مقاله افزایش تراکم شهر و توسعه پایدار در ایران فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله افزایش تراکم شهر و توسعه پایدار در ایران فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله افزایش تراکم شهر و توسعه پایدار در ایران فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله افزایش تراکم شهر و توسعه پایدار در ایران فایل ورد (word) :
مقدمه:
در دهه¬های اخیر پیشرفت کشور به سمت یک جامعه مدرن و توسعه کشور شتاب و اهمیت ویژه¬ای پیدا نموده است. یکی از شاخص های اصلی و مهم این توسعه و پیشرفت، رشد و گسترش شهرهای کشور و بخصوص شهرهای بزرگ آن می باشد. از طرف دیگر با توجه به رشد روز افزون جمعیت کشور و بخصوص افزایش جمعیت شهرهای بزرگ که علاوه بر عوامل موالید و مرگ و میر، عامل مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای کوچک، رشد جمعیت آنها را تشدید می کند،
توجه به توسعه شهر های بزرگ اهمیت دوچندانی پیدا کرده¬است. ولی آنچه در اینجا مسئله مورد سوال می¬باشد این نکته است که توسعه این شهرها چگونه و به چه صورتی باید صورت گیرد که نیاز های آینده کشور را تامین نماید. در این زمینه با مطرح شدن اصل توسعه پایدار و مباحث مربوط به آن، دیدگاه های مربوط به توسعه شهری و بهبود شهر مدرن با توجه با نیازهای آینده انسجام
بیشتری پیدا نمود و سعی شد توسط این اصل برای سوال فوق پاسخ های مناسبی ارائه شود. که در نهایت به ظهور و مطرح گردیدن ایده ها و مسائل جدید در برنامه ریزی و توسعه شهری انجامید. در همین راستا با توجه به کمبود منابع (زمین، خاک، هوا و ;) و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب تر و مطابق با اصول توسعه پایدار و در عین حال اقتصادی، توجه به توسعه متراکم شهر، و افزایش تراکم شهر افزایش یافت و استفاده از آن در ساماندهی شهری به عنوان یکی از مهمترین مقوله¬ها در زمینه توسعه شهری مطرح گردید، که سعی دارد با تحول در نحوه نگرش به توسعه شهری زمینه پایداری بیشتر شهر را فراهم آورد.
به همین جهت در این مقاله قصد بر این داریم که به این موضوع پرداخته شود که توسعه متراکم شهر و افزایش تراکم شهر به چه معنی است و به چه شکلی باید صورت گیرد که همزمان با توسعه ،گسترش و تامین نیازهای شهر نهایت انطباق با اصول توسعه پایدار را داشته باشد. به همین منظور ابتدا مروری اجمالی بر مفهوم توسعه پایدار و اصول مربوط به آن خواهیم داشت و سپس چیستی و چگونگی توسعه متراکم شهری و شهر متراکم را بررسی نموده و در پایان به این مورد می پردازیم که این توسعه متراکم به چه نحوی باید صورت گیرد که زمینه پایداری بیشتری را برای شهر های بزرگ ایران فراهم آورد.
توسعه پایدار:
الیزابت بارتون و همکارانش در مقاله شهر متراکم و توسعه پایدار به نقل از چرچ بیان می¬کنند که «هنوز توافق چندانی در مورد ویژگیهای شهر پایدار وجود ندارد، و این پرسش نیز مطرح است که آیا چنین چیزی واقعاً ممکن است؟ شهرها پیچیده¬اند و از لایه های گوناگونی شامل سیستمهای کالبدی، تاریخی، اقتصادی و اجتماعی تشکیل شده¬اند، برای ارزیابی پایداری شهر باید این پیچیدگی¬ها را تشریح کرد و تعریف پایداری و توسعه پایدار خود یکی از این پیچیدگی¬هاست» (بارتون و همکاران، 1379 :17). پس در این بخش سعی در تشریح این تعریف و پیچیدگی های آن خواهیم کرد.
«با بروز ضایعات زیست محیطی، رهیافت توسعه پایدار به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن بیستم از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و با عنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی تعیین شد. به همین منظور در کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد محیط و توسعه در ریودو ژانیرو، که در سال 1992 برگزار شد، بیش از 150 کشور جهان بیانیه ریو را که در آن اصولی برای دستیابی به توسعه پایدار مطرح شده امضا کردند و برنامه ای عملیاتی برای دستیابی به توسعه پایدار در قرن بعدی به سازمانهای بین المللی، ملی، دولتهای محلی و همچنین سازمانهای غیر دولتی فرستاده شد». (بارتون و همکاران، 1379 :15)
به عبارت دیگر اصل پایداری در طرح ها و برنامه های توسعه به عنوان یک هدف کلی بین المللی تعیین شده است. با وجود تمامی تأکیداتی که بر توسعه پایدار می شود ولی هنوز تعریف یگانه ای از توسعه پایدار وجود ندارد و تعاریف زیادی از توسعه پایدار وجود دارد. اما رایج ترین تعریف از توسعه پایدار تعریفی است که در کنفرانس زمین در ریو عنوان شده و بیان می دارد که: «توسعه ای پایدار است که نیاز حال را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسل آینده برای دستیابی به نیازها و خواسته هایش برطرف کند» (بارتون و همکاران، 1379 :16)
اگرچه بنا بر تعریف فوق توسعه پایدار با تخلیه مستمر منابع سر و کار دارد، اما تنها منابع طبیعی نیستند که در خطر است، بلکه ویژگی های کیفی دیگر نظیر چشم انداز، میراث گذشته، آسایش، و قابلیت نواحی شهری برای فراهم ساختن ایمنی، محرمیت، سلامتی و زندگی لذت بخش نیز در خطرند. هدف توسع پایدار شهری باید حفظ خصوصیات کلی و کیفیت محیط باشد. و لازم است که موضوعات اجتماعی و اقتصای در کنار مقوله های محیطی مورد توجه قرار گیرند. در این زمینه «;لیوت تحلیل می کند که برای درک تأثیرات متقابل فرایتد های اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی شهر، به عنوان نوعی سیستم کامل، کوتاهی شده است. برای ارزیابی پایداری شهر آنرا باید به عنوان نوعی کلیت نگریست و تمام موضوعات را در نظر گرفت» (بارتون و همکاران، 1379 :17)
پس می توان گفت «توسعه پایدار شهری بر سه موضوع پایه ای می نگرد، که اقتصاد ، محیط زیست و جامعه انسانی و فرهنگ را شامل می شود و نه هر کدام بصورت مجزا، بلکه ارتباط این عوامل را هم شاخص قرار می دهد. بدین ترتیب نتایجی درست تر هستند که به فضای اشتراکی این عوامل نزدیکترند» (احمدی :95).
در ارتباط بین این عوامل، نقش عامل جامعه انسانی و فرهنگ به مراتب از دو مؤلفه دیگر مهمتر است. زیرا این مؤلفه می تواند عامل سازندگی، توسعه و یا تخریب و تضییع دو مؤلفه دیگر باشد و شرایط ناپایدار اجتماعی می تواند نهایتاً به ناپایداری محیطی و اقتصادی منجر گردد. بطور مثال چنانچه در فرایند توسعه به خصوصیات و ویژگی های جامعه ساکن و فرهنگ آنها توجه نگردد ممکن است با مقاومت و برخورد ساکنان مواجه گردیده و این فرایند به ناپایداری شهر منجر گردد.
پس توسعه شهری در صورتی پایدار خواهد بود که کیفیت بالایی از زندگی را برای تمام ساکنانش ارائه دهد و آنان بتوانند از راحتی و آسایش اجتماعی و فرهنگی کاملی برخوردار شوند. و در همین زمینه برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد ، توسعه پایدار را به عنوان «بهبود کیفیت زندگی در قالب زیست بوم های حمایت کننده تعریف می کند».
در پایان این قسمت تعریفی را که شورای بین المللی ابتکارات زیست محیطی محلی (ICLEI) با توجه به اهداف محلی ارائه کرده به عنوان تعریف توسعه پایدار مد نظر در این مقاله بیان می کنیم، که عبارت است از: «توسعه ای که خدمات اولیه محیطی، اجتماعی و اقتصادی را بدن تهدید محیط زسیت، سیستمهای ساخمان
ی و اجتماعی که این خدمات به آن وابسته اند ارائه می دهد»(بارتون و همکاران، 1379 :19).
توسعه متراکم شهر و شهر متراکم
شهر پدیده¬ای همگن نیست و به همین علت شهر متراکم هم می تواند به روشهای گوناگون تعریف شود . ایجاد شهر متراکم می¬تواند به شکل ساخت ساختمانهای متراکم مسکونی یا متراکم سازی فعالیت باشد و در هر یک از این فرایندها نیز بدیلهای نامحدودی وجود دارد. همچنین توسعه متراکم می تواند در قسمتها و نواحی مختلف شهر و یا در حومه شهر انجام گیرد که در این زمینه بارتون و همکارانش اینگونه می نویسند:
«;توسعه متراکم شهری می تواند در اشکال گوناگون توسعه مجدد، توسعه جدید در اراضی خالی قبلی و یا تبدیل اراضی انجام گیرد. فعالیت ایجاد تراکم می تواند به افزایش تعداد ساکنان ناحیه، افزایش اشتغال و یا رفت و آمد مرتبط با اشتغال، افزایش ترافیک در جاده ها و یا افزایش استفاده از زمین و یا ساختمانهای موجود منجر گردد;. مفهوم متراکم سازی می تواند در اشکال گوناگونی به وقوع پیوندد و هر یک بر حسب معیار پایداری می¬تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال به نظر
می¬رسد تراکم فعالیت تأثیر بدتری نسبت به توسعه متراکم [ساختمانهای مسکونی] داشته باشد – بویژه وقتی که با ترافیک غیر محلی یکی شود. به توسعه در اراضی فرسوده کلاً با دید مثبتی نگریسته شده است و در توسعه کوچک مقیاس و محتاطانه، مخالفت کمتری به چشم می خورد;» (بارتون، 1379 : 19)
در اینجا منظور از شهر متراکم «;در حقیقت شکل شهری فشرده و متمرکزی است که مانع از اتلاف منابع و احساس گسستگی ناشی از جدایی و فاصله محل اسکان و فعالیت می شود. شهر متراکم بطور ضمنی، اولویت تراکم های بالاتر را، در جایی که امکان آن وجود دارد خاطر نشان می¬کند. با این حال شهر متراکم به ما می¬آموزد که برای احتراز از گسیختگی و ش
کاف در بافت شهری باید بر موقعیت توسعه شهری نظارت و کنترل داشت» (چایلد، 1379: 58).
ولی آنچه در این مقاله بیشتر مد نظر است توسعه تراکم ساختمانی و مسکونی شهر می باشد بطوری بتواند جوابگوی رشد فزاینده جمعیت شهرهای بزرگ ایران باشد. اگرچه همانند مبحث قبلی که بیان شد نمی¬توان تنها یک بعد از پایداری را مد نظر قرار داد، در این بحث نیز نمی توان فقط یک شکل از توسعه متراکم را در نظر گرفت و باید بطور همزمان به جنبه های گوناگون آن توجه نمود. لکن با توجه به اینکه در این یادداست موضوع مورد مطالعه بیشتر جنبه های انسانی و اجتماعی شهر می باشد، پس تاکید بیشتر بر توسعه متراکم ساختمانهای مسکونی خواهد بود.
نوربرت شوئنوئر توسعه متراکم ساختمانهای مسکونی را اینگونه معرفی می کند: تغییر الگوی مسکن و ساختمانهای مسکونی در شهر بگونه¬ای که سکونت در خانه های تک واحدی حیاط دار (درونگرا) و پراکنده که در ساخت آنها بیشتر از سطح استفاده می¬شود و پیشتر در ایران مرسوم بوده و هم اکنون هم مرسوم می¬باشد، به شکل سکونت در خانه¬ها و آپارتمانهای چند واحدی
(برونگرا) چند طبقه و بعضاً بلند مرتبه که در ساخت آنها بیشتر از فضای عمودی استفاده می شود تغییر نماید (شوئنوئر، 1380 : 48) . که این گونه مسکن ها نیز در شهرهای بزرگ ایران رواج یافته و هر روز بر میزان این گونه ساختمانها افزوده می شود. توسعه متراکم ساختمانهای مسکونی خود می تواند به چندین شکل انجام گیرد، ولی دوشکل عمده آن که در ایران کم و بیش مطرح گردیده و مد نظر می باشد عبارت است از توسعه و ساخت ساختمانهای بلند مرتبه و برج ها با تراکم سکونتی زیاد در آنها و دیگری توسعه و ساخت ساختمانها و آپارتمانهای با ارتفاع متوسط و عمدتاً سه تا پنج طبقه و تراکم سکونتی متوسط در آنها.
حال که شرحی اجمالی بر مفاهیم توسعه پایدار، توس
عه شهری پایدار ، توسعه متراکم شهری، و توسعه متراکم ساختمانهای مسکونی ارائه شد باید به بررسی این موارد بپردازیم که آیا توسعه ساختمانهای مسکونی متراکم در شهرهای ایران از دیدگاه اصول توسعه پایدار ضرورتی دارد و اگر چنین است کدام الگوی مسکن متراکم در ایران وجود شهرهای پایدارتری را تضمین می نماید و این الگوهای مسکن از نقطه نظر توسعه پایدار دارای چه مزایا و چه معایبی می باشند.
اختمانی مسکونی شهرها دیدگاه های مخالف و موافق زیادی وجود دارد موافقان شهر متراکم این گونه استدلال می¬کنند که به دنبال افزایش جمعیت و به دلیل کمبود زمین مناسب ساخت و ساز در شهر های بزرگ و متقابلاً قیمت بالای آن استفاده از گسترش عمودی برای ساخت مسکن امری ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید. همچنین توسعه متراکم شهر باعث ایجاد رونق و جذابیت اقتصادی بیشتر شهر می¬گردد: احداث واحدهای کوچک و بزرگ تجاری ، رونق ساخت و ساز و به تبع آن رشد و توسعه مشاغل متعددی که مرتبط با صنعت ساختمان است همگی باعث پایداری
بیشتر اقتصادی شهر خواهد شد. (ساختمانهای متراکم بدلیل بکار بردن تجهیزات، وسایل و مصالح و به تبع آن نیروی انسانی بیشتر نسبت به ساختمانهای غیر متراکم زمینه رونق اقتصادی و اشتغال بیشتری را برای شهروندان در مقایسه با توسعه سطحی شهر، فراهم می نماید). با توجه به این که در شهرهای ایران معمولا ساخت و سازهای مربوط به متراکم سازی شهر با تخریب ساختمانها و بناهای فرسوده شهر انجام می¬گیرد باعث می شود که بافتهای فرسوده شهر با سرعت بیشتری ترمیم و به سازی شوند. از نقطه نظر زیست محیطی نیز شهر متراکم بدلیل اینکه طول و
تعداد سفرهای درون شهری را کاهش می دهد، در کاهش آلودگی محیط زیست و استفاده کمتر از انرژی موثر است. از سوی دیگر معمولاً توسعه شهر به صورت گسترش در سطح همانطور که در شهرهای بزرگ ایران شاهد بوده¬ایم مستلزم استفاده از باغات، زمینهای زراعی و سبز شهر و حومه آن است (استفاده از زمینهای زراعی و باغات طرشت، کن، شهران و; در تهران و ساخت و ساز در حاشیه رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان نمونه بارز گسترش شهر و ساختمانهای
مسکونی درسطح می¬باشد) در صورتی که در شهر متراکم با استفاده از زمینهای مسکونی موجود و بناها و ساختمانهای فرسوده، استفاده از زمینهای سبز، باغات و زمینهای حومه شهر کاهش یافته و یا متوقف می¬گردد. که این خود باعث می¬شود محیط زیست آسیب کمتری ببیند.
از دیدگاه پایدار اجتماعی، امروزه بدلیل افزایش جمعیت، حذف فعالیتهای خیابانی و حضور و نظارت کم مردم در خیابانها ، وجود فضاهای باز و وسیع شهری بدون عملکرد میعن و روشن ، کاهش ارتباطات مردمی و ارتباط با همسایگان همگی باعث بوجود آمدن مشکل عدم امنیت در شهر ها و بخصوص ثروتمندان گردیده است (نمونه بارز آن حوادثی نظیر سرقت و قتل خانواده های مسن و کم جمعیت منازل مسکونی بزرگ شمال شهر تهران می باشد) گسترش و افزایش تراکم شهر و
سکونت ساکنان شهر در آپارتمانها و ساختمانهای متراکم باعث می¬گردد که احساس امنیت آنان افزایش یابد و محیط امن تری را برای آنان ایجاد می نماید.
از طرف دیگر چنانچه در مناطق تجاری و خیابانهای بزرگ شهر بطور مثال در بالای مغازه ها اقدام با توسعه متراکم ساختمانها گردد می توان امنیت این گونه مناطق را افزایش داد. در این زمینه باری گود چایلد می نویسد: «توسعه مسکن در مناطق غیر مسکونی، میزان جرم و همچنین تخریب عمدی را در مکانهای خالی از سکنه در طول شب کاهش می دهد. «ایده چشمان ناظر در
خیابان» که از اعمال بد جلوگیری می کند و امنیت شخصی را اعتلا می بخشد، فرضیه ای است که از کتاب «مرگ و زندگی شهر های بزرگ آمریکا» اثر جین جیکابز اقتباس شده است . به عنوان مثال، پتریک از تغییر کاربری فضاهای خالی بالای مغازه ها به کاربری مسکونی حمایت می کند، به این دلیل که تقریباً همه شهر ها از خالی از سکنه شدن در انتهای روزهای کاری نگرانند. این تغییر کاربری می تواند امنیت اموال و اشخاص را افزایش دهد. البته باید بر این نکته توجه کرد که مزایای امنیتی مورد ادعا در کاربری های مختلط مستلزم تحقیقات و بررسی بیشتری می باشد. زیرا عواملی که بر تخریب عمدی و جرم تأثیر می گذارند متنوع اند و تفکیک آنها از یکدیگر مشکل می نماید عواملی چون فرایندهای اقتصادی و اجتماعی نیرومند حتی تأثیر اندک محیط مصنوع را نیز تحت الشعاع قرار می دهد» (چایلد، 1379 :57). همچنین هنگامی که شهر ریز، خرد، متلاشی و
پراکنده باشد پتانسیل مؤسسات شهری نظیر مدارس، بیمارستانها، مراکز کار و ; در ایفای نقش خود به مثابه وحدت دهنده اجتماعی شهر آسیب می بیند. در نتیجه هنگامی که مردم و فعالیتها در فاصلهای دور پراکنده گردند اجتماعات شهری به شدت تضعیف می گردند که این می تواند آغاز ناپایداری شهری باشد.
هنگامی که ساکنان شهر به زندگی و سکونت در آپارتمانها مبادرت ورزند مجبور خواهند بود مقررات و هنجارهای مربوط به این نوع سکونت را نیز فرا گیرند و بدان عمل کنند. آنها دیگر در یک خانه مجزا زندگی نمی کنند و با همسایگان خود در یک ساختمان ساکن می گردند و در نتیجه با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و سعی در احترام گذاشت به حقوق یکدیگر و نوعی تبادل فرهنگی اجتناعی می کنند که این خود باعث می شود که تفاوتهای فرنگی بین ساکنان شهر کاهش یابد. پس می توان گفت شهر های متراکم تفاوت فرهنگی، اجتماعی و عملکردی را کمتر می کند و محیط امن، زنده و پویایی را فراهم می آورد.
در اینجا باید گفت که بیشتر استدلالهایی که در لزوم شهر متراکم بیان گردید، مربوط به شهرهای بزرگ بوده و در مورد آنها صادق می باشد و در شهر های کوچک ایران که قیمت زمین چندان زیاد نیست و زمینهای بدون استفاده زیادی در آن شهرها وجود دارد، توسعه متراکم شهر در پایداری اقتصادی شهر چندان موثر نخواهد بود. چه همچنین بدلیل فواصل نزدیک اماکن به یکدیگر و کم ظرفیت بودن معابر این گونه شهرها با متراکم سازی شهر آلودگی شهر چندان کاهش نخواهد یافت و چه بسا باعث ایجاد ترافیک و آلودگی بیشتر گردد که این خود موجب ناپایداری بیشتر شهر
را فراهم می¬آورد. پس در اینجا باید مشخص کنیم که در این یادداشت هدف ما از متراکم سازی صرفاً محدود به شهرهای بزرگ ایران نظیر تهران، اصفهان، مشهد و; می¬گردد، و در مورد شهر های کوچک به نظر می¬رسد که چنانچه توسعه آنها در سطح انجام گیرد به شرطی که به زمینهای سبز و باغات آن شهر ها آسیب چندانی وارد نگردد پایدار تر خواهد بود و چه بسا توسعه متراکم اینگونه شهر ها موجب ناپایداری بیشتر آنها گردد.
قبل از آنکه به بیان دیدگاه های مخالفان و منتقدان شهر متراکم بپردازیم باید عنوان کرد که افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ ایران و کمبود زمینهای مکسونی و قیمت بالای آنها در این شهرها متراکم سازی را امری ضروری و غیرقابل اجتناب کرده است و مشاهده می شود روند ساخت و ساز متراکم در شهر های بزرگ ایران همچنان ادامه داشته و رو به افزایش است پس بیشتر انتقاداتی که در زیر مطرح می گردد در جهت اصلاح و رفع عیوب متراکم سازی ساختمانها مطرح می گردد و نه متوقف کردن کامل این روند.
در مقابل موافقان شهر متراکم مخالفان و منتقدان آن بیان می دارند که متراکم شدن شهرها همانگونه که در تهران، اصفهان ومشهد و; مشاهده می شود، باعث می¬گردد ازدحام ترافیکی آنها افزایش یابد بگونه ای که بطور مثال در شهر تهران کمبود پارکینگ باعث گردیده که از خیابانها و معابر به عنوان پارکینگ استفاده گردد که خود باعث افزایش بیشتر ترافیک شهری می شود،. همچنین وجود ساختمانهای بلند باعث می¬گردد که عبور جریان هوا به خوبی صورت نگیرد و آلودگی در این مناطق به بیرون هدایت نشده و در نتیجه آلودگی هوای شهر بیشتر گردد. این گونه مشکلات و موارد بسیار دیگری که تراکم ساختمانهای مسکونی ایجاد می کند به افزایش آلودگی و انتشار آلودگی هوا در مقیاس بزرگتری در نواحی شهری منجر می¬گردد. و در اثر این آلودگی، فضای سبز شهر که از نظر زیست محیطی بسیار حائز اهمیت است در خطر قرار می گیرد و در نتیجه به ناپایداری شهر می انجامد.
منتقدان شهر متراکم در حوزه پایداری اقتصادی نیز معتقدند که شهر فشرده قیمت تمام شده مسکن را بدلیل اینکه ساختمانهای بلند هزینه¬های بیشتری را طلب می¬کند، افزایش می دهد و در ادامه این روند املاک تجاری و هزینه های حمل و نقل نیز افزایش می یابد. همچنین دولتها و شهرداری ها برای از بین بردن و جبران اثرات افزایش تراکم شهری نظیر آلودگی هوا، ترافیک، کمبود فضاهای عمومی ، پارکینگ و غیره باید متحمل هزینه های زیادی گردند که این هزینه ها را نیز نهایتاً خود شهروندان باید پرداخت نمایند.
اما عمده انتقاداتی که به متراکم سازی ساختمانهای مسکونی میشود در حوزه پایداری اجتماعی قرار می گیرد . انتقاداتی نظیر عدم توجه به فرهنگها، ارزشها و سنت های شهروندان، توجه نکردن به سلیقه ساکنان، عدم تطابق ایرانیان با فرهنگ زندگی در ساختمانهای متراکم، از بین رفتن حریم های محرمیت و از بین رفتن مناظر ، نشانه ها و عناصر محلی و شهری که نقشی هویت بخش برای ساکنان دارد.
«به نظر ایوانز سیستم برنامه ریزی مردم را به زندگی درون شهرهای بزرگ و آپارتمانهای کوچک مجبور میکند و اینجاست که سازندگان مسکن آشکارا از وظیفه خود که همانا برآورده ساختن نیازها و سلائق مصرف کنندگان است قصور می ورزند» (چایلد، 1379 : 55) در این زمینه دکتر تقی زاده در مقاله توسعه پایدار شهر و مسکن اعتقاد دارد که: معمولاً معماران و طراحان شهری با قالب فکری خود و الگو برداری از مدل ها و طرح های بیگانه که معمولاً تناسبی با فرهنگ و سنت های ایرانی اسلامی ندارند، مبادرت به طراحی و ساخت مسکن متراکم برای شهروندان می نمایند بدون اینکه به سلائق و علاقه مندی های افرادی که قصد سکونت در این ساختمانها را دارند،
توجهی نمایند. اینگونه مسکن ها صرفاً سرپناهی برای حفاظت انسان از آب، باد، سرما و گرما و تجاوز است در صورتی که در فرهنگ ایرانی خانه به عنوان حرم تلقی می شود و منزل محل نزول و آرامش است و مسکن از سکینه مشتق می شود و مترادفهایی همچون سرا، منزل، دار و خانه دارد که آنها نیز جملگی بر این معنا دلالت می کند (تقی زاده، 1380 : 7و8).
از دیگر انتقاداتی که به ساختمانهای متراکم و بلند مرتبه وارد می شود از بین رفتن مناظر، عناصر و نشانه های شهری و محلی است که نقش تعیین کننده ای در هویت بخشی ساکنان بر عهده دارد در این زمینه «کوین لینچ نظریه پرداز صاحب نام معتقد است، نشانه ها و مناظر و عناصر فیزیکی تشکیل دهنده هر محله ای را، که در واقع علایم محیطی آن محل محسوب می شود، به واسطه نقش نمادینی که در ایجاد ارتباط بین ساکنین محل ایفائ می نمایند، می باید یک معیار اجتماعی به شمار آورد. هر چه وضوح و خوانایی این علایم بیشتر بوده و در ارتباط مستقیم تری با عملکردهای جامعه باشند و ریشه در مکان و زمان فعالیت های جاری داشته باشند، ارتباط اجتماعی قوی تری به وجود می آورند.
خصوصیت هویت بخشی نشانه های شهری از سوی دیگر، دربرگیرنده ویژگی های عملکردی مشخصی نیز می باشد از جمله، دسترسی بصری به این نشانه ها منجر به ثبت خاطره آنها در ذهن و در نتیجه کمک به نقش بستن شفاف تر ساختار فضایی شهر در ذهن شهروندان و سهولت رجوع ذهنی مکرر به این نشانه ها در صورت نیاز در هنگام جابه جایی در سطح شهر می گردد. بدیهی است که هر چه شهر توسعه بیشتری می یابد، ویژگی های فوق بر اهمیت نشانه ها و مناظر پرارزش در رابطه با کیفیت زندگی شهری می افزایند.در تهران طبعا با توجه به عدم اعمال نظارت موثر در این زمینه، موارد نامطلوب بی شماری رخ داده که وضعیت نابسامانی به لحاظ ساختار بصری- فضایی- کالبدی شهر به وجود آورده است. صرف نظر از مناظر و نشانه های شهری با
اهمیت که دسترسی بصری به آ نها از نقاط گوناگون شهر مسدود گردیده، یکی از قربانیان ساخت و ساز بناهای مرتفع، مهمترین عنصر پرارزش، دلپذیر و نمادین ساختار طبیعی شهر که به وضوح از ارزش والایی در زمینه مناظر و هویت طبیعی شهر برخوردار است یعنی سلسله کوه های البرز، می باشد که کیفیت ارزش های بصری آن به طور روزافزونی به واسطه توسعه ناهماهنگ اینگونه ساختمان ها با ابعاد و اشکال گوناگون به شدت خدشه دار گردیده و در حال تنزل است;» (عبدالله خان گرجی، 1382: 8)
مقاله ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری فایل ورد (word) :
اسناد و مدارک مثبته:
به اسناد و مدارکی که دلالت بر وقوع یک معامله یا رویداد مالی مشخص دارد، «اسناد مثبته» گفته می شود. مانند فاکتور فروش، رسید بانکی، قبض آب و برق و ;;
سند حسابداری:
برگه ای است که اطلاعات مربوط به یک یا چند رویداد مالی قبل از ثبت در دفاتر حسابداری، در آن نوشته می شود و سپس بر اساس اطلاعات مندرج در سند حسابداری دفاتر حسابداری تنظیم می گردد.
دفاتر حسابداری:
کلیه رویدادها در دفاتر حسابداری ثبت می شوند. دفاتر حسابداری را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
گروه اول، دفاتر رسمی یا قانونی، شامل دفتر روزنامه عمومی و دفتر کل می باشد و گروه دوم، دفاتر غیر رسمی یا کمکی، که شامل دفاتر تأمین و سایر دفاتر مورد نیاز حسابداران می گردد.
1- دفتر روزنامه عمومی: دفتری است که کلیه معاملات و رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی روزانه به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبت می شوند.
مثال) خانم فضیلت اخیراً پس از کسب مجوزهای لازم اقدام به تأسیس مؤسسه آموزش زبان دانا کرده است و طی آبان ماه 1376فعالیت های زیر در مؤسسه انجام شده است.
13 آبان ماه – افتتاح حساب جاری شماره 3520 بانک رفاه کارگران شعبه وحدت و واریز 32000000 ریال به این حساب بابت سرمایه مؤسسه دانا، در قبال واریز این مبلغ به حساب جاری مؤسسه دانا، بانک یک برگ رسید بانکی به خانم فضیلت تحویل داد.
6 آبان ماه – خرید نقدی یک دستگاه آپارتمان به بهای 30000000 ریال در قبال تحویل چک شماره 21501 مورخ 6 آبان ماه 1376 به مبلغ 30000000 ریال از حساب جاری مؤسسه دانا، یک برگ رسید امضا شده از آقای معتمدی فروشنده آپارتمان دریافت گردید. همچنین تصویری از سند انتقال آپارتمان به عنوان سند مثبته این رویداد مالی تهیه شد.
7 آبان ماه – خرید نسیه مقداری اثاثه از فروشگاه مجیدی به بهای 3500000 ریال. آقای مجیدی فاکتور فروش شماره 1703 مورخ 76/7/8 را به مؤسسه دانا تحویل داد.
8 آبان ماه – آقای فرشاد، مبلغ 10000000ریال به عنوان وام به حساب مؤسسه دانا واریز کرد. بانک یک برگ رسید بانکی مبنی بر واریز 10000000 به حساب 3520 مؤسسه دانا به آقای فرشاد تسلیم نمود که ایشان به مؤسسه تحویل داد.
11 آبان ماه – خرید نسیه 7500000 ریال اثاثه از فروشگاه حسن پور. آقای حسن پور فاکتور فروش شماره 2211 مورخ 76/8/11 برای مؤسسه دانا ارسال کرد.
14 آبان ماه – صدور تحویل چک شماره 21502 مورخ 76/8/14 به مبلغ 3000000 ریال به آقای مجیدی بابت طلب ایشان از مؤسسه دانا. در قبال تحویل این چک در همان روز یک برگ رسید چک دریافت گردید.
18 آبان ماه – خریدی نقدی550/000 ریال صادر کرد و پس از اخذ رسید چک آن را به آقای کریمی تحویل داد.
### این مقاله شامل جداول مالی مختلفی است ###
تحقیق سوفسطائیان فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق سوفسطائیان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق سوفسطائیان فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن تحقیق سوفسطائیان فایل ورد (word) :
سوفسطائی در واژه به معنی استاد، دانشور، زبردست است. کسی که در امور زندگی هوشمند و زیرک است، خردمند.
در اواخر سده پنجم پیش از میلاد جماعتی از اهل نظر در یونان پیدا شدند که جستجوی کشف حقیقت را ضروری نمیدانستند‚ بلکه آموزگاری فنون را بر عهده گرفته‚ شاگردان خویش را در فن جدل و مناظره ماهر می ساختند تا در هر مقام، خاصه در مورد مشاجرات سیاسی بتوانند بر خصم غالب شوند. این جماعت به واسطه تتبع و تبحر درفنون مختلف که لازمه معلمی بود به سوفیستس (sophiste)، معروف شدند، و چون برای غلبه بر مدعی در مباحثه به هر وسیلهای متشبث می شدند‚ لفظ سوفیستس، که ما آنرا سوفسطایی گوئیم، علم شد برای کسانی که به جدل به پردازند و شیوه ایشان سفسطه (sophisme)، نامیده شده است. افلاطون و ارسطو در تقبیح سوفسطاییان و در مطالب ایشان بسیار کوشیده اند‚ ولیکن در میان اشخاصی که به این عنوان شناخته شدهاند مردمان دانشمند نیز بوده اند‚ از آن جمله افرودیقوس (Priodikos) است و او از حکمای بدبین بود یعنی بهره انسان را در دنیا، درد و رنج و مصائب و بلیات یافته بود و چاره آن را شکیبایی و استقامت و بردباری و فضیلت و متانت اخلاقی می دانست. دیگری جورجیاس (Gorgias)است که با استدلالاتی شبیه به مباحثات زنون و برمانیدس، مدعی بود که وجود موجود نیست و نمونه آن این است که: کسی نمیتواند منکر شود که عدم، عدم است (یا به عبارت دیگر لاوجود لاوجود است). ولیکن همین که این عبارت را گفتیم و تصدیق کردیم، ناچار تصدیق کرده ایم به این که عدم موجود است، پس یکی تصدیق کرده ایم که عدم موجود است و جای دیگر ثابت کرده ایم که عدم موجود نیست؛ بنابراین محقق میشود که میان وجود و عدم (لاوجود) فرقی نیست، پس وجود موجود نیست. جورجیاس به همین قسم مغالطات دو قضیه دیگر را هم مدعی بود‚ یکی اینکه فرضأ وجود موجود باشد قابل شناختن نیست‚ دیگر اینکه اگر هم قابل شناختن باشد معرفتش از شخصی به شخص دیگر قابل افاضه نخواهد بود. معتبرترین حکمای سوفسطایی فروطاغورس (Protagoras)است.
مقاله بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای ذوب با کوره های القایی فایل ورد (word) دارای 166 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای ذوب با کوره های القایی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای ذوب با کوره های القایی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای ذوب با کوره های القایی فایل ورد (word) :
بهینه سازی مصرف انرژی در واحدهای ذوب با کوره های القایی
پس از شوک نفتی سال 1973 کشورهای پیشرفته ی صنعتی مجبور شدند تا به مساله انرپی که نیروی محرکه صنعت و رفاه اجتماعی آنها بود به شکل جدی تری بنگرند.
شاید یکی از دلایل به وجود آمدن آژانس بین المللی انرژی د رسال 1974 به رهبری کشور آمریکا که به تنهایی یک چهارم کل انرژی مصرفی جهان را مصرف می کند نیز ناشی از این مساله باشد.
یکی از وظایف این آژانس تهیه و تدوین برنامه های ذخیره سازی انرژی برای کشورهای عضو بود که در چهار چوب موارد ذیل ارایه می شود.
1 کاهش شدت انرژی
2 جایگزینی سوخت مقرون به صرفه
کاهش انرژی بری محصولات مصرف کننده ی انرژی
در علم اقتصاد مشخص شده است که یک ارتباط مستقیم بین مصرف انرژی سرانه با تولید نا خالص سرانه و رشد اقتصادی و رفاه و استاندارد زندگی وجود دارد.
نسبت تغیرات مصرف انرژی GPD (تولید ناخالصی ملی )
1985- 1995
متوسط رشد GPD متوسط رشد انرژی
آمریکا 23 108
آلمان 35 07-
چین 99 43
ترکیه 29 28
مصر 48 25
ایران 12 47
در جدول فوق نسبت تغیرات مصرف انرژی به تغیرات تولید ناخالص ملی ارایه شده است.با کمی دقت به این جدول به خوبی می توان دریافت که نحوه ی استفادهدیما از انرژی با کشورهای پیشرفته ی صنعتی و حتی کشورهای د رحال توسعه بسیار متفاوت است.فلذا با توجه به محدودیت منابع انرژی از یک سو و اثرات مخرب زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه ی انرزی به صورت یک ضرورت انکار نا پذیر در آمده است.
بر اساس آمارهای موسسه ی آمارهای انرژی در بخش صنعت 30% از انرژی مصرفی به علل بهینه نبودن نوع مصرف به هدر می رود.
و از سوی دیگر صنایع فلزی از نظر انرژی بری پس از صنایع شیمیایی در رتبه ی دوم قرار دارند فلذا لزوم توجه بیشتری به مقوله ی مصرف انرژی در این صنعت احساس می شود.
یکی از بخش هایی که در بخش ریخته گری بیشترین انرژی را مصرف می کند واحد کوره می باشد.که این مقاله پاره از راهکارهای علمی و عملی جهت بهینه سازی مصرف انرژی در واحد ذوب با کوره ی القایی را مورد بحث قرار می دهد.
لازم به ذکر است که این روش ها در شرکت صنعتی شوفاژ کار به کار گرفته می شود و کاهش قابل توجه مصرف انرژی و در نهایت قیمت تمام شده محصول را به دنبال دارد.
در راستای بهینه سازی مصرف انرژی در شرکت صنعتی شوفاز کار کمیته ای تحت عنوان کمیته بهره وری انرژی تشکیل شد که اعضای آن به شرح ذیل بودند:
• مدیر کارخانه
• مدیر واحد تولید
• مدیرواحد تعمیرات و نگهداری
• مدیرواحد برق
• مدیر واحد برنامه ریزی
ریوس فعالیت های این کمیته عبارت بودند از:
• حساس سازی
• تعیین مراکز اصلی مصرف انرژی
• اندازه گیری مصرف انرژی در واحد های مختلف
• ایجاد انگیزه برای صرفه جویی
• هدف گذاری و اولویت بندی اهداف
• آموزش پرسنل درخصوص راهکارهای بهینه سازی
• اطلاع رسانی و گزارش دهی موفقیت ها
• جلب نظر مدیریت ارشد برای سرمایه گذاری
Monitoring & Taregting
اولین گام از حرکت کمیته بهره وری انرژی به سوی بهینه سازی مصرف ،اجرای یک متولوژی سیستماتیکی تحت عنوان نطارت و هدف گذاری می باشد.که به کمک این فاز می توان به اهداف زیر رست یافت:
• بررسی میزان مصرف انرژی نسبت به گذشته
• اثرات فصول سال بر آن
• پیش بینی مصرف انرژی د رآینده با توجه به تغیرات حاصله
• شناسایی دقیق تلفات انرژی
• مقایسه با سایر صنایع مشابه
• برسی روند تغیرات در گذشته
• برنامه ریزی و هدف گذاری
یکی از مهمترین وظایف کمیته بهره ورداری انرژی،مقایسه توزیع مصرف انرؤی کارخانه با یک معیار استاندارد می باشد.
پس از رسیدن نسبی به این حد استاندارد مشخص شده است که بیشترین مصرف انرژی در واحدهای ریخته گری مربوط به عملیلت ذوب می باشد.در این مقاله سعی شده راهکارهایی برای بهینه سازی مصرف انرژی در واحد ذوب با کوره های القایی ارایه شود.
توزیع مقدار انرژی مصرفی در کارخانه خای تولید قطعات ریختگری چدن به صورت زیر است :
• واحد تهیه ذوب ;;;;;;;;;;;;;;;;;.61 درصد
• واحد قالبگیری و ماهیچه سازی;;;;;;;;;;;13 درصد
• واحد گرمایش هوا;;;;;;;;;;;;;;;;;..13 درصد
• واحد کنترل آلودگی ;;;;;;;;;;;;;;;;;6 درصد
• واحد سند بلاست ;;;;;;;;;;;;;;;;;;6 درصد
• غیره ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.1درصد
به نظر می رسد که هزینه انرژی مصرفی در حدود 15-25 درصد از قیمت تمام شده قطعات را تشکیل می دهد.
البته هر واحد ریخته گری بسته به تولیدی که دارد،درصد متفاوتی از هزینه تمام شده تولیداتش به هزینه مصرف انرژی بر می گردد.به عنوان مثال،در یک کارخانه ریخته گری آلومنیم مصرف انرژی از هزینه بالایی برخوردار است،چرا که ذوب آلومنیم مستلزم صرف انرژی بالایی می باشد.مقدار انرژی که درجه حرارت یک پوند آلومنیم را تا 700د رجه بالا می برد،می تواند درجه حرارت یک پوند آهن را 1480 درجه افزایش دهد.
نرخ تولید ذوب در کوره های القایی بسته به عوامل زیر است:
1 درصد بکارگیری توان کوره
2 نرخ توان کوره
3 راندمان الکتریکی
4 اتلافات حرارتی
الف:از طریق القا حرارت به نسوز
ب:اتلاف حرارت توسط سرباره
ج:از طریق تشعشع به هنگام باز بودن درب کوره
5 اتلافات الکتریکی
الف:مبدل ها
ب:کنورتورهای فرکانس
ج:کندانسورها
د:سیم ها و کابل ها
ه:کویل
6 گرمای مورد نیاز برای ذوب شارژ
7 ظرفیت کوره
در شکل (1) ارتباط بین ظرفیت کوره و نرخ انرژی مصرفی برای ذوب یک تن شارژ آورده شده است که نشان دهنده این مطلب است که با افزایش ظرفیت کوره،انرژی الکتریکی کمتری برای ذوب یک تن شارژ نیاز می باشد.به عنوان مثال برای ذوب یک تن شارژ در کوره های 12 تا 15 تن kwh/t610 و در کوره های 1 تا 3 تنی ،تقریباkwh/t700 انرژی مورد نیاز است.همچنین در شکل (1) ، مقدار مصرف انرژی الکتریکی در حالت استاندارد و ایده آل به صورت خط چین نشان داده شده است.در این حالت،نیمی از ذوب در کوره باقی می ماند و مصرف انرژی شامل انرژی مورد نیاز برای نگهداری ذوب ،سرباره و سایر موارد اپراتوری نمی باشد. لذا مشاهده می گردد که زمینه های بهبود زیادی در کاهش مصرف انرژی دارد.
اتلاف حرارتی از کویل یکی از اساسی ترین فاکتورها می باشد که به ظرفیت کوره بستگی دارد.راندمان حرارتی کوره های فرکانس بالا حدود 78-60 درصد می باشد که بالاتر از کوره های فرکانس شبکه(71-58 درصد) می باشد،چرا که کوره های فرکانس شبکه دارای اتلاف حرارتی بیشتری می باشد در حالی که اتلاف الکتریکی در کوره های فرکانس با لا،بیشتر است.
کوره های فرکانس شهر برای ذوب شارژ ،قدرت کمتری داشته و لذا زمان طولانی تری صرف می کنند،از این رو ،اتلاف حرارتی بالایی دارند.در حالی که کوره های فرکانس بالا با توجه به قدرت بیشتر ،زمان کوتاه تری برای ذوب شارژ نیاز دارند و به این جهت از اتلاف حرارتی کمتری بر خوردار می باشند،ولی اتلاف الکتریکی به سبب تبدیل فرکانس در آنها بالا می باشد.در جدول (1)مشخصه های عملکردی انواع کوره های القایی از نظر انرژی با یکدیگر مقایسه شدهاند.
راه کارهای بهینه سازی مصرف انرژی در عملیات ذوب
1پایین نگه داشتن درجه حرارت ذوب تا حد ممکن
ظرفیت حرارتی فلز مذاب با بالا رفتن درجه حرارت افزایش می یابد و اتلاف حرارتی نیز کاملا به تناسب افزایش در جه حرارت افزایش می یابد.به عنوان مثال ،ظرفیت حرارتی چدن خاکستری با بالا رفتن 100 درجه در حدود KWH/T20 افزایش می یابد.اتلاف حرارت به صورت هدایت (Qc) و اتلاف از طریق تشعشع توسط فرمول های ذیل محاسبه می شود.
Qc=[(T-t)/R]*10^-3
Qc=اتلاف حرارتی از طریق هدایت kw
T=درجه حرارت مذاب( کلوین )
t=درجه حرارت آب خنک کن (کلوین )
R= مقاومت حرارتی دیواره کوره (کیلو وات بر کلوین )
QR=5.67*10^-3 A*E*(T/100)^4
QR=اتلاف حرارتی از طریق تشعشع
E=سطح فلز مذاب (متر مربع )
اتلاف حرارتی از طریق تشعشع نسبت به درجه حرارت مذاب به صورت توانی(با توان چهار) افزایش می یابد .
برای پایین نگه داشتن درجه حرارت کوره به سرعت عمل در کار هایی نیاز می باشد که در مراحل بین بارگیری از کوره و بارریزی در قالب (از قبیل سرباره گیری در پاتیل،حمل ذوب و افزودن جوانه زا یا بعضی آلیاژسازها)صورت می پذیرد.همچنین پیش گرم کردن پاتیل ،کاهش فاصله حمل و نقل پاتیل و استفاده از یک درپوش برای آن می تواند کمک مناسبی باشد.
2بکارگیری حداکثر توان کوره جهت ذوب سازی
جهت کاهش هزینه ذوب سازی بایستی نرخ ذوب سازی واقعی با تئوری نزدیک شود.در کوره های القایی بدون هسته،نرخ 85 درصد بسیار عالی است،در حالی که در کوره های کانال دار نرخ 90 درصد نیز ممکن می باشد.
یکی از مشکلاتی که همواره در واحدهای کوره وجود دارد بالا بودن ریسک کار کردن در ولتاژهای بالا (اشتف های بالا)می باشد.
یکی از مسایلی که این ریسک را باعث می شود مشکل بالا بودن سختی آب و خطر گرفتگی لوله های مدا خنک کن کویل که به این جهت اپراتوران کوره ترجیح می دهند در اشتف های پایین کار کرده و ذوب را طی مدت طولانی تری تهیه کنند.
مشکل کیفیت نا مطلوب آب از سه جهت تاثیرات نا مطلوبی دارد
کاهش قابلیت انتقال حرارت آب
خوردگی الکتروشیمیایی لوله ها
کاهش راندمان الکتریکی کوره به جهت بالا بودن هدایت الکتریکی آب
هر سه عوامل ارتباط مستقیم به میزان ناخالصی های موجود در آب دارد.
به عنوان مثال کل جامدات موجود در آب چاه کارخانه صنعتی شوفاژ کار mg/I2191 بود که قابلیت هدایت الکتریکی mohs/m3685 (میکرو) را بهوجود می آورد ولیکن از وقتی که برای مدار کوره دستگاه سختی گیر آب نصب شده است کل جامدات محلول در آب بهmg/I279 رسیده است و قابلیت هدایت الکتریکی 424 می باشد.
در نتیجه بایستی با حل کردن مشکلاتی از قبیل ،از حداکثر توان کوره جهت ذوب سازی استفاده نمود.
3استفاده از حداکثر ذ.ب موجود در کوره تا حد امکان (برای کوره های فرکانس شبکه)
استفاده از مقدار کمی ذوب کوره و شارژ مجدد آن از لحاظ مصرف انرژی مقرون به صرفه نیست.
4سرعت بکار گیری کوره
سرعت در شارژکردن،سر باره گیری،بارگیری و شارژ مجدد در باز دهی تولید و مصرف انرژی بسیار موثر است .
5دسته بندی قراضه ها و تعیین بهتریین محل برای قراضه های آهنی
6تمیز کردن شارژ از مواد غیر فلزی مثل ماسه ،سنگ، خاک و غیره
گرما نهان ماسه تقریبا دو برابر آهن است، لذا از نظر مصرف انرژی در عملیات ذوب ، هر کیلو از ماسه که به همراه راهگاه یا قطعات بر گشتی یا حتی برخی از اوقات در آهن قراضه نیز یافت می شود ،معادل با دو کیلو گرم آهن ذوب نشده است. به عبارتی هر کیلو گرم ماسه ای که وارد کوره می شود،دو برابر انرژی بیشتر ینسبت به فلز نیاز دارد تال به همان درجه حرارت فلز برسد.
اگر در درجه حرارت 1500 ،سرباره ای به میزان یک درصد در 3 تن مذاب آهن تشکیل شود،اتلاف توانی معادل kwh/t v 10 را د ر پی خواهد داشت.
7اندازه گیری موثر در جه حرارت
اندازه گیری درجه حرارت مذاب اقدامی وقت گیر و هزینه بر است به خصوص که اپراتو ر باستی درب کوره را باز کرده و درجه حرارت را اندازه گیری کند.در این زمینه سیستم کامپیوتری کنترل درجه حرارت می تواند موثر تر عمل کند.
توجه به این نکته ضروری است که پایین رفتن یا بالا رفتن درجه حرارت علاوه بر ضایعاتی که می تواند ایجاد کند باعث به هدر رفتن انرژی در صورت افزایش درجه حرارت احتمالی مذاب یا صرف انرژی جهت گرم کردن مجدد مذاب در صورت سرد شدن آن نیز می گردد.
8عدم شارژ در ساعات پیک مصرف
9کاهش الکتریکی کوره
9-1-نگهداری ضخامت مشخص شده جداره دیر گداز
افزایش ضخامت نسوز یعنی دور کردن فلز شارژ از کویل که این خود باعث کاهش ضریب کویل شده و در نتیجه اتلاف انرژی الکتریکی بیشتر می شود.
همیشه باید ضخامت جداره نسوز را از زاویه میزان مصرف انرژی نیز مورد برسی قرار داد.شاید این تصور که اگر جداره نسوز ضخیم تر شده می تواند ریسک کمتر آسیب دیدن کویل را در بر داشته باشد گاهی باعث پرت انرؤی بسیار زیادی در طولانی مدت می شود فلذا همیشه باید ضخامت جداره نسوز را مورد بررسی قرار داده و کاهش و افزایش ضخامت آن را بر روی میزان مصرف انرژی ارزیابی نمود.
9-2-کنترل قطر کویل
با گذشت زمان به دلیل فشارهایی که از مواد دیر گداز به کویل وارد می شود ، قطر کویل افزایش یافته و راندمان پایین می آید که بایستی این مسئله را با سفت کردن منظم و دورهای پیچ های یوک کنترل کرد.
اگر در مرحله انتخواب کوره قرار دارید شاید یکی از مهمترین پارامترها ، شکل سطح مقطع کوره می باشد .
امروزه اکثر کویل های جدید با شکلrectangular طراحی می شوند که به علت کاهش مقاومت ، افزایش راندمان الکتریکی را در پی خواهد داشت.
9-3-یافتن نقاط داغ و حذف آن
یکی از مهمترین عواملی که بر روی مصرف انرژی تاثیر می گذارد،تغییر در مقاومت الکتریکی ناشی از شل بودن اتصالات می باشد. این تغییر به وسیله رابطه 3 نسان داده می شود. اگر مقاومت یک مدار در اثر شل بودن اتصالات یا به هر علت دیگری افزایش یابد،توان مصرفی نیز افزایش می یابد.این تغییر در مقاومت می تواند به وسیله تغییر در جه حرارت کنداکتورها که از رابطه زیر پیروی می کند ، تعیین شود:
R2=R1[l+a(T)] T=T2-T1
که T1=20 و دمای20 ،acu=0.0038 ، و aAl=0.0039 اگر در فرمول فوق T برابر 40 باشد ، افزایش مصرفی معادل 13 درصد را نشان می دهد .
در یک موتور سه فاز 480 ولت که 30 آمپر جریان می کشد ، 144 کیلو وات ساعت انرژی مصرف می کند. با وجود یک نقطه داغ در این وسیله ، انرژی مصرفی به 163 کیلو وات ساعت افزایش می یابد. اگر این موتور به صورت میانگین 160 ساعت در ماه کار کند، همین یک نقطه داغ ،304 کیلو وات ساعت انرژی را به هدر می دهد.بنابراین از تجهیزات خود به صورت پریودی اسکن مادون قرمز به عمل آورید.
10-کاهش اتلاف حرارتی کوره
10-1-بسته بودن درب کوره تا حد ممکن
حدود 75 درصد از اتلاف انرژی حرارتی کوره از باز بودن در کوره ناشی می شود.هنگامی که در کوره در درجه حرارت 1540 باز باشد، انرژی حرارتی معادل Btu/ft^2 3250 در دقیقه در آن باز باشد، انرژی حرارتی که در این مدت تلف می شود ، معادل kWh 78 خواهد بود.
طبق رابطه 2 که که برای اتلاف حرارت از طریق تشعشع آورده شد،اتلاف حرارتی از طریق سطح مذاب تابع نمایی نسبت به درجه حرارت می باشد که از توان چهارم بر خوردار است.
به طور کلی پیش گرم کردن قراضه ها در واحد ریخته گری ممکن است با توجه به یکی از عوامل زیر صورت گیرد:
1 پیش گرم کردن به منظور حذف رطوبت . روغن و دیگر آلودگی های شارژ
2 پیش گرم کردن به منظور کاهش انرژی مورد نیاز کوره برای ذ.ب سازی
3 پیش گرم کردن به منظور کاهش زمان ذوب که افزایش ضریب بکارگیری کوره را در پی خواهد داشت
4 کاهش مصرف الکترود ها در کوره ها ی قوس الکتریک
5 کاهش دود و آلودگی ها ی داخل محیط کارگاه
6 کاهش سرباره تولید شده از مذاب که این امر افزایش طول عمر جداره نسوز را در پی خواهد داشت ، بسته به نوع قراضه هایی که استفاده می شود طراحی تجهیزات پیش گرم متفاوت است.برای روشن شدن تاثیر کوره پیش گرم در بهره وری واحد ذوب مثالی در زیر آورده می شود.
بسته به نوع قراضه هایی که استفاده می شود طراحی تجهیزات پیش گرم متفاوت می باشد . برای روشن شدن تاثیر کوره پیش گرم در بهره وری واحد ذوب مثالی در زیر آورده می شود .
کوره ذوب ;;;;;;;;;;;;;;;;نوع فرکانس بالا با ظرفیت بالا با ظرفیت KW/t 600
نوع شارژ;;;;;;;;;;;;..20 درصد شمش چدن ،40درصد برگشتی و 40 درصدآهن قراضه
درجه حرارت پیش گرم ;;;;;;;;;..450-500 درجه سلنتی گراد
زمان پیش گرم ;;;;;;;;;;;;;;;;30-40 دقیقه
سیستم پیش گرم ;;;;;;;;;;;;;;;;;.جریان هوای داغ
درجه حرارت هوای داغ;;;;;;;;;;;;;.600 درجه سانتی گراد
منبع تامین کننده حرارت ;;;;;;;;;;;;مشعل گازی با توان kcal/h 40*104
بالانس حرارتی این کوره پیش گرم در جدول ( 2 ) ارائه شده است .
تاثیر پیش گرم شارژ:
مثال 1: در کوره هاییکه 20 تن ظرفیت دارد و ودارای تئان معادل kw 5000 می با شد برای ذوب 2 تن شارژ انرژی معادل مقدار زیر مصرف می شود .
کل انرژی مورد نیاز:
530*2=1060 kwh
زمان رسیدن دمای شارژ از دمای محیط به 1540: 1272=60*(ساعت)0212=10605000
نرخ تهیه ذوب :
601272=47 شارژ بر ساعت
ظرفیت کوره ذوب بدون پیش گرم : (تن بر ساعت ) 94=(تن بر هر شارژ ) 2*(شارژ بر ساعت ) 47
شارژی که تا دمای 500 در جه سانتی گراد پیش گرم شده باشد ،نرخ ذوب سازی
زا تا حدود 30% افزایش خواهد داد .
ظرفیت کوره ذوب با پیش گرم (تن بر ساعت )122=130*94
در ضمن برای ذوب شدن شارژی که تا دمای 500 پیش گرم شده، حدود kwh 100 انرژی کمتری نیاز است. در کوره های جدید،امکان استفاده از گاز و حرارت ایجاد شده در کوره جهت پیش گرم قراضه ها در نظر گرفته شده است.
مثال 2: تاثیر پیشگرم شارژ در کوره های پیشگرم در کوره های پیشگرم نقاله ای در جدول 3 آورده شده است.
برای روشن شدن تاثیر پیشگرم مثال دیگری آورده ممی شود.
مثال 3: در جدول 4 مشخصات تولید چدن در کوره های القایی با پیش گرم و بدون پیش گرم شارژ ، مقایسه شده است.
تاثیرات پیشگرم شارژ در جدول فوق به شرح ذیل آورده می شود:
الف:نرخ توان مصرفی از 626 به kwh/t 467 کاهش یافته است
ب: مجموع انرژی مصرفی 63% کاهش را نشان می دهد.
ج: ظرفیت ذوب سازی افزایشی معادل 27 % را نشان می دهد.
10-3-کنترل مکش غبار گیرهای کوره
در گذشته سیستم کنترل آلودگی کوره به شکلی طراحی می شد که کانال هایی که از سیکلون های غبارگیر به دهنه کوره متصل بود یک مکش دایمی را اعمال می کرد که در پاره ای از اوقات که کوره درز حال شارژ نبود کار کردن غبار گیرها باعث به هدر رفتن انرژی حرارتی غبار گیر ها می شود.اما امروزه بایستی اپراتور کوره به راحتی امکان خاموش کردن غبار گیر را در زمان مقتضی را داشته باشد.حتی مکش همزمان و مساوی این کانال ها از چندین کوره توجیه منطقی ن
ارد،به علت اینکه در شرایط کاری اوقاتی است که یک کوره در حال شارژ و در حال دود و آلودگی بسیار زیادی است ولیکن کوره دیگر در حال نگهداری و ذوب می باشد که توسط سیستم مکانیزه ای که در شرکت صنعتی شوفاژ کار طراحی شد مکش کوره ای که در حال گرم نگهدار می باشد به کوره در حال شارژ شیفت پیدا می کند و در موقع مقتضی قطع خواهد شد.در ضمن بایستی کنترل شود که قدرت مکش غبار گیرهای کوره بیش از حد لزوم نباشد.
نتیجه گیری:
در این مقاله روش های کاربردی به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در فرآیند تهیه ذوب ارایه شد. این روش ها اگر چه در بسیاری از موارد با صرف کمترین هزینه تا حد زیادی ما را به هدف هایمان نزدیک می کند ولیکن اجرای پاره ای از این روسش ها مستلزم صرف هزینه هایی است که در نگاه اول، سرمایه گذاری بالایی را می طلبد ولیکن اگر با دقت بیشتری مسئله مورد برسی قرار گیرد صرفه جویی اقتصادی که در بر خواهد داشت ظرف مدت کوتاهی بر گردان هزینه اولیه را در پی خواهد داشت .
به عنوان مثال ، جایگزین کردن کوره های فرکانس متوسط به جای کوره های فرکانس شبکه که در شرکت صنعتی شوفاژ کار قرار دارد در راستای همین سیاست می باشد.
تولید ترکیبی گرمایشی ، سرمایشی و توان
چگیده:
یکی از نیاز های اساسی هر صنعتی توان مورد نیاز جهت چرخاندن ماشین آلات و نیز تولید انرژی الکتریکی می باشد، که با استفاده از محرکه های مختلف که سوخت فسیلی استفاده می نمایند،تولید مگردد.جهت بهینه سازی مصرف سوخت این مولد ها استفاده از سیستم های برودتی وجود دارد،امکان استفاده مجدد از انرژی حاصل در محرکه ها جهت تولید سرمایش در چیلر های جذبی وجود دارد . به همین منظور در این مقاله تولید ترکیبی توان ، گرمایش و سرمایش بررسی و توضیح داده می شود.
مقدمه
در کشورهای پیشرفته انرژی الکتریکی فقط 20 در صد تقاضای انرژی برای بخش صنعتی را تشکیل می دهد و باقیمانده تقاضا به صورت انرژی گرمایی می باشد. نیروگاههای حرارتی منبع اصلی تولید انرژی الکتریکی در اکثر کشور ها می باشند،اما حداکثر بازده حرارتی این نیروگاه های بخار و نیرو گاه های گازی در حدود 40 درصد می باشد و باقیمانده انرژی حاصل از احتراق سوخت های فسیلی تلف می شود.منبع اصلی تلفات عدم استفاده مفید از انرژی گرمایی همراه گازهای حاصل از احتراق می باشد.
تولید دو منظوره توان و گرما CHP به عنوان یک راه حل مطلوب برای تولید توان و گرما به دلیل بازده بالاتر نسبت به نیروگاههای سنتی ، کاهش مصرف و سوخت و آلودگی کمتر محیط زیست در دنیا شناخته شده است.
سیستم گرما و توان Combined Heat and Power Generation (CHP))) یا سیستم تولید دو منظوره Cogeneration )) به سیستمی گفته می شود که در آن توان الکتریکی و انرژی گرمایی به طور ترتیبی تولید می شوند. با توجه به اینکه بازده این سیستم ها بیشتر از سیستم های تولید توان الکتریکی سنتی می باشد، وآلودگی محیط زیست کمتری دارد، استفاده از این سیستم ها در دنیا رایج شده است.بازده کلی یک سیستم تولید همزمان حدود 90-80 درصد می باشد.
یکی از مهمترین بخش های انرژی بر در اکثر ساختمان های مسکونی،تجاری و صنعتی کاربرد
دارند،سیستم های سرمکایش می باشند.امروزه از دو سیستم سرمایش به طور عمده استفاده می شود: سیستم های تراکمی و سیستم های جذبی.ساده ترین سیستم های سرمایشی ، چیلرهای تراکمی هستند که از کمپرسور جهت افزایش تراکم سیال مبرد استفاده می نمایند و لذا تقاضای انرژی زیادی دارند.سیستم های جذبی نیازی به کمپرسور ندارند و از پمپ جهت افزایش فشار مایع جذب کننده استفاده می نمایند و بنابر این تقاضای انرژی نسبتا کمتری دارند .اما
سیستم های جذبی ،نیاز به بخار جهت احیا مایع جذب کننده دارد،که به همین دلیل استفاده از بخار تولیدی در نیروگاه های تولید دو منظوره پس از استفاده اولیه بخار ،در سیستم های سرمایش جذبی به عنوان یک راهکار مطلوب پذیرفته شده است. به دلیل تولید ترتیبی قدرت،گرما و
سرمایش،به این مجموعه یک سیستم سه منظوره Combined Heat and Power Generation اطلاق می گردد،که در این مقاله به بررسی این سیستم ها می پردازیم.
در این مقاله ، ابتدا مروری خلاصه بر سیستم های تولید دو منظوره و همچنین سیستم های سرمایش جذبی ارائه می گردد. در ادامه ، سیستم های سه گانه و روش های محاسبه ضریب عملکرد این سیستم ها توضیح داده می شوند، و در پایان این سیستم ها در شرایط متفاوت بیان می گردد.
2-سیستم ترکیبی گرما و توان Combined Heat and Power Generation (CHP)))
در شکل -1 مشخصات نیروگاه های CHP و نیروگاه های سنتی ارائه و با یکدیگر مقایسه شده اند. نیرو گاه تولید همزمان دارای انواع متعددی بوده و بسته به نیاز محل مورد نظر ،از توربین گاز ،توربین بخار و یا موتور رفت و برگشتی بعنوان محرک اصلی استفاده می شود.انتخواب نوع موتور محرک
بستگی به میزان حرارت مورد نیاز و نسبت گرما به توان و عوامل اقتصادی دارد.این سیستم به دلیل نیاز به سرمایه گذاری اولیه بالا ، باید به شکلی طراحی شود که مطابق با نیازهای انرژی الکتریکی منطقه و محیط مورد نظر باشد، در غیر این صورت سرمایه گذاری صورت گرفته سود آور نخواهد بود.همان طور که ذکر شد ،نیروگاههای تولید همزمان دارای انواع متعددی هستند، ولی در این مقاله نیروگاههای تولید همزمان و تولید سه منظوره با سوخت گاز بررسی می شوند.با توجه به حجم وسیع منابع گازی در کشور و وسعت استفاده از این نیروگاهها در صنایع برق و نفت و بازده پایین تر این نیروگاهها نسبت به نیروگاه های حرارتی و سیکل ترکیبی، بازیافت حرارت خروجی از
این نیروگاه ها در اولویت قرار دارد.در نیروگاه های تولید دو منظوره با محرک توربین گازی ، انرژی گرمایی گازهای خروجی از توربین در یک دیگ بخار بازیافت و جهت تولید بخار استفاده می شود.
یک نیرو گاه تولید دو منظوره بر اساس توربین گاز، شامل یک سیکل توربین گاز ، کمپرسور و اتاق احتراق و توربین و یک دیگ بخار باز یافت گرما برای تولید بخار می باشد.برای افزایش نسبت گرم
ا به توان در این سیستم می توان از یک اتاق احتراق تکمیلی با تزریق سوخت از اکسیژن مصرف نشده در گازهای خروجی (بدلیل هوای اضافه مصرف شده در اتاق احتراق سیستم توربین گاز) برای انجام احتراق مجدد استفاده می شود. نمودار شماتیک این سیکل در شکل-2 نشان داده شده است. از بخار تولید شده می توان برای تولید گرما یا برای تولید توان در یک توربین بخار و یا هر دو به طور همزمان استفاده کرد.
استفاده از این نیروگاهها در دنیا گسترش روز افزون یافته و به طور مثال در یک دهه گذشته ظرفیت نیرو گاههای CHP در انگلستان بیشتر لز دو برابر شده است. در سال 2001 در انگلستان، 1573 نیروگاه CHP وجود داشت که کل ظرفیت تولید انرژی الکتریکی آنها برابر 4801 مگا وات بود. از این تعداد 429 نیروگاه در بخش صنعتی و 1444 نیروگاه در بخش عمومی ، تجاری و مسکونی قرار داشتند. به عنوان نمونه ، یک نیروگاه CHPکه در شمال غربی انگلستان ، انرژی گرمایی مورد نی
از یک کارخانه کاغذ سازی را تامین می کند، دارای ظرفیت تولید بخار و برق 58 مگا وات می باشد ، که بر اساس محاسبات اقتصادی صورت گرفته حدود 2 میلیون پوند در سال در هزینه انرژی صرفه جویی می شود . همچنین این کشور قصد دارد با اتخاذ راهبرد مناسب ظرفیت نیروگاه های CHP خود را تا سال 2010 به 10 گیگا وات لرساند . بر اساس مطالعه ای که در اروپا انجام گرفته است ، 22 در صد انرژی الکتریکی اروپا توسط نیروگاههای CHPتامین می گردد.
3- سیستم سرمایش جذبی (Absorption refrigeration Systems )
سیکل جذبی سرمایش متشکل از اوپراتور و میعان کننده و نیز واحد های جذب کننده Absorberو احیا کننده Generator که نقش مشابه کمپرسور در سیکل های تراکمی را ایفا می کنند ، می باشد.در سیکل های جذبی معمو لا از آب به عنوان مبرد و از محلول لیتیم بر ماید و آب به عنوان جذب کننده استفاده می شود. دراین سیکل سیال مبرد (آب) پس از جذب گرما از مایع خنک شونده(آب) تبدیل به بخار می شود و توسط مایع جذب کننده ( محلول لیتیم برماید ) در واحد جذب کنندهAbsorber و تحت مکش و تحت مکش تبدیل به مایع می شود و فشار آن توسط پمپ به حد مطلوب افزایش می یابد و با فشار بالا وارد احیا کننده می شود. در این واحد با جذب گرما تبخیر شده ، که در این عمل لیتیم برماید آن جدا می شود و سیال مبرد در این مرحله تبدیل به مایع می شود و سیکل مربوطه با ورود سیال به تبخیر کننده تکرار می شود.در این سیکل بهترین عبارت برا
ی توصیف عملکرد احیا کننده و جذب کننده کمپرسور ترموشیمیایی می باشد که جایگزین کمپرسور سیکل تراکمی شده است ، که نیاز به انرژی مکانیکی فراوانی برای افزایش فشار بخار سیال تبرید در سیکل های تراکمی دارد. در این سیکل فقط از پمپ استفاده شده است که مصرف انرژی نسبتا کمی دارد و جهت افزایش فشار جریان با غلظت کم لیتیم برماید استفاده می گردد، شکل -3
نمودار شماتیک سیکل چیلر جذبی را نشان می دهد. راندمان یا ضریب عملکرد به دست آمده از سیکل جذبی تقریبا 07 می باشد. البته برای بهبود بیشتر ضریب عملکرد را می توان از مدل سیکل جذبی ( دو مرحله ای ) بهره گرفت و ضریب عملکرد را تا 12 بهبود بخشید. در این سیکل به جای استفاده از یک احیا کننده از دو احیا کننده استفاده می شود.
استفاده از چیلر های جذبی هزینه راهبردی و نگهداری را به طور قابل ملاحظه ای در مقایسه با چیلر های تراکمی کاهش می دهد، چون قسمت های متحرک کمتری در این چیلر ها نسبت به چیلر های تراکمی وجود دارد.
توجیه اقتصادی استفاده از این چیلر ها با استفاده از گرمای اتلافی گاز های خروجی نیروگاهی جهت احیا مایع جذب کننده بسیار قوی می باشد. به عنوان مثال اگر به جای یک چیلر تراکمی که با ضریب کارکرد COP=4 ( 4 ) برای تولید متوسط 300 تن تبرید در 4000 ساعت در یک سال می شود ( هزینه برق متوسط 005 دلار بر کیلو وات ساعت می باشد )، از یک واحد چیلر جذبی که از حرارت اتلافی نیروگاه استفاده می نماید و میزان بخار مصرفی آن Ibs/h 5400 در فشار psig 15 می باشد ، میزان صرفه جویی در هزینه برق سالیانه تقریبا 52740 دلار خواهد بود.
4- تولید سه منظوره Trigenereration
تولید سه منظوره به مفهوم گرفتن سه شکل مختلف انرژی از یک منبع اولیه می باشد. این سه شکل انرژی شامل گرمایش، سرمایش و انرزی الکتریکی می باشند.
از آنجایی که در این روش تولید این سه شکل انرژی به طور همزمان از منبع اولیه انرژی امکان پذیر است ، این روش را تولید ترکیبی گرمایش، سرمایش و توان (combined heating ,cooling &power generation ) و یا به اختصار CHCP می نامند.
در این روش از توربین گاز و یا موتور گاز به عنوان محرک برای به دست آوردن انرژی الکتریکی
استفاده می شود .انرژی حرارتی کازهای داغ خروجی از توربین گاز و یا موتور گاز سوز در یک دیگ بخار بازیافت حرارت جهت تولید بخار برای چرخاندن توربین بخار که به یک ژنراتور تولید انرژی الکتریکی متصل است،جهت گرمایش و یا تزریق در برجهه استفاده می شود. پس از عبور از توربین بخار ،
بخشی از بخار خروجی از توربین که هنوز دارای ظرفیت بالای انرژی حرارتی می باشد با عبور از یک مبدل حرارتی ، انرژی گرمایی را جهت تولید آب گرم به سیال دیگر منتقل ، و بخشی دیگر از بخار به عنوان منبع انرژی گرمایی جهت احیا سیال جذب کننده استفاده می شود. نمودار شماتیک یک سیستم سه منظوره در شکل 4- نشان داده شده است.
تولید سه منظوره نسبت به روش تولید دو منظوره cogeneration کارایی و بازدهی بیشتری دارد ، که به دلیل استفاده از بخار خروجی از توربین از توربین بخار در فناوری مربوط به چیلر های جذبی استفاده می باشد.
در شکل 5 و 6 کارکرد دو سیستم جهت تولید 1000 کیلو وات انرژی الکتریکی و 500 تن تبرید سرمایش مقایسه شده اند.
ه از انرژی الکتریکی جهت چرخاندن کمپرسور خود استفاده می نمایند، جهت تولید سرمایش استفاده شده است.با فرض 065 کیلو وات توان الکتریکی مورد نیاز برای هر تن تبرید ، چیلر تراکمی 325 کیلو وات از سیستم برق استفاده می نماید.
بدین ترتیب کل انرژی الکتریکی مورد نیاز کارخانه که باید از طریق توربین گازی تامین شود،بالغ بر 1325 کیلو وات خواهد شد. با فرض بازده حدود 30% برای توربین گاز جهت تولید برق ، توان اولیه مورد نیاز که باید از طریق احتراق سوخت گاز در منفظه احتراق سیستم توربین گاز تولید گردد حدود 4417 کیلو وات می باشد.
در شکل -6 از یک چیلر جذبی
برای تامین سرمایش استفاده می گردد.
در این روش از انرژی حرارتی گازهای خروجی از توربین گاز جهت احیا مایع جذب کننده استفاده می شود و بدین ترتیب انرژی اولیه مورد نیاز برای توربین گاز چیزی حدود 3333 کیلو وات خواهد بود.
همانطوریکه ملاحظه می شود استفاده از چیلر های جذبی در کنار سیستم تولید همزمان برق و حرارت به میزان 25% از مصرف سوخت گاز این کارخانه کاسته است.
5-کارایی تولید سه منظوره
کارایی و بازدهی یک نیروگاه که بر اساس تولید سه منظوره کار می کنند به صورت زیر تعریف می شود (7 و 9 )
P=(E+H+R)/F
P(performance)=بازدهی نیروگاه
E=توان الکتریکی تولید شده KW
H=توان حرارتی بازیافت شده KW
R=توان سرمایی تولید شده در واحد تبرید جذبی KW
F=توان حرارتی تولیدی ناشی از احتراق سوخت گاز KW
نسبت توان الکتریکی تولید شده به کل حرارت بازیافت شده در این سیستم به شکل ذیل محاسبه می گردد:
توان الکتریکی تولید شده از معادله زیرابل محاسبه است :
E=(PHR*S0*HR*CF)/10^6 [MWh/year]
PHR=نسبت توان الکتریکی تولید شده به کل حرارت بازیافت شده
S0=مقدار بخار مورد نیاز فرایند
CF =تعداد ساعات کاری در سال ضریب عملکرد پیوسته (095-09)
HR=تعداد ساعات کاری در سال
مجموع حرارت بازیافت شده و سرمای تولید شده به شکل ذیل محاسبه می شود :
S=(P0*H0*HR*CF)/PHR*10^6 [TJ/hr]
P0=مقدار توان الکتریکی مورد نیاز فرایند که می بایستی تامین شود .
H0=آنتالپی بخار مورد نیاز فرایند
6-انتخواب ترکیب بهینه اجزا برای یک نیروگاه تولید سه منظوره با توجه به عوامل متعدد تاقیر گذار نیاز به بررسی فراوان در مدت زمان قابل ملا حظه و تحلیل فنی-اقتصادی جامع بر روی موارد متعددی از جمله در دسترس بودن سوخت ، تعرفه های برق و گاز ، بررسی میزان تقاضا برای برق ، آب سرد ، بخار و آب گرم ، بررسی میزان تقتضای بیشینه و مدت تداوم آن دارد.
با این وجود برای تولید سه منظوره در حالت کلی می توان 4 شکل عمده را معرفی نمود که عبارتند از:
1 تولید سه منظوره به منظور بکارگیری موتور های گاز
مقاله ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) دارای 132 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله ایران در دوره سلطنت رضاشاه فایل ورد (word) :
ایران در دوره سلطنت رضاشاه
مقدمه
علاقه و اشتیاق مردم به آگاهی از رویدادهای تاریخ معاصر، بخصوص آنچه در دوران سلطنت پهلویها بر ایران گذشته است، طی سالهای اخیر موجب انتشار کتب و آثار تحقیقی بسیاری در این زمینه شده است، که بسیاری از آنها ارزنده و ماندنی، و بعضی با کمال تأسف افسانه پردازی و گمراه کننده است. بعضی از نهادهای انقلابی و مؤسسات فرهنگی و پژوهشی که به اسناد و مدارک معتبری از این دوران دسترسی دارند با انتشار تدریجی این اسناد در مجموعه های مختلف، کمک بزرگی به روشن شدن نقاط تاریک این دوره حساس تاریخ کشور ما می کنند، که به واسطه طبیعت خود خوانندگان محدودی دارند. ولی تحقیقاتی که در این زمینه با استفاده از منابع مختلف داخلی و خارجی به عمل می آید و ترجمه آثار تحقیقی و معتبری که درباره تاریخ معاصر ایران در خارج منتشر شده، بالطبع خوانندگان بیشتری را به سوی خود جلب می نمایند.
اما در کنار آثار ارزنده ای که به آن اشاره شد، در سالهای اخیر کتابهائی نیز، بیشتر به صورت افسانه و رمان، ولی در شکل و قالب اثر تاریخی منتشر شده است، که هر چند ممکن است برای خواننده جالب و سرگرم کننده باشد، پر از اشتباهات تاریخی و گمراه کننده است. نویسندگان این آثار، اگر نوشته خود را تحت عنوان رمان تاریخی منتشر می کردند اشکالی نداشت، ولی مشکل کار در این است که این نوشته ها در قالب آثار مستند تاریخی به خوانندگان عرضه می شود، در حالی که برخلاف روال معمول در ارائه این آثار، فاقد منابع معتبری است و نویسنده به خود اجازه می دهد که رویدادهای تاریخی و حتی مطالبی را که از اشخاص نقل قول می کند، بدون اشاره به مأخذ و منبع گفتار خود روی کاغذ بیاورد و خواننده نیز ظاهراً چاره ای جز قبول تمام این مطالب ندارد.
نمونه های دیگری از این نوع «آثار تاریخی» جمع آوری و تلفیق آثار دیگران، آن هم به صورت خام و بدون رعایت تقدم و تأخر تاریخی یا لااقل هماهنگ ساختن مطالب با یکدیگر است، که به قول نویسنده صاحبنظر آقای کریم امامی باید آن را «تاریخ نگاری به شیوه مونتاژ» نامید. در این نوع کتب به اصطلاح تاریخی به صحت و سقم مطالبی که نقل می شود و معتبر بودن منابعی که این مطالب از آنها منتقل می گردد توجه نمی شود. مطالب غالباً نقل از روزنامه ها و مجلات گذشته است، که هیچ یک به عنوان یک منبع تاریخی قابل استناد نیستند، و در یکی از این کتابها دیدم که حتی سطر اول آن درباره تاریخ تولد قهرمان اصلی کتاب نیز اشتباه نوشته شده است.
باید اضافه کنم که این اشتباهات در نقل رویدادهای تاریخی یا تحلیل تاریخ معاصر ایران منحصر به نویسندگان ایرانی نیست. متأسفانه در میان مردم ما، این باور غلط رواج یافته است، که هر چه نویسندگان و تحلیل گران خارجی درباره مسائل ایران می نویسند درست و قابل استناد است و به همین جهت آثار نویسندگان خارجی درباره ایران، هر قدر که سطحی و مغرضانه باشد ترجمه و منتشر می شود، در حالی که بعضی از این نوشته ها اصلاً ارزش ترجمه ندارد، و بسیاری دیگر دارای اشتباهاتی است که اگر در مقدمه یا حاشیه این مطالب یادآوری نشود باعث گمراهی می گردد. حتی نویسندگان و محققین معروف و معتبری مانند «ریچارد کاتم» و «جیمز بیل» که خود را کارشناس مسائل ایران می دانند، در تحلیل وقایع
ایران دچار اشتباهات فراوانی شده و در جریان انقلاب ایران، با پیش بینی های غلط خود درباره پیامدهای این انقلاب دولتمردان آمریکائی را گمراه کردند، تا چه رسد به نویسندگان خیالپردازی نظیر محمد حسنین هیکل مصری، که نوشته هایش درباره ایران پر از غلط و اشتباهات فاحش تاریخی است و به نظر من اصلاً ارزش ترجمه به زبان فارسی را ندارد.
به عقیده نویسنده، در ترجمه آثار نویسندگان خارجی به زبان فارسی، بخصوص در مورد دولتمردان و دیپلماتهای خارجی که خاطرات مأموریت خود را در ایران به رشته تحریر درآورده اند، معرفی نویسنده و انگیزه و هدفهای او از نگارش این مطالب و همچنین تذکر اشتباهات و قضاوتهای نادرست او ضروری است. از آخرین کتابهائی که در این زمینه منتشر شده و در تهیه این کتاب نیز مورد استفاده قرار گرفته، کتاب «نامه هائی از تهران» است که تحت عنوان «نامه های خصوصی و گزارشهای محرمانه سرریدر بولارد سفیر کبیر انگلستان در تهران» به
ترجمه آقای غلامحسین میرزاصالح انتشار یافته است. کتاب از نظر روشن ساختن سیاست مزورانه انگلیس در ایران ارزنده و قابل استناد است، ولی حق این بود که آقای میرزاصالح نیز خود مقدمه ای بر این کتاب می نوشتند و در آن، این سفیر لئیم و بدخواه ایران را که حتی چرچیل نخست وزیر انگلستان نیز، با همه خصومتی که نسبت به ایران داشته، درباره او می نویسد «سرریدر بولارد نسبت به همه ایرانیان کینه دارد که طبعاً به کفایت او و منابع ما لطمه می زند» به خوانندگان ایرانی معرفی می نمودند تا درباره نوشته های غرض آلود او نسبت به ایران و مردم ایران گمراه نشوند.
گفتنی است که اشتباه و غرض ورزی نسبت به ایران منحصر به نویسندگان خارجی نیست. بعضی از نویسندگان ایرانی مقیم خارج هم با وجود این که حس وطن پرستی و ملیت ایرانی آنها ایجاب می کند درباره مسائل ایران منصفانه قضاوت کنند و اطلاعات غلطی به خوانندگان آثار خود ارائه ندهند حقایق تاریخی را با اغراض شخصی خود وارونه جلوه می دهند. یکی از نویسندگان ایرانی مقیم خارج آقای امیر طاهری است، که در آخرین کتاب خود تحت عنوان «زندگی ناشناخته شاه» علاوه بر اشتباهات مکرر در ذکر وقایع تاریخی، درباره بعضی مطالب
بدیهی مربوط به تاریخ چند ساله اخیر هم اشتباه کرده و به طور نمونه می نویسد کنفرانس گوادلوپ با حضور سران هفت کشور صنعتی جهان تشکیل شد، و به نظریات نخست وزیران ژاپن و کانادا نیز که به گمان ایشان در این کنفرانس حضور داشته اند اشاره کرده، که کذب محض است. زیرا در کنفرانس گوادلوپ، که ایشان آن را با کنفرانس های معمول سالانه سران هفت کشور بزرگ صنعتی جهان اشتباه کرده اند، فقط رهبران چهار کشور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان حضور داشتند. این کنفرانس در بحبوحه انقلاب ایران و به دعوت ژیسکار دستن رئیس جمهور وقت فرانسه تشکیل شد و موضوع اصلی مورد بحث کنفرانس نیز مسائل مربوط به ایران بود.
دوران کودکی و جوانی
دشواریهای زندگی در «کاخ تنهائی» – تخیلات دوران کودکی و ادعای رؤیت امامان! – دوران تحصیل در سویس – یک دوستی عجیب – عشق بازی در مدرسه! – بازگشت به ایران و کُشتی با پدر! – محمدرضا دوست سویسی خود را به تهران می آورد …
محمدرضای پهلوی، در کتابی تحت عنوان «مأموریت برای وطنم» که در سال 1340 ، در بیستمین سالگرد سلطنت او انتشار یافت، می نویسد:
«من در چهارم آبان سال 1298 در خانه ای کوچک و ساده در یکی از محلات قدیم تهران چشم به دنیا گشودم. در آن موقع هنوز شهر تهران حصار داشت و اطراف آن را خندق خشکی فرا گرفته بود. راه ورود به شهر از دروازه های متعددی بود که شبها برای حفظ شهر از ماجراجویان و دزدان مسلح بسته می شد و این دروازه ها را در دوران رهبری پدرم از نظر علاقه ای که به عمران و آبادی و نو کردن ایران داشت، خراب کردند.»
محمدرضا شاه در مصاحبه با «ژرار دوویلیه» نویسنده فرانسوی، این مطلب را تصحیح کرده و می گوید او و خواهر دوقلویش اشرف، که کمی بعد از او به دنیا آمد، در تنها بیمارستان آن روز تهران به نام بیمارستان احمدیه متولد شدند. محله قدیمی تهران هم که شاه در کتاب خود از آن نام نمی برد دروازه قزوین بوده است، که در زمان انتشار کتاب شاه محله بدنام تهران در آن قرار داشت و شاه نمی خواست به خوانندگان ایرانی کتاب خود بگوید که خانه پدری او در زمان تولدش در چنین محله ای بوده است.
در کتابی درباره خاندان پهلوی که در سال 1350 از طرف مؤسسه اطلاعات انتشار یافت آمده است که محمدرضا شاه دوران کودکی خود را در یک خانه کوچک اجاره ای در «کوچه روغنی ها» واقع در خیابان جلیل آباد سابق آغاز کرد، ولی کمی بعد از تولد او که دیگر «خانه کوچه روغنی ها برای این خانواده پنج نفری کوچک می نمود، رضاخان در خیابان حسن آباد خانه دیگری اجاره کرد که از خانه قبلی اندکی وسیع تر بود، تا اینکه رضاخان به فرماندهی فوج منصوب گردید و با فوج خود در بیرون دروازه شهر در باغی که مجاور قشون بود، منزل کردند. در این هنگام که حقوق رضاخان در ماه به یکصد تومان رسیده بود بانو تاج الملوک مبلغی از آن را صرفه جوئی می کرد، به طوریکه بعد از چندی از محل این صرفه جوئی سیصد تومان اندوخته بدست آمد. رضاخان نیز بر اثر رشادتهائی که در جنگ های مختلف بروز داده بود سیصد تومان پاداش گرفت و از جمع این دو مبلغ که مجموعاً ششصد تومان بود زمین بالنسبه وسیعی در چهارراه امیریه که به صورت کاروانسرائی بود خریداری گردید و ساختمان کوچکی برای سکونت خانواده در آن بنا گردید ….»
محمدرضا نسبت به خواهرانش شمس و اشرف و تنها برادر تنی اش علیرضا که دو سال بعد از او به دنیا آمد، کودکی نحیف و ضعیف البنیه بود. پدرش که شانزده ماه بعد از تولد او دست به کودتا زد و نخست وزیر جنگ و سپس رئیس الوزرای ایران شد، خیلی کم فرصت دیدن فرزندانش را داشت و محمدرضا تا سن شش سالگی تحت مراقبت مادر بزرگ شد. در آذرماه سال 1304 که رضاخان به دنبال خلع قاجاریه و تشکیل مجلس مؤسسان به سلطنت رسید، محمدرضای شش ساله نیز ولیعهد ایران شد و چند ماه بعد در مراسم تاجگذاری برای نخستین بار به لباس نظامی ملبس گردید.
رضاشاه پس از انجام مراسم تاجگذاری، ولیعهد را از مادر و برادر و خواهرانش جدا کرد تا به قول خودش او را «از محیط زنانه بیرون بیاورد و در محیطی مردانه تربیت کند». رضاشاه همچنین یک مدرسه نظامی ابتدائی به نام «دبستان نظام» تأسیس کرد که هدف از آن تعلیم و تربیت ولیعهد در یک محیط نظامی بود. در بعضی منابع، از جمله کتاب «ژرار دوویلیه» فرانسوی، که قبلاً به آن اشاره شد و کتاب «ماروین زونیس» محقق آمریکائی تحت عنوان «شکست شاهانه» که در سال 1991 در آمریکا چاپ شد، این مرحله از زندگی شاه سرآغاز عقده های روانی او به شمار می آید، زیرا کودکی شش ساله، که ناگهان از دامان مادر و محیط گرم خانواده جدا می شود و در یک محیط خشک نظامی و «کاخ تنهائی» خود زندانی
می گردد بالطبع دچار یک سلسله مشکلات روانی می شود که در مراحل رشد او نیز آثار مخربی بر جای می گذارد. ظاهراً رضاشاه، که پس از ازدواج با دو زن دیگر و توجه بیشتر به همسر جوان و تازه خود عصمت، با بدخلقی و ناسازگاری مادر محمدرضا مواجه شده بود، به قصد انتقامجوئی از وی یا برای جلوگیری از تلقین افکار و احساسات ضد خود از طرف مادر ولیعهد تصمیم به جدا ساختن مادر و پسر از یکدیگر گرفت و به عواقب این کار در روحیه فرزند خردسال خود توجه نکرد.
محمدرضا که در محیط خانه از مهر و محبت مادری محروم شده بود و دوست و همبازی هم سن و سال خود را نداشت، بالطبع به مدرسه نظام و دوستان مدرسه گرایش پیدا کرد. همکلاسی های او در دبستان نظام بیشتر فرزندان امرای ارتش یا مقامات مهم دولتی بودند، و فقط یک نفر از خانواده های پائین، به خاطر این که بچه درس خوان و سربزیری بود به این کلاس راه یافته بود. این پسر که محمدرضا شاه در خاطرات خود از او به عنوان «صمیمی ترین دوست» دوران کودکی و جوانی خود نام می برد و به خاطر همین سربزیری و روحیاتی که
خود محمدرضا نیز گرفتار آن بود، توجه او را به خود جلب کرد، حسین فردوست بود که در زندگی محمدرضا نقش مهمی ایفا نمود. فردوست در تشریح وضع خود در مدرسه نظام و چگونگی آشنائی با ولیعهد تا حدودی صداقت به خرج داده، که نقل آن در اینجا، هم از نظر آشنائی به وضع مدرسه ای که ولیعهد در آن تحصیل می کرد و هم از نظر روحیه خود فردوست و زمینه عقده های روانی وی مفید به نظر می رسد. فردوست پس از شرح زندگی فقیرانه خانواده خود می گوید:
«این مسئله فقر مالی در دبستان نظام باعث ناراحتی خاصی در من می شد. بعداً که به کلاس مخصوص ولیعهد وارد شدم، پس از من که پدرم در آن موقع ستوان سه بود، پائین ترین فرد از نظر موقعیت اجتماعی پسر یک سرتیپ بود، که در آن زمان که تعداد سرتیپ ها و سرلشگرها از انگشتان دست بیشتر نبود، برای خودش شخصیتی بود. تعدادی هم پسران وزراء بودند. محصلین باید ناهار خود را در مدرسه می خوردند. مادرم در قابلمه مقداری برنج می گذاشت و مخصوصاً آن را طوری می ریخت که جلوه بیشتری داشته باشد.
من قابلمه به دست پیاده به مدرسه می رفتم و سایر شاگردان با کالسکه و نوکر می آمدند. ظهر که می شد نوکرها قابلمه های چهار پنج طبقه را برای آقازاده ها به سالن غذاخوری می آوردند. استوارها و درجه دارهائی که در دبستان نظام بودند، همیشه مرا مسخره می کردند و می گفتند «ببین در قابلمه چی هست!». رفتارشان تعمداً به نحوی بود که مرا تحریک کنند که غذای بیشتری با خودم بیاورم. چون اضافه غذای شاگردها نصیب آنها می شد! من هم علیرغم این که غذایم کم بود حتماً سعی داشتم چند قاشقی ته قابلمه باقی بماند. این مسئله از همان زمان در من یک حالت خود کوچک بینی و تواضع بیش از حد ایجاد کرد و شاید همین حالت سبب شد که مورد توجه رضاخان و ولیعهد قرار گیرم …
«در امتحانات پایان سال اول کلاس مخصوص، من شاگرد اول شدم. ولیعهد را خارج از رده قرار داده بودند. در سال دوم تحصیلی کلاس مخصوص را به محوطه کاخ گلستان انتقال دادند و کلاس در ساختمانی تشکیل می شد که به «خوابگاه» معروف بود و به دوران ناصرالدین شاه تعلق داشت. بعداً معلوم شد که انتقال کلاس به کاخ گلستان تصمیم شاه بوده تا کلاس ولیعهد به محل زندگیش نزدیک باشد. روزی در حال درس خواندن بودیم که ناگهان رضاشاه وارد کلاس شد. من که زیرچشمی نگاه می کردم دیدم که رئیس کلاس مخصوص (سرهنگ محمدباقرخان) اشاره ای به من کرد و شاه آمد و پهلوی من ایستاد. البته من در آن سن به خود می لرزیدم و از وضع و قیافه او و شنل آبی که بر دوش داشت می ترسیدم و علاقه
داشتم که زودتر از کنارم رد شود، ولی او توقف کرد و به من گفت «تو از همین امروز پس از پایان درس به ساختمان ولیعهد می روی و با هم درس حاضر می کنید تا ولیعهد بخوابد. این کار روزانه تو خواهد بود. روزهای جمعه و تعطیل هم باید پهلوی ولیعهد بیائی!». من در آن موقع پیش خودم حدس زدم که شاید این حادثه با شاگرد اولی من مربوط باشد، چون تأکید شاه بر درس حاضر کردن بود. بعدها متوجه شدم که همین بوده است. به هر حال پس از پایان کلاس به دنبال ولیعهد به ساختمان او رفتم و از آن پس در کلاس هم کنار او نشستم …»
این سرآغاز دوستی محمدرضا با حسین فردوست بود که تا پایان دوره دبستان نظام دوام یافت و رضاشاه تصمیم گرفت او را همراه ولیعهد برای ادامه تحصیل به سویس بفرستد. محمدرضاشاه درباره این دوره از زندگی خود (شش سالگی تا دوازده سالگی) مطالبی در کتاب خود تحت عنوان «مأموریت برای وطنم» نوشته است، که چون از نظر تکوین شخصیت او حائز اهمیت زیادی است و بیشتر نویسندگان و محققین خارجی هم با توجه به این مطالب به روانکاوی شخصیت وی پرداخته اند، نقل و بررسی آن پیش از پرداختن به جریان مسافرت ولیعهد به سویس و تحصیل در آن سرزمین ضروری به نظر می رسد. محمدرضاشاه در خاطرات خود از دوران تحصیل در دبستان نظام می نویسد:
«من تا زمان ولیعهدی با مادر و برادران و خواهران خود زندگی می کردم. ولی بعد از تاجگذاری به دستور پدرم از آنها جدا شدم و پدرم دستور دارد که تحت تربیت خاصی که آنرا تربیت مردانه نام می نهاد قرار گیرم و برای قبول مسئولیتهای بزرگ آینده آماده شوم. در همین موقع نام من در دبستان نظام ثبت شد و در حقیقت این مدرسه به خاطر من و چهار برادر دیگرم تأسیس شد و من در کلاسی که جمعاً 21 نفر دانش آموز داشت و همه آنها از بین فرزندان مأموران دولتی و افسران ارتش با کمال دقت و احتیاط انتخاب شده بودند مشغول تحصیل شدم و برادرانم که کوچکتر بودند به کلاس های پائین تر رفتند. دانش آموزان این دبستان لباس نظامی می پوشیدند و برنامه درسی بسیار دشواری داشتند و زندگانی کودکی من نیز طبعاً در محیط نظامی یعنی در تحصیل و تمرین های سربازی می گذشت. گذشته از تحصیلات دبستانی پدرم یک معمله فرانسوی برای تعلیم زبان فرانسه و نظارت بر امور زندگی داخلی من استخدام کرده بود. در نتیجه مساعی این بانو که به مناسبت ازدواج با یک ایرانی بانو ارفع نامیده می شد زبان فرانسه را در کمال روانی و سلاست مانند زبان مادری خود فرا گرفتم و دریچه ای برای مشاهده افکار باختری در برابر ذهن من گشوده شد …
«در دوران ولیعهدی همه روزه پدرم یکی دو ساعت از وقت خود را با من می گذراند و از سن 9 سالگی ناهار را هم با او صرف می کردم. منظور او از این برنامه منظم آن بود که شخصاً از وضع من با خبر شود و من از جریان اوضاع کشور آگاه گردم. کمی بعد از تاجگذاری پدرم دچار بیماری حصبه شدم و چند هفته با مرگ دست به گریبان بودم و این بیماری موجب ملال و رنج شدید پدر مهربانم شده بود. در طی این بیماری سخت، پا به دایره عوالم روحی خاصی گذاشتم که تا امروز آن را افشاء نکرده ام. در یکی از شبهای بحرانی کسالتم مولای متقیان علی علیه السلام را به خواب دیدم، در حالی که شمشیر معروف خود ذوالفقار را در دامن داشت و در کنار من نشسته و در دست مبارکش جامی بود و به من امر فرمود که مایعی را
که در جام بود بنوشم. من نیز اطاعت کردم و فردای آن روز تبم قطع شد و حالم به سرعت رو به بهبودی رفت. در آن موقع با این که بیش از هفت سال نداشتم با خود می اندیشیدم که بین آن رؤیا و بهبودی سریع من ممکن است ارتباطی نباشد، ولی در طی همان سال دو واقعه دیگر برای من رخ داد که در حیات معنوی من تأثیری عمیق بر جای نهاد.
«در دوران کودکی تقریباً هر تابستان همراه خانواده خود به امامزاده داود که یکی از نقاط منزه و خوش آب و هوای دامنه البرز است می رفتیم. برای رسیدن به آن محل ناچار بودیم که را پرپیچ و خم و سراشیب را پیاده و یا با اسب طی کنیم. در یکی از این سفرها که من جلو زین اسب یکی از خویشاوندان خود که سمت افسری داشت نشسته بودم، ناگهان پای اسب لغزید و هر دو از اسب به زیر افتادیم. من که سبکتر بودم با سر به شدت روی سنگ سخت و ناهمواری پرت شدم و از حال رفتم. هنگامی که به خود آمدم همراهان من از این که هیچ گونه صدمه ای ندیده بودم فوق العاده تعجب می کردند. ناچار برای آنها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب، حضرت ابوالفضل علیه السلام فرزند برومند علی علیه السلام ظاهر شده و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت. وقتی که این حادثه روی داد پدرم حضور نداشت، ولی هنگامی که ماجرا را برای او نقل کردم حکایت مرا جدی تلقی نکرد و من نیز با توجه به روحیه وی نخواستم با او به جدل برخیزم، ولی خود هرگز کوچکترین تردیدی در واقعیت امر و رؤیت حضرت عباس ابن علی (ع) نداشتم …
«سومین واقعه ای که توجه مرا به عالم معنی بیش از پیش جلب نمود روزی روی داد که با مربی خو در حوالی کاخ سلطنتی سعدآباد در کوچه ای که با سنگ مفروش بود قدم می زدم. در آن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملکوتی دیدم که بر گرد عارضش هاله ای از نور مانند صورتی که نقاشان غرب از عیسی بن مریم می سازند نمایان بود. در آن حین به من الهام شد که با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم ربرو هستم. مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بیشتر به طول نینجامید که از نظر ناپدید شد و مرا در بهت و حیرت گذاشت. در آن موقع مشتاقانه از مربی خود سئوال کردم: او را دیدی؟ … مربی من متحیرانه جواب داد «چه کسی را دیدم؟ اینجا که کسی نیست…» اما من آن قدر به حقیقت و اصالت آنچه که دیده بودم اطمینان داشتم که جواب مربی سالخورده من کوچکترین تأثیری در اعتقاد من نداشت.
«امروز که این ماجرا را بیان می کنم شاید بعضی افراد، خصوصاً غربی ها تصور کنند که من خیالبافی می کنم یا آنچه دیده ام یک حالت ساده روانی بوده است. ولی باید به خاطر داشت که ایمان به عالم روح و تجلیاتی که به حساب ماده در نمی آید از خصائص مردم مشرق زمین است و چنانکه بعدها دریافتم بسیاری از مردم باختر نیز همین ایمان و اعتقاد را دارند، وانگهی من در آن موقع هیچ گونه دلیلی برای جعل این موضوع و بیان آن برای مربی خود نداشتم و امروز نیز انتفاعی از لاف زدن در این قبیل مسائل نمی برم و جز معدودی از
نزدیکان من کسی تاکنون از این جریان مستحضر نبوده است و حتی پدرم که همیشه خود را به او بسیار نزدیک و صمیمی می دانستم هرگز از این موضوع کوچکترین اطلاعی پیدا نکرد.»
هنگامی که کتاب شاه در سال 1340 انتشار یافت، ادعاهای او درباره مکاشفه و مشاهده امامان چنین تعبیر شد که شاه برای جلب توجه و حمایت مردم، که اکثریت قریب به اتفاق آنها دارای معتقدات مذهبی بودند، این داستانها را ساخته و پرداخته است، ولی شاه پس از رویاروئی با روحانیت در سالهای 1341 به بعد نیز دست از این ادعاها برنداشت و بارها در مصاحبه با روزنامه نگاران معروف خارجی مانند «اوریانا – فالاچی» این ادعاها را تکرار کرد و با افزودن مطالب دیگری بر آن مانند نجات معجزه آسای خود از چندین توطئه قتل چنین وانمود کرد که گویا «نظر کرده» است و خداوند رسالتی بر عهده او گذاشته و همواره او را در کنف حمایت خود محفوظ خواهد داشت!
محمدرضاشاه در خاطرات خود، جز در یک مورد، آن هم با این جمله کوتاه که وقتی ماجرای نجات خودم را به وسیله حضرت ابوالفضل علیه السلام برای پدرم نقل کردم «حکایت مرا جدی تلقی نکرد» به واکنش رضاشاه در مقابل توهمات خود اشاره نمی کند، ولی در گفتگو با «ژرار دوویلیه» فرانسوی اعتراف کرده است که وقتی برای دومین بار چگونگی مکاشفه و نجات خود را به دست امامان برای پدرم تعریف کردم به شدت به من پرخاش کرد و گفت «تو ولیعهد این مملکت هستی و باید روزی بر تخت سلطنت بنشینی. این رؤیاها و افکار زنانه را کنار بگذار!». محمدرضا بعد از این پرخاش پدر، که برایش غیرمنتظره بوده، به گریه می افتد و دیگر قصه های بعدی خود را برای پدرش بازگو نمی کند.
محمدرضا پهلوی در شهریور ماه سال 1310، در حالی که هنوز دوازده سال تمام نداشت برای ادامه تحصیل به سویس اعزام شد. قبل از سویس، فرانسه برای تحصیل ولیعهد در نظر گرفته شده بود، ولی رضاشاه محیط فرانسه را برای تحصیل پسرش مناسب نمی دانست و سرانجام پس از مطالعات زیاد سویس برای انجام این منظور در نظر گرفته شد.
خود محمدرضاشاه درباره علت انتخاب سویس برای ادامه تحصیل وی و چگونگی انتخاب همراهانش در این سفر می نویسد: «برای انتخاب کشوری که باید در آن به تحصیل اشتغال ورزم پدرم مدتها اندیشه و تأمل داشت، زیرا در عین آنکه آثار تمدن و ترقی و تعالی غرب را به دیده تحسین می نگریست، به طور کلی به بیگانگان اعتقاد و اطمینان نداشت و بالاخره بعد از
مدتها مطالعه تصمیم گرفت مرا به سویس بفرستد. به نظر من این انتخاب از آن جهت به عمل آمد که پدرم می خواست تحصیلات من در کشوری انجام گیرد که از رنگها و تعلقات سیاسی برکنار شد و چون سویس کشور کوچکی بود که همیشه در کشمکش های سیاسی اروپا جنبه بیطرفی را رعایت می کرد آن کشور بر سایر نقاط ترجیح داشت و مشاورین وی کشور سویس را برای کسی که جداً در پی تحصیل باشد مناسب تشخیص دادند …
«من در ماه اردیبهشت سال 1310 از دبستان نظام فارغ التحصیل و در شهریور همان سال پس از گذرانیدن تعطیلات تابستانی آماده عزیمت به سویس شدم. به امر پدرم یکی از پزشکان معروف به نام دکتر مؤدب نفیسی که در کودکی بیشتر بیماریهای سخت مرا معالجه و مداوا کرده بود به عنوان سرپرست و طبیب مخصوص من تعیین شد و مقرر گردید که کلیه امور تحصیلی و شخصی من در سویس زیر نظر و به مسئولیت او اداره شود. آقای مستشار هم که قبلاً معلم ادبیات فارسی من بود مقرر شد با من به سویس بیاید تا در آنجا نیز درس فارسی من ادامه یابد. ضمناً به صلاحدید پدرم قرار شد برادر و دو نفر از دوستان دبستان نظارم نیز با من همراه باشند. انتخاب این دو دوست به خود من واگذار شد و من هم اول حسین فردوست و بعد مهرپور تیمورتاش فرزند وزیر دربار پدرم را پیشنهاد کردم و پس از آن که مورد قبول قرار گرفت به اتفاق آنها عزیمت نمودم …»
آن روزها نزدیکترین راه مسافرت به اروپا از طریق شوروی بود و تیمورتاش که قرار بود همراه ولیعهد به اروپا برود ترتیبی داد که دولت شوروی پذیرائی شایانی از آنها در سر راه مسافرت به اروپا به عمل بیاورد. یک کشتی جنگی روسی با گارد احترام مخصوص کرملین برای بردن ولیعهد و همراهان به بندر پهلوی (انزلی) فرستاده شد و هیئت با تشریفات و احترامات خاصی از بندر انزلی به طرف باد کوبه حرکت کرد. گارد احترام که دو ژنرال روسی هم در میان آنها بودند از بادکوبه تا مرز لهستان هم هیئت را همراهی می کردند و فردوست در خاطرات خود از این سفر بیشتر از باده نوشی و بدمستی تیمورتاش و توجه او به خانمهای زیبای ژنرالها حکایت می کند!
مسافرت با قطار در داخل شوروی سه شبانه روز به طول انجامید. در مرز لهستان قطارها عوض شد و مسافرت از طریق لهستان و آلمان تا کشور سویس ادامه یافت، مدرسه ای که در سویس برای تحصیل ولیعهد در نظر گرفته شده بود یک مدرسه اشرافی به نام لوروزه Le Rosey بین شهرهای ژنو و لوزان بود، که بیشتر محصلین آن را خارجیان تشکیل می دادند، ولی قبل از شروع تحصیل در این مدرسه ولیعهد و همراهانش برای تقویت زبان فرانسه خود در یک مدرسه مقدماتی در لوزان ثبت نام کردند.
محمدرضاشاه در خاطرات زمان تحصیل خود در مدرسه لوروزه سویس بیشتر از سختگیری های سرپرست خود دکتر مؤدب نفیسی شکایت می کند و می نویسد در حالی که پسران هم سن و سال من همه گونه آزادی عمل داشتند و آزادانه به مجالس رقص و شب نشینی می رفتند «وضع من مانند یک زندانی بود و جز در مواقع خاص، آن هم به معیت سرپرست خود نمی توانستم از محیط مدرسه خارج شوم. به نظر من این رویه صحیح نبوده و امروز هم آثار آن عزلت در روحیه من باقی مانده است». محمدرضاشاه در این نوشته چنین وانمود می کند که این سختگیری ها بیشتر از طرف خود دکتر مؤدب نفیسی بوده و تصور نمی کند پدرش این قدر او را تحت فشار گذاشته باشد، ولی احمد نفیسی شهردار سابق تهران، که برادرزاده دکتر مؤدب نفیسی بود، به نویسنده می گفت که شخصاً نامه های رضاشاه را به عمویش دیده و در تمام این نامه ها رضاشاه ضمن تشکر از دکتر مؤدب نفیسی به او تأکید می کرده است که «از هیچ گونه سخت گیری در مورد ولیعهد کوتاهی نکن، چون تو پادشاه آینده را تربیت می کنی و مسئولیت سنگینی در این مورد داری».
در اوایل تحصیل در مدرسه لوروزه محمدرضا درگیری هائی هم با محصلین دیگر پیدا کرد و از جمله یک بار با یک آمریکائی کارش به کتک کاری و بهداری مدرسه کشید، ولی بعداً آرام و منزوی شد و بیشتر اوقات در اتاق خود به گوش کردن صفحات گرامافون و رادیو یا پذیرائی از دوستان معدود خود در مدرسه می پرداخت. از لحاظ درسی، در دروس ریاضی ضعیف بود که فردوست به او کمک می کرد، ولی نمرات درس های دیگرش متوسط و بعضی خوب بود. علاوه بر دروس مدرسه هر روز هم دو ساعت فارسی می خواند و مکلف بود که در روزهای معین هفته نامه ای برای پدرش بفرستد و پیشرفت کار خود را به او گزارش بدهد. البته دکتر مؤدب نفیسی هم هر هفته گزارش جامعی به تهران می فرستاد و رضاشاه آن دو را با هم مقایسه می نمود.
از اتفاقات جالب هنگام تحصیل ولیعهد در سویس، آشنائی یک مرد جوان سویسی به نام ارنست پرون با او بود. درباره ارنست پرون که بعداً با ولیعهد به تهران آمد و تا آخر عمر خود در دربار بود شایعات زیادی منتشر شده و در حالی که بعضی ها او را جاسوس انگلیسیها در دربار ایران می دانند، بعضی هم به او نسبت روابط جنسی (همجنس بازی) با شاه می دهند. درباره این شخص، ژرار دوویلیه نویسنده فرانسوی که در تهران با او آشنا شده است می نویسد: دوستی و ارتباط نزدیک محمدرضا پهلوی با ارنست پرون فی نفسه یک دوستی و رابطه عجیب و غیرعادی است، زیرا ارنست پسر خدمتکار مدرسه لوروزه بود و در کارهای مدرسه از قبیل نظافت و باغبانی به پدرش کمک می کرد. ارنست، جوان ظریف و لاغری بود و محصلین
گاهی سربسر او می گذاشتند. محمدرضا پهلوی چند بار هنگامی که محصلین دیگر درصدد آزار و اذیت او بودند به کمک پرون شتافت و همین توجه و عنایت موجب علاقه پرون به ولیعهد شد و چند بار برای انجام نظافت و مرتب کردن اتاق ولیعهد به اتاق او آمد. پرون ده سال مسن تر از ولیعهد بود و علاوه بر آن با موقعیت اجتماعی خود نمی توانست دوستی برای ولیعهد باشد، ولی با ظرافت و طبع شعر و معلوماتی که در زبان فرانسه داشت خیلی زود توجه ولیعهد را به خود جلب کرد و کم کم دیگر نه برای نظافت، بلکه برای خواندن شعر و رمان و بحث های ادبی نزد او می رفت و کم کم بهترین مونس ولیعهد شده بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]