تحقیق ارسن ولز فایل ورد (word) دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق ارسن ولز فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق ارسن ولز فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق ارسن ولز فایل ورد (word) :
ارسن وِلز
در سال 1939، سالی که فرانسه به اشغال نازیها درآمد و اروپا در گرداب جنگ فروافتاد، یک کارگران جوان آمریکایی فیلمی ساخت که ماهیت سینما را دگرگون کرد. اُرسُن وِلز 6 مارس 1915، در کنوشاویسکانسین، در خانوادهای موفق و خوشفکر که هنر و تکنولوژی در آن موروثی بود متولد شد. پدرش، ریچارد هدولز، مخترع، صنعتگر و هتلدار بود؛ مادرش، بئاترین آیوزولز، پیانیستی خوشنام بود. از همان زمان طفولیت ولز، محیط خانوادگیاش محل رفت و آمد هنرمندان و روشنفکران، بازیگران، نقاشان، نویسندگان، موسیقدانان بود که با والدینش روابطی دوستانه داشتند. ارسن ولز در24سالگی تجربه گستردهای در تأتر و نمایشهای رادیویی پشت سرگذاشت ولز چند فیلم کوتاه در ارتباط با نمایشهای تئاتر خود (از جمله جانسنِ پر دردسر، 1938) نیز ساخته بود، اما هرگز صحنهی مجهز به صدا را به چشم ندیده بود. بنا بود نخستین فیلم بلند این قرارداد اقتباسی از رمان دلِ تاریکی اثر جوزف کانراد باشد، و ولز قصد داشت در آن از دوربین ذهنیِ نقطه دید یک راوی (که دوربین نیز در داستان نقش دارد) استفاده کند، اما به علت مشکلات فنی، هزینهی بالاتر از برآورد و مشکلات دیگر، از جمله آغاز جنگ در اروپا و ممنوعالفیلم شدن بازیگرِ زنِ آن، ساختن این فیلم به تعویق افتاد. لذا ولز فیلمنامهیی را که خود با همکاری هرمن ج. منکیه ویچ (1953-1898) دربارهی زندگی و شخصیت مردی بزرگ و اهل عمل نوشته بود، به دست گرفت. در فیلمنامهی اولیهی ولز – منکیه ویچ نام فیلم امریکایی بود، اما درهنگام تقطیع فیلنامه (دکوپاژ) به همشهری کِین (1941) تغییر کرد: زندگینامهیی رمزآمیز از نیرومندترین ناشر مطبوعاتی امریکا، ویلیام راندلف هرست.
همشهری کین
ولز ادعا کرده است که تنها کارآموزیِ او برای ساختن همشهری کین این بود که فیلم دلیجان (1939) جان فورد را چهل بار دید. او تنها به تأثیر فورد اشاره کرده است، اما باید دانست که ولز در سنتهای مهم سینمای اروپا، بویژه اکسپرسیونیسم و کامرشپیلفیلمِ آلمان و واقعگرایی شاعرانهی سینمای فرانسه غوطه خورد بود. از سویی ایجازِروایی همشهری کین مدیون جان فورد، بافت بصری آن بشدت وامدار نورپردازی ضدنور فریتس لانگ، دوربین سیال مورنائو میزانسن باروک فن استرنبرگ، و وضوح عمیق در نزد ژان رنوار است؛ از سوی دیگر از همکاران برجستهیی چون منکیه ویچ، بازیگران تئاتر مرکوری، موسیقی برنارد هرمن، تدوین رابرت وایز و طراحی منحصر به فرد پری فرگوسن برخوردار بوده است. اما مهمترین امتیاز ولز در همشهری کین برخوردداری از فیلمبردار برجستهیی چون گرگ تولند (1948-1904) بوده است. تولند در دههی 1930 به عنوان فیلمبردار شهرت بیمانندی در هالیوود به دست آورده بود و با شیوههایی چون فیلمبرداری با وضوح عمیق در دکورهای سقفدار، در فیلمهای بلندیهای بادگیر(ویلیام وایلر، 1939، که برایش جایزهی اسکار به ارمغان آورد)؛ خوشههای خشم (جان فورد، 1940) و سفرطولانی به خانه (جان فورد، 1940) تجربه کرده بود. ولز (به همراه منکیه ویچ) طرح همشهری کین را با تکنیک رجعت به گذشتههایی مکرر در نظر گرفته بود، طرحی که در آن شخصیتهای فیلم یکیک ارتباط خود را با مردی بزرگ (کین، که خود ولز نقش او را ایفا میکند)، پس از مرگش به خاطر میآورند. دراین فیلم ولز برآن است تا داستان را به صورتی شاعرانه از تصویری به تصویر دیگر، شبیه به فرایند تداعی درنزد انسان، روایت کند. بنابراین برای ایجاد تکان در بیننده برشهای مستقیم زده و اغلب نقاط عطف را از طریق درنگ در انتهای نما و دیزالوهای داخل دوربین اعمال کرده است. مهمتر آن که این فیلم به صورت سلسله نماهایی طولانی یا نما – فصلهایی ساختار داده شده که با وسواس تمام در عمق ترکیب یافتهاند تا در صحنههای عمدهی دراماتیک نیاز کمتری به برشروایی باشد.
مقاله رفتار مناسب با کودک فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله رفتار مناسب با کودک فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله رفتار مناسب با کودک فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله رفتار مناسب با کودک فایل ورد (word) :
رفتار مناسب با کودک
تصور کودک بدون مشکل امکان ندارد. لذا هر خانواده ای باید بتواند رفتار مناسب و شایسته را با فرزندان خود داشته باشد.البته والدین امروزی توجه کافی را به تعلیم و تربیت فرزندان خود د اشته و مسائل کودکان نیزهم قابل فهم و هم قابل درمان است.
ضمنا انتظار می رود همگان بدانند که همه افراد یکجور نیستند و موقعیتها نیز منحصر به فرد است. پس یک راه حل قطعی ومستقل وجود ندارد. راه حلی که یک روز در مورد کودکی موثر است ممکنست فردا بی تاثیر باشد و یا روشی که در مواجهه با یک کودک جواب می دهد
شاید با کودکی دیگر بی فایده باشد. پس می توان فهمید که در ارتباط با مشکل یک کودکی اگر پیشرفتی مشاهده شد کودک را باید تحسین نمود و در غیر این صورت باید روشهای دیگر را آزمود. همچنین باید توجه داشت که در انتخاب هر روش نباید درکوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی را داشت. وانتخاب اهداف هم باید متناسب با سن،شخصیت،تواناییها، جنس و میزان رشد عقلی کودک باشد.
و به هر حال…..
مراحلی که بهتر است از ابتدای مواجهه کودک با مشکل تا به آخرین مرحله از حل مشکل بدان توجه وعمل نمود را می توان به صورت زیر بیان کرد:
-ابتدا مشکل را تشریح کنید- رفتارهایی را که می خواهید تغییر دهید دقیقا مشخص کنید. رفتار کودک را تجزیه و تحلیل و آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید.
می توانید روی برگی و در یک ستون،رفتارها یا عادتهای خاصی را که دوست دارید کودکتان کمتر آنها را انجام دهد بنویسید ودر ستون مقابل رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزنداتان انها را در بیشتر مواقع انجام دهد.
-در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید- از هر ستون فقط یک مشکل را در نظر بگیرید نه همه و یا بیشتر آنها راه این یک مشکلی را که نظر گرفته اید بهتر است کم اهمیت ترین باشد که سریعا می توان آن را حل نمود تا در شروع احساس موفقیت کنید.
هر تغییر در فرزند شما نیز تاثیر کلی وموفقیت آمیزی را در مسیر تربیت صحیح ایجاد خواهد کرد. به همین ترتیب و بتدریج به بقیه موارد می رسید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.
-سخت نگیرید- تغییرات در کودک وبزرگسال نه در یک شب بلکه به آرامی ومرحله به مرحله ایجاد می شود مثال کودک دقایق بیشتری را صرف درس خواند می کند. یا احساس خوبی در رفتن به مدرسه دارد و یا کارهای خود را خود انجام میدهد. این نشانه یک پیشرفت واقعی است که هم برای والدین هم برای کودک مفید است.
-هماهنگ و ثابت قدم باشید- موفقیت شما در تغییر رفتارهای فرزنداتان نیازمندهماهنگی وثابت قدمی است. در مورد چیزی که می گوئید جدی باشید، چیزی را بگوئید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می گوئید. والدین هر دو در مورد مشکل و راه حل قبل ازدست زدن به هر کاری باید اتفاق نظر داشته باشند و بعلاوه اگر با افراد دیگر مرتبط با کودک مثل پرستار کودک،معلم او یا سایر اعضا خانواده و هر فرد دیگری نیز که بطور منظم با کودک ارتباط دارند هماهنگ باشید نتیجه کار شما بهتر خواهد بود. همیشه یک راه حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دستیابی به نتیجه دلخواه را داشته باشید.
معمولا والدین خیلی زود خسته می شوند و بچه ها این را میدانندواگر والدین مقاوم واستوار نباشند، بچه ها به خواسته های آنها احترام نمی گذارند و خود را موظف به انجام آنها نمی دانند چون مطمئن هستند که با کمی گریه واندکی سماجت به هدفشان می رسند.
پس وقتی شما تصمیم خود را در مورد اینکه چگونه با یک مشکل روبرو شوید گرفتید تردید به خود راه ندهید. مثال وقتی کودک شما به خرید شکلات مورد نظر خود از سوپر مارکت اصرار و بدخلقی می کند بعد از چند روز مقاومت شما در استفاده از یک روش مقابله ای، از کمتر شدن عصبانتیهای فرزندتان متعجب خواهید شد. در این صورت ادامه دادن راه برایتان آسانتر خواهد بود.در صورتی که راه انتخاب شده پاسخ نداد یکی دیگر از روشهای پیشنهادی را میتوانید به کار ببرید.
– با دید مثبت به رفتار کودک نگاه کنید- سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. به جز رفتارهایی که شما را آزرده ومایوس می کنند. پس در حالی که روی یک رفتار ناپسند او کار می کنید و در حال اصلاح آن هستید به او اطمینان دهید که دوستش دارید و به او احترام می گذارید. هرگز تحسین را بخصوص در مورد کودکان کم ارزش نپندارید.
-بگذارید بچه ها بدانند منتظر چه باید باشند- در مورد رفتاری که می خواهید آن را تغییر دهید و در مورد راه حلهایی که مدنظر قرار میدهید در پی یک فرصت مناسب باشید تا به کودک توضیح دهید چه اتفاقی قرار است بیفتد. آن را به سادگی تشریح کنید.
گفتن کلمات و مفاهیمی به کودک از جمله اینکه سعی کن مسئولیت پذیر باشی ،خوش خلق باش،پسر خوبی باش و… معنای خاص را برای کودک تفهیم نمی کند. باید به کودک بگوئید که دقیقا چه می خواهید بکنید و چه انتظاری از او دارید.
اهداف کلی خود را آشکار نکنید ولی با حالتی دوستانه از محبت وعاری از هر گونه تهدید، اجازه دهید هدفی را که هر دو برای رسیدن به آن کار می کنید بداند. براساس سن کودک و اهمیت مشکل می توانید از واگذاری دوست داشتینهای کودک به او مثل جایزه هم استفاده کنید.
-بیشتر از تایید کردن استفاده کنید تا از تنبیه کردن- اگر کودک شما با انجام رفتاری به شما نگاه می کند تا بداندعملی را که انجام می دهد درست است یا نه. در صورت خوب بودن یا اشکال نداشتن بهتر است بگوئیم «درسته یا خوبه». در صورتی که رفتارش غلط یا خطرناک باشد بهتر است قاطعانه بگوئیم «نه».همیشه سعی کنید با هدف مطمئن از فکر و تصمیم خود سخن بگوئید. گفته های خودرا جدی بگیرید و آنها را رها نکنید.
همیشه سعی کنید دیدی مثبت به فرزندتان داشته و بعد در تربیت او اقدام کنید و چنانچه کاری موافق میل شما انجام داد رضایت خودتان را به کودک ابراز کنید. حال اگر در شرایط خاصی بخواهید نارضایتی خود را از رفتار کودک نشان دهید اطمینان داشته باشید تاثیر رفتار عدم رضایت شما به مراتب بیشتر از زمانی خواهد بود که کودک بخاطر رفتارهای خوب خود تشویق نشده باشد.
-چگونه تحسین کنیم- صحیح نیست که فقط به رفتارهای نادرست کودک توجه کنیم واعمال درست آنها را نادیده بگیریم باید بدیهی تلقی کنیم ووقتی هم اشکالی در رفتار آنها رخ داد همه اشتباهاتشان را به رخشان بکشیم. انتقاد همراه با کمی ستایش نتایج بهتری به بار می آورد.کودک شما نیازمند توجه شماست و اوسعی می کند این توجه را به هر طریقی بدست آورد.
اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنید،در مقابل رفتارهای خوب بیشتری دریافت خواهید کرد زیرا کودک با رفتارهای مثبت خود سعی در جلب توجه شما خواهد داشت. اگر شما (والدین) به تشویق و تحسین کودکتان عادت ندارید شاید انجام آن برای اولین بار دشوار باشد. اما هر چه بیشتر آن را انجام دهید برایتان طبیعی تر و آسانتر خواهد بود و بزودی تاثیر قدرتمند تعریف وتمجید را دررفتار کودک خود خواهید دید.
-هنگام تحسین به توصیه های زیر عمل کنید تا نتیجه بهتری بگیرید:
• رفتار مشخصی از کودک را تحسین کنید نه شخصیت کلی او را. پس از کلماتی مثل دختر خوب یا پسر خوب استفاده نکنید بلکه گفتن این جمله که این کارتو صحیح یا عالی است مناسب خواهد بود.
• از تحسینهای ویژه استفاده کنید. یعین جملات مناسبی را فقط درجهت تایید رفتار خاص کودک بگوئید.
• هر پیشرفتی را تحسین کنید. حتی اگر بعد از بازی کردن با یک اسباب بازی آن را برداشته وسرجای خودبگذارید.
• بطور مناسب ومقتضی تحسین کنید. یعنی سن کودک واخلاق او و نیازهای او را مثل در آغوش گرفتن ،بوسیدن، لبخند زدن ،چشمک زدن، گفتن کلمه یا جمله مناسب و تحسین برانگیز و بازی کردن را مدنظر قرار دهید و در عین حال از گفتن جملات تکراری یا انجام رفتار تکراری تشویق کننده بپرهیزید.
• بلافاصله تحسین کنید.
• تحسین را با علاقه بی قید وشرط بیامیزید. به کودک نشان دهید که حتی وقتی در حال بررسی رفتارش نیستید باز به او ارزش قائلید، بدون قید وشرط دوستش میدارید، بغلش کنید ، به او توجه کنید ، به حرفهایش گوش دهید، برایش ارزش قائل شوید و به او اطمینان بدهید که لازم نیست برای بدست آوردن علاقه شما نگران باشد چون در همه حال وهمیشه از آن برخوردار است.
-چگونه نادیده بگیریم- یک راه برای برطرف کردن رفتارهای آزاردهنده خاص آن است که آنها را به سادگی نادیده بگیریم. با نادیده گرفتن برخی کارها فکر نکنید که در واقع کاری برای بهبود وضعیت انجام نمی دهید بلکه با نادیده گرفتن بطور حساب شده و مداوم در مورد بعضی از کارها به نتایج حیرت آوری در مورد ترک آن رفتارها می رسید. نادیده گرفتن سنجیده، هنر نادیده گرفتن رفتارهایی است که دوستشان ندارید.
قبل از به کار بردن این راهبرد (استراتژی) باید رفتارها را طبقه بندی کنید. سپس ببینید کدامیک را میتوانید نادیده بگیرید وروشن است نمی توان اعمال خطرناکی مثل دویدن به سمت خیابان ،گاز گرفتن ،کتک زدن و… را به سادگی نادیده گرفت.
به راهنماییهای زیر در مورد این روش توجه کنید:
تصمیم بگیرید که چه رفتاری را میتوانید نادیده بگیرید و چه رفتاری را نمی توانید. آیا این رفتاری است که می توانید،مجبورید، آیا می خواهید نادیده بگیرید؟ آیا این رفتار برای کودک یا فرد دیگری خطرناکت تر است و یا احتمال زیان مالی دارد؟ کاری را که نمی توانید به پایان ببرید، هیچگاه ، شروع نکنید. اگر فکر می کنید که قادر به نادیده گرفتن یک رفتار برای مدت طولانی نیستید
پس هیچگاه شروع نکنید زیرا در غیر این صورت رفتارها نتیجه ی بدتری خواهند داشت:
اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار از روش نادیده گرفتن استفاده کنید به هیچ وجه به آن واکنش کلامی –یا غیرکلامی نشان ندهید.
انتظار داشته باشید تا رفتارها قبل از بهتر شدن بدتر شوند. چون با اولین اقدام بی توجهی به رفتار ناشایست کودک ، او تمام سعی خودرا می کند تا توجه قبلی شما را مجددا بدست آورد.لذا بر شدت رفتار خود می افزاید ولی شما نباید تسلیم شوید.
او پس از آنکه بی توجهی مداوم شما را در مورد رفتار خود تجربه کرد روزبه روز از شدت رفتارش کاسته خواهد شد مثل زمانیکه اصرار بر خرید چیزی دارد واگر شما آن را نخرید او گریه خواهد کرد.بعد از بی توجهی شما به گریه او ابتدا او بر شدت گریه اش می افزاید وسپس در دفعات بعدی گریه او روز به روز کمتر خواهد شد.
مقاله بررسی رغبتهای شغل دانشآموزان دختر ناشنوا و عادی فایل ورد (word) دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی رغبتهای شغل دانشآموزان دختر ناشنوا و عادی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله بررسی رغبتهای شغل دانشآموزان دختر ناشنوا و عادی فایل ورد (word)
چکیده تحقیق
فصل اول:
مقدمه
بیان مسئله
فرضیه تحقیق
هدف تحقیق
فایده و اهمیت تحقیق
ضرورت اجرای تحقیق
عوارض مشکل مورد تحقیق
تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق
فصل دوم:
تاریخ تعلیم و تربیت کرولالها در جهان و ایران
روشهای آموزش و پرورش دانشآموزان ناشنوا
تشریح و فیزیولوژی دستگاه شنوایی
نظریههای مختلف در رشد زبان
تئوری مربوط به رغبت
پیشینه تحقیق
فصل سوم:
جامعه تحقیق
نمونه تحقیق
روش نمونهبرداری
ابزار تحقیق
اعتبار یا پایایی تست
روایی
قصل چهارم
محاسبات آماری
جدول توزیع فراوانی سئوالات(21-1)
فصل پنجم:
خلاصه یک تا چهار
پیشنهادات و محدودیتهای تحقیق
منابع تحقیق
پرسشنامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله بررسی رغبتهای شغل دانشآموزان دختر ناشنوا و عادی فایل ورد (word)
1- ستجان، روشهای تحقیق در علوم تربیتی ورفتاری ترجمه حسن پاشا شریفی – دکتر نرگس طالقانی- انتشارات رشد پائیز
2- پاکزاد محمود – هیاهو در دنیای سکوت – انتشارات کانون کرولالها ایران شهریور
3- ثنایی- باقر، رواندرمانی و مشاوره گروهی – انتشارات چهر
4- رویس موریس- پیرنهانری- تفاوتهای فردی ترجمه دکتر سهرودی . انتشارات علمی آبان
5- شریفی، پاشا- اصول روانسنجی و روان آزمایی – انتشارات رشد
6- شفیعآبادی- عبدالله راهنمایی شغلی و حرفهای انتشارات رشد
7- میلانیفر، بهروز- روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی انتشارات فومس مهرماه
8- نیکزاد. محمود زمینه راهنمایی و مشاهده ازتعلیم و تربیت سازمان انتشارات کیهان تابستان
9- هالان کافمن- کودکان استثنایی- ترجمه مجتبی جوادیان انتشارات آستان قدس رضوی
چکیده تحقیق
بعضی از افراد درانتخاب شغل تسلیم حوادث میشوند و برخی بدون نقشه و فکر تحت تأثیر اعضای فامیل، شغلی راانتخاب میکنند که با خصوصیات فردی آنها منطبق نیست برخی از مردم نیز تحت تأثیر ارزشهای اجتماعی بدون درنظر گرفتن خصوصیات روانی و طرح نقشه خاص شغل خود را انتخاب میکنند
بطور کلی هدف از این پژوهش مقایسه و برسی رغبتها و گرایشات شغلی بین دانشآموزان دبیرستانی عادی و ناشنوا میباشد. اهمیت این پژوهش از آن جهت است که با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و گرایشات مختلف افراد بتوان ملاکهایی را که برای هر فرد در هر کشور و با هر فرهنگی مهم میباشد تعیین نمود
فرض صفر در این تحقیق این است که تفاوتی بین رغبتهای شغلی دانشآموزان عادی و ناشنوا وجودندارد جامعه تحقیق در این پژوهش شامل دانشآموزان دختر عادی ناشنوا دبیرستانی میباشد و نمونه تحقیق شامل 50 نفر عادی و 5 نفر ناشنوا میباشد
روش نمونهبرداری به صورت نمونهبرداری کومهای یا دردسترس است که بدلیل راحتی و در دسترس بودن دانشآموزان از این روش استفاده میگردد
ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه ارزش شغلی سوپر میباشد پس از اجرای آزمون از آزمودنیها برای مقایسه و بررسی دو گروه عادی و ناشنوا از محاسبات آماری و آزمون در مجذور خی استفاده میگردد فرص صفر در این آزمون بیان میکندکه یک متغیر از متغیر دیگری تأثیر نمیپذیرد و یا تفاوتی با آن ندارد پس از اجرای آزمون بر تکتک پرسشهای این پرسشنامه نتیجه بدین شرح بدست میآید
دانشآموزان عادی و ناشنوا در موارد زیر با هم متفاوتند:
1- ضرورت داشتن ابتکار و خلاقیت برای حل مشکلات شغلی
2- امکان پیشرفت در شغل
3- پرداختن به شغلی که به قدرت هنری نیاز دارد
4- دائمی بودن شغل
5- پرداختن به شغلی که به توانایی ذهنی نیاز دارد
در سایر موارد ملاکهای پرسشنامه دانشآموزان عادی و ناشنوا یکسان بوده و هیچ تفاوتی مشاهده نگردید
مقدمه
یکی از عوامل مهم تحول و نوسازی جامعه آموزش و پرورش میباشد بسیاری از صاحب نظران امور تربیتی با این سؤال مواجه هستند که چگونه میتوان روندهای فرسوده آموزشی را تغییر داده نطام آموزش و پرورش را بهبود بخشید. نظام تربیتی در تغییر رفتار و هدایت نسل جوان همواره با آینده سروکار دارد بطوریکه هر چه دورانهای آینده در نظر برنامه نویسان و مربیان آموزش و پرورش روشنتر باشد فعلایتهای تربیتی و با کیفیت بهتر انجام گرفته و نتیجه مطلوبتری بدست میدهد به همین جهت در جهان کنونی هیچ کشوری نیست که در زمینه آموزش و پرورش به مطالعه نیازمندیها و ارزشهای انسانی در آینده نپردازد وکورکورانه یا بر اساس نیازها و ارزشهای رایج زمان به تنظیم برنامههای آموزشی دست بزند
بطورکلی روشهای جدید تعلیم و تربیت مطالعه واقعیتها را در اطراف موضوعانی که برای شاگردان جالب است سازمان میدهد هدف این روشها تربیت به مهمترین وجه ممکن است این نوع تربیت تنها متضمن آنچه که تدریس میشود نیست بلکه شامل چگونگی توجه به علاقه و جلب علاقه دانشآموزان به درس خواندن نیز میباشد. مقصود این نیست که مهمترین و با استعدادترین شاگردان از آموزش استفاده کنند بلکه برنامه باید با توجه به آمادگیهای فردفرد شاگردان تنظیم گردد تا همه بتوانند و از آن بهره بگیرند. برنامه آموش باید بنجوی تنظیم گردد که در عین حال که شاگردان را از آموزش برخورد در نماید علاقه به یادگیری را نیز در آنان تقویت کند
بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت استدلال میکنند که اگر دانشآموزان براساس علاقه خود آموزش ببینند و رشته تحصیلی را با توجه به علاقه خود انتخاب کنند موفقیت بیشتری کسب میکنند و به این ترتیب از اتلاف وقت و نیروی آنان جلوگیری خواهد شد. به این منظور شناسایی علائق دانشآموزان امری ضروری است شناخت علائق یکی از جنبههای مهم برای درک موقعیتهای یادگیری شاگردان است و یکی از موقعیتهای یادگیری پیشرفت تحصیلی است
دانش مربوط به علائق شاگرد برای مربی اهمیت زیاد دارد چون از طرفی شاگرد را بهتر میشناسد و سطح دانش او را براساس این شناسایی بالاتر میبرد واز طرف دیگر او را با رشتههای تحصیلی مشاغل و حرفههای مختلف آشنا میکند به این ترتیب مربی هم به جنبه فردی – احساسی و هم جنبه تحصیلی – حرفهای شاگرد توجه میکند از سوی دیگر رشد سریع تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و فنی قرون اخیر. تحولات ژرفی را در زمینههای اجتماعی و اقتصادی پدید آورده است. در مملکت ما نیز این تحولات و تغییرات در تمام شئون زندگی اثر گذاشته و امکانات تازهای را سبب گشته است
روی همین اصل افراد به انتخاب بجا و سنجیده شغل آیندهشان براساس علائق و استعدادهای خود توجه بیشتری مبذول میدارند تا علاوه بر تأمین آیندهای بهتر و بهرهمندی هر چه بیشتر از امکانات یاد شده بتوانند اوقات کار خود را به صورتی مطبوع و دلپذیر درآورند
در عصر تکنولوژی و صنعت آموزش و پرورش باتربیت نیروی کارآمد میتواند پیروزیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نصیب ملت نماید
رشد سریع تکنولوژی آموزش و پرورش را نیازمند گسترش کمی و کیفی مینماید و برنامههای قالبی و محدود دیگر قادر به همگامی با سرعت مضاعف تکنولوژی نخواهد بود. در زندگی و تمدن مبتنی بر کشاورزی و دامداری سرنوشت شغلی هر فرد معلوم بود و معمولاً شغل پدر را فرزندان به ارث میبرند در چنین شرایطی نه سنجش علافه مطرح بود و نه در نظرگرفتن استعداد و نه راهنمایی شغلی، ولی در عصر حاضرمسأله به این سادگی نیست فرصتهای شغلی فراوان و گوناگون و وجود حالت تردیدزا و سرگردانی جهت انتخاب شغل و کوشش برای بکار گماردن بهترین فرد برای هر شغل لزوم توجه به علائق و خصوصیات و استعدادهای افراد برای انتخاب یک شغل متناسب بیشتر از هر زمانی جلوهگری میکند
بیان مسأله:
امروزه آموزش و پرورش هر کشوری سعی در پرورش و بارآوردن افرادی دارد که بتواند با سیستم جامعه و همچنین با توجه به علاقه و رغبت خود کار مورد علاقهشان را پیدا کرده و بعنوان فرد مطلوب در جامعه فعالیت نمایند. این امر در جهان در حدود سال 1914 . م شروع شده است. از طرف دیگر آموزش و پرورش ناشنوایان حدود چهارصد سال و در ایران حدود هفتاد سال سابقه دارد. اما هنوز آموزش و پروش نتوانسته پاسخگوی بسیاری از سؤالات گروه علیالخصوص در زمینه راهنمایی شغلی و حرفهای هنوز سئوالات زیادی بدون پاسخ ماندهاند
توجه به رغبتهای کودکان از زمان تحول درآموزش و پرورش ایجاد گشته و با جایگزینی آموزش و پرورش فعال این توجهات روزبه روز بیشتر میشود
قابل ذکر است که براساس تعریف ارائه شده در فرهنگ عمید رغبت عبارتست از: خواستن، میل داشتن، دوست داشتن، علاقه، میل، اراده و آرزو. همچنین در فرهنگ لغت وبستر رغبت عبارتست از: تحریکی احساساتی که با توجه به علاقه نسبت به چیزی توأم باشد رغبت زمانی ایجاد میشود که انسان چیزی را دوست بدارد و آن شئی را مورد توجه قرار دهد و مشاهده کند یا درباره آن چیز بیاندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد بعبارت دیگر میتوان گفت که رغبتها همان ترجیح و دوست داشتنیهای انسان است در لحظه معینی از زمان
با توجه به اینکه در این تحقیق انواع ناشنواها بطور جداگانه مورد بررسی قرار نگرفتهاند بنابراین بادی گفت که: ناشنوا فردی است که بنابر عللی و با درجات مختلفی از جس شنوایی خود محروم شده و هم اکنون در مدارس مخصوص ناشنوایان تحصیل میکند
در کشور ما این مسأله یعنی توحه به رغبتهای کودکان و جایگزینی آموزشی و پرورشی فعال. هنوز در مدارس عادی کمتر بچشم میخورد و در جامعه محدود ناشنوایان نیز این امر هنوز مورد توجه قرارگرفته است. به جهت روشن نمودن یکی از این سئوالات دست به تحقیق زده میشود و طی آن یک آزمون( پرسشنامه شغلی) بین کودکان ناشنوا و افراد عادی اجرا میگردد
در این تحقیق میخواهیم روشن کنیم که آیا
» بین رغبتهای شغلی دانشآموزان عادی و دانشآموزان ناشنوا تفاوتی وجود دارد؟«
فرضیه تحقیق:
رغبتهای شغلی دانشآموزان ناشنوا با رغبتهای دانشآموزان شنوا متفاوت نیست.( عدم تفاوت)
هدف تحقیق:
هدف تحقیق اولاً: انجام کاری عملی است تا بتواند یافتهای بر یافتههای دیگر بیافزاید
ثانیاً: میتواند کاربردی برای والدین و مربیان و دستاندرکاران نظام آموزش و پرورش این کودکان داشته باشد. تحقیق حاضر میتواند مربیان و مسئولین امر را از اهمیت و تأثیر ناشنوایی بررغبتهای شغلی این کودکان آگاه ساخته و روشهای مناسب جهت راهنمایی و ارائه راهحلهای مناسب را به دست دهد. نکته قابل توحه در تحقیق حاضر یافتن نظام آموزشی و تعلیمی مناسب بمنظور فراهم آوردن زمینههای مساعد در جهت برگزیدن شغلی منانسبشان است
فایده و اهمیت تحقیق:
این تحقیق از آن جهت دارای اهمیت است که با در نظرگرفتن تفاوتهای فردی و تمایلات و گرایشات مختلفی که در هر فرد وجود دارد و اینکه این گرایشان در اثر عوامل مختلف وراثت و محیط و نقایص عضوی و فرهنگ و شیوههای تربیتی خاص موجود در خانوادهها که ممکن است متفاوت باشد تمایلات و گرایشات مختلف در انتخاب شغل نیز در انواع مختلف انسانها متفاوت است
این مسأله بخصوص در مورد دو جنس زن و مرد یا دو گروه انسان عادی و ناهنجار بطور قابل ملاحظهای مشهود است. علم به این مسأله و آگاهی از این تفاوتها. افراد، بخصوص جوانان جامعه ما را در دسترس پیدا کردن به شغل مناسب و خودکفایی یاری میدهد مربیان آموزشی و همچنین اولیاء نوجوانان با آگاهی به این مسائل میتوانند نوجوانان خود را از این مشکل بزرگ یعنی انتخاب شغل مناسبتر رهایی بخشد. چون وجود نقایص عضوی میتواند سدراهی برای رسیدن به بعضی از مشاغل از قبیل مشاغلی که با چشم در ارتباط است در افراد نابینا و یا مشاغلی که در ارتباط با کلام یا شنوایی میباشد در افراد ناشنوا باشد. پس با علم و آگاهی به این مسائل و مشکلات و اینکه هر فرد با توجه به امکانات و ویژگیهای شخصیتی و روانی که دارد بهتر است چه شغلی را انتخاب نماید من این موضوع را انتخاب کردم تا شاید بتوانم با تحقیق کوچک خود حداقل کاری را در قبال جامعه و افراد جامعه خود انجام داده باشم
ضرورت اجرای تحقیق:
همانطوریکه قبلاً ذکر گردید راهنمایی حرفهای در جهان هم اکنون سابقه هفتاد وئ هفت ساله دارد با نگاهی به این سابقه میبینیم که در کشور ما هنور راهنمایی حرفهای نتواسنته است حتی یک دهه درخشانی داشته باشد. با توجه به اینکه هدف اصلی این تحقیق در جهت راهنمایی حرفهای دانشآموزان ناشنوا صورت گرفته بنابراین لزوم فعالیت هر چه بیشتر آموزش و پرورش و تغییر سیستم آموزشی یا تقویت آموزش موجود در اینجا ضرورت پیدا میکند
بحث را کمی تخصصیتر کنیم. آموزش و پرورش ناشنوایان با شروع راهنمایی حرفهای در جهان، در ایران شروع شده است اگر ما آموزش و پرورش استثنایی را چنین تعریف کنیم که
مقاله آشنایی با رابط قابل برنامه ریزی 8255A فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله آشنایی با رابط قابل برنامه ریزی 8255A فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله آشنایی با رابط قابل برنامه ریزی 8255A فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله آشنایی با رابط قابل برنامه ریزی 8255A فایل ورد (word) :
آشنایی با رابط قابل برنامه ریزی 8255A
رابط قابل برنامه ریزی وسائل جانبی ، 8255 یک تراشه ارزان قسمت بسیار متداول است که امروزه کاربردهای زیادی یافته است . این تراشه دارای 24 پایه برای I/O است که در گروههای 12 پایه ای قابل برنامه ریزی هستند . هر گروهی می تواند در به حالت مجزا کار کند : I/O ساده ، IO استروب شده و I/O دو طرفه ، 8255 قادر است هر وسیله I/O موازی سازگار با TTL را به آسانی به ریز پردازنده Z80 ارتباط دهد .
توضیح کلی :
وضعیت پایه ها و شمای کلی 8255 در شکل 1 نشان داده شده است . پایه ها نشان می دهد که 8255 سه در گاه I/O دارد( A,B,C) که در دو گروه 12 پایه ای برنامه ریزی می شوند. گروه A از در گاه A (PA0-PA7) و نیمه بالایی در گاه C ( PC4-PC7) و گروه B ( PB0-PB7) و نیمه پائینی درگاه C(PC0-PC3)تشکیل می شود .
انتخاب در گاه بوسیله پایه CS و پایه های آدرس A0,A1 ، انجام می شود. که با هم بطور داخلی یک در گاه I/O یا ثبات فرمان را بر می گزینند .
ورودی RESET باعث می شود که در گاه I/O به عنوان در گاه ورودی برنامه ریزی شود تا آسیبی به مدارهای متصل به پایه های در گاه برسد . اگر این درگاه بخواهد به عنوان درگاه خروجی بکار رود .8255 را باید از طریق درگاه فرمان برنامه ریزی نمود تا به عنوان خروجی عمل کنند..
روش برنامه ریزی 8255
برنامه ریزی 8255 کارنسبتا ساده ای است زیرا تراشه فقط دارای 2 ثبات فرمان داخلی است که برنامه ریزی می شوند.شکل 3 ثبات فرمان اصلی را نشان می دهد که به استفاده کننده اجازه می دهد تا در گاه I/O گروههای A و B را به طور جداگاه برنامه ریزی نماید . این ثبات فرمان
یک در گاه ورودی یا خروجی برنامه ریزی می شود که در گاه C به عنوان سیگنال های کنترل انتقال اطلاعات برای آن عمل می کند .حالات 0و1 مشابه حالات در گروه B هستند .و حالت 2 در گاه A را به عنوان یک درگاه I/O دو طرفه بکار می گیرد که درگاه C تامین کننده سیگنال های کنترل انتقال اطلاعات برای آن است.
اگر یک صفر در آخرین بیت ثبات فرمان (از سمت چپ) قرار داده شود بیتهای درگاه C را میتوان به طور مجزا آدرس داد، به نحویکه در حالات 1و2 می توان هر یک از آنها را نشاند و یا پاک نمود. در حالت 0 ، اطلاعات مستقیما به در گاه C فرستاده می شوند.
عملیات حالت صفر
در حالت صفر- اطلاعات را می توان به در گاه A,B,C فرستاد و در آنجا از آنها تا دستورالعمل بعدی (OUT) نگهداری می شود.
حالت 1 ورودی استروب شده – در 8255 با یکار گیری پایه های در گاه C بعنوان سیگنال های کنترل انتقال اطلاعات عملیات دست تکانی را برای در گاه B,A انتخاب می کند . شکل 4 ساختار داخلی 8255 را برای عملیات ورودی استروب شده و همچنین سیگنالهای زمانبندی مربوطه را در حالت 1 نشان می دهد.
– استروب : این ورودی برای وارد کردن اطلاعات بداخل قفل در گاه A یا B بکار می رود. این اطلاعات تا زمانیکه بوسیله یک دستورالعمل IN بداخل ریز پردازنده برده نشود در آنجا نگهداری می شود.
IBF = (INPUT BUFFER FULL) این خروجی نشان می دهد که قفل ورودی ، اطلاعاتی برای ریز پردازنده در بر دارد . سیگنال این پایه خروجی را می نشاند و دستورالعمل IN آنرا پاک می کند .
INTR – (در خواست وقفه )این خروجی برای درخواست نمودن یک وقفه بکار میرود. وقتی سیگنال به سطح منطقی 1 می رود این خروجی 1 می شود و با اجرا شدن دستورالعمل IN پاک می گردد .
INTE – فعال کننده وقفه : این فعال کننده یک ورودی یا خروجی نیست ، بلکه یک بیت داخلی است که بوسیله ثبات فرمان BSR برنامه ریزی می شود .INTE A به عنوان PC4 و INTE B به عنوان PC2 برنامه ریزی می شود .
در این حالت PC6,PC7 به عنوان I/O همه منظوره در عملیات ورودی استروب شده حالت 1 هستند. این پایه ها وفتی به عنوان پایه های خروجی به کار می روند بوسیله BSR کنترل می شوند و وقتی به عنوان پایه های ورودی بکار می روند ، از طریق درگاه C خوانده می شوند.
عملیات خروجی استروب شده (حالت 1 )
ساختار داخلی 8255 برای عملیات خروجی استروب شده و سیگنال های زمانبندی مربوطه را نشان می دهد .
تعاریف درگاه C برای خروجی استروب شده حالت 1 :
– بافر خروجی پر است : هر گاه اطلاعاتی به قفل در گاه A یا B فرستاده شود این خروجی پایین می رود . این سیگنال با برگشتن پالس از یک وسیله خارجی نشانده می شود و وقتی اطلاعات با یک دستور العمل OUT در درگاه نوشته می شود ، پاک می گردد.
– ورودی اعلام دریافت اطلاعات : سیگنالی که باعث می شود پایه به سطح منطقی 1 برگردد . پاسهای از یک وسیله خارجی است که نشان می دهد وسیله اطلاعات را از 8255 دریافت کرده است .
INTR – در خواست وقفه : هرگاه یک وسیله خارجی ، دریافت اطلاعات خروجی را اعلام کند ( ) از این سیکنال می توان برای دادن وقفه به ریز پردازنده استفاده کرد .
INTE فعال کننده وقفه : این فعال کننده یک ورودی یا خروجی نیست ، بلکه یک بیت داخلی است که بوسیله ثبات فرمان BSR برنامه ریزی می شود.
INTE A به عنوان بیت PC6 و INTE B به عنوان PC2 برنامه ریزی می شود.
عملیات دو طرفه (حالت 2)
عملیات دو طرفه فقط برای پایه های گروه A انجام می شود. در گاه A به صورت یک در گاه دو طرفه در می آید که امکان ارسال و در یافت اطلاعات را بر روی هشت سیم مشترک بوجود می آورد . اطلاعات دو طرفه در ارتباط دهی دو کامپیوتر مفید است شکل 6 ساختار داخلی و سیگنال های زمانبندی را برای عملیات دو طرفه درگاه A نشان می دهد.
در این حالت نیز سیگنالهای کنترلی از تعاریف در 2 حالت قبل پیروی میکنند
تمام این مباحث که گفته شد زمینه ای برای بیان ساختار داخلی اجزا تشکیل دهنده و روش ارتباطی بین اینها است که بصورت کامل بیان خواهدشد.
روش استفاده از 8255 :
برای راه اندازی و استفاده از 8255 باید vcc را به +5 ولت و Gnd را به 0 ولت متصل می کنیم . cs باید در سطح منطقی صفر ( 0) باشد .
حالIC آماده فعالیت است . ابتدا باید آن را برنامه ریزی کرد . برای این کار A0,A1 را مقدار 1 می دهیم و کلمه کنترلی را روی گذرگاه قرار می دهیم .سپس کلید WR را به سطح منطقی صفر آورده و دوباره به 1 باز می گردانیم .
توجه به این نکته ضروری است که چون پایه های WR,RD,CS حالت ACTIVE LOW دارند باید حتما با مدار PULL UP یا PULL DOWN شود تا به مدار آسیبی نرسد .
در این زمان CONTROL REGISTER برنامه ریزی شده است . حال اگر مثلا با پرت A می خواهیم به صورت خروجی کار کنیم ، کافی است آدرس A0,A1 را به ترتیب 0و0 بدهیم و دکمه WR را فشار دهیم تا اطلاعات به خروجی پرت A منتقل شود.
اگر پرت A در حالت ورودی باشد با قرار گرفتن اطلاعات در سر PIN های پرت A و زدن کلید RD اطلاعات از پرت A به Z80 منتقل می شود .
توصیف سخت افزاری :
حال می خواهیم با توجه به روش کار 8255 مدار داخلی آن را به اختصار توصیف نماییم .
با توجه به تحلیلات سخت افزاری مدار را به قسمتهای زیر تقسیم بندی می کنیم و هر قسمت را توضیح می دهیم .
1-PORT A
2- PORT B
3- PORT C
4-CONTROL REGISTER
5-PROCESS CONTROL
6- DATA BUS BUFFER &MULTIPLEXER
PORT A:
پرت A :
این پرت 8 بیتی است . در طراحی سخت افزار ما سعی می کنیم تا یک یا چند فطعه را تولید نماییم و بقیه قسمتها را با آنها پیاده سازی نماییم . بنابراین کافی است اصول کار را برای یک بیت طراحی کنیم و برای بقیه تعمیم دهیم.
ورودیها برای پرت A :
A0,A1: که برای تعیین آدرس پرت A در یک رمز بردار (DECODER) قرار داده می شود تا پرت A را فعال یا غیر فعال نماید .
RD,WR : برای تعیین عمل خواندن از وسیله جانبی یا نوشتن روی وسیله جانبی استفاده می شود.
CW6,CW5,CW4: که به ترتیب بیتهای 4و5و6 از کلمه کنترلی هستند این بیتها برای تعیین حالات (3 حالت) پرت A بکار میروند . این سه بیت نیز همانند A0, A1 در یک رمز بردار قرار گرفته و کد حاصل نوع عملیات A را مشخص می کند .
مثلا خروجی OUTPUT MODE برای شکل فوق نشان دهنده این است که اگر پرت A در حالت مود0 و خروجی باشد این سیگنال اجازه انتقال اطلاعات را به بیرون می دهد .
هسته پرت A
این هسته همانطور که در شکل9 نشان داده شده است دارای 2 عدد D-FLOP است که کار نگهداری اطلاعات (جهت انتقال به خارج یا دریافت از خارج) را بر عهده دارند. این D_FLOP ها با دکمه های RD, WR که در رمز بردار شکل 8 نشان داده شده است فعال می شوند .
این سلول دارای 2 ورودی دیگر است یکی OUTPUT MODE که در شکل8 چگونگی ایجاد این سیگنال مشخص است و دیگری ACK است که بوسیله رمز بردار زیر تولید می شود .
در این رمز بردار هم سیگنال ورودی ACK از پرت C پایه شماره 6 می آید .سیگنال حاصل از این رمز بردار برای اجازه خروج اطلاعات در زمانی که A در مود 1و2 حالت خروجی دارد بکار می رود . اگر این سیگنال فعال شود اجازه خروج را به اطلاعات میدهد. و با زدن هر WR اطلاعات جدید در سر PIN ها مشاهده میشود.
ورودی IBF , MASTER RESET نیز برای انجام عمل دست تکانی به کار می رود. هر گاه MASTER RESET =0 باشد با فعال شدنIBF اطلاعات روی ورودی قفل می شود . و اگر MASTER RESET =1 باشد با فعال شدن IBF سلول RESET شده و در سطح منطقی 1 قرار می گیرد .
پرت B :
پرت B نیز همانند پرت A دارای همین مشخصات تکنیکی در پیاده سازی است واختلاف آن فقط در سیگنالهای ورودی کلمه کنترلی است .
A0,A1: همانند پرت A برای رمز برداری جهت فعال کردن پرت B استفاده می شود .
RD,WR: برای عمل خواندن و نوشتن استفاده میشود.
CW2,CW3: برای تنظیم مود مورد نظر برای پرت B این سیگنال ها وارد یک رمز بردار می شوند سیگنال خروجی با اتصال به ورودی OUTPUT MODE سلول مرکزی نوع عملیات را مشخص می کند .
IBF-ACK: در این پرت بر خلاف پرت A که دو سیگنال جداگانه برای IBF, ACK داده میشود ، یک سیگنال وارد می شود و در داخل پرت B نوع آن مشخص شده و به مکان مورد نظر فرستاده میشود.
پرت C:
مهمترین قسمت این IC در این پرت قرار دارد . در این پرت کنترل عملیات دست تکانی ،BSR ، فرستادن سیگنالهای کنترلی برای پرتهای دیگر انجام می شود .
این پرت دارای قسمتهای زیر است :
1- سلول مرکزی که هسته فعالیتهای هر بیت می باشد .
2- یک دیکودر 3 به 8 که وظیفه فعال کردن عمل WR را در زمانی که پرت C در حالت BSR فرار دارد را بر عهده دارد . با فعال شدن این دیکودر که دارای 3 پایه فعال کننده است (2 عدد فعال 1 و دیگری فعال 0) که دو پایه اول به A0,A1 متصل می شود و پایه سوم به بیت 7 وارد شده به پرت C ازBUS میانی متصل میشود . سه بیت 1 الی 3 که به آن وارد می شوند رمز برداری شده و یکی از 8 خروجی آن در حالت 0 قرار می گیرد .
3- یک رمز بردار BSR/NORMAL که وظیفه این رمز بردار عبور 8 بیت ورودی ( که از BUS داخلی می آید ) به روردی هر تک سلول در حالت نرمال و اگر پرت C در حالت BSR بود اطلاعات ر ا دیکود کرده و BIT صفر را به خروجی مورد نظر که بیت رمز برداری شده توسط دیکودر 3 به 8 آنرا تعیین می کند می فرستد.
4- یک رمز بردار آدرس، در صورتی که A0,A1 به ترتیب 1و0 بودند اجازه ورود و خروج اطلاعات را می دهد .
5-یک رمز بردار جهت تعیین اینکه INT فعال شده است یا نه و انتفال سیگنال مورد نظر به MASTER RESET ، PIN های مورد نظر تا اعمال INTRUPT شود .
6- یک رمز بردار جهت اعمال به IBF ,ACK , MASTER RESET که دارای سیگنالهای ورودی است که از سر PIN های پرت C می آید خروجیها به پر تهای A,B و به سلولهای C مرتبط می شوند .
CONTROL REGISTER:
این سلول دارای 7 بیت D_FLOP است که کار ذخیره اطلاعات را بر عهده دارد .
عمل نوشتن بر روی کلمه کنترلی زمانی صورت می گیرد که بیت 7 ورودی مقدار 1 داشته باشد و آدرس ورودی 3 باشد (A0,A1 به ترتیب 1و1 باشند) اطلاعات در این سلول ها تا زمانی که WR مجددی صورت نگیرد یا پایهRESET فعال نشود حفظ می شود . این قسمت دارای ورودیهای A0,A1,WR,RST است کــه بـه D_ FLOP ها متصل می شوند .ویک ورودی 8 بیت و یک خروجی 8 بیت دارد . ورودی از BUS میانی می آید و خروجی به پرتهای A,B,C و DATA BUS BUFFER & MULTIPLEXER وارد می شود.
PROCESS CONTROL :
این قسمت ازIC کار دریافت و هدایت سیگنالهای کنترلی را بر عهده دارد . سیگنالهای ورودب را از PIN ها در یافت کرده عمل پزدازش را انجام می دهد و در صورت موفقیت بودن اجازه عبور را می دهد .
سیگنال هایی که به این قسمت وارد می شوند مستقیما از PIN ها است و شامل سیگنال های زیر است :
RD,WR,A0,A1,RST,VCC,GND,CS
در این میان سه سیگنال عمل کتنرل عبور بقیه سیگنالها را بر عهده دارند .این سیگنالها عبارتند از VCC,GND,CS که به ترتیب باید مقادیر 0و0و1 منطقی را داشته باشند .
با برقرار بودن این شرط RD, WR,A0,A1,RST می توانند به پرت A ,B,C, وارد شوند . در غیر این صورت مقادیر انتشار یافته حالت امپدانس بالا خواهند داشت .
DAT BUS BUFFER & MULTIPLEXER:
این قسمت دارای 4 ورودی کنترلی A0,A1,RD,WR به همراه چهار ورودی(8 بیتی) از پرت های A,B,C و CONTOL REGISTER هستند و یک ورودی خروجی (8بیتی) برای اتصال به Z80 دارد .
کار این قسمتMULTIPLEXE کردن 4 ورودی از پرتهای A,B,Cو CONTOL REGISTER و خروج یکی از آنها به پایه های ورودی خروجی در صورت زدنRD است و عبور سیگنالها از پایه های ورودی خروجی به BUS میانی می باشد .
این قسمت از یک مالتی پلکسر 4 به 1 به همراه یک BUS با قابلیت HOLD تشکیل شده است .
با زدن کلید RD یکی از اطلاعات از پرت های A,B,C و CONTOL REGISTER که بوسیله MUX و با توجه به سلکتور های A0,A1 انتخاب شده است به خارج انتقال پیدا می کند و همزمان HOLD می شود .
و تا زمانی که عمل RD یا WR انجام نشود در آنجا باقی خواهند ماند .
مقاله در مورد بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله در مورد بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین فایل ورد (word) :
بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه:
بدون شک سلامت افراد جامعه اهمیت بسزایی دارد. جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند. بیماری و ناتوانی، روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می سازد. پس طبیعی است که علم طب با هدف دستیابی به اطلاعات جدید همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش میکند. حفظ سلامت جسمانی افراد یک جامعه معنی جلوگیری از شیوع یا ریشه کن ساختن بیماریهایی که باعث از کار افتادن یا نابودی انسان می شوند.
همانطور که بهداشت به عنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی برخودار است و حفظ سلامت جسمانی افراد بدان وابسته است، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندرکاران قرار گرفته است. آنچه امروزه به عنوان بهداشت روانی در جوامع مختلف مطرح است، در حقیقت یک رشته تخصصی در محدوده روانپزشکی محسوب می شود. اما آنچه در بدو امر باید بدان اشاره کرد این مسئله مهم است که با توجه به تفاوتهای عمدهای که بین بیمارهایی روانی و بیماریهایی جسمانی وجود دارد، بهداشت روانی در عملی ساختن اهداف خود با مشکلات فراوانی روبروست.
علائم رفتاری، هیجانی و شناختی ممکن است در پاسخ به حوادث پراسترس ایجاد شود یک یا چند عامل استرسزا می تواند زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانپزشکی باشد. تعداد و شدت عامل استرسزا همیشه پیش بینی کننده ی شدت علائم و اختلال روانپزشکی نیست. عامل استرسزا ممکن است منفرد، متعدد، یا مداوم باشد. بیماری جسمی یکی از عوامل استرسزا می باشد که در صورت مزمن شدن می تواند خطری برای بهداشت روانی فرد محس
وب شود.
باید بدانیم که خانواده، اجتماع و متخصصین رشته های مختلف طب همانند روانپزشکان در بهداشت روانی بیماران مبتلا به بیماریهای جسمانی نقش بسزایی دارند. برای مثال، خانواده و اجتماع با رعایت مورد پیشگیری کننده از ابتلا به بیماریهای جسمی (در حد امکان) و با حمایت عاطفی و اجتماعی از بیماران بعد از ابتلا به بیماریهای جسمانی و قبول و پذیرش بیماری به جای طرد آنان می توانند در زمینه بالا بردن بهداشت روان فدر یا حداقل متعادل نمودن آن نقش
مفیدی ایفا کنند.
موضوع و بیان مسئله
– بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران در تابستان 85 .
سرطان، یک بیماری است که تغییر تصور زندگی، تهدید به کاهش عملکرد فرد و تهدید به تغییرات ظاهری را موجب می شود.
تشخیص سرطان باعث ایجاد بخران در زندگی فرد می شود. بیمار بایستی سعی کند سطح ناراحتی هیجانی خود را ضمن تصمیم گیریهای حیاتی برای درمان کنترل کند. نگرانیهای اصلی بیمار عبارتند از ترسهای ناشی از مرگ، وابستگی، بدشکل شدن ، ناتوانی، طرد و قطع روابط، مسائل مالی. واکنشهای بیمار به وسیله عوامل روان شناختی و بین فردی تعدیل می شوند. عوامل مدیکال عبارتند از: محل تومور، علائم، سیر بیماری. عوامل روان شناختی شامل منش، توانایی تطابق ، قدرت ایگو و مرحله تکاملی زندگی و اثرات و معنای سرطان در آن مرحله هستند. عوامل بین فردی مربوط به خانواده و حمایتهای اجتماعی هستند.
بیماران ممکن است، اضطراب، غمگینی، ترس و خشم را تجربه کنند یا ممکن است بی حسی و کرخت شوند. گناه و مکانیزمهای مشترک در آن، نقش اصلی را بازی می کنند. از نظر شناختی بیماران ممکن است با حالت تهاجمی در جستجوی اطلاعات باشند، یا گیج و فلج یا ناتوان برای تمرکز حواس شوند.ممکن است شکایات بدنی زیاد شود و فعالیت روزانه، اشتها و خواب آشفته گردد. واکنشهای استرس حاد ممکن است شدید باشد ولی معمولاً متغیر و گذرا هستند. وقتی اختلال بیش از 14- 10 روز طول بکشد باسیتی بیمار را از نظر وضعیت روانپزشکی ارزیابی کرد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
یک سوم از ما دچار سرطان می شویم. در حال حاضر تقریباً دو میلیون نفر از مردم بریتانیا تحت درمان سرطان هستند که این رقم بیش از یک بیست و پنجم جمعیت این کشور را تشکیل میدهد. اکثر این افراد دارای عمری طولانی هستند. امروزه طرز تفکر افراد نسبت به سرطان عوض شده است و سرطان یک موضوع ممنوع شده نیست. افراد در مورد تشخیص سرطان خود همانند تشخیص سایر بیماری ها به راحتی می توانند صحبت کنند.
علاوه بر آن پیشرفت در علوم پزشکی تأثیر زیادی بر آینده افراد مبتلا به سرطان داشته است. با وجودی که خبر ها همیشه امیدوار کننده نیست، اما وقتی وارد عصر جدید می شویم مشاده میکنیم که بیماران سرطانی نسبت به سایر افراد (که بیماری آنها ترسناک تر از سرطان به نظر نمیرسد)، امیداوارانه تر زنگی خود را دنبال می کنند. امر
وزه کاملاً مشخص شده است که چه اتفاقی در سلول رخ میدهد که باعث سرطانی شدن آن می گردد و کشف این موارد مطمئناً منجر به ابداع روش های درمانی جدید و قاعدتاً پیشگیری از مشکلات رفتاری بعد از آن در آینده نزدیک خواهد شد.
از سوی دیگر باید بدانیم که عوامل روانی نه تنها در ظهور سرطان مؤثرند بلکه ممکن است در درمان این اختلال نیز تأثیر داشته باشند. در حال حاضر محققان سرطان باشد. این موضوع توسط سیمونتون و کارل مطالعه و توسعه داده شده است. آنان بیماران سرطانی را تشویق می کنند تا مانع دفاعی درون بدن خود را در حال حمله و بلعیدن سلولهای سرطانی تصور کنند. آنان معتقدند که از این طریق بیماران احساس کنترل خود بر بیماری را بهبود بخشیده و در نتیجه به یک تغییر روانشناختی که ممکن است منتهی به کنترل ایمن سازی شناختی واقعی علیه سرطان گردد نایلآیند.
حال که می دانیم، افراد نقش عمده ای در سلامت جامعه آنها دارد و افراد باید قادر باشند توانائیهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانده تا زندگی اجتماعی، اقتصادی مفید و هماهنگی با محیط داشته باشند، اهمیت این موضوع آشکار می شود که می توان با بالا بردن سطح بهداشت روان افراد مبتلا به بیماریهای جسمانی (چون سرطان) شانس زنده ماندن آنها را برای مدت زمان بیشتری افزود. تا در نتیجه افراد بتوانند میزان تطابق خود را با خانواده و اجتماع بالا برده و افراد سالمی از لحاظ جسمانی و روانی داشته باشیم.
– اهداف پژوهش.
در این پژوهش سعس شده اهداف ذیل دنبال شود:
– انواع اختلالات رفتاری ذکر شده در MMPI در بیماران سرطانی شمی درمانی شده در هر دو جنس بررسی شود.
– ایجاد سیستم های همایتی اجتماعی، روانی، خانوادگی.
– تأثیر گذاری اعتقادات دینی و نظام ارزشها در بهداشت روانی فرد ارزیابی گردد.
– ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای تعدیل تنش های ناشی از شیمی درمانی در افراد بیمار.
– نقد و بررسی شیوه های درمانی موجود.
فرضیه های پژوهش
1- بین بروز علائم پارا نویا و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
2- بین بروز علائم افسردگی و شیمی درمانی شدن بی
مار رابطه معنا دار وجود دارد.
3- بین بروز علائم اسکیزوفرنیا و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
4- بین بروز علائم هیپومانی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
5- بین بروز علائم هیپوکندری (خود بیمار انگاری) و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
6- بین بروز علائم هیستری و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
7- بین بروز علائم انحراف اجتماعی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
8- بین بروز علائم ضعف روانی(PT) و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
9- بین دروغگویی آزمودنی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
10- بین آشفتگی فکری یا خود کم انگاری بیمار و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
تعاریف عملیاتی متغیرها
بهداشت روانی: فرهنگ بزرگ روان شناختی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند، مؤثر کار کردن، برای موقعیتهای دشوار انعطاف پذیر بودن و برای باریابی متعادل خود توانایی داشتن.
سرطان: اصطلاح سرطان برای بیش از 100 نوع بیماری مختلف به کار می رود. کاربرد مشترک این اصطلاح در مورد رشد بی رویه سلولهای نا به هنجاری است که تومورهای بدخیم را بوجود میآورند. در واقع سرطان بیماری است که در آن سلولهای بدن به علت آسیب مکانیسم های تنظیم کنندهی طبیعی آنها به طور غیر قابل کنترلی رشد می کنند این بیماری ممکن است از طریق خون و سیستم لنفاتیک به قسمتهای دیگر بدن نیز منتشر گردد.
شیمی درمانی: درمان سرطان با داروهای ضد سرطانی به عنوان شیمی درمانی شناخته میشود. این داروها ممکن است از طریق خوراکی تجویز شوند اما اغلب به صورت مستقیم بداخل جریان خون با تزریق وریدی تجویز میشود. درمان به صورت تزریقی معمولاً در بیمارستان انجام میشود.
1- Mental Health = Mental Hygiene 2- Cancer
فصل دوم پیشینه های پژوهش
– مفاهیم بهداشت روانی
– انواع پیشگیری در بهداشت روانی
– سرطان – عوامل روان شناختی مؤثر در بروز سرطان
– رون بیماری
– پیش آگاهی
– سندرم های روانپزشکی در بیماران سرطانی
– درمان
– زندگی پس از سرطان
پیشینه پژوهش
– مفاهیم بهداشت روانی:
سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف گی نیست.»
در این تعریف همانطور که ملاحظه شد سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد طبق آن شخصی که بتواند با محیط خود (خانواده، همکاران، همسایگان و به طور کلی اجتماع) خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهدبود. این شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهدرفت و تعارض های خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهدکرد و در مقابل ناکامیهای اجتنابناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت.
اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و در نتیجه با محیط خود به شیوه ی نامناسب و دور از انتظار برخورد کند از نظر روانی بیمار خواهدبود. زیرا با این خطر روبرو خواهدبود که تعارضهای حل نشدهی خود را به صورت نوروز (اختلالات خفیف رفتاری) نشاندهد و به شخص نوروتیک تبدیل شود. بنابراین بهداشت روانی مردم از اهمیت بسزایی برخوردار است و به همین دلیل امروزه جوامع مختلف بسیج شده اند تا سایتهای مربوط به بهداشت روانی و پیش بینی بیماریهای روانی را سازمان دهند. این سایتها که می توانند ارزشهای انسانی و اقتصادی بالایی داشته باشند ایجاب می کنند که بیش از هر چیز نیازهای بهداشت روانی شناخته شود. منظور از نیازهای بهداشت روانی است که عوامل تضمین کننده آن، مخصوصاً در مورد کودکان را بشناسیم، به علتهای اختلال آن پی ببریم و با چگونگی درمان بیماریهای روانی آشنا شویم.
در سال 1948، کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشتروانی، برای بهداشتروانی، یک تعریف دو قسمتی ارائه می دهد: 1- بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی و روانی و عاطفی در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن میسازد.
2- جامعه خوب جامعه ای است که برای اعضای خود چنین رشدی فراهم می آورد و در عین حال رشد خود را تضمین می کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می دهد (کلویته ، 1968).
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را بر اساس جنبه های زیستی و اجتماعی تعریف می کند. به نظر این سازمان، بهداشت روانی برای فرد استعداد ایجاد روابط موزون با دیگران و استعداد شرکت در تغییرات محیط اجتماعی و مادی یا استعداد کمک به تغییرات به شیوه سازنده قایل است همچنین بهداشت روانی ایجاب می کند که بین تمایلات غریزی فرد هماهنگی وجود داشته باشد، این هماهنگی به یکپارچگی وجود فرد کمک می کند نه این که برخی تمایلات غریزی به مخالفت تمایلات دیگر برخیزندو آنها را سرکوب کنند.
در سالهای اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، را در سه قسمت تعریف کرده است: قسمت اول: نگرشهای مربوط به خود، قسمت دوم: نگرشهای مربوط به دیگران (با دیگران راحت بودن) و قسمت سوم: نگرشهای مربوط به زندگی (رویارویی با الزامهای زندگی.)
به عقیده این انجمن نشانه هایی پیدا می شوند که ما را از دشواریهای روانی، به ویژه در خود فرو رفتن، پرخاشگری، خودداری، بی خوابی، اضطراب، خیالبافی،
هیپوکندری، نوسانهای خلقی مطلع می سازند. به علاوه برای داشتن بهداشت روانی خوب، شرایطی وجود دارد: روبرو شدن با واقعیت، سازگارشدن با تغییرات، گنجایش داشتن برای اضطرابها، کم توقع بودن، احترام قایل شدن به دیگران کمک رسانی به مردم.
پیشگیری در بهداشت روانی:
به طور کلی در بهداشت روانی هدف، کاهش بیماریها، و عوارض ناشی از آن است. برای دستیابی به این هدف سه مسأله باید دنبال شود: جلوگیری از پیدایش بیماری (پیشگیری اولیه)، درمان بیماری قبل از آنکه عوارض ماندنی از خود به جای بگذارد (پیشگیری ثانویه) و کاهش ناتوانیهای حاصل از بیماری یا بازتوانی بیماران (ثالثیه)
1- پیشگیری اولیه: در دهه 1960- 1950جهان امیدوار بود که از بیماریهای اساسی روانی پیشگیری کند اعتقاد بر این بود که اگر کودکان بدرستی پرورش یابند و اصول رشد روانی- اجتماعی در مورد آنها به اجرا در آید و یک من توانا و قوی در آنها ایجاد گردد از پیدایش هر بیماری روانی در آنها جلوگیری می شود. به همین دلیل برنامه ای بهداشت روانی در جهت آموزش هر فردعلیم و تربیت (مدرسه و خانواده) مشکل گرفت و بعداً تأکید بر آن شد که کودکان در معرض خطر که پدر و مادر آنها با شرایط خاص آموزشی و محیطی توانائی ایجاد رشد کافی در آنها را ندارند. بیشتر مورد توجه و برنامه ریزی بهداشت روانی قرار گیرند. به همین دلیل، مراکزی جهت فرزند خواندگی، مددکاری، فعالیتهای خیریه به آموزگاران ویژه، به راه افتاد. در دهههای بعد حرکتهای فوق در جهت پیشگیری از بیماریهای روانی با شکست مواجه شد. چرا که نظریههای سبب شناسی بیماریهای روانی که بیشتر به عنوان روانی _ اجتماعی توجه می کرد درست نبود.
پس از آن هر قدر معنای ژنتیک و بیولوژیک بیماریهای روانی بیشتر کشف می شد علت
عدم موفقیت روشهای پیشگیری از بیماریها بیشتر قابل درک بود، آن گاه روشهای جدیدی در جلوگیری از بیماریها مطرح می شود. مشاوره ژنتیک برای آن دسته از بیماریهایی که طرح فامیل (خانوادگی) در آن مطرح بود مورد توجه قرار گرفت. از طرفی دخالت عوراد برای کاهش اثرات این عوامل فشارزا در زندگی برای پیشگیری اولیه از بیماریها مطرح گردد هم چنین بسیاری از بیماریهای طبی از جمله بیماریهای عفونی و قلبی – عروقی و کمبود ویتامین که پیامدهای عصبی – روانی دارند قابل پیشگیری است و نیز الکلسیم و مصرف موادی از قبیل کوکائین و مواد مخدر دردوران حاملگی که عوارض روانی برای کودک دارند نیز قابل جلوگیری است اینها و مسائلی از این قبیل حیطه پیشگیری اولیه در بهداشت روانی را تشکیل می دهد.
2- پیشگیری ثانویه: شناخت اولیه زود و درمان فوری اختلالات عصبی – روانی که منجر به جلوگیری از تخریب پایای بیماریها می گردد حوزه پیشگیری ثانویه است. در آمریکا انستیتوی ملی بهداشت روانی (NIMH) و سیستم برنامه ای خدمات برای کودکان و نوجوانان (CACSP) مسئولیت این پیشگیری را به عهده دارد. در این سیستم همه امکانات در جهت تشخیص و درمان سریع و به موقع بیماریهای رفتاری در کودکان و نوجوانان و کمک به خانواده های آنان به کار گرفته می شود. روان پزشکان و سایر دست اندرکاران امور بهداشت روانی در تیم درمانی شرکت دارند مکانیسم های دخالت در بحران و آموزشهای لازم جهت نحوه رفتار با بیماران در خانواده از جمله کارهای بهداشت روانی مربوط به پیشگیری ثانویه است.
3- پیشگیری ثالیثه: کاهش تخریب عمکردی فرد در اجتماع به علت بیماریهای روانی، پیشگیری ثالثیه نامیده می شود. با توجه به این تعریف هم روشهای درمانی در بیماریهای روانی مقاوم در این پیشگیری مطرح می گردد. به بیان دیگر کاهش اثرات باقی مانده از بیماری بر روی فرد در پیشگیری ثالثیه تأکید می شود هدف اولیه در این نوع پیشگیری در واقع بازتوانی بیمار روانی است. از آنجا که اکثر بیماریهای شدید روانی عود مکرر دارند. بازتوانی بیماران را نمی توان تا درمان کامل بیماری به تأخیر انداخت.از طرفی در روان پزشکی پیشگیری ثانویه و ثالثیه، باید با هم انجام گیرد و با دانش کنونی گاهی مشکل است که بدرستی مشخص کنیم که علایمی از قبیل بی لذتی ، بی تفاوتی(بهت) چه مقدار علامت بیماری و چه مقدار علامت باقی مانده از بیماری است پیشگیری ثالثیه و بازتوانی در روانپزشکی اغلب در مورد بیمارانی مطرح می شود که از بیماریهایی شدید و ناتوان کننده روانی رنج می برند. اسکیزوفرنی و ببیشتر بیماریهای شدید خلقی و بعضی از اختلالات شخصیتی ناتوان کننده از جمله این بیماریها هستند. همه این بیماریها بخصوص اسکیزوفرنی در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی بروز می کند. طبعاً پیشرفت تحصیلی و شغلی که بیشتر در این سنین رخ می دهد فرد را بشدت تحت تأثیر قرار می دهد. پس از امام دوره بیماری اغلب بیماران دچار ناتوانیهای شغلی، اجتماعی و روابط بین فردی می شوند. به همین دلیل بازتوانی آن یک فرآیند پیچیده خواهد بود که نیازهای روان شناختی، اجتماعی و طبی را به دنبال خواهد داشت. اکنون در روانپزشکی سعی بر این است که مدت بستری در بیمارستان حتی در موارد حاد بیماری کاهش یابد تا بیمار بتواند در اجتماع بیشتر حضور پیدا کرده و هر چه سریعتر بازتوانی شود. اخیراً واژه هایی از قبیل پیشگیری عمومی،(که هدف آن توجه جامعه و همگان است)و پیشگیری انتخابی که هدف آن توجه افرادی است که بیشتر در خطر بیماریهای روانی هستند و پیشگیری موردی که هدف آن متوجه افرادی است که در خطر شدید بیماری روانی و دارای نشانگان بیولوژیک قوی هستند مطرح شده است ولی این نحوه تقسیم بندی در طبقه بندی جدی
د روان پزشکی امریکا مطرح نگردیده است.
– سرطان: (مفاهیم)
سرطان بیماری است که در آن سلولهای بدن بعلت آسی
ب مانیسم های تنظیم کننده ی طبیعی آنه به طور غیر قابل کنترلی رشد می کنند در اکثر سرطان ها غدد توپری در قسمتهای معینی از بدن بطور شایع در پوست، پستان، ریه، روده ها یا غده پروستات بوجود می آیند. این بماری ممکن است از طریق خون و سیستم لنفاویک به جاهای دیگر منتشر شود. همانطوریکه درک ما از بیماری سرطان در 20 سال گذشته افزایش یافته است تغییر در نحوه زندگی، برنامه های بیماریابی مؤثر و انواع جدید درمان باعث پیشرفت در پیشگیری و درمان این بیماری شده است. اصطلاح سرطان از لغت یونانی Crab (خرچنگ) گرفته شده است. بقراط، پزشک یونان باستان یک غده سرطان منتشره را به چنگال یک خرچنگ تشبیه کرد. هر چند که از آن زمان تا کنون درک ما از این بیماری پیشرفت کرده است. اما این توضیح هنوز هم مناسب به نظر می رسد.ویژگی مهم یک غده سرطانی توانایی انتشار آن در بدن می باشد.
– اساس ژنیتکی سرطان:
این کشف که می گوید آسیب ماده ژنتیکی، زمینه بروز سرطان را فراهم می کند. یکی از مهم ترین پیشرفتها در تحقیقات پیرامون سرطان در اواخر دهه 70 بود. هر سلول شامل اطلاعات ژنتیکی بصورت بیش از 000/90 حفت ژن می باشد که فعالیتهای آن را کنترل می کند یک سلول وقتی سرطانی می شود که ژن های معینی که مسئول کنترل فرآیندهای حیاتی آن از قبیل تقسیم سلولی هستند، آسیب ببینند. این ژن های ناقص ممکن است به ارث رسیده باشند. یا توسط مواد کارسیوژن (سرطان زا) مانند نور خورشید، دود تنباکو و ;. ایجاد شده باشند. سلولها دائماً در معرض مواد سرطان زا قرار دارند، اما به دلایل متعدد به ندرت سرطانی می شوند. یکی اینکه سلولها معمولاً می توانند ژنهای آسیب دیده خود را ترمیم کنند و دیگر اینکه بیش از یک ژن بایستی آسیب دیده باشد تا سرطان بوجود آید و دیگر اینکه سیستم ایمنی بدن اغلب سلولهای غیر طبیعی را قبل از اینکه به اندازه کافی قادر به تکثیر و ایجاد غده سرطانی نابود می کنند.
– چگونگی شروع سرطان:
سلولها دائماً توسط کاسینوژنها (مواد سرطان زا) بمباران می شوند، مواد سرطان زا به ژنهای ویژه ای (بخش هایی ازDNA که عملکرد ویژه را کنترل می کنند) که انکوژن نامیده می شوند و فرآیندهای حیاتی از قبیل تقسیم سلولی را تنظیم می کنند صدمه می زنند بیشتر ژنهای صدمه دیده ممکن است باعث شوند تا سلول به صورت غیر طبیعی عمل کرده و سرانجام سرطانی شود.
– عوامل روان شناختی مؤثر در بروز سرطان:
1- عوامل روانی اجتماعی: انسان در حالت بدوی خود کمتر در معرض ابتلا به بیماریهای نو، به خصوص بیماریهای بدخیم بود. اما با تغییر محیط روانی، اجتماعی، آسیب پذیری نسبت به بیماریهای سرطانی افزایش یافته است. (بینبریج 1914) هی (1925) در مقاله ای تحت عنوان «سرطان، بیماری خواستنی یا نخواستنی» نوشت:
«مطالعه ی توزیع سرطان در همه نژادهای دنیا نسان می دهد که نسبت سرطان تقریباً با میزان تسلط تمدن بر زندگی متناسب است. بنابراین آشکارا چیزی در عادات تمدن به ارث می رود که مسئول تفاوت رخداد سرطان در مقابل وحشی و متمدن است. آب و هوا نقشی در این اختلاف ندارد. شواهد نشان می دهد قبایلی که به طور طبیعی زندگی می کنند، تا زمانی که با انسان متمدن تر که عادات طبیعی را به تباهی می کشد زندگی نکرده اند اصلاً دچار سرطان نمی شود.»
باید اظهار داشت که ممکن است سرطان فرآیند طبی
عی و معتدل دیگری باشد که باید منشأ آن را در محیط و « سبک زندگی» خودمان جستجو کنیم. هر یک از ما در وحشت مرگ ناشی از سرطان زندگی می کنیم چرا که نمی توانیم با شرایط موجود زندگی خوب سازگار شویم.
2- عوامل هیجانی: گفتن نقش عوامل ژنتیک گویای همه داستان نیست. میسون دریافت که سطح
هورمون 17 – هیدروکسی – کورتیکو ستروئید مادرانرتش امریکا که مادرانشان را از دست داده بودن کشف کرد. ظاهراً عدم تأئید، ناکامی، افسردگی می تواند اثر بدی بر غدد آدرنال بگذارد و توانایی تولید هورمون آنها را که دفاع ایمنولوژیکی ضعیفی دارند و نمی توانند نبرد موفقیت آمیزی در مقابل بافتهای سرطان زا و سرطانی داشته باشند.(لینچ 1976). این کشف جدیدی نیست. در اوایل سال 1870 جیمز پاجت ، متخصص غدد، اظهار داشت که سرکوفت، ناکامی و افسردگی معمولاً با افزایش بافتهای سرطانی همراه است.
چندین بررسی معاصر زمینه سرطان را به عوامل روان شناختی مثل فقدان صمیمیت با والدین، ناتوانی در ابزار وجود یا اشکال در بیان عواطف منفی و تعارضات ناخود آگاه نسبت می دهد. فرآیندهای غدد درون ریز و ایمنی و سایر مکانیسم های آسیب شناسی فیزیولوژیکی پیوندی هستند بین مشکلات روانی و علت شناسی سرطان. طبق بررسی های کرانتز (1984) افسردگی و احساس ناتوانی با ضعیف شدن احتمال زنده ماند در سرطان مرتبط هستند، در حالی که احساس خصومت ورزی و خشم با طول عمر همراه است.
گویا آسیب پذیری نسبت به سرطان به عوامل ژنتیکی و عوامل رشد روانی بستگی دارد. کودکان نیاز به مراقبت دارند، آنها درمانده به دنیا آمده و بدون کمک شانسی برای زنده ماندن ندارند. ترس از ترک شدن شایع ترین ترس دوران کودکی است. مراقبت ناکافی و ترس از طرد شدن، احساس عدم امنیت و ناتوانی به کودک می دهد.اغلب، این احساسات در طول زندگی باقی ماند. در موارد بسیاری، احساس تنهایی و ناتوانی می تواند مقاومت زیست شیمیایی سیستم ایمنی را کاهش دهد و به موجود زنده بقبولاند که نمی تواند با سرطان مبارزه کند. همچنین شواهدی وجود داردمبنی بر اینکه عوامل روانی محیطی می تواند آسیب پذیری نسبت به سرطان را افزایش دهد و بخصوص قرار گرفتن مستمر در معرض فشار روانی موجب کاهش مقاومت فرد می گردد.
– زمینه قبل از بیماری
از دست دادن یک عزیز، احساس تنهایی و بی اعتنائی احساس طرد شدگی و در نتیجه پیدا کردن دید بدبینانه نسبت به زندگی او ویژگی های افرادی است که مقدار ابتلا به سرطان هستند. گرین (1966) 109 زن و مرد کودک را مورد پژوهش قرار داد و دریافت که لوسی یا لیمفو مادر افرادی بروز می کند که جدایی یا ضایعه هایی را تجربه کرده بودند و یا احساس اضطراب و ناامیدی داشتند.لشان (1977) بیش از 400 بیمار سرطانی را 12 سال تحت بررسی قرار داد. از این تعداد 72 درصد رنج دردناک از دست دادن عزیزی را بردوش می کشیدند. حادثه از دست دادن شخص مورد علاقه در فواصل زمانی مختلفی از چند ماه تا 8 سال، قبل از شروع بیماری سرطان رخ داده بود.
– روند بیماری
نقش سیستم ایمنی و آسیب پذیری آن نسبت به فشار روانی هیجانی، حداقل نشانه مختصری پیش آگهی ارائه می کند. عوامل هیجانی شامل ساختار روانی خود بیمار و نظام حمایت محیط او میشود. افراد تنها، بیشتر نگران سلامت خود هستند؛ خود بیمار انگار و گرایش اضطرابی دارند. مردان و زنان تنها ممکن است تعلیم رشد قارچ گونه بافتهای سرطانی شوند. افرادی که میل به زندگی را از دست داده اند، آنهایی
که زندگی بی هدفی دارند، آنهایی که کسی را ندارند تا به او تکیه کنند و یا از آنها مراقبت کنند و آنهایی که طرحی برای زندگی ندارند نسبت به کسی که مشغله اجتماعی دارد و هدفدار است کمتر احتمال دارد با بیماری مقابله کند. منفعل بودن و تنهایی، افسردگی می آورد و افسردگی، تیشه بر ریشه ی دفاع ایمنی بدن می زند ارتباط فعالانه با مردم و زندگی بسیار فعال، دنبال کردن یک حرفه و مسلک توانایی سیستم ایمنی را در نبود با سرطان قوت می بخشد. حمایت عاطفی اعضای خانواده و دوستان نقش مهمی در روحیه بیمار و از خطر جستن او دارد. نگرش منفی وابستگان و دوستان، اظهار ناشکیبی و بدبینی و فقدان توجه و مراقبت، بشدت بر توانایی مقابله بیمار با سرطان تأثیر می گذارد.
بارد (1972) 100 بیمار سرطانی بستری بدحال را بررسی کرد و گزارش داد باید بیماران سرطانی را افرادی دانست که تحت فشارهای روانی خاص و شدیدی هستند. آنها در انتظار دردی شدید و زندگی توأم با وحشت از ناتوانی و مرگ هستند بنابراین دایماً افسرده و رو به ضعف هستند.
– پیش آگهی:
شواهد دیگر دربارهی اهمیت عناصر روانشناختی در سرطان از مشکلات فراوان در ارزیابی دقیق پیش آگهی این بیماری بدست می آید. حقیقت دارد که حتی متخصصان بالینی و آسیب شناسان بسیار مجرب نیز در پیشبینی روند بالینی بسیاری از سرطان ها مشکل دارند. تومورهایی از یک نوع که در مرحله یکسانی قرار دارند ممکن است در زمان تشخیص جلوه های متفاوتی داشته باشند. زمانی ممکن است سرطان کاملاً محو شود و بیماری که فکر میکرده باید در عرض 6 هفته بمیرد، ده سال دیگر سالم و تندرست بدون نشانی از سرطان زندگی کند. سایر بیماران ;. سرطانهایی دارند که در طول سالهای متمادی نه رشد میکند و نه ضعیفتر میشود با این همه هنوز بعضی از بیماران شاهد پیشرفت مرگ آفرین سرطان هستند.
گریر و موریس (1979) زنان مبتلا به سرطان پستان را به چهار گروه تقسیم کردند: 1) زنانی که بیماری را انکار می کنند. 2) آنهایی که ا
ساساً بیماری را جدی نمی گیرند ولی خوب با بیماری مبارزه میکنند. 3) آنهایی که با بردباری بیماری را میپذیرند. 4) آنهایی که احساس ناتوانی میکنند. یک بررسی پیگیرانه بعد از 5 سال نشان داد که دو گروه نخست نسبت به دو گروه دیگر نتیجه بالینی بهتری داشتند. هر چند هیچ تفاوت پزشکی معنی داری بین این گروهها در حالت و پیش آگهی بیماری وجود نداشت. بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک که احساس خشم و خصومت را ابزار میکنند، از آنهایی که به احسا
س ناتوانایی واکنش نشان می دهند بیشتر عمر میکنند.
وتیکوور و دادک (1973) با گزارش چند بررسی نشان میدهند افراد متبلا به سرطان از مکانیزمهای دفاعی واپس زنی و انکار استفاده می کنند. این بیماران چنین توصیف شدهاند «حیاتی دوگانه دارند جلوه ای از لحاظ اجتماعی با کفایت اما تهی و
پوچ از سویی دیگر خویشتن ناخودآگاه آنها غمگین، در عذاب و انفجاری است. سایر بررسیها بر این حقیقت تأکید دارند، که بیماران مبتلا به سرطان که مدت زمان طولانی زنده میمانند به خود مطمئن بودند و بیمارانی که عمر کوتاهی داشتند توان ابراز خشم و تکانه های اجتماعی خود را نداشتند. ظاهراً، نگرش خود ابرازانه تجات فرد از بیماری را افزایش می دهد.
– نجات:
انسان یک هویت جسمی – روانی و روانی – جسمی دارد و سیستم ایمنی نیز یک ساختار و دستگاه زیستی شیمیایی دروان شناختی است. بدون شک کارکردهای سیستم ایمنی تحت تأثیر شیمی بدن و هیجانات قرار می گیرد، تعجبی ندارد که رخداد سرطان در افراد افسرده و کسانی که احساس امنیت نمی کنند، بالاتر است. (کرانتز و گلاس 1984؛ سیمونتون و سیمونتون 1975) فشار روانی شدید کارآیی سیستم ایمنی بدن را می کاهد و به سلولهای سرطانی اجازه رشد و نمو می دهد، خصوصاً وقتی فرد اعتماد کمی به توانایی خود در مبارزه با بیماری و ابراز معنویات خویش دارد. در افراد متکی به نفس، خود ابزار (self – assertive) و مصمم کارایی سیستم ایمنی افزایش می یابد و به بقا و رهایی موجود زنده کمک می کند.
تفاوتهای ذکر شده در طول عمر زن و مرد زیاد است و رخداد پایین تر میزان مرگ و میر ناشی از سرطان در زنها را نشان میدهد که درجه نجات زنان از مردان بیشتر است.
البته بیمارانی که انگیزه قویتری دارند و مطمئن به نفس هستند در هر دو جنس وضع بهتری دارند و نسبت به بیماران کم انگیزه، فاقد امنیت و افسرده بیشتر عمر میکنند. هر چند به نظر میرسد زنان توانایی بیشتری در مقابله با سختی ها، ناکامیها و درد دارند. بارداری و زایمان آسودگی روانی هر زنی را به مخاطره می اندازد، اما تعداد معدودی از زنان تسلیم فشار روانی جنسیت خود می شوند. در مقایسه مردان بسیاری مرعوب مشقت تأمین خرج معیشت می شوند و کمتر از موقعیتهای مبارزه جویانه سربلند در می آیند. سرطان یک بیماری روان تنی نیست، اما آسیب پذیری نسبت به سرطان و رهایی از آن تا حد زیادی تحت تأثیر ساختار روانی فرد است. و تفاوت مرگ دیر زنان و مردان کاملاً متقاعد کننده است. علاوه بر این در حال حاضر هم مردان و هم زنان تقریباً به یک اندازه در معرض تهدید عوامل سرطانزا هستند. و عکس العمل آنها به سرطان ترکیبی است از آمادگی زیستی، ژنتیکی- ژنتیکی- شیمیایی ، زیستی – اجتماعی، ژنتیکی و صفات روانی اکتسابی.
همان طور که در بالا ذکر شد سرطان اختلال روان تنی نیست، هیچ سلول و بافت سرطانی بدون عوامل سرطانزا وجود ندارد. پرسیدن این سؤال رایج که آیا بیماران مبتلا به سرطان رفتار ها و نگرش های آسیب شناختی نشان می دهند یا پاسخ های آنها به سرطان انطباقی و درست است که تعجب آور نیست (فیشر 1981) در کتاب فلدمن (1981) می خوانیم:
ما رایجترین نگرانیهای بیمار را شناخته ایم:
1) خواستن اطلاعات در مورد نتایج و اثرات جانبی شیمی درمانی یا روش های جراحی: این اطلاعات اغلب اضطراب مبنی بر ترسهای
ناشی از عدم آگاهی را کاهش می دهد.
2) اطلاعات غلط، درک نادرست و سردرگمی در مورد چگونگی انجام روش های درمان، نیز از مواردی هستند که با روشن کردن آنها می توان از اضطراب بیمار کاست.
3) احساس فراگیر انزوا و دوری از دنیای سلامتی که در افراد شدیداً مشاهده می شود را میتوان در حد وسیعی کاهش داد.
4) احساس درماندگی بیمار از اینکه به بیماری شناخته نشده ای مبتلا شده و بنابراین مرموزتر و در هم شکننده تر به نظر می رسد. علاوه بر این، هر سه مطالعه «کار و سوابق سرطان» روشن می سازد چطور بعضی از بیماران سرطانی تحت تأثیر القای ترس، خجالت و گناه ناشی از ادراک خود و دیگران در مورد سرطان بودند. ادراکاتی مبنی بر اینکه سرطان بهبود ناپذیر،
منزجر کننده، خانمان سوز است. و در طول قرن ها در ادبیات و تشبیه ها باقی ماندهاند. زن و شوهری طی مصاحبه تحقیقی با هم نجوا میکردند به طور ناخودآگاه نگرانی خود را از اینکه مبادا کسی به سرطان روده شوهر پی ببرد بیان می کردند، مسئله را با پسر بزرگشان در میان گذاشتهبودند و می ترسیدند سهواً منبع انتشار این واقعیت خجالتآور باشد. و همکاران و مشتریها شوهر را به خاطر قطع عضوش از حقوق اجتماعی محروم کنند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]