مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعی و یادگیری کودک فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعی و یادگیری کودک فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعی و یادگیری کودک فایل ورد (word)
مقدمه :
همیاری و نقش همسالان در یادگیری :
طرد یا پذیرفتگی از سوی همسالان
نقش همسالان
تاثیر ارتباط و دوستی بر کودکان ونوجوانان
والدین و روابط همسالان
خلاصه اینکه
منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله همسالان و نقش آنها در رشد اجتماعی و یادگیری کودک فایل ورد (word)
آقا زاده ، محرم راهنمای روشهای نوین تدریس
فتحی ، کوروش (مترجم) راهنمای تدریس موثر
شعبانی ، حسن مهارت های آموزش و پرورش
ملکی ، حسن مهارت های اساسی تدریس
احمدی جیوان ، فاطمه همسالان و نقش آنها د رشد اجتماعی کودک (مقاله)
ادهم ، علی اکبر نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان (مقاله)
صفری ، غلامرضا نقش خانواده بر عملکرد دانش آموز در محیط مدرسه ( مقاله)
استادان طرح جامع آموزش خانواده نقش همسالان در اجتماعی شدن کودک (مقاله)
مقدمه
یادگیری یک فرآیند است در هر فرآیند عوامل و متغیرهایی در حال تعاملند . در این جا فقط به ذکر نقش همسالان در روند یادگیری اکتفا می شود
فرصت تفکر درباره کار و بحث با هم کلاسی ها معلمان را در فهم بهتر فرآیند تدریس و بسط راهبردهای موثر تدریس کمک می کند . هم کلاسی ها با بیان ایده های خود همچون آیینه ای در برابر هم هستند و به همدیگر کمک می کنند از طریق جدیدی که بینش عمیق تری را برای بهبود یادگیری به دست می دهد ، یکدیگر را ببیند (فالک و دارلینگ – هاموند 1993 ، لایبر من و میلر 1992 ، لیتل 1990 ، شوان 1983)
یادگیری از طریق همسالان به گونه ای است که تعامل زیاد و مداوم بین دانش آموزان حاکم است همدیگر را یاری می دهند تکرار شفاهی (کلامی ) بین آنها موجود است هم چنین هم آموزی مورد تأکید است
اینان پذیرفته اند که خود را منبع عمده یاری ، بازخورد ، تقویت و حمایت به حساب آورند
جانسون و همکارانش ادعا می کنند که بهره گیری از هم سالان در یادگیری دست کم دو دشواری مهم و عمده را از بین میبرد
افت پیشرفت تحصیلی و افزوده شدن فعالیتهای دسته جمعی و عدم گوشه گیری ، از خود بیگانگی بی هدفی و ناراحت بودن . زمانی یادگیری از طریق هم سالان محقق می شود که دانش آموزان برای برای دستیابی به هدفی به صورت مثبت با یکدیگر به همبستگی برسند . یعنی وقتی دانش آموزی به هدف تعیین شده دست یافت دانش آموزان دیگر هم احساس کنند که به هدفشان رسیده اند
دلیلی به پرداختن به مشارکت در کلاس درس را تبیین می کند به دست آوردن توانایی در سطح بالاتر کارکرد از ناحیه فرد در میان گروه است . در این خصوص ویگوتسکی (1976) معتقد است که مشارکت با دیگران در گروه کوچک به فراگیران کمک می نماید تا به (دامنه توسعه تقریبی ) برسند
او توضیح می دهد که یک یادگیرنده ممکن است تا سطح شخصی کارکرد داشته باشد. اما همکاری مشارکتی با دیگرانی که از او توانا تر هستند ممکن است به او کمک نماید تا در سطح بالاتری کارکرد پیدا کند . در واقع توانایی بالقوه ای که یک کودک دارد ، می تواند با کمک و همکاری همسالان خود بارور شود که این همان دامنه توسعه تقریبی می باشد
همیاری و نقش همسالان در یادگیری
محیط همیاری یا همان نقش همسالان محیطی است که در آن شاگرد یاد می گیرد که اگر وقتی نیاز به کمک دارد ، اگر چیزی برای گفتن دارد ، سوال و مسئله و مشکلی دارد ، غیر از معلم افراد دیگر که همکلاسی ها و هم سالان او هستند قابل اعتماد و اطمینان هستند ، می توان با آنها در میان گذاشت . شعار عمومی این نوع کلاسها و دانش آموزان این است که « همه با هم نجات پیدا می کنیم یا همه با هم غرق می شویم » در واقع وابستگی مثبت به دیگران وجود دارد . با توجه به جو عمومی و روانی اجتماعی که در محیط مشارکتی و همیاری همسالان در فضای کلاس حاکم است بدون شک یافته های این گونه کلاس ها به مراتب در مقایسه با سایر کلاسها بهتر خواهد بود
همچنانکه تحقیقات متعدد نشان داده اند که میزان یادگیری در این نوع کلاسها بیشتر است . لذا بهتر است جهت کارآمد کردن فعالیت کلاسها از روش مشارکت دادن همسالان در کلاس درس استفاده کنیم
دانش آموزان مقدار قابل توجهی از یادگیریشان را مدیون همدیگر هستند . اگر دانش آموزان اخیرا مطالبی را فراگرفته است آن را برای هم کلاسی های خود شرح دهد . آنها اغلب بهتر مطالب ر ا فرا می گیرند
برای اینکه دانش آموزان را درگیر در هدف های آموزشی نماییم می توانیم تکنیک سوال شاگرد از شاگرد را اجرا نماییم در این روش از شاگردان خواسته می شود که هر کس از دوست کنار دست خود یک یا چند سوال از درس تدریس شده و سپس پاسخ بیان شده از ناحیه دوست خود را با کمک خود و دوستان با توجه به صحبت های معلم یاددداشت خود و کتاب ; مورد بحث قرار دهند و متقابل فرد سوال شونده از سوال کننده سوال بکند
در این شیوه فرد سوال کننده بالاجبار باید تعمق و تفکر کند تا هر آنچه که از یاددهی – یادگیری عایدش شده است به صورت سوال در آورد که این عمل خود موجب می گردد که هر شاگرد در واقع توان خود را ارزیابی نماید و آنچه کهیاد گرفته است را درونی نماید از سوی دیگر بررسی پاسخ سوال از روی دو نفر به آنها این فرصت را می دهد که در تفهیم و درک هدف های آموزشی با زبان دیگر به گفتگو بنشینند و به زبان خودشان در انتقال هدفهای آموزشی به یکدیگر بپردازند که این روش در نوع خود از ارزنده ترین تکنیک ها جهت آموزش محسوب می گردد
زندگی انسان بدون همکاری و همیاری بسیار بی معنی است . انسان از تنهایی می گریزد و خود را در جمع می یابد . در زندگی بیش از 90 درصد مردم در انجام دادن کارها و وظایف با یکدیگر به همیاری می پردازند . متاسفانه در نظام های آموزش و پرورش اصل همیاری و نقش همکلاسان طی سالیان متمادی مورد مسامحه قرار گرفته است . حاصل اندیشه های چند دهه اخیر درباره آموزش و پرورش بر اصل همیاری در امر آموزش است . به دنبال طرح همیاری و نقش همسالان در یادگیری ، تحقیقات بسیاری درباره تاثیر این روش انجام شد
پژوهشگران با انجام دادن تحقیقات و با بررسی نتایج حاصل از نتایج تحقیقات انجام شده اظهار داشتند که بهره گیری از گروههای یادگیری همیار سبب افزایش کیفیت بازده های یادگیری می شود . با شناخت که نقش تعامل اجتماعی در پرورش فکر ، غیر قابل چشم پوشی است . محیط های یادگیری ساخت گرا به گونه ای ساماندهی می شود که فرصت های کلانی را برای همکاری و تبادل عقیده با هم کلاسی ها و بزرگترها در اختیار دانش آموزان قرار می دهد
کلاس ها به شکلی هستند که یادگیری دسته جمعی و موقعیت تدریسی توسط همکلاسی در آن وجود دارد . به طوری که دانش آموزان می توانند آزادانه با هم صحبت ، پرسش و پاسخ و درباره ایده ها بحث می کنند
این نوع تبادلات که به غنی شدن ، افزایش و استحکام درک و فهم یادگیری بهتر می انجامد پیوسته دانش آموزان را در معرض دیدگاه های مختلف قرار می دهد
هر گونه فعالیت «یادگیری واقعی» را می توان با یادگیری از طریق همیاری و همسالان تداعی کرد و هم خوان دانست . یادگیری از طریق هم کلاسی ها دانش آموزان را بر می انگیزد که به صورت همیار با هم کار کنند تا به هدف مشترک دست یابند . دانش آموزان در تلاش برای یادگیری باید همراه هم مانند یک سیستم مستقل عمل کنند و شعارشان این باشد که « همه برای یکی ، یکی برای همه » دانش آموزان از طریق تعامل با هم و همکاری یکدیگر کاربرد و بهره جویی از مهارتهای اجتماعی ، مهارت های تفکر در سطح عالی و مهارتهای برقراری اتباط را می آموزند
کلاسهای درسی که بر اساس همیاری و هم کاری هم سالان شکل می گیرد . کلاس من ر ابه کلاس ما تبدیل می کند و یادگیری از این طریق برای دانش آموزان فرصتی ایجاد می کند تا با یکدیگر در قالب گروهای کوچک و گروههای متشکل از افرادی با تواناییهای متفاوت کار کنند نقش معلم از اشاعه کننده و انتقال دهنده اطلاعات به تسهیل کننده روند یادگیری تغییر می یابد . مسئولیت یادگیری از دوش معلم برداشته و به دانش آموز محول می شود
افزون بر این دانش آموزان با کار در گروهها و تعامل با یکدیگر بیش از پیش با روند یادگیری در می آمیزند . آنان نه فقط مسئولند محتوا و مهارت ارائه شده را یاد بگیرند . بلکه در برابر یادگیری اعضاء گروه خود و کلاس هم مسئولیت دارند . بنا به نظر جانسون سه نوع یادگیری عمده وجود دارد که در کلاس درس شکل می گیرند
انفرادی – رقابتی – یادگیری از طریق هم سالان دارای ساختاری است که دانش آموزان را بر می انگیزد و به صورت گروهی کار کنند و یادگیریشان را از طریق هم شاگردی خود تقویت کنند و هم چنین دانش آموزان در تعامل با یکدیگر برای رسیدن به هدفی مشترک تلاش می کنند . آنان از مجمو عه مهارتهای اجتماعی خود بهره می گیرند تا کارکرد آموزشی موفقیت آمیزی داشته باشند . در گروهایی که همسالان قرار می گیرند یادگیر به صورت های زیر اتفاق می افتد افراد دارای ارتباط میان فردی مثبت اند – اعضای گروه هم سالان مسئولیت پذیرند
هر گروه متشکل افراد متفاوتی از نظر سطح توانایی هستند . مشارکت در رهبری وجود دارد افراد دارای مسئولیت متقابل نسبت به یکدیگرند . . مهارتهای اجتماعی به صورت مستقیم آموخته می شود معلم در این میان فعالیت مشاهده ای و مشاوره ای دارد . گروه میزان مفید بودن کارش را ارزشیابی می کند . دانش آموزان دل به جمع می سپارند و هر چه دارند در اختیار دیگران قرار می دهند تا خود هم از یاری دیگران بهره بگیرند . مناسب ترین شکل استفاده یادگیری هم سالان از یکدیگر ایجاد فضای عاطفی گروههای یادگیری – اشتراک در هدف ، سهیم بودن در ابزار و وسایل و ; است
همه دانش آموزان هدف یادگیری را مهم می دانند و انتظار دارند تا با یاری یکایک اعضای گروه یادگیری به هدف دست یابند . معلم به ندرت به مشابه منبعی برای پاسخ دهی به سوالات دانش آموزان و ارائه راه حل ها در نظر می گیرند
به جای آن معلمان فعالیت های دانش آموزان را باز نگری می کنند و مهارت های همکاری را می آموزند و هر زمان که نیاز باشد برای ارتباط بیشتر برای ارتباط بیشتر یادگیرندگان با موضوع کمک می کنند . دانش آموزان هر کدام پذیرفته اند که خو منبع عمده یاری ، بازخورد ، تقویت و حمایت به حساب آورند . دانش آموزان نزدیک هم می نشینند تا بتوانند تعامل چهره به چهره داشته باشند و نظریات خود را بدون ایجاد سروصدای زیاد به گوش دیگران برساند
دانش آموزان می توانند نهایتا آنچه را یادگرفته اند و به درک و فهم آن رسیده اند خلاصه کنند تا آنکه از آنها به صورت مفید تری در درسهای بعدی بهره جویند
” وحدت پایداری می بخشد و تفرقه زوال “
” دو اندیشه برتر از یک فکر است “
در یادگیری هم سالان از یکدیگر دانش آموزان به هم بستگی هایی می رسند که هدف مشترکی پیدا می کنند . آنان در این میان یادگیری انفرادی هم تجربه می کنند و تلاش می کنند مطالب را به یکدیگر هم بیاموزند . یادگیری از طریق هم سالان مهارت های برقراری ارتباط دانش آموزان را می طلبد و آنها را ارتقا می دهد
مقاله رضایت زناشویی فایل ورد (word) دارای 114 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله رضایت زناشویی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رضایت زناشویی فایل ورد (word)
رضایت زناشوئی
علل درگیریهای زوجین
الف) عوامل مربوط به قبل از ازدواج:
ب) عوامل مربوط به بعد از ازدواج
انگیزههای درگیریهای زوجین
الف- در رفتار شخصی:
ب- در روابط فیمابین
ج- در مسائل الزامی:
د- حیات اجتماعی:
جنبههای دیگر
اثرات درگیریها
اساس حیات زوجین
عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی
سایر عوامل خوشبختی را به طور گذرا بیان میکنیم
نقش حوادث در زندگی زناشویی
توصیههایی در تداوم زندگی زناشویی
پایههای اساسی در زندگی زناشویی
اعتماد متقابل به موارد زیر بستگی دارد
انواع ازدواج رضایت بخش;
ازدواج رضایت بخش پایدار
ازدواج رضایت بخش ناپایدار
ازدواج نارضایت بخش – ناپایدار
ازدواج پایدار – نارضایت بخش
چگونه به دلخوریها خاتمه دهیم؟
رضایت زناشویی از دیدگاه شناخت گرایان
علل نارضایتی زناشویی از دیدگاه نظریه عقلانی – عاطفی
باورهای غیرمنطقی و رضامندی زناشویی
دلیل موفقیت و ناکامی ازدواج ها
تست ازدواج
طرز استفاده از تست;
سوالات مربوط به سرویس ارتباطات;
سوالات ورزشی و تفریحی
سوالات مربوط به نمودهای شخصی
سوالات مربوط به امور مذهبی
سوالت مربوط به وضع اقتصادی
سوالات مربوط به زندگی آینده شما
ویژگی های خانواده موفق و رضامند
نتیجه گیری
اهمیت صمیمیت در زندگی زناشویی
صمیمیت بین زنان و مردان
نظریه های صمیمیت;
الگوی تحولی(گسترده زندگی)
الگوی انگیزش و الگوهای تعادل جویی
3-الگوی تعادل جویی
ازدواج و صمیمیت;
عوامل مؤثر در انتخاب همسر
پایداری و کیفیت رابطه زوجها
مشکلات ارتباطی ناسازگازانه خاص در زوجین
کارکرد مطلوب خانواده
فهرست منابع
رضایت زناشوئی
در ازدواجهای رضامند و موفق زوجین پیامهای روشنی را برای هم ارسال میکنند. به همدیگر اعتماد دارند و تفاوتهای همدیگر را به راحتی میپذیرند که این ویژگی موجب خلاقیت آنان میگردد تا برای توسعه و برنامه ریزی هویت خودشان تلاش کنند. این قبیل از همسران آزادند که از همدیگر و از سایر افراد و چیزها نیز لذت ببرند و در عین حال که به هم علاقمند و وابسته هستند استقلال فردی خود را جهت غنی سازی زندگی مشترک خود بکار میگیرند
کاسلو و دیگران (1994) به بررسی عوامل متمایز کننده ازدواجهای موفق و ناموفق بر روی 95 زوج سوئدی که مدت 20 سال از ازدواج رسمی و غیر رسمی آنها گذشته بود پرداختند در این تحقیق مردان رضامندی بیشتری از زنان را نشان دادند و زن و شوهری که حس تعلق و وابستگی شدید بهم داشتند میزان رضامندی بالاتری را از خود نشان دادند. اختلافات بین زندگیهای زناشویی موفق و ناموفق در پاسخهای افراد به سؤالات مربوط به سرگرمیها، اوقات فراغت، جنسیت، فلسفه زندگی و شمار نزاعهای خانوادگی مشخص گردید. میزان رضامندی زناشویی زنان بستگی به میزان رضامندی مردان داشت
در تحقیقی که تاکر و میکائیل (1991) به منظور بررسی عوامل که در رضامندی زناشویی تأثیر دارند از 64 دانشجوی مرد روان شناسی مقطع لیسانس و 64 دانشجوی روانشناسی زن همان مقطع خواستند تا 8 زندگی زناشویی فرضی را ارزیابی کنند. عوامل مورد ارزیابی عبارتند بودند از: 1- جذابیت ظاهری زن و مرد 2- سن ازدواج 3- هوش 4- زندگی مشترک (رابطه جنسی)
نتایج نشان دادند که جاذبه ظاهری، هوش و افراد مسنتر وضعیت مساعدتری از رضامندی خودشان نشان میدهند
تحقیقی کارکوف و رابرتس در زمینه بررسی عواملی چون صرفنظر کردن (with drawal) خصومت و رنجیدگی در بین زوجین راضی و ناراضی انجام دادند
بدین منظور 11 زوج راضی و 11 زوج ناراضی گروه نمونه را تشکیل میدادند که نتایج نشان میدادند که روابط موقتی منحصر بفردی در گروه ازدواج رضایتبخش وجود دارد. در این ازدواجها نارضایتی شوهر، نارضایتی زن را فراهم میکند و صرفنظر کردن زن، صرفنظر کردن شوهر را پیشبینی میکند. ولی در ازدواجهای نارضامند صرفنظر کردن شوهر خصومت زن را به دنبال دارد. مقیاس صرفنظر کردن شوهران در بین سایر مقیاسها از میزان واریانس بیشتری برای پیشبینی رضامندی زناشویی برخوردار است. (رابرتس 1990)
تحقیقی که توسط رینولدز – والاس (1995) در این زمینه بر روی 135 زوج مسن شرکت کرده در این آزمون صورت گرفت نشان داد که عدالت، مساوات و قوه درک پاداش بطور معنیداری بر رضامندی زناشویی مؤثر میباشد و قوه درک پاداش بیشترین تأثیر را در این سه متغیر وابسته نشان داد. بطور کلی افراد مسن ازدواج کرده (متأهلان مسنتر) از زناشویی خود راضی بودند
امروزه اهمیت ارتباط و نقش آن در روابط اجتماعی مورد تأکید بسیاری از محافل علمی و پژوهشی است. به ویژه در مورد خانواده که به عنوان رکن اساسی جامعه بوده و هست و علی الخصوص روابط زن و شوهر که زیربنای الگوئی رفتارها و روابط فرزندان خانواده میباشد. تحقیقاتی که در این زمینه و بررسی اهمیت الگوهای زوجین روی رضامندی زناشویی صورت گرفته است نشان میدهد که الگوهای ارتباطی رایج بین زوجین رضامند موارد ذیل است
توافق بیشتر (Schaap, Bunnk & Kerkstra 1988)
عدم فعالیت منفی تلافی جویانه (Cottman. 1979; Leven son Jcotlman) و کشف دقیقتر پیامهای غیر کلامی یکدیگر (Noller, 1984)
ویژگیهای فوق در زوجین راضی و الگوهای ارتباطی آنان به چشم میخورد. زوجین خشنود نسبت به زوجین ناخشنود زمان زیادی را صرف گفتگو با هم (بدون توجه به موضوع) سپری میکنند و به همان میزان نیز وقت صرف گفتگو در مورد مسائل شخصی میکنند. (Vangelisti, Anital 1993) (Kirchler 1989)
همچنین در تحقیقی که توسط گاتمن و دیگران صورت گرفت. 135 زوج تازه ازدواج کرده مورد بررسی قرار گرفتند و هفت الگوی تعاملی که پیشبینی کننده تداوم یا جدائی ازدواج بود روشن شد
1- خشم به عنوان یک هیجان پر خطر
2- گوش دادن فعال
3- مقابله به مپل رفتار منفی
4- شروع کردن منفی از طرف زن
5- تنش زدایی
6- مدلهای رفتاری مثبت
7- دلجویی فیزیکی از مرد
برای الگوهای تعاملی خشم به عنوان یک هیجان پر خطر، گوش دادن فعال، مقابله به مثل رفتار منفی تأییدی صورت نگرفت. اما یافتهها نشان دادند که الگوهای تعاملی: عدم پذیرش عاطفی زنان توسط شوهران، شروع منفی از طرف زنان، فقدان کم تنش زدایی رفتار منفی زن توسط شوهر، فقدان زیاد تنش زدایی رفتار منفی مرد توسط زن، فقدان دلجویی فیزیکی (مرد) به عنوان پیشبینی کنندههای جدائی (طلاق) تأیید شدند. (گاتمن 1998)
تحقیقات دامنه دار نشان میدهد که مدارج تحصیلی در خوشبختی خانوادگی بسیار مؤثر است زیرا مقدار تحصیل معمولا مربوط به مقام اجتماعی شخص است و تفاوت تحصیلات وسیع ممکن است سبب ایجاد حس حقارت و آزردگی شود و همچنین موجبات عدم درک صحیح طرفین از یکدیگر را فراهم میسازد. دیدگاه همسر تحصیل کرده ممکن است نسبت به رویدادها و مسائل اطراف، واقع بینانهتر باشد تا نسبت به همسرش که تحصیلات پایینتری دارد و این مسئله سبب تفاوت پاسخدهی و واکنش آنان نسبت به مسائل مهم زندگی میگردد
البته در مورد سطح تحصیلات عقاید تقریباً یکسانی در نزد اندیشمندان وجود ندارد چنانچه به نظر ترمان (1939) زمانی نیک بختی زنان کاملتر خواهد شد که شوهر تقریبا 5 سال بیشتر از آنها تحصیل کرده باشد. در حالیکه هامیلتون بر خلاف این عقیده، میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیمی را پیشبینی میکند. به نظر میرسد که در سخن هامیلتون سهم بزرگی از حقیقت موجود باشد. وجود یک موقعیت تحصیلی همسان یا دست کم معادل، خواهد توانست به ایجاد توافق میان زن و شوهر کمک کند
با عنایت به تقدس نهاد خانواده از دیدگاه مکاتب الهی علی الخصوص نگرش ویژه و ظریف مکتب انسان ساز اسلام به این نهاد دیرپا و با توجه به اینکه توصیههای این دین شریف در راستای فطرت انسانی بوده که پاسخ ضروری به نیازهای اساسی و اصیل انسان در جهت رشد و تکامل وی میباشد. به نظر میرسد هر گاه اساس روابط زن و شوهر بر پایه اهداف الهی برنامه ریزی شده برای زندگی خانوادگی میباشد، نه تنها رضایت خاطر زن و شوهر بلکه رضایت مسلم همه اعضاء خانواده را فراهم خواهد ساخت
توصیههایی که از پیشوایان دینی داریم حکایت از همسویی نگرشهای دینی با خواستها و نیازهای درونی انسانهاست
زوجینی که به دنبال پایداری و استحکام زندگی زناشویی خود هستند باید خود را به ویژگیهای مثبتی ملبس سازند و در واقع پیوند زناشویی خود را با داشتن این خصوصیات و فضائل دائمی سازند
داشتن تعهد و وفاداری و انصاف لازمه تداوم ازدواج است. پذیرش متقابل، تفاهم متقابل، گذشت و بخشش متقابل، اعتماد متقابل میتواند پایههای ازدواج را تحکیم کند، داشتن انعطاف پذیری و پاسخ مناسب دادن به خواستها و نیازمندیهای همدیگر و داشتن نگرش مثبت نسبت به هم و نسبت به رویدادهای خانوادگی به رضامندی و پایداری ازدواج کمک خواهد کرد
آنچه به عنوان عوامل مخرب و موجب تزلزل ارکان خانواده است مسائلی چون سوء تفاهمات و خطاهای شناختی، عدم مهارتهای ارتباطی از قبیل گوش دادن فعال، مبهم بودن پیامها، عدم تشریک مساعی و مشورت کردن، عدم احترام به عقاید و پذیرش یکدیگر، مشخص و صریح نبودن انتظارات میباشد
همچنین هر گاه زوجین به هنگام برخورد با مشکل به جای بررسی راه حلهای احتمالی و انتخاب راه حل مؤثر و مفید به شیوههایی چون سرزنش کردن، تمسخر کردن، تحقیر کردن، طعنه زدن، شکایت کردن و نق زدن، مبالغه در نشان دادن وضعیت موجود و ; بپردازند، موجبات سست شدن پایههای زندگی مشترک خود را فراهم میسازند
با توجه به چنین یافتههایی و با در نظر گرفتن اینکه زنان اکنون در عرصههای اجتماعی و شغلی حضور فعالی دارند و علاوه بر مسئولیت همسرداری و مادری مسئولیتهای شغلی و اجتماعی مهمی را نیز به عهده دارند و این همه، فشار سنگین را بر او تحمیل کرده و استرس مربوط به انجام وظایف اجتماعی و انجام وظایف خانه بر وی حاکم میشود. حال اگر این زن دارای افکار و عقاید غیر منطقی نیز باشد به میزان زیادی به تأکید دیگران خود را نیازمند ببیند یا این باور غیر منطقی را داشته باشد که در صورت انجام ندادن کامل و شایسته یک وظیفه، فردی نالایق و بیکفایت است و ; در این صورت با استرس مضاعفی رو به رو خواهد شد و این اضطراب بر عملکرد وی اثر گذاشته و روابط زناشویی را دچار اختلال خواهد ساخت و ممکن است موجبات نارضایتی را فراهم سازد
در واقع به نظر میرسد که باورهای غیر منطقی به عنوان یک کاتالیزور عمل میکنند و روند نارضایتی را تسریع خواهند ساخت
علل درگیریهای زوجین
زن و شوهر بعلت ملاحظات ورود بایستیها در آغاز زندگی و هم به علت حیای افراطی و علاقه به اینکه زندگی را بر هم نزنند و ارکان آن را متلاشی نسازند عیوب یکدیگر را نادیده گرفته و با هم میسازند
ذوق و سلیقههای شخصی، طرز فکرها، برداشتهای خود را از امور مخفی نگه میدارند، ولی این امر همه گاه به همین صورت باقی نمانده و بالاخره روزی آشکار خواهد شد
در بررسی راز درگیریهای فعلی به دو دسته عوامل و علل برخورد میکنیم عواملی که مربوط به دوران پیش از ازدواج است و عواملی که مربوط به دوران پس از ازدواج است
الف) عوامل مربوط به قبل از ازدواج:
بسیاری از پیشبینیها برای پیشگیری از درگیریها و اختلافات میبایست از قبل صورت میگرفت اگر پیش از ازدواج دو زوج جوان درباره زندگی میاندیشیدند کارشان به اینجا نمیکشید. این موارد را متذکر میشویم تا هم هشداری و توجهی برای طالبان جوان در ازدواج باشد و هم زن و شوهر جوان را وا دارد که منشأ درد را دریابند و غفلت گذشته را که بهر علتی بوده است نادیده گیرند و برای امروز خود فکر کنند اما آن عوامل عبارتند از
1- عدم آشنائیها
ازدواج امری است که در آن فرصت کافی لازم دارد تا طرفین یکدیگر را بمیزان لازم بشناسند و از حدود فکر و زندگی و معاشرت هم آگاه شوند. البته این نکته قابل ذکر است که محبتها و معاشرتهای قبل از ازدواج هر چند بسیار و غنی باشد باز هم نخواهد توانست پرده از روی اسرار طرفین بردارد مگر به ندرت. ولی این مسأله هم خطاست که دو فرد بدون اینکه تصویری و تصوری از یکدیگر داشته باشند تن به ازدواج با هم بدهند و زندگی را بر اساس دورنمائی مبهم و زیر سؤال بنا نمایند
2- عدم مشورت
جوانان ما هر چند تحصیلکرد و عالم باشند باز هم در زندگی خانوادگی بیتجربهاند. متأسفانه روش غلط تربیتی بسیاری از آنان را بگونهای پرورانده است که در عین دوری از واقعیتهای زندگی حاضر نیستند از تجارب والدین و افراد بزرگتر که نظرات خیرخواهانه دارند استفاده نمایند
تعالیم اسلامی ما توصیه دارند که جوانان در این مورد با بزرگتران مشورت کنند و پیش از اینکه تصمیم قطعی خود را در امر ازدواج بمرحله اجرا بگذارند نظر خود را با پدر و مادر در میان بگذارند تا بعدها دچار دشواریهائی نگردند. این امر برای دوشیزگان که کمتر با زیر و بم حیات اجتماعی و احیاناً فریبکارانه برخی از مردم آشنا هستند ضرورت بیشتری دارد
3- دورنمای غلط از زندگی
بسیاری از گرفتاریها و درگیریها بدان خاطر است که جوانان برای دنیای پس از ازدواج جنبههای رویائی و تصویرهای خیالی زیبائی در نظر گرفته و برای حیات آینده خود بهشتی خیالی میسازند بعدها که وارد زندگی شدهاند آن بهشت را نمییابند و گمان دارند که همسرشان در این امر مقصر است. بدین نظر به درگیری با او پرداخته و زندگی را بر خود و بر او تلخ میسازند. غافل از اینکه آرزوها و آمال آنان همه گاه قابل تحقق نیستند. واقعیت زندگی آنچنان نیست که آنها برای خود تصویر میکنند بخصوص که زن و مرد فرشته آفریده نشدهاند و بهشت موعود و رویائی هم مربوط به این جهان نیست
4- فریبکاریها
گاهی درگیریهای زوجین بخاطر فریبکاریهای قبل از ازدواج است مثلاً پسر و دختر جوان جاذبههائی را برای هم مطرح میسازند که فوق العاده است. از شغل و پست بالاشان، از ثروت موهومشان از اخلاق و رفتار فوق العاده خوب شان، از دینداری و تعهدشان، از پاکی و عفت شان حرف میزنند و حتی وعدههای کاذبی را رد و بدل میکنند. بعدها که وارد عرصه حیات شدهاند پردهها بالا رفته و حقایق برملا میشوند. اسرار و مسائل شان علنی شده و قادر به پرده پوشی نیستند. در نتیجه درگیری را آغاز کرده و میکوشند بگونهای از شر یکدیگر رها گردند
5- یکسونگریها
بسیاری از جوانان در اثر فشار غرایز بدنبال تسکین رفته و گمان دارند زندگی تنها اعمال غریزه است هدف ازدواج و تشکیل خانواده را تنها در همین امر خلاصه میکنند و غافل که تشکیل خانواده تنها بدین غرض اولاً زندگی را در حد حیات حیوانی تنزل میدهند و ثانیاً امکان دوام و استمرار آن نیست
تکیه به زندگی توأم با عشق و معاشرتهای جنسی زور به جدائی منجر خواهد شد از آن بابت که پس از سپری دیگر نیازی بیکدیگر احساس نخواهند کرد و نیز اگر این سیری از طریق دیگر هم پدید آید برایشان دلیلی جهت ادامه زندگی با این همسر نخواهد بود
زندگی باید بر مبنای تفاهم، انس و الفت، تکمیل و تکامل هم انجام وظیفه الهی و مودت خالصانه باشد تا قابل ادامه گردد
6- توجه به ظواهر
چه بسیارند افرادی که حقایق و واقعیتهای زندگی مادی و اخلاقی خود را از نظر طرف مقابل مخفی داشته و تنها ظواهر خود را نشان میدهند و هم چنین در انتخاب همسر تنها ظواهر امور چون زیبائی و سر و وضع مادی، لباس، آمد و شد، خوش بیانی و از این قبیل را در نظر دارند که این خود سبب اشتباه کاریهائی میشود. بعدها که در واقعیت زندگی قرار گرفتند در مییابند آن زیبائی، آن مال و آن سرو وضع ظاهر به هیچ بهائی نمیارزیده و یا یکسره وارونه بوده است. خداوند طالبان ازدواج تنها بدین اهداف را نومید خواهد کرد. بویژه این نکته باید مورد نظر باشد که ثروت و زیبائی در امری ناپایدارند
7- تکیه به مصلحت
ما در مواردی میبینیم که برخی افراد به ازدواجهای مصلحتی تن در میدهند برای حفظ موقعیت، پیشرفت امری، رسیدن به رتبه و مقامی، دستیابی به ثروت و مالی اقدام به ازدواج میکنند. بعدها که در موقعیتی قرار میگیرند و در مییابند که چنان زمینه و امکانی برای شان پدید نمیآید هدف خود را شکست خورده احساس کرده و به درگیری اقدام میکنند
امر ازدواج مصلحت بردار نیست باید بر اساس ضوابط و اهداف اندیشیدهای باشد زیرا زن و شوهر همانند لباسی برای یکدیگر خواهند بود و از سوی دیگر باید عمری با این لباس سر کنند
8- ازدواج تحمیلی
راز همه خطرناکتر ازدواج تحمیلی است که در آن پدر و مادری خلاف خواست و رضای فرزند برای او همسر انتخاب کنند، پسر باشد یا دختر. بهنگامی که جبری در زندگی باشد و افراد خود را مجبور به یک زندگی ببینند سعی خواهند داشت بگونهای خود را از زیر بار و قیود آن برهانند
شما حتی اگر غذای گوارائی را جبراً به دیگران بدهید در کام شان گوارا نخواهد بود. انسان این طبیعت را دارد که در برابر تحمیل و اجبار موضع میگیرد، حتی اگر آن امر مورد اعتقاد و قبولش باشد. ما شک نداریم که اغلب درگیریها بعلت خطا و لغزش یکی از دو طرف است ولی در حین درگیری فحش و نفرین را متوجه کسانی میکنند که موجبات تحمیل و حتی توصیه به ازدواج را فراهم آوردهاند
ب) عوامل مربوط به بعد از ازدواج
آنچه که ذکر شد و حتی مواردی دیگر از آنچه که ذکر نکردیم مربوط به مسائل و انگیزههای قبل از ازدواج بود که میبایست از قبل درباره آنها چارهاندیشی میشد. اما مسائلی هم وجود دارند که مربوط به دوران پس از ازدواجند. شما همسران جوانی را میشناسید که اندیشیده و بر اساس ضوابطی ازدواج کرده و زندگی مشترک را آغاز نمودهاند. حتی ازدواج آنها مورد آرزو و علاقه بسیارشان بوده است ولی بعدها آنان را در روبهروی هم میبینیم. این امر بعللی و عواملی بسیار وصل است که برخی از آنها به این قرار میتوانند باشند
1- عدم آشنائی به حقوق
این از دشواریهای حیات زوجین است که حقوق یکدیگر را بشناسند و بدان عامل باشند. چه بسیار درگیریها که بدین خاطر رخ مینمایند زیرا این دو در اثر عدم آشنایی به حقوق یکدیگر محدودیتهائی برای هم ایجاد میکنند و یا توقعات بیحسابی از یکدیگر دارند. ما گمان داریم ضروری است زن و شوهر یک بار حقوق و وظایفی که در قبال یکدیگر دارند مورد مطالعه و بررسی قرار دهند تا بتوانند در قبال یکدیگر موضعی نیکو اتخاذ کنند. آگاهی به حقوق و وظایف خود مقدمه عمل است و جلوی بسیاری از اختلافات و درگیریهای فیمابین را میگردد
2- عدم آگاهی به رموز زندگی مشترک
زندگی مشترک تابع ضوابط و نظاماتی است که از جمله آن ایجاد جاذبه و گرایش برای طرف مقابل است. زن و شوهر باید بگونهای باشند که هر روز و هفته شان برای آنها تازه و مدد دهنده باشد. بدبختی و تیرگی از وقتی در زندگی زناشویی آغاز میشود که زن و شوهر از هم سیر شوند و یا گمان کنند مطلب و یا چیز تازهای در زندگی برای یکدیگر ندارند که عرضه کنند
زن و شوهر باید به صورتی با هم زندگی کنند و حتی طبق دستورات اسلامی بگونهای خود را برای یکدیگر بیارایند که بتوانند جلب نظر کنند. همچنین کوشش آنها باید متوجه این امر باشد سطح فکر و معارف خود را بالاتر برند و برای تکمیل و تکامل هم مؤثر و مفید باشند
3- مخفی کاریها
بسیاری از زنان و شوهران بدان خاطر با هم درگیر میشوند که اسرار و مسائل خود را از هم مخفی نگه میدارند و یا به مخفی کاریهائی میپردازند که مورد توجه و رضایت طرف مقابل نیست. مثلا آمد و شد خود، معاشرت خود با دیگران، درآمدشان، طرز فکرشان را از هم مخفی داشته و حقایق را به هم نمیگویند
این چنین موضعگیریها شاید در برخی موارد بر اساس مصلحت باشد ولی فراموش نباید کرد که اسرار بخصوص در آنچه که مربوط به زندگی خانوادگی است روزی بر ملا خواهد شد و در ان صورت رسوائی بیشتر است. اصولاً انسان دشمن آن چیزی است که بدان آگاهی ندارد و طبعاً هر عامل و فردی که سبب این جهل شده است مورد نفرت اوست
4- مداخلات ناشیانه
چه بسیارند درگیریهائی که حاصل مداخلات ناشیانه زن و شوهر در کار یکدیگر است. اصولاً در نظام حیات اسلامی حدود وظایف و اختیارات زن و شوهر در حیات خانوادگی معین و مشخص شده است. هر کس در چهارچوبی و بر اساس ضابطهای باید فعالیت کند ضمن اینکه تعاون و همکاری در این راه بحد کافی وجود دارند و دخالت در کار دیگری باید بر اساس خواست طرف مقابل باشد
این مداخله گاهی توسط کسان و بستگان طرفین صورت میگیرد. مثلاً خانمی بعنوان راهنمائی وارد زندگی آنان میشود و دخالت ناشیانهای را آغاز میکند. این راهنمائیهای ناشیانه در مواردی سبب ایجاد درگیری در بین زن و شوهر میشود
5- احساس ناکامی
چه بسیارند افرادی که بر اساس وعدهها و وعیدها، فریبکاریها، تملق گوئیهای طرف مقابل در روزگاران پیش از ازدواج برای خود کاخی از امیدها و آرزوها بنا نهاده بودند و اینکه آن کاخ را ویران مییابند آرزو داشتند که در سایه ازدواج به اهدافی دست یابند ولی فعلاً احساس میکنند ناکام ماندهاند. هم چنین بر اساس تصویری که دیگران برای آنها از همسرشان تهیه کردهاند گمان دارند که آنچنان نبوده و در دستیابی به همسر دلخواه ناکام ماندهاند. معمولاً چنین افرادی در آغاز زندگی لطفهائی به یکدیگر کرده و ناکامی را پنهان میدارند. ولی پس از مدتی پردهها میافتند و حقایق روشن میشوند و درگیریهای ناشی از عقدههای محبوس آغاز میگردند
6- خودخواهیها
مشکل دیگری که در سر راه زندگی مشترک زوجین جوان است این است که اغلب با خودشان کنار نیامدند و با نفس خویش در کشمکشند. با خود تعارض دارند، مسائل خود را نیکو درنیافتهاند، لحظهای با خود تنها ننشستند تا ببینند چه میخواهند و چه میگویند خودخواهی شان هم نمیگذرد آنها به جهل و بیهدفی خود اعتراف کنند در نتیجه با خود یا با دیگران درگیر میشوند. داشتن حوصله، حق خواهی اعتدال چیز خوبی است بشرطی که از همان آغاز زندگی با آن عادت کرده باشیم و از این بابت برای خود جاذبهای ایجاد نمائیم
انگیزههای درگیریهای زوجین
تحقیق مشارکت سیاسی زنان فایل ورد (word) دارای 90 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق مشارکت سیاسی زنان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق مشارکت سیاسی زنان فایل ورد (word)
بخش اول:کلیات
فصل اول – تعریف مفاهیم
- مفهوم مشارکت
- تعریف مشارکت
- انواع مشارکت
- مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی
- مشارکت سیاسی در پهلوی دوم
فصل دوم -هدف ها وموانع
- اهداف
- فرضیه ها
- موانع
فصل سوم پیشینه
بخش دوم : مشارکت سیاسی زنان
فصل اول – مشارکت سیاسی زنان
- تفاوت مشارکت سیاسی زنان و مردان
فصل دوم – پیامد مشارکت سیاسی
فصل سوم – انواع مشارکت سیاسی
- مشارکت بین توده
- مشارکت بین نخبگان
بخش سوم :مشارکت سیاسی زنان در دو دوره مورد نظر
فصل اول-مشارکت سیاسی زنان در دوره پهلوی دوم
- پهلوی اول
- پهلوی دوم
- آزادی های سیاسی
فصل دوم – مشارکت سیاسی زنان در نظام جمهوری اسلامی
- بررسی آخرین سال های حکومت پهلوی و آغاز کار جمهوری اسلامی
- مسائل دخیل در امر توسعه
- نگاهی به وضعیت زنان در چند سال اخیر
- کلام آخر
فصل سوم – نقش زنان در تحولا اجتماعی ایران
فصل چهارم – مقام سیاسی زنا در ایران
بخش چهارم
فصل اول – نتیجه گیری
فصل دوم – پیشنهادها
فصل سوم- منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق مشارکت سیاسی زنان فایل ورد (word)
کتب فارسی
1 افشارنیا ،علیرضا ،زن و نیرو های تولید. تهران ،پیشگام ،
2 انتضاری ،فاطمه ،موقعیت زن در قرآن ،پایان نامه فوق لیسانس دانشکده علوم اجتماعیئ دانشگاه تهران ،
3 انصاف پور ،غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ ،تهران :کانون کتاب،
4 بارتلمه ،کریستان ،زن در حقوق ساسانی ،بی جا ،عطائی
5 بامداد،بدرالملوک ،زن ایرانی از مشروطیت تا انقلاب سفید،تهران:ابن سینا ،
6 بشیریه،حسین،انقلاب و بسیج سیاسی ، تهران :انتشارات دانشگاه تهران ،
7 بسطامی ،نوشین،نقش زن در انقلب مشروطیت ایران ،پایان نامه فوق لیسانس ،دانشکده علوم اجتماعی ،دانشگاه تهران،
8 بیهقی، ابولفضل،تاریخ بیهقی،تهران،امیر کبیر ،
9 بیانی،شیرین،زن در ایران عصر مغول ،تهران،دانشگاه تهران،
10 پیرنیا،حسن،تاریخ ایران باستان،دنیای کتاب،جلد اول،چاپ دوم،
11 تاریخ آل بویه ،تهران،امیر کبیر
12 جوینی ،عطاملک محمد، تاریخ جهان گشا ،به تصحیح محمد قزوینی،انتشارات اسماعیلیان،
13 دوره ی آثار افلاطون،ترجمه محمد حسن لطفی، جلد دوم، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
14 دوانی،علی،تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت،تهران،علمی،
15 دوستخواه،جلیل،اوستا نامه نیوی،آئین زرتشت،انتشارات مروارید،
16 دیاکنوف، تاریخ ماد،ترجمه ی کریم کشاورز،تهران:امیر کبیر ،
17 سالنامه زن، دفتر امور زنان ریاست جمهوری ،
18 صابری،شمیرانی،مینو،نقش زن در جامعه ایران ،پایان نامه فوق لیسانس،تهران:موسسه عالی علوم سیاسی و حزبی،
19 عالم آرای صفوی،تهران،انتشارات علمی بیتا
20 طلوعی ،محمود،زن بر سریر قدرت،تهران:اسپرک
21 قوام،عبدالعلی،توسعه سیاسی و تحول اداری،تهران نشر قومس،
22 کیهان،سال
23 مجموع مقالات اولین سمینار مشارکت اجتماعی زنان ،تهران،دفتر امور اجتماعی استانداری تهران،
24 مهرانگیز، منوچهریان، تربیت سیاسی و اجتماعی زنان،تهران:دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،
25 ناهید،عبدالحسین،زنان در ایران و جنبش مشروطه،تبریز،انتشارات احیا،
26 نقش زنان در توسعه ،تهران،روشنگران،
27 هانتینگتون ،ساموئل،سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی،تهران:نظر علم،بهار
مقالات
1 همایون،ناصر، بررسی موقع ومنزلت زن در تاریخ ایران،فرهنگ و زندگی ،شماره: 20،19،پائیز و زمستان 1354
2 شایگان ،فریده، نظام ملل متحد و حقوق زن ،مجله سیاست خارجی، سال هفتم ، شماره 4،
3 کار،مهرانگیز، حقوق سیاسی زنان بعد از انقلاب ،مجله زنان ، شماره 21،آذز و دی ماه
4 نسرین ،مصفا،نقش مشارکت سیاسی در توانا سازی زنان،مجله سیاست خارجی ،سال هشتم ، شماره 3، پائز ف
کتب انگلیسی
1 adelskin .michall .E. and jean G . pivial.ed. woliberation .NewYork:st martins press
2. almond and verba .civil culmens ture. Princeton :NJ :peinkton university press
3. millbrath.L .political participation in Hand book of political behavior . Vol 4NewYork :plenum press
مفهوم مشارکت سیاسی
فرایند نوسازی که از قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی در اروپاآغاز شد و سپس به سراسر جهان گسترش یافت .دگرگونی های عمیقی را در تمام ابعاد تفکر و زندگی بشری .اعم از اقتصادی. سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به بار اورد
برای اقتصاددانان نوسازی تغییرات گسترده تکنولوژیک و فنی توام با صنعتی شدن را همراه داشت که موجب تقویت نیروی انسان برای غلبه بر محیط طبیعی خود می شد .علقه جامعه شناسان، فرایند تنوع ساختاری ناشی از الگو های جدید نظام اجتماعی و توزیع نقش ها در تمام سطوح جامعه، متعاقب نوگرایی بود. برای اندیشمندان سیاسی نیز این پدیده توسعه مفهوم شهروندی ،مساوات وگسترش مشارکت سیاسی را به ارمغان می آورد .برای همه این اندیشمندان ،نوگرایی شامل تغییرات عمیق در ارزش های انسانی مفاهیم،رفتارها و کارکردها است
تمایل به مشارکت گسترده تر مردمی همراه با افزایش اگاهی سیاسی و به کار گیری بیشتر نیرو های اجتماعی در سیاست ،از این دوران آغاز شد و در عصر روشنگری و انقلاب صنعتی در قرن 18 و19 به اوج خود رسید . این قرون نقطه عطف مشارکت توده مردم در فرایند سیاست و شناخت حقوق شهروندان به صورت عضویت بیشتر در جامعه سیاسی است .مشارکت که بدین سان از اروپا اغاز شد ،امروزه یک پدیده همگانی و مفهوم ارزشمند در مقیاس جهانی و از جمله مهم ترین مسائلی است که نظام های سیاسی به صور مختلف با ان رو به رو هستند
سابقه موضوع مشارکت در عرصه سیاست و علم آن عمری به قدمت تاریخ دارد .ارسطو در طبقه بندی معروف خود از نظام های سیاسی معیار اول ان مشارکت کمتر یا بیشتر افراد در اخذ تصمیم سیاسی دانست . البته ،مفهوم مشارکت حتی در پلیتی و دمکراسی که ارسطو ازآنها به عنوان نظام هایی با مشارکت عامه یاد می کند ، با مفهوم امروزی نظام های مردم سالار بسیار متفاوت است , سیاست شناسان همه می دانند که مفهوم شهروند در آن روزگار یونان که از برده و افراد خارجی وزنان متمایز بود ، امروز معنای دیگری دارد
اما مشارکت به مفهومی که امروزه متداول است،در زندگی جوامع انسانی پدیده ای جدید محسوب می شود طی قرون متمادی ،ازیک طرف عامه مردم قرار داشتند که در تعیین سرنوشت خویش سهیم نبودند و از طرف دیگر ، تعدادی فرمانروایان بودند که بر اساس ارزش های موجود جامعه حکومت را حق خود می دانستند.تا یکی دو قرن پیش، حق مشارکت دراخذ تصمیم سیاسی ، حق اداره امور عمومی و حتی حق رای به گروه کوچکی از مردم که دارای امتیازات خانوادگی ،ثروت و قدرت بودند ،تعلق داشت . با اینکه در قرون وسطی افزایش نسبی در تعداد تصمیم گیرندگان به وجود آمد و صاحبان زمین قدرت سیاسی را نیز به دست اوردند ،اما اکثریت مردم از مشارکت سیاسی محروم بودند و تنها نوع مشارکت سیاسی شرکت در شورش های دهقانی یا تظاهرات در شهرها بود .این شورش ها به ندرت مشروعیت ساختار سیاسی را مورد سوال قرار می داد . تمایل کلی بر اساس قبول وضعیت حلقه محدود فرمانروایان و حلقه وسیع فرمانبرداران (مردم عادی) بود. حتی زمانی که شورشیان قصد دگرگونی داشتند ،هدفشان به قدرت رساندن عده ای دیگر به جای حاکمان قبلی بود
در پی انقلاب صنعتی ،ظهور عصر روشنگری و ارائه آرا و عقاید اندیشمندان و فیلسوفان اروپایی مانند جان لاک ،روسو،مونتسکیو،درباره دولت،حاکمی،حکومت مجالس مقننه،حکومت های مشروطه،جمهوری ودمکراسی کامل که همه در برابر حکومت های فئودالی مطلقه ی اروپایی عنوان شدند ، زمینه های مشارکت مردمی پدید امد . به تدریج گروه ها و قشر های جدیدی خواهان اثر گذاری بر سیاست شدند این امر از صاحبان قدرت و مکنت اغاز و به تدریج همه گروه های دیگر را در بر گرفت .با اینکه راه های ورودی گروه های مختلف از قبیل صنعت گران کارگران شهری ، زنان ،روستائیان در فرایند سیاست در کشور های مختلف یکسان نیست ، اما می توان وجوه مشترکی بین انها یافت .قرن 18 نقطه عطف مشارکت توده در فرایند سیاست و شناخت حقوق شهروندان به صورت عضویت بیشتر در جامعه سیاسی است . در قرن 19 و20،مشارکت در عمومی ترین شکل آن بر حسب تساوی حقوق و مشارکت همگانی و حق رای تعمیم یافت،حق رای محدود اولیه بر اساس امتیازات خاص جای خود را به حق رای عمومی برای مردان زنان داد. این امر با توسعه دوره ای حق رای و همگام با اصلاحات اقتصادی – اجتماعی مسیر شد
البته شکستن حلقه قدرت حکومت های مطلقه و خود کامه و پذیرفتن نیرو های جدید ددر سیاست به آسانی صورت نپذیرفت.تاریخ جهان سرشار از شورش های مردمی، وانقلاب های اجتماعی و اصلاحات سیاسی برای توسعه ی فرصت های مشارکت است . در کنار آن ،در حالی که فیلسوفان اصول زیبای آزادی و برابری را در لابه لای نوشته های خود تجویز می کردند ،اما در عین حال سوالات زیادی در خصوص نتایج اطاعت از ارادی توده ها،شرایط تغییرحکومت ها ، اثرات مشارکت گسترده مردمی و استفاده عقلایی از مشارکت وجود داشت .در باره این سوالات اساسی همه فیلسوفان سیاسی غرب توافق نداشتند .آ نها ضمن اعتقاد به عدم مساوات افراد در ابراز عقاید ،می گفتند مردم از نظر نژاد،مذهب وتعلیم وتربیت با هم برابر نیستند .مسائلی از این قبیل ، در خارج کردن برده ها از سیاست یونان ،بی چیز ها در قرون وسطی، و زنان از سیاست در همه اعصار نقش داشته است. یک بررسی اجمالی از تاریخ دو قرن اخیر عقاید سیاسی تصویری از شک و شبه درباره ی چگونگی ، ماهیت،کیفیت،گستره،اثرات و عواقب مثبت و منفی مشارکت سیاسی را نشان می دهد . با همه این تفاسیر ،در نیمه دوم آخرین دهه قرن بیستم ، پس از تجربه ی حکومت های دموکراتیک،فاشیست ،کمونیست و;;.می توان از مشارکت به عنوان یک مفهوم با ارزش مثبت و عواقب مطلوب برای شخص و سازنده برای برای فرایند نظام سیاسی یادکرد .تمام تغییر و تحولات حاصله ، از انقلاب های بورژوازی- دمکراتیک قرون 19و20 ،جنبش های ضد استعماری،انقلاب های اجتماعی قرن 20،جنبش های زنان و تغییرات حاصله درکشور های کمونیست در دهه 1990 حاکی از تحول مثبت تمایل بیشتر مردم برای پذیرش در نظام سیاسی و اعتقاد به حاکمیت مردمی است . مشارکت سیاسی با ارزش همواره مثبت در ذهن همگی است که حتی اقتدارگراترین حکومت ها نیز ظاهرا نوعی ازآن را طلب می کنند تا بر مشروعیت خود بیفزاید
تعریف مشارکت سیاسی
این مفهوم مانند بسیاری از دیگر مفاهیم اجتماعی نیزمحل برخوردآراء و عقاعد مختلف بوده است .از این رو به تعاریفی متوسل می شویم که از طرفی دارای مقبولیت و پذیرش نزدعالمان باشد و از طرفی قابلیت به کارگیری ر،ا به عنوان تعریف عملیاتی در نوشته را به اثبات رساند
از این رو مانند دیگر مفاهیم سیاسی که بیان جدید آنها را پس از جنگ جهانی دوم، متعاقب تغییر و تحول اساسی در جهان واقعی و مطالعه علمی سیاست می توان یافت ،مشارکت نیز این چنین است . بیان جدید این مفهوم را می توان در مطالعات سیاست های مقایسه ای و توسعه سیاسی یافت .به طوری که با ایجاد تفاوت در طول زمان بین نظام های سیاسی ،رابطه آنها با مردم و صور مختلف مشارکت به تعریف های متفاوت انجامید . حال به بررسی چند نمونه از مصطلح ترین آنها می پردازیم
_دایره المعارف بین المللی علوم اجتماعی
در مقاله مشارکت تعریف زیر را از این مفهوم ارائه می دهد
«مشارکت سیاسی فعالیت داوطلبانه ی اعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت لستقیم و غیر مستقیم سیاست گذاری عمومی است»
این تعریف قابلیت به کار گیری در تحقیق نیست زیرا
1تفاوتی بین شهروندان دولتی و عادی قائل نیست ،زیرا به نام اعضای جامعه از آنها یاد می کنند
2 اعمال داوطلبانه که معمولا در مشارکت های بسیجی می توان یافت درآن راه ندارد
_تعریف وربا و کیم
«مشارکت سیاسی تمام فعالیت های قانونی شهروندان غیر حکومتی است که کم و بیش قصد دارند به طور مستقیم بر انتخاب کارگزارآن حکومتی یا اعمال آنان اثر گذارند»
سیاست،شمار شرکت آنها در نهاد های دولتی نیز معیار مشارکت آنها است . بنابرین از آن می گذریم
_مایرون وینر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی این تعریف را ارائه می کند
«مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه موفق یا نا موفق ،سازمان یافته یا بدون سازمان،دوره ای یا مستمر ،شامل روش های مشروع و نا مشروع برای تاثیر بر انتخاب رهبران و سیاست ها و اداره ی امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است .»
قابل قبول به طور نسبی
_ ساموئل هانتینگتون و جان نلسون در کتاب مشترک خود تعریف زیر ارائه می دهند
«مشارکت سیاسی کوشش های شهروندان غیر دولتی برای تاثیربر سیاست های عمومی است »
در حالی که در این حوزه تعاریف بی شماری وجود دارد که این تعاریف مختلف باعث شد که پیشوند هایی به مشارکت اضافه شود . از جمله مشارکت خود جوش (آزاد)،مشارکت بسیجی،مشارکت مسالمت آمیز ،مشارکت غیر مسالمت آمیز ،مشارکت تشکل یافته مشارکت تشریفاتی ،شبه مشارکت ،مشارکت ابزاری،مشارکت غایی،که همه حاکی از انواع مشارکت بر حسب ماهیت و شکل نظام سیاسی است
در یک جمع بندی کلی می توان گفت :که به طور کلی دو تفکر مهم مسلط در این زمینه وجود دارد .تفکر اول ،مشارکت با ذکر خصوصیاتی مانند داوطلبانه ،انتخاب و قانونی فقط در چارچوب نظام های لیبرال دموکراتیک می باشد .تفکر دوم ،شامل مشارکت با ذکر کوشش های مردم در هر نوع نظام سیاسی برای اثر گذاری است . این تفکر ،مشارکت را از نظام های دموکراتیک جدا می سازد ،ضمن اینکه در خود ماهیت بسیجی ،غیر قانونی و دیگر خصوصیات را دارد
به هر حال بحث در این مورد از پیچیدگی های خاص بر خوردار است و هیچ نظریه ی کامل مشارکت که مطلوب افکار مختلف باشد ، وجود ندارد ، البته این به آن معنا نیست که هیچ مفهوم و الگویی برای تشریح وجود ندارد
انواع مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی پدیده ای پیچیده و مبهم تر است از این رو از انواع مختلف برخوردار است .بیشتر می توان مشارکت را پوششی برای سلسله ای از اعمال سیاسی دانست :اعمالی که در نهایت برای تاثیر گذاری بر سیاسیت های حکومت طرح ریزی و اجرا می شود
برای مثال میل برات انواع مشارکت سیاسی را از توجه به محرکه های سیاسی مانند خواندن و گوش فرا دادن به اخبار سیاسی گرفته تا شرکت در مباحث سیاسی ،رای دادن ،مبارزه انتخاباتی ،اداره امور سیاسی و مناسبت های حزبی در یک طیف قرار می دهد .او همچنین اعتراضات و تظاهرات را به عنوان اشکال اضافه مشارکت سیاسی مطرح می کند .(این یک اصل کلی است که اگر راه هایی از طریق نهاد های مشارکتی برای بیان خواسته ها وجود نداشته باشد،تجلی مشارکت در شکل خشونت خواهد بود و خشونتی که از طرف مردم اعمال شود به مثابه نوعی مشارکت در امر سیاست است .)
به عبارتی مشارکت سیاسی از نظر گستره باید به تعداد مردم و گروه های درگیر در فعالیت های سیاسی توجه کرد .از نظر میزان ،شدت ،و قوت آن نیز به زمانی که افراد صرف فعالیت ها می نمایند و همین طور فعالیت ها نگاه کنیم .هر چند مشارکت تنها در رای گیری ها معتبر است ،ولی نمی تواند تنها معیار مشارکت در سطح جامعه تلقی شود .به طوری که فعالیت در سازمان های سیاسی برای تاثیر بر تصمیمات سیاسی مهم است
در مورد مشارکت سیاسی زنان به ویژه در ایران می توان آن را در دو نوع به طور کلی تقسیم نمود
الف – مشارکت مدرن:دارای ویژه گیهایی است که عبارتند از ؛
1شرکت در رای گیریها (توده) (همه پرسی های ،تدوین قوانین،انتخابات محلی،انتخاات پارلمانی ،ریاست جمهوری)
2شرکت در سطوح نخبگان با تکیه بر شایسته گزینی به جای استواده از پیوند های وابستگی
3شکل گیری گروه ها و انجمن های خاص زنان برای بیان منافع
4شرکت در امور اجرایی (اخذ تصمیم)
5کار برای حکومت (اشتغال)
ب-مشارکت سنتی زنان
این نوع از مشارکت هم دارای ویژه گیهایی است از جمله؛
1پشتیبانی از همسران ،پسران،پدران،در انجام امور اجتماعی و سیاسی
2شرکت در فعالیت های سیاسی برای انجام تکالیف شرعی
3 استفاده از موقعیت همسر و وابسته مرد ذینفوذ مشروع برای شرکت در امور مملکتی
معیارهای مورد نظر برای این تقسیم بندی در ایران ؛
الف.تعلیم و تربیت
1ممنوعیت تحصیل در برخی رشته ها
2ایجاد سهمیه نا متعادل برای زنان و مردان
3ممانعت از اعزام دختران برای ادامه تحصیل در خارج از کشور
ب.اشتغال
1تشویق به کار نیمه وقت
2 کاهش امکانات کاری از جمله تعطیلی مهد کودک های دولتی
3بر کناری برخی زنان از مناصب اداری
4 تقدم به کار گیری مردان
پ.حقوق مدنی و اجتماعی
1 کاهش سن ازدواج
2 لغو برنامه های تنظیم خانواده
3لغو دادگاه های حمایت از خانواده
مشارکت سیاسی زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران
مشارکت زنان در جریان انقلاب اسلامی از ابتدای شکل گیری حرکت های انقلابی شروع شد . زنان در کنار مردان در فعالیت های انقلابی و تظاهرات میلیونی شرکت داشتند زنانی که به طور گسترده در صحنه سیاسی حضور قبلی نداشتند و بی هیچ آموزش و تشکل و فعالیت سازمانی وارد سیاست شدند.البته ، زنان در تصمیم گیری های انقلابی چندان حضور جدی نداشتند ،اما بعد در روند تحقق تصمیم گیری ها حضور فعال پیدا کردند تا حضور زنان را سازمان دهی کنند. فرایند پیروزی انقلاب ایران با مشارکت وسیع توده ها همراه بود می دانیم که هر انقلابی یک مجموعه نتایج دراز مدت (نهاد سازی ،دستیابی به برخی هدفها از جمله توسعه)را دارد تا بر مشروعیت خود بیفزایند
در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز چنین است ،البته با گذشته کم و بیش حدود 17 سال از انقلاب نمی توان تجزیه و تحلیل منصفانه ای از نتایج بلند مدت ان ارائه داد، ولی به هر حال ، می توان در همین محدوده زمانی آن را بررسی کرد
طبیعی است که تغییرات بی درنگ و دراز مدت ناشی از انقلابها بیشتر زمینه ی شکل و نحوه ی مشارکت کمتر یا بیشتر افراد ملت در تصمیم گیری ها و اجرای سیاست ها صورت می گیرد . مسئله استمرار بسیج اولیه و ایجاد ساختار های مشارکت زا مهم است .انتقال نظام سلطنت مطلقه به نظام جمهوری اسلامی خود اساسی ترین تغییر بی درنگ در حیطه مشارکت سیاسی بود،در حالی که در چارچوب نظام جدید،اصل مشارکت گسترده مردمی ، بر حسب نوع نظام و مجال در قانون اساسی،پذیرفته شده عواملی چند در اتفاق کمتر یا بیشتر ان در کل و به خصوص برای زنان می تواند موثر باشد .به تشریح بررسی خواهیم کرد که سلسله ای از معیار ها در سطح خرد و کلان نظام مشارکت جامعه را تعیین می کند.با توجه به این اصل که مشارکت سیاسی زنان تابعی از نظام کلی مشارکت در جامعه است ،مجموعه عوامل فرهنگی ، اجتماعی سیاسی، و اقتصادی بر وقوع ، ماهیت ، کیفیت و نتایج ان اثر می گذارد
مشارکت سیاسی زنان در دوران پهلوی دوم
استقرار مجدد نظام پارلمانی در ایران که با تضعیف موضع سیاسی سنت گرایان همراه بود ،فرصت و امکان ان را فراهم کرد تا زنان تجدد طلب بتوانند طرح نا تمام دگرگون سازی و تحول شرایط زندگی فردی و اجتماعی زن ایرانی را دنبال کنند .در این مرحله زنان با توجه به تجاربی که از فعالیت ها و مبارزه های دوره اول مجلس شورای ملی و دوره استبداد صغیر به دست آورده بودند ، فعالیت های خود را حول محور لیاقت ها و توانا یی زنان برای حضور در حیات اجتماعی جامعه ایران متمرکز کردند . از این طریق آنان فرهنگ مرد سالار جامعه ایران را به چالش طلبیدند و اثبات می کردند که زنان نیز به اندازه مردان در ساماندهی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت جامعه موثر هستند
زنان تجدد طلب اعتقاد داشتند که مردان مانع عمده حضور موثر زنان در حیات اجتماعی کشور هستند و این نگرش خود را در سطوح مختلف اجتماع به زن تحمیل می کنند،از جمله : – مانع مشارکت زن در امور اجتماعی می شوند و از زن جز خدمت در خانه و افزودن نسل ، کاری طلب نمی کنند
- اینکه اکثر مردان ایرانی ، ارزش و اعتباری برای زنان قائل نیستند و زن را وسیله ای برای رفع نیاز های خود به حساب می آورند
از این رو فعالیت های خود را به طور جدی ادامه می دادند و از نخستین دستاورد های انان می توان به تاسیس مدارس دخترانه و انتشار روزنامه های زنان اشاره کرد با این حال این دستاورد ها را کافی نمی دانستند از این رو به دنبال گسترش ان بودند که در این راستا مبارزات فعالیت زنان به دو گروه تقسیم شد ،1گروهی که به دنبال احقاق حقوق زن با حمایت مردان بودند همچون خانم هما خانلر محمودی ،که خواستار حمایت گسترده و همه جانبه مردان از فعالیت های زنان برای تحقق حقوق اجتماعی انان بود .2 گروهی دیگر با این روش مخالف بودند مانند خانم فخر افاق پارسا ، که معتقد بودند در محیطی که زنان در ان قرار گرفته اند حقوق فردی و اجتماعی و حتی ازادی های خدادادی به دست مردان بی انصاف غاصبانه تصرف شده است پس نمی توان برای رسیدن به این حقوق از کسانی که ان را سلب کرده اند کمک خواست
در نهایت اوج این مبارزات زنان تجدد طلب در دوران پهلوی دوم را می توان در اعطای حق رای به زنان در سال 1329 هجری .قمری دانست
که در پی ان زنان توانستند به بساری از حوضه های سیاسی و اجتماعی راه یابند:اجتماعی مانند؛ ورود زنان به عرصه تاتر ،کار کردن زنان در حوزه سیاسی مانند؛تشکیل انجمن ها و تشکل ها
مقاله ضرورت های محیطی خصوصی سازی فایل ورد (word) دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ضرورت های محیطی خصوصی سازی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله ضرورت های محیطی خصوصی سازی فایل ورد (word)
مقدمه
نیازمندیهای «محیطی»
منابع و مأخذ:
” خصوصی سازی ” نه یک انتخاب بلکه یک اجبار!
نگاهی دیگر به خصوصی سازی
گروه گزارش
قلمرو خصوصی سازی
آثار خصوصی سازی بر کارایی
خصوصی سازی و روابط کاری
رقابت نابرابر
سیاستهای دوسوی طیف
اعتماد از دست رفته
فقر اطلاعات
فرهنگ سازی، فراتر از یک نیاز
آمار جهانی
مدیریت بر فرآیند خصوصی سازی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله ضرورت های محیطی خصوصی سازی فایل ورد (word)
1 – درسهایی از خصوصی سازی – رولف وندرهوون – جورج سیراتسکی – مترجم، علی دینی – انتشارات سازمان برنامه و بودجه – تهران – 7731
2 – مدیریت خصوصی سازی – ژوزف پرکوپنکو – مترجمان : دردانه داوری و حسین اکبری – مرکز پژوهشی صنعتی آریانا، شرکت مشاوره مدیریتی درسا و نشر آتنا – تهران – 0831
- رضا پاکدامن، جنبه های کاربردی خصوصی سازی به انضمام قوانین و مقررات ایران، مجمع علمی و فرهنگی مجد، اردیبهشت
- ماهنامه تدبیر، شماره 136، مرداد 82 ، تجربه ایتالیا در بنگاههای کوچک و متوسط، صص 66 –
- ماهنامه تدبیر، شماره 137، مهر 82 ، جایگاه صنایع کوچک و هسته های صنعتی خوداشتغالی در اندونزی، صص 71 –
- ماهنامه تدبیر، شماره 138، آبان 82، تجربه مالزی در بنگاههای کوچک و متوسط صص 74-
- ماهنامه تدبیر، شماره 139، نقش بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد تایوان، آذر 82، صص52-
مقدمه
خصوصی سازی فرایندی اجرایی، مالی و حقوقی است که دولتها در بسیاری از کشورهای جهان برای انجام اصلاحات در اقتصاد و نظام اداری کشور به اجرا درمی آورند. واژه خصوصی سازی حاکی از تغییر در تعادل بین حکومت و بــازار و به نفع بازار است. خصوصی سازی وسیله ای برای افزایش کارایی (مالی و اجتماعی) عملیات یک موسسه اقتصادی است. زیرا چنین به نظر می رسد که مکانیسم عرضه و تقاضا و بازار در شرایط رقابتی باعث بکارگیری بیشتر عوامل تولید، افزایش کارایی عوامل و درنتیجه تولید بیشتر و متنوع تر کالاها و خدمات و کاهش قیمتها خواهد گردید. این پیش بینی به جهت مبانی تئوریک و علمی در سطح اقتصاد خرد و همچنین تجربه سایر کشورها امری پذیرفته شده است و در این صورت چرایی مسئله قابل پاسخ و اثبات است اما نکته غامض و پیچیده چگونگی انجام آن و در پیچیده ترین مسئله آن یعنی انتقال مالکیت و نیز شکل گیری بخش خصوصی در جامعه است. به طور خلاصه برای آنکه خصوصی سازی هرچه بهتر صورت پذیرد باید اقدامات زیر به طور «همزمان» به عمل آیند
الف – تقویت حقوق مالکیت خصوصی، تغییر ساختار شرکتها، آزادسازی و مقررات زدایی، اصلاح مقررات، اصلاح ساختار مالی (بویژه بازار سرمایه) و بازار نیروی کار؛
ب – تشویق و هدایت درجهت توسعه بخش خصوصی به منظور تحریک رقابت و ورود تولیدکنندگان به بازار؛
ج – واگذاری موسسات عمومی دولتی به بخش خصوصی (تغییر مالکیت)
نیازمندیهای «محیطی»
خصوصی سازی در سطح ملی باید با اتکا بر اهداف استراتژیک خاص آغاز شود چرا که بسیاری از طرحها به علت نبود اهداف استراتژیک مشخص، قابل پیگیری و قابل ارزیابی، یا از حرکت می ایستند و یا از مسیر اصلی خود خارج می شوند. اهداف تبیین شده می بایستی بدون تعارض، تداخل منفی و در کوششی هماهنگ و اولویت بندی شده تعریف گردنــد. اهداف استراتژیک خصوصی سازی می توانند درجهت توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی منطقه و کشور، حذف انحصار و گسترش رقابت، اشتغالزایی، توسعه فعالیت، کاهش هزینه های جاری شرکتها، کوچک شدن اندازه دولت و; باشند. پس از تبیین اهداف باید به دو اصل مهم افزایش سودآوری و تقویت مالکیت خصوصی توجه گردد. مطالعه تاریخی فرایند خصوصی سازی در کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، فرانسه و; و کشورهایی نظیر روسیه، کره جنوبی، لهستان،جمهوری چک، اسلواکی و; (که به لحاظ ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و رفتاری دارای تفاوتهای اساسی هستند) نشان می دهد در مرحله گذر از اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار و شکل گیری نظام بازار به این دو اصل توجه شده است و به فراخور زمان، مکان و شرایط، زمینه های زیر را فراهم و به وجود آورده اند
اول) اقدامات «درونی» بنگاه درجهت افزایش بهره وری و سودآوری – توسط مدیـــران بنگاه – : در این زمینه می توان به اقداماتی مانند تقویت فرهنگ عمومی کارکنان و مدیران بنگاه، توسعه منابع انسانی، مدیریت سرمایه و افزایش بهره وری سرمایه، تجدید ساختار و مهندسی مجدد به منظور کاهش سطوح مدیریتی و سلسله مراتب اداری و نیز ادغام فعالیتهای متجانس و حذف فعالیتهای موازی، توسعه امور بین الملل درجهت جذب سرمایه و فناوری، بازنگری در قراردادها به منظور شفاف سازی و همچنین تعریف و ارائه استانداردها و شرایط خصوصی پیمان و; اشاره کرد
دوم) ایجاد شرایط و بستر «محیطی» به عنوان «موتور» خصوصی سازی – توسط دولت – : نوشته حاضر به عنوان یک حلقه و زیرمجموعه فراموش شده درخصوصی سازی کشور تاکید بر این موارد دارد. بررسی قوانین و برنامه های توسعه و اقدامات خصوصی سازی و مکمل آن در کشــور مؤید آن است که دولت فاقد مجموعه ای جامع، همــاهنگ و مکمل و جهت دار (بویژه مابین نهادها و سازمانها) با اهداف و استراتژی های کلان خصوصی سازی کشور است. به طور خلاصه درجهت بهبود شرایط و زمینه های تخصصی «محیطی» خصوصی سازی، حتی قبل از شروع اقدامات اجرایی در مرکز حکومت، ارائه دو بستر زیر ضروری می کند
ارائه بستر مناسب قانونگذاری: نهادهای قانونگذار(تصمیم ساز و تصمیم گیر) با تعیین اولویتها باید از یک طرف قوانین و مقررات لازم را برای ایجاد یک اقتصاد کارآمد مبتنی بر بازار و کوچک شدن اندازه دولت تدوین کنند
بازنگری قوانین، ارزیابی اثربخشی آنها در اجرا، تدوین و پیشنهاد قوانین جدید ازجمله وظایف این نهادها خواهدبود. در این مرحله مهمترین بحث چگونگی تغییر مالکیت و گذر از بنگاهها و شرکتهای دولتی به شرکتهایی با مالکیت مشترک و یا خصوصی و تقویت حقوق مالکیت خصوصی است. در این زمینه به تدوین قوانینی در موارد زیر اشاره می شود
- گسترش رقابت (قانون ضدانحصار)؛
- قوانین روابط بین الملل و داخلی؛
- نحوه بازگرداندن سود و چگونگی خارج کردن آن از کشور؛
- مالکیت خارجی سرمایه و زمین؛
- محدودیتهای تبدیل ارز؛
- محدودیتهای درمورد استخدام و اخراج کارگران
و ازطرف دیگر، قوانین و مقررات لازم را به منظور نظارت بر فعالیت بنگاه خصوصی – و نه بازار – با هدف امنیت و سلامت اقتصاد و جلوگیری از ایجاد شکاف طبقــــــاتی و رانت جویی و رانت طلبی تدوین کنند. قوانین و مقرراتی در زمینه های زیر در این راستا هستند
- محیط زیست؛
- حمایت از حقوق شاغلان و کارگران؛
- نظارت بر شرایط ایمنی کارگاههای تولیدی؛
- نظارت بر آزادی های فردی و سازمانی؛
- آزادی ورود و خروج از بازار؛
- قوانین و مقررات کار و بیکاری (با تاکید بر جلـــــوگیری از انهدام اجتماعی کارکنانی که به واسطه کــوچک سازی اندازه دولت بیکار می گردنند)؛
- قراردادها و نحوه حل و فصل دعوی (با نگاه اقتصادی و حقوقی)
ارائه بستر مناسب حمایتی: تشکیل و یا اصلاح نهادها، سندیکاها، انجمن ها، مراکز و; که بتوانند طبق «برنامه» مساعدتهایی مالی و غیرمالی را به بخش خصوصی ارائه کنند. این حمایتها به دو صورت زیر طبقه بندی می شوند
لف: حمــایتهای مادی «هدفمند و موقت» که می توانند به صورت بلاعوض، معافیت مالیاتی یا تخفیف مالیاتی، وامهای کم بهره و; باشد. در این راستا، باتوجه به ساخت مالی کشور که مبتنی بر سیستم بانکی است، همراه ساختن این سیستم با استراتژی خصوصی سازی و حمایت از افراد «کارآفرین» و بنگاههای خصوصی «کارآمد» امری بسیار ضروری است. نکته مهم در اینجا ارائه برنامه تجاری و توسعه از سوی بخش خصوصی و نظارت و کنترل در حمایتها طبق برنامه است
ب: حمایتهای غیرمادی که با تشکیل و یا اصلاح و تقویت نهادها و مراکزی در ابعاد و زمینه های زیر امکان پذیر می شود
اطلاع رسانی (داخلی و بین المللی)؛
تامین اجتماعی و بیمه بیکاری؛
آموزش حرفه ای و تخصصی؛
مشاوره و راهنمایی
روند اصلاحات اداری وخصوصی سازی درسال روان چگونه خواهد بود
مقاله زندگی اجتماعی بشر فایل ورد (word) دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله زندگی اجتماعی بشر فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله زندگی اجتماعی بشر فایل ورد (word)
مقدمه :
تعاریف برنامه ریزی :
سیر تحول برنامه ریزی :
انواع برنامه ریزی :
الف ـ اهمیت برنامه ریزی جامع در سازمان
ب ـ سبک های مختلف برنامه ریزی جامع و تعیین استراتژی های سازمانی
ج ـ فرایند برناتمه ریزی جامع
فرایند برنامه ریزی جامع از مراحل زیر تشکیل شده است :
د ـ مزای و محدودیتهای برنامه ریزی جامع
مزایا :
محدودیتها :
2- برنامه ریزی عملیاتی :
تکنیکهای برنامه ریزی عملیاتی
وجوه افتراق برنامه ریبزی جامع و برنامه ریزی عملیاتی :
نتیجه گیری :
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله زندگی اجتماعی بشر فایل ورد (word)
1- مدیریت عمومی – دکتر مهدی الوانی
2- تئوریها و فرایند مدیریتجی . ای . کل ترجمه دکتر سهراب خلیلی
3- نظام کنترل مدیریت ، ترجمه محمد تقی ضیائی بیگدلی
4- مدیریت رفتار سازمانی ، علی رضاییان
مقدمه
در زندگی اجتماعی بشر یکی از مهمترین فعالیتها و اثر گذارترین آنها مدیریت بوده است . مدیریت صرفاً منحصر به سازمانها نمی باشد . لزوم بقای هر واحد اجتماعی چه کوچک که خانواده است و چه واحدهای اجتماعی بزرگ نظیر سازمانها و شرکتها و مؤسسات متعدد مدیریت می باشد . در سازمانها به کمک این فعالیتها است که اهادف تحقق می یابند و توانایی هایی که افراد از قوه به فعل در می آید . برای مدیریت وظایف متعددی را تعریف کرده اند که از جمله این وظیاف برنامه ریزی می باشد . برنامه ریزی یکی از اساسی ترین وظایف مدیران است که در صورت عدم دقت در تنظیم و اجرای آنهاست . تحقق اهداف سازمانها را مشکل موجه می کند در این نوشتار سعی شده خلااصه مطالبی در مورد برنامه ریزی ارائه شود
ابتدا تعاریف مختلف برنامه ریزی از دیدگاه های متفاوت ارائه شده است . انواع برنامه ریزی که شامل برنامه ریزی جامع و برنامه ریزی عملیاتی بعد از آن توضیح داده شده است . مزایا و محدودیتهای هر کدام و نهایتاً نتیجه گیری از بخشهای دیگر این نوشتار است
امید است که با ارائه این مطالب آشنایی مختصری با برنامه ریزی سازمانی پیدا کنیم
تعاریف برنامه ریزی
1- برنامه ریزی یک فرایند تصمیم گیری است که بر ایمبنای ان اهداف دسته بندی شده و روشهای رسدن به اهداف شهر میگردد
2- برنامه ریزی عبارت است از فرایند تصمیم گیری درباره برنامه های که سزمان اجرا خواهد کرد و برآورد میزان منابعی که به هر برنامه اختصاص خواهد یافت
3- برنامه ریزی فرایند تضمین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای سازمان است که ایجاد کار و چگونگی رسیدن به این اهداف را نیز تدوین و تبیین می کند
4- برنامه ریزی فعالیتی است که با تصمیمهای مربوط به هدفها و وسیله ها رفتار ونتیجه ها سرو کار دارد
همانگونه که ملاحظه می شود تقریباً تعاریف یکسانی از برنامه ریزی سازمانی شده است که وجوه اشتراک آنها تعیین اهداف و بررسی راهها و روشهای رسیدن به اهداف در سازمان است
سیر تحول برنامه ریزی
انسانها از دیرباز در زندگی روزمره خود بدنبال رسیدن به اهداف معینی بوده اند برای رسیدن به این اهداف در ذهن خود برنامه هایی را ترسیم کرده اند بدون اینکه اطلاعی از برنامه و یا برنامه ریزی داشته باشند . بعبارتی انسانها در گذشته بطور ناخودآگاه و نادانسته برای انجام کارهای خود برنامه ریزی کرده اند در اغلب سازمانها تقریباً تا غریب به سی سال قبل فرایند برنامه ریزی به صورت نامنظم صورت می گرف در حاتلی که مدیران آن سازمانها درباره برنامه ریزی های بلند مدت می اندیشیده اند ولی نه به صورت منظم و هماهنم ، تعداد محدودی از شرکتها نظامهای برنامه ریزی رسمی خود را در اواخر سالهای 1950 شروع کرده اند که تلاشهای اولیه اغلب با مشکلاتی مواجه شد اما اخیر اغلب سازمانها پس از پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای فراوان روشهای تنظیم برنامه ها را فرا گرفته اند که این برنامه ها به صورت الگوی گسترده ونه جهانی پذیرفته شده اند
انواع برنامه ریزی
1- برنامه ریزی جامع یا استراتژیک و یا بلند مدت ، فرایندی است که در خلال آن اهداف و خطوط کلی فعالیتها و مأموریتهای سازمان در بلند مدت تعیین میشود تشخیص اولویتها و تعیین اقدامات اصلی و کلیدی که برای نیل به اهداف سازمان ضروری است نیز در برنامه ریزی جامع انجام می گیرد . تعریف فرایندی که مورد قبول همگان باشد برای برنامه ریزی جامع وجود ندارد اما در مورد پاره ای از خصوصیات این نوع برنامه ریزی اتفاق نظر وجود دارد که این خصویات عبارتند از
برنامه یزی جامع انعکاسی ارزشها ، اعتقادات ،جهان بینی ها وسنتهای حاکم برجامعه است
برنامه ریزی جامعه شامل سئوالاتومسائل اساسی سازمان است
برنامه ریزی جامع راهنمای تصمیم گیری مدیران هر سازمانهاست
برنامه ریزی جامع دارای دید بلند مدت است که در آن موفقیت سازمان در بلند مدت ترسیم میشود
عملیات و اقدامات سازمان از دوره های نسبتاً طولانی توسط برنامه ریزی جامع هماهنگ می شود
باتوجه به اینکه اطلاعات لازم در مورد منابع و امکانات سازمان اغلب در سطوح بالای سازمان وجود دارد . لذا برنامه ریزی جامع در سطوح بالا شکل میگیرد
برنامه ریزی جامع فراگیر بوده و برنامه های عملیاتی سازمان را در بر میگیرد و به آنها جهت می دهد
الف ـ اهمیت برنامه ریزی جامع در سازمان
در سالهای اخیر سازمانها دچار تحولات زیادی شده اند و رقابت بین سازمانها افزایش چشمگیری داشته است و مدیران سازمانها به خوبی دریافته اندکه در صورت عدم برنامه ریزی جامع و صحیح محکوم به فنا هستند ، لذا ضرورت استفاده از برنامه ریزی جامع و استراتژیک خیلی بیش از پیش در سازمانها احساس شده است چرا که به کمک همین برنامه ریزی است که مدیریت حاضر میشود که جهت گیری های خود را در آینده مشخص ساخته و خود را در مقابل تغییر و تحولات آینده مجهز نماید
ب ـ سبک های مختلف برنامه ریزی جامع و تعیین استراتژی های سازمانی
1- در بعضی سازمانها برنامه ریزی با اتکا به بینش و قدرت خود مدیر صورت می گیرد و قاعده و ضابطه خاص حاکم بر آن نیست
2- در بعضی دیگر سازمانها ، مدیران با توجه به برنامه های قبلی و با تغییرات جزئی در آنها اقدام به برنامه ریزی برای آینده میکنند
3- در سبک دیگری که برنامه ریزی جامع یا استراتژیک نام دارد برنامه ریزی و تعیین استراتژی بر اساس نظمو قاعده خاص صورت می گیرد . و اغلب با موفقیت همراه است
ج ـ فرایند برنامه ریزی جامع
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مقاله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تع
مقاله انواع غنیسازی در فرآورده های ماکارونی تحت فایل ورد (word)
مقاله تبیین رابطه سرمایه اجتماعی با خلق دانش و انتقال دانش سازما
مقاله پارامترهای موثر در استخراج نیکل توسط D2EHPA با اصلاح کننده
[عناوین آرشیوشده]