
مقاله در مورد سیمان پرتلند فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد سیمان پرتلند فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سیمان پرتلند فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد سیمان پرتلند فایل ورد (word) :
Portland cement
Sampling fast set concrete made from Portland cement
Portland cement is the most common type of cement in general usage in many parts of the world, as it is a basic ingredient of concrete, mortar, stucco and most non-specialty grout. It is a fine powder produced by grinding Portland cement clinker (more than 90%), a maximum of about 5% gypsum which controls the set time, and up to 5% minor constituents (as allowed by various standards). As defined by the European Standard EN197.1, Portland cement clinker is a hydraulic material which shall consist of at least two-thirds by mass of calcium silicates (3CaO.SiO2 and 2CaO.SiO2), the remainder consisting of aluminium- and iron-containing clinker phases and other compounds. The ratio of CaO to SiO2 shall not be less than 2.0. The magnesium content (MgO) shall not exceed 5.0% by mass. (The last two requirements were already set out in the German Standard, issued in 1909). Portland cement clinker is made by heating, in a kiln, a homogeneous mixture of raw materials to a sintering temperature, which is about 1450 °C for modern cements. The aluminium oxide and iron oxide are present as a flux and contribute little to the strength. For special cements, such as Low Heat (LH) and Sulfate Resistant (SR) types, it is necessary to limit the amount of tricalcium aluminate (3CaO.Al2O3) formed. The major raw material for the clinker-making is usually limestone (CaCO3). Normally, an impure limestone which contains SiO2 is used - the CaCO3 content can be as low as 80%. Secondary raw materials (materials in the rawmix other than limestone) depend on the purity of the limestone. Some of the secondary raw materials used are: clay, shale, sand, iron ore, bauxite, fly ash and slag. When a cement kiln is fired by coal, the ash of the coal acts as a secondary raw material.


مقاله ارتقای سلامتی در جوامع مختلف فایل ورد (word) دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارتقای سلامتی در جوامع مختلف فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارتقای سلامتی در جوامع مختلف فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ارتقای سلامتی در جوامع مختلف فایل ورد (word) :
بنام خدا
Health Promotion
تهیه و تنظیم: بابک معینی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ابهر
Health Promotion ( ارتقاء سلامتی ) یک موضوع جدید بوده و هنوز بطور کامل آنطور که باید پذیرفته نشده است . اگر چه افزایش دوره های آکادمیک نشان دهنده این است که این موضوع بتدریج جای خود را باز می یابد و روز به روز توسعه بیشتری پیدا می کند .
با نگاهی به آمار و ارقام در می یابیم که در اکثر کشورها . امروزه ، الگوی بیماری تغییر یافته است ، به گونه ای که بیماریهای عفونی و مرگ و میر کودکان و مادران کاهش یافته است و در مقابل مرگهایی که در کشورهای توسعه یافته روی می دهند به دلیل مشکلات مربوط به شیوه زندگی (Life style ) بوده که می توان از بسیاری از این مرگها از طریق افزایش کیفیت زندگی quailty of life پیشگیری نمود
. اگر ما بتوانیم به افراد کمک نماییم که ورزش منظم کرده . غذای مغذی بخورند ، نحوه مقابله با استرس را فرا بگیرند و شبکه های اجتماعی ( Social network ) را گسترش داده و شرایط اقتصادی را بهبود بخشیم ، ارزشهای زندگی را برای افراد آشکار سازیم ، می توانیم آنها در راه رسیدن به سلامتی یاری نماییم و بدین ترتیب توجه به سوی رفتار فردی جلب گردیده و رفتار فردی به عنوان علت اولیه بسیاری از بیماریهای جدید ( Modern disease ) در نظر گرفته شده و در حقیقت با تغییر مفاهیم بیماری ، سلامت ، Health promotion از پشت صحنه نیازهای سلامتی و بهداشت ، پا به عرصه حضور گذاشت .
تاریخچه
قبل از دوره رنسانس ، سلامتی و رفاه بطور ضمنی با مذهب در ارتباط بودند ، بیماری اغلب به عنوان پیامد اشتباهی در زندگی و یا تخلف از تابوهای اجتماعی
( Social taboos ) محسوب می شد ، به هر حال دوره های پزشکی اروپا
( Hippocratic Bc 600 Medicine تا AD200 و AD 1500 modern tradition تا زمان حال ) هر یک با گشودن قید بندهای خود از ریشه های مذهبی که در ابتدا به عنوان منبع آنها پذیرفته شده بودند ، به قدرت دست یافتند .
health promotion در پیوند با Hippocratic medicine شکل گرفت ولی نه تحت همان نام در حقیقت عبارت H.P ( از این به بعد به جای عبارت Health promotion مخفف.H.P بکار می رود) از 1973 مطرح گردید (در معنایی که اخیراً استفاده می شود). در همین راستا می توان از بیانیه Mare Lalonde ( 1974 ) وزیر بهداشت و رفاه کانادا نامه برد . که چشم اندازی جدید به روی بهداشت و سلامتی کانادا باز نمود .
بیانیه فوق الذکر ، بیانیه ای مهم است ، چرا که نه تنها عجیب و نادر می باشد که وزیری نظرات خود را بدینگونه انتشار دهد بلکه وی در این بیانیه علتهای ضعف سلامتی را به گونه ای اساسی به منابع non – medical استناد داد و چهار علت زیر را مشخص نمود:
1 عدم کفایت در ارائه مراقبتهای بهداشتی اولیه واقعی
2 فاکتورهای رفتاری ( فرادی – گروهی )
3 ویژگیهای bio – physical
4. آلودگیهای محیطی
وی مفاهیمی شجاعانه را مطرح نمود که اثر خودش را هم داشت ، بطوریکه دولت امریکا به تغییر سیاست رایج خود از درمان بیماری به پیشگیری رای داد . دیدگاه Lalonde دیدگاهی عملکردی ( functional ) از سلامتی بود ، که در آن اجزاء رفتار انسانی ، محیط ، شیوه زندگی ( life style ) و سازمانهای مراقبت کننده بهداشتی
( سازمانهای خدمات بهداشتی ) مد نظر قرار گرفته بودند . یکی از جنبه های مهم سلامت در دیدگاه وی طرح شیوه زندگی ( life style ) به عنوان یکی از تعیین کنندههای مهم سلامت بود .
Lalonde سلامت را موضوعی Subjective دانست و آن را به گونه ای holistic
( کلیت ) معرفی نمود که ترکیبی از مسئولیت افراد در محیط اطراف می باشد . این دیدگاه مشابه تعریف اخیر WHO است که از علتها و دیدگاههای بیولوژیک سلامتی به عنوان اجتماعی ( Social ) و کلیت ( holistic ) آن حرکت نموده است . ا ز طرف دیگر دیدگاه WHO , Lalonde را برانگیخت تا کنفرانس مشهور Alma Ata را برگزار نماید که به بیانیه آلما آتا منجر گردید ( Health for all = HFA / 2000 سلامتی برای همه ( WHO / 1977 ) که اساسی برای H.P. شد و بعد از آن نیز کنفرانس H.P.
( November 1986 ) در Ottawa با شرکت 200 نماینده از 38 ملیت برگزار گردید . در این کنفرانس بحثها بر اساس نیازهای کشورهای صنعتی بود که با در نظر گرفته مشابهات به دیگر نواحی تعمیم داده شده .
تا این زمان توافقی جدی در زمینه تعریف H.P. وجود نداشت اما منشور اوتاوا که نتیجه کنفرانس اوتاوا بود تعریفی ازارائه داد که مورد قبول همگان واقع گردید ( بر اساس اصول Primary Health care = PHC در کنفرانس آلماآتا ) . بنابراین می توان نتیجه گرفت که منطق ارائه استراتژی برای سلامتی از فعالیهای WHO نشأت گرفته است ،
در حقیقت WHO حرکتی اساسی از مدل پزشکی (Medical ) مراقبتهای بهداشتی به سمت مفهوم چند نظامنامه ای ( Multdisciplinary ) ارتقاء سلامتی ( H.P. ) آغاز کرده و بدین ترتیب H.P. که از دوران رویایی ( embryonic ) خود در اواخر دهه 1960 ، به سرعت در ربع آخر قرن بیستم بالغ شد ، نمونه ای از انحراف از تأکید فردی بر مشکلات پزشکی به دیدگاه ساختاری وسیع تر بود که شامل مد نظر قرار دادن معیارهای محیطی اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و قانونی برای ارتقاء سلامتی می باشد . درحقیقت H.P. سلامتی را به عنوان رویدادی درون یک سیستم پیچیده از متغیرها آمیخته با فاکتورهای روانشناختی و biomedical فردی را درون یک مفهوم محیطی و Socio – ecological درنظر گرفت.
تعریف Health promotion
کمتر از نصف قرن پیش ، H.P. چیزی بیشتر از آموزش بهداشت ( Health education ) معنی نمی داد ، ولی این مفهوم رشد و بالغ گردید و به حرفه ای جدید تبدیل شده آنچه ما امروزه به عنوان H.P. می شناسیم ، شامل فعالیتهایی از قبیل سیاستهای بهداشتی که هدفشان بهبود سلامتی است ، مداخلات کلینیکی با هدف جلوگیری از بیماری آموزش با هدف قادر سازی مردم برای کنترل سلامتی خود در تعدادی از ملاحظات با هدف تقویت جوامع و افزایش اهمیت اجتماع است . تمام این فعالیتها به شکلی بسیار مناسب در تعریف منشور Ottawa ارائه گردیده است .
منشور اوتارا ( Ottawa charter / WHO / 1986 ) بطور وسیع به عنوان چهارچوبی برای H.P. جدید و تعریف اساسی آن پذیرفته شده است . از این دیدگاه H.P. عبارت است از :
فرآیند قادر سازی مردم به منظور کنترل و بهبود سلامتی خود .
و به پنج مفهوم ( Concept ) مختلف H.P. تأکید می نماید از طریق :
سیاستهای بهداشت عمومی health public policy
مشارکت جامعه community participation
توسعه مهارتهای فردی personal skills development
re-oriented health services and the creation of supportive environment .
هدایت مجدد خدمات بهداشتی و ایجاد محیط حمایت کننده
عده ای بر این عقیده اند که این تعریف قلمرو فعالیت H.P. را گسترده کرده و هدف آنرا نشان می دهد . به هر حال این موضوع ممکن است توسط ادارات ، سازمانها و یا سیاستمداران که سیاستهای H.P. را در کشور پایه ریزی می نمایند ، کاملاً نادیده انگاشته شود . البته از آنجا که این تعریف قدرت کنترل سلامتی را از سازمانها به مردم منتقل می نماید ، سیاسمتداران نمی توانند آن را به طور کامل طرد نمایند . لیکن از طریق سهل انگاری و نادیده انگاشتن آن می توانند در برابر آن مقاومت نمایند .
از طرف دیگر این تعریف تا حدودی دارای ایهام نیز می باشد که در ارتباط با ایهام تعریف سلامت می باشد همچنین H.p. یکی از اولین اقدامات مهم در مداخله دادن نظامهای مختلف ( interdisciplinery همراه با public health ) در سلامتی است و به نظر می رسد که بطور اساسی از غلبه medicine رها شده است ، در حالیکه medicine سهم خود را در H.P.. دارد ، اما انگیزه اصـلی آن medicine یا medical model نیست .
با توجه به مطالب فوق می توان گفت که کارکنان زیادی هدف H.P.. هستند و می توان آن را بطور کاربردی ترکیبی از آموزش ، برنامه های سازمانی ، اقتصادی و حمایت محیطی به منظور اقدامات منجر شونده به سلامتی در نظر گرفت .
لغت H.P.. ممکن است به جای پیشگیری از بیماری disease prevention ، نگهداری سلامت Health Maintenance و آموزش Health education بکار رود، اما Bruker معتقد است که H.P.. مترادف این کلمات نیست . همچنین H.P.. را نمی توان به اقدامات اختصاصی مراقبتی سلامتی Health care اطلاق نمود بلکه حرکتی است به سمت حالت مثبت سلامتی و رفاه . در این زمینه به عنوان مثال می توان گفت که پیشگیری از بیماری روی فرآیند اختصاصی بیماری تأکید دارد در حالیکه H.P.. با موضوع سلامت health درگیر می باشد .
تعاریف دیگر H.P.. در زیر آمده است :
ـH.P.. عبارت است از علم و هنر کمک به مردم برای تغییر شیوه زندگی ( life style ) خود به منظور حرکت به سمت حالت مطبوب سلامتی ( optimal health ). یعنی تعادل سلامت جسمی ، روانی ، اجتماعی ، معنوی و عقلانی ) بدین معنی که ترکیبی از کوششها به منظور افزایش آگاهی ، تغییر رفتار و ایجاد محیطهایی که حمایت کننده رفتار بهداشتی مناسب ( good health practice ) می باشد ، می تواند تغییر شیوه زندگی را تسهیل نماید .
– ( National center for health fitness ) NCHF روی تمایز مشخص میان پیشگیری از بیماری و H.P.. تأکید می نماید . پیشگیری از بیماری بر محافظت توده مردم از عواقب و رفتارهای مضر تهدید کننده سلامتی تأکید دارد ( مثل واکسیناسیون) ، اما H.P.. شامل ایجاد عادات و رفتارهایی در زندگی است که موجب بقاء افزایش رفاه و سلامتی افراد در جوامع می گردند . هدف نهایی H.P.. رساندن سلامتی به حد مطلوب آن است که این امر نیازمند مسئولیت فردی می باشد در حالیکه خدمات پیشگیری کننده می تواند از طریق کارکنان بهداشتی تأمین گردد .
– Michael O’Donnel سردسیر Amrican journal of health promotion بیان می دارد H.P.. عبارتست از ترکیب آموزش بهداشت و مداخلات سازمانی ، سیاسی ، اقتصادی به منظور تسهیل تغییرات رفتاری و محیطی که منجر به سلامتی می گردند . این تعریف بر طبیعت چند نظامنامه ای ( interdiscipliary ) ارتقاء سلامت تأکید می کند . در واقع هرفعالیت یا هر شرایطی که در زندگی منجر به سلامتی می شوند جزیی از دامنه وسیع H.P.. می باشد مثال : سلامت معنوی ـ شغل ـ سلامت اجتماعی ـ یادگیری نحوه مقابله با استرس ( stress management ) ـ تغذیه مراقبتهای دوران بارداری ( prenatal eare ) ـ بهداشت مشاغل ( work sarety ) ـ بهداشت محیط ـ ورزش و سلامتی جسمی و ….
Empowerment and impowerment
یکی از عبارات کلیدی در تعریف H.P.. ، عبارت قادر سازی یا empowerment میباشد . مشاهده شده است که این عبارت اغلب بطور نامناسب برای توجیه هر تعامل
( interaction ) میان مراقبت بهداشتی ( caregiver ) و مراجع ( client ) بکار می رود . پیشنهاد می شود که به منظور جلوگیری از این شکل از اشکال مختلف کلمه اعمال قدرت powering در تعاملات استفاده گردد ، بدین معنی که impowerment به اعمال قدرت توسط شخص قدرتمند
روی بیمار یا مراجع اطلاق می گردد . در حالیکه empowerment یعنی ایجاد اعتماد به نفس ( self – esteem ) در فرد بگونه ای که وی احساس نماید بر بعضی از جنبه های زندگی خود بدون اتکاء به مقام بالاتر کنترل دارد ، که این مفهوم در مدل ارتقاء سلامتی lalonde و WHO / HFA / 2000 به عنوان مفهومی مهم بکار رفته است . بطوریکه WHO بیان می دارد که فرآیند ارتقای بهداشت فقط تغییرات سیاسی نیست بلکه باید افراد را قادر ساخت که سلامتی خود را کنترل نماید و آنها را تجهیز نمود تا به رفاه دست یابند .
تعاریف کاربردی ( proposed working ) از ارتقاء سلامتی
1- as a patient – centered communication and interaction by which the general practitioner .
– ارتباط و تعامل مراجع مدار توسط مراقبین
2-aims to enabling or empowering the patient .
– برای قادر سازی یا قدرتمند سازی بیمار / مراجع
3-to better control and improve his/her health .
– کنترل و بهبود بیشتر سلامتی فرد
دیدگاههای موجود در Health promotion
دیدگاههای مختلف مطرح شده در H.P.. را می توان در دو دیدگاه کلی خلاصه نمود :
1- Individual / behavioural approaches .
2- The Socio / ecological approach .
از آنجا که اغلب بیمارهایی که امروزه جمعیت غرب را تحت تأثیر قرار می دهند ، اساساً قابل پیشگیری هستند ، موجب شده است که عده ای به این معتقد باشند که سلامتی در دسته ای هر شخص است ، بدین معنی که فرد می تواند رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی را انتخاب و یا رفتارهای غیر بهداشتی را انتخاب نماید . از این دیدگاه H.P.. بسیار ساده بوده
، اغلب شامل دیدگاه آموزشی به منظور اطلاع رسانی به مردم در جهت آگاهی از اثرات رفتارهای بخصوص مانند سیگار کشیدن ، ورزش نکردن و مصرف الکل می باشد . بر اساس این تئوری از آنجا که مردم مشکلات را می فهمند ، بنابراین رفتارشان را تغییر خواهند داد . این تئوری بر این نظریه استوار است که دانش ( knowledge) ، نگرش ( attitude ) و رفتار ( behaviour practic
e ) در امتداد یکدیگر می باشند ، بدین معنی که افزایش و تغییر آگاهی منجر به تغییر نگرش و نهایتاً تغییر رفتار فرد خواهد گردید . امروزه اکثر تئوریسین های H.P.. این ارتباط را به عنوان ساده ترین نوع و نظریه ای خام در نظر گرفته اند ، البته نباید از نظر دور داشت که به منظور موفقیت در عملکرد آگاهی از K.A.P. ( knowledge – attitude – practice ) جمعیت هدف ، عنصر بسیاری اساسی است . به هر حال حتی اگر این مدل ساده رفتاری مورد قبول هم باشد و باز بسیار پیچیده تر از آن است که بگوییم تغییر آگاهی افراد نهایتاً منجر به تغییر رفتار خواهد گردید .
The sociolecological approaeh
Health یک فرآیند دینامیک و مفهومی است که از تعامل میان افراد و گروهها با محیط اطرافشان حاصل می گردد . از آنجا که بسیاری از فاکتورها در سلامتی ( health ) دخیل هستند ، نیاز به دیدگاهی گردید تا میان این فاکتورها و سلامتی و بیماری ارتباط برقرار نماید و بدین ترتیب دیدگاه socio –ecologic پدید آمد که اساس آن ارتباط ـ کلاسیک محیط ـ میزبان ـ عامل بیماریزا ( agent – host – environment ) می باشد ، اما تأکید خود را از روی agent برداشته ، ارتباط متقابل سه فاکتور را مد نظر قرار می دهد . در حقیقت این دیدگاه ترکیبی از نظامنامه های مختلف و نمونه ای واحد وسیع از فاکتورهای مختلف روی سلامتی می باشد . به عبارت دیگر این دیدگاه میان فاکتورهای تعیین کننده اقتصادی ـ اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی ـ محیطی ـ سازماندهی ـ روانشناختی و بیولوژیکی سلامت و بیماری ارتباط برقرار می نماید .
امروزه تحقیقات نشان داده اند که در ایجاد یک بیماری تنها یک عامل منحصر به فرد دخیل نمی باشد و به گونه ای حتی شرایط بد زندگی، سلامتی افراد را به مخاطره میافکنند . به عنوان مثال مشخص شده که شرایط بد زندگی در ایجاد سرماخوردگی (پسرها ( زخم = ulcer ) ، آرتریت ( التهاب مفاصل = artritis ) افزایش فشار خون دخیل می باشند . همچنین مطرح شده است که مواردی از قبیل دولت ـ مقامات بهداشتی ـ مقامات محلی ـ سازمانهای داوطلب و ….. در افزایش سلامتی مؤثرند به عنوان مثال اگر استرس با عنوان یک فاکتور دخیل در بیماری قلبی در نظر گرفته شود، به منظور کاهش بیماریهای قلبی در جامعه نیاز است تا اقدامات ساختاری سیاسی و اساسی در جامعه صورت گیرد تا موقعیت های استرس زا در جامعه کمتر گردد که از این اقدامات می توان تغییراتی در فعالیتهای شغلی ، انتظارات افراد در خانواده ها و حمایت اجتماعی از افراد نام برد .
دانشمندان زیادی از جمله ( 1977 ) Rotter ( 1954 ) , Bandura مطرح نموده اند که رفتارهای افراد در خلاء ( vaccum ) روی نمی دهند بلکه انگیزه رفتارها شامل محتوای از عقاید فردی و ارزشهای نشأت گرفته از تجربیات و انتظارات آنان در زندگی و جامعه اشان و میزان دسترسی آنها به فرآیندهای جایگزین ( alternatives ) می باشد . بنابراین H.P.. به منظور موفقیت می بایست هم فرد و هم جامعه را در نظر بگیرد و هدف آن باید تغییر شرایط نامطلوب اجتماعی به شرایط مطلوب و ایجاد اعتماد به نفس
( self – esteem ) و قدرت عمل در افراد به عنوان عوامل تغییر و نیز سیاستگزاری در جهت رشد سلامتی باشد .


مقاله در مورد مدیریت زنجیره تامین فایل ورد (word) دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد مدیریت زنجیره تامین فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد مدیریت زنجیره تامین فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد مدیریت زنجیره تامین فایل ورد (word) :
مدیریت زنجیره تامین
1- مقدمه
در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان، دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرآیندهایشان دنبال می کردند، کارآیی خود را از دست داده اند و امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی، از ماده خام گرفته تا مصرف کننده نهایی، ایجاد کنند (شان ، 2006).
رویکرد جدیدی که در سال های اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده، رویکرد مدیریت زنجیـره تامین است. زنجیره تامین ، شبکه ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطه ای و توزیع محصولات نهایی به مشتریان را انجام می دهد. زنجیره های تامین در سازمان های تولیدی و خدماتی وجود دارند، هرچند که پیچیدگی زنجیره ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر به شدت تغییرکند (فیض آبادی، 1382، ص47). مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این شرایط را داراست (غضنفری و دیگران، 1380، ص20).
2- تاریخچه پیدایش مدیریت زنجیره تامین
در طول دو دهه اخیر، مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی، جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی بوده اند. با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی ، سازمان ها مجبور شدند که به سرعت فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند (مونژکا و هندفیلد ، 1998).
در دهه های 70- 1960 سازمان ها به توسعه جزئیات استراتژی های بازار همت
گماردند که بر برآورده سازی رضایت مشتریان متمرکز بود. آن ها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیش نیاز دستیابی به نیازمندی های بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است. بنابراین طراحان مجبور شدند که ایده آل ها و نیازمندی های مورد نظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجانند و درحقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن، در حداقل هزینه، توام با ایده آل های موردنظر مشتری روانه بازار سازند.
در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای موردنظر مشتریان، سازمان های تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضا نیازمندی های مشتریان علاقه مندشدند که این موضوع، به نوبه خود، چالش های جدیدی را برای آن ها رقم زد.
در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندی های تولید، مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف تاثیر به سزایی در افزایش توانمندی های سازمان به منظور برخورد با نیازمندی های مشتریان دارد که این امر به نوبه خود، تاثیرات مضاعفی در تمرکز سازمان بر پایگاه های تامین و استراتژی های منبع یابی برجای نهاد. همچنین مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی، کافی نیست. در واقع تامین محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری (چه موقع، کجا و چگونه) و با کیفیت و هزینه موردنظر آنها، چالش های جدیدی را به وجود آورد (وال و وال ، 2005).
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه گیری از تغییرات مذکور، سازمان ها دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست. آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکت هایی که ورودی های سازمان آنها را به طور مستقیم و غیرمستقیم تامین می کردند، و
همچنین شبکه شرکت های مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر می شدند. با چنین نگرشی رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین پای به عرصه وجود نهادند.
بر طبق این نظریه، زنجیره تامین در یک تعریف ساده، شامل تمام فعالیت های موردنیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامین، در واقع، مدیریت این فعالیت ها در زنجیره تامین است.
عامل بسیار مهمی که شاید مهم ترین و مشکل ترین بخش یک مدیریت زنجیره تامین کارآمد باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. این فاکتور در تحلیل های مدیریت زنجیره تامین، تاثیر شگرفی بر روی سطح عملکرد بخش های مختلف زنجیره می گذارد، به طوری که بسیاری از شکست ها و موفقیت ها در زنجیره های تامین، ناشی از این عامل بوده است. بنابراین واضح است که پرداختن به این موضوع در حیطه زنجیره تامین، بسیار مهم و بحرانی به نظر می رسد (غضنفری و دیگران، 1380، صص 21-20).
3- مفهوم زنجیره تامین
محققان و نویسندگان مختلف، نگرش ها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تامین ارائه کرده اند. برخی زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند که چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد. گروه دیگری به زنجیره تامین دید وسیع تری داده و آن را شامل تمام منابع تامین (پایگاه های تامین) برای سازمان می دانند. با این تعریف، زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان رده اول، دوم، سوم و ; خواهد بود. چنین نگرشی به زنجیره تامین،
تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت. دید سوم، نگرش زنجیره ارزش پورتر است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیت های موردنیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی است. با نگرش مذکور به زنجیره تامین، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشی از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه می شود. در واقع با این دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارکات ، تولید و توزیع است (غضنفری و دیگران، 1380، ص21). شکل 1 حوزه های تدارکات، تولید و توزیع و ارتباطات میان آنها را به تصویرکشیده است.
شکل 1- حوزه های تشکیل دهنده زنجیره تامین و فرایند جریانات فیزیکی، اطلاعاتی و روابط آن (غضنفری و دیگران، 1380، ص21)
حال با توجه به مطالب فوق، تعاریف مختصر و جامعی که می توان از زنجیره تامین ارائه داد، عبارتند از:
زنجیره تامین بر تمام فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف کننده نهایی و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها را مشتمل می شود (دوتی و گلیک ، 2004).
در مفهومی دیگر، مجموعه ای از فعالیت های تامین مواد، تولید و توزیع را زنجیره تامین می نامند. هر زنجیره تامین از چندین تامین کننده، کارخانه، انبارمرکزی، عمده فروش و توزیع کننده جزء تشکیل شده است که با یکدیگر در ارتباط می باشند. در هر زنجیره تامین، دو جریان اصلی وجود دارد: یکی جریان مواد و دیگری جریان اطلاعات که هدف از مدیریت زنجیره تامین نیز ایجاد هماهنگی و تسهیل این دو جریان بین اعضای آن زنجیره است (شان، 2006). نمونه ساده شده ای از یک زنجیره تامین را در شکل 2 مشاهده نمایید.
شکل2- جریان اطلاعات و جریان مواد در مدیریت زنجیره تامین (شان، 2006)
بنابراین، اگر ما به بررسی یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف علاقه مند باشیم، باید هر دو شبکه تامین کنندگان و کانال های توزیع را در آن بگنجانیم. تعریف ارائه شده برای زنجیره تامین در فوق، موضوعات مدیریت سیستم های اطلاعات، منبع یابی و تدارکات، زمان بندی تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودی، انبارداری و خدمت به مشتری را در بر می گیرد (غضنفری و دیگران، 1380، ص21).
4- مفاهیم مرتبط با زنجیره تامین
به زنجیره های تامین گاهی اوقات به عنوان زنجیره های ارزش اشاره می شود، واژه ای که چنین مفهوم را منعکس می کند. همان طور که کالاها و خدمات به وسیله زنجیره پیشرفت کرده و به جلو می روند، ارزش آنها بیش تر می شود. زنجیره های عرضه یا ارزش معمولاً به جای اینکه تنها یک سازمان را شامل شوند، سازمان های تجاری جداگانه ای را در می گیرند (هندفیلد و نیکولس ، 1999).
به علاوه، زنجیره عرضه یا ارزش برای هر سازمانی دارای دو بخش است: یک بخش عرضه و یک بخش تقاضا. بخش عرضه از شروع زنجیره (ابتدای زنجیره) آغاز شده و با عملیات داخلی سازمان خاتمه می یابد. بخش تقاضا در زنجیره از نقطه ای که ستاده سازمان به مشتری بلافصل آن تحویل داده می شود، شروع شده و به مشتری نهایی در زنجیره پایان می یابد.
زنجیره تقاضا عبارتست از بخش فروش و توزیع در زنجیره ارزش. طول و اندازه هر بخش وابسته به مکانی است که یک سازمان خاص در زنجیره قرار دارد. سازمانی که به مشتری نهایی نزدیک تر است، بخش تقاضای آن کوتاه تر و بخش عرضه آن طولانی تر است (فیض آبادی، 1382، ص48). شکل3 این مفاهیم را نشان می دهد.
شکل3- بخش های عرضه و تقاضای زنجیره ارزش (فیض آبادی، 1382، ص49)
همه سازمان ها، بدون توجه به مکانی که در زنجیره قرار دارند، باید با مباحث و موضوع های عرضه و تقاضا سروکار داشته باشند. هدف مدیریت زنجیره تامین مرتبط کردن همه بخش های زنجیره تامین (عرضه) است به طوری که تقاضای بازار تا اندازه ممکن به طور کارا و موثری در سرتاسر کل زنجیره برآورده شود. این مستلزم تطابق عرضه و تقاضا در هر مرحله از زنجیره است. توجه کنید که به استثناء تامین کننده یا تامین کنندگان اولیه و مشتریان نهایی، سازمان ها در یک زنجیره تامین، هم مشتری و هم تامین کننده، هستند (فیض آبادی، 1382، ص48).
5- مفهوم مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازی فعالیت های زنجیره تامین و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام را شامل می شود (غضنفری و دیگران، 1380، ص21).
6- ضرورت های مدیریت زنجیره تامین
در گذشته، اکثر سازمان ها کمتر زنجیره های تامین خود را مدیریت می کردند. در عوض تمایل داشتند که بر روی عملیات خود و تامین کنندگان بلافصل خویش تمرکز کنند. هرچند که، چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمان های تجاری ای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره می کنند، مطلوب می سازد. عوامل عمده عبارتند از:
• نیاز به بهبود عملیات: در طول دهه گذشته، بسیاری از سازمان ها فعالیت هایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام می دهند. در نتیجه آنها قادر خواهند بود که کیفیت بهبودیافته ای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینه های اضافی خارج از سیستم خود را از بین ببرند. اگر چه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد. اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک، توزیع و پشتیبانی زنجیره تامین وجود دارد.
• افزایش سطح منبع یابی از خارج : سازمان ها در حال افزایش سطوح منبع یابی از بیرون خود هستند؛ این امر به معنای خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آنها توســط خود
سازمان ها است. همان طور که سطح منبع یابی از خارج افزایش می یابد، سازمان ها حجم زیادی از وقت و هزینه خود را بر روی فعالیت های پوشاندن، بسته بندی، جابجاکردن، بارگذاری، بارگیری و تنظیم مربوط به عرضه صرف می کنند. مقدار زیادی از هزینه و زمان بر روی این فعالیت ها و دیگر فعالیت ها نا مربوط که ممکن است غیر ضروری باشند، صرف می شود.
• افزایش هزینه های حمل و نقل: هزینه های حمل و نفل در حال افزایش هستند و لازم است که آن ها به طور دقیقی مدیریت شوند.
• فشارهای رقابتی: فشارهای رقابتی به سوی تعداد فزاینده برای سفارش سازی هدایت شده است. علاوه بر این، اتخاذ استراتژی های پاسخگویی سریع و تلاش برای کاهش زمان تحویل نیز از این دسته فشارها هستند.
• جهانی شدن: گسترش جهانی شدن طول فیزیکی زنجیره های تامین را توسعه و گسترش می دهد.
• اهمیت فزاینده تجارت الکترونیک: اهمیت در حال افزایش تجارت الکترونیک ابعاد جدیدی به خرید و فروش تجاری افزوده و چالش های جدیدی را فراهم کرده است.
• پیچیدگی زنجیره های تامین: زنجیره های تامین پیچیده هستند؛ آن ها پویا بوده و عدم اطمینان های ذاتی بسیاری همچون پیش بینی های نادرست، تحویل های دیرهنگام، کیفیت غیراستاندارد، از کار افتادگی تجهیزات و سفارش های تغییر یافته یا لغو شده به همراه دارند که می تواند بر زنجیره تامین تاثیر معکوس داشته باشد.
• نیاز به اداره کردن موجودی ها: موجودی ها در موفقیت و شکست یک زنجیره تامین نقش عمده ای ایفا می کنند، به طوری که هماهنگ کردن سطوح موجودی در سرتاسر زنجیره تامین امر مهمی به شمار می رود. کمبودها می توانند جریان به موقع کارها و امور را مختل کرده و اثرات نامطلوبی بر عملکرد زنجیره تامین داشته باشد. این در حالی است که موجودی های اضافی هزینه های غیرضروری را افزایش می دهد. غیرعادی نیست که در بخشی از زنجیره تامین کمبود موجودی داشته و در بخش دیگر موجودی اضافی داشته باشیم (کالوری و دیگران ، 2004).
7- عناصر مدیریت زنجیره تامین
عنصر اول یعنی مشتریان، عنصر برانگیزاننده است. معمولاً بازاریابی برای تعیین آنچه که مشتریان می خواهند و همین طور پیش بینی مقدار و زمان تقاضای مشتری است. طراحی محصول و خدمات با خواسته های مشتری با قابلیت ها و توانایی های عملیاتی منطبق است. پردازش در هر بخشی از زنجیره تامین که انجام شود، کانون مرکزی هر سازمان است. بخش عمده ای از پردازش در
سازمانی که محصول یا خدمت را برای مشتری نهایی تولید می کند، صورت می گیرد و یک جنبه عمده و اصلی این بخش هم برای بخش های داخلی و هم برای بخش های خارجی یک زنجیره تامین برنامه زمان بندی است (فیض آبادی، 1382، صص50-49). عناصر کلیدی مدیریت زنجیره تامین در جدول 1 خلاصه شده اند.
جزء موضوع های معمول
مشتریان تعیین کردن نوع محصول و یا خدمت مورد نیاز مشتریان
پیش بینی پیش بینی کردن مقدار و زمان تقاضای مشتریان
طراحی ادغام کردن مشتریان، خواسته ها، قابلیت های ساخت و زمان با بازار
پردازش کنترل کردن کیفیت، برنامه زمانبندی کار
موجودی برآورده کردن نیازمندی های تقاضا و در عین حال اداره کردن هزینه های نگهداری موجودی
خرید ارزیابی کردن تامین کنندگان بالقوه، حمایت کردن از نیازهای عملیاتی در مورد کالاها و خدمات خریداری شده
تامین کنندگان نظارت کردن بر کیفیت تامین کننده، تحویل به موقع و انعطاف پذیری، حفظ کردن روابط تامین کننده
مکان یابی تعیین مکان تسهیلات
پشتیبانی تصمیم گیری در مورد چگونگی حمل و فروش مواد خام
جدول1- عناصر کلیدی مدیریت زنجیره تامین (فیض آبادی، 1382، ص 50)
موجودی در اکثر زنجیره های تامین عاملی پایه ای است. هدف اصلی تعادل و توازن در سطح موجودی است. موجودی خیلی کم موجب اخلال و تاخیر در برنامه زمان بندی شده و موجودی خیلی زیاد به هزینه های غیرضروری می افزاید. خرید عامل ارتباط بین یک سازمان و تامین کنندگان آن است. این وظیفه جهت کسب کالاها و یا خدماتی که برای تولید محصولات یا تامین خدمات برای مشتریان سازمان عمل می کند. خرید تامین کنندگان را انتخاب می کند، در قراردادها مذاکره می کند، ائتلاف هایی را ایجاد و به عنوان رابطه بین تامین کنندگان و بخش های مختلف داخلی عمل می کند. خرید در مدیریت زنجیره تامین اهمیت فزاینده ای کسب کرده است (کراس ، 2000). چندین عامل در این امر سهم دارند:
• افزایش منبع یابی از خارج: نکته ای حاصل شده که هزینه های مواد و ملزومات خیلی بیشتر از هزینه نیروی کار است.
• افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندی های تولید درست به موقع : افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندی های تولید درست به موقع به معنی اندازه دسته کوچک تر، نیاز برای زمان بندی دقیق تحویل ها، کیفیت بالاتر و مقدارهای دقیق و کامل است.
• افزایش جهانی شدن: بخش عرضه یک زنجیره تامین (ارزش) متشکل از یک یا چند تامین کننده است، همه در زنجیره به هم مرتبط هستند و هریک قادرند برروی اثربخشی و یا عدم اثربخشی زنجیره تامین اثر داشته باشند. علاوه براین، ضروری است که برنامه ریزی و اجرا به طور دقیقی بین تامین کنندگان و همه اعضای بخش تقاضای آنها هماهنگ شوند.
نزدیکی به بازار یا نزدیکی به منابع عرضه، یا نزدیکی به هر دو ممکن است امکان پذیر باشد. در مدیریت کیفیت جامع به محک زنی ارجاع داده می شود، یعنی ارزیابی موقعیتی که شرکت اکنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان یک رهنمود برای موقعیتی که شرکت می خواهد در آینده قرار گیرد. اگرچه، یک شرکت باید عملکرد خود را ارزیابی کرده و اهداف کلی را برحسب کل زنجیره تامین، نه فقط خود شرکت به تنهایی، تعیین کند.
یک شرکت ممکن است اهداف والایی را برای خود برای به
حداقل رساندن موجودی تعیین کند اما اگر سطوح موجودی تامین کنندگان شرکت لازم باشد که بالا باشد، به طوری که شرکت بتواند به اهداف محلی خودش بدون توجه به هزینه های تامین کنندگان دست یابد، سپس هزینه موجودی بالا برای شرکت به عنوان هزینه های تحویل قطعات و هزینه مواد بالاتری محسوب می شود. اگر شرکتی به اهداف کیفی خود دست یابد و برنامه های کیفیت تامین کنندگان خود را نادیده بگیرد، سپس به طور معکوس بر روی کیفیت آن اثر خواهدگذاشت.
بنابراین زنجیره تامین باید برای به حداقل رساندن موجودی طراحی شده و به کیفیت بالا هم در بین تامین کنندگان هم در بین مشتریان دست یابد.
این سطح وابستگی دورنی و ارتباط متقابل و هدف مشترک مسئله انتخاب تامین کننده را مطرح می کند که انتخاب تامین کننده نامیده شده است و فرآیند خرید که تهیه و تدارک و خرید مواد و قطعات و خدمات نامیده شده است، تصمیم های مهم استراتژیک یک شرکت هستند. تامین کنندگان باید از نظر کیفیت، حدود زمانی و کمیت قابل اطمینان باشند. شرکت مک دونالد انتظار
دارد که اجزاء ترکیبی غذای خود را از تامین کننده دو روز بعد انجام سفارش تحویل بگیرد. تاخیر تامین کنندگان اغلب به اختلال و تاخیرهایی در جریان مواد برای فرآیند تولید منجر می شود؛ همچنین تعداد زیادی از تامین کنندگان را مشکل می توان هماهنگ و کنترل کرد؛ همین طور تعداد کم تامین کنندگان می تواند خطر آفرین باشد اگر آن ها قابل اطمینان نباشند، و می توانند توان رقابتی شرکت را تقلیل دهند، تامین کنندگان هم می باید به سمت مشتری گرایش داشته باشند و با اهداف یکسان و انتظارات کیفی مشابه عمل کنند.
برای اینکه یک شرکت به اهداف استراتژیک خود دست یابد، باید عامل نابودی مدیریت زنجیره تامین که قبلا آن را متذکر شدیم- یعنی عدم اطمینان- را کنترل کند. این امر مستلزم شناسایی و درک علل عدم اطمینان، تعیین اینکه عدم اطمینان چطور بر سایر فعالیت ها در بالا و پایین زنجیره تامین اثر می گذارد و سپس تنظیم رویه ها و روش هایی برای کاهش و یا حذف آن است.
همچنین زمان تحویل و هزینه معمولا به وسیله مکان یابی تحت تاثیر قرار می گیرد.
پشتیبانی، جابجایی و انبار کردن مواد را در بر می گیرد. موفقیت زنجیره تامین به کارایی و به موقع بودن بستگی دارد (فیض آبادی، 1382، صص50-49).
8- فرایندهای اصلی مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند عمده و بحرانی مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مدیریت روابط است که در ادامه تشریح می شوند:
الف- مدیریت اطلاعات : امروزه نقش، اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث می شود تا فرآیندها موثرتر و کاراترگشته و مدیریت آن ها آسان تر گردد. در بحث زنجیره تامین، اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیت ها بسیار حائز اهمیت است . این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره تامین، مدیریت سیستم های اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزاینده ای در سرعت، دقت، کیفیت و جنبه های دیگر داشته باشیم. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره تامین خواهد شد. به طور کلی در زنجیره تامین، مدیریت اطلاعات در بخش های مختلفی تاثیرگذار خواهد بود که برخی از آن ها عبارتند از:
• مدیریت لجستیک (انتقال، جابجایی، پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیکی برای یکپارچه سازی فرآیندهای حمل و نقل، سفارش دهی و ساخت، تغییرات سفارش، زمان بندی تولید، برنامه های لجستیک و عملیات انبارداری)
• تبادل و پردازش داده ها میان شرکا (تبادل و پردازش اطلاعات فنی، سفارشات و;)
• جمع آوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرآیند منبع یابی و ارزیابی، انتخاب وتوسعه تامین کنندگان
• جمع آوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ; برای پیش بینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا
چنانچه پیداست، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تامین می تواند بر روی بسیاری از تصمیم گیری های داخلی بخش های مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع مالی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است.
ب- مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم های تولیدی (مانند صنعت خودرو)، موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را در بر می گیرد. این بخش که کلیه فعالیت های فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیت های حمل و نقل، انبارداری، زمان بندی تولید و; را شامل می شود، بخش به نسبت بزرگی از فعالیت های زنجیره تامین را به خود اختصاص می دهد. در واقع، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالانبوده بلکه محور فعالیت های زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات، ابزارهای پشتیبان آن جهت بهبود در فعالیت هایش هستند.
ج- مدیریت روابط : فاکتوری که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی می کند و ش
اید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفی بر همه زمینه های زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم های اطلاعاتی و تکنولوژی مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و می توانند در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند. اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تامین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و
توقعات و نتیجه رفتارهایی است که مابین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندد. علاوه بر این، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است، به گونه ای که شرکاء اعتماد متقابل به قابلیت ها و عملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت پایدار است (ریاضی، 1379).
پس به طور خلاصه، مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند عمده و اصلی مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک و مدیریت روابط است که در آن مدیریت روابط نقش مهم و موثری را در کل مدیریت زنجیره تامین و همچنین بهبود عملکرد آن بازی می کند و اساسا فاکتور رابطه عامل قوی و موثری در شکست ها و موفقیت های تجاری قبلی شرکا، تابه امروز، بوده است، به طوری که قرن بیست و یکم را عصر اتحادها نامیده اند (غضنفری و دیگران، 1380، صص22-20).
9- مدل توسعه اتحاد در مدیریت زنجیره تامین
مدلی است که چگونگی ایجاد و توسعه اتحادها را در زنجیره تامین و در سازمان های مختلف نشان می دهد. این مدل از تعدادی اجزای عمودی و افقی تشکیل شده است که اجزای عمودی آن عبارتند از:
• جزء فرآیند: شرح مختصری از گام های توسعه اتحاد است که مراحل مورد نیاز را برای شکل گیری، تکمیل و حفظ اتحاد نشان می دهند.
• جزء استراتژیک: آزمون می کند که چگونه انتظارات استراتژیک و ارزیابی های کارآمدی اتحاد، به عنوان پیشرفت های اتحاد از طریق گام های توسعه، تکامل می یابند.
• جزء عملیاتی: توسعه تحقیق، انتخاب معیارها و عملکرد استانداردها را به منظور مدیریت یک اتحاد توانمند، به بحث می نشیند.
در بین گام های افقی، ما باید گام های عمودی را که در برگیرنده گام های افقی موردنظرهستند، مدنظر قراردهیم. در هر گام عمودی، همان طور که از بالا به پایین حرکت می کنیم، مدیران باید جریانات عملیاتی و استراتژیکی را که بر هریک از گام های افقی توسعه زیر منطبق هستند، مدنظر قرار دهند که عبارتند از:
سطح اول: نیاز به شکل دهی یک اتحاد
بسیاری از شرکت ها به محض اینکه متوجه می شوند، به منظور بهبود عملکرد خود، نیازمند تغییر جدی در استراتژی های خود هستند و دست به شکل دهی نوعی اتحاد با دیگران می زنند. درک این موضوع که شرکت باید عملکرد خود را بهبود بخشد، از عوامل چندی نشات می گیرد که از آن جمله می توان به رقابت جهانی، انسجام صنعت ساختار توزیع کنندگان و کانال های عرضه و یا تغییرات تکنولوژی در آن شاخه خاص از صنعت اشاره کرد.
حتی گاهی مشکلات مربوط به کیفیت باعث می شود، مدیران شرکت ها دست به بازتعریف شایستگی های پایه ای خود بزنند و آن دسته از فرآیندهایی را که برای آنها مزیت نسبی در بر ندارد، به دیگران واگذار کنند. در پاره ای از اوقات بخش بازاریابی به دنبال توسعه سهم بازار ممکن است نیاز جدیدی را بیابد که بتواند آن را از طریق توسعه اتحاد با دیگران، پاسخ گوید.
سرآغاز هرگونه تغییری با آگاهی از مشکل مورد بحث شروع می شود، اما آگاهی از مشکل به تنهایی کفایت حل مشکل را از خود بروز نمی دهد، چرا که مدیران باید بدین درک نایل آیند که امکان بهبود سیستم وجود دارد. نکته مهم دیگر اینکه، هر نوع ارتباطی در زنجیره تامین، سطوحی از ریسک یا عدم اطمینان را در بر خواهد داشت. بنابراین به واسطه هرگونه تغییری در استراتژی، پتانسیل بهبودی باید ظاهر شود که قدرت توجیه این سطح از ریسک را داشته باشد.
سطح دو: پیگیری اتحاد
در جریان پیگیری اتحاد، سازمان ها، تعریف مشروحی از استراتژی های جدیدشان ارائه خواهند داد و تصمیمشان را به منظور پیگیری یک اتحاد مسالمت آمیز قطعی خواهند کرد. این امر زمینه های تحقیق به منظور کسب اطلاعات دقیق مرتبط با استراتژی های جدید و همچنین ارزیابی دقیقی از یک شریک بالقوه را در بر خواهد گرفت. اهداف اولیه و اصلی موردنظر در این سطح، به سرعت تحت بازبینی قرار گرفته و اهداف ثانوی به منظور تصحیح اهداف اولیه و تعیین سطح دسترسی خلق می شوند. در نهایت همین اهداف ثانوی به شناسایی مشخصات استراتژیک و عملیاتی که سازمان های درگیر در اتحاد به عنوان شرکای بالقوه اتحاد ملزم به کنترل و رعایت آنها هستند، کمک خواهد کرد.
از طرفی دیگر، فرآیند تعریف معیار انتخاب به سازمان ها اجازه می دهد که به شیوه مناسبی تعداد سازمان های طرف اتحاد را کاهش دهند. محققان در مطالعاتشان به این مهم دست یافتند که اکثر اتحادهای موفق زمانی اتفاق افتاده است که ارتباط بین شرکا در زمینه مواد، محصولات یا خدماتی توسعه داده شد که به طور استراتژیک برای هر دو شریک از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
اما اینکه شیوه ممیزی و انتخاب تامین کننده باید دارای چه خصوصیاتی باشند تا بتوان از طریق آن ها تامین کنندگان ناب را شناسایی و انتخاب کرد، از اهمیت شایانی برخوردار است. در کنکاش برای تعیین خصوصیات و ویژگی های معیارهای ممیزی موثر ارزیابی و انتخاب تامین کننده، فاکتورهای زیر از اهمیت بسزایی برخوردارند:
• جامع بودن: ملاحظه و مورد توجه قراردادن معیارها و طبقه بندی های مهم
• قابل فهم و درک بودن: به کارگیری سیستم های ارزش دهی مقداری
• سادگی ریاضیاتی: سهولت محاسباتی
• قابلیت اطمینان: سنجش یکسان و قابلیت درک عمیق و دقیق توسط ممیزان آموزش دیده
• انعطاف پذیر بودن: قابلیت به کارگیری در طول خریدهای مختلف.
فاکتورهای فوق، ویژگی های یک ممیزی مناسب را برای ممیزی و ارزیابی یک تامین کننده ارائه می دهند. اما برای توسعه چنین سیستمی، به یک فرآیند گام به گام به منظور ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامین کنندگان نیازمندیم تا بتوانیم توسط آن یک تامین کننده را ارزیابی، انتخاب و عملکردش را مورد بازبینی قرار دهیم. شکل4 ایجاد یک فرآیند گام به گام برای ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامین کنندگان را به تصویر کشیده است.
شکل4- ایجاد ممیزی ارزیابی و انتخاب اولیه تامین کننده (غضنفری و دیگران، 1380، ص23)
در ادامه، شرح مختصری از هر یک از مراحل شکل 2، برای تشریح فرآیند در هر مرحله ارائه می شود:
قدم اول- شناسایی معیارهای کلیدی به منظور ارزیابی تامین کننده: ارزیابی اولیه تامین کننده معمولاً شامل برخی از معیارهاست. برای مثال خریدار ممکن است ساختار هزینه، اجرای تحویل مورد انتظار، توانمندی فنی و فرآیندی، سیستم های کیفیت و توانمندی مدیریت تامین کننده را ارزیابی کند. در هر حال این معیارها، مهمترین ملاحظات خریدار را آشکار می سازند.
قدم دوم- وزن دهی به هر معیار ارزیابی: وزن ها، عموما اهمیت نسبی هر معیار را در ارزیابی منعکس می کنند. یک سیستم وزن دهی پویا در ارزیابی، انعطاف پذیری سیستم را افزایش می دهد.
قدم سوم- شناسایی و وزن دهی به زیرمعیارهای درون هر معیاری ارزیابی: تعیین زیرگروه ها و وزن دهی به آنها دارای اهمیت بسیاری است. خریدار چه وزنی را به هریک از این زیرگروه ها اختصاص می دهد؟ تعیین زیرگروه ها به ممیز اجازه می دهد تا به طور مستقیم روی مناطقی تمرکز کند که در فرآیند انتخاب تامین کننده بحرانی هستند.
قدم چهارم- تعریف متریک های ارزش دهی: این قدم به این مهم می پردازد که معنای هر ارزش درون یک معیار اجرایی چیست؟ برای مثال، در یک مقیاس 5 واحدی، تفاوت میان 3، 4 و 5 کدام است؟
5 : عالی (شدیداً فراتر از انتظار است).
4 : خوب (فراتر از انتظار می باشد).
3 : متوسط (در حد کفایت است).
2 : مساعد (برخی از انتظارات برآورده می شوند).
1 : ضعیف (هیچ کدام از انتظارات برآورده نمی شوند).
باید توجه شود که یک سیستم ارزش دهی مبهم، ممکن است باعث شود تا کاربران مختلف به ارزیابی های مختلفی دست یابند.
قدم پنجم- ارزیابی مستقیم تامین کنندگان: یک تیم چند تخصصی کار ارزیابی را انجام می دهد. خریداران مهلتی را مقرر می کنند تا هر تامین کننده اسنادی را که برای حمایت از خود در ارزیابی اولیه اش مورد نیاز است، آماده سازد. اگر تجربه قبلی در خرید موجودنباشد، خریدار ممکن است نیازمند سندی برای اثبات توانایی اجرای تولید کنند. در خاتمه خریدار می تواند تامین کنندگان را مقایسه کرده و تامین کنندگان با امتیاز بالاتر را انتخاب و قرارداد خرید را بین چندین تامین کننده بر اساس نتایج ارزیابی تقسیم کند. تامین کنندگانی که حداقل نیازمندی های اجرایی قابل قبول را دارند، قابل پذیرش هستند. این تعداد لازم است تا حداقل ارزش کل یا حداقل امتیاز را در درون هر زیرگروه برآورده سازند.
خریدار باید به تامین کننده ای که در کسب حداقل امتیاز با شکست مواجه می شود، توجه کرده و نکات نیازمند بهبود را به وی متذکر شود. در برخی شرایط، مدیر خرید ممکن است منابعی را برای کمک به تامین کننده گسیل دارد که شامل آموزش، فرستادن مهندسان برای رفع مشکلات و سرمایه گذاری مستقیم باشد. برای مثال، اگر تامین کننده، فاقدتوانایی تحویل مورد انتظار باشد، ممیز باید تصمیم بگیرد که اگر قابل اصلاح است، اصلاح شود. ذکر این نکته در اینجا لازم است که ممیزی، تنها ابزاری برای تصمیم گیری است.


تحقیق حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی فایل ورد (word) دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی فایل ورد (word) :
حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی
(حدود تا حدود هجری قمری)، شاعر حماسهسرای ایرانی و گوینده شاهنامه فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانیترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگترین شاعران فارسیگو دانستهاند.
زندگی
در مورد زندگی فردوسی افسانههای فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرنهای اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامهخوانها مجبور شدهاند برای زندگی او که مورد پرسشهای کنجکاوانه مردم قرار داشته است، داستانهایی سرِهم کنند
تولد
بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.
استدلالی که منجر به استنباط سال شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال قمری میدانند:
بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت نوانتر شدم چون جوانی گذشت
[...]
فریدون بیداردل زنده شد زمین و زمان پیش او بنده شد
و از این که فردوسی در سال پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه میگیرند او در حدود سال متولد شده است.
تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که درباره فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کردهاند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمیدانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.
نام او را منابع قدیمیتر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشتهاند و منابع جدیدتر از جمله مقدمه بایسنغری (که اکثر محققان آن را بیارزش میدانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بیبنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسیشناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کمارزشتر نامهای دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کردهاند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمه بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکره الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسه ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقبهایی که به «الدین» پایان مییافتهاند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن میداند.
کودکی و تحصیل
پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانیتبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ، ص ) که میتوان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانواده فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه میتوان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبانهای عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر میرسد که فردوسی با فلسفه یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ، ص ).


تحقیق ارزیابی کارآیی بازار رهن ایران فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق ارزیابی کارآیی بازار رهن ایران فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق ارزیابی کارآیی بازار رهن ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق ارزیابی کارآیی بازار رهن ایران فایل ورد (word) :
کارآیی بازارهای مالی
بازار های مالی بازارهایی هستند که در آنها اوراق بهادار مثل شرکت ها، اوراق قرضه، پول و اسنادی از این دست مورد معامله قرار میگیرند. هر کدام ازاین اوراق دارای خصوصیات و ویژگی هایی هستند. خود بازارها نیز از آنجا که باید دارای جذبه کافی خریداران و فروشندگان در بازار و باشند باید ویژگی هایی داشته باشند. اساساً می توان بازارهایی مالی را به دو بخش بازارهای سرمایه و پول تقسیم بندی کرد. که به نحوه استفاده از این بازارها اشاره دارد. در بازارهای سرمایه، خرید و فروش اوراق بهادار دست اول که در آنها هدف تامین سرمایه برای شرکت در حال تاسیس است، در جریان است. طبیعتاً سهام و اوراق قرضه ای که شرکت ها برای تامین سرمایه خویش منتظر می سازند در این بازارها برای بار اول عرضه می شوند اما بازار دست دومی نیز در داخل بازارهای سرمایه در جریان است که خرید و فروش های بعدی اوراق بهادار در آن انجام می پذیرند. انباردار بورس عمدتاص دست دوم است.
بازار پول شکل دیگری دارد. در این بازار از صحبت از اعتبار کوتاه مدت است، یعنی منابع مالی در قالب و امهای مختلف برای مدت زمان های کوتاه اغلب برای مدت کمتر از یک سال وام داده می شوند. مهمترین وظیفه بازار پول تامین سرمایه در گردش موسسات اقتصادی است.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]