در بحث فلسفه نبوت، دو سئوال مهم مطرح میشود. نخست آنکه چرا خداوند پیامبران به سوی بشر فرستاده است، دوم آنکه آیا بعثت پیامبران، ضرورت دارد یا اینکه پیامبران، موهبتهای الهی هستند و در ارسال آنها به سوی بشر، وجوب و ضرورتی رد کار نبوده و نیست. پیداست که برای یافتن پاسخ سئوال اول، میتوان به تعالیم پیامبران و کتابهای آسمانی آنها رجوع کرد و فهمید که هدف و غرض خداوند از ارسال رسل چه بوده است. اما در مورد سئوال دوم، کار به این سادگی و آسانی نیست. اگر قائل به وجوب و ضرورت نبوت باشیم، باید با دلیل عقلی و پیشین (بدون استفاده از تعالیم پیامبران) این مدعا را اثبات کنیم
متکلمان شیعه قائل به وجوب و ضرورت بعثت پیامبران هستند و این ضرورت را مقتضای حکمت الهی و قاعده لطف میدانند. ما در اینجا از میان ادله متعددی که در اثبات این مدعا اقامه شده است، دو نمونه را آورده و به نقد و بررسی آنها میپردازیم و معتقدیم که با مبانی ارائه شده در این نقدها، همه ادله ضرورت نبوت را میتوان نقد کرد
دلیل اول (مقتضای حکمت الهی)
این دلیل بر مبنای نقصان علم و دانش بشری و عدم کفایت عقل انسان در شناخت راه کمال و سعادت اقامه شده است
«الف. خدای متعال انسان را برای تکامل اختیاری آفریده است
ب. تکامل اختیاری درگرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است
ج. عقل انسان برای چنین شناختی کفایت نمیکند
نتیجه این مقدمات این است که حکمت خدای متعال اقتضاء دارد که برای اینکه نقض غرض از خلقت انسان پیش نیاید، خدا راه دیگری (وحی) در اختیار انسان قرار دهد تا از آن راه پی به سعادت دنیا و آخرت ببرد و بتواند کمال اختیاری پیدا کند.[1]»
شبیه همین استدلال، در جای دیگر و با تعابیری متفاوت چنین آمده است
«1 هدف از آفرینش انسان، حرکت به سوی خدا، بسوی کمال مطلق و تکامل معنوی در تمام ابعاد است
2 بدون شک انسان این راه را بدون رهبری یک پیشوای معصوم نمیتواند به انجام برساند و طی این مرحله بیرهبری یک معلم آسمانی ممکن نیست
نتیجه: بعثت پیامبران و نصب امامان معصوم بعد از پیامبر اسلام (ص) ضروری است و در غیر این صورت نقض غرض از جانب خداوند لازم میآید.» [2]
همانطور که بوضوح معلوم است، اینگونه ادله مدلولی نام دارند و در پی اثبات ضرورت وجود پیشوایان معصوم و معلمان آسمانی (اعم از پیامبر یا امام) رد میان مردم هستند. اما خوب است نگاهی انتقادی به مقدمات این دلیل بیندازیم
درست است که خداوند به دلیل حکیم بودن، کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد، اما چگونه میتوان غرض او از آفرینش انسان را به روش عقلی کشف کرد و حتی آنرا به همه انسانها تعمیم داد؟ فراموش نکنیم که ادله اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ادلهای عقلی و پیشینی هستند. یعنی اولاً مقدمات آنها باید از قبل و به روش عقلی اثبات شده و ثانیاً قبل از بعثت پیامبران هم قابل اقامه باشند. فرض کنیم در زمانی (یا مکانی) زندگی میکنیم که خداوند هنوز پیامبری به سوی مردم نفرستاده و یا اینکه ما هنوز خبری از بعثت یک پیامبر نشنیدهایم. در چنین فضایی فقط میدانیم که خالق ما خدای یکتاست و این خدا حکیم است و کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد. حال چگونه با تحلیلهای عقلی صرف میتوان فهمید که غرض خداوند از آفرینش انسان [به عنوان مثال] تکامل اختیاری است، تا بعد از آن بتوانیم حکم کنیم که برای تحقق آن غرض، باید پیامبر هم بفرستد؟ لازمه منطقی حکمت الهی این است که از آفرینش هر موجودی (مثلاً انسان) هدفی داشته باشد. اما این هدف میتواند مصادیق بیشماری داشته باشد و نمیتوان با دلیل عقلی و پیشین، هدف (یا غرض) خداوند از آفرینش موجودی خاص (مثلاً انسان) را کشف کرد. اندکی تأمل در ادله ضرورت نبوت (مانند دلیل مورد بحث) نشان میدهد که این ادلهه از دو پیش فرض تغذیه میکنند. اول اینکه قبل از ارسال رسولان الهی و بدون استفاده از تعالیم آنها، با تحلیلهای عقلی محض میتوان به این نتیجه رسید که انسان برای پیمودن راهی خاص و رسیدن به مقصدی خاص آفریده شده است. دوم آنکه پیمودن این راه (برای رسیدن به هدف آفرینش) در گرو شناخت مجهولانی است که عقل از دست یابی به آنها عاجز است. هیچکدام از این دو مقدمه قابل اثبات نیستند. در مورد غیر قابل اثبات بودن مقدمه اول توضیح مختصری دادیم و تفصیل مطلب را به دلیل وضوحی که دارد، لازم نمیدانیم. اما مقدمه دوم نیاز به توضیح بیشتری دارد. فرض کنیم که ما با دلیل عقلی و پیشینی فهمیدهایم که غرض خداوند از آفرینش انسان، تکامل اختیاری و یا مثلاً رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است. اما چگونه میتوان نشان داد که عقل انسان برای شناختن و پیمودن راهی که به این هدف منتهی میشود، کافی نیست؟ اگر غرض خداوند از آفرینش انسان، تکامل اختیاری باشد، میتوان گفت که عمل کردن به احکام عقل و فطرت و وجدان و اخلاق، انسان را (حداقل به درجهای از) تکامل میرساند و نیازی به رسولان الهی احساس نمیشود. حال برای اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ابتدا باید نشان داد که کمال مورد نظر خداوند (که انسان را برای رسیدن به آن خلق کرده است) چیزی فراتر از آن است که بتوان با عمل کردن به احکام عقل فطری و اخلاق و وجدان بشری به آن رسید. این مقدمه قابل اثبات نیست و تاکنون نیز هیچ دلیل و برهانی برای اثبات آن اقامه نشده است. اینجاست که دور پنهان این ادله، آشکار میشود. بدون استفاده از تعالیم پیامبران، چگونه میتوان فهمید که رسیدن به کمال مورد نظر خداوند درگروی شناخت حقایقی است که از عهده عقل برنمیآید؟ مگر ما مقصد (= کمال مورد نظر خداوند) را از راه عقل و بدون استفاده از تعالیم پیامبران الهی دیده و یا شناختهایم که میگوییم با پای عقل و با عمل کردن به احکام عقل و اخلاق فطری و وجدان بشری نمیتوان به آن رسید؟ حال فرض کنیم که غرض خداوند از آفرینش انسان، پیمودن راهی خاص برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت باشد. اما باز هم میتوان فرض کرد که عمل کردن به احکام عقل و فطرت و اخلاق و وجدان بشری، انسان را به سعادت دنیا و آخرت میرساند و لذا همین احتمال (که کاملاً عقلای است)، ادعای ضرورت نبوت را نقض میکند. در اینجا نیز برای اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ابتدا باید نشان دهیم که سعادت دنیا و آخرت در گروی ایمان به حقایقی خاص و عمل به وظایفی خاص است که عقل از شناخت آنها عاجز است و عمل کردن به احکام عقل و فطرت و وجدان به تنهایی نمیتواند سعادت دنیا و آخرت را برای انسان تأمین کند
بدون اثبات چنین مقدمهای، دلیل مورد بحث (و ادله مشابه آن) مشتمل بر دور و مصادره به مطلوب میشود. اما با دلیل عقلی و پیشینی و بدون استفاده از تعالیم پیامبران نمیتوان چنین مقدمهای را اثبات کرد. زیرا اگر سخن از سعادت دنیا باشد، پیداست که نیازی به رسولان الهی وجود ندارد و بشر با بکارگیری عقل و دانش و تجربه و با روش آزمون و خطا میتواند به تدریج برای خود دنیایی آباد بسازد و اگر سعادت آخرت نیز مطرح باشد، معلوم است که تعیین شرط آن به عهده خداوند است
اگر خداوند بخواهد شرط سعادت آخرت را عمل کردن به احکام عقل و فطرت و اخلاق و وجدان بشری قرار دهد، پیداست که نیاز ضروری به ارسال رسولان الهی احساس نمیکند( زیرا بنا به فرض که مورد قبول متکلمان شیعه نیز هست، عقل قادر به شناخت حسن و قبح اعمال و مصادیق عدل و ظلم است و برای همین حجت باطنی شمرده میشود) و اگر بخواهد سعادت آخرت را در گروی شرایطی قرار دهد که عقل انسان از شناخت آنها عاجز است، لاجرم به طریقی که خود صلاح بداند (مثلاً ارسال پیامبران) آدمیان را با آن شرایط آشنا میکند. بنابراین ما با دو احتمال کاملاً عقلایی روبرو هستیم و همین، ضرورت نبوت را نقض میکند و کار را به عهده خداوند میگذارد تا او چه تصمیمی بگیرد. اکنون شاید آشکار شده باشد که برای فرار از اتهام «تعیین تکلیف برای خداوند» بایستی پیش فرضها و مقدمات ادله ضرورت نبوت، به روش عقلی و پیشین اثبات شوند. در غیر اینصورت، تبرئه شدن از این اتهام ناممکن به نظر میرسد. ممکن است بگویید که ما در همه مواردی که پیش از این آمده با دو یا چند احتمال روبرو هستیم که عقل انسان هیچکدام را نمیتواند اثبات کند و یا ترجیح دهد و اتفاقاً به همین دلیل، لازم است پیامبرانی از طرف خداوند مبعوث شوند و به ما بگویند که کدام احتمال، صحیح و مورد نظر خداست تا ما از حیرت و سرگردانی نجات یابیم و تکلیف خود را بدانیم. پاسخ ما این است که حکم عقل (برای خروج از حیرت و معلوم شدن تکلیف) این نیست که باید پیامبرانی مبعوث شوند تا به آدمیان بگویند کدام یک از آن احتمالات صحیح است. آنچه عقل بدان حکم میکند این است که اگر احتمالاتی که لازمه منطقی آنها ارسال رسولان الهی است درست باشد، خداوند حتماً رسولانی را به سوی بشر میفرستد و اگر نفرستد، معلوم میشود که ضرورتی در کار نبوده است. اما این حکم ( که مشتمل بر گزارهای شرطی است) با ادعای ضرورت نبوت فاصلهای ناپیمودنی دارد
[1]. مصباح یزدی، محمد تقی: راهنماشناسی، ص 320 همچنین رجوع کنید به: فیض کاشانی: علم الیقین، ج 1، باب الاضطرار الی الرسل
[2]. مکارم شیرازی، ناصر: پنجاه درس اصول عقاید، ص 241، نقل به مضمون
تحقیق عوامل مختلف در رابطه با کاهش انگیزه کارکنان فایل ورد (word) دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق عوامل مختلف در رابطه با کاهش انگیزه کارکنان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق عوامل مختلف در رابطه با کاهش انگیزه کارکنان فایل ورد (word)
پیشگفتار
فصل اول – مقدمه پژوهش
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
فرضیات پژوهش
اهداف تحقیق
متغیرهای تحقیق
تعریف اصطلاحات
تعریف
فصل دوم- بررسی پیشینه پژوهشی
الف: بررسی تئوری ها و پژوهش های گذشته
ب: اتسنتاج کلی در ارتباط با مسئله پژوهشی
پ: خلاصه چگونگی حل مسئله پژوهشی
اصطلاحات و مفاهیم
مفهوم انگیزش
ماهیت انگیزش
اهمیت انگیزش
«ریشه یابی علل مشکلات عدم وجود انگیزش صحیح نیروی کار»
عدم تامین انتظارات کاری مدیریت از سوی زیردستان
سبک نامناسب رهبری مدیر
عدم انطباق اهداف کارکنان با اهداف مدیریت
الف- میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها
ب- درجه رضایت شغلی کارکنان
ج- میزان واگذاری مسئولیتها
ه- میزان انگیزه و تمایل واقعی پرسنل
و- سهیم شدن کارکنان در مالکیت و سود شرکت
د- مساله امنیت شغلی
فقدان آموزش موثر نیروی انسانی
اثربخشی پایین مدیریت
ت- طیف زمانی برنامه ریزی شرکت
عدم اعتماد مدیریت به کارکنان
فصل 3- روش پژوهش
الف- توصیف آزمودنیها (جامعه و گروه نمونه)
ب- توصیف ابزارهای پژوهش
پ- اعتبار و روایی ابزارهای پژوهشی
ج- طرح پژوهش و روش تحلیل داده ها
فصل 3- روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
قلمرو مکانی و زمانی پژوهش
ابزار و گردآوری اطلاعات
روایی و اعتبار ابزار گردآوری اطلاعات
قلمرو پژوهش
فصل 4- یافته های پژوهشی
الف- توصیف و تحلیل داده ها (در رابطه با پرسش، هدف یا فرضیه)
ب- سایر یافته های پژوهشی
فصل 5- بحث و تفسیر
نتیجه گیری
پیشنهادها
نتیجه گیری
پیشنهادات
مطرح کردن مسائل و مشکلات سازمان و تبادل اطلاعات
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق عوامل مختلف در رابطه با کاهش انگیزه کارکنان فایل ورد (word)
رفتار و روابط در سازمان و مدیریت=محمد میرکمالی
رهبری و مدیریت آموزشی= میرکمالی
رویکردهای پژوهشی= محمد مقیمی
علیرضا برائمی= عوامل موثر و کاراتر سازمان
مدیریت انگیزش= محمدرضا لاجوردی
انگیزه و علم کم کاری کارکنان= زهرا زرگر
آموزگار حسین دکترای علوم تربیتی
روابط انسانی در آموزشگاه- دکتر سید محمد میرکمالی
پیشگفتار
تا قبل از دهه 1930 میلادی بطور گسترده ای باور بر این بود که رهبری یک ویژگی فردی است، و تنها محدودی از افراد بطور ذاتی توانائیها و خصوصیاتی را به ارث برده اند و خداوند به آنان این ودیعه گرانبها را اعطا فرموده که میتوانند رهبران موثری باشند. از دهه 1930 به بعد، دانشمندان علوم اجتماعی و علوم رفتاری مسیر جدیدی را در تحقیق پیرامون رفتار و خصوصیات رهبری پیمودند. اصولا مشخص ساختن یک الگوی اساسی و یکسان رهبری ناممکن است، چرا که از یک طرف نمیتوان ویژگیهائی را برشمرده کهتمام رهبران موثر و موفق دارای آن خصوصیات باشند و از طرف دیگر با توجه به شرایط خصوصیات رهبران موفق و موثر در سازمانها نظامی، صنعتی و تعلیم و تربیتی با یکدیگر متفاوتند. نمونه بارز آن اینکه حتی درون یک صنعت، شرایط متفاوت، رهبری متفاوت را میطلبد. مقایسه رهبران صنعتی موفق و موثر در دوره های تاریخی مختلف، در فرهنگهای مختلف و در صنایع مختلف، این مطلب را بوضوح روشن میسازد. بهرحال، عواملی که برای یک رهبری موفق ضرورت دارد، داشتن مهارت و نگرش است که میتوان آنها را از طریق فراگیری کسب کرد، و یا بطور گسترده ای اصلاح نمود. رهبری را در یک طیف گسترده باید مورد توجه قرار دهیم. چرا که چهار متغیر وجود دارد که رهبری را متاثر میسازند، اول خصوصیات رهبر، دوم نگرش ها، نیازها و سایر خصوصیات فردی زیر دستان، سوم خصوصیات سازمان، مانند اهداف آن، و ماهیت وظایفی که باید انجام پذیرد و چهارم: متغیرهای محیطی
خصوصیات شخصی که برای عملکرد موثر رهبر لازم میباشد، باتوجه به سایر عوامل، تغییر مییابد. این چهار متغیر دستاوردهای تحقیقات و پژوهشهای علمیدر مورد رهبری میباشد و مفهومش این است که رهبری یک خصوصیت ذاتی فرد نیست. بلکه یک رابطه پیچیده بین این چهار متغیر میباشد
بنابر این اگر بپذیریم که رهبری رابطه ای بین رهبر، پیروان، سازمان و عموال محیطی است و قبول داشته باشیم که این عوامل و متغیرهای موقعیتی با گذشت زمان تغییر میکند، لازم است بپذیریم که خصوصیات و ویژگیهای رهبری نیز تغییر میکند
به هر تقدیر تسلط به تکنیک های فنی، مانند کامپیوتر، مالی، تولید، بازاریابی و امثالهم برای رهبری موثر کفایت نمیکند، چرا که جنبه انسانی رهبری، به مراتب مهمتر از وظایف فنی است. برای بقا و حفظ موقعیت هر سازمان، وجود رهبری موثر، امری است حیاتی. سبک تصمیم گیری رهبر، یکی از ابعاد مهم رهبری است. روشهای بسیار متنوعی وجود دارد که هر رهبر برای انجام وظیفه و یا اتخاذ تصمیمات مشخصی، میتواند از آنها استفاده کند که با توجه به میزان مشارکت یا عدم مشارکت زیر دستان سبک رهبری متفاوت خواهد بود
بعضی از زیر دستان تمایلی به مشارکت در فرآیند تصمیم گیری ندارند و پاره ای اشتیاق فراوان دارند. بهرحال با توجه به متفاوت بودن زیر دستان، میزان علاقه به مشارکت در فرایند تصمیم گیری نیز متفاوت است، حتی افراد نسبت به بعضی از تصمیمات بیشتر، مشتاق به مشارکت هستند و در بعضی دیگر، کمتر، همین درجه و میزان علاقه مندی و تمایل زیر دستان نسبت به مشارکت یا عدم مشارکت خود ایجاد کننده نوع سبک رهبری میباشد. بعبارتی توان و تمایل زیردستان، یک عامل اساسی در اتخاذ سبک بخصوصی از رهبری میباشد. در این مسیر به بررسی عوامل موثر برانگیزه کارکنان شرکت رینگسازی پرداختیم که در فصل اول به کلیات این مساله پرداختیم وهدف ما ضرورت این امر را توضیح دادیم و فرضیه های موجود بر روی این موضوع را بررسی کردیم و در فصل دوم پیشینه این مساله را مورد جستجو قرار دادیم تا بتواند راه گشایی برای تحقیق حاضر باشد. در فصل سوم روش و شیوه تحقیق را درباره این مسئله را ذکر کردیم و در فصل چهارم با پرسش نامه ای که در بین کارکنان و پرسنل محترم این شرکت توزیع کردیم یافته های تحقیق را بدست آوردیم. تا توانستیم در فصل پنجم به نتیجه گیری دست یابیم
مقدمه
ما در عصری زندگی میکنیم که سازمانهای مختلف با تشکیلات کوچک و بزرگ پیرامونمان را فراگرفته اند. قسمت اعظم احتیاجات و نیازهای گوناگون ما را سازمانهای دولتی و خصوصی اجتماعی تقریبا در کلیه شئون زندگی انسان، از از هنگام تولد تا مرگ تاثیر میگذارند و بدون وجود سازمانها زندگی ما حالتی کاملا متفاوت از آنچه که هم اکنون دارد، پیدا میکند. گستردگی سازمانها به گونه ای است که میتوان گفت جامعه از سازمان های گوناگون که کالاها و خدمات مورد نیاز را تامین میکنند، تشکیل یافته است و امروزه ما پیشرفت و توسعه در هر جامعه را منوط به کارائی و راندمان سازمان های آن جامعه میدانیم
در جهت افزایش راندمان و کارائی سازمان ها باید اجزاء و عوامل اصلی هر سازمان را شناسایی و نحوه بهره گیری از منابع و امکانات آن را مورد بررسی قرار دهیم. بررسی اجمالی سازمان ها نشان میدهد که پنج عامل اصلی را میتوان در هر سازمان مشخص نمود که عبارتند از نیروی انسانی، مواد، تجهیزات، روشها و مدیریت. هرچند که هرکدام از این عوامل در جای خود اهمیت زیادی را دارند و میتوانند در کارایی سازمان نقش داشته باشند اما میتوان گفت مهمترین این عوامل مدیریت است. برای رسیدن به بازدهی مطلوب و دستیافی به اهداف میباید مدیریتی توانمند وجود داشته باشد که در نیروی انسانی تحرک و شور و شوق ایجاد نماید
از مواد به بهترین نحوه استفاده کند و از تجهیزات با توجه به ظرفیت به گونه ای مطلوب استفاده شود و روشهای مناسبی را تدوین نماید. بنابراین هرچه مدیریت تواناتر باشد احتمال تحقق اهداف سازمان بیشتر شده و بهره گیری مطلوبتری از منابع بعمل میآید
بیان مسئله
هر یک از سازمان های اجتماعی، هدفها و خدمات و کارکردهایی دارند که بدین وسیله اجتماع بشری را به چرخش در میآورند. هدف اصلی هر سازمان، کسب سود و به حداکثر رساندن آن است. و این کار باید با اثر بخشی توام باشد. هدف اصلی تر در سازمانها در زمینه اثر بخشی فعالیتهای رفاهی جامع، از جمله تامین نیازها و خدمات رسانی به مردم و عدالت اجتماعی است
یکی از مسئولیتهای هر نهاد اجتماعی میل به اهدافی است که علت وجودی هر نهاد را شکل میدهد. تحقق اهداف سازمان در گرو همکاریو هماهنگی تمامیعوامل است که تعامل نظام مند آنها با یکدیگر بوجود سازمان معنا میبخشد
نیروی انسانی، بزرگترین سرمایه هر سازمان و هر کشوری میباشد و عامل اصلی موفقیت و پیشرفت است. اغلب گفته میشود که کارمند خوشحال یک کامند کارا است و یک کارمند خوشحال بایستی با شغلش ارضاء شود. نیروی انسانی به اسکلت سازمانی روح میبخشد و چرخه آن را به حرکت در میآورد و تعیین میکند که فرایند کل مجموعه چگونه جهت بگیرد
در این میان، نقش یک عامل برجسته از سایر عوامل و آن نیروی انسانی در تمام سطح سازمان است که باید به آن بعنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی اهداف فردی، توقعات گروهی بین از سایر عوامل توجه شود. از آنجا که کارایی نیروی انسانی همیشه براساس محاسبات اقتصادی قابل پیش بینی نیست و عوامل متعدد دیگری که برخواسته از نیازهای برتر انسان در ابعاد اجتماعی و خودیابی است، در این زمینه موثر است. لذا ازمیان پدیده ها و عوامل مختلفی که بر بازده شغلی و سطح کارایی فرد در سازمان تاثیر گذار است، انگیزه شغلی را انتخاب نموده ایم که اهمیت و حساسیت خاصی دارد. چرا که اگر در سازمان، انگیزه و رضایت شغلی انسان مقدم بر هدفهای دیگر نباشد آن سازمان محکوم به نابودی است
انگیزه تاثیر متقابل روی فردو سازمان دارد. از یکطرف، فرد همراه با خواسته ها و آرزوهایی به سازمان میپیوندد و هماهنگی و همسویی این دو در فرد ایجاد انگیزه مینماید و این انگیزه شغلی خود باعث نوآوری و خلاقیت در کار و افزایش تعهد و بازده فردی میشود. و از طرف دیگر طی فرایند کسب انگیزه کاری افراد، سازمان دارای پویایی گشته و به اهداف خود نزدیک میشود
یکی از متغیرهای بسیار مهمیکه بر انگیزش کارکنان اثر گذار است. سبک مدیریت و رهبری سازمانی است که آن خود نیز به نوعی، متجلی دیدگاه مدیر نسبت به انسان و کار میباشد، اگر این سبک مناسب و به مقتضای شرایط انتخاب شده باشد میتواند بر انگیزنده انگیزش در سازمان باشد و آن نیز میتواند سبب هم سویی اهداف کارکنان با اهداف سازمان شده و در نهایت منجر به موفقیت سازمان گردد
در حقیقت توفیق در امر مدیریت در گرو شناخت صحیح از منابع انسانی و برقراری روابط مناسب با آنها و ترغیب آنان به کوششی در جهت دستیابی به اهداف سازمانها است
مواردی که تقویت کننده روحیه و انگیزه و علاقمندی کارکنان به کار و محیط کاری باشند مانند ایجاد امنیت شغلی،تامین زندگی در زمان، دوران پیری و از کار افتادگی، رضایت از شغل و موارد مشابه دیگر
نیازهای انسان ریشه انگیزه را به وجود میآورد. وقتی نیازهای کارمند در محیط مشخص شد بصورت خواست ظاهر میشود. و وقتی نیاز به خواست تبدیل شد ایجاد انگیزش میکند
اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه اغلب دانشمندان معتقدند که نیروی انسانی در سازمان اهمیت و جایگاه ویژه ای پیدا نموده و توجه به خواسته ها، نیازها و احتیاجات او از همه ابعاد، امری کاملا ضروری و مهم است، گاهی انگیزه بعنوان یک زیر مجموعه ای از تحقیقات رفتار سازمانی از ابعاد گسترده ای مورد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هرگاه صحبت از روحیه ضعیف میشود کاهش انگیزشی از مفاهیمیاست که همراه با آن به ذهن میآید. شناخت فرد در سازمان، پی بردن به مبنای رفتارش و درنتیجه انگیزش او درحقیقت یکی از حیاتی ترین و مشکل ترین وظایف مدیر را تشکیل میدهد. لذا شناخت صفات خصوصیات انسان از درجه اهمیت خاصی برخوردار میباشد
دنیای ما، دنیای سازمانهاست و سازمان بعنوان ابزار پیشبرد اهداف اجتماعی شبه در عرصه های گوناگون مطرح است و انسان عامل اصلی حیات و بالندگی در سازمان است. افراد هستند که به کالبد سازمانها جان میبخشندن و تحقق هدفها را میسر میسازند و بدون آنها سازمان بی معنی و مدیریت امری موهوم است
هر رفتار سازمانی ناشی از نیاز به نیازهایی است که برای نیل به هدفی صورت میگیرد. نتیجتا آگاهی مدیران از چگونگی انگیزش کارکنان که درواقع پی جویی ملت و سبب حرکت و رفتارهای اعضا و افراد سازمان است، برای نیل به هدفهای سازمانی ضرورت تام دارد (؟) در میان موضوعات و بحثهای مربوطه رفتار سازمانی، کمتر موضوعی همانند انگیزش توانسته تا این اندازه توجه روانشناسان و صاحب نظران رشته مدیریت و متخصص علوم رفتاری و رفتار سازمانی را به خود جلب کند
عدم شناخت و درک صحیح از انگیزش مشکلات بسیاری را فراهم آورده که ظاهر ناگوار آن را میتوان در محیطهای سازمانی مشاهده نمود. از قبیل بی تفاوتی نسبت به کار، کاهش کارایی و اثر بخشی سازمانها، اتلاف وقت، بالارفتن ضایعات، اتلاف منابع و ;
امروزه توجه به کارکنان و سازمان های مختلف به عنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی هر سازمان پدیده ای است که رشد زیادی داشته است. و آنچه بیشتر بر آن تمرکز شده است. این مبحث است که ترقی هرجامعه ای منوط به داشتن نیروهای انسانی کارآمد در سازمانهاست، بطوری که انسان را بعنوان یکی از عوامل زیر بنایی تاثیر گذار در هر سازمان معرفی میکنند و از این جهت رفتار او را شایسته یک بررسی دقیق همه جانبه میبینند
آنچه قابل تامل است اینکه هرشغلی دارای صفات و ویژگی هایی است که وظایف کارکنان را تحت تاثیر قرار میدهد و این ویژگی ها بطور کلی باعث میشود که افراد در آن شغل احساس انگیزه و رضایت کنند. این احساس درونی و نگرش آنها به شغل از طریق رفتار آنان نسبت به سازمان به شیوه های مثبت و یا منفی تجلی مییابد. بطوریکه میتوان گفت در صورت نگرشی مثبت، نسبت به شغل خود تعهد بیشتری خواهند داشت و با انگیزه بالاتری در محیط کار خود حاضر میشوند و در صورت عدم انگیزه شغلی واکنشهای پی در پی دارند که چندان مطلوب نیست و در نهایت کارایی خود و بهره وری و بازدهی سازمان را کاهش میدهد
انگیزه شغل از تاثیر عوامل مختلفی حاصل میشود و از طرف دیگر آثار بی شماری را نیز از خود برجا میگذارد. بطوریک همچنین رفتار هر فرد در سازمان میتواند تحت تاثیر انگیزه شغلی باشد
ارزیابی کارایی سازمان ها بخشی اساسی از برنامه هر سازمانی را تشکیل میدهد که مسئولین آن در پی اصلاح و بهبود کارایی آن سازمان میباشند. زیرا از یک طرف هر سازمان جزئی از یک نظام است و مدیران در پی آنند که این مجموعه تحت شرایط عینی که وجود دارد، بیشترین کارایی را داشته باشد. از طرف دیگر کارایی این سازمان ها به یک ارزش و میزان اجتماعی تبدیل گشته که مردم جوامع، مدیران را بطور مستمر بر آن اساس، ارزیابی میکنند
یکی از شرایط تباه هر سازمان برآوردن انتظاراتی است که اعضای آن سازمان دارند. همانطور که برآوردن انتظارات مشتریان نیز از عوامل بقاء است و این امر تاثیر بسزایی در تعهد سازمانی دارند
فرضیات پژوهش
در رابطه با موضوع تحقیق میتوان فرضیاتی به شرح ذیل ارائه داد که دربرگیرنده عوامل موثر در کاهش انگیزه پرسنل میشود
آیا عدم اعتماد مدیر به کارکنان در انجام امور موجب کاهش انگیزه کارکنان میشود؟
آیا سبک نامناسب رهبری مدیر سبب کاهش انگیزه کارکنان میشود؟
آیا نامناسب بودن شرایط و محیط کاری در کاهش انگیزه کارکنان موثر است؟
آیا عدم توجه مدیران به مشارکت گروهی کارکنان در کار باعث کاهش انگیزه کارکنان میشود؟
آیا بی تفاوتی مدیریت نسبت به عملکرد مثبت کارکنان باعث کاهش انگیزه میشود
اهداف تحقیق
اهداف کلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر کاهش انگیزه پرسنل شرکت رینگ سازی مشهد میباشد
تعیین چه عوامل مدیریت بر کاهش انگیزه شغلی کارکنان شرکت موثر هستند؟
تعیین شرایط محیط کاری نامناسب در کاهش انگیزه کارکنان تا چه اندازه تاثیر دارد؟
متغیرهای تحقیق
متغیرها عبارتند از عواملی که روی عوامل و پدیده های مختلف شامل (افراد مختلف) تاثیر گذاشته و اندازه های مختلفی را نتیجه دهد و قابل اندازه گیری و مشاهده باشند
متغیر مستقل
متغیر مستقل متغیری است که آزادانه تغییر میکند و باعث تغییر متغیرها و فاکتورهای دیگر میشود؟ در این پروژه تحقیقاتی متغیرهای مستقل عبارتند از: محیط کاری – مسئولیت کاری
متغیر وابسته
متغیر ایست که تحت تاثیر متغیر مستقل دچار تغییر میشود. در این پروژه تحقیقاتی متغیر وابسته ای که مد نظر است انگیزشی است
تعریف اصطلاحات
انگیزش
مجموعه پیچیده ای از نیروها، میلها و نیازها، حالت تنشی و یا سایر مکانیزمهای روانی است که سبب شروع فعالیت و ادامه آن به سوی میل به هدفهای شخصی میشود (کتاب رفتار و روابط مدیریت در سازمان ص 54)
انگیزش یعنی نیروهایی که موجب میشوند افراد بگونه ای خاص رفتار کنند
انگیزش عبارتست از نتیجه رابطه متقابل (تعامل) فرد با موقعیت یا وضعیتی که در آن قرار میگیرد (استیفن رابینند رفتار سازمانی ص 314)
رضایت شغلی
رضایت شغلی عبارتست از حدی از احساسات و نگرشهای مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند
رضایت شغلی یک حالت احساسی مثبت یا مطبوع است که پیامد ارزیابی شغلی یا تجربه فرد است
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]