مقاله مطالعه و بررسی نانوساختار لایه MgF2 انباشت شده به روش تبخیر الکترونی فایل ورد (word) دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مطالعه و بررسی نانوساختار لایه MgF2 انباشت شده به روش تبخیر الکترونی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مطالعه و بررسی نانوساختار لایه MgF2 انباشت شده به روش تبخیر الکترونی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مطالعه و بررسی نانوساختار لایه MgF2 انباشت شده به روش تبخیر الکترونی فایل ورد (word) :
مقدمه
لایه های نازک فلوراید به علت، شفافیت بالا، اتلاف و اسـترس پایین و آستانه تخریب بالا به طور گسترده ای اسـتفاده مـی شـوند
.[2-1] روش های مختلفی برای انباشت لایه هـای نـازک فلورایـد استفاده می شود، از آن جملـه مـی تـوان بـه تبخیـر الکنرونـی[3]،
کندوپاش پرتو یونی[4]، و کندوپاش واکنشی [5] اشاره نمود.
برای لایه نشانی لایه هـای ترکیبـی ماننـد اکسـیدها، بـرای حفـظ استوکیومتری، معمولاً از گازهای واکنشی مانند اکسـیژن و فلورایـد استفاده مـی شـود. مـثلا در مـورد لایـه هـای TiO2، بـرای حفـظ
استوکیومتری وپیشگیری از تشکیل لایه هایی مانند Ti2O3، از گـاز اکسیژن در حین لایه نشانی استفاده می شود. تعیین فلوی مورد نیاز از این گازهای واکنشی بـا چنـد بـار آزمـایش و آنـالیز آنهـا قابـل دستیابی می باشد. اما در مورد فلورایدها مساله کمی متفاوت است.
در این تحقیق ما نشان داده ایـم کـه اسـتفاده از گـاز واکنشـی، در خصوص لایه نشانی MgF2 به روش تبخیری الکترونی، ضـروری به نظر نمی رسد. لایه MgF2 از آن جهت مورد توجه قرار گرفتـه است که در صنعت لیزر و اپتیـک، کـاربرد فراوانـی درفیلتـر هـای اپتیکی ضد بازتاب دارد. همچنین لایه نازک MgF2 با ترکیب بـا
113
یـــک لایـــه بـــا ضـــریب شکســـت بـــالا ماننـــد ZnS
2/35)در550نانومتر)بـرای سـاخت فیلترهـای بازتـاب بـالا مـورد استفاده قرار می گیرند.
با توجه به اینکه طیف عبوری برای هر ماده ای با ضخامت معین، جزو مشخصه های آن ماده می باشد و به عبارتی دیگر شناسنده آن ماده می باشد، برای شناخت ماهیت لایه بدست آمده از دستگاه طیف سنج، استفاده نموده ایم. همچنین جهت ارزیابی کامل تر در تعیین استوکیومتری لایه، نمونه بدست آمده با استفاده از آنالیز XPS، عنصر سنجی گردید. سطح نمونه ها نیز با استفاده از آنالیزهای AFM سرشت سنجی گردید.
نحوه انجام آزمایش
در آزمایش های انجام شـده از شیشـه بـی شـکل بـه ابعـاد
6×2cm2 بعنوان زیرلایه استفاده شده است. برای تمیز کردن سطح، زیرلایه به مدت 15 دقیقه در محلول اسید کلریدریک 0/02 مـولار در دستگاه فرا صوتی جرم گیری و سـپس بـه مـدت 15 دقیقـه در محلول استون در دستگاه فراصوتی قرارداده شـده اسـت. در پایـان پس از شستشو بـا آب مقطـر زیرلایـه فـوق توسـط گـاز نیتـروژن خالص خشـک گردیـده اسـت. چشـمه مـورد اسـتفاده در ایـن آزمایش، پودر MgF2 با خلوص 9999% می باشد.
لایه نشانی به وسیله دستگاه SYLA90 و به روش تبخیر الکترونی انجام گرفت. لایه نشانی طبق جدول شماره 1، انجام گرفت و آهنگ لایه نشانی و ضخامت لایه در حین آزمایش به کمک کریستال کوارتز کنترل گردید.
پس از لایه نشانی، با استفاده از آنالیزهای مختلف، نمونه بدست آمده، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا جهت مقایسه اولیه، طیف عبوری با استفاده از طیف سنج (کمپانی واریان) اندازه گیری شد. همچنین با استفاده از آنالیز XPS لایه تشکیل شده عنصر سنجی گردید و در ادامه برای بررسی مورفولوژی سطح نمونه ها، از آنالیز AFM استفاده گردید.
نتایج و بحث
شکل 1 طیف عبوری تک لایه MgF2 را نشان می دهد.
مشاهده می شود که مطابق انتظار و همانند نمودار شبیه سازی شده (با نرم افزار اپتیکی((Macleod در شکل 2، شدت نور عبوری در طول موج کاهش یافته است و به عبارتی دیگر لایه تشکیل شده، لایه MgF2 با استوکیومتری مناسب می باشد. لازم به ذکر است که تفاوت شدت عبور بین نمونه های تئوری و تجربی به تفاوت بین شدت نور عبوری در زیرلایه مورد استفاده و حالت تئوری
(حدود 5 درصد) بر می گردد که پیک فلوئور بدست آمده با استفاده از روش تبخیری، مقدار بسیار نزدیکی به نمونه تئوری دارند.
* پارامتر مقدار
1 فشاراولیه( (Torr ×10-65
2 فشارکاری( (Torr ×10-67
3 فشارتخلیه الکتریکی( ( Torr 0/05
4 ولتاژ((kV 4
5 حرارت( (C° 250
6 ضخامت((nm 92
جدول شماره :1 شرایط تبخیر چشمه ها به روش تفنگ الکترونی
114
شکل:1 طیف بازتاب بر حسب طول موج لایه MgF2 و زیرلایه بدون لایه نشانی که توسط اسپکتروفوتومتر بدست آمده است
مقاله در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی فایل ورد (word) دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس در بین دانش اموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی فایل ورد (word) :
چکیده پژوهش
این پژوهش به منظور بررسی میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس ) در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبستان ( غیر انتفاعی و عادی) صورت گرفته است. فرضیه تحقیق تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری ( عدم اعتماد به نفس) در بین دختران و پسران در نظر می گرفت. بر مبنای این نگرش مطالعاتی در زمینه ادبیات رفتار
سارشی و ناسازگارانه ( انطباقی و غیر انطباقی ) طبقه بندی، سبب شناسی و آموزش درمانی آن صورت گرفت، سپس کار نمونه گیری از بین جامعه دانش آموزان دختر و پسر در مقطع دبستان که غیر انتفاعی و عادی بوده اند شروع شد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 175 دانش اموز دختر و 175 دانش آموز پسر که به صورت تصادفی از بین دانش آموزان 4 دبستان غیر انتفاعی و عادی در شهر تهران انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون مقیاس واینلند فرم اعتماد به نفس بود و روش آماری که جهت تجزیه و تحلیل داده ها بکار گرفته شد آزمون”T” و آزمون “F” برای گروههای مستقل. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات رفتار ناسازگارانه دختران نسبت به پسران کمتر است. بنابراین رفتار ناسازگارانه در پسران بیشتر دیده می شود و اعتماد به نفس آنها نیز کمتر است.
فصل اول
مساله
مقدمه
اهمیت پژوهشی
هدف پژوهشی
فرضیه تحقیق
تعربف عملیاتی متغیرها
مقدمه
به طور مطلق بسیاری از رفتارهای گوناگون را می توان رفتار انطباقی نام نهاد
هبر (1971) ان را توانائی سازگاری فرد با خواسها و تقاضای محیط خود می داند.
بنابر نظر هیرا (1979) رفتار سازگارانه میزان کارامدی و توانایی فرد برای سازگاری با خواستهای طبیعی و اجتماعی پیرامون خود است . رفتار انطباقی یعنی انجام و اجرای کارها و فعالیتهای که در زندگی روزمره برای رسیدن به بسندگیهای شخصی و اجتماعی لازم است . در این توصیف به طور کلی سه اصل نهفته است . یکی اینکه رفتار سازگارانه در بیشتر افراد در ارتباط با (سن )است
یعنی همگام با رشد افزایش سن فرد رفتارهای او متنوعتر ئ پیچیدهتر میشوند مثلا برای کودکان در سنین پائینتر کارهایی نظیر لباس پوشیدن و به تنهائی با اسباب بازی مشغول بودن اهمیت دارد در حالیکه برای بزرگترها استفاده از پول و یا انتخاب یک شغل مهم و لازم است . دیگر اینکه رفتار انتباقی به انتظاراتی که ما از دیگران داریم و یا معیارها و استانداردهایی که می خواهیم دیگران از نظر رفتاری داشته باشند تعریف شده است ، بسندگی رفتارهای سازگارانه یک فرد از راه چگونگی زندگی ، آموخته ها ،کار و تعاملی که با افراد دیگر دارد، مورد قضاوت قرار میگیرد .
سوم اینکه رفتار بانطباقی به اجرای عادی و شاخص رفتار و نه فقط توانایی آن تعریف می شود . بدین معنی که گر چه داشتن توانایی برای انجام کاری است اما کافی نیست و باید این توانایی به هنگام لزوم به منصه ظهور برسد.
بنابراین چنانچه شخص توانایی برای انجام و رعایت مثلا اصول سلامتی و ایمنی و یا بیان کلامی داشته باشد ولی انها را به طور معمولی و دائمی انجام ندهد و یا به ندرت از این قواعد پیروی کند ، رفتار انطباقی او به عنوان یک رفتار ناپسنده تلقی می گردد .(اسپرو ، بلاوسیس چتی 1985)
رفتار ناسازگارانه در مقابل عوامل نامطلوب محیط ظاهر میشوند و میتوان گفت عکس العمل یا پاسخی است که کودکان به شرایط نا مطلوب خانوادگی یا اجتماعی نشان میدهد . هرگاه فشار عوامل نامساعد بیش از توانایی و مقاومت یا قدرت سازگاری کودک باشد در او واکنشهای غیر
عادی ایجاد کرده و باعث بحرانهای عاطفی حاد ولی گذرا و ناپایدار می شود در اکثر موارد چون عوامل نامطلوب مدت زیادی باقی نمی مانند کودک خود به خود به تدریج تعدیل شده و به رفتار عادی بر می گردد ولی اگر این عوامل پا بر جا باشند کم کم واکنشهای غیر عادی کودک شدت یافته و به صورت ناسازگار شدید بروز میکند .(میلاتی فر، 1370)
از ان جا که اختلال رفتار ، غالبا غیر عادی ، عجیب یا ازار دهنده است ، توجه ها را به خود جلب می کند ، امکان دارد واکنش ما نسبت به اختلال رفتار با تاثر ، خشم ،آشفتگی ، تنفر و اکراه ، ترس یا سردرگمی همراه باشد. همچنین امکان دارد در صدد تغییر آن بر آییم ، زیرا انطتاق ان بر اساس زندگی اجتماعی آسان نیست ، اما ترای فهمیدن و چاره کردن مسائل کودکی باید ریشه های ان را در تفاوتهای میان ناراحتیهای رفتاری و تواناییهای بالقوه هر کودک نیز جستجو کرد .
محور اصلی آنچه که ما را نسبت به اختلال رفتار نگران می کند و بر می انگیزد ریشه ها و تداوم ان است .
چرا کودکی بیش از اندازه شرمگین، پرخاشگر و ترسو است ؟
چرا برخی از نوجوانان در رشد الگوهای عادی خوردن و خوابیدن مشکل ندارند و به اقتضای جنسیتیشان رفتار نمی کنند ؟
چرا جریانهایی در پشت نارساییهای هوشی و ناراحتیهای شدید مانند ناتوانی زبانی ، گوشه گیری از اجتماع و حتی آسیب رساندن به خود وجود دارد؟
زمانی که به دنبال این پرسشها میرویم در واقع این مسائل اساسی را مطرح میکنیم که :
افراد چگونه رشد میکنند و روند طبیعی رشد چگونه از مسیر خود منحرف نمی شود ؟
در حال حاضر در تشریح مراحل طبیعی رشد و درک جریانهایی که در این دخالت دارد پیشرفتهای قابل ملاحظه ای شده است و می شود ، آگاهی از این جریانها ما را راهنمایی کند که رفتارهای پایین تر از معیارهای بهنجار را بشناسیم ، تشریح کنیم و چاره ان را بیابیم و بررسیهایی که در مورد اختلال رفتار به عمل می اید به دانش ما در باره رشد بهنجار می افزاید. (نلسون – ایزرائل 1372)
با توجه به نکاتی که درباره رفتار انطباقی یا سازش و رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (اعتماد به نفس ) گفته شده ، پژوهش حاضر سعی در مقایسه و بررسی قلمرو و رفتار ناسازگارنه و اختلال رفتاری ( اعتماد به نفس )بین دو دسته از دانش اموزان دختر و پسر مقتع تحصیلی دبستان دارد .
طرح مساله
بخش اعظم رفتارهای مورد مطالعه روان شناسی مربوط است به شکستها و بی کفایتی آدمی ، علت عمده این شکستها ناتوانی در انطباق است . انطباق یافتن شامل برقراری توازن است بین آنچه افراد انجام میدهند باآنچه میخواهند انجام دهند و همچنین با آنچه محیط (یعنی جامعه ) طلب میکند . رفتار غیر انتباقی یعنی اینکه آسیب پذیری فرد یا ناتوانی در مقابله و یا فار روانی استثنایی در محیط به مشکلاتی در زندگی منجر ی شده است . رفتار انطباقی با کارها و رفتارهای روزمره سر و کار دارد و به خوبی روشن است که یک رفتار با توجه به هنجارهای یک جامعه می تواند انطباق و یا ناسازگارانه تاقی شود .
رفتار انطباقی در حقیقت دارای سازه بسیار جامع و فراگیری است که مولفهای عقلی ، حسی ، حرکتی را در بر می گیرد .(داویسون 1974).
همانطور که می دانید یکی از محیطهای بسیار حساس که فرد ممکن است بیشتر دوران جوانی خود را در انجا سپری نماید مدرسه می باشد . وجود رفتار ناسازگارانه در بین دانش اموزان چه دختر و چه پسر باعث بروز مشکلاتی از قبیل اینکه در کلاس درس شلوغ می کنند، به همکلاسیهای خود آزار و اذیت می رساند و کنترل او مشکل است و یا برعکس گوشه گیر و کم حرف می شود، کتابها و تکالیف دیگران را خراب می کند، وسایل آموزگار و شاگردان را می دزدد. نسبت به درس بی علاقه است، فهم و درک او اغلب خوب نیست و پیروی از مقررات مدرسه برایش مشکل است و مواردی از این قبیل.
در رساله حاضر سعی گردیده که میزان ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و پسر بررسی می گردد.
بنابراین مسئله پژوهشی را می توان اینگونه مطرح ساخت، آیا میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است؟ یا اینکه رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان دختر بیشتر مشاهده می شود یا دانش آموزان پسر؟ و میزان اعتماد به نفس در پسران بیشتر است یا در دختران؟
اهمیت پژوهش
رفتار ناسازگارانه ( مشکل رفتاری) را به رفتار فردی اطلاق می کنند که بدون پایین بودن بهره هوشی تعادل روانی و رفتاری او از اندازه عمومی اجتماع خود به دور بوده و دارای شدت، تکرار و مداومت در زمانها و مکانهای متعدد می باشد به طوریکه در عملکردهای رفتاری و تحصیلی دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد می گردد. ( رئیسی، 1379)
وجود رفتار ناسازگارنه در بین دانش آموزان دختر و پسر مشکلات زیادی را در بر دارد. اگر سعی شود از میزان رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان کاسته شود آنوقت می توان از به هدر رفتن سرمایه های زیادی که رفتار ناسازگارانه به همراه دارد جلوگیری نمود. از طرفی رفتار ناسازگارانه می تواند خود زمینه ساز عوامل بسیاری همچون بزهکاری و کشیده شدن به طرف مواد مخدر در نوجوانان و جوانان گردد، لذا با آموزش درمانی به طور صحیح که با آموزگاران با تجربه اجرا می شود
می توان حس اعتماد، علاقمندی به شرکت اجتماعات مدرسه، گردش دسته جمعی و بازی ایجاد نمود و راه را بر بزهکاری بست، لذا تحقیق فوق میتواند مورد استفاده مراکز آموزشی قرار گیرد تا با شناسایی افرادی که رفتار ناسازگارانه دارند واندازه گیری میزان رفتار ناساگار در آنها در امر درمان و بهبود عملکرد رفتاری آنها و نهایتا جلوگیری از به هدر رفتن سرمایه های ملی اقدام نمایند و نتیجه این امر می تواند سالم سازی اجتماع و جو حاکم برهر جامعه باشد.
هدف پژوهش
در زمینه اندازه گیری رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری ( عدم اعتماد به نفس) تاکنون بررسیهای زیادی صورت گرفته است. در تحقیق حاضر سعی شده که میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و پسر بررسی شود و یا اینکه آیا رفتار ناسازگارانه بیشتر در دختران مشاهده می شود یا در پسران و میزان اعتماد به نفس در کدام گروه بیشتر دیده می شود.
فرضیه تحقیق
بر مبنای هدف تحقیق می توان فرضیه تحقیق را اینگونه بیان نمود.
میزان رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) در بین دانش آموزان دختر و دانش اموزان پسر یکسان نیست، یعنی تفاوت معنی داری بین آنها وجود دارد و به عبارتی رفتار ناسازگارانه در بین دانش آموزان پسر بیشتر دیده می شود و همچنین اعتماد به نفس دختران بیشتر از پسران است.
تعریف عملیاتی
متغیرهای پژوهش حاضر شامل دو متغیر رفتار ناسازگارانه و اختلال رفتاری (عدم اعتماد به نفس) می باشند. اختلال رفتاری یا فرم اعتماد به نفس متغییر مستقل و رفتار ناسازگارانه متغیر وابسته است از نظر علمی رفتار ناسازگارانه به رفتاری گفته می شود که ما آنرا در وجود فرد احساس می کنیم و از روی حرکات او رفتارش را تحت نظر داریم و اینکه به وسیله مقیاس واینلند سنجیده می شود و اختلال رفتاری عملی که به وسیله فرم اعتماد به نفس سنجیده می شود تعریف نظری رفتار ناسازگارانه به عکس العملی گفته می شود که خود در مقابل مشکلات و نارساییهای زندگی از خود نشان میدهد.
فصل دوم
ادبیات ( مروری بر نظریات)
تاریخچه مفاهیم رفتاری انطباقی (سازشی)
تعریف رفتار سازشی و ناسازگارانه
تعریف کودکان و نوجوانان ناسازگار
طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری
طبقه بندی کودکان و نوجوانان ناسازگار
عوامل موثر در پیدایش اختلالات روانی و ناسازگاری در کودکان
دیدگاههای سبب شناسی مشکلات رفتاری
اختلاف یادگیری در کودکان
ناسازگاری کودکان و نوجوانان بر حسب سن آنها
عوامل روانی و اجتماعی ناسازگاری در کودکان
شناسایی و دخالت اولیه کودکان ناسازگار
آموزش درمانی
تاریخچه مفاهیم رفتار انطباقی (سازشی)
رفتار ناسازگارانه (غیرانطباقی) در واقع در برابر مفهوم رفتار انطباقی (سازگارانه) معنی می یابد بنابراین لازم است که پیش از شروع توضیح در مورد رفتار انطباقی سخنی به میان آوریم.
ارزیابی مفاهیم کنونی و جدید رفتار انطباقی را می توان با کوششهایی که اخیرا برای شرح بهتر عقب ماندگی ذهنی شده است، ردیابی کرد در طول دوره تجدید نظر و تحول و بازسازی قانون( در ایالات متحده آمریکا) عقب ماندگی ذهنی بر حسب رفتار ناسازگارانه تعریف شد.(کاگین، 1978
)
نقش رفتار انطباقی در ارزیابی و طبقه بندی افراد غیر عادی به صورت گسترده ای مشخص شد و در سال 1959 انجمن آمریکایی نخستین راهنمای رسمی خود را منتشر و نقیصه های رفتار انطباقی را رسما تعریف نمود. راههای مذکور دو مقوله عمده برای رفتار انطباقی در نظر گرفت. یکی میزان توانایی عملکرد فردی و خودکفایی بود و دیگری اینکه در چه حد فرد مسئولیتهای شخصی و اجتماعی را بنابر خواستهای محیط و فرهنگی که در آن زندگی می کند و از روی رضایت می پذیرد انجام می دهد (هبرت 1971)
رفتار انطباقی یعنی موفقیت در کنار آمدن و یا مقابله با درگیریهای روزانه نشان دهنده این است که فرد کمبودی از نظر هوش ندارد. (لیلاند 1979)
به عبارت دیگر اگر شخصی قادر به کنار امدن با محیط خود باشد، رفتار هوشمندانه از خود نشان می دهد. بنابراین می توان از رفتار انطباقی به هوش یک فرد پی برد و اینکه تصور کنیم تمام رفتارهای انطباقی نتیجه فرایند هوش باشند. زیرا فردی که دچار وابستگی یا بی ثباتی هیجانی دارد، کمتر توانایی کنار آمدن با مشکلات محیط خود را دارد تا فردی که این مشکلات را ندارد، اگر چه این دو یکسان هستند. (زامیاد، 1370)
بهنجاری در موقعیت
اتو نرمال شخص در جامعه خود بهنجار شمرده می شود
اتو پاتولوژیک شخص در جامعه هنوز نابهنجار شمرده می شود
هترو نرمال شخص توسط اعضا سایر جوامع که او را مشاهده می کنند نابهنجار شمرده می شود
هترو پاتولوژیک شخصی که توسط اعضا سایر جوامع که او را مشاهده می کنند نابهنجار شمرده می شود.
نخستین دیدگاه اساسا روش برخورد سنتی طبی- روانپزشکی با تندرستی و بیماری است اکثر پزشکان بهنجاری را با سالم بودن معادل تلقی نموده و سلامتی را پدیده ای تقریبا عمومی می شمارند. رفتار زمانی در حدود نرمال تلقی می شود که فاقد پسیکوپاتولوژی آشکار بوده باشد. اگر رفتار را درجه بندی کنیم بهنجاری قسمت عمده طیف را اشغال کرده و نابهنجاری قسمت کوچک
باقیمانده را بوجود خواهد آورد و تندرستی حالت کارکرد منطقی است تا کمال مطلوب این دیدگاه در ساده ترین شکل نظرات John Romano را از شخص سالم به عنوان فردی که درد بیجا ، ناراحتی و ناتوانی رها است توصیف می کند. برخی از پژوهشگران یک روش پژوهشی تدوین می کنند که بهنجاری را با ارزیابی حالت روانی شخص در زمانهای مختلف در طول روز در زمینه های مختلف
زندگی تعریف می کند. چیزی که در روز و زمانی در یک زمینه نابهنجار است. ممکن است در روز و زمینه ای دیگر بهنجار باشد.
رفتار سازشی و ناسازگارانه
رفتار سازشی یا انطباقی، عبارت است از هر نوع رفتاری که بتواند توانایی و مهارت ارگانیسم را برای وفق دادن فرد با یک موقعیت محیطی به خصوص افزایش دهد. (معنوی 1368)
رفتار سازشی به تسلط فرد بر محیط و احساس کنار آمدن با خودش را می گویند.(ساراسون، ساراسون، 1371)
انطباق یا سازگاری: رابطه یک فرد با محیط و یا خود درونی شخص را گویند.( رئیسی، 1379)
بهنجار : یک فرد زمانی بهنجار است که مشخصات او در داخل محدوده تغییرات جمعیتی که وی به آن تعلق دارد قرار گرفته باشد. (رئیسی،1379)
بهنجار سازگاری فرد در مقابل محیط همراه با ویژگیهای کارآمدی در ادراک، خودشناسی، توانایی در کنترل اختیاری رفتار، عزت نفس و پذیرش، توانایی در برقراری روابط محبت آمیز و باروری در فعالیتهای کاری. (هیلگارد، براهنی، 1373)
رفتار ناسازگارانه: هر فعالیتی که از لحاظ مهارت فرد برای دست و پنجه نرم کردن موثر با مشکلات استرسهای زندگی که جنبه غیر عملی و ضد سازندگی داشته باشد. (رئیسی، 1379)
رفتار غیر انطباقی نه تنها نابهنجاری است بلکه باعث نگرانی فرد، خانواده و دوستانش و یا جامعه نیز می گردد.
عدم انطباق علل بسیاری دارد و دامنه آن از ترسهای مزاحم یا تحریف شدید واقعیت و ناتوانی در برقراری رابطه گسترده است. (ساراسون، ساراسون، 1371)
بهنجاری یک افسانه ایده آل است (فروید)
بهنجاری مطلق قابل وصول نیست چون شخص بهنجار باید از جمیع افکار و احساسات خود آگاه باشد (ک. ایسلر)
بهنجاری عبارت است از توانایی زندگی بدون ترس، احساس گناه، اضطراب و قبول مسئولیت برای اعمال خود (اوتورانک)
بهنجار توانایی شخص برای کسب احساسهای اجتماعی و سازنده بودن به سلامت روانی مربوط است توانایی کارکردن اعتماد به نفس را بیشتر کرده شخص را برای سازگاری توانا می سازد. (آدلر)
کودکان ناسازگار و نوجوانان ناسازگار
به کودکانی ناسازگار یا کژخو و یا سازش نایافته اطلاق می شود که از هوش عادی یا حتی هوشبهر بالایی برخوردارند ولی رفتار غیر عادی و نابهنجار دارند و به طور عادی قادر به حفظ رابطه با افراد دیگر نیستند، بعضی این کودکان را دشوار می نامند که به نظر می رسد اصطلاح مناسب و زیبنده ای است زیرا: تماس، برخورد و معاشرت با این کودکان نمی توانند نیازها و مشکلات خود را به راحتی ابراز کنند. پیروی از مقررات و احترام گذاشتن به قوانین متداول اجتماعی برای این افراد
دشوار است این افراد به اصطلاح هنر ظریف ریستن را نمی دانند و نمی توانند بین نیازهای شخص و احتیاجات دیگران تعادل برقرار نمایند ترتیب و آموزش اینگونه افراد برای والدین، آموزگاران و مربیان دشواریهایی را در مقایسه با دیگران ایجاد می کند. از لحاظ آماری، آمار صحیحی از ناسازگاران در دست نیست زیرا ناسازگاری یک رفتار خاص نیست بلکه معجونی از رفتارهای متعدد است که با توجه به فرهنگ و جوامع مختلف ممکن است این رفتارها کم اهمیت یا برعکس خشونت بار و جرم تلقی شود. اگر ناسازگاری به صورتی نمایان شود که فرد برای حل مشکلات و مسائل خود مجبور باشد با اصول، قوانین و ارزشهای اجتماعی مورد قبول اکثریت درگیر شود در این صورت آنرا ناسازگار اجتماعی می نامند.
اگر ناسازگاری به صورت اضطراب بی دلیل، ترسهای غیر منطقی و اختلالات روانی بروز کند به آن ناسازگاری عاطفی گفته می شود. در واقع کودکان دشوار افرادی از اجتماع هستند که دچار اختلالات رفتاری بوده، رفتارشان برای خود و اطرافیان مشکلات زیادی ایجاد می کند و همواره برای والدین و اولیای مدرسه مشکل تربیتی دارند. (میلانی فر،1370)
طبقه بندی و بررسی ویژگیهای مشکلات رفتاری (رفتار ناسازگارانه)
الف) مشکلات روان رنجوری( نوروتیک)
1- اضطراب
2- ترس از مدرسه
3- اجتماع گریزی (اختلال اجتنابی)
4- گوشه گیری و انزوا طلبی
ب) مشکلات رفتار ایزایی
1- پرخاشگری
2- دروغگویی
3- دزدی
4- فرار از مدرسه
5- اختلال بی اعتنایی مقابله ای (لجبازی)
6- عدم دقت و تمرکز حواس
7- تحرک بیش از حد یا بیش فعالی
ج) مشکلات رفتاری و هیجانی دیگر
1- انگشت مکیدن (اختلال عادتی)
2- ناخن جویدن (اختلال عادتی)
3- اختلال خوردن
4- اختلال خواب
5- بی اختیاری ادرار
6- تیک
الف- مشکلات نوروتیک
1- اضطراب
تشویش و نگرانی و ترس دائمی بدون اینکه شیئی یا موقعیت به خصوص و شناخته شده ای عامل بوجود آورنده آن باشد.
اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احساسهای جسمی همراه می گردد، مثل خالی شدن سر و دل، تنگی قفسه سینه، تپش قلب، تعریق، سردرد، بیقراری و میل به حرکت (کاپلان- سادوک، 1370)
اضطراب ترس غیر معقو لی است که کانون خاصی ندارد واگر ترس به شی یا موقعیتی تمرکزیابد در معقوله فوبیا قرار میگیرد.
بر خلاف فوبیا هیچ علت روشنی وغیر مستقیمی برای اضطراب عمومی وجود ندارد. (لف و ایزاکس، 1370)
2- ترس از مدرسه
بی میلی شدید برای رفتن به مدرسه را ترس از مدرسه می خوانند این دسته از دانش اموزان دارای اضطراب شدید و مفرط به هنگام جدا شدن از افراد مورد علاقه خود مثل مادر یا خانه و یا محیطهای مورد نظر خود می شوند که به صورت واکنش ترس از مدرسه و بی میلی به رفتن مدرسه یا جدا شدن از موردهای مورد علاقه خود نشان داده می شود . این مشکل بیشتر در مدارس ابتدایی دیده می شود و شیوع آنها بین 1 تا 7/1 در صد و همچنین در تعدادی گزارشات بین 5 تا 8 درصد می باشد.
3- اجتماع گریزی ( اختلال اجتنابی)
مشخصه بارز این دسته از دانش آموزان پرهیز از هر گونه تماس با افراد بیگانه است به طوری که قادر به شرکت در فعالیتهای گروهی نمی باشند و ارتباط اجتماعی آنها با همشاگردیها و همسالان خود گسیخته می گردد. برخلاف ظاهر دوری گریزی این افراد، در درون خود احساس و تمایل شدی
د به برقراری ارتباط جمعی دارند ولی ترس و نگرانی از استهزائ قرار گرفتن یا مورد تائید جمع نبودن آنها را از تماس اجتماعی دور می کند. ارتباط آنها با افراد آشنا و خانواده طبیعی و معمولی است و حتی سعی در جلب محبت آنها دارند.
انتشار این مشکل حدود 3 تا 5 درصد جمعیت را در بر می گیرد و بین دختران و پسران حدودا یک اندازه می باشد. (ریئسی، 1379)
4- گوشه گیری و انزواطلبی
رفتار گوشه گیری یا انزواطلبی به عنوان یکی از مشکلات عمده در کودکان ونوجوانان محسوب میشود , این کودکان دارای احساس بی کفایتی بوده و به دنیای درون خود پناه میبرند و بیش از حد متواضع هستند وحتی اگر با مسئله ای مخالف باشند جرات بیان مخالفت یا نظرات خود را ندارند . کناره جویی یا گوشه گیری بیمارگونه از برقراری نمودن تماس با افراد و شرکت در گرفتاریهای اجتماعی , تقلیل یافتن علائق ذهنی وعاطفی به محیط خارج را گویند .(رئیسی ,1379)
از مروری که هاپس وگرین وود از هفت بررسی مربوط به کودکان پیش دبستانی به عمل آوردند , چنین بر می آید که بین 5 تا 28 درصد کودکان پیش دبستانی , با میانگین 25 درصد , جزو کودکان انزواطلب به حساب می آیند که بین 1 تا 3 درصد کل جمعیت در طبقه افراد گوشه گیر جا می گیرند .(نلسون-ایزرائل ,1382)
ب-مشکلات رفتاری ایذائی
1-پرخاشگری :
به رفتاری اطلاق می شودکه قصد از آن صدمه رساندن (جسمانی یازبانی ) فرد دیگر با نابود کردن دارایی افراد است بعضی روانشاسان بین پرخاشگری خصمانه که تنها به قصد صدمه زدن انجام میشود و پرخاشگری وسیله ای است که هدفش به دست آوردن پاداش است نه صدمه زدن به دیگران، فرق می گذ
ارد، جنگیدن برای دفاع از خود مواردی از پرخاشگری وسیله ای است. (اتیکسون، 1372)
پرخاشگری به وسیله محیط اجتماعی شرطی شده و با انگیزه ها و فرهنگ کانالیزه می شود. تشویق رفتار پرخاشگرانه سبب تشدید این رفتار و تعمیم آن به مواردیکه به خودی خود حالت پرخاشگرانه را بوجود نمی آورد. (اریک فروم، 1372)
پرخاشگری به وسیله محیط اجتماعی شرطی شده و با انگیزه ها و فرهنگ کانالیزه می شود. تشویق رفتار پرخاشگرانه سبب تشدید این رفتار و تعمیم آن به مواردیکه به خودی خود حالت پرخاشگرانه را بوجود نمی آورد. (اریک فروم،1372)
2- دروغگویی
بیان کردن مطلبی که فرد به قصد فریب دادن دیگران با آنکه خوب و خود آگاهانه می داند که نادرست می باشد اظهار می دارد. مبتلایان به دروغگویی بیمار گونه به افرادی اطلاق می شود که بدون نیاز و از روی عادت دروغ می گویند به طور عمده با خیالات آرزومندانه گاهی با تحریف واقعی خاطرات دروغ پردازی می کند. این گروه در دسته کودکان ضد اجتماعی یا جامعه ستیز نیز طبقه بندی می شوند (رئیس، 1379)
دروغگویی دفاعی به منظور رهایی از مجازات، زمانی که کودک بیشتر از توانایی جسمی و روحیش انتظار می رود ابراز می شود. کودک برای پنهان کردن خطاهایی که مرتکب شده یا حتی خجالت از بیان آنها به دروغگویی می پردازد. (1370)
3- دزدی
وسوسه اجتناب ناپذیر به دزدیدن اشیایی است که معمولا مورد نیاز نیستند، این دسته دانش آموزان وقتی با شیئی روبرو می شوند که جلب توجه می کند حالت الزام و اجباری در خود جهت برداشتن آن احساس می کنند و این فشار و اضطراب باعث می گردد که با برنامه ریزی به دزدیدن آن دست بزند این افراد معمولا از احساس کم ارزشی و محبوب نبودن بین گروه در رنج می باشند و در اکثریت موارد شئی دزدیده شده را بین دیگران تقسیم می کنند. اضطراب آنها برای برداشتن شیئی با احساس گناه بعدی همراه شد و کودک را دچار یک اضطراب انبار شده پیچیده می نماید. (رئیسی،1379)
فقر اقتصادی، بی باکی و جسارت، در طبقات فقیر و ثروتمند یکسان دیده می شود. دزدی تقریبا همیشه با دروغگوئی همراه است. (میلانی فر، 1370)
4-فرار از مدرسه
حالتی است که کودک سالم بدون عذر موجه ازحضور در مدرسه خودداری می کند و غیبت او غیر قانونی و یا غیر موجه شناخته می شود.
صاحبنظران این عمل را غفلت در انجام وظیفه و یک رفتار غیر اجتماعی و حتی ضد اجتماعی تلقی می کنند.
فرار از مدرسه در پسرها 5 برابر بیشتر از دخترها دیده می شود و معمولا در خانواده های پر جمعیت شیوع بیشتری دارد. (میلانی فر، 1370)
این دسته از دانش آموزان به قصد آمدن به مدرسه از منزل خارج می شوند ولی بدون اطلاع والدین و مدرسه به جای دیگری که مورد علاقه آنهاست می روند. این گروه (مدرسه گریز) هم می گویند، در واقع این افراد واکنش طبیعی به محیطی نشان می دهند که برای آنها انگیزه مثبت در بر ندارد و در همان زمان به مکانی می روند که به نسبت مقتضیات سنی دارای محرک مثبت تری برای آنها است. (رئیسی، 1379)
5- اختلال بی اعتنایی مقابله ای (لجبازی)
این اختلال در کودکان و نوجوانان به صورت لجبازی مستمر با اطرافیان چه در مدرسه و چه در منزل دیده می شود. مرتب با بزرگترها یا افراد کوچکتر جروبحث کرده و در صورت روبروشدن با مخالفتها در مقابل خواسته های خودش از کوره در می رود و شروع به ناسزا گویی می کند، بسیار زودرنج بوده
و از اطرافیان توقع بیش از حدی دارد. همیشه در رفتارهای نامناسب خود دیگران را مقصر می داند.
بیشتر اوقات تنها هستند و ایجاد ارتباط اجتماعی نمی کنند و یا به علت رفتارهای نامناسب خود، اطرافیان آنها را طرد می کنند.
آمار این اختلال در دخترها تعداد بیشتری را نشان می دهد. معمولا سنین 3 تا 8 سالگی شدت دارد و در پسرها به صورت عادی نشان داده شده است.
مقاله مهارت اجتماعی فرزندان فایل ورد (word) دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مهارت اجتماعی فرزندان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مهارت اجتماعی فرزندان فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله مهارت اجتماعی فرزندان فایل ورد (word) :
عنوان تحقیق مورد نظر بررسی مقایسه مهارت اجتماعی فرزندان فرهنگی با فرزندان افراد غیر فرهنگی در شهرستان لالی خوزستان است.گسترش روابط انسانی در دوران نوجوانی نیاز افراد را در کسب مهارتهای اجتماعی برای تسلط بر ارتباطات بین فردی را بیشتر میکند0 روش تحقیق حاضر با توجه به اهداف وفرضیات تحقیق از نوع عملی مقایسه ای است یعنی در واقع محقق با مقایسه دو گروه می خواهد میزان مهارت اجتماعی هر گروه را بررسی کند.جهت بررسی میزان مهارت اجتماعی دانش آموزان افراد فرهنگی وغیر فرهنگی دو گروه انتخاب شده وبا استفاده از پرسشنامه استاندارد شده مهارتهای اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته اند.جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی که در سال تحصیلی 85-84در شهرستان لالی مشغول به تحصیل میباشند وطبق آمار 458نفر جزو نمونه آماری بوده اند .
برای تجزیه وتحلیل داده های آزمون نیز از روش آمار استنباطی شامل(tدو گروه مستقل،آزمون تحلیل واریانس)وهمچنین آمارتوصیفی شامل میانگین نما،میانه و…استفاده شده است ودر نهایت نتایج بدست آمده نشان داد که مهارت اجتماعی فرزندان فرهنگی بیشتر از فرزندان افراد غیر فرهنگی است ومهارت اجتماعی دختران بیشتر از مهارت اجتماعی پسران است.
مقاله نظریه فازی فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نظریه فازی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله نظریه فازی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله نظریه فازی فایل ورد (word) :
نظریه فازی
منطق فازی: منطق به کار رفته در بیشتر آیات قرآن
ابتدا به چند تعریف زیر توجه کنید.
منطق کلاسیک: منطقی ست که در آن گزاره ها فقط ارزش راست یا دروغ دارند که آنرا منطق 0 و 1 می نامند.
منطق چند مقداره: منطقی که علاوه بر 0 و 1 چند مقدار دیگر را نیز اختیار می کند.
منطق بینهایت مقداره: در این منطق ارزش گزاره ها می تواند هر عدد حقیقی بین 0 تا 1 باشد.
منطق فازی: نوعی از منطق بینهایت مقداره و در حقیقت یک ابتکار برای بیان رفتار مطلوب سیستم ها با استفاده از زبان روزمره. در واقه منطق فازی یک منطق پیوسته است که از استدلال تقریبی بشر الگوبرداری کرده است.
جایگاه منطق در برداشت از قرآن کریم
منطق صحیح و مناسب به عنوان مبنا و زیربنای فکری در علوم و بویژه در علوم اسلامی نقش اساسی دارد. از این رو تفسیر برخی آیات قرآن بدلیل عدم استفاده از منطق مناسب امکان پذیر نیست. آیات بسیاری در قرآن از مخاطب برهان و دلیل تقاضا کرده است که نشان از حاکم بودن منطق در قرآن است. زیرا بدون منطق نمی توان برهان آورد و استدلال استنتاج نمود. برای نمونه می توانید به آیات 111 بقره – 104 و 105 اعراف – 24 انبیا – 174 نسا و ;. مراجعه کنید. پس تقریباجایگاه منطق قرآن برایمان روشن است.
منطق قرآن نمی تواند دو ارزشی باشد. به مثال زیر توجه کنید:
در آیه 45 سوره عنکبوت آمده است: ; ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر ; – یعنی همانا نماز است که اهل نماز را از هر کار زشت و منکر باز می دارد. اگر به صورت جمله منطقی این مطلب را بیان کنیم داریم: اگر فردی نماز بجای می آورد آنگاه آن فرد از هر کار زشت و منکر باز داشته می شود. حال سوال اینست که اغلب افراد نماز بجا می اورند ولی بعضی اعمال که خود فحشا و منکرند نیز مرتکب می شوند. توجیه این عمل چیست؟ پاسخایناستکهنمازخواندنیک مفهوم
بینهایت ارزشیست. یعنی ارزش نماز اغلب نمازگزاران بین صفر و یک است. از طرف دیگر دوری از فحشا و منکر نیز می تواند بینهایت ارزشی باشد. یعنی ممکن است یک فرد مرتکب فحشا کوچک و یا متوسط و یا بزرگ و یا خیلی بزرگ شود. به عبارت دیگر اعمال منکر یا فحشا درجات بسیار زیاد دارند. لذا براساس یک منطق فازی می توان نتیجه گرفت که اگر درجه قبولی نماز یک فرد فرضا 50 باشد این فرد حداقل به اندازه 50 از فحشا و منکر به دور است و هر چقدر درجه قبولی نماز افزایش یابد حداقل به همان اندازه از فحشا و منکر دور می
شود. تا جاییکه اگر درجه قبولی 100 باشد این فرد 100 از فحشا و منکر به دور است.برای اثبات این حرف به زندگی امامان و معصومین توجه کنید.
برای مثال هایی دیگر از این دست می توان به آیه الا بذکر الله تطمئن القلوب نیز اشاره کرد. گزاره شرطی این آیه را می توان به صورت “اگر انسان خداوند را یاد کند آنگاه به آرامش می رسد” بیان کرد. از شما می خوام که تحلیلی فازی برای این آیه بیان کنید;.
تئوری فازی
تئوری فازی در سال 1965 توسط دکتر لطفی زاده در مقاله ای با عنوان ” مجموعه های فازی ” معرفی گردید. البته لطفعلی زاده قبل از کار بر روی تئوری فازی شخصیت برجسته ای در تئوری کنترل بود و مفهوم ” حالت ” که اساس تئوری کنترل مدرن را شکل می دهد توسعه داد. در اوایل دهه ی 60 او به این نتیجه رسید که تئوری کنترل کلاسیک بیش از حد بر روی دقت تاکید داشته و از این رو با سیستم های پیچیده نمی تواند کار کند. در سال 1962مطلبی را با این مضمون برای سیستم های بیولوژیک نوشت : ” ما اساسا به نوع جدیدی از ریاضیات نیازمندیم، ریاضیات مقادیر مبهم یا فازی که توسط توزیع های احتمال قال توصیف نیستند. ” پس از آن وی ایده اش را در قالب مقاله ی “مجموعه های فازی ” تجسم بخشید. در این مقاله از منطق چند مقداری لوکاسیه ویچ برای
مجموعه ها و گروه های اشیا استفاده شده بود. لطفی زاده برچسب یا نام فازی را روی این مجموعه های گنگ یا چند ارزشی قرار داد. مجموعه هایی که اجزایشان به درجات مختلف به آنها تعلق دارند. نظیر مجموعه هایی از مردم که از کار خود راضی هستند. علت این نامگذاری این بود که مفهوم فازی را از منطق دودویی که در زمان او مطرح بود دورسازد. او می دید که دانشمندان روز به روز ریاضیات را بیشتر در مسایل خود وارد می کنند و سعی دارند تجارب علمی خود یا مشغله ی علمی خود را با استدلال سیاه و سفید و با استفاده از رایانه ها و ماشین های محاسب پیش ببرند. او لغت فازی را انتخاب کرد تا همچون خاری در چشم علم مدرن فرو رود.
اصطلاح فازی خشم شدید علوم را علیه خود برانگیختبزرگترین چالش از جانب ریاضی دانانی بود که معتقد بودند تئوری احتمالات برای حل مسایلی که تئوری فازی ادعای حل بهتر آن را دارد کفایت می کند. از آنجا که کاربرد های علمی تئوری فازی در ابتدای پیدایش آن مشخص نبود تفهیم آن از جهت فلسفی کار مشکلی بود و تقریبا هیچ یک از مراکز تحقیقاتی تئوری فازی را به عنوان یک زمینه ی تحقیق جدی نگرفتند. سازمان های دولتی هیچگونه اعتباری برای تحقیقات در مورد فازی اختصاص ندادند. مجلات یا کنفرانس های معدودی مقالات فازی را پذیرفتند. دپارتمان های آکادمیک اعضای هیات علمی را که صرفا تحقیقات فازی داشتند ارتقا نمی دادند .این امر باعث شد این رشته ی جدید علمی با تمام مشکلات یک فرزند خوانده که در مظان اتهام قرار داشت رشد کند.
حرکت فازی در آن روز ها به صورت یک فرقه ی کوچک بود و شکلی زیر زمینی به خود گرفت. این نظریه بدون اینکه از یاری ها و حمایت های علمی متداول آن زمان برخوردار باشد رشد کرده و بالغ شد. این امر باعث شد که نظریه ی فازی حتی قوی تر شود. منطق فازی در دانشگاه ها به این رشد نرسید بلکه در بازار تجاری رشد کرد و متناوبا اعتراضات فلسفی دانشمندان غربی را رد کرد و خود اعتراضاتی را مطرح ساخت.
پس از معرفی نظریهفازی توسط پرفسور لطفیزاده استاد ایرانی تبار دانشگاه برکلیدر سال 1965 میلادی، این نظریه در سطح جهانی روبه پیشرفت و توسعه قابل ملاحظهاینمود. از جمله این پیشرفتها میتوان به ورود نظریهفازی در بسیاری از رشتههای علوم و مهندسی، برگزاری دهها کنفرانس بینالمللی در موضوعات نظریه فازی، چاپو انتشار صدها مقاله درمجلات علمی، ورود نظریه فازی در صنعت و ساخت وسایل و تجهیزاتگوناگون با بهرهگیری از منطق فازی اشاره کرد.
با توجه به رشد روزافزون و استقبال عمومی از نظریه فازی، در سطح جهانی تشکیلانجمنهای فازی مورد توجه محافل علمی کشورها قرار گرفت که نتیجه آن تأسیس دههاانجمن علمی و گروههای کاری در زمینه نظریه فازی در جهان بوده است. از جمله اینانجمنها میتوان به انجمن بینالمللی سیستمهای فازی ( IFSA ) اشاره کردکه در سطح جهانی فعال است و هر دو سال یکبار کنفرانس بینالمللی سیستمهای فازیرا برگزار میکند و مجله Fuzzy Sets and Systems را منتشر میکند.
در کشور ما نیز طی بیست سال گذشته نظریه فازی بتدریج مورد توجه و استقبالجامعه علمی قرار گرفت و در شاخههای گوناگون آن نظیر منطق فازی، ریاضیات فازی،آمار فازی، بهینهسازی فازی، کنترل فازی و سایر رشتههای فازی فعالیتهایتحقیقاتی و آموزشی روبه افزایش نهاد و چندین کنفرانس ملی و بینالمللی با موضوعاتنظریه فازی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برگزار گردید که از جمله میتوان بهبرگزاری دو کنفرانس تحت عنوان نظریه مجموعههای فازی در دانشگاه
شهیدباهنر کرمان،به کمک کنفرانس بینالمللی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، یک کنفرانسبینالمللی در دانشگاه تبریز و سومین کنفرانس فازی در دانشگاه سیستان و بلوچستان،چهارمین کنفرانس سیستمهای فازی در دانشگاه مازندران و پنجمین کنفراس سیستمهایفازی در دانشگاه امام حسین (ع) اشاره کرد. روند این کنفرانسها نشان میدهد باگذشت زمان تعداد شرکتکنندگان کنفرانس و مقالات ارایه شده افزایش چشمگیری داشتهاست. از اینرو تأسیس انجمنی در زمینه فازی که بتواند ضمن انسجام بخشیدن بهفعالیت محققان در زمینه نظریه فازی موجبات رشد و گسترش آن را فراهم نماید هموا
رهمورد توجه بوده است.
در سال 1381 انجمن سیستمهای فازی به عنوان زیرشاخهای از انجمن آمارایران پذیرفته شد که نقش مهمی در شکلگیری انجمن سیستمهای فازی ایفا نمود. جادارد در اینجا از حمایت و پشتیبانی انجمن آمار کمال تشکر و قدردانی را بعمل آوریم واین ابتکار انجمن آمار را به عنوان یک انجمن مادر در زایش انجمنهای جدید بهعنوان یک الگوی شایسته مورد توجه قرار دهیم.
در چهارمین کنفرانسسیستمهای فازی ایران در شهریور سال 1381 در دانشگاهمازندران موضوع تأسیس انجمن سیستمهای فازی ایران مورد توجه جدی قرار گرفت واعضای هیأت موسس انجمن فازی ایران مرکب از آقایان: دکتر محمد مهدی زاهدی، دکترماشاءا; ماشینچی، دکتر کارو لوکس، دکتر اسفندیار اسلامی، دکتر ناصر رضاارقامی، دکتر رضا عامری، دکتر رجبعلی برزویی، دکتر عزیزا; معماریانی، دکتر امیردانشگر، دکتر ناصر ساداتی، دکتر سراجالدین کاتبی و دکتر علی وحیدیان کامیاد بهعنوان هیأت مؤسس انجمن شروع به فعالیت نمودند. اعضاء هیأت مؤسس آقای دکتر عامری رابه عنوان نماینده هیأت مؤسس برای طی
مراحل تأسیس و ثبت انجمن انتخاب کردند. هیأتمؤسس اساسنامه انجمن سیستمهای فازی ایران را در 6 فصل،25 ماده، 55 زیر ماده و 13 تبصره تصویب نمود و نماینده هیأت مؤسس در مورخ 30/10/82 درخواست تأسیس انجمنسیستمهای فازی ایران را رسماً به کمیسیون انجمنهای علمی کشور ارسال نمود. در سیو سومین جلسه کمیسیون انجمنهای علمی در مورخ 25/7/83 انجمن سیستمهای فازی ایرانبه تصویب رسید. پس از تصویب انجمن، طبق اساسنامه و مقررات کمیسیون انجمنهایعلمی، مجمع عمومی انجمن در مورخ 5/3/84 با حضور نماینده وزارت علوم جهت تصویباساسنامه و انتخاب هیأت مدیره انجمن تشکیل
جلسه داد. در این جلسه پس از تصویباساسنامه انتخابات هیأت مدیره برگزار گردیدکه براساس آن افراد ذیل انتخاب گردیدند: دکتر محمدمهدی زاهدی، دکتر ماشاء ا; ماشینچی، دکتر کارو لوکس، دکتر عزیزا; معماریانی، دکتر رضا عامری، دکتر رجبعلی برزویی و دکتر امیر دانشگر، ضمناً آقایاندکتر ناصر رضا ارقامی و دکتر علی وحیدیان کامیاد به عنوان اعضای علیالبدل و دکتراسماعیل یزدانی به عنوان بازرس انتخاب گردیدند. پس از آن در مورخ 17/3/85اولین جلسهانجمن برگزار گردید که اعضا از بین خود آقایان دکتر محمد مهدی زاهدی را به عنوانرئیس، دکتر عزیزا; معماریانی را به عنوان نایب رئیس و دکتر رضا عامری را به عنوانخزانهدار انجمن برگزیدند. هیأت مدیره انجمن در مورخ 18/5/84 موفق به ثبت انجمندر اداره ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری گردید. هیأت مدیره انجمن در این مدت بابرگزاری جلسات منظم در جهت انجام وظایف محوله و فعالسازی انجمن اقدام نموده استو اقدامات زیر را انجام داده است:
1 انجام مکاتبات لازم با وزارت علوم جهت اخذ بودجه و امکانات لازم
2 فعال کردن دبیرخانه انجمن
3 طراحی آرم و سربرگ انجمن
4 تعیین نماینده انجمن در دانشگاهها و مؤسسات و عضوگیری
5 افتتاح حساب ویژه انجمن
6 فراهم کردن زمینههای لازم برای برگزاری ششمین کنفرانس سیستمهای فازیایران و اولین کنفرانس سیستمهای فازی جهان اسلام به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامیواحد شیراز
7 چاپ و انتشار مجله Iranian Journal of Fuzzy Systems به کمک دانشگاه سیستان وبلوچستان
8 ایجاد ارتباط با سایر انجمنها و مؤسسات علمی
9 برنامهریزی برای فعالیتهای آتی انجمن.
تاریخچه مختصری از نظریه و کاربردهای فازی(دهه 1960 آغاز نظریه فازی)
نظریه فازی به وسیله پروفسور لطفیزاده در سال 1965 در مقالهای به نام مجموعههای فازی معرفی شد.
ایشان قبل از کار بر روی نظریه فازی، یک استاد برجسته در نظریه کنترل بود. او مفهوم «حالت» را که اساس نظریه کنترل مدرن را شکل میدهد، توسعه داد.
عسگرزاده در سال 1962 چیزی را بدین مضمون برای سیستمهای بیولوژیک نوشت: ما اساساً به نوع جدید ریاضیات نیازمندیم؛ ریاضیات مقادیر مبهم یا فازی که توسط توزیعهای احتمالات قابل توصیف نیستند.وی فعالیت خویش در نظریه فازی را در مقالهای با عنوان «مجموعههای فازی» تجسم بخشید.
مباحث بسیاری در مورد مجموعههای فازی به وجود آمد و ریاضیدانان معتقد بودند نظریه احتمالات برای حل مسائلی که نظریه فازی ادعای حل بهتر آن را دارد، کفایت میکند. دهه 1960 دهه چالش کشیدن و انکار نظریه فازی بود و هیچ یک از مراکز تحقیقاتی، نظریه فازی را به عنوان یک زمینه تحقیق جدی نگرفتند. اما در دهه 1970، به کاربردهای عملی نظریه فازی توجه شد و دیدگاههای شکبرانگیز درباره ماهیت وجودی نظریه فازی مرتفع شد.
استاد لطفیزاده پس از معرفی مجموعه فازی در سال 1965، مفاهیم الگوریتم فازی را در سال 1968، تصمیمگیری فازی را در سال 1970 و ترتیب فازی را در سال 1971 ارائه نمود. ایشان در سال 1973 اساس کار کنترل فازی را بنا کرد.
این مبحث باعث تولد کنترلکنندههای فازی برای سیستمهای واقعی بود؛ ممدانی (Mamdani) و آسیلیان (Assilian) چهارچوب اولیهای را برای کنترلکننده فازی مشخص کردند. در سال 1978 هومبلاد (Holmblad) و اوسترگارد(Ostergaard) اولین کنترلکننده فازی را برای کنترل یک فراین
د صنعتی به کار بردند که از این تاریخ، با کاربرد نظریه فازی در سیستمهای واقعی، دیدگاه شکبرانگیز درباره ماهیت وجودی این نظریه کاملاً متزلزل شد.
دهه 1980 از لحاظ نظری، پیشرفت کندی داشت؛ اما کاربرد کنترل فازی باعث دوام نظریه فازی شد.مهندسان ژاپنی به سرعت دریافتند که کنترلکنندههای فازی به سهولت قابل طراحی بوده و در مورد بسیاری مسائل میتوان از آنها استفاده کرد.
به علت اینکه کنترل فازی به یک مدل ریاضی نیاز ندارد، میتوان آن را در مورد بسیاری از سیستمهایی که به وسیله نظریه کنترل متعارف قابل پیادهسازی نیستند، به کار برد. سوگنو مشغول کار بر روی ربات فازی شد، ماشینی که از راه دور کنترل میشد و خودش به تنهایی عمل پارک را انجام میداد.
یاشونوبو (Yasunobu) و میاموتو (Miyamoto) از شرکت هیتاچی کار روی سیستم کنترل قطار زیرزمینی سندایی را آغاز کردند. بالاخره در سال 1987 پروژه به ثمر نشست و یکی از پیشرفتهترین سیستمهای قطار زیرزمینی را در جهان به وجود آورد.
در دومین کنفرانس سیستمهای فازی که در توکیو برگزار شد، درست سه روز بعد از افتتاح قطار زیرزمینی سندایی، هیروتا (Hirota) یک روبات فازی را به نمایش گذارد که پینگپونگ بازی میکرد؛ یاماکاوا (Yamakawa) نیز سیستم فازی را نشان داد که یک پاندول معکوس را در حالت تعادل نشان میداد. پس از این کنفرانس، توجه مهندسان، دولتمردان و تجار جلب شد و زمینههای پیشرفت نظریه فازی فراهم شد.
دهه 1990 ، توجه محققان امریکا و اروپا به سیستمهای فازی
موفقیت سیستمهای فازی در ژاپن، مورد توجه محققان امریکا و اروپا واقع شد و دیدگاه بسیاری از محققان به سیستمهای فازی تغییر کرد.در سال 1992 اولین کنفرانس بینالمللی در مورد سیستمهای فازی به وسیله بزرگترین سازمان مهندسی یعنی IEEE برگزار شد.
در دهه 1990 پیشرفتهای زیادی در زمینه سیستمهای فازی ایجاد شد؛ اما با وجود شفاف شدن تصویر سیستمهای فازی، هنوز فعالیتهای بسیاری باید انجام شود و بسیاری از راهحلها و روشها همچنان در ابتدای راه قرار دارد. بنابراین توصیه میشود که محققان کشور با تحقیق و تفحص در این زمینه، موجبات پیشرفتهای عمده در زمینه نظریه فازی را فراهم نمایند.
زندگینامه پروفسور لطفیزاده
استاد لطفیزاده در سال 1921 در باکو متولد شد. آنجا مرکز آذربایجان شوروی بود. لطفیزاده یک شهروند ایرانی بود؛ پدرش یک تاجر و نیز خبرنگار روزنامه ایرانیان بود.
استاد لطفیزاده از 10 تا 23 سالگی در ایران زندگی کرد و به مدرسه مذهبی رفت. خاندان لطفیزاده از اشراف و ثروتمندان ایرانی بودند که همیشه ماشین و خدمتکار شخصی داشتند.
در سال 1942 با درجه کارشناسی مهندسی برق از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او در سال 1944 وارد امریکا شد و به دانشگاه MIT رفت و در سال 1946 درجه کارشناسیارشد را در مهندسی برق دریافت کرد. در سال 1951 درجه دکترای خود را در رشته مهندسی برق دریافت نمود و به استادان دانشگاه کلمبیا ملحق شد. سپس به دانشگاه برکلی رفته و در سال 1963 ریاست دپارتمان مهندسی برق دانشگاه برکلی را که بالاترین عنوان در رشته مهندسی برق است، کسب نمود. لطفیزاده انسانی است که همیشه موارد مخالف را مورد بررسی قرار داده و به بحث درباره آن میپردازد. این خصوصیت، قابلیت پیروزی بر مشکلات را به لطفیزاده اعطا نموده است.
در سال 1956 لطفیزاده بررسی منطق چند ارزشی و ارائه مقالات تخصصی در مورد این منطق را آغاز کرد.
پروفسور لطفیزاده از طریق مؤسسه پرینستون با استفن کلین آشنا شد. استفن کلین کسی است که از طرف مؤسسه پرینستون، منطق چند ارزشی را در ایالات متحده رهبری میکرد. کلین متفکر جوان ایرانی را زیر بال و پر خود گرفت. آنها هیچ مقالهای با یکدیگر ننوشتند، اما تحت تأثیر یکدیگر قرار داشتند.
لطفیزاده اصول منطق و ریاضی منطق چند ارزشی را فرا گرفت و به کلین اساس مهندسی برق و نظریه اطلاعات را آموخت.
وی پس از آشنایی با پرینستون، شیفته منطق چند ارزشی شد.
در سال 1962 لطفیزاده تغییرات مهم و اصلی را در مقاله «از نظریه مدار به نظریه سیستم» در مجله IRE که یکی از بهترین مجلههای مهندسی آن روز بود، منتشر ساخت. در اینجا برای اولین بار عبارت فازی را برای چند ارزشی پیشنهاد داد.
لطفیزاده پس از ارائه منطق فازی، در تمام دهه 1970 و دهه 1980 به منتقدان خود در مورد این منطق پاسخ میداد. متانت، حوصله و صبوری استاد در برخورد با انتقادات و منتقدان منطق فازی از خود بروز میداد، در رشد و نمو منطق فازی بسیار مؤثر بوده است، به طوری که رشد کاربردهای کنترل فازی و منطق فازی در سیستمهای کنترل را مدیون تلاش و کوشش پروفسور لطفیزاده میدانند و هرگز جهانیان تلاش این بزرگمرد اسطورهای ایرانی را فراموش نخواهند کرد.
تعریف سیستمهای فازی و انواع آن
واژه فازی در فرهنگ لغت آکسفورد به صورت مبهم، گنگ و نادقیق تعریف شده است. اگر بخواهیم نظریه مجموعههای فازی را تعریف کنیم، باید بگوییم که نظریهای است برای اقدام در شرایط عدم اطمینان؛ این نظریه قادر است بسیاری از مفاهیم و متغیرها و سیستمهایی را که نادقیق هستند، صورتبندی ریاضی ببخشد و زمینه را برای استدلال، استنتاج، کنترل و تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد.
چرا سیستمهای فازی:
دنیای واقعی ما بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان یک توصیف و تعریف دقیق برای آن به دست آورد؛ بنابراین باید برای یک مدل، توصیف تقریبی یا همان فازی که قابل قبول و قابل تجزیه و تحلیل باشد معرفی شود.
با حرکت به سوی عصر اطلاعات، دانش و معرفت بشری بسیار اهمیت پیدا میکند. بنابراین ما به فرضیهای نیاز داریم که بتواند دانش بشری را به شکلی سیستماتیک فرموله کرده و آن را به همراه سایر مدلهای ریاضی در سیستمهای مهندسی قرار دهد.
سیستمهای فازی چگونه سیستمهایی هستند؟
سیستمهای فازی، سیستمهای مبتنی بر دانش یا قواعد میباشند؛ قلب یک سیستم فازی یک پایگاه دانش است که از قواعد اگر ـ آنگاه فازی تشکیل شده است.
یک قاعده اگر ـ آنگاه فازی، یک عبارت اگر ـ آنگاه است که بعضی کلمات آن به وسیله توابع تعلق پیوسته مشخص شدهاند.
مثال: اگر سرعت خودرو بالاست، آنگاه نیروی کمتری به پدال گاز وارد کنید.
کلمات «بالا» و «کم» به وسیله توابع تعلق مشخص شدهاند؛ توضیحات کامل در شکل ارائه شده است.
مثال 1-1:
فرض کنید میخواهیم کنترلکنندهای طراحی کنیم که سرعت خودرو را به طور خودکار کنترل کند. راهحل این است که رفتار رانندگان را شبیهسازی کنیم؛ بدین معنی که قواعدی را که راننده در حین حرکت استفاده میکند، به کنترلکننده خودکار تبدیل نماییم.
در صحبتهای عامیانه رانندهها در شرایط طبیعی از 3 قاعده زیر در حین رانندگی استفاده میکنند:
اگر سرعت پایین است، آنگاه نیروی بیشتری به پدال گاز وارد کنید.
اگر سرعت متوسط است، آنگاه نیروی متعادلی به پدال گاز وارد کنید.
اگر سرعت بالاست، آنگاه نیروی کمتری به پدال گاز وارد کنید.
به طور خلاصه، نقطه شروع ساخت یک سیستم فازی به دست آوردن مجموعهای از قواعد اگر ـ آنگاه فازی از دانش افراد خبره یا دانش حوزه مورد بررسی میباشد؛ مرحله بعدی، ترکیب این قواعد در یک سیستم واحد است.
انواع سیستمهای فازی
سیستمهای فازی خالص
سیستمهای فازی تاکاگی ـ سوگنوکانگ (TSK)
سیستمهای با فازیساز و غیر فازیساز
سیستم فازی خالص
موتور استنتاج فازی، این قواعد را به یک نگاشت از مجموعههای فازی در فضای ورودی به مجموعههای فازی و در فضای خروجی بر اساس اصول منطق فازی ترکیب میکند.
مشکل اصلی در رابطه با سیستمهای فازی خالص این است که ورودیها و خروجیهای آن مجموعههای فازی میباشند. درحالی که در سیستمهای مهندسی، ورودیها و خروجیها متغیرهایی با مقادیر حقیقی میباشند.
برای حل این مشکل، تاکاگی سوگنو و کانگ، نوع دیگری از سیستمهای فازی معرفی کردهاند که ورودیها و خروجیهای آن متغیرهایی با مقادیر واقعی هستند.
سیستم فازی تاکاگی ـ سوگنو و کانگ
بدین ترتیب قاعده فازی از یک عبارت توصیفی با مقادیر زبانی، به یک رابطه ساده تبدیل شده است؛ به طور مثال در مورد خودرو میتوان اعلام کرد که اگر سرعت خودرو X باشد، آنگاه نیروی وارد بر پدال گاز برابر Y=CX میباشد.
مشکلات عمده سیستم فازی TSK عبارت است از:
بخش «آنگاه» قاعده یک فرمول ریاضی بوده و بنابراین چهارچوبی را برای نمایش دانش بشری فراهم نمیکند.
این سیستم دست ما را برای اعمال اصول مختلف منطق فازی باز نمیگذارد و در نتیجه انعطافپذیری سیستمهای فازی در این ساختار وجود ندارد.برای حل این مشکلات نوع سومی از سیستمهای فازی یعنی سیستم فازی با فازیسازها و غیر فازیسازها مورد استفاده قرار گرفت.
سیستمهای فازی با فازیساز و غیر فازی ساز
این سیستم فازی معایب سیستم فازی خالص و سیستم فازی TSK را میپوشاند. در این مبحث، از این پس سیستم فازی با فازی ساز و غیر فازیساز منظور خواهد بود.
به عنوان نتیجهگیری برای این بخش لازم است یادآوری شود که جنبه متمم نظریه سیستمهای فازی این است که یک فرایند سیستماتیک را برای تبدیل یک پایگاه دانش به یک نگاشت غیر فعلی فراهم میسازد.
زمینههای تحقیق عمده در نظریه فازی
منظور از نظریه فازی، تمام نظریههایی است که از مفاهیم اساسی مجموعههای فازی یا توابع تعلق استفاده میکنند.
مطابق شکل، نظریه فازی را میتوان به پنج شاخه عمده تقسیم کرد که عبارتند از:
ریاضیات فازی
مفاهیم ریاضیات کلاسیک، با جایگزینی مجموعههای فازی با مجموعههای کلاسیک توسعه پیدا کرده است.
منطق فازی و هوش مصنوعی
که در آن منطق کلاسیک تقریبهایی یافته و سیستمهای خبره بر اساس اطلاعات و استنتاج تقریبی توسعه پیدا کرده است.
مقاله شعرغنایی فایل ورد (word) دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله شعرغنایی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله شعرغنایی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله شعرغنایی فایل ورد (word) :
مقدمه
غنا در لغت به معنی سرود ، نغمه و آواز خوش طرب انگیز است و شعر غنایی به شعری گفته می شود که گزارشگر عواطف و احساسات شاعر باشد . ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف با استفاده از معانی عمیق و باریک به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد و منظومه های غنایی چنان که از اسم آن هویدا است اشعاری است که برای بیان احساسات انسانی از عشق و دوستی و رنج ها و نامرادی ها و هر چه روح آدمی را متأثر می کند ، پرداخته آید . این گونه اشعار – که کوتاه بود – در یونان باستان به همراهی سازی به نام لیر خوانده می شده ؛ و از این رو در زبان های فرنگی و اشعار غنایی ، لیریک Lyric می گویند . اصولا ً در اکثر نقاط جهان اشعار عاطفی و عاشقانه و سوزناک با موسیقی همراه بوده است . در اروپا تروبادورها و در ایران عاشوق ها یا عاشیق ها و خیناگران ، روستاییان و شبانان حافظ این سنت بوده اند .
لیریک را در عصر ما شاید به تبع عرب ها که به شعر عاشقانه و عاطفی (الشعر الغنایی) می گویند ، به غنایی ترجمه کردهاند و به معنی اشعار عاشقانه و بزمی بکار می برند . به هر حال معادل قدیم آن غزل است .
باید توجه داشت که مراد از اشعار لیریک در ادبیات اروپایی شعری است کوتاه و غیر روایی که گوینده در آن فقط احساسات خود را بیان می کند . و از این رو مرثیه را هم باید جزء ادب غنایی دانست و اگر شعر، بلند و روایی باشدمثل خسرو و شیرین به آن Dramatic Lyric می گویند ، یعنی شعر غنایی نمایشی یا داستانی می گویند . شعر لیریک ممکن است عاشقانه باشد در این صورت به آن Love Lyric می گویند به معنی شعر عاشقانه یا تغزلی یا غزل می گویند . در شعر غنایی گاهی سخنگو خود شاعر است و گاهی کسی دیگر . به هر حال برخلاف آن چه در نظر اول به ذهن متبادل می شود ممکن است شاعر Persona باشد یعنی نقابی به چهره داشته باشد و خود واقعه را مطرح نسازد پس شخصیت مطرح در شعر را نباید باشخصیت واقعی شاعر خلط کرد . در شعر فارسی ادبیات غنایی به صورت داستان ، مرثیه ، مناجات بت الشکوی و گلایه و تعزل در قوالب غزل ، مثنوی ، رباعی و حتی قصیده مطرح می شود . اما مهم ترین قالب آن غزل است . در غزل قهرمان اصلی معشوق است و قهرمان دیگر که عاشق و خود شاعر باشد معشوق را بهانه کرده و گلایه ها و آرزوها و احساسات خود را مطرح می کند . البته ارسطو در تقسیمات خود از ادب ، شعر غنایی را مطرح نکرده بود . اما البته شارحان و دنباله روان ارسطو بدان اشاره کرده اند .
بخش عمده ی ادبیات ما را شعر غنایی تشکیل می دهد . رباعیات خیام ، دو بیتی های بابا طاهر ، غزلیات مولوی ، سعدی ، حافظ ، صائب و بیدل منظومه های بزمی نظامی و بخشی از سروده های قصیده سرایان مشهور، مانند : فرخی ، منوچهری ، عنصری ، خاقانی و نیز عمده سروده های معاصر از نوع ادبیات غنایی است . ادبیات غنایی و عرفانی ما مبتنی بر کشف و شهود است یعنی تک گویی و چون و چرا ناپذیر . کشف و شهود برای ادراک حسی و بی زمان است . در حالی که گفت و گو با نشانه های واقعی سرو کار دارد و محدود به زمان معینی لست . در ادبیات غنایی از قالب غزل استفاده می شود . امروزه نیز از قالب غزل و بعد از آن رباعی شاعران ، از دیگر قالب ها برای شعر جدی به ندرت استفاده می کنند اما در هزاران سال گذشته در دوره های پی در پی قالب غزل برای بیان عشق زمینی ، عرفانی ، حدیث نفس ، انتقاد اجتماعی و سیاسی تأملات فلسفی و مانند اینها به کار گرفته می شده است .
در مورد نوع شعر غنایی آراء مختلفی وجود دارد و تا کنون نظریات گوناگونی توسط سخن سنجان اظهار شده است ، چنانکه بسیاری از منتقدان اروپا به ویژه شاعران پیرو مکتب رمانتیسم ، نوع غنایی را شعری می دانند که شاعر ، خویشتن خویش را در آن مجسم می کند و ضمن آن به بیان عواطف واحساسات شخصی و تأثرات خود از زندگی و طبیعت می پردازد .
به نظر این گروه چون شعر غنایی حاکی از حالات . احساسات عمیق و سوز و گدازهای شاعر است ، لذا لطیف ترین و ارزنده ترین نوع شعربه شمار می آید . اما به رغم این نظر ، به عقیده ی طرفداران مکتب رئالیسم طرح و اظهار اندیشه ها و حالات شخصی در شعر ، امری منطقی و پسندیده نیست ، چنان که گوستا و فلوبر [Gustave Flaubert] نویسنده و منتقد فرانسوی که از هواداران این مکتب است ، سرایندگان اشعار غنایی را «شاعران دلقک می داند زیرا او مخالف بیان مسائل شخصی در ادبیات است و در این باره چنین می گوید : همه ی آنان که برای شما از عشق های ناکامشان ، از قبر مادرشان ، از پدرشان ، از خاطرات مقدسشان ، صحبت می کنند یا یادگارهاشان را می بوسند ، در مهتاب گریه می کنند ، در برابر اقیانوس غرق در تخیل می شوند ، همه از یک قماشند ، اینان معرکه گیرانی هستند که برای بدست آوردن پول و شهرت ، قلب خود را به دست گرفته اند » . و شاید به همین دلیل باشد که افلاطون حکیم نامدار یونانی نیز در کتاب سیاست خود که در زبان فارسی به نام جمهوریت ترجمه شده است . برای شاعران و غزل سرایان و سرایندگان اشعار غنایی ، به واسطه ی آن که با سروده های خود مردم را از حال طبیعی خارج می کنند و به دنیای اوهام و خیال می کشانند ، در مدینه ی فاضله ی خویش جایی نمی بینند .
در حالیکه چنین نیست ، زیرا به جز برخی از آثار غنایی که جنبه ی شخصی محض دارد ، اصولا ً شعر غنایی شعری است کاملا ً اجتماعی ، شاید تعریف دقیق غنایی بدین صورت مطلوب تر باشد که مقصود از : شعر غنایی سخن گفتن از احساس شخصی است به شرط اینکه از دو کلمه «احساس» و «شخصی» وسیع ترین مفاهیم آنها را در نظر بگیریم ، یعنی تمام انواع احساسات از نرم ترین تا خشن ترین آنها را با همه ی واقعیاتی که وجود دارد . احساس شخصی بدان معنی که از روح و احساس شاعرمایه گرفته باشد ، و به اعتبار این که شاعر فردی است از اجتماع ، لذا روح او نیز در بسیاری از مسائل با تمام جامعه پیوند دارد و زبانش گویای غمها و شادیهای است که میان وی و افراد اجتماعش مشترک است .
منشأ ادب غنایی
همانطور که اشاره شد ، شعر غنایی در دو معنی به کار می رود :
1- اشعار احساسی و عاطفی 2- اشعار عاشقانه
در ادبیات ، بیشترین معنی دوم معروف است و لذا ما محور بحث را بر آن می فهمیم . برخی از منتقدان اصل اشعار عاشقانه را به روابط مرد و زن در دوران مادرسالاری – که جامعه تحت حکومت زن بود – مربوط کرده اند و اشعار عاشقانه را همان ستایش ها و دورادور اذکاری دانسته اند که مردان برای زن حاکم بر قبیله یا جامعه می سروده و می خوانده اند . به این ترتیب در عصر الهگان و در باب انواع مونث و در دوره ای که ریاست جوامع کشاورزی به عهده ی زنان بوده است ، مدایح و اورادی در ستایش ایشان رواج داشته است که بعد ها به صورت سنن ادب غنایی در آمده است . در بسیاری از مناجات و اوراداگر به جای خدا معشوق را تصور کنیم درمعنی خللی ایجاد نخواهد شد . زیر بنای ادبیات عرفانی هم از این دیدگاهها همان ادبیات غنایی است .
عارفان نخستین فی الواقع ادب عاشقانه را تفسیر و تأویل عرفانی کرده اند و این معنی از تفسیرهای شیخ ابو سعید ابوالخیر در اسرار توحید کاملا ً آشکار است نمونه از مناجات کهن ،فرامیر داوود است. این مناجات در اصل اشعار ملحونی است که با موسیقی همراه بود(داوود صوت خوشی داشت) و شبیه به اشعار عاشقانه است . منتها در سرودهای کهن مایه هایی از بینش اساطیری و حماسی مختلفی است که به آنها جذابیتی بدوی و اصیل بخشیده است.بخش هایی از فرمور بیست و هفتم:«خداوند نور من ونجات من است, از که بترسم ؟ خداوند ملجای جان من است , از که هراسان شوم ؟یک چیز خواستم و آن را خواهم طلبید که تمام ایام عمرم در خانه ی خداوند ساکن باشم تا جمال خداوند را مشاهده کنم،و در هیکل او تفکر نمایم زیرا که در روز بلا مرا در سایبان خود نهفته در پدیده ی ضمیمه ی خود مرا مخفی خواهد داشت ومرا بر صخره بلند خواهد ساخت وبرای خداوند سرود وتسبیح خواهم خواند چون به آواز خود می خوانم مرا بشنو و رحمت فرموده مرا مستجاب فرما بلی روی ترا ای خداوند خواهم طلبید روی خود را از من مپوشان بلی منتظر خداوند باش »
در دعاهای ما همچنین است :
«معبودی جز تو نیستای شایسته ی بزرگی وبخشش ای به وصف و چگونگی در نیایی ودر جایی جایگیر نشوی ای در پرده از هر دیده ، ای جاویدان ، ای پایدار و;;»
نمونه ی خوبی از اتحاد ادب غنایی ومذهبی ، غزل های سلیمان است ،زیرا این ترانه ها از سویی کاملا ً عاشقانه است واز سوی دیگر جنبه ی مذهبی دارد و در تورات آمده است در این ترانه های قدیمی اصیل که در آن حال وهوای جوامع دامداری وشبانی کهن را می توان مشاهده کرد ، عشق زمینی به اصیل ترین و بی پیرایه ترین اشکال نمونه شده است.
بعد از خواندن ابیات شور انگیز سلیمان خواننده بی اختیار به یاد این بیت حافظ خواهد افتاد که فرمود :
گربه دیوان غزل صدر نشینم چه عجب سال ها بندگی صاحب دیوان کردم
دوران اوج و رواج ادبیات غنایی مربوط به ایام گسترش تمدن و شهر نشینی است و از این رو غنا نسبت به حماسه متأخر است. مثلا ً ادبیات قدیم عرب در عصر چادر نشینی و زندگی شبانی و بدویت ، جنبه ی حماسی دارد و بعد از ظهور اسلام و گسترش شهرنشینی است که غنا وتغزل رواج می یابد . در ادبیات قدیم انگلیس هم غنا نیست یا بسیار کم است و به هر حال مورخان تاریخ ادبیات انگلیسی متفق القولند که انگلو ساکسون ها و نرمان ها قریحه ای برای اشعار غنایی نداشته اند . اشعار غنایی با ستایش حضرت مریم رواج یافته است و در منظومه های غنایی آن دوران عناوینی چون «نیایشی به درگاه باکره» یا «نیایشی به درگاه بانوی ما »زیاد به چشم می خورد .
در این منظومه ها مریم از طرفی چون یکی از الهگان آسمان است و گاهی چون معشوق زمینی ،اما به هر حال این گونه منظومه ها بوی ادعیه و اوراد قدیم را دارند.
عوامل پیدایش شعر غنایی :
لذتها و شادیهای شاعر و جذبیتهای بر خاسته از دست نیافتن به آرزوها و رنج حاصل از اندیشه یبودن و دست نیافتن به آزادی و دنیای آرمانی و مطلوب ،از جمله موضوعات شعر غنایی است و به تعبیری دیگر می توان آنها را به احساسات مربوط به فرد ،خانواده ،انسانیت ،وطن ،طبیعت ،خدا ودین محدود کرد.
در شعر فارسی وسیعترین افق معنوی وعاطفی ، افق شعرهای غنایی است. مطالعه درتطور انواع غنایی در ادب فارسی ، گسترده ترین زمینه ی بحث است. موضوعاتی که در ادب فارسی حوزه ی شعر غنایی را تشکیل می دهد تقریبا ً تمام موضوعات رایج است بجز حماسه وشعر تعلیمی و در یک نگاه اجمالی ،شعرهای عاشقانه ،عرفانی ،مذهبی ،هجو ،مدح ،و وصف طبیعت همگی مصادیقی از شعر غنایی به شمار می روند . نکته ی قابل ملاحظه این است که در ادبیات فارسی مفاهیم مزبور اغلب با یکدیگر به هم آمیخته اند و در بیشتر قالبهای شعری مجموعه ای از این مفاهیم وجود دارند.
غزل فارسی که یکی از سرشارترین حوزه های شعر است، مثل اعلائی است که در آن می توان همه ی انواع غنایی شعر را به خوبی ملاحظه کرد.در یک غزل حافظ ،مسائل اجتماعی که با بیانی غنایی و بر اساس منِ گسترده و اجتماعی شاعر مطرح می شود ،با مسائل خصوصی از قبیل مرثیه دوست یا فرزند و مباحث فلسفی (آغاز و انجام زندگی و سرنوشت انسان و اعتراض در برابر نظام کائنات) وهجو وطنز و وصف طبیعت به هم می آمیزد و در یک زمینه ی کلی عرفانی سیر می کند .
یعنی همه انواع جداگانه ی غنایی در شعر او ترکیب شده است:
«در آغاز ادب دری ، این انواع از یکدیگر بیشتر تمایز دارند و هر قدرشعر فارسی به کمال نزدیکتر می شود ، این مفاهیم به یکدیگر بیشتر می آمیزند . ناگفته پیداست که یکی از علل اصلی آمیختگی انواع غنایی در ادب فارسی
تأثیر قوالب شعری و سنتهای ادبی است . حکومت قالب و فرم سبب شده است که سلسله ی تداعیها، انواع مضامین شعری را در یک شعر کنار یکدیگر قرار دهد.
اصطلاح غنایی که در برابر لیریک (lyrique) فرانسوی (به معنی شعری که همراه آلت موسیقی «لیر» خوانده می شود و در زبان یونانی قدیم به کار می رفته است و بعدها به ادبیات اروپایی راه یافته ) در سالهای اخیر در ادبیات فارسی و عربی رایج شده است ، در قدیم نبوده است و قدما برای آن اصطلاح خاصی نداشته اند چه تعبیراتی از انواع غزل و یا تغزل در ادبیات ما بوده است که در طول زمان مفهوم آن تغییرات وسیعی یافته است.
در برسی انواع غنایی در شعر فارسی ، زمینه ی اجتماعی را نباید فراموش کرد. هجوهای فردی را با هجوهای اجتماعی نباید در یک طراز قرار داد، مرثیه های خصوصی را با مرثیه های عام و اجتماعی نباید یکسان شمرد و عشقهای صوری که «از پی رنگی» بود را با عشق به مقدسات و معنویات نباید یکسان دانست و بر همین قیاس ، هر یک از انواع غنایی را با توجه به ارتباط و پیوندی که با جامعه و تاریخ دارد،باید به خوبی بررسی کرد. در چنین سنجشی می توان ارزش گویندگانی نظیر حافظ یا عبید زاکانی را بخوبی دریافت.
بارزترین نوع شعر غنایی را در ادبیات فارسی ، غزل است که خود به دو نوع عاشقانه و عارفانه تقسیم می شود ودر این دو نوع هر اندازه عواطف شاعر غزل سرا عمیق تر و احساسات او لطیف تر باشد ، لا جرم سخنش نافذتر و دلنشین تر خواهد بود ، چه به گفته ی ادیب پیشاووری:
شور وجد آمد غزل را تارو پود هر که شورش بیش ، او خوشتر سرود
خودچه گویدآن که اوشوریده نیست دیده اش رنج سحرها دیده نیست
آتشی در دیگدان می بایدش تا ز روزن دود بیرون آیدش
موضوع اشعار غنایی فارسی خصوصا ً غزلیات ، غیر از بیان حالات گوناگون عشق و توصیف مناظر زیبایی طبیعت ، بهار ، پائیز ، شب ، صبح و نظایر آن است که جز در آثار غنایی عرفانی که سرایندگان آنها را از اصطلاحات ورمز و رازهای مخصوص در بیان اندیشه هایشان سود جسته اند و از جمله واژه های می ومیخانه و ساقی و ساغر و عشق و هستی را در معانی مجازی ویژه ای استعمال کرده اند ،در سایر آثار غنایی فارسی ، عشق و شراب مفهوم ظاهری و واقعی آن که شراب انگوری و عشق صوری و جسمی است به کار گرفته شده است.
اشعار عاشقانه در ادب فارسی از اواسط قرن سوم هجری یعنی از نخستین روزگار پیدایش شعر دری آغاز می شود و قدیمی ترین آنها در ادبیات بازمانده از حنظله ی باد غیسی می یابیم. دوره ی کامل اشعار غنایی در زبان فارسی از قرن چهارم هجری آغاز می گردد و در این عهد است که شاعران به سرودن نوع خاصی از شعر به نام غزل و جای دادن تغزلات دلپسند در تشبیب قصاید می پردازند. از خصوصیات غزل آن بوده و هنوز نیز هست که همواره سعی شده است تا در آنها به کوتاهی سخن ، نرمی و لطافت کلام، رقت و باریکی معانی و مضامین توجه شود تا بتواند در بیان عواطف وشوقهای عاشقانه به کار می رود.
نخستین غزلهای دل انگیز پارسی از آن رودکی سمرقندی است . شاعر معاصر رودکی یعنی شهید بلخی نیز دارای غزلهای لطیف است. در آثار غالب شاعران دیگر قرن چهارم هم به غزلهای ساده ی خوب بر می خوریم.
در نیمه ی اول قرن پنجم ، غزل و تغزل در شعر فرخی کمال بسیار می یابد ، این شاعر معانی غنایی را در غزل وتغزل یکسان می آورد و بسیاری از شاعران دیگر ایران تا قرن ششم در تغزلهای خود شیوه ی اورا به کار می برند. در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری در دیوانهای شاعرانی از قبیل سنائی و معزی به غزل های فراوان باز می خوریم و این نکته می رساند که غزل به تدریج به عنوان نوع خاصی از شعر تلقی می شود و وسیله ای می گردد برای آنکه شاعران مداح دربار ی ، بیان عواطف و احساسات شخصی و آزاد خود را به این نوع شعر اختصاص می دهند .
توجه به غزل سرایی از اواسط قرن ششم هجری به بعد شیوع بیشتری می یابد . چنانکه هم شماره ی غزلهای شاعران بیشتر می شود و هم دسته ای از آنان به غزل بیش از قصیده متمایل می گردند و کمتر کسی از شاعران بزرگ اواخر قرن ششم هجری است که در پیشرفت غزل سهمی نداشته باشد . به ویژه برخی از شاعران اواخر آن قرن مانند : انوری ، جمال الدین اصفهانی ، ظمیر فارابی ، خاقانی ، نظامی گنجوی و کمال الدین اسماعیل .
همه غزلهای مطبوع و شیوایی دارند که در بعضی از آنها چاشنی عرفان نیز محسوس است .از اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به بعد ، متصوفه ، غزل را وسیله ی سرگرمی سالکان و تهذیب نفس آنان در خانقاهها و مجالس خود قرار می دهند و به همین سبب تدریجا ً عده ای از صوفیه به ساختن غزلهایی بز مشرب خویش می پردازند و نوعی غزل را که به نام عارفانه موسوم است به وجود می آورند . از کسانی که می توانند برای اولین بار در این راه موفقیت شایانی را کسب کند ، سنایی غزنوی است . بعد از سنایی پرداختن به غزلهای عرفانی بسیار متداول می شود و کسی که در اوایل قرن هفتم غزلهای عرفانی را تکامل می بخشد فریدالدین عطار نیشابوری است و بعد از او جلال الدین مولوی – که در دیوان غزلهای پر شور و عارفانه اش به نام شمس تبریزی مشهور است – و فخرالدین عراقی نیز از جمله سرایندگان غزل عارفانه هستند . غزلهای عاشقانه بعد از آن که در اواخر قرن ششم واوایل قرن هفتم هجری به وسیله ی شاعران بزرگی که نام بردیم به نحو مطلوبی پیش می رود ، در قرن هفتم به وسیله ی سعدی شیرازی به حد اعلای کمال می رسد . وی در غزلهای خود با زبان شیرین و سخن لطیف و بیان سهل ممتنع و مضامین تازه و متنوع کمال و مهارت خود را آشکار می کند و کاری را که از رودکی شروع و به انوری و ظهیر ختم شده بود ، به نهایت خود می رساند .
تا این هنگام غزلهای عاشقانه و عارفانه ، جز در سخن بعضی از شاعران که چاشنی عرفان را پذیرفته اند ، از یکدیگر جداست ، لیکن بعد از مولوی و سعدی ، بر اثر نفوذ شدیدی که آن دور ادب فارسی حاصل می کنند و نیز به علت آن که مشرب عرفان در ادب فارسی گسترش کاملی می یابد ، دو نوع غزل مذکور با هم می آمیزد و از این آمیزش شیوه ای نو در غزل به ظهور می پیوندند . در این شیوه از طرفی افکار عالی عرفانی و نکات عمیق حکمی و از طرفی دیگر زبان لطیف شاعران غزل گوی و دقتی که آنان در حفظ ظاهر الفاظ خود به کار می برند با یکدیگر آمیخته می شود و غیر از اظهار عشق و اشتیاق و حکایت وصال و فراق ، افکار پخته عارفانه ای که همراه با تأثرات و عواطف عالی شاعرانه باشد خصوصا ً در سخن شاعرانی چون عراقی ، خواجوی کرمانی و حافظ ملاحظه می شود .
در فاصله ی میان عصر حافظ و نورالدین عبدالرحمن جامی غزل سرایان معروفی که آثارشان جنبه ی عرفانی دارد مانند مغربی تبریزی ، عصمت بخاری ، شاه نعمت الله ولی ، شاه قاسم انوریتبریزی ظهور پیدامی کنند .
از قرن نهم روش حافظ و معاصران او در غزل با سرعتی بسیار حالت اعتدال خود را از دست می دهد بدین معنی که هر چه از زمان خواجه ی شیرازی دور شویم ملاحظه می کنیم که زبان غزل ساده و نزدیک به زبان متداول مردم می شود و در عرض رقت خیال و سعی دریافتن مضمونهای تازه افزایش می یابد . این وضع مقدمه پیدایش سبک خاصی در فارسی خاصه در غزل می شود که از نیمه ی دوم قرن هجری تا اواخر قرن دوازدهم به نام سبک هندی یا سبک اصفهانی متداول بوده است . در این سبک که مبتنی بربیان افکار دقیق و ایراد مضامین باریک و دشوار و دور از ذهن در زبان ساده معمول و عمومی است ، عرفی شیرازی ، فیضی کدکنی ، حکیم کاشانی و صائب تبریزی از دیگران مشهورترند . از اواخر قرن دوازدهم ، دوره ی خاصی درشعر فارسی آغاز می شود که آن را دوره یبازگشت نامیده اند زیرا در این دوران ، شاعران پارسی گوی چه در غزل و چه در قصیده می کوشند تا شیوه ی شاعران قدیم خراسان و عراق را تجدید کنند . و بدین جهت در اغلب اشعار این دوره جز تکرار مضامین گذشته به نظر نمی آید و همین امر است که به تدریج اندیشه ی تحول در شعر و مضامین جدید را در ذهن بعضی از شاعران به وجود می آورد و زمینه ی پیدایی شعر نو را فراهم می کند ، چنان که ملک الشعرای بهار بدان اشارت کرده و گفته است :
بهارا همتی جو اختلاطی کن به شعر نو که رنجیدم زشعر انوری و عرفی و جامی
مکرر گر همه قند است خاطر را کند رنجه ز بادامم بد آید ، بس که خواندم چشم بادامی
مضامین شعر غنایی فارسی ، به جز در قالب غزل و مقدمات قصایدی که با تشبیب و نسیب یا تغزل همراه است ، در قالب مثنوی های بزمی و عشقی ، خصوصا ً ساقی نامه ها همچنین در نوع ترجیح بند و ترکیب بند و مسلط و رباعی و دو بیتی و دیگر قالبهای شعری بیان شده است .
سبک ادبیات غنایی
چنان که گفته شد یک معنی ادب غنایی ، اشعاری است که از احساسات و عواطف فردی سخن می گوید ، دراین صورت شاعر ، با نگاهی عاطفی و درونی به مسائل و مشکلات خود ، رنگ فلسفی و و جامعه شناختی می دهد و با طرح دیدگاه های روانی و فلسفی ، موقعیت انسان را در ارتباط با حیات و ممات ، داشتن و نداشتن ، خوشبختی و بدبختی ، عشق و نفرت و امثال این ها به شکلی مؤثرو معمولا ً اندوهناک توصیف می کند.
معنی دیگر ادب غنایی اشعار عاشقانه است . اشعار عاشقانه در ادبیات ما سه نوع است، یا با معشوقی زمینی مواجه ایم، مثلا ً در غزل عارفانه یا معنوی مانند اکثر غزلیات مولانا و یا با معشوقی که گاهی زمینی است و گاهی آسمانی و نه این است و نه آن ، مانند غزلیات تلفیقی حافظ.
چنان که اشاره شد زن مطرح در شعر غنایی در اصل یک ایزد بانوست. پس در توصیف او زبان شعر باید استعاری و به اصطلاح تصویری باشد ؛ یعنی از انواع تشبیه و مجاز و استعاره استفاده شود. اما نکته این است که با توجه به منشأ شعر غنایی این استعاره ها را می توان تأویل به حقیقت کرد؛ زیرا در واقع این استعاره ها همان صفات جادویی و آسمانی و اساطیری ایزد بانوان هم مانند حماسه اغراق جزو ذات شعر است و نباید آن را یک صنعت بدیعی محسوب داشت.
در ادب غنایی پیشرفته (ادب عرفانی ) با معشوقی نمادین و خیالی و اساطیری مواجه ایم که به هیچ وجه زمینی و دست نیافتنی نیست . به اصطلاح چهره Portrait نیست.
شاعر در وصف علو و آرزوی تقرب به درگاه او سخن می گوید. و همین معشوق است ، که عارفان از آن به معبود و خدا تعبیر می کنند.
ارنست کاسیرر در زبان و اسطوره می نویسد:
«شعر تغزلی نه تنها در سر آغازش ریشه در انگیزه های اسطوره یی دارد ، بلکه حتی در عالی ترین و ناب ترین فراورده های خود ارتباطش را با اسطوره همچنان حفظ می کند . بزرگترین شاعران تغزلی ، مانند هولدرلین یا کتیس، کسانی هستند که قدرت بینش اسطوره ایی با همان شدت و قدرت عینیت بخش خود دوباره در آن ها فوران می کند.»
جلوه ی ادب غنایی ما در سبک عراقی است. از این رو از نظر زبان ، موسیقی کلام دلنشین تر است، و مثلا ً از تشدید و تخفیف های بی مورد خبری نیست، لغات نسبت به سبک خراسانی تراش خورده تر و نرم تر است و از لغات کهن و خشن استفاده نمی شود . درصد لغات عربی بیشتر است . جملات به نظم طبیعی خود در زبان نزدیکترند. از نظر فکری ، شعری درونگرا و به اصطلاح سوبژکتیو است، زیرا مسایل درونی مطرح می شود ،معمولاً غم گراست نه شادی گرا، همانطور که عشق گراست نه عقل گرا . از نظر ادبی بیشتر به قوالب غزل و مثنوی و رباعی است. غزل و توصیف دارد و سرشار از صفات بدیعی و بیانی است.
اما شعر غنایی در معنای اشعار عاطفی و احساسی= این گونه اشعار معمولا ً با وصف طبیعت و یاد روزگاران کهن همراه است. چون شاعر دوره ی شعر غنایی روز به روز در شعرها از طبیعت دور می شده است. یکی از موتیف های این گونه اشعار ، موتیف «آن روزها رفتند» که فرنگیان به آن فرمول [Where-are] یعنی کجا هستند می گویند . در این گونه اشعار شاعر به دوران خوش گذشته حسرت می خورد و یا به یادرفتگان نوحه سر می دهد.البته نباید پنداشت که اشعار غنایی ، عاطفی و احساسی همواره غمنا می کنند مثلا ً یکی از موضوعات اینگونه اشعار وصف بهار است که شاعر در آن مژده رسیدن بهار با لحنی شاد بیان می کند . این موضوع مخصوصا ً در ادبیات کهن اروپایی دیده می شود. فرانسوی ها به این گونه اشعار« روردی»Revrdiesمی گویند. بهار نوید بخش گرما بود و سرزمین های سرد اروپایی را از گزند سرما نجات می داد. در ادبیات ما هم مژده آمدن بهار به فراوانی دیده می شود . بهار علاوه بر نابودی سرما نویددهنده ی آغاز فعالیت های کشاورزی است.بسییاری از محققان منشأ اشعار غنایی را ادبیات فولکوریک دانسته اند. در ادبیات عامیانه ما هم نمونه های فراوانی از اشعار عاطفی و احساسی و عاشقانه به چشم می خورد، برای بسیاری از ترانه های روستایی و شبانی می توان درد و اوین شاعران بزرگ ، مشابه و معادل ادبی یافت.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]